تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

تفسیر سوره های قرآن و مطالب مربوط به تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

تفسیر سوره های قرآن و مطالب مربوط به تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

۱۴-سوره إبراهیم

تفسیر سوره إبراهیم برگرفته از تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل 

سوره إبراهیم

آیه  1

متن آیه :

‏ الَر کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ‏

 

ترجمه :

‏الف . لام . را .  ( این قرآن ) کتابی است که آن را برای تو فرستاده‌ایم تا این که مردمان را ( در پرتو تعلیمات آن ) با توفیق و تفضّل پروردگارشان ، از تاریکیها ( و گمراهیهای کفر و نادانی ) به سوی نور ( و روشنائی ایمان و دانائی ) بیرون بیاوری ،  ( یعنی که ) به راه خدای چیره ستوده ( درآوری ) .‏

 

توضیحات :

‏« الر » :  ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « إِذْنِ » : توفیق و تفضّل . فرمان و دستور . اجازه . « إِلَیا صِرَاطِ . . . » : بَدَل از ( إِلَی النُّورِ ) است . یعنی که راه خدا ، مکان نور و روشنائی است ، و در پرتو نور و روشنائی ، حقائق یافته می‌شود و هدایت میسّر می‌گردد .‏

 

آیه  2

متن آیه :

‏ اللّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَوَیْلٌ لِّلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ‏

 

ترجمه :

‏خدائی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن او است . وای بر کافران ! که عذاب سختی ( و مجازات شدیدی ) دارند ،  ( چرا که در چنگ خدای غالب بر هر چیز و مالک همه چیز گرفتارند ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَللهِ » : عطف بیان ( الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ) یا موصوف مؤخّر آن است . « وَیْلٌ » : وای . هلاک و نابودی .‏

 

آیه  3

متن آیه :

‏ الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجاً أُوْلَئِکَ فِی ضَلاَلٍ بَعِیدٍ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که زندگی دنیا را بر زندگی آخرت ترجیح می‌دهند ، و مردمان را از راه خدا باز می‌دارند ، و راه خدا را نادرست نشان داده و کج و معوجّ می‌نمایانند ، آنان در گمراهی سخت و ژرفی گرفتارند .‏

 

توضیحات :

‏« یَسْتَحِبُّونَ » : آن را سخت دوست می‌دارند و تفضیل و ترجیحش می‌دهند . استحباب به معنی تلاش در محبّت و دوست داشت چیزی است و هرگاه با ( عَلی ) متعدّی شود ، معنی مقدّم داشتن را می‌بخشد ( نگا : توبه‌ / 23 ، نحل‌ / 107 ، فصّلت‌ / 17 ) . « یَبْغُونَهَا عِوَجاً » :  ( نگا : آل‌عمران‌ / 99 ) . « ضَلالٍ بَعِیدٍ » :  ( نگا : نساء / 60 ) .‏

 

آیه  4

متن آیه :

‏ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‏

 

ترجمه :

‏( ای محمّد ! ) ما هیچ پیغمبری را نفرستاده‌ایم مگر این که به زبان قوم خودش ( متکلّم بوده است ) تا برای آنان ( احکام الهی را ) روشن سازد ( و حقائق را تبیین و تفهیم کند ) . سپس خداوند هرکس را که ( به فرمان آسمانی گوش نکرده است ) گمراه ساخته است و هرکس را که ( برابر دستور آسمانی حرکت نموده است ) رهنمود ساخته است . و او چیره ( بر هر کاری است که بخواهد ، و کارهایش ) دارای حکمت است .‏

 

توضیحات :

‏« بِلِسَانِ قَوْمِهِ » : به زبان قوم خود . « لِیُبَیِّنَ لَهُمْ . . . » : مراد این است که تبلیغ کار پیغمبران ، و هدایت کار خدا است .‏

 

آیه  5

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ‏

 

ترجمه :

‏موسی را همراه با آیات ( و مؤیّد به معجزات ) خود فرستادیم ( و بدو دستور دادیم ) که قوم خویش را از تاریکیهای ( کفر و جهل ) بیرون بیاور ( و ) به سوی نور ( ایمان و دانش رهنمود گردان ) و روزهای خوشی و ناخوشی و نعمت و نقمتی را به یاد ایشان بیاور که خدا بر سرِ گذشتگان آورده است . بی‌گمان در این کار ( که بیان سرگذشت نیکان و بدان پیشین است ) برای هر شکیبای ( بر مصائب و بلایای آسمانی و ) سپاسگزار ( بر انعام و عطایای الهی ) ، دلائل بزرگی ( و نشانه‌های سترگی بر وحدانیّت خدا ) است .‏

 

توضیحات :

‏« بِئَایَاتِنَا » : همراه با معجزه‌های دالّ بر صدق موسی ( نگا : اعراف‌ / 107 و 108 ، إسراء / 101 ) . « أَنْ » : این که . حرف ناصبه است و پیش از آن حرف جر ( ب ) حذف شده و یا مفسّره است و به معنی ( أَیْ ) می‌باشد . « ذَکِّرْهُمْ » : بدانان گوشزد کن . به یادشان آور . « ایَّامِ اللهِ » : روزهای خدا . ذکر ظرف و مراد مظروف است . یعنی : حوادث خوش و ناخوشی که در آنها رخ داده و مصائب و بلایائی که آنها را گریبانگیر دسته‌ای و نعمتها و لطفهائی که بهره گروهی نموده است ( نگا : یونس‌ / 102 ، جاثیه‌ / 14 ) . « صَبَّارٍ » : بسیار شکیبا . « شَکُورٍ » : بسیار سپاسگزار .‏

 

آیه  6

متن آیه :

‏ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنجَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! برای عبرت قوم خود بیان کن ) وقتی را که موسی به قوم خود گفت : نعمت دادن خدا به خویشتن را به یاد آرید ، آن زمان که شما را از فرمان فرعونیان که بدترین شکنجه‌ها را به شما می‌رساندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده نگاه می‌داشتند نجاتتان داد ، و در آن ( عذاب و نجات ) آزمایش بزرگ شما نهفته بود .‏

 

توضیحات :

‏« أَنجَاکُمْ » : نجاتتان داد .  ( برای معنی دقیق آیه و لغات آن ، به بقره‌ / 49 و اعراف‌ / 141 مراجعه شود ) .‏

 

آیه  7

متن آیه :

‏ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ‏

 

ترجمه :

‏و ( ای بنی‌اسرائیل ! به یاد آورید ) آن زمان را که پروردگارتان مؤکّدانه اعلام کرد که اگر ( از نعمتهای خدادادی ، به وسیله ثبات بر ایمان و تلاش در عبادت ) سپاسگزاری کردید ، هر آینه ( نعمتهای خود را ) برایتان افزایش می‌دهم ، و اگر کافر ( و ناسپاس ) شدید ( شما را به عذاب دردناکی گرفتار می‌سازم و بدانید که ) بی‌گمان عذاب من بسیار سخت است .‏

 

توضیحات :

‏« تَأَذَّنَ » : مؤکّدانه اعلام کرد . روشن و آشکار خبر داد ( نگا : اعراف‌ / 167 ) .‏

 

آیه  8

متن آیه :

‏ وَقَالَ مُوسَى إِن تَکْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِی الأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ‏

 

ترجمه :

‏و موسی گفت : اگر شما و همه کسانی که در زمین هستید کافر شوید و ناسپاس گردید ، به خدا زیانی نمی‌رسد ، چرا که خداوند بی‌نیاز ( از ایمان ایمانداران و سپاس سپاسگزاران است ، و اگر کسی هم بدو ایمان نیاورد و شکر انعامش را نگزارد ، او ذاتاً ) ستوده است .‏

 

توضیحات :

‏« إِن تَکْفُرُوا » : اگر کافر شوید . اگر کفران نعمت کنید و ناسپاس گردید .‏

 

آیه  9

متن آیه :

‏ أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ یَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللّهُ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ‏

 

ترجمه :

‏آیا به شما نرسیده است خبر کسانی که پیش از شما بوده‌اند ؟  ( از قبیل ) قوم نوح و عاد و ثمود و کسان دیگری که پس از ایشان آمده‌اند و جز خدا کسی ( تعداد بیشمار ) آنان را ( نمی‌داند و ایشان را چنان که باید ) نمی‌شناسد . پیغمبرانشان دلائل روشن و معجزات آشکاری برایشان آوردند ( و بدیشان نمودند ) ، ولی آنان دستهایشان را بر دهانهای پیغمبران گذاشتند ( و از تبلیغ آنان جلوگیری نمودند و سدّ راه رسالت آسمانی و دشمن دعوت الهی شدند و ) گفتند : ما ایمان نداریم به چیزی که به همراه آن فرستاده شده‌اید ( و دلائل و معجزات شما را قبول نمی‌کنیم و رسالتتان را تصدیق نمی‌نمائیم ) و درباره چیزی که ما را بدان می‌خوانید سخت در شکّ و گمانیم ( و به یکتاپرستی و قانون آسمانی یقین و باور نداریم ) .‏

 

توضیحات :

‏« نَبَأ » : خبر . « قَوْمِ » : بدل یا عطف بیان ( أَلَّذِینَ ) است . « فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ » : اگر معنی ( أَیْدی ) و ( أَفْواه ) همان اندامهای مشهور بدن باشد که دستها و زبانها است ، معانی جمله عبارت است از : دستهایشان را در دهانهایشان نهادند و از شدّت خشم و بیزاری از دعوت پیغمبران ، آنها را گاز گرفتند . دستهایشان را به سبب غلبه خنده و قهقهه تمسخرآمیز بر دهانهایشان نهادند و پیغمبران را استهزاء کردند . دستهایشان را بر دهانهایشان نهادند یعنی که ای داعیان بس کنید و ساکت باشید . دستهایشان را بر دهانهای انبیاء نهادند و جلو سخنانشان را گرفتند . و . . . اگر هم واژه‌های ( أَیْدی ) و ( أَفْواه ) مَجاز باشد ، معانی جمله عبارت خواهد بود از : مراد از ( أَیْدی ) دلائل و حجّتهای انبیاء و نصائح و راهنمائیهای ایشان است ، و برگرداندن سخنها به دهانها ، عدم پذیرش آنها است . یعنی سخنان خودتان برای خودتان خوب است ، ما آنها را نمی‌شنویم و بدانها عمل نمی‌کنیم . « بِمَا » : مراد از ( ما ) حجّتها و معجزه‌ها است و نپذیرفتن آنها هم نشانه بی‌باوری نسبت به نبوّت و رسالت آسمانی است . « مِمَّا » : مراد از ( ما ) اعتقاد به خدا ، وحدانیّت او ، پیغمبری ، ادیان و شرائع الهی است . « مُرِیبٍ » : شکّ‌انداز . به گمان افکننده . صفت واژه ( شَکٍّ ) و برای تأکید معنی آن است .‏

 

آیه  10

متن آیه :

‏ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ‏

 

ترجمه :

‏پیغمبرانشان بدیشان گفتند : مگر درباره وجود خدا ، آفریننده آسمانها و زمین ، بدون مُدِل و نمونه پیشین ، شکّ و تردیدی در میان است‌ ؟  ( مگر عقل شما کتاب باز هستی را نمی‌نگرد و به مؤلف آن راه نمی‌برد ؟ ) . او شما را فرا می‌خواند تا گناهانتان را ببخشاید و ( از گذشته ناپاکتان صرف‌نظر نماید ، و بدین زودیها هلاکتان نسازد و بلکه ) تا مدّت مشخّصی ( که در آن مرگتان فرا می‌رسد ) شما را بر جای و محفوظ دارد . آنان ( مسخره‌کنان در پاسخ پیغمبران ) گفتند : شما جز انسانهائی همچون ما نیستید ( و فضیلتی بر ما ندارید تا از میان ما شما را برگزینند و پیام‌آوران آسمانی برای مردمان زمینی کنند ) و شما می‌خواهید ما را از چیزهائی منصرف و به دور دارید که پدرانمان آنها را می‌پرستیده‌اند .  ( ذکر خلقت آسمانها و زمین فائده‌ای ندارد . اگر راست می‌گوئید ) برای ما دلیل روشنی بیاورید ( و معجزه‌هائی بنمائید که ما پیشنهاد می‌کنیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« فَاطِرِ » : آفریننده بدون الگو و مدل ( نگا : انعام‌ / 14 ، یوسف‌ / 101 ) . بدل یا صفت ( الله ) است . « أَجَلٍ مُسَمّیً » : وقت تعیین شده . مراد هنگام مرگ طبیعی است ( نگا : هود / 3 ، نحل‌ / 61 ، عنکبوت‌ / 53 - 55 ، فاطر / 45 ، احقاف‌ / 3 ) . « عَمّا » : از چیزهائی که . مراد بتها است . « سُلْطَانٍ » : حجّت و برهان . مراد معجزه‌های پیشنهادی است .‏

 

آیه  11

متن آیه :

‏ قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَمُنُّ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَن نَّأْتِیَکُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَعلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پیغمبرانشان بدیشان گفتند :  ( همان گونه که گفتید ) ما جز انسانهایی همچون شما نیستیم ، و لیکن خداوند بر هرکس از بندگانش که بخواهد منت می‌نهد ( و او را با لطف خود می‌نوازد و پیغمبرش می‌سازد ) و ما را نسزد که دلیلی برایتان بیاوریم ( و معجزه‌ای به شما بنمائیم ) مگر با اجازه خدا ( و توفیق او ) . و مؤمنان باید به خدا توکّل کنند و بس ( و ما هم در برابر دشمنانگی شما بدو توکّل می‌کنیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَمُنُّ » : منت می‌نهد . لطف و بزرگواری می‌کند . « مَا کَانَ لَنَا » : ما را نرسد . ما نمی‌توانیم .‏

 

آیه  12

متن آیه :

‏ وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آخر چرا نباید به خدا توکّل کنیم ، و حال آن که او ما را به راهمان رهنمود کرده است‌ ؟  ( راهی که خودش آن را پدید آورده است و همگان را به پیمودن آن دعوت فرموده است و آئین الهیش نام داده است . ما بر توکّل خود می‌افزائیم ) و حتماً بر اذیّت و آزارتان شکیبائی می‌نمائیم ، و متوکّلان باید بر خدا توکّل کنند و بس .‏

 

توضیحات :

‏« مَا لَنَا » : ما را چه شده است‌ ؟ ما را چه رسیده است‌ ؟  « هَدَانَا سُبُلَنَا » : ما را به راههای خود داشته است و رهنمودمان کرده است و طریق نجات از دوزخ و وصول به بهشت را به ما نموده است .‏

 

آیه  13

متن آیه :

‏ وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏کافران ( و سردستگان زندقه و ضلال ، هنگامی که از راه دلیل با انبیاء برنیامدند ، به زور متوسّل شدند و ) به پیغمبران خود گفتند : یا به آئین ما باز می‌گردید یا این که شما را از سرزمین خود بیرون می‌کنیم . پس پروردگارشان به آنان ( که حاملان رسالات آسمانی و راهنمایان بشری بودند ) پیام فرستاد که حتماً ستمکاران ( کفرپیشه چون ایشان ) را ( به خاطر ظلم و ستمی که روا می‌دارند ) نابود می‌کنیم .‏

 

توضیحات :

‏« لَتَعُودُنَّ » : برمی‌گردید . مراد پیغمبران و پیروان ایشان است ( نگا : اعراف‌ / 88 ) . این تعبیر از باب تغلیب است و پیغمبران به همراه پیروان خود - که سابقاً مشرک بوده‌اند - دعوت شده‌اند که به بت‌پرستی برگردند . یا این که سکوت پیش از رسالت و مأموریّت تبلیغ پیغمبران ، مشرکان را بر آن داشته است که پندارند پیغمبران قبلاً هم‌کیش ایشان بوده‌اند . « مِلَّة » : دین . آئین .‏

 

آیه  14

متن آیه :

‏ وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ‏

 

ترجمه :

‏و ما شما را پس از ایشان در سرزمین ( آنان ) سکونت می‌بخشیم . این ( پیروزی ) از آن کسانی است که از جاه و جلال من بترسند و از تهدید من بهراسند .‏

 

توضیحات :

‏« ذلِکَ » : آن . در اینجا مراد ( این ) است که پیروزی پیغمبران و خداپرستان بر کافران و مشرکان است ( نگا : صافّات‌ / 171 - 173 ) . « مَقَام‌ » : جایگاه و پایگاه . مصدر میمی و به معنی قِیام ، یعنی نظارت و مراقبت . روز قیامت که همگان در حضور اقدس او گرد می‌آیند و مورد بازرسی و بازپرسی قرار می‌گیرند . می‌تواند کنایه از ذات پروردگار هم باشد ( نگا : رحمن‌ / 46 ) .‏

 

آیه  15

متن آیه :

‏ وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ‏

 

ترجمه :

‏و ( پیغمبران از پروردگارشان ) طلب پیروزی ( و غلبه بر قوم خود ) کردند ( هنگامی که از ایمان آوردنشان مأیوس گشتند ، و خداوند آنان را فتح و ظفر بخشید و سود بردند ) و هر قلدر و گردنکش منحرف و باطلگرائی ، زیانمند و نامراد گردید .‏

 

توضیحات :

‏« إِسْتَفْتَحُوا » : درخواست فتح و پیروزی کردند ( نگا : بقره / 89 ، انفال‌ / 19 ) . « خَابَ » : پیروز نشد و به هدف نرسید . نامراد و زیانمند گردید . « جَبَّارٍ » : متکبّر . قلدر . گردنکش . « عَنِیدٍ » : باطلگرا . منحرف . دشمن حق و حقیقت . فعیل به معنی مُفاعِل ، یعنی مُعانِد است .‏

 

آیه  16

متن آیه :

‏ مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِن مَّاء صَدِیدٍ ‏

 

ترجمه :

‏جلو او دوزخ قرار دارد و ( در آن ) از خونابه نوشانده می‌شود .‏

 

توضیحات :

‏« وَرَآءِ » : جلو . مقابل . این واژه از اضدّاد است و به معنی پشت سر و پیش روی آمده است و در اینجا به هر دو معنی ، نتیجه یکی است . یعنی مراد از پشت سر و روبرو ، سرانجام و عاقبت کار است . « صَدیدٍ » : خونابه . « مآءٍ صَدیدٍ » : آبی که خونابه است .  ( صَدِیدٍ ) عطف بیان یا بَدَل است .‏

 

آیه  17

متن آیه :

‏ یَتَجَرَّعُهُ وَلاَ یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ ‏

 

ترجمه :

‏آن را ( به ناچار و با رنج بسیار ) جرعه جرعه می‌نوشد ، و به هیچ وجه گوارایش نمی‌یابد ، و ( موجبات ) مرگ از هر سو بدو روی می‌آورد و حال این که نمی‌میرد ،  ( تا از آنچه بدان مبتلا است نجات یابد ) و بر سر راه او ( هر زمان و آن ) عذاب بسیار سختی است .‏

 

توضیحات :

‏« یَتَجَرَّعُهُ » : با زحمت و رنج آن را جرعه‌جرعه می‌نوشد . « لا یَکادُ یُسِیغُهُ » : اصلاً گوارایش نمی‌یابد . « یَأْتِیهِ الْمَوْتُ » : مراد اسباب و موجبات مرگ است . « مِن وَرَآئِهِ » : گذشته از عذاب قبلی . در برابر او و بر سر راه وی .‏

 

آیه  18

متن آیه :

‏ مَّثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ ‏

 

ترجمه :

‏حال و وضع اعمال کسانی که به پروردگار خود ایمان ندارند ، همچون حال و وضع خاکستری است که در یک روز طوفانی ، باد به تندی بر آن وزد ( و آن را در هوا پخش و پراکنده کند و چیزی از آن برجای نگذارد . چنین کافرانی هم در روز قیامت ) به چیزی از آنچه در دنیا ( از اعمال نیک ) انجام داده‌اند دست نمی‌یابند .  ( چرا که گِردباد کفر بر خاکستر اعمالشان وزیده است و آن را به غارت برده است ) این ( تلاش و کوشش بیراهه و بی‌بهره ) گمراهی سختی ،  ( و حاصل سرگردانی و سرگشتگی شگفتی ) است .‏

 

توضیحات :

‏« مَثَلُ » : صفت . حال و وضع . « رَمَادٍ » : خاکستر . « عَاصِفٍ » : طوفانی . « ذلِکَ » : این کار و کوشش همراه با کفر و زندقه . این سرانجام بد و تباه . « الضَّلالُ » : گمراهی . سرگشتگی .‏

 

آیه  19

متن آیه :

‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ ‏

 

ترجمه :

‏( ای مخاطب ! ) آیا نمی‌بینی که خداوند ، آسمانها و زمین را چنان که باید آفریده است ( و آنها را هماهنگ و منظّم و مرتّب پدیدار کرده و سر و سامان و نظم و نظام بخشیده است ) . اگر بخواهد شما ( مردمان نافرمان و ناسپاس ) را از میان می‌برد و انسانهای ( فرمانبردار و سپاسگزار ) تازه‌ای را پدید می‌آورد .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْحَقِّ » : به حق . چنان که باید . یعنی هماهنگ و منظّم و دارای حکمت و هدف .‏

 

آیه  20

متن آیه :

‏ وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ ‏

 

ترجمه :

‏و این کارِ ( میراندن شما و به جهان گسیل داشتن دیگران ) برای خدا مشکل نیست .‏

 

توضیحات :

‏« عَزِیز » : سخت و مشکل .‏

 

آیه  21

متن آیه :

‏ وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِیعاً فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَیْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاء عَلَیْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِیصٍ ‏

 

ترجمه :

‏( روزی که قیامت نام دارد ) همه در برابر خدا ظاهر و آشکار می‌گردند .  ( در این هنگام ) ضعیفان ( که پیروان نادان نیرومندانند ، از راه تمسخر ) به کسانی می‌گویند که خویشتن را ( در دنیا ) بزرگ می‌پنداشتند : ما پیروان شما بودیم ، آیا می‌توانید چیزی از عذاب خدا را از سر ما بردارید ؟ !  ( در پاسخ ) می‌گویند : اگر خداوند ما را ( به راه رستگاری ) رهنمود می‌کرد ، ما هم شما را ( به راه نجات ) رهنمود می‌کردیم ،  ( ولی ما خودمان گمراه بودیم و شما را نیز گمراه کردیم . هم اینک ) چه بی‌تابی کنیم و چه شکیبائی نمائیم یکسان است ( و سودی به حال خراب ما ندارد ، و از عذاب خدا ) راه نجات و گریزی برای ما نیست .‏

 

توضیحات :

‏« بَرَزُوا » : آشکار شدند . به دشت فراخی آمدند . « تَبَعاً » : پیروان . مصدر است و به صورت وصف جمع ، یعنی تابعان آمده است . « مُغْنُونَ » : بی‌نیاز کنندگان . کفایت‌کنندگان . دفع کنندگان . « مَحِیصٍ » : راه نجات . گریزگاه .‏

 

آیه  22

متن آیه :

‏ وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و اهریمن ( سر دسته کفر و ضلال ) هنگامی که کار ( حساب و کتاب ) به پایان رسید ( و بهشتیان آماده بهشت و دوزخیان آماده دوزخ شدند ، خطاب به پیروان بدبخت خود ) می‌گوید : خداوند ( بر زبان پیغمبران ) به شما وعده راستینی داد ( که فرمانبرداران را پاداش و نافرمانبرداران را پادافره خواهم داد ، و بدان وفا کرد ) و من به شما وعده دادم ( که ثواب و عقاب و بهشت و دوزخی در میان نیست ) و با شما خلاف وعده کردم ( و دروغ گفتم ) و من بر شما تسلّطی نداشتم ( و کاری نکردم ) جز این که شما را دعوت ( به گناه و گمراهی ) نمودم و شما هم ( گول وسوسه مرا خوردید و ) دعوتم را پذیرفتید . پس مرا سرزنش مکنید و بلکه خویشتن را سرزنش بکنید .  ( امروز ) نه من به فریاد شما می‌رسم و نه شما به فریاد من می‌رسید . من ( امروز ) از این که مرا قبلاً ( در دنیا برای خدا ) انباز کرده‌اید ، تبرّی می‌جویم ( و آن را انکار می‌کنم ) . بی‌گمان کافران عذاب دردناکی دارند .‏

 

توضیحات :

‏« قُضِیَ الأمْرُ » : کار پایان داده شد . « سُلْطانٍ » : تسلّط و قدرت . قهر و اجبار . « مُصْرِخ‌ » : فریادرس . « إِنّی کَفَرْتُ » : من انکار می‌کنم من تبرّی و بیزاری می‌جویم . « بِما » : به انباز کردن . واژه ( ما ) مصدری و متعلّق به ( أَشْرَکْتُمُونی ) است و در اصل چنین است : إِنّی کَفَرْتُ بِإِشْراکِکُمْ إِیّایَ لِلّهِ فی الطاّعَةِ . « الظَّالِمِینَ » : کافران .‏

 

آیه  23

متن آیه :

‏ وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( این گوشه‌ای از احوال اشقیاء بود ، و امّا اشاره‌ای به احوال سعداء شود ) : کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای پسندیده و شایسته کرده‌اند ، به باغهائی برده می‌شوند که در زیر ( کاخها و درختان ) آنها جویبارها روان است و با اجازه و توفیق پروردگارشان جاودانه در آنجاها می‌مانند ( و از سوی خدا و فرشتگان ) درودشان ( می‌فرستند که ) عبارت است از : سلامتان باد !‏

 

توضیحات :

‏« بِإِذْنِ رَبِّهِمْ » : با اجازه خدا و توفیق او . جار و مجرور متعلّق به ( خالِدینَ ) است . « تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلامٌ » : در آنجا از سوی خدا ( نگا : یس‌ / 58 ) و از سوی فرشتگان ( نگا : رعد / 24 ) درود فرستاده می‌شوند ( نگا : یونس‌ / 10 ) .‏

 

آیه  24

متن آیه :

‏ أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء ‏

 

ترجمه :

‏بنگر که خدا چگونه مثل می‌زند : سخن خوب به درخت خوبی می‌ماند که تنه آن ( در زمین ) استوار و شاخه‌هایش در فضا ( پراکنده ) باشد .‏

 

توضیحات :

‏« أَلَمْ تَرَ » : مگر ننگریسته‌ای‌ ؟ مگر نمی‌دانی‌ ؟ در اینجا مراد امر است . یعنی : ای انسان ! بنگر و بدان . « کَلِمَة » : سخن . پدیده . مراد ایمان ، کلمه توحید ، هر سخن نیک دیگری ، و یا خود شخص مؤمن است . بدل اشتمال یا بدل کلّ از کلّ واژه ( مَثَلاً ) است . « أَصْلُ » : مراد از اصل ، پائین تنه و ریشه‌های درخت است . « فَرْعُ » : شاخه . « السَّمَآءِ » : فضا . بالای سر .‏

 

آیه  25

متن آیه :

‏ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بنا به اراده و خواست خدا هر زمانی میوه خود را بدهد ( و دائماً به بارنشسته و سرسبز و خرم باشد ) . خداوند برای مردم مثلها می‌زند تا متذکّر گردند ( و پند گیرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« أُکُلَ » : میوه . ثمر . « کُلَّ حِینٍ » : در هر زمان . هر چند در کره زمین درختانی وجود دارد که در تمام مدّت سال میوه از شاخه‌های آنها قطع نمی‌شود و با وجود داشتن میوه‌های قبلی ، به بار می‌نشینند و گل می‌دهند ، ولی تشبیهات زیادی در زبانهای مختلف داریم که اصلاً وجود خارجی ندارند . از جمله می‌گوئیم : قرآن همچون آفتابی است که غروب ندارد . هجران من همچون شبی است که پایان ندارد .‏

 

آیه  26

متن آیه :

‏ وَمَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ ‏

 

ترجمه :

‏و سخن بد به درخت بدی می‌ماند که از سطح زمین کنده شده باشد ( و در برابر وزش طوفانها هر روز به گوشه‌ای پرتاب گردد و ثبات و ) قراری نداشته باشد .‏

 

توضیحات :

‏« کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ » : مراد انسانهای کافر و آلوده ، سخن کفر و شرک ، گفتار زشت و نادرست ، دعوت به بی‌دینی ، فتنه‌انگیزی ، و غیره است . « أُجْتُثَّتْ » : کنده شده باشد . جثّه و تنه آن از زمین درآورده شده باشد .‏

 

آیه  27

متن آیه :

‏ یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللّهُ مَا یَشَاءُ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند مؤمنان را به خاطر گفتار استوار ( و عقیده پایدارشان ) هم در این جهان ( در برابر زرق و برق مادیات و بیم و هراس مشکلات محفوظ و مصون می‌نماید ) و هم در آن جهان ( ایشان را در نعمتهای فراوان و عطایای بی‌پایان ، جاویدان و ) ماندگار می‌دارد ، و کافران را ( در دنیا و آخرت ) گمراه و سرگشته می‌سازد ، و خداوند هرچه بخواهد انجام می‌دهد .‏

 

توضیحات :

‏« یُثَبِّتُ » : ثابت قدم می‌دارد . جاوید و ماندگار می‌دارد . « بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ » : به سبب سخن راست و ایمان تزلزل‌ناپذیر . بر سخن درست که کلمه توحید است . با توجّه به نکته اخیر ، معنی آیه چنین می‌شود : خداوند مؤمنان را در دنیا و آخرت ( که گور نخستین منزل آن است ) بر کلمه توحید ثابت نگاه می‌دارد ، و . . . یعنی در پرتو حفاظت و مراقبت خدا ، مؤمنان در دنیا در برابر تهدیدات کافران و وسوسه‌های شیطان ، تسلیم نمی‌شوند و بر دین و ایمان ماندگار می‌مانند ، و در گور که بخشی از جهان دیگر است در پاسخ به فرشتگان خدا در نمی‌مانند و کلمه توحید را بر زبان می‌رانند ، و در رستاخیز به هنگام رویارویی با خدا سرگردان و پریشان نمی‌گردند . « الظَّالِمِینَ » : کافران .‏

 

آیه  28

متن آیه :

‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ‏

 

ترجمه :

‏بنگر به کسانی که نعمت خدا را ( نشناختند و آن را ) به کفر تبدیل کردند ( و به جای این که نعمت بعثت محمّد و آئین اسلام را غنیمت شمارند و آن را سپاس گویند ، کفر را برگزیدند ) و قوم خود را به سرزمین هلاک و نابودی کشاندند .‏

 

توضیحات :

‏« بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ کُفْراً » : به جای شکر نعمت خدا ، به شریعت آسمانی کفر ورزیدند . « أَحَلُّوا » : داخل کردند . « الْبَوَارِ » : هلاک . نیستی و نابودی .‏

 

آیه  29

متن آیه :

‏ جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ‏

 

ترجمه :

‏و آن جهنّم است که وارد آن می‌گردند و به آتش می‌سوزند ، و چه جایگاه بدی است !‏

 

توضیحات :

‏« جَهَنَّمَ » : عطف بیان ( دارَ الْبَوار ) است . « یَصْلَوْنَهَا » : وارد آن می‌شوند و بدان می‌سوزند ( نگا : نساء / 10 )  « الْقَرَارُ » : استقرار یافتن . ماندگار شدن . در اینجا مصدر به معنی اسم مکان یعنی مَقرّ و مستقرّ است . « بِئْسَ الْقَرَارُ » : ماندن آنان در دوزخ چه بد ماندنی است . دوزخ چه بد جایگاهی است . مخصوص به ذمّ محذوف است .‏

 

آیه  30

متن آیه :

‏ وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً لِّیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ ‏

 

ترجمه :

‏و برای خدا همگونها و همتاهائی ( از بتان ) قرار داده‌اند تا ( مردمان را ) از راه خدا گمراه کنند .  ( ای پیغمبر ! به این کافران ) بگو :  ( از این چند روزه زندگی ) بهره و لذّت ببرید ، چرا که بازگشت شما به سوی آتش دوزخ است ( و در آنجا جز کباب شدن و عذاب دیدن نمی‌بینید ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَندَاداً » : جمع نِدّ ، به معنی شبیه و نظیر و مانند و همتا و همگون است ( نگا : بقره‌ / 22 و 165 ) . « تَمَتَّعُوا » : لذّت ببرید . از زندگی بهره ببرید . « مَصِیر » : بازگشت ( نگا : بقره‌ / 285 ، آل‌عمران‌ / 28 ) .‏

 

آیه  31

متن آیه :

‏ قُل لِّعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ یُقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَیُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلانِیَةً مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خِلاَلٌ ‏

 

ترجمه :

‏( ای محمّد ! ) بگو به بندگان مؤمن من : باید نماز را به گونه شایسته بخوانند و از آنچه بدیشان داده‌ایم مقداری را در پنهان و آشکار ببخشند پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن معامله و دوستی نیست ( تا کسی بتواند سودی به وسیله خرید و فروش یا این که به سبب همنشینی و دوستی فراچنگ آورد و با رشوه یا رابطه از چنگال کیفر خدا رهائی یابد ) .‏

 

توضیحات :

‏« یُقِیمُوا . . . وَ یُنفِقُوا . . . . » : این دو فعل مجزومند به لام امری که محذوف است و در اصل چنین است : لِیُقِیمُوا . . . وَ لِیُنفِقُوا . « بَیْعٌ » : معامله . خرید و فروش . « خِلالٌ » : رفاقت و دوستی ( نگا : بقره‌ / 254 ) .‏

 

آیه  32

متن آیه :

‏ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الأَنْهَارَ ‏

 

ترجمه :

‏خدا کسی است که آسمانها و زمین را آفریده است و از ( ابر ) آسمان آب را پائین آورده است ، و با آن میوه‌ها و دانه‌ها را پدیدار کرده است و روزی شما گردانده است ، و کشتیها را مسخّر شما نموده است تا در دریا با اجازه و اراده او حرکت کنند ، و رودخانه‌ها را در اختیار شما قرار داده است ( تا در آبیاری زمینها و نوشیدن آب آنها مورد استفاده قرار گیرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« السَّمَآءِ » : فضا . بالای سر . مراد ابر آسمانی است ( نگا : اعراف‌ / 57 ، نور / 43 ) . « رِزْقاً » : مصدر است و به معنی مرزوق ، و مراد هر آن چیزی است که مورد استفاده قرار گیرد چه خوردنی باشد و چه نوشیدنی . « بِأَمْرِهِ » : با مشیّت و اراده او .‏

 

آیه  33

متن آیه :

‏ وَسَخَّر لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَینَ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ‏

 

ترجمه :

‏و خورشید و ماه را مسخّر شما کرده است که دائماً به برنامه ( نورافشانی و تربیت موجودات زنده و ایجاد جزر و مدّ در اقیانوسها و دریاها و خدمات دیگر ) خود ادامه می‌دهند . و شب را ( برای آسایش ) و روز را ( برای تلاش ) مسخر شما ساخته است .‏

 

توضیحات :

‏« سَخَّرَ لَکُمْ » : مراد از تسخیر خورشید و ماه ، در خدمت منافع و مصالح انسان قرار دادن است . « دَآئِبَیْنِ » : مثنّی دائِب ، پیوسته در کار و تلاش . برابر برنامه ثابت و روشن معیّن به کار ادامه دهنده . منصوب است چون حال است .‏

 

آیه  34

متن آیه :

‏ وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ‏

 

ترجمه :

‏و به شما داده است هر آنچه که خواسته باشید ، و اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید ( از بس که زیادند ) نمی‌توانید آنها را شمارش کنید . واقعاً انسانْ ستمگرِ ناسپاسی است ( اگر نعمتهای خدا را نادیده بگیرد و به جای پرستشِ دهنده نعمتها ، چیز دیگری را پرستش بکند و سر از خطّ فرمان آفریدگار برتابد ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَا سَأَلْتمُوُهُ » : آنچه خواسته باشید . یعنی خداوند در جهان به ودیعت نهاده است هر آنچه را که در زندگی بدان نیازمندید و خواهان آنید . « لا تُحْصُوهَا » : آنها را نمی‌توانید سرشماری کنید و به حساب آورید . از مصدر إِحصاء به معنی سرشماری کردن . « ظَلُومٌ » : بسیار ستمگر . « کَفَّار » : بسیار ناسپاس .‏

 

آیه  35

متن آیه :

‏ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! برای قوم خود بیان کن ) آن گاه را که ابراهیم ( پس از بنای کعبه ) گفت : پروردگارا ! این شهر ( مکّه نام ) را محلّ امن و امانی گردان ، و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار .‏

 

توضیحات :

‏« ءَامِناً » : در امن و امان . محلّ امن و امان . « أُجْنُبْنِی‌ » : به دورم دار . برکنارم کن .‏

 

آیه  36

متن آیه :

‏ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارا ! این بتها بسیاری از مردم را گمراه ساخته‌اند .  ( خداوندا ! من مردمان را به یکتاپرستی دعوت می‌کنم ) پس هر که از من پیروی کند ، او از من است ، و هرکس از من نافرمانی کند ( تو خود دانی ، خواهی عذابش فرما و خواهی بر او ببخشا ) تو که بخشاینده مهربانی .‏

 

توضیحات :

‏« عَصَانِی‌ » : از من نافرمانی کرد . به راه من نرفت .‏

 

آیه  37

متن آیه :

‏ رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارا ! من بعضی از فرزندانم را ( به فرمان تو ) در سرزمین بدون کشت و زرعی ، در کنارِ خانه تو ، که ( تجاوز و بی‌توجّهی نسبت به ) آن را حرام ساخته‌ای سکونت داده‌ام ، خداوندا تا این که نماز را برپای دارند ، پس چنان کن که دلهای گروهی از مردمان ( برای زیارت خانه‌ات ) متوجّه آنان گردد و ایشان را از میوه‌ها ( و محصولات سائر کشورها ) بهره‌مند فرما ، شاید که ( از الطاف و عنایات تو با نماز و دعا ) سپاگزاری کنند .‏

 

توضیحات :

‏« غَیْرِ ذِی زَرْعٍ » : بدون کشت و زرع . بی‌آب و علف . « بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ » : مراد کعبه است که بسیاری از چیزهائی که در جاهای دیگر مباح است در آنجا حرام است . از قبیل : شکار کردن پرندگان ، کندن درختان و گیاهان ، جنگ و نزاع ( نگا : بقره‌ / 197 ، قصص‌ / 57 ) . « أَفْئِدَةً » : جمع فُؤاد ، دلها . « تَهْوِی‌ » : میل کند . بگراید . دوست داشته باشد .‏

 

آیه  38

متن آیه :

‏ رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللّهِ مِن شَیْءٍ فَی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارا ! تو آگاهی از آنچه پنهان می‌داریم و از آنچه آشکار می‌سازیم ( لذا به مصالح ما داناتری و آن کن که ما را به کار آید ) و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا مخفی نمی‌ماند .‏

 

توضیحات :

‏« الأرْضِ . . . السَّمَآءِ » : زمین و آسمان . پائین و بالای جهان .‏

 

آیه  39

متن آیه :

‏ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاء ‏

 

ترجمه :

‏سپاس خدائی را که با وجود پیری و سنّ زیاد ، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید . بی‌گمان پروردگار من دعا ( و نیایش همگان ) را می‌شنود .‏

 

توضیحات :

‏« وَهَبَ » : عطا کرد . « عَلَی الْکِبَرِ » : با وجود پیری و قطع امید از داشتن فرزند . « سَمیع‌ » : شنونده . پذیرنده .‏

 

آیه  40

متن آیه :

‏ رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارا ! مرا و کسانی از فرزندان مرا نمازگزار کن . پروردگارا ! دعا و نیایش مرا بپذیر .‏

 

توضیحات :

‏« مُقِیمَ الصَّلاةِ » : نمازگزار . به جای آورنده نماز . « دُعَآءِ » : اصل آن ( دُعائی ) است .‏

 

آیه  41

متن آیه :

‏ رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارا ! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بیامرز و ببخشای در آن روزی که حساب برپا می‌شود ( و حسابرسی می‌گردد و به دنبال آن پاداش و پادافره داده می‌شود ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَقُومُ الْحِسَابُ » : حساب و کتاب به میان می‌آید و از گذشته بازخواست می‌شود .‏

 

آیه  42

متن آیه :

‏ وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) گمان مبر که خدا از کارهائی که ستمگران می‌کنند بی‌خبر است .  ( نه ، بلکه مجازات ) آنان را به روزی حوالت می‌کند که چشمها در آن ( از خوف و هراس چیزهائی که می‌بیند ) باز می‌ماند .‏

 

توضیحات :

‏« تَشْخَصُ » : باز و بی‌حرکت می‌ماند . از هراس پلکها بر هم نهاده نمی‌شود و چشمها خیره و مبهوت می‌گردد .‏

 

آیه  43

متن آیه :

‏ مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لاَ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء ‏

 

ترجمه :

‏( ستمگران همچون اسیران ، از هراس ) سرهای خود را بالا گرفته و یک راست ( به سوی ندادهنده ) می‌شتابند و چشمانشان ( از مشاهده این همه عذاب هراسناک ) فرو بسته نمی‌شود و دلهایشان ( فرو می‌تپد و از عقل و فهم و اندیشه ) تهی می‌گردد .‏

 

توضیحات :

‏« مُهْطِعِینَ » : شتابندگان بی‌اختیار و خوار . « مُقْنِعی رُؤُوسِهِمْ » : کسانی که سرهای خود را بالا گرفته باشند و به چیزی جز ندادهنده نگاه نکنند . واژه‌های ( مُهْطِعینَ ) و ( مُقْنِعی ) حال اوّل و دوم ضمیر ( هُمْ ) در فعل ( یُؤَخِّرُهُمْ ) یا أصحابُ‌اْلابصار مفهوم از سیاق کلام است . « لا یَرْتَدُّ » : برنمی‌گردد . « طَرْفُ » : چشم . پلک . « لا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ » : چشمانشان چون باز شد دوباره بر هم نهاده نمی‌شود . پلکهای چشمانشان وقتی که بالا انداخته شد دوباره پائین انداخته نمی‌شود . یعنی چشمها خیره می‌گردند و مات و مبهوت می‌مانند . « هَوآءٌ » : خالی از فهم و شعور و تدبّر و تفکّر . یعنی دل از دست می‌رود و عقل و هوشی بر جای نمی‌ماند . مرغ دل دچار اضطراب می‌گردد و در فضای سینه به پرواز در می‌آید و برای رهائی از تخته بندِ تن خویشتن را بدین سو و آن سو می‌زند .‏

 

آیه  44

متن آیه :

‏ وَأَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ ‏

 

ترجمه :

‏و مردمان را بترسان از روزی که عذاب به سراغشان می‌آید و ستمکاران ( و ظالمانی که با کفر و معصیت ، به خود و دیگران ظلم نموده‌اند ) می‌گویند : پروردگارا !  ( ما را به جهان برگردان و اندک ) روزگاری به ما مهلت ده تا دعوت ( به یکتاپرستی ) تو را پاسخ گفته و از پیغمبرانت پیروی نمائیم ( و جبران مافات بنمائیم . امّا کار از کار گذشته و دیگر برگشتی به جهان نیست و پاسخ می‌شنوند که ) مگر شما قبلاً ( در جهان روشن ) سوگند نخوردید که ( دنیا را پایانی و ) شما را زوالی نیست‌ ؟ !‏

 

توضیحات :

‏« أَخِّرْنا إِلَیا أَجَلٍ قَریبٍ » : ما را تا مدّت کوتاهی بازپس بر . اندکی ما را به جهان برگردان . « أَجَلٍ » : مدّت . روزگار . « أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ » : قبلاً در جهان سوگند می‌خوردید ( نگا : نحل‌ / 38 ) . « مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ » : شما را پایانی و بعد از این جهان ، جهانی نیست . شما از قدرت و نعمتی که در دنیا دارید ، به بدبختی و دوزخی که محمّد می‌گوید انتقال پیدا نمی‌کنید .‏

 

آیه  45

متن آیه :

‏ وَسَکَنتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الأَمْثَالَ ‏

 

ترجمه :

‏و در سرزمین و دیار مردمان ظالمی ( همچون عاد و ثمود ) سکونت گزیدید و ( عبرت نگرفتید ، هرچند که ) برایتان روشن بود که در حق آنان چگونه رفتار کردیم ( و بر سر ایشان چه آوردیم ، ) و مثلها برایتان زدیم ( مبنی بر این که گذشتگان چه کردند و در مقابل چه دیدند ، امّا پند نگرفتید و امروز گرفتار شدید ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَسَاکِنِ » : منازل . خانه و کاشانه . سرزمین و دیار . « الأمْثَالَ » : مثَلها . ذکر صفاتی که پیشینیان داشتند و بیان مکافاتی که دیدند .‏

 

آیه  46

متن آیه :

‏ وَقَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَکْرُهُمْ وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ‏

 

ترجمه :

‏آنان نیرنگ خود را نمودند ( و برای جلوگیری از دعوت آسمانی توطئه‌ها کردند و نقشه‌ها چیدند ) و خدا از نیرنگشان آگاه است ، و شریعت ثابت و استوار ( همچون کوه‌های سر به فلک کشیده اسلام ) با نیرنگ آنان از جای برکنده نمی‌شود .‏

 

توضیحات :

‏« عِندَ اللهِ مَکْرُهُمْ » : خدا از نیرنگشان آگاه است و می‌تواند آن را خنثی و بی‌اثر سازد . « إِنْ » : می‌تواند حرف نفی یا حرف شرط باشد . « اِن کَانَ » : نبوده است . اگر بوده باشد . اگر ( إِنْ ) حرف شرط باشد معنی آیه چنین می‌شود : آنان به نیرنگ نشستند و توطئه چیدند و خدا از نیرنگشان باخبر بود و آن را باطل و خنثی کرد ، هرچند که نیرنگشان آن اندازه بزرگ و سترگ بود که می‌توانست کوهها را از جای برکند .‏

 

آیه  47

متن آیه :

‏ فَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ‏

 

ترجمه :

‏گمان مبر که خداوند با پیغمبران خلاف وعده می‌کند ( و پیروزی را نصیب آنان و شکست را بهره کافران نمی‌سازد ) . بی‌گمان خداوند چیره ( بر هر کاری بوده و از کافران و بزهکاران ) انتقام گیرنده است .‏

 

توضیحات :

‏« مُخْلِفَ » : خلاف‌کننده . عهدشکن . « وَعْدِهِ » :  ( نگا : نور / 55 ، غافر / 51 ، مجادله‌ / 21 ) .‏

 

آیه  48

متن آیه :

‏ یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ‏

 

ترجمه :

‏( خداوند از کافران و عاصیان انتقام می‌گیرد ) در آن روزی که این زمین به زمین دیگری و آسمانها به آسمانهای دیگری تبدیل می‌شوند و آنان ( از گورها سر به درآورده و ) در پیشگاه خداوندِ یگانه مسلّط ( بر همه‌چیز و همه کس ) حضور به هم می‌رسانند ( و نیکیها و بدیهای خود را می‌نمایانند ) .‏

 

توضیحات :

‏« بَرَزُوا » : ظاهر و آشکار می‌گردند و همراه با خوبیها و نیکیهای خود در پهنه صحرای محشر حاضر و آماده می‌شوند ( نگا : ابراهیم‌ / 21 ) . « الْقَهَّارِ » : صیغه مبالغه قاهر است . خدائی که بر همه‌چیز و همه‌کس سیطره و تسلّط دارد ( نگا : یوسف‌ / 39 ، رعد / 16 ) .‏

 

آیه  49

متن آیه :

‏ وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِینَ فِی الأَصْفَادِ ‏

 

ترجمه :

‏در آن روز گناهکاران را به هم بسته و در غُل و زنجیر خواهی دید .‏

 

توضیحات :

‏« مُقَرَّنِینَ » : به هم بسته شده . هر یک بسته شده به اهریمنی که او را گول زده است ( نگا : شعراء / 94 ، ق / 27 ) . حال مجرمین یا مفعول دوم بشمار است . « الأصْفَادِ » : جمع صَفَد ، غُل و زنجیر آهنینی که دست و پای اسیر را با آن می‌بندند .‏

 

آیه  50

متن آیه :

‏ سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ ‏

 

ترجمه :

‏پیراهنهای ایشان از قطران است و آتش سر و صورت ( و سراپای وجود ) آنان را فرا می‌گیرد .‏

 

توضیحات :

‏« سَرَابِیلُ » : جمع سِرْبال ، پیراهن ( نگا : نحل‌ / 81 ) . « قَطِرَانٍ » : ماده سیاه رنگ و قابل اشتعال و بدبوئی که از نوعی از درختان بادیه بیرون می‌تراود و شبیه قیر است . « سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ » : پیراهنشان از قطران است . با قطران آغشته شده‌اند . « وُجُوهَ » : سر و رو . مراد همه پیکر است .‏

 

آیه  51

متن آیه :

‏ لِیَجْزِی اللّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ‏

 

ترجمه :

‏این به خاطر آن است که خداوند می‌خواهد هرکس را مطابق آنچه انجام داده است سزا و جزا دهد . خداوند حسابرس تند و سریعی است .‏

 

توضیحات :

‏« لِیَجْزِیَ اللهُ . . . » : تا این که با این نوع حضور و این قسم لباس ، خداوند برابر آنچه کرده‌اند سزایشان دهد . این اعمال بد ایشان است که با تغییر چهره به سراغ آنان می‌آید .‏

 

آیه  52

متن آیه :

‏ هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِیُنذَرُواْ بِهِ وَلِیَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ‏

 

ترجمه :

‏این ( قرآن ) به عموم مردم ابلاغ می‌گردد تا ترسانده شوند و بدانند که خداوند یکی بیش نیست ، و خردمندان ( از خواندن قرآن ) پند و اندرز گیرند ( و خویشتن را در پرتو آن از آتش دوزخ دور کنند و به بهشت برسانند ) .‏

 

توضیحات :

‏« هذَا » : این آیه‌ها ، یعنی از 42 تا آخر سوره . این قرآن . . . « بَلاغٌ » : تبلیغ . ابلاغ . کفایت می‌کند . « هَذَا بَلاغٌ لِّلنَّاسِ » : این ابلاغ به همه مردم است . این برای همه مردمان کافی و بسنده است .‏

۱۵-سوره الحجر

تفسیر سوره الحجر برگرفته از تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل 

سوره حجر

آیه  1

متن آیه :

‏ الَرَ تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِینٍ ‏

 

ترجمه :

‏الف . لام . را . این آیه‌های کتاب ( منزل آسمانی ) و قرآن روشن ( یزدانی ) است .‏

 

توضیحات :

‏« الر » :  ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « تِلْکَ » : آن . در اینجا به معنی این و اشاره به سوره مبارکه حجر است . « الْکِتَابِ » : مراد قرآن است که ذکر لفظ ( قُرْءَانٍ ) : بعد از آن عنوان تأکید را دارد . « مُبِینٍ » : روشن . روشنگر .‏

 

آیه  2

متن آیه :

‏ رُّبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ کَانُواْ مُسْلِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏بارها و بارها کافران ( در دنیای دیگر ) آرزو می‌کنند که کاش !  ( در این جهان ) مسلمان می‌بودند ( و فرموده‌های خدا و رهنمودهای انبیاء را گردن می‌نهادند ) .‏

 

توضیحات :

‏« رُبَمَا » : چه بسا . این واژه برای تقلیل و تکثیر به کار می‌رود و در اینجا معنی تکثیر دارد . « یَوَدُّ » : دوست می‌دارند . آرزو می‌کنند .‏

 

آیه  3

متن آیه :

‏ ذَرْهُمْ یَأْکُلُواْ وَیَتَمَتَّعُواْ وَیُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بگذار بخورند و بهره‌ور شوند و آرزو آنان را غافل سازد . بالاخره خواهند دانست ( که چه کار بدی کرده‌اند این که تنها به دنیا پرداخته‌اند و آخرت را فراموش نموده‌اند ) .‏

 

توضیحات :

‏« ذَرْهُمْ » : رهایشان ساز . بگذار که آنان . « یُلْهِهِمْ » : آنان را غافل سازد . ایشان را به خود مشغول کند .‏

 

آیه  4

متن آیه :

‏ وَمَا أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَةٍ إِلاَّ وَلَهَا کِتَابٌ مَّعْلُومٌ ‏

 

ترجمه :

‏ما هیچ شهر و روستائی را نابود نکرده‌ایم مگر ( پس از انقضای ) مدّت معیّنی ( که ) داشته است .‏

 

توضیحات :

‏« قَرْیَةٍ » : شهر . آبادی . مراد ساکنان آنجا نیز می‌تواند باشد . « کِتَابٌ » : به معنی مکتوب است ، یعنی : واجب و مقدّر ( نگا : آل‌عمران‌ / 145 ) .‏

 

آیه  5

متن آیه :

‏ مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏هیچ ملّتی بر ( مدّت معیّن و سررسید ) اجل خود پیشی نمی‌گیرد و از آن عقب نمی‌افتد .‏

 

توضیحات :

‏« أُمَّةٍ » : دسته . گروه . ملّت . « مِنْ أُمَّةٍ » : حرف ( مِنْ ) زائد و ( أُمَّةٍ ) فاعل است .‏

 

آیه  6

متن آیه :

‏ وَقَالُواْ یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ‏

 

ترجمه :

‏و ( تمسخرکنان ) می‌گویند : ای کسی که ( گمان می‌بری از آسمان ) قرآن بر تو نازل گشته است ، تو حتماً دیوانه‌ای !‏

 

توضیحات :

‏« الذِّکْرُ » : مصدر است و به معنی اسم فاعل ، یعنی ( مذکّر ) است . یعنی : کتاب یادآور و اندرزگو که قرآن است ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، نحل‌ / 43 و 44 ) . « نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ » : مراد تمسخر و استهزاء است ( نگا : منافقون / 1و 7 ) .‏

 

آیه  7

متن آیه :

‏ لَّوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلائِکَةِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏تو اگر از زمره راستگویانی ، چرا ( به جای آوردن قرآن ) فرشتگان را به پیش ما نمی‌آوری ( تا بر پیغمبری تو گواهی دهند ؟ ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« لَوْ ما » : چرا که نه . واژه‌ای است که بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد . مانند ( لَوْ لا ) است در ( منافقون‌ / 10 ) .‏

 

آیه  8

متن آیه :

‏ مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا کَانُواْ إِذاً مُّنظَرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ما فرشتگان را جز به حق و به همراه حق نازل نمی‌کنیم و هنگامی که نازل شوند ( اگر بدانان ایمان نیاورند ) دیگر بدیشان مهلت داده نمی‌شود ( و فوراً عذاب الهی گریبانگیرشان می‌گردد و مجال ماندن نخواهند داشت ) .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْحَقِّ » : به حق . همراه با حق ثابتی که قابل انکار نیست . به همراه عذاب . « مُنظَرِینَ » : مهلت داده‌شدگان .‏

 

آیه  9

متن آیه :

‏ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ما خود قرآن را فرستاده‌ایم و خود ما پاسدار آن می‌باشیم ( و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییر و تبدیل زمان محفوظ و مصون می‌داریم ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِنّا نَحْنُ . . . » : این آیه دست کم با چهار تأکید لفظی بیانگر مصون ماندن قرآن از تحریف است .‏

 

آیه  10

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ما پیش از تو ( پیغمبرانی را ) به میان گروهها و دسته‌های پیشین روانه کرده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« شِیَعِ » : جمع شیعه ، گروهها و دسته‌های پیرو یک راه و رسم ( نگا : أنعام‌ / 65 ) . « شِیَعِ الأوَّلِینَ » : اضافه موصوف به صفت است .‏

 

آیه  11

متن آیه :

‏ وَمَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ‏

 

ترجمه :

‏هیچ فرستاده‌ای به پیش ایشان نمی‌آمد مگر این که او را مسخره می‌کردند ( همان گونه که هم اینک باطلگرایان تو را مسخره می‌دارند ) .‏

 

توضیحات :

‏« مِن رَّسُولٍ » : حرف ( مِنْ ) زائد و ( رَسُولٍ ) فاعل است .‏

 

آیه  12

متن آیه :

‏ کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ما این گونه قرآن را به دلهای بزهکاران داخل می‌گردانیم ( و از حق آنان را می‌آگاهانیم ، تا برایشان اتمام حجّت شود ) .‏

 

توضیحات :

‏« نَسْلُکُهُ » : آن را وارد می‌گردانیم . مرجع ضمیر ( ه ) واژه ( الذِّکْرَ ) است ( نگا : حجر / 13 ، شعراء / 200 و 201 ) .‏

 

آیه  13

متن آیه :

‏ لاَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِینَ ‏

 

ترجمه :

‏آنان بدان ایمان نمی‌آورند ( چون در شهوات غوطه‌ورند و باطلگرایند نه حقّگرا ) و شیوه اقوام پیشین هم بر این بوده است .‏

 

توضیحات :

‏« وَ قَدْ خَلَتْ . . . » : شیوه اقوام پیشین نیز چنین بوده است . شیوه خدا درباره پیشینیان هم بر این بوده است که آنان را مدّت زمانی مهلت داده است و سپس نابودشان ساخته و به عذاب دردناک گرفتارشان نموده است .‏

 

آیه  14

متن آیه :

‏ وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَاباً مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِیهِ یَعْرُجُونَ ‏

 

ترجمه :

‏اگر ( به فرض ) دری از آسمان به روی آنان بگشائیم و ایشان از آنجا شروع به بالا رفتن کنند ( و فرشتگان و شگفتیهای جهان بالا را با چشم خود ببینند ) .‏

 

توضیحات :

‏« فَظَلُّوا فیهِ یَعْرُجُونَ » : از آنجا شروع به بالا رفتن کنند . یعنی مرتّباً به آسمان صعود و نزول داشته باشند .‏

 

آیه  15

متن آیه :

‏ لَقَالُواْ إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان خواهند گفت : حتماً ما را چشم‌بندی کرده‌اند ( و آنچه می‌بینیم ابداً واقعیّت ندارد ! ) و بلکه ما را جادو نموده‌اند ( این است که چیزها را عوضی می‌بینیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« سُکِّرَتْ » : پوشانده شده است . از دیدن باز داشته شده است . پرده‌ای به پیش چشمانمان داشته شده است . « مَسْحُورُونَ » : سحر و جادوشدگان .‏

 

آیه  16

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجاً وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ما در آسمان برجهای نجومی پدید آورده‌ایم ( که تقویمِ مجسّم جهان و بیانگر نظام شگرف و حساب دقیق آن است ) و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم ( تا از این منظره زیبای بالا به قدرت آفریدگار تعالی پی ببرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« بُرُوجاً » : منزلگاههائی که افلاک و کواکب در آنها به سیر و حرکت می‌پردازند . صورتهای فلکی که هر یک مجموعه‌ای از ستارگانند که شکل ویژه‌ای به خود گرفته‌اند . « زَیَّنَّاهَا » : آن را زینت داده‌ایم و آراسته و پیراسته کرده‌ایم . مرجع ضمیر ( هَا ) واژه ( السَّمَآءِ ) است .‏

 

آیه  17

متن آیه :

‏ وَحَفِظْنَاهَا مِن کُلِّ شَیْطَانٍ رَّجِیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏و آسمان را از ( دستبرد و دسترسی ) هر اهریمن ملعون و مطرودی محفوظ و مصون داشته‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« رَجِیمٍ » : نفرین شده . رانده از رحمت الهی . فعیل به معنی مفعول است . یعنی : مطرود . ملعون .‏

 

آیه  18

متن آیه :

‏ إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ ‏

 

ترجمه :

‏و امّا هر که از آنها دزدکی گوش فرا دارد ، آذرخش روشنی به سراغ او می‌رود .‏

 

توضیحات :

‏« إِلاّ » : لکن . امّا . « إِسْتَرَقَ ‌السَّمْعَ » : دزدکی گوش فرا داد . چگونگی حفظ آسمان و نحوه استراق سمع شیاطین برای ما چندان روشن نیست .‏

 

آیه  19

متن آیه :

‏ وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْزُونٍ ‏

 

ترجمه :

‏ما زمین را گسترانیده‌ایم و در زمین کوههای استوار و پابرجائی را پدید آورده‌ایم ، و همه چیز را به گونه سنجیده و هماهنگ و در اندازه‌های متناسب و مشخّص در آن ایجاد کرده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« مَدَدْنَاهَا » : آن را گسترانیده‌ایم و در ظاهر مسطّحش کرده‌ایم . « أَنبَتْنَا » : رویانیده‌ایم . آفریده‌ایم ( نوح‌ / 17 ) . « مَوْزُونٍ » : هماهنگ . متناسب . « مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْزُونٍ » : انواع و اقسام درختان و گیاهان ، با نظم و نظام شگرف و حساب و کتاب دقیق . هر چیزی را با اندازه و مقدار مشخّص و معیّن و متناسب و مرتبط به یکدیگر .‏

 

آیه  20

متن آیه :

‏ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و در آن اسباب زندگی و مایه ماندگاری شما و کسانی را آفریده‌ایم که نمی‌توانید روزی‌رسان ایشان باشید .‏

 

توضیحات :

‏« مَعَایِشَ » : جمع مَعیشَة و مَعاش ، مایه زندگی و وسیله ماندگاری ، از قبیل خوردنیها و نوشیدنیها . « مَنْ » : مراد اهل و عیال و خدمتگزاران ، و به طریق تغلیب چهارپایانی است که انسان عهده‌دار سرپرستی آنها است . این واژه عطف بر ضمیر ( کم ) و مجرور است که معنی آن گذشت . و یا این که عطف بر ( معایش ) است که معنی آن چنین می‌شود : ما در زمین برای شما وسائل زیستن فراهم آورده‌ایم ، و برای شما کسانی را آفریده‌ایم که شما رازق آنان نیستید و بلکه خداوند رازق شما و ایشان است .‏

 

آیه  21

متن آیه :

‏ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ ‏

 

ترجمه :

‏و چیزی وجود ندارد مگر این که گنجینه‌های آن در پیش ما است و جز به اندازه معیّن و مشخّصی ( که حکمت ما اقتضاء کند ) آن را فرو نمی‌فرستیم .‏

 

توضیحات :

‏« وَ إِن مِّن شَیْءٍ » : هر چه هست به اندازه لازم آفریده شده است و سنجیده و حساب شده به جهان گسیل داشته شده است و گسیل می‌گردد . منابع روزیها و سرچشمه خوبیها در نزد خدا است و آن را به مقدار حساب شده و برابر صلاح‌دید خویش بهره این و آن می‌گرداند . « مَا نُنَزِّلُهُ » : آن را حوالت نمی‌داریم و فرو نمی‌فرستیم . آن را نمی‌آفرینیم و در دسترس قرار نمی‌دهیم ( نگا : زمر / 6 ، حدید / 25 ) .‏

 

آیه  22

متن آیه :

‏ وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و بادها را برای تلقیح ( ابرها و بارور ساختن آنها ) به وزیدن می‌اندازیم و به دنبال آن از ( ابرهای به هم پیوسته و تلقیح شده ) آسمان آب می‌بارانیم و شما را بدان سیراب می‌گردانیم ( و آن گاه به شکل برف و یخ و چشمه‌ها و رودخانه‌ها و دریاها و اقیانوسها در زمین جمع‌آوری و اندوخته‌اش می‌نمائیم ، و دوباره آن را تبخیر و به جو زمین می‌بریم و سپس به زمین برمی‌گردانیم ) و شما توانائی اندوختن ( و نگهداری ) آن را ( بدین گونه در فضا و زمین ) ندارید .‏

 

توضیحات :

‏« لَوَاقِحَ » : جمع لاقِح ، به معنی آبستن . چرا که بادها آبستنِ به بخار آب می‌شوند . و جمع لاقِحَة ، به معنی تلقیح‌کننده . چرا که بادها ابرها را به هم نزدیک و مایه تلقیح آنها می‌شوند . حال ( الرِّیَاحَ ) می‌باشد . « أَسْقَیْنَاکُمُوهُ » : آن را به شما می‌نوشانیم و آبشخور مزارع و مواشی شما می‌گردانیم .‏

 

آیه  23

متن آیه :

‏ وَإنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و مائیم که زنده می‌گردانیم و می‌میرانیم ( و باقی بوده ) و وارث ( جهان ) می‌باشیم .‏

 

توضیحات :

‏« الْوَارِثُونَ » : به ارث‌برندگان . مراد این است که در حقیقت مالک اصلی خدا است . واژه وارث را در اینجا به معنی باقی نیز گرفته‌اند .‏

 

آیه  24

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و ما ، هم پیشینیان شما را می‌دانیم و هم پسینیان شما را ،  ( و می‌دانیم که کی بوده‌اند و چه کرده‌اند ، و کی خواهند بود و چه خواهند کرد ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُسْتَقْدِمِینَ » : پیشینیان . « الْمُسْتَئْخِرِینَ » : پسینیان .‏

 

آیه  25

متن آیه :

‏ وَإِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و بی‌گمان پروردگار تو آنان را ( روز قیامت در کنار هم ) گرد می‌آورد ( و به حساب و کتابشان رسیدگی می‌کند و پاداش و پادافره ایشان را می‌دهد ، و این برابر حکمت و آگاهی انجام می‌پذیرد و ) او حکیم و آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« یَحْشُرُهُمْ » : پیشینیان و پسینیان و جمیع مردمان را گرد می‌آورد .‏

 

آیه  26

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ‏

 

ترجمه :

‏و ما انسان را از گِل خشکیده فراهم آمده از گِل تیره شده گندیده‌ای بیافریدیم .‏

 

توضیحات :

‏« صَلْصَالٍ » : گِل خشکیده سفال گونه‌ای که اگر بدان تلنگری زده شود به صدا درآید . « حَمَأٍ » : گِلی که بر اثر مجاورت فراوان با آب سیاه شده باشد . « مَسْنُونٍ » : تغییر بو داده . گندیده . « مِنْ حَمَأٍ مَّسْنُونٍ » : صفت صَلْصال یا بدل ( مِن صَلْصالٍ ) است .‏

 

آیه  27

متن آیه :

‏ وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ‏

 

ترجمه :

‏و جنّ را پیش از آن از آتشِ سراپا شعله بیافریدیم .‏

 

توضیحات :

‏« الْجَآنَّ » : جنّ . جانّ و جنّ به یک معنی است ( نگا : إسراء / 88 ، رحمن‌ / 39 و 56 ) . موجودات عاقلی هستند که با حواسّ ما درک نمی‌شوند و مؤمن و کافر و مطیع و سرکش دارند و دارای تکلیف و مسؤولیّتند . « السَّمُوم‌ » : شعله و زبانه آتش بدون دود . بسیار گرم و سوزان . « نَارِ السَّمُومِ » : اضافه عام به خاصّ ، و یا موصوف به صفت است .‏

 

آیه  28

متن آیه :

‏ وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! بیان کن ) آن زمان را که پروردگارت به فرشتگان گفت : من از گِل خشکیده سیاه شده گندیده‌ای انسانی را می‌آفرینم .‏

 

توضیحات :

‏« بَشَراً » : مراد آدم‌ها است ( نگا : اعراف‌ / 12 ، ص‌ / 76 ، اسراء / 61 ) .‏

 

آیه  29

متن آیه :

‏ فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ ‏

 

ترجمه :

‏پس آن گاه که او را آراسته و پیراسته کردم و از روح متعلّق به خود در او دمیدم .  ( برای بزرگداشت و درودش ) در برابرش به سجده افتید .‏

 

توضیحات :

‏« سَوَّیْتُهُ » : او را آراسته کمال و پذیرای روان کردم . او را به شکل انسان درآوردم و صورت خِلقت بشری بخشیدم . « رُوحِی‌ » : روح متعلّق به خود . روح آفریده‌ای از آفریده‌های خدا است و اضافه آن به خدا برای تعظیم و تشریف است ، همان گونه که گفته می‌شود : بَیْتُ الله . ناقَةُ الله . شَهْرُ الله . « قَعُوا » : بر زمین بیفتید . فعل امر ( وَقَعَ ) است .‏

 

آیه  30

متن آیه :

‏ فَسَجَدَ الْمَلآئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ‏

 

ترجمه :

‏فرشتگان همه جملگی سجده کردند .‏

 

توضیحات :

‏« أَجْمَعُونَ » : تأکید دوم است .‏

 

آیه  31

متن آیه :

‏ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى أَن یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ‏

 

ترجمه :

‏مگر اهریمن که خودداری کرد ( و خویشتن را بزرگتر از آن دید ) که از زمره سجده‌کنندگان باشد .‏

 

توضیحات :

‏« إِبْلیسَ » :  ( نگا : بقره‌ / 34 ، اعراف‌ / 11 ، کهف‌ / 50 ) .‏

 

آیه  32

متن آیه :

‏ قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلاَّ تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( خداوند بدو ) گفت : ای اهریمن ! تو را چه شده است که همراه سجده‌کنندگان سجده نبردی‌ ؟‏

 

توضیحات :

‏« مَا لَکَ » : چرا ؟ تو را چه شده است‌ ؟ تو را چه رسد ؟‏

 

آیه  33

متن آیه :

‏ قَالَ لَمْ أَکُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ‏

 

ترجمه :

‏گفت : شایسته من نیست که برای انسانی سجده برم که او را از گِل خشکیده حاصل از گِل تیره گندیده‌ای آفریده‌ای .‏

 

توضیحات :

‏« لَمْ أَکُن لِّأسْجُدَ » : شایان مقام من نیست که سجده برم .‏

 

آیه  34

متن آیه :

‏ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( خدا ) گفت :  ( چون از فرمان من سرپیچی کردی ) پس از بهشت بیرون شو ، چرا که تو ( از رحمت من ) مطرود ( و از منزلت کرامت رانده ) هستی .‏

 

توضیحات :

‏« مِنْهَا » : مرجع ضمیر ( ها ) : جنّت ، زمره فرشتگان ، سماوات و ملأ اعلی گرفته‌اند . « رَجِیمٌ » :  ( نگا : آل‌عمران‌ / 36 ، حجر / 17 ) .‏

 

آیه  35

متن آیه :

‏ وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ‏

 

ترجمه :

‏و تا روز جزا ( که در آن تو و پیروان تو به عذاب سرمدی من گرفتار می‌آئید ) بر تو نفرین باد .‏

 

توضیحات :

‏« اللَّعْنَةَ » :  ( نگا : بقره‌ / 89 ) .‏

 

آیه  36

متن آیه :

‏ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ‏

 

ترجمه :

‏گفت : پروردگارا ! اکنون که چنین است مرا تا روزی مهلت ده که در آن ( مردمان بعد از مرگشان مجدّدا ) زنده می‌گردند .‏

 

توضیحات :

‏« فَأَنظِرْنی‌ » : پس مرا مهلت ده . « یُبْعَثُونَ » : برانگیخته می‌گردند . زنده می‌شوند .‏

 

آیه  37

متن آیه :

‏ قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏فرمود : هم اینک تو از مهلت یافتگانی .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُنظَرِینَ » : مهلت داده‌شدگان .‏

 

آیه  38

متن آیه :

‏ إِلَى یَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ‏

 

ترجمه :

‏تا روزی که زمان ( فرا رسیدن ) آن ( در پیش خدا ) معلوم ( و اگر هم طول بکشد محدود ) است ( و هنگامه رستاخیز نام دارد ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ » : مراد روز رستاخیز است ( نگا : حجر / 35 و 36 ، واقعه‌ / 50 ) .‏

 

آیه  39

متن آیه :

‏ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ‏

 

ترجمه :

‏گفت : پروردگارا ! به سبب این که ( به خاطر این انسان ) مرا گمراه ساختی ،  ( معاصی و اعمال زشت را ) در زمین برایشان می‌آرایم و جملگی آنان را گمراه می‌نمایم .‏

 

توضیحات :

‏« بِما » : به سبب این که . حرف ( ب ) سببیّه ، و واژه ( ما ) مصدریّه است . « لَهُمْ » : برای ایشان . مراد آدمیزادگان است ( نگا : اعراف‌ / 16 ) .‏

 

آیه  40

متن آیه :

‏ إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ‏

 

ترجمه :

‏مگر بندگان گزیده و پاکیزه تو از ایشان .  ( که چون دلهایشان به یاد تو آباد است ، تلاش من در حق آنان بر باد است ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُخْلَصِینَ »  : گزیدگان . پاکیزگان ( نگا : یوسف‌ / 24 ، ص 46 و47 ) .‏

 

آیه  41

متن آیه :

‏ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏فرمود : این ( خلوص بندگان راستین ) طریقه درستی است که دقیقاً راه به سوی من دارد ،  ( و حفظ ایشان از گمراهی ، شیوه صحیحی است که من آن را بر عهده گرفته‌ام ) .‏

 

توضیحات :

‏« هذا » : این راهی که پویندگان مخلص راه توحید در پیش گرفته‌اند . این محافظت و مراقبت از جویندگان راستین راه حق در برابر وسوسه‌های اهریمن . « عَلَیَّ » : بر من است . راه به سوی من دارد . در صورت دوم ،  ( عَلی ) به معنی ( إلَیا ) است .‏

 

آیه  42

متن آیه :

‏ إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان تو هیچ گونه تسلّط و قدرتی بر بندگان من نداری ، مگر آن گمراهانی که ( به وسوسه تو گوش فرا بدهند و ) به دنبال تو راه بیفتند .‏

 

توضیحات :

‏« سُلْطَانٌ » : تسلّط و قدرت . مراد واداشتن به گناهان با اجبار و اکراه است . چرا که تنها کاری که از دست اهریمن ساخته است وسوسه کردن است ( نگا : اعراف‌ / 200 و 201 ، ابراهیم‌ / 22 ، نحل‌ / 99 و 100 ، صافّات‌ / 30 ) . « الْغَاوِینَ » : گمراهان و سرگشتگان . ناباوران و بی‌دینان .‏

 

آیه  43

متن آیه :

‏ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و حتماً دوزخ میعادگاه جملگی آنان است .‏

 

توضیحات :

‏« لَمَوْعِدُهُمْ » : میعادگاه ایشان . وعده آنان . مَوْعِد اسم مکان یا مصدر میمی است و مرجع ضمیر ( هُمْ ) ،  ( الْغَاوِینَ ) است .‏

 

آیه  44

متن آیه :

‏ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ‏

 

ترجمه :

‏دوزخ دارای هفت در است و هر دری بخش خاصّ و ویژه‌ای از آنان دارد ( که از آن به دوزخ درمی‌آیند و متناسب با اعمال زشت و پلشت ایشان است ) .‏

 

توضیحات :

‏« جُزْءٌ مُّقْسُومٌ » : بهره جداگانه . مراد طائفه معیّن و گروه مشخّصی است که به تناسب عذاب از آن در به دوزخ می‌آیند .‏

 

آیه  45

متن آیه :

‏ إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ‏

 

ترجمه :

‏( این پادافره پیروان شیطان بود ، و امّا پاداش پویندگان راه یزدان ، این است که : ) بی‌گمان پرهیزگاران در میان باغها و چشمه‌ساران ( بهشت ) بسر می‌برند .‏

 

توضیحات :

‏« عُیُون‌ » : جمع عَیْن ، چشمه‌ها .‏

 

آیه  46

متن آیه :

‏ ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( پروردگارشان بدانان می‌گوید : ) با اطمینان خاطر و بدون هیچ گونه خوف و هراسی به این باغها و چشمه‌سارها درآئید .‏

 

توضیحات :

‏« بِسَلامٍ » : به سلامت . با درود خدا و دربانان بهشت و فرشتگان به شما ( نگا : رعد / 24 ، یس‌ / 58 ، زمر / 73 ) . « ءَامِنِینَ » : در امن و در امان .‏

 

آیه  47

متن آیه :

‏ وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَاناً عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و کینه‌توزی و دشمنانگی را از سینه‌هایشان بیرون می‌کشیم ، و برادرانه بر تختها رویاروی هم می‌نشینند .‏

 

توضیحات :

‏« نَزَعْنَا » : بیرون کشیدیم . به در آوردیم . « غِلٍّ » : کینه‌توزی و دشمنانگی ( نگا : اعراف‌ / 43 ، حشر / 10 ) . « إِخْوَاناً » : برادران در مودّت و مخالطت ، یعنی : دوستان . حال ( الْمُتَّقینَ ) یا ضمیر ( و ) در ( أُدْخُلُوا ) یا ضمیر مستتر در ( ءَامِنِینَ ) یا ضمیر ( هُمْ ) در ( صُدُورِهِمْ ) می‌باشد . « سُرُرٍ » : جمع سَریر ، تخت‌ها . « مُتَقَابِلینَ » : روبه‌روی هم . برابر یکدیگر . صفت ( إِخْوَاناً ) یا حال ضمیر مستتر در آن است .‏

 

آیه  48

متن آیه :

‏ لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ ‏

 

ترجمه :

‏در آنجا خستگی و رنجی بدیشان نمی‌رسد ، و از آنجا بیرون نمی‌گردند .‏

 

توضیحات :

‏« نَصَبٌ » : خستگی . رنج ( نگا : توبه‌ / 120 ) . « مُخْرَجِینَ » : اخراج‌شدگان . بیرون رانده‌شدگان .‏

 

آیه  49

متن آیه :

‏ نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) بندگان مرا آگاه کن که من دارای گذشت زیاد و مهر فراوان هستم ( در حق کسانی که توبه بکنند و ایمان بیاورند و کار نیک انجام بدهند ) .‏

 

توضیحات :

‏« نَبِّئْ » : باخبر کن .‏

 

آیه  50

متن آیه :

‏ وَ أَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الأَلِیمَ ‏

 

ترجمه :

‏و این که عذاب من ( در حق سرکشان بی‌ایمان ) عذاب بسیار دردناکی است ( و عذابهای دیگر در برابرش عذاب نیست ) .‏

 

توضیحات :

‏« الألِیمُ » : بسیار دردآور و دردناک .‏

 

آیه  51

متن آیه :

‏ وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِ بْراَهِیمَ ‏

 

ترجمه :

‏و آنان را باخبر کن از مهمانان ابراهیم ( که فرشتگانی بودند و در لباس انسانها به پیش او آمدند ) .‏

 

توضیحات :

‏« ضَیْفِ » : مهمانان . مصدر است و در اینجا به معنی ضیوف استعمال شده است .‏

 

آیه  52

متن آیه :

‏ إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلاماً قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏زمانی ( را بیان کن ) که به پیش او آمدند و گفتند : درود ! ابراهیم گفت : ما از شما می‌ترسیم !‏

 

توضیحات :

‏« سَلاماً » : درودتان باد ! مترسید و آرام باشید . مفعول مطلق یا صفت مصدر محذوفی است . تقدیر چنین است : سَلِّمُوا سَلاماً . قالُوا قَوْلاً سَلاماً . « وَجِلُونَ » : بیمناکان . ترسندگان .‏

 

آیه  53

متن آیه :

‏ قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏گفتند : مترس ! ما تو را به پسر بسیار دانائی مژده می‌دهیم .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَوْجَلْ » : هراسناک مباش . « غُلامٍ » : پسر . در اینجا مراد اسحاق است .‏

 

آیه  54

متن آیه :

‏ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَن مَّسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( ابراهیم ) گفت : آیا چنین مژده‌ای را به من می‌دهید در حالی که پیری گریبانگیر من شده است‌ ؟ پس چگونه ( و برابر کدام قاعده در چنین سن و سالی به تولّد فرزند مرا ) مژده می‌دهید ؟ !‏

 

توضیحات :

‏« عَلَیا » : به معنی ( مَعَ ) ، یعنی : با این که . « الْکِبَرُ » : کهولت و پیری . « عَلَیا أَن مَّسَّنِیَ الْکِبَرُ » : جملیه حالیّه است برای ضمیر ( ی ) در ( بَشَّرْتُمُونِی ) . « بِمَ » : به کدام قاعده و قانون‌ ؟ چگونه و به چه شکل‌ ؟‏

 

آیه  55

متن آیه :

‏ قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ ‏

 

ترجمه :

‏گفتند : ما تو را به چیز راست و درستی مژده داده‌ایم و از زمره مأیوسان ( از رحمت خدا ) مباش .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْحَقِّ » : به چیز راست و درستی . به کار محقّق و مطمئنّی . به طریقه و شیوه‌ای که حق است و آن خرق عادت توسّط قادر مطلق است . « الْقَانِطِینَ » : افراد مأیوس و ناامید .‏

 

آیه  56

متن آیه :

‏ قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ‏

 

ترجمه :

‏گفت : چه کسی است که از رحمت پروردگارش مأیوس شود ، مگر گمراهان ( بی‌خبر از قدرت و عظمت خدا ؟ ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَن یَقْنَطُ » : چه کسی ناامید می‌گردد ؟ ! استفهام انکاری است ، یعنی کسی ناامید نمی‌گردد .‏

 

آیه  57

متن آیه :

‏ قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( ابراهیم پس از الفت با فرشتگان و یقین از مژده ، بدیشان ) گفت : ای فرستادگان ! بگوئید چه کار مهمّی ( غیر از این بشارت ) دارید ؟‏

 

توضیحات :

‏« خَطْبُ » : کار مهمّی که قابل گفتگو است ( نگا : یوسف‌ / 51 ) .‏

 

آیه  58

متن آیه :

‏ قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏گفتند : ما به سوی قوم گناهکاری فرستاده شده‌ایم ( و همگان را نابود می‌کنیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ » : قوم بزهکاری . مراد قوم لوط است و نکره‌آمدن و توصیف به گناهکاری برای خوار داشتن و نکوهش ایشان است .‏

 

آیه  59

متن آیه :

‏ إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ‏

 

ترجمه :

‏مگر خانواده لوط را که همه اعضاء خانواده را نجات می‌دهیم .‏

 

توضیحات :

‏« إِلآّ ءَالَ لُوطٍ » : مستثنی می‌تواند متّصل باشد و معنی چنین می‌شود : ما به سوی قوم گناهکاری فرستاده شده‌ایم ، مگر خانواده لوط که در میان آنان گناهکار نیست . یا منقطع باشد که معنی آن در بالا گذشت .‏

 

آیه  60

متن آیه :

‏ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏مگر همسر او را که جزو بقیّه ( مردم محکوم به فنا ) قلمداد کرده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« قَدَّرْنَا » : همسان دیگران بشمار آورده‌ایم و قلمدادش نموده‌ایم . این سخن بر زبان فرشتگان رفته است ولی مراد فرموده خدا است . روشن است وقتی که درباریان و مأموران شاه بگویند : دستور داده‌ایم . چنین و چنان اندیشیده‌ایم . مراد این است که شاه دستور داده است و چنین و چنان خواسته است ، و غیره . « الْغَابِرِینَ » : گذشتگان . باقی مردم . سایرین .‏

 

آیه  60

متن آیه :

‏ فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که فرستادگان به پیش خانواده لوط رفتند .‏

 

توضیحات :

‏« ءَالَ » : خانواده . خاندان .‏

 

آیه  62

متن آیه :

‏ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُّنکَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( لوط بدیشان ) گفت : شما مردمان ناشناخته‌اید ( و ما شما را نمی‌شناسیم و نمی‌دانیم چه می‌خواهید و از شما بیمناکیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« مُنکَرُونَ » : افراد ناشناخته . کسانی که بد داشته شوند و از ایشان بیزار و گریزان باشند .‏

 

آیه  63

متن آیه :

‏ قَالُواْ بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُواْ فِیهِ یَمْتَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏گفتند :  ( از ما مترس که مایه هراس تو نیستیم ) بلکه ( ما فرستادگان خدائیم و ) با خود چیزی به همراه آورده‌ایم که تو بدان قوم خود را بیم می‌دادی و ایشان درباره آن شکّ می‌کردند ( که نزول عذاب است ) .‏

 

توضیحات :

‏« کَانُوا . . . یَمْتَرُونَ » : شکّ و تردید می‌ورزیدند .‏

 

آیه  64

متن آیه :

‏ وَأَتَیْنَاکَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و ما واقعیّت مسلّمی را برای تو آورده‌ایم ( که جای انکار نیست ) و راست می‌گوئیم .‏

 

توضیحات :

‏« أَتَیْنَاکَ بِالْحَقِّ » : حقیقت را برای تو آورده‌ایم . به پیش تو به حق آمده‌ایم و دروغی در کار نیست .‏

 

آیه  65

متن آیه :

‏ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَیْثُ تُؤْمَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بنابراین در پاسی از شب خانواده‌ات را با خود بردار و از اینجا برو و در پس ایشان حرکت کن ( تا آنان را بپائی و به شتاب واداری ) و کسی از شما به پشت سر نگاه نکند ( تا عذاب قوم را نبیند و ناراحت و پریشان نگردد ) و به همان جا که ( برابر وحی آسمانی ) به شما دستور داده می‌شود بروید .‏

 

توضیحات :

‏« أَسْرِ بِأَهْلِکَ » : خانواده‌ات را در شب بکوچان . « قِطْعٍ » : قسمتی . پاسی . « إِتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ » : در پشت سر ایشان خودت حرکت کن . « لا یَلْتَفِتْ » : روی برنگرداند . به عقب ننگرد . « إمْضُوا » : بروید . « حَیْثُ » : همان جا .‏

 

آیه  66

متن آیه :

‏ وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و ما به لوط این موضوع را وحی کردیم که بامدادان همه آنان نابود و ریشه‌کن خواهند شد .‏

 

توضیحات :

‏« قَضَیْنآ إِلَیْهِ » : بدو خبر دادیم . بدو رساندیم . « دَابِرَ » : تابع . آخر . قطع دابر ، کنایه از استیصال و ریشه‌کن کردن است ( نگا : انعام‌ / 45 ، اعراف‌ / 72 ، انفال‌ / 7 ) . « مُصْبِحینَ » : گام به صبح نهادگان . به بامداد رسیدگان . حال ( هؤُلآءِ ) است و مشتق از ( أَصْبَحَ ) تامّه . « أَنَّ دَابِرَ هؤُلآءِ مَقْطُوعٌ » : همه اینها نابود می‌شوند . این جمله بدل از ( ذَلِکَ الأمْرَ ) و بیانگر کاری است که وحی شده است .‏

 

آیه  67

متن آیه :

‏ وَجَاء أَهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( هنگامی که صبح گردید ) اهل شهر ( فرشتگان را به صورت مردان بسیار زیبائی دیدند و بدیشان چشم طمع دوختند و ) شادیها کردند .‏

 

توضیحات :

‏« یَسْتَبْشِرُونَ » : شادمان گشتند . خوشحالی نمودند .‏

 

آیه  68

متن آیه :

‏ قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَیْفِی فَلاَ تَفْضَحُونِ ‏

 

ترجمه :

‏( لوط ترسید که کار ناشایست خود را بکنند . بدیشان ) گفت : اینان مهمانان من هستند ،  ( حیاء کنید و با انجام کار ناشایستتان ) مرا رسوا مسازید .‏

 

توضیحات :

‏« ضَیْفِی » :  ( نگا : حجر / 51 ) . « فَلا تَفْضَحُونِ » : مرا رسوا و بدنام مکنید .‏

 

آیه  69

متن آیه :

‏ وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ ‏

 

ترجمه :

‏و از خدا بترسید و مرا خوار مکنید .‏

 

توضیحات :

‏« لا تُخْزُونِ » : مرا خوار نسازید ( نگا : آل‌عمران‌ / 192 و 194 ، هود / 78 ) .‏

 

آیه  70

متن آیه :

‏ قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏گفتند : مگر ما تو را از ( مهمانداری و پناه‌دادن ) مردمان نهی نکردیم ( و نگفتیم که حق نداری ما را از کاری که با دیگران می‌کنیم باز داری و به نصیحت و ارشاد ما بپردازی و اگر چنین کنی تو را از میان خود بیرون می‌کنیم‌ ؟ ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَوَلَمْ نَنْهَکَ ؟ » :  ( نگا : شعراء / 167 ) .‏

 

آیه  71

متن آیه :

‏ قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِی إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ‏

 

ترجمه :

‏گفت : اینها ( دختران شهر ، همه آماده ازدواج با مردانند و به منزله ) دختران من هستند ، اگر می‌خواهید کاری کنید ( و در راه ازدواج و اطفاء شهوات گام بردارید ) .‏

 

توضیحات :

‏« هؤُلآءِ بَنَاتِی‌ » :  ( نگا : هود / 78 ) .‏

 

آیه  72

متن آیه :

‏ لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) به جان تو سوگند ! آنان در مستی ( شهوت و جهالت ) خود سرگردان بودند .‏

 

توضیحات :

‏« لَعَمْرُکَ » : به زندگی تو سوگند ! در اصطلاح فارسی می‌گوئیم : به جان تو سوگند !‏

 

آیه  73

متن آیه :

‏ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏پس به هنگام طلوع آفتاب ، صدای ( وحشتناک صاعقه و زمین لرزه ) ایشان را فرو گرفت .‏

 

توضیحات :

‏« الصَّیْحَةُ » : صدا . مراد صدای مهیب صاعقه و زمین‌لرزه است . « مُشْرِقِینَ » : در حالی که به طلوع آفتاب رسیده بودند . حال ضمیر ( هم ) است .‏

 

آیه  74

متن آیه :

‏ فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ ‏

 

ترجمه :

‏آن گاه ( آنجا را زیر و رو کردیم و ) بالای آن را پائین ،  ( و پائین آن را بالا ) گرداندیم ، و با سنگهائی از گِل متحجّر شده ایشان را سنگباران نمودیم .‏

 

توضیحات :

‏« سَافِل‌ » : پائین . قسمت زیرین . « أَمْطَرْنَا » : باراندیم . « سِجِّیلٍ » : گِل متحجّر شده ( نگا : هود / 82 ، فیل‌ / 4 ) .‏

 

آیه  75

متن آیه :

‏ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان در این ( بلائی که بر سر قوم لوط آمد ) نشانه‌هائی برای افراد هوشمند موجود است ( که از این آثار می‌توانند عمق واقعه را دریابند و بدانند که هر گروه فاسد دیگری دستخوش چنین بلائی می‌گردد ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُتَوَسِّمِینَ » : جمع مُتوسِّم ، کسی که از روی نشانه‌های ظاهری و علائم ناچیز به حقائق اشیاء پی می‌برد . دارای فراست و ذکاوت .‏

 

آیه  76

متن آیه :

‏ وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُّقیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏این آثار بر سر راه ( کاروانیان و مسافران است و خرابه‌های آن ) برجا است .‏

 

توضیحات :

‏« إِنَّها » : مرجع ضمیر ( ها ) مدینه یا قُری می‌توان دانست ، ولی اگر مرجع آن را آیات به معنی آثار و نشانه‌ها بدانیم بهتر است . « لَبِسَبِیلٍ مُّقِیمٍ » : برسر راه راست و روشنی‌است و شب وروز محلّ عبور و مرور اهالی مکّه می‌باشد ( نگا : صافّات‌ / 137 و 138 ) .‏

 

آیه  77

متن آیه :

‏ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّلْمُؤمِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان در این ( بقایای مانده بر راستای راه ) نشانه بزرگی برای مؤمنان است ( که از آن تکان می‌خورند و عبرت می‌گیرند و از موجبات خشم خدا خویشتن را برحذر می‌دارند ) .‏

 

توضیحات :

‏« فِی ذلِکَ » : در آنچه گذشت .‏

 

آیه  78

متن آیه :

‏ وَإِن کَانَ أَصْحَابُ الأَیْکَةِ لَظَالِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ساکنان سرزمین اَیْکَة ( که قوم شعیب بودند ، مانند قوم لوط متمرّد و بی‌ایمان و ) ستمگر بودند .‏

 

توضیحات :

‏« إِنْ » : مخفّف از مثقّله است و تقدیر چنین است : إنَّهُ . « الأیْکَةِ » : درختستان . سرزمینی که میان بحر احمر و مدین قرار گرفته است . « أَصْحَابُ الأیْکَةِ » : مراد قوم شعیب است .‏

 

آیه  79

متن آیه :

‏ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِینٍ ‏

 

ترجمه :

‏پس از آنان انتقام گرفتیم ، و این دو ( قوم ، یعنی قوم لوط و قوم شعیب ، شهرهای ویران شده ایشان ) بر سر راه واضح و آشکاری است .‏

 

توضیحات :

‏« إِمَامٍ » : راه . جاده . « مُبِینٍ » : واضح . روشن و آشکار .‏

 

آیه  80

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ساکنان سرزمین حجر ( نیز همچون قوم لوط و شعیب ) فرستادگان ( خدا ) را تکذیب کردند ( و دروغگویشان نامیدند ) .‏

 

توضیحات :

‏« حِجْر » : سرزمینی که میان مدینه و شام قرار دارد . « أَصْحَابُ الْحِجْرِ » : مراد قوم ثمود است که پیغمبرشان صالح نام داشت . « الْمُرْسَلِینَ » : فرستادگان خدا . مراد صالح و همه پیغمبران پیش از او است ، چرا که تکذیب پیغمبری به منزله تکذیب همه پیغمبران است .‏

 

آیه  81

متن آیه :

‏ وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ما آیات خود را برایشان فرستادیم ( و معجزات خویش را بدیشان نمودیم ) ولی آنان بدانها پشت کردند و روی‌گردان شدند .‏

 

توضیحات :

‏« ءَایَاتِنَا » : مراد آیه‌های کتاب آسمانی یا معجزات حسّی است .‏

 

آیه  82

متن آیه :

‏ وَکَانُواْ یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتاً آمِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏آنان در دل کوهها خانه‌هائی می‌تراشیدند و ( از نزول عذاب و تخریب آنها ) خاطر جمع بودند .‏

 

توضیحات :

‏« کَانُوا یَنْحِتُونَ » : می‌تراشیدند . « ءَامِنِینَ » : در امن و آسایش . بیباک از عذاب و خراب . بی‌خیال از مرگ و آخرت .‏

 

آیه  83

متن آیه :

‏ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ ‏

 

ترجمه :

‏در این وقت صدا ( ی عذاب ) بامدادان ایشان را فرو گرفت ( و نابودشان کرد ) .‏

 

توضیحات :

‏« مُصْبِحینَ » : در حالی که به صبح رسیده بودند .‏

 

آیه  84

متن آیه :

‏ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و چیزی که ( از اموال ) کسب کرده بودند ( و دژهائی که ساخته بودند آنان را از هلاک نرهاند و ) برای ایشان سودمند نیفتاد .‏

 

توضیحات :

‏« مَآ أَغْنَیا عَنْهُمْ » : از ایشان دفع نکرد . برای آنان سودمند نیفتاد ( نگا : اعراف‌ / 48 ) .‏

 

آیه  85

متن آیه :

‏ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ ‏

 

ترجمه :

‏ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است جز به حق نیافریده‌ایم .  ( تمام هستی دارای هدف و حکمت است ، و بر مدار حق و حقیقت می‌گردد ، و لذا با فساد سرِ سازگاری ندارد ، و فاسدان دیر یا زود به سزای خود می‌رسند ، و همچون قوم لوط و ثمود از صحنه پر نظم و نظام آفرینش به کناری پرت می‌گردند ) ، و بی‌گمان روز رستاخیز فرا می‌رسد ( و تباهکاران علاوه از مکافات دنیوی ، به عذاب و عقاب سخت اخروی گرفتار می‌گردند ) پس ( ای پیغمبر ! ) گذشت زیبائی داشته باش ( و بزرگوارانه و حکیمانه به دعوت خود ادامه بده و در برابر اذیّت و آزار کفّار شکیبائی کن ) .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْحَقِّ » : به حق نه به باطل . هم آفرینش جهان و هم نظام حاکم بر جهان و هم هدف نهائی آن ، سازگار با حق و حقیقت و دارای حکمت و مصلحت است . « السَّاعَةَ » : روز رستاخیز . « إصْفَحْ » : گذشت کن . ببخشای . « الصَّفْحَ » : گذشت . صرف نظر کردن . « الصَّفْحَ الْجَمِیلَ » : گذشت بزرگوارانه و بدون سرزنش .‏

 

آیه  86

متن آیه :

‏ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان پروردگار تو آفریدگار بسیار آگاهی است .  ( پس کار خود را بدو واگذار و باک از این و از آن مدار ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْخَلاّق » : آفریدگار . یکی از صفات خدا است و مراد آفریننده کلّ اشیاء است که قادر بر آفریدن هر چیزی و از جمله پدیدآوردن روز رستاخیز است ( نگا : یس‌ / 36 ) .‏

 

آیه  87

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) ما هفت ( آیه ) به تو داده‌ایم که ( سوره فاتحه را تشکیل می‌دهند و در هر نمازی ) تکرار می‌گردند ( و از منزلت خاصّی برخوردارند و وسیله دعا و ثنا و طلب هدایت از خدایند ) و همه قرآن بزرگ را به تو عطاء نموده‌ایم ( که معجزه جاویدان یزدان و مایه تاب و توان مسلمان است ) .‏

 

توضیحات :

‏« سَبْعاً » : هفت . مراد هفت آیه سوره فاتحه است که در اصل مشتمل بر چکیده قرآن است . یا به عبارت دیگر ، قرآن تفصیل اصول مذکور در آن است . « الْمَثَانِی‌ » : جمع مثنّی ، یعنی : مکرّر ، بارها و بارها خوانده شده . مراد از مثنّی ، تنها دوبار نیست ، بلکه بر جمع یعنی بر بیش از تثنیه دلالت دارد ، همان گونه که برخی از الفاظ به صورت تثنیه ذکر می‌شوند و معنی جمع دارند . از قبیل : لبّیک و سَعْدَیْک . حَنانَیْک ( نگا : ملک‌ / 4 ) . اگر جمع ( مَثْناه ) باشد ، به معنی ثَناء است . یعنی هفت آیه‌ای که ثناء خدا است ، خواه به صورت تسبیح صریح و خواه به صورت تسبیح در قالب دعاء . « سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِی‌ » : مراد سوره فاتحه است که امّ الکتاب نام دارد . در این صورت عطف ( الْقُرْءَانَ الْعَظیمَ ) بر آن ، از قبیل عطف عامّ بر خاصّ ، یا کلّ بر جزء است . برخی هم ( سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِی ) را خود قرآن می‌دانند ( نگا : زمر / 23 ) و واژه ( سَبْعاً ) را برای کثرت می‌شمارند و عطف را به منزله عطف صفت بر صفت می‌دانند . « مِنَ الْمَثَانِی » : حرف ( مِنْ ) برای بیان ( سَبْعاً ) است .‏

 

آیه  88

متن آیه :

‏ لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) چشمان خود را به چیزی خیره مکن که به گروههائی از کافران داده‌ایم ( چرا که نعمت دنیاگذران است و نعمت آخرت جاویدان ) و بر آنان غمگین مباش ( که چرا راه کفر می‌گیرند و به تو ایمان نمی‌آورند ) و برای مؤمنان بال ( مهربانی ) خود را بگستران ( که پشتیبان حق و حقیقتند ) .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَمُدَّنَّ » : چشم مدوز . خیره مشو . « ما » : چیزی که . چیزهائی که . مراد ثروت و نعمت دنیوی است . « أَزْواجاً » : دسته‌ها و گروههائی . « إِخْفِضْ » : پائین بیاور و بگستران . « جَنَاحَ » : بال . « إِخْفِضْ جَنَاحَکَ » : متواضع و مهربان باش ( نگا : إسراء / 24 ، شعراء / 215 ) .‏

 

آیه  89

متن آیه :

‏ وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ ‏

 

ترجمه :

‏و ( به کافران ) بگو : من بیم‌دهنده آشکارم ( و به شما اعلام خطر می‌کنم که اگر به سرکشی و بی‌دینی خود ادامه دهید ، عذاب بر شما نازل می‌نمائیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« النَّذِیرُ الْمُبینُ » : ترساننده آشکارا از عذاب پروردگار . بیم‌دهنده‌ای که بیانگر نزول عذاب خدا بر کافران است .‏

 

آیه  90

متن آیه :

‏ کَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏همان گونه که ( عذاب را ) بر بخش‌کنندگان ( احکام آسمانی ) نازل کردیم .‏

 

توضیحات :

‏« کَمَا » : همان گونه که . همانند آنچه . تقدیر چنین است : أَنَا النَّذِیرُ الْمُبینُ عِقاباً أَوْ عَذاباً مِّثْلَ مَا . « أَنزَلْنَا » : نازل کردیم . مراد این است که خدا نازل کرده است و انگار ما فرمانبرداران خدا فرمان شاهنشاه واقعی را اعلام می‌کنیم . « الْمُقْتَسِمِینَ » : بخش‌کنندگان . کسانی که به تجزیه و تقسیم و تبعیض احکام الهی دست می‌زدند و قسمتی را می‌پذیرفتند که به سود آنان بود و بقیّه را پشت سر می افکندند که با خواست ایشان موافق و هماهنگ نبود . یا این که این واژه به معنی مُفْتِرین است . یعنی : کسانی که قرآن را دروغ و بهتان و ساخته و پرداخته انسان می‌دانستند .‏

 

آیه  91

متن آیه :

‏ الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که قرآن را بخش بخش می‌کردند ( و قسمتی را حق و قسمتی را باطل می‌دانستند ، و یا آن را شعر ، سحر ، کذب ، و اساطیر می‌نامیدند ) .‏

 

توضیحات :

‏« عِضِینَ » : جمع عِضَة که اصل آن عِضْوَة است ، یعنی : قطعه قطعه و بخش بخش . مراد این است که به برخی از قرآن ایمان داشتند و به برخی باور نداشتند . یا این که سخنان متناقض و گوناگونی درباره آن می‌زدند . یا جمع عَضَة که اصل آن عَضْهَة است ، به معنی : کذب و بهتان و سحر و کهانت . یعنی : قرآن را از این قبیل اشیاء می‌دانستند .‏

 

آیه  92

متن آیه :

‏ فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِیْنَ ‏

 

ترجمه :

‏به پروردگارت سوگند ! که حتماً ( در روز رستاخیز از آنچه در دنیا مردمان انجام می‌دهند ) از جملگی ایشان پرس‌‌وجو خواهیم کرد .‏

 

توضیحات :

‏« لَنَسْأَلَنَّهُمْ » : بی‌گمان از ایشان سؤال و بازخواست می‌کنیم .‏

 

آیه  93

متن آیه :

‏ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( سؤال و بازخواست می‌کنیم ) از کارهائی که ( در جهان ) می‌کرده‌اند .‏

 

توضیحات :

‏. . .‏

 

آیه  94

متن آیه :

‏ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ‏

 

ترجمه :

‏پس آشکارا بیان کن آنچه را که بدان فرمان داده می‌شوی ( که دعوت حق است ) و به مشرکان اعتناء مکن ( که چه می‌گویند و چه می‌کنند ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِصْدَعْ » : آشکارا بیان کن . آشکار ساز . « أَعرِضْ » : اعتناء مکن ( نگا : نساء / 63 ) .‏

 

آیه  95

متن آیه :

‏ إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ما تو را از ( کید و مکر و اذیّت و آزار ) استهزاء کنندگان مصون و محفوظ می‌داریم .‏

 

توضیحات :

‏« کَفَیْنَاکَ » : تو را بسنده‌ایم . تو را حمایت و حفاظت می‌کنیم ( نگا : بقره‌ / 137 ) .‏

 

آیه  96

متن آیه :

‏ الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آن استهزاءکنندگانی که معبود دیگری را همراه خدا قرار می‌دهند ( و بتان را با خدا می‌پرستند . آنان به زودی نتیجه شرک خود را ) خواهند دانست ( آن گاه که عذاب دردناک دوزخ ایشان را در برخواهد گرفت ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِله‌ » : معبود ( نگا : بقره‌ / 133 ) .‏

 

آیه  97

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و ما می‌دانیم که سینه‌ات از آنچه می‌گویند ، تنگ می‌شود ( و از استهزاء و استهانت و الفاظ شرک‌آلودشان دلت به هم می‌آید ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَضِیقُ » : تنگ می‌شود . به هم می‌آید . مراد ناراحت‌شدن و تنگدل گشتن است .‏

 

آیه  98

متن آیه :

‏ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ‏

 

ترجمه :

‏پس ( به هنگام هجوم ناراحتیها و اندوهها متوسّل به تسبیح و تقدیس خدا شو و زبان ) به حمد و ثنای پروردگارت بگشای و از زمره سجده‌کنندگان ( و نمازگزاران ) باش .‏

 

توضیحات :

‏« السَّاجِدِینَ » : سجده‌برندگان . مراد نمازگزاران است .‏

 

آیه  99

متن آیه :

‏ وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ ‏

 

ترجمه :

‏و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ به سراغ تو می‌آید ( و سرای فانی را وداع می‌گوئی ، و سرای باقی آغاز می‌گردد و پرده‌ها به کنار می‌رود و حقائق در برابر چشمانت جلوه‌گر می‌شود ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْیَقِینُ » : امر مسلّم . عقیده قاطعانه . مراد مرگ است که کسی در آن تردید ندارد ( نگا : مدّثّر / 47 ) .‏

۱۶-سوره النحل

تفسیر سوره النحل برگرفته از تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل 

سوره نحل

 

سوره نحل آیه  1

متن آیه :

‏ أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای مشرکان ! آنچه خدا به شما در روز قیامت وعده داده است ، چون حتمی و قریب‌الوقوع است ، انگار هم اینک برای وقوع آن ) فرمان خدا در رسیده است ، پس ( مسخره‌کنان نگوئید که اگر راست می‌گوئید که قیامتی هست از خدا بخواهید هرچه زودتر عذاب آن را بنمایاند ! استهزاءکنان ) آن را به شتاب مخواهید .  ( خداوند جهان ) منزّه ( از اوصافی است که مشرکان درباره او بر زبان می‌رانند ، و دور ) و برتر از چیزهائی است که ( آنان ) انباز ( خداوند تبارک و تعالی ) می‌سازند .‏

 

توضیحات :

‏« أَتَیا » : آمد . فرا رسید . استعمال فعل ماضی به جای فعل مضارع ، به خاطر حتمی‌بودن و قریب‌الوقوع بودن مسأله است . « أَمْرُ » : دستور . در اینجا مراد چیزی است که بدان دستور داده می‌شود که قیامت است ( نگا : انبیاء / 1 و قمر / 1 ) . « فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ » : به شتاب آن را مخواهید . در فرارسیدن آن شتاب مکنید . « تَعالَیا » : بالاتر از آن است . به دور از آن است ( نگا : انعام‌ / 100 ، اعراف / 190 ، یونس‌ / 18 ) .‏

 

سوره نحل آیه  2

متن آیه :

‏ یُنَزِّلُ الْمَلآئِکَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند به دستور خود ، فرشتگان را همراه با وحی ( آسمانی که حیات‌بخش انسانها است ) بر هر کس از بندگانش ( به نام انبیاء ) که خود بخواهد نازل می‌کند ( تا به مردم بیاموزند ) که جز من ( که آفریننده جهان و جهانیانم ) خدائی نیست‌ ؛ پس ( با انجام حسنات و دوری از سیّئات ) ، از ( غضب و عذاب ) من بپرهیزید .‏

 

توضیحات :

‏« الرُّوحِ » : مراد به طور عام وحی و نبوّت ( نگا : غافر / 15 ) و به طور خاصّ قرآن است ( نگا : شوری‌ / 52 ) . تشبیه وحی و نبوّت یا قرآن به روح بدان خاطر است که اینها مانند روح که مایه حیات بدنها است ، مایه حیات دلها و خردها می‌باشند ( نگا : انفال‌ / 24 ) . « مِنْ أَمْرِهِ » : به فرمان خود . یا این که : این وحی و نبوّت یا قرآن ، کاری از کارهای خدا و رازی از رازهای او است .‏

 

سوره نحل آیه  3

متن آیه :

‏ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آسمانها و زمین را به مقتضای حق ( و حکمت ) آفریده است ( نه بیهوده و به گزاف . خداوند ) بالاتر از چیزهائی است که ( آنان در تصرّف امور یا پرستش ) انباز ( خدا ) می‌سازند .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْحَقِّ » : به مقتضای حق و برابر حکمت .‏

 

سوره نحل آیه  4

متن آیه :

‏ خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ‏

 

ترجمه :

‏انسان را ( که یکی از مظاهر قدرت خدا است و عالَم صغیر نام دارد ) از نطفه‌ای ( ناچیز و ضعیف به نام منی ) آفریده‌است ، و او ( پس از پا به رشد گذاشتن ) به‌ناگاه دشمن آشکاری می‌گردد ( و در برابر پروردگار خود علم طغیان برمی‌افرازد و رستاخیز و زندگی دوباره را انکار می‌کند ، و فراموش می‌نماید که آن که او را قبلاً زندگی بخشیده است بعداً نیز می‌تواند زندگی ببخشد و به حال اوّلیّه برگشت دهد ) .‏

 

توضیحات :

‏« نُطْفَهُ » : منی . « خَصِیمٌ » : دشمن . صیغه مبالغه و یا فعیل به معنی مُفاعل است ، از قبیل : نَسیب به معنی مُناسِب ، خَلیط به معنی مُخالِط ، عَشیر به معنی مُعاشِر . « مُبِینٌ » : اگر صفت ( خَصِیمٌ ) باشد به معنی واضح و آشکار است ، و اگر خبر دوم بشمار آید به معنی بیانگر دلیل و برهان و مجادله با خدا است .‏

 

سوره نحل آیه  5

متن آیه :

‏ وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و چهارپایان ( چون گاو و شتر و بز و گوسفند ) را آفریده است که در آنها برای شما ، وسیله گرما ( در برابر سرما ، از قبیل پوشیدنی و گستردنی ساخته از پشم و مویشان ) و سودهائی ( حاصل از نسل و شیر و سواری و غیره ) موجود است و از ( گوشت ) آنها می‌خورید ( و در حفظ حیات خود می‌کوشید ) .‏

 

توضیحات :

‏« الأنْعَامَ » : چهارپایان . مفعول به فعل محذوفی است که ( خَلَقَهَا ) بیانگر آن است . « دِفْءٌ » : گرمی . در اینجا مراد وسیله‌ای است که انسان توسّط آن خویشتن را از سرما محفوظ و تن خود را بدان گرم می‌دارد .‏

 

سوره نحل آیه  6

متن آیه :

‏ وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و برایتان در آنها زیبائی است بدان گاه که آنها را ( شامگاهان از چرا ) باز می‌آورید و آن گاه که آنها را ( بامدادان به چرا ) سرمی‌دهید .‏

 

توضیحات :

‏« تُرِیحُونَ » : حیوانات را شامگاهان به آغلها و آسایشگاهها برمی‌گردانید . « تَسْرَحُونَ » : حیوانات را بامدادان به چراگاه می‌برید و در صحرا سر می‌دهید .‏

 

سوره نحل آیه  7

متن آیه :

‏ وَتَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُواْ بَالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏آنها بارهای سنگین شما را به سرزمین و دیاری حمل می‌کنند که جز با رنج دادن فراوان خود بدان نمی‌رسیدید . بی‌گمان پروردگارتان ( که اینها را برای آسایشتان آفریده است ) دارای رأفت و رحمت زیادی ( در حق شما ) است .‏

 

توضیحات :

‏« بَلَدٍ » : ناحیه و سرزمین ، اعم از آباد و غیرآباد . « بَالِغِیهِ » : رسندگان بدان . « شِقِّ » : به رنج افکندن . به مشقّت انداختن .‏

 

سوره نحل آیه  8

متن آیه :

‏ وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَزِینَةً وَیَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و ( خدا ) اسبها و استرها و الاغها را ( آفریده است ) تا بر آنها سوار شوید و زینتی باشند ( که به دلهایتان شادی بخشد ، و خداوند ) چیزهائی را ( برای حمل و نقل و طی مسافات ) می‌آفریند که ( شما هم اینک چیزی از آنها ) نمی‌دانید .‏

 

توضیحات :

‏« الْخَیْلَ » : گلّه اسبان . عطف بر واژه ( أَنْعامَ ) در آیه پنجم است . « الْبِغَالَ » : جمع بَغْل ، استرها . « الْحَمِیرَ » : جمع حِمار ، الاغها . « زینَةً » : عطف بر محلّ ( لِتَرْکَبُوهَا ) و هر دو مفعول‌له هستند . « یَخْلُقُ مَا لا تَعْلَمُونَ » : مراد ماشینها و هواپیماها و سفینه‌های فضائی و قطارها و دیگر وسائل و مرکبهای سریع‌السیری است که مولود استعدادی است که خدا به انسانها داده است .‏

 

سوره نحل آیه  9

متن آیه :

‏ وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( هدایت مردمان به ) راه راست بر خدا است ،  ( راهی که منتهی به خیر و حق می‌گردد ) ، و برخی از راهها منحرف و بیراهه است ( و منتهی به خیر و حق نمی‌گردد ) . و اگر خدا می‌خواست همه شما را ( به اجبار به راه راست ) هدایت می‌کرد ( و نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب را به شما انسانها نمی‌داد ، و لذا همچون حیوانات راهی را بیشتر نمی‌پیمودید و ترقّی و تکاملی پیدا نمی‌کردید ) .‏

 

توضیحات :

‏« قَصْدُ » : مصدر است و به معنی اسم فاعل ، یعنی قاصد است که به معنی راست و مستقیم می‌باشد . اضافه صفت به موصوف است . « عَلَی اللهِ قَصْدُ السَّبِیلِ » : هدایت به راه راست در دست خدا است . هدایت به راه راست بر خدا لازم است ( نگا : لیل‌ / 12 ) . بیان راه درست و جداسازی آن از راه نادرست بر خدا واجب و لازم است . بدین منظور است که پیغمبران را فرستاده است و ادلّه راهیابی را در کتاب بازِ هستی به جهانیان نموده است ( نگا : انعام‌ / 153 ) . « مِنْهَا » : ضمیر ( ها ) به ( سبیل ) باز می‌گردد که مؤنّث مجازی است . « جَآئِرٌ » : کج . نادرست .‏

 

سوره نحل آیه  10

متن آیه :

‏ هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏او کسی است که از آسمان آبی فرو فرستاده است ( که مایه حیات است ) و شما از آن می‌نوشید ( و زلال و گوارایش می‌یابید ) و به سبب آن گیاهان و درختان می‌رویند و شما حیوانات خود را در میان آنها می‌چرانید .‏

 

توضیحات :

‏« مِنَ السَّمَآءِ » : از جانب آسمان . از ابر . « شَرابٌ » : نوشیدن . « شَجَرٌ » : درختان . گیاهان ( نگا : روح‌المعانی ) . « فِیهِ » : در آن . مرجع ضمیر ( ه ) واژه ( شَجَرٌ ) است . « تُسِیمُونَ » : حیوانات را می‌چرانید .‏

 

سوره نحل آیه  11

متن آیه :

‏ یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند به وسیله آن ( آب ) زراعت و ( درختان ) زیتون و خرما و انگور و همه میوه‌ها را برای شما می‌رویاند . بی‌گمان در این ( کار آفرینش میوه‌های رنگارنگ و محصولات کشاورزی گوناگون ) نشانه روشنی است ( از خدا ) برای کسانی که ( درباره نیروی آفریننده آنها ) بیندیشند ( و با چشم بینش و خرد به جهان گیاهان بنگرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« ءَایَةً » : نشانه و علامت آشکار . دلیل روشن .‏

 

سوره نحل آیه  12

متن آیه :

‏ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و خدا شب و روز و خورشید و ماه را برای ( مصالح و منافع ) شما مسخّر کرد ، و ستارگان به فرمان او مسخّر ( و برای راهیابی شما در دل تاریکیها ، در چرخش و گردش ) هستند . مسلّماً در این کار ( کار آفریدن و مسخر کردن ) دلائل روشن و نشانه‌های بزرگی ( بر قدرت و عظمت خدا ) است برای کسانی که تعقّل می‌ورزند ( و در پرتو خرد به کارها می‌نگرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« سَخَّرَ » : رام کرد . فرمانبردار گرداند ( نگا : رعد / 2 ) . « النُّجُومُ » : ستارگان . مبتدا است . « ءَایَاتٍ » : دلائل روشن . نشانه‌های بزرگ .‏

 

سوره نحل آیه  13

متن آیه :

‏ وَمَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و چیزهائی را مسخّر شما گردانیده است که در زمین برای شما به رنگهای مختلف و در انواع گوناگون آفریده است . مسلّماً در این ( کار تسخیر و آفرینش ) دلیل واضح و نشانه روشنی ( بر قدرت و عظمت خدا ) است برای مردمی که عبرت می‌گیرند ( و از دیدن این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود می‌اندیشند و به سجود می‌افتند ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَا » : مخلوقاتی که . چیزهائی که . عطف بر ( الَّیْلَ ) یا ( النُّجُومُ ) در آیه قبلی است . « ذَرَأَ » : آفرید ( نگا : انعام‌ / 136 ) . « مُخْتَلِفاً » : حال واژه ( مَا ) است . « أَلْوَانُهُ » : رنگهای آن . اصناف و انواع آن . فاعل ( مُخْتَلِفاً ) است . « یَذَّکَّرُونَ » : یادآور می‌شوند . بیدار می‌گردند . می‌اندیشند . عبرت می‌گیرند .‏

 

سوره نحل آیه  14

متن آیه :

‏ وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و او است که دریا را مسخر ( شما ) ساخته است تا این که از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیوری بیرون بیاورید که بر خود می‌پوشید ( و خویشتن را بدان می‌آرائید و حس زیبائی را اشباع می‌نمائید ) و ( تو ای انسان ! ) کشتیها را می‌بینی که ( سینه ) دریا را می‌شکافند و ( امتعه و اقوات را بدینجا و آنجا می‌رسانند . خدا این نعمت را به شما داد ) تا شما فضل او را بجوئید ( و از دریا در مسیر تجارت استفاده نمائید ) و سپاسگزاری کنید .‏

 

توضیحات :

‏« طَرِیّاً » : تازه . ناقص واوی و یائی و نیز مهموزاللام است . « مِنْهُ » : و « فِیهِ » : مرجع ضمیر در این دو واژه ( الْبَحْرَ ) است . « مَواخِرَ » : جمع ماخِرَة ، شکافنده‌ها . مراد کشتیهای جاری و روان است که آبها را از هم می‌شکافند . « حِلْیَةً » : زیورآلات . زینت‌آلات . از قبیل : لؤلؤ و مرجان و درّ و گوهر . « وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ » : تا با سوار شدن بر کشتیها و شکافتن دریاها ، فضل و لطف و روزی فراوان خدا را بطلبید . این جمله ، عطف بر ( لِتَأْکُلوا مِنْهُ . . . ) است و ( تَرَی الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ ) جمله معترضه است .‏

 

سوره نحل آیه  15

متن آیه :

‏ وَأَلْقَى فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَأَنْهَاراً وَسُبُلاً لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و در زمین کوههای استوار و پابرجائی را قرار داد تا این که زمین شما را نلرزاند ( و با حرکت خود شما را مضطرب نگرداند ) و رودخانه‌ها و راههائی را پدیدار کرد تا این که ( به مقصد خود ) راهیاب شوید .‏

 

توضیحات :

‏« ألْقَیا » : فرانهاد . مستقرّ کرد . « رَواسِیَ » : جمع راسِیَة ، کوههای محکم و استوار . « اَن تَمِیدَ بِکُمْ » : تا شما زمین را نلرزاند و مضطرب و پریشان نگرداند . این جمله منصوب و مفعول‌له است . در اصل :  ( لِئَلاّ تَمِیدَ بِکُمْ ) و یا این که :  ( کَراهَةَ أَن تَمیدَ بِکُمْ ) است . « تَمِیدَ » : از مصدر ( مَیْد و مَیَدان ) به معنی : لرزش و جنبش . تلوتلو خوردن و بدین سو و آن سو افتادن . « سُبُلاً » : جمع سَبیل ، راهها .‏

 

سوره نحل آیه  16

متن آیه :

‏ وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و نشانه‌هائی ( از قبیل : کوهها و درّه‌ها و بادها و رودها و رنگ خاکها را پدید آورد که مردمان در روز بدانها راه خود را پیدا می‌کنند ) و ( در شب که از این علائم استفاده نمی‌شود ) ایشان به وسیله ستارگان رهنمون می‌شوند .‏

 

توضیحات :

‏« عَلامَاتٍ » : نشانه‌ها . عطف بر ( رَواسِیَ ) در آیه قبلی است .‏

 

سوره نحل آیه  17

متن آیه :

‏ أَفَمَن یَخْلُقُ کَمَن لاَّ یَخْلُقُ أَفَلا تَذَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پس ( ای وجدانهای بیدار ! از نظر عقل ) کسی که ( این همه چیزهای عجیب و غریب و نعمتهای بزرگ و سترگ را ) می‌آفریند ، همچون کسی است که ( چیزی ) نمی‌آفریند ؟  ( آیا باید بت حقیر و انسان فقیر را شریک خدای جلیل کرد ؟ ) آیا یادآور نمی‌شوید ؟  ( تا به اشتباه خود پی ببرید و از پرستش بتها و انسانها دست بردارید و تنها و تنها خدای یگانه را بپرستید و سپاسگزاری کنید ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَفَمَنْ » : استفهام انکاری است .‏

 

سوره نحل آیه  18

متن آیه :

‏ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( خداوند جز اینها دارای نعمتهای فراوان دیگری است ) و اگر بخواهید نعمتهای خدا را برشمارید ، نمی‌توانید آنها را سرشماری کنید . بی‌گمان خداوند دارای مغفرت و مرحمت فراوان است ( و اگر از پرستش بتهای بیجان و انسانهای ناتوان دست بردارید و به پرستش خدای رحمان برگردید ، مشمول گذشت و مهر یزدان می‌گردید ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِن تَعُدُّوا . . . » : اگر برشمرید . « لا تُحْصُوهَا » : آنها را نمی‌توانید سرشماری کنید .‏

 

سوره نحل آیه  19

متن آیه :

‏ وَاللّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند آگاه است از آنچه پنهان می‌دارید و از آنچه آشکار می‌سازید .‏

 

توضیحات :

‏« تُسِرُّونَ » : در دل نگاه می‌دارید . پنهان می‌کنید . در نهان انجام می‌دهید . « تُعْلِنُونَ » : آشکار می‌سازید . آشکارا انجام می‌دهید .‏

 

سوره نحل آیه  20

متن آیه :

‏ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَهُمْ یُخْلَقُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آن کسانی را که بجز خدا به فریاد می‌خوانند و پرستش می‌نمایند ، آنان نمی‌توانند چیزی را بیافرینند و بلکه خودشان آفریده می‌گردند !  ( پس باید مخلوقات ضعیف را پرستید و به کمک طلبید ، یا خالق کائنات را ؟ ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَدْعُونَ » : فریاد می‌زنند و به یاری می‌طلبند . می‌پرستند .‏

 

سوره نحل آیه  21

متن آیه :

‏ أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیَاء وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( بتهائی که می‌پرستند ) جمادند و بیجان ، و نمی‌دانند که ( پرستش کنندگانشان ) چه وقت زنده و برانگیخته می‌گردند .  ( پس چرا باید عاقل چیزهائی را بپرستد که از فرا رسیدن قیامت بی‌خبرند و سودی و زیانی نمی‌رسانند ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَمْوَاتٌ » : مردگان . مراد جمادات و اشیاء بیجان است . خبر مبتدای محذوف است . « غَیْرُ أَحْیَآءٍ » : نه زندگان . مردگان . خبر دوم یا صفت ( أَمْواتٌ ) است و جنبه تأکید را دارد . « یُبْعَثُونَ » : دوباره زنده می‌گردند . رستاخیزشان فرا می‌رسد .‏

 

سوره نحل آیه  22

متن آیه :

‏ إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَةٌ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پروردگار شما ( که باید او را بپرستید ) پروردگار یکتائی است ، و آنان که ایمان به آخرت ندارند ، دلهایشان منکر ( مبدأ و توحید هم ) بوده و خویشتن را بزرگ می‌پندارند ( و برتر از آن می‌دانند که حق را بپذیرند و خدای را پرستش کنند ) .‏

 

توضیحات :

‏« مُنکِرَةٌ‌ » : انکارکننده . نپذیرنده . « مُسْتَکْبِرُونَ » : کسانی که خویشتن را بزرگ می‌پندارند و خود را بالاتر از آن می‌دانند که به عبادت خدا بپردازند .‏

 

سوره نحل آیه  23

متن آیه :

‏ لاَ جَرَمَ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏قطعاً خدا آگاه است از آنچه پنهان می‌سازند و از آنچه آشکار می‌نمایند ( و هیچ چیزی از عقائد و اقوال و افعال آنان از دید خدا نهان نمی‌گردد و ایشان را در برابر همه اینها بازخواست می‌کند ، و مستکبران را عقاب می‌نماید ) چرا که مستکبران را دوست نمی‌دارد .‏

 

توضیحات :

‏« لا جَرَمَ » : حقّاً . قطعاً ( نگا : هود / 22 ) .‏

 

سوره نحل آیه  24

متن آیه :

‏ وَإِذَا قِیلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که به مستکبران ( کافر و بی‌دین ) گفته می‌شود : پروردگار شما ( بر محمّد ) چه چیزهائی نازل کرده است‌ ؟  ( مسخره‌آمیزانه و کینه‌توزانه ) می‌گویند :  ( اینها که وحی آسمانی نیست ، بلکه دروغها و ) افسانه‌های گذشتگان است .‏

 

توضیحات :

‏« أَسَاطِیرُ » : افسانه‌ها و نوشته‌ها . مراد اباطیل و اکاذیب و خرافات است . جمع اُسْطُورَة ( نگا : انعام‌ / 25 ) یا جمع أَسْطار و آن جمع سَطْر است ( نگا : فرقان‌ / 5 ) . أَساطیرُ خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است : هُوَ أَساطیرُ الأوّلینَ .‏

 

سوره نحل آیه  25

متن آیه :

‏ لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنان باید که در روز قیامت بار گناهان خود را ( به سبب پیروی نکردن از پیغمبر ) به تمام و کمال بر دوش کشند ، و هم برخی از بار گناهان کسانی را حمل نمایند که ایشان را بدون ( دلیل و برهان و ) آگهی گمراه ساخته‌اند ( بی آن که از گناهان پیروان چیزی کاسته شود ) . هان ( ای مردمان ! بدانید که آنان چه کار زشتی می‌کنند و ) چه بار گناهان بدی را بر دوش می‌کشند !‏

 

توضیحات :

‏« لِیَحْمِلُوا » : چنین می‌گویند تا این که بردارند . باید که بر دارند . حرف ( لِ ) لام عاقبت است ( نگا : قصص‌ / 8 ) و یا این که لام امر ( نگا : قرطبی ) . « أَوْزَار » : جمع وِزْر ، بارهای سنگین . مراد گناهان سنگین و سزاهای کمرشکن است ( نگا : انعام‌ / 31 ، نحل‌ / 25 ) . « مِنْ أَوْزَار » : حرف ( مِنْ ) تبعیضیّه است ، یعنی برخی از گناهان ، و یا این که زائد است ، یعنی برابر گناهان . « بِغَیْرِ عِلْمٍ » : بدون علم و آگهی و دلیل و برهان . یعنی سران قوم ناآگاهانه و جاهلانه زیردستان را گمراه کرده‌اند ، یا این که زیردستان بدون حجّت و برهان به دنبال سران قوم راه افتاده‌اند . یعنی حال فاعل یا حال مفعول است .‏

 

سوره نحل آیه  26

متن آیه :

‏ قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْیَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی پیش از ایشان بوده‌اند که ( از این نوع توطئه‌ها را داشته‌اند و ) نیرنگها کرده‌اند ، ولی خدا به سراغ شالوده ( زندگی ) آنان رفته است و آن را از اساس ویران کرده است ، و سقف ( خانه‌ها ) از بالای سرشان بر سرشان فرو ریخته است ، و عذاب ( دنیا ) از جائی بر سرشان تاخته است که انتظارش را نداشته‌اند .‏

 

توضیحات :

‏« مَکَرَ » : نیرنگ و توطئه کرده‌اند . « أَتَی اللهُ بُنْیَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ » : خداوند به سراغ شالوده زندگی آنها رفت و از اساس آن را ویران نمود . عذاب خدا به سراغ زیربنای کار آنان می‌رود و تشکیلات ایشان را از اساس به هم می‌زند . می‌توان مضافی را مانند ( امر ) یا ( عذاب ) پیش از ( الله ) محذوف دانست ( نگا : انعام‌ / 40 ، حشر / 2 ) . « الْقَوَاعِدِ » : جمع قاعِدَة ، اساس . شالوده . « خَرَّ » : فرو ریخت . فرو افتاد . فرو تپید . « مِنْ حَیْثُ » : از جائی و سوئی که .‏

 

سوره نحل آیه  27

متن آیه :

‏ ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُخْزِیهِمْ وَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَآئِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ قَالَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَالْسُّوءَ عَلَى الْکَافِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏بعد از این ( عذاب دنیا و مکافات عاجل ) در روز رستاخیز خداوند آنان را خوار و رسوا می‌سازد و ( بدیشان ) می‌گوید : کجا هستند انبازان من که شما ( گمان می‌بردید و ) به خاطر آنها ( با انبیاء خود و سایر ایمانداران ) می‌جنگیدید و به نزاع برمی‌خاستید ؟  ( ایشان را فریاد بزنید تا بیایند و شما را یاری دهند و از عذاب صحرای محشر و دوزخ رها سازند ! ولی جوابی نخواهند داشت . آن گاه ) افراد دانا وآگاه ( از حق و حقیقت ، از قبیل : انبیاء و مؤمنان و فرشتگان ) می‌گویند : امروز خواری و رسوائی عذاب و بدی ، بی‌گمان دامنگیر کافران می‌گردد .‏

 

توضیحات :

‏« کُنتُمْ تُشَآقُّونَ » : جدال و دشمنی و جنگ و ستیز می‌کردید . « فِیهِمْ » : درباره ایشان . به خاطر عشق بدانان . « أُوتُواالْعِلْمَ » : عالمان و دانایان . مراد فرشتگان و مؤمنان به طور عام ، و انبیاء به طور خاصّ است ( نگا : نساء / 41 ، نحل‌ / 89 ) . « الْخِزْیَ » : خواری . رسوائی . « السُّوءَ » : بدی . مراد عذاب است .‏

 

سوره نحل آیه  28

متن آیه :

‏ الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا کُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که فرشتگان ( برای قبض روح ) به سراغشان می‌روند و ایشان در حال ستم ( به خود و جامعه ) هستند و ( در این وقت ، پس از یک عمر عناد و سرکشی ) تسلیم می‌شوند ،  ( چرا که پرده از برخی از امور غیبی به کنار می‌رود و راه گریز بسته می‌شود ، ولی از خوف و هراس باز هم مثل سابق دروغ می‌گویند و اظهار می‌کنند ) که ما کارهای بدی ( در دنیا ) نمی‌کرده‌ایم !  ( فرشتگان بدیشان می‌گویند ) : خیر !  ( شما اعمال زشت فراوانی انجام داده‌اید ، و ) بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کردید آگاه بوده است .‏

 

توضیحات :

‏« تَتَوَفّاهُمْ » : ایشان را قبض روح می‌کنند و میمی‌رانند ( نگا : نساء / 97 ) . « السَّلَمَ » : تسلیم شدن و فرمان بردن . « بَلی‌ » : بلی . آری . حرفی‌است که بر ابطال نفی کلام پیش از خود دلالت دارد .‏

 

سوره نحل آیه  29

متن آیه :

‏ فَادْخُلُواْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏پس ( باید که شما ) وارد درهای دوزخ شوید ( و به داخل آن روید و ) جاودانه در آن بغنوید . وه که جایگاه متکبّران چه جای بدی است !‏

 

توضیحات :

‏« أَبْوَابَ » : جمع باب ، درها . مراد ورود به خود دوزخ است . « خَالِدِینَ » : حال فاعل ( أُدْخُلُوا ) است . یعنی جاودانه در آن می‌مانند . « مَثْوَیا » : اقامتگاه . جایگاه .‏

 

سوره نحل آیه  30

متن آیه :

‏ وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ خَیْراً لِّلَّذِینَ أَحْسَنُواْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و ( برعکسِ کافران ، ) هنگامی که به پرهیزگاران گفته می‌شود : پروردگارتان چه چیزی ( بر پیغمبر خود ) نازل کرده است‌ ؟ می‌گویند : خیر و خوبی را ( که قرآن نام دارد و متضمّن سعادت دنیا و آخرت می‌باشد . آنان بدین وسیله از زمره نیکوکاران بشمار می‌آیند و ) به نیکوکاران در این جهان نیکی می‌رسد ( و زندگی خوشی نصیبشان می‌گردد ) و سرای آخرت ( ایشان از این سرای ) بهتر خواهد بود و جهانِ ( جاویدان ) پرهیزگاران بهترین ( و زیباترین ) جهان می‌باشد .‏

 

توضیحات :

‏« خَیْراً » : خیر و خوبی . یعنی قرآنی را نازل فرموده است که سراسر خیر و خوبی است .‏

 

سوره نحل آیه  31

متن آیه :

‏ جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَآؤُونَ کَذَلِکَ یَجْزِی اللّهُ الْمُتَّقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( سرای پرهیزگاران ) باغهای ( جاویدان و محلّ ) اقامت دائم ( بهشت ) است که بدان وارد می‌گردند و رودبارها در زیر ( کاخها و درختان ) آن روان است . در آنجا هرچه بخواهند دارند ( و هر نعمتی را آرزو کنند آماده می‌یابند . بلی ) خداوند این چنین ( کافی و وافی و عالی ) به پرهیزگاران پاداش می‌دهد .‏

 

توضیحات :

‏« جَنّاتُ » : خبر مبتدای محذوف است و در اصل چنین است : هِیَ جَنَّاتُ . یا این که مبتدا است و خبر آن محذوف است و در اصل چنین است : لَهُمْ جَنَّاتُ .‏

 

سوره نحل آیه  32

متن آیه :

‏ الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( پرهیزگاران ، ) همانهائی که ( به هنگام مرگ ) فرشتگان ( قبض ارواح ) جانشان را می‌گیرند در حالی که پاکیزه ( از کفر و معاصی ) و شادان ( از رویاروئی سرافرازانه خود با پروردگار ) هستند .  ( فرشتگان بدیشان ) می‌گویند : درودتان باد !  ( در امان خدائید و از امروز به ناراحتی و بلائی دچار نمی‌آئید . و ) به خاطر کارهائی که می‌کرده‌اید به بهشت درآئید .‏

 

توضیحات :

‏« أَلَّذِینَ » : صفت ( الْمُتَّقینَ ) است . « طَیِّبِینَ » : پاک و پاکیزه از کفر و معاصی . شادان و خوشحال از قالب تهی کردن و پرواز از جهان ناسوت به جهان ملکوت . حال ضمیر ( هُمْ ) است . « یَقُولُونَ » : مجموعه فعل و فاعل . حال ( الْمَلآئِکَةُ ) است . « سَلامٌ » : درود . امن و امان از خشم و عذابِ یزدان و سلامت از گرفتاریها و زشتیها .‏

 

سوره نحل آیه  33

متن آیه :

‏ هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آیا کافران جز این انتظاری دارند که فرشتگان ( قبض ارواح ) به سراغشان بیایند ، یا این که فرمان پروردگارت ( مبنی بر مجازات ایشان ) فرا رسد ( و عذاب آسمانی نابودشان گرداند ؟ ) . کسانی که پیش از ایشان هم بودند این چنین کردند ( و مجازات کار پلید خود را دیدند ) و خدا بدیشان ستم نکرد ، و لیکن خودشان به خویشتن ستم کردند ( چرا که خویش را با کفرشان در معرض عذاب کردگار قرار دادند ) .‏

 

توضیحات :

‏« هَلْ یَنظُرُونَ » : آیا انتظار می‌کشند ؟ استفهام انکاری است ، یعنی چشم به راه فرشتگان مرگ یا عذاب آخرت هستند .‏

 

سوره نحل آیه  34

متن آیه :

‏ فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پس ( سرانجام ، سزای ) بدیهائی که می‌کردند بدیشان رسید ، و چیزی را که بدان تمسخر می‌نمودند آنان را ( از هر سو ) در برگرفت ( که عذاب دوزخ است ) .‏

 

توضیحات :

‏« سَیِّئَاتُ » : بدیها . مضاف محذوف و در اصل چنین است : جَزآءُ سیّئات . یا این که ذکر سبب و مراد مسبّب است . « حاق » : فرا گرفت . از ماده ( حیق ) به معنی احاطه کردن ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ) .‏

 

سوره نحل آیه  35

متن آیه :

‏ وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ ‏

 

ترجمه :

‏کافران ( از راه استهزاء و مغالطه ) می‌گویند : اگر خدا می‌خواست نه ما و نه پدران ما ، چیزی جز خدا را نمی‌توانستیم بپرستیم ، و چیزی را بدون اجازه او نمی‌توانستیم حرام بکنیم .  ( پس ماندگاری ما بر پرستش لات و عزّی و دیگر بُتان ، و تحریم بَحیرَة و سائِبَة و وَصیلَة و غیره ، نشانه رضایت خدا به کارمان می‌باشد ، لذا فرمان تو را نمی‌بریم و فرستاده خدایت نمی‌دانیم ، آری ! ) کسانی که پیش از ایشان هم بودند این چنین می‌کردند ( و با این گونه بهانه‌های واهی و دلیلهای سست ، به بت‌پرستی و تحریم چیزهائی از پیش خود ، ادامه می‌دادند ) . مگر بر پیغمبران وظیفه‌ای جز تبلیغ آشکار ( ، و روشن و بی‌پرده رساندن اوامر کردگار ) است‌ ؟  ( نه ! جز این نیست . پس تو نیز فرمان برسان و حساب ایشان را به خدای واگذار ) .‏

 

توضیحات :

‏« لَوْ شآءَ اللهُ . . . » :  ( نگا : انعام‌ / 148 ، زخرف‌ / 20 ) . « مِن شَیْءٍ » : حرف ( مِنْ ) زائد است . « الْمُبِینُ » : روشن . روشنگر .‏

 

سوره نحل آیه  36

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ما به میان هر ملّتی پیغمبری را فرستاده‌ایم ( و محتوای دعوت همه پیغمبران این بوده است ) که خدا را بپرستید و از طاغوت ( شیطان ، بتان ، ستمگران ، و غیره ) دوری کنید .  ( پیغمبران دعوت به توحید کردند و مردمان را به راه حق فرا خواندند ) . خداوند گروهی از مردمان را ( که بر اثر کردار نیک ، شایسته مرحمت خدا شدند ، به راه راست ) هدایت داد ، و گروهی از ایشان ( بر اثر کردار ناشایست ) گمراهی بر آنان واجب گردید ( و سرگشتگی به دامانشان چسبید ) پس ( اگر در این باره در شکّ و تردیدید ، بروید ) در زمین گردش کنید و ( آثار گذشتگان را بر صفحه روزگار ) بنگرید و ببینید که سرانجام کار کسانی ( که آیات خدا را ) تکذیب کرده‌اند به کجا کشیده است ( و بر سر اقوامی چون عاد و ثمود و لوط چه آمده است ) .‏

 

توضیحات :

‏« الطّاغُوتَ » : شیطان و بتان و هرچیزی که باعث طغیان شود ( نگا : بقره‌ / 256 ) . « حَقَّتْ » : ثابت و واجب شده است . « حَقَّتْ عَلَیْهُمُ الضَّلالَة » : یعنی خداوند به مردمان خرد داده است ، فطرت ایشان را برای یکتاپرستی بسیج کرده است ، پیغمبران را فرستاده است ، و آیات تشریعی و تکوینی را به انسانها نموده است ، آن گاه این مردمانند که بر اثر یک تصمیم‌گیری آزادانه دو دسته می‌شوند و به راه یزدان یا به راه شیطان می‌روند .‏

 

سوره نحل آیه  37

متن آیه :

‏ إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی مَن یُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) هر چند هم بر رهنمود آنان ( که مغلوب شهوات و لذّات و مادیات شده‌اند ) آزمند باشی ( گوششان به دعوت حق بدهکار نیست و ) خداوند کسانی را ( که بر اثر پلشتیها و زشتیها ) گمراه بکند ( با زور به راه حق ) هدایت نمی‌دهد ، و ( روز قیامت ) یاورانی را نخواهند داشت ( که ایشان را یاری کنند و از عذاب خدا برهانند ) .‏

 

توضیحات :

‏« تَحْرِصْ » : آزمند باشی . تلاش و کوشش کنی .‏

 

سوره نحل آیه  38

متن آیه :

‏ وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللّهُ مَن یَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( کافران علاوه بر شِرْکشان ) مؤکّدانه به خدا سوگند یاد می‌کنند که خداوند هرگز کسی را که می‌میرد زنده نمی‌گرداند . خیر !  ( چنین نیست که می‌گویند ، بلکه خداوند همه مردگان را دوباره زنده می‌کند ، و این ) وعده قطعی خدا است ، و لیکن بیشتر مردمان نمی‌دانند ( که زنده‌گرداندن برای قدرت خدا چیزی نیست و همان گونه که قبلاً به انسانها جان بخشیده است ، پس از مرگ نیز دوباره جان به پیکرشان می‌دمد ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَقْسَمُوا » : سوگند خورده‌اند . « جَهْدَ أَیْمانِهِمْ » : در حالی که با تمام قدرت و بسیار مؤکّدانه سوگند یاد می‌کنند . جَهْد مصدر و به معنی ( جاهِدینَ ) است و حال بشمار است ( نگا : مائده‌ / 53 ، انعام‌ / 109 ) . « وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً » : خداوند آن را مؤکّدانه وعده داده است و قاطعانه بر خود واجب گردانده است .  ( وَعْداً ) و ( حَقّاً ) مفعول مطلق فعل محذوف می‌باشند و تقدیر چنین است : وَعَدَ اللهُ ذلِکَ وَعْداً وَ حَقَّهُ حَقّاً . یا این که ( حَقّاً ) صفت ( وَعْداً ) است و معنی چنین می‌شود : خداوند وعده راستین آن را مؤکّدانه داده است ( نگا : توبه / 111 ) .‏

 

سوره نحل آیه  39

متن آیه :

‏ لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَاذِبِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( خداوند همگان را زنده می‌گرداند ) تا این که برای ایشان روشن گرداند چیزی را که درباره آن اختلاف می‌ورزند ( که به طور خاصّ رستاخیز و به طور عام همه اموری است که پیغمبران با خود آورده‌اند ) و این که کافران بدانند که ایشان ( در آنچه راجع به شرک و رستاخیز می‌گویند ) دروغگویند .‏

 

توضیحات :

‏« أَلَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ » : آنچه درباره‌اش اختلاف دارند . مراد حقائقی است که پیغمبران به ارمغان آورده‌اند و همه چیزهائی است که از آن سخن گفته‌اند .‏

 

سوره نحل آیه  40

متن آیه :

‏ إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‏

 

ترجمه :

‏( زنده‌گرداندن مردمان در روز قیامت برای ما مشکل نیست همان گونه که کافران گمان می‌برند ) . ما هرگاه چیزی را بخواهیم ( پدید آوریم ) کافی است که ( خطاب ) بدان بگوئیم : باش ! پس فوراً می‌شود .‏

 

توضیحات :

‏« کُن فَیَکُونُ » :  ( نگا : بقره‌ / 117 ، آل‌عمران‌ / 47 ) .‏

 

سوره نحل آیه  41

متن آیه :

‏ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ فِی اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که برای خدا ( به مدینه ) هجرت کردند ، پس از آن که ( در مکّه ) مورد ظلم و ستم قرار گرفتند ، در این دنیا جایگاه و پایگاه خوبی بدانان می‌دهیم ، و پاداش اخروی ( ایشان از پاداش دنیوی آنان ) بزرگتر است اگر بدانند .‏

 

توضیحات :

‏« فِی اللهِ » : به خاطر خدا و برای رضایت او . « لَنُبَوِّئَنَّهُمْ » : ایشان را حتماً اسکان می‌دهیم . بی‌گمان برای ایشان تهیّه می‌بینیم . « حَسَنَةً‌ » : نیک و زیبا . صفت موصوف محذوفی است و مراد شهر مدینه است و تقدیر چنین می‌شود : داراً حَسَنَةً . مَبَاءَةً حَسَنَةً . مَعیشَةً حَسَنَةً . و . . . نصب آن به خاطر ظرف بوده است ، و یا این که مفعول دوم ( لَنُبَوِّئَنَّهُمْ ) است اگر به معنی ( لَنُعْطِیَنَّهُمْ ) گرفته شود . « لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ » : اگر مخالفان مؤمنان می‌دانستند . یا اگر مؤمنان می‌دانستند ؛ که در این صورت مراد دیدن به جای شنیدن است ، والاّ مهاجران می‌دانستند که پاداش آن جهان از پاداش این جهان بهتر و والاتر است و به همین خاطر ترک خانه و کاشانه کرده‌اند و در راه نجات دین و ایمان کوشیده‌اند .‏

 

سوره نحل آیه  42

متن آیه :

‏ الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( مهاجران ، آن ) کسانیند که ( در برابر اذیّت و آزار مشرکان ) شکیبائی ورزیدند و ( در زندگی ) توکّل و تکیه آنان بر پروردگارشان است .‏

 

توضیحات :

‏« صَبَرُوا . . . یَتَوَکَّلُونَ » : استعمال فعل نخست به صورت ماضی و فعل بعدی به شکل مضارع ، برای استمرار ، یا استحضار آن سیمای زیبا و هیئت رعنائی است که داشته‌اند .‏

 

سوره نحل آیه  43

متن آیه :

‏ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( مشرکان می‌گویند : می‌بایست خداوند فرشته‌ای را برای ابلاغ رسالت می‌فرستاد ؛ نه تو را که فردی تهیدست و انسانی چون ما هستی . باید بدانند که ) ما پیش از تو نیز جز مردانی را که بدیشان وحی فرستاده‌ایم ،  ( به میان مردم ) روانه نکرده‌ایم . پس ( برای روشنگری ) از آگاهان ( از کتابهای آسمانی همچون تورات و انجیل ) بپرسید ، اگر ( این را ) نمی‌دانید ( که پیغمبران همه انسان بوده‌اند نه فرشته ) .‏

 

توضیحات :

‏« رِجَالاً » : مردانی . این بخش می‌رساند که پیغمبران همه مرد بوده‌اند ؛ نه زن . « نُوحِی إِلَیْهِمْ » : ما به پیغمبران وحی می‌کردیم . « الذِّکْرِ » : اطّلاع و آگهی . یاد و یادآوری . در اینجا مراد کتاب آسمانی است . « أَهْلَ الذِّکْرِ » : علماء . اهل کتاب .‏

 

سوره نحل آیه  44

متن آیه :

‏ بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( پیغمبران را ) همراه با دلائل روشن و معجزات آشکار ( دالّ بر پیغمبری ایشان ) ، و همراه با کتابها فرستاده‌ایم ، و قرآن را بر تو نازل کرده‌ایم تا این که چیزی را برای مردم روشن سازی که برای آنان فرستاده شده است ( که احکام و تعلیمات اسلامی است ) و تا این که آنان ( قرآن را مطالعه کنند و درباره مطالب آن ) بیندیشند .‏

 

توضیحات :

‏« الْبَیِّنَاتِ » : دلائل روشن . معجزات آشکار . « الزُّبُرِ » : جمع زَبُور ، کتابها ( نگا : آل‌عمران‌ / 184 ) . « بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ » : جار و مجرور متعلّق به ( أَرْسَلْنا ) در آیه قبلی و یا متعلّق به فعل محذوفی مانند ( أَرْسِلُوا ) است . « الذِّکْرَ » : مراد قرآن است ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، حجر / 6 و 9 ) . « ما » : آنچه . مراد احکام و شرائع است .‏

 

سوره نحل آیه  45

متن آیه :

‏ أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُواْ السَّیِّئَاتِ أَن یَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آیا توطئه‌گران بدکردار ( از این عذاب الهی ) ایمن گشته‌اند که ممکن است خداوند آنان را ( همچون قارون ) به دل زمین فرو برد ( و نابودشان گرداند ) ، یا این که عذاب الهی از آنجا که انتظارش ندارند و به گونه‌ای که به دلشان خطور نمی‌کند به سراغشان بیاید ؟‏

 

توضیحات :

‏« مَکَرُوا السَّیِّئَاتِ » : توطئه بدیها را چیدند . نیرنگهای زشت را پی‌ریزی کردند . واژه ( السیّئات ) صفت موصوف محذوف ( الْمَکَراتِ ) است ، یعنی : مَکَرُوا الْمَکَراتِ السیّئات . یا این که مفعول فعل ( مَکَرُوا ) است اگر به معنی ( عَمِلُوا ) باشد . « یَخْسِفَ » : به زمین فرو ببرد ( نگا : قصص‌ / 81 و 82 ) .‏

 

سوره نحل آیه  46

متن آیه :

‏ أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِینَ ‏

 

ترجمه :

‏یا این که به هنگام رفت و آمدشان ( برای بازرگانی و داد و ستد ، گریبان ) ایشان را بگیرد ( و به ناگاه هلاکشان گرداند ) ؟ به هر حال آنان نمی‌توانند ( خدای را ) درمانده کنند ( و از دست عذاب و مرگ او خویشتن را برهانند ) .‏

 

توضیحات :

‏« تَقَلُّبِهِمْ » : رفت و آمد برای تجارت و بازرگانی . سعی و تلاش در پی معاش . « فَمَاهُم بِمُعْجِزِینَ » :  ( نگا : أنعام‌ / 134 ، یونس‌ / 53 ، هود / 20 و 33 ، توبه‌ / 2 و 3 ) .‏

 

سوره نحل آیه  47

متن آیه :

‏ أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏یا این که در بیم و هراس ( از مرگ ، بیماری ، زیان ، تنگدستی ، صاعقه ، زلزله ، و بلایا و مصائب دیگر ) ایشان را نگاه دارد ( و زندگی را بر آنان حرام گرداند ؟ بلی خداوند می‌تواند هرکس و هر گروهی را به یکبار نابود کند و یا این که به مرگ تدریجی گرفتار سازد . خداوند ایشان را از عواقب زشت کارهایشان برحذر می‌دارد تا بیدار گردند و به مجازات الهی گرفتار نیایند ) چرا که خداوند بسیار با رأفت و با مرحمت است .‏

 

توضیحات :

‏« تَخَوُّفٍ » : بیم و هراس . کم و کاست در اموال و اولاد . « فَإِنَّ رَبَّهُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ » : ذکر رأفت و رحمت بعد از تهدید ، بدان خاطر است که برحذر داشتن از سرانجام بد ، خود نعمت به حساب می‌آید همان گونه که در سوره الرحمن آمده است ( نگا : الرحمن‌ / 41 و 42 ) . و این که معنی چنین است که خداوند چون رؤوف و رحیم است در مجازات شتاب نمی‌کند ( نگا : رعد / 32 ، حجّ‌ / 44 و 48 ) .‏

 

سوره نحل آیه  48

متن آیه :

‏ أَوَ لَمْ یَرَوْاْ إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ یَتَفَیَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَالْشَّمَآئِلِ سُجَّداً لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آیا آنان به چیزهائی که خدا آفریده است نمی‌نگرند و درباره آنها نمی‌اندیشند که چگونه سایه‌هایشان از راست و چپ منتقل می‌گردند ( و گاهی بدین سو و گاهی بدان سو امتداد می‌یابند ) و فروتنانه خدای را سجده می‌برند ؟‏

 

توضیحات :

‏« یَتَفَیَّأُ » : برمی‌گردد . منتقل می‌شود . در رسم‌الخطّ قرآنی ( یَتَفَیَّؤُا ) است و الف زائدی در آخر دارد . « ظِلالُهُ » : سایه‌های آن ( نگا : رعد / 15 ) . « سُجَّداً » : سجده‌کنان . حال ( ظلال ) است . « دَاخِرُونَ » : خاضعان و فروتنان . از مصدر ( دُخُور ) به معنی خواری و کوچکی است . « وَهُمْ دَاخِرُونَ » : حال دوم ( ظلال ) است .‏

 

سوره نحل آیه  49

متن آیه :

‏ وَلِلّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِکَةُ وَهُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنچه در آسمانها و آنچه در زمین جنبنده وجود دارد ، خدای را سجده می‌برند و کرنش می‌کنند ، و فرشتگان نیز خدای را سجده می‌برند و تکبّر نمی‌ورزند .‏

 

توضیحات :

‏« دَآبَّةٍ » : جنبنده . رونده ( نگا : بقره‌ / 164 ، هود / 6 و 56 ) . « مِن دَآبَّةٍ » : برخی این قید را برای ( مَا فِی‌الأرْضِ ) می‌دانند ، ولی به دلیل آیه‌های دیگر مربوط به ( مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ ) به طور کلّی است ( نگا : شوری‌ / 29 ، حجّ‌ / 18 ) . « الْمَلآئِکَة » : ذکر خاصّ فرشتگان با وجود دخول در واژه عام ( ما ) برای بزرگداشت فرشتگان و این که آنان نوعی از آفریدگانند که در ماهیّت جدای از جنبندگانند .‏

 

سوره نحل آیه  50

متن آیه :

‏ یَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏فرشتگان از پروردگار خود که حاکم بر آنان است می‌ترسند و آنچه بدانان دستور داده شود ( به خوبی و بدون چون و چرا ) انجام می‌دهند .‏

 

توضیحات :

‏« مِن فَوْقِهِمْ » : مراد بالا بودن حسّی و مکانی نیست ، بلکه مراد برتری و والائی مقامی است ( نگا : أنعام‌ / 61 ، أعراف‌ / 127 ) . « یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ » :  ( نگا : تحریم‌ / 6 ) .‏

 

سوره نحل آیه  51

متن آیه :

‏ وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإیَّایَ فَارْهَبُونِ ‏

 

ترجمه :

‏خدا گفته است که دو معبود دوگانه برای خود برنگزینید ، بلکه خدا معبود یگانه‌ای است ( که منم آفریدگار کائناتم ) و تنها و تنها از من بترسید و بس .‏

 

توضیحات :

‏« قَالَ » : مراد از گفتن ، دستور دادن است . « إِلهَیْنِ » : دو معبود . مراد این است که دوگانه‌پرستی غلط است تا چه رسد به پرستش معبودهای متعدّد . یا این که همه معبودهای دروغین یکی و باطل بشمارند و در مقابل معبود حق که تنها او آفریننده جهان و منشأ خیر و برکت و نعمت است قرار دارند . « إِثْنَیْنِ » : دوگانه . صفت است و در برابر ( واحِدٌ ) یعنی یگانه که آن هم صفت است قرار دارد . ذکر این دو وصف برای تأکید یکتاپرستی ، و نهی از دوگانه و چندگانه پرستی است . « فَارْهَبُونِ » :  ( نگا : بقره‌ / 40 ) .‏

 

سوره نحل آیه  52

متن آیه :

‏ وَلَهُ مَا فِی الْسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَهُ الدِّینُ وَاصِباً أَفَغَیْرَ اللّهِ تَتَّقُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است ، و همواره ( تعیین نحوه ) دینداری و ( کار ) قانونگذاری حق او ، و اطاعت و انقیاد از وی واجب و لازم است . پس ( وقتی که عالَم هستی از آنِ خدا و قوانین تکوینی و تشریعی و اطاعت و انقیاد همه چیز و همگان از او است ) آیا از غیر خدا می‌ترسید ؟‏

 

توضیحات :

‏« الدِّینُ » : دین و شریعت . قوانین و سنن . اطاعت و انقیاد . « وَاصِباً » : همیشه و همواره ( نگا : صافّات‌ / 9 ) . واجب و لازم . خالصانه . این واژه حال ( الدّینُ ) است .‏

 

سوره نحل آیه  53

متن آیه :

‏ وَمَا بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنچه از نعمتها دارید همه از سوی خدا است ( و باید تنها منعم را سپاس گفت و پرستید ) و گذشته از آن ، هنگامی که زیانی ( همچون درد و بیماری و مصائب و بلایا ) به شما رسید ( برای زدودن ناراحتیها و گشودن گره مشکلها تنها دست دعا به سوی خدا برمی‌دارید و ) او را با ناله و زاری به فریاد می‌خوانید ،  ( پس چرا در وقت عادی جز او را می‌پرستید و انبازها را به کمک می‌طلبید ؟ ) .‏

 

توضیحات :

‏« الضُّرُّ » :  ( نگا : أنعام‌ / 17 ، یونس‌ / 12 ) . « تَجْأَرُونَ » : ناله و فریاد سر می‌دهید و متضرّعانه کمک می‌طلبید . از مصدر ( جُؤار ) به معنی هُرّا و آوای وحوش و چهارپایان است .‏

 

سوره نحل آیه  54

متن آیه :

‏ ثُمَّ إِذَا کَشَفَ الضُّرَّ عَنکُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنکُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ ‏

 

ترجمه :

‏سپس هنگامی که خدا زیان را از شما دور کرد ( و جلو تندباد حوادث و طوفان بلا را گرفت ) ، گروهی از شما ( انبازهائی ) شریک پروردگار خود می‌کنند !  ( و از نو دچار غفلت و غرور و بت‌پرستی و شرور می‌شوند ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« کَشَفَ » : برطرف کرد . کنار زد . « فَرِیقٌ » : دسته . گروه .‏

 

سوره نحل آیه  55

متن آیه :

‏ لِیَکْفُرُواْ بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بگذار نعمتهائی را که بدیشان داده‌ایم ناسپاسی کنند و ( رفع مشکلات و دفع مضرّات را نادیده گیرند . ای کافران چند روزی از این متاع دنیا ) بهره‌مند شوید ( و لذّت ببرید ، عاقبت کفر و سرانجام کارتان را ) خواهید دانست .‏

 

توضیحات :

‏« لِیَکْفُرُوا بِمَآ ءَاتَیْنَاهُمْ » : بگذار کفران و ناسپاسی چیزهائی را بکنند که بدیشان داده‌ایم . بگذار نعمتهائی را که بدیشان داده‌ایم نادیده انگارند . لام آن لام عاقبت ، و کفران به معنی ناسپاسی و انکار است .‏

 

سوره نحل آیه  56

متن آیه :

‏ وَیَجْعَلُونَ لِمَا لاَ یَعْلَمُونَ نَصِیباً مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَفْتَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( کافران ) برای بتهائی که چیزی نمی‌دانند ( زیرا که جمادند ) ، بهره‌ای ( از حیوانات و ارزاق خود ) که ما بدیشان داده‌ایم قرار می‌دهند ( و بدین وسیله بدانها تقرّب می‌جویند ) . به خدا سوگند !  ( در دادگاه قیامت ) از این دروغ و بهتانها بازپرسی خواهید شد ( و سزای کردارتان داده می‌شود ) .‏

 

توضیحات :

‏« لا یَعْلَمُونَ » : بتها نمی‌دانند . کافران دلیل و حجّتی بر الوهیّت بتها ندارند . کافران هیچ گونه سود و زیانی از بتها سراغ ندارند . « کُنتُمْ تَفْتَرُونَ » : شما به هم می‌بافتید و سرهم می‌کردید .‏

 

سوره نحل آیه  57

متن آیه :

‏ وَیَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا یَشْتَهُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و برای خداوندی که از هرگونه آلایش و نیازی پاک است ، دخترانی قائل می‌شدند ( و فرشتگان را دختران خدا می‌پنداشتند ، ) و برای خود آنچه دوست می‌داشتند قرار می‌دادند ( که پسران هستند ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْبَنَاتِ » : دختران . مراد فرشتگان است که کافران آنها را دختران خدا می‌پنداشتند ( نگا : انعام‌ / 100 ) و ایشان را می‌پرستیدند ( نگا : سبأ / 40 و 41 ) .‏

 

سوره نحل آیه  58

متن آیه :

‏ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( دختران را مایه ننگ و سرشکستگی و بدبختی می‌دانستند ) و هنگامی که به یکی از آنان مژده تولّد دختر داده می‌شد ( آن چنان از فرط ناراحتی چهره‌اش تغییر می‌کرد که ) صورتش سیاه می‌گردید و مملو از خشم و غضب و غم و اندوه می‌شد .‏

 

توضیحات :

‏« ظَلَّ » : می‌شد . از افعال ناقصه است . « مُسْوَدّاً » : سیاه . « کَظِیمٌ » : مملوّ از غم و اندوه . لبریز از خشم و غضب ( نگا : یوسف‌ / 84 ، زخرف‌ / 17 ) .‏

 

سوره نحل آیه  59

متن آیه :

‏ یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یَحْکُمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏از قوم و قبیله ( خود ) به خاطر این مژده بدی که به او داده می‌شد خویشتن را پنهان می‌کرد ( و سرگشته و حیران به خود می‌گفت : ) آیا این ننگ را بر خود بپذیرد و دختر را نگاه دارد و یا او را در زیر خاک زنده بگور سازد ؟ هان ! چه قضاوت بدی که می‌کردند !‏

 

توضیحات :

‏« یَتَوَارَیا » : خود را نهان و از دید مردمان پنهان می‌سازد . « هُونٍ » : خواری و رسوائی ( نگا : انعام‌ / 93 ) . « یَدُسُّهُ » : زنده بگورش کند . دفن و پنهانش سازد . استعمال ضمیر مذکّر ( ه ) در واژه‌های ( یُمْسِکُهُ ) و ( یَدُسُّهُ ) با توجّه به ظاهر مرجع آن ، یعنی کلمه ( ما ) است .‏

 

سوره نحل آیه  60

متن آیه :

‏ لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که به آخرت باور ندارند ، دارای صفات دانیه‌اند ( که از جمله دوست داشتن پسر و دشمن داشتن دختر و زنده بگور کردن او است ) و خدا دارای صفات عالیّه است ( که از جمله بی‌نیازی از همه‌کس و همه‌چیز است ) و او با عزّت و با حکمت است ( و می‌تواند هر کاری را بکند و کارهایش از روی حکمت است ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَثَلُ » : صفت . حالت . « مَثَلُ السَّوْءِ » : صفات دانیه . « الْمَثَلُ الأعْلَیا » : صفات عالیّه .‏

 

سوره نحل آیه  61

متن آیه :

‏ وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏اگر خداوند مردمان را به سبب ستمشان ( هرچه زودتر به عقاب و عذاب آن ) کیفر می‌داد ، بر روی زمین جنبنده‌ای ( انسان نام ) باقی نمی‌گذاشت ، ولیکن آنان را تا مدّت معیّن ( که زمان فرا رسیدن مرگ ایشان است ) مهلت می‌دهد ، و هنگامی که اجل آنان سر رسید نه لحظه‌ای ( آن را ) پس می‌اندازند و نه ( لحظه‌ای آن را ) پیش می‌اندازند .‏

 

توضیحات :

‏« عَلَیْهَا » : بر روی زمین . مرجع ضمیر ( ها ) واژه ( الأرْض ) محذوف است . « دَآبَّةٍ » : جنبنده . به قرینه ضمیر ( هُمْ ) مراد انسان است . لیکن می‌توان آن را شامل هرگونه موجود زنده و جنبنده‌ای دانست . « أَجَلٍ مُّسَمّیً » : فرا رسیدن مرگ . پایان عمر ( نگا : انعام‌ / 2 و 60 ، هود / 3 ، زمر / 42 ) .‏

 

سوره نحل آیه  62

متن آیه :

‏ وَیَجْعَلُونَ لِلّهِ مَا یَکْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ الْنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنان برای خدا چیزی تعیین می‌کنند که خود نمی‌پسندند ( که انتخاب دختران است ) ، و دروغ بر زبان می‌رانند و می‌گویند :  ( همان گونه که در این جهان از ثروت و قدرت بهره‌مندند ، در آن جهان هم ) سرانجام نیک دارند ( و بهشت از آن ایشان است ) . بدون شکّ آتش دوزخ بهره ایشان است و آنان پیش از دیگران بدانجا رانده و افکنده می‌شوند .‏

 

توضیحات :

‏« تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ » : زبانهایشان آشکارا دروغ را بیان می‌دارد ( نگا : کهف‌ / 36 ، فصّلت‌ / 50 ) . « الْحُسْنَیا » : سرانجام نیک . مراد سعادت و خوشبختی اخروی است که بهشت است . « لا جَرَمَ » : حقّاً . حتماً ( نگا : هود / 22 ) . « مُفْرَطُونَ » : پیشگامان . جلوافتادگان . فراموش شدگان و از یاد رفتگان ( نگا : اعراف‌ / 51 ، طه‌ / 126 ، جاثیه‌ / 34 ) .‏

 

سوره نحل آیه  63

متن آیه :

‏ تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏به خدا سوگند ! ما ( پیغمبرانی ) به سوی ملّتهای پیش از تو فرستادیم و اهریمن کارهای ( زشت ) ایشان را در نظرشان آراست و ( آنان را از پیروی پیغمبران بازداشت و بدبختشان کرد . در این جهان ) امروز اهریمن سرپرست ایشان است و ( آنان را به دنبال خود می‌کشاند ، و فردای قیامت ) عذاب دردناکی دارند .‏

 

توضیحات :

‏« فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ » : اهریمن در این جهان سرپرست و متولّی امور ایشان است . شیطان امروز هم که روزگار آخرین رسالت است باز هم کسانی را گول می‌زند و از راه به در می‌کند . انگار اینان همفکران گذشتگان و از نسل ایشانند .‏

 

سوره نحل آیه  64

متن آیه :

‏ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ما کتاب ( قرآن ) را بر تو نازل نکرده‌ایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان بیان و روشن نمائی که ( جزو امور دینی است و ) در آن اختلاف دارند ، و ( هم بدان خاطر که این کتاب ) هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد .‏

 

توضیحات :

‏« أَلَّذِی » : چیزی که . مراد امور دینی مورد اختلاف و محلّ کشمکش مردمان است . از قبیل : توحید ، نبوّت ، معاد ، تحلیل و تحریم حیوانات و اشیاء ، و غیره . . . « هُدیً وَ رَحْمَةً » : مفعول‌له و عطف بر محلّ ( لِتُبَیِّنَ ) هستند .‏

 

سوره نحل آیه  65

متن آیه :

‏ وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خدا است که از ( ابر ) آسمان آب را می‌باراند و زمین را پس از مرگ ( و خشکی ، با رویاندن گلها و گیاهها و چمنزارها و کشتزارهای فراوان در ) آن ،  ( دوباره جان و ) حیات می‌بخشد . بی‌گمان در این ( کار باراندن و رویاندن و موات و حیات ) دلیل روشنی ( بر وجود مدبّر حکیم ) است برای آنان که گوش شنوا دارند .‏

 

توضیحات :

‏« السَّمَآءِ » : مراد ابر است ( نگا : اعراف‌ / 57 ، نور / 43 ، واقعه‌ / 69 ) . « مَوْتِهَا » : مراد از مرگ زمین ، خشکی و لختی آن است . « فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا » : زمین لخت و خشک را با آن سبز و خرّم و لبریز از جوش و خروش می‌سازد . شاید اشاره به این هم باشد که آب برف و باران پس از جذب آن توسّط گیاهان ، در درون آنها به بافتها و سلولهای زنده تبدیل می‌شود .‏

 

سوره نحل آیه  66

متن آیه :

‏ وَإِنَّ لَکُمْ فِی الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِ مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَناً خَالِصاً سَآئِغاً لِلشَّارِبِینَ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان ( ای مردمان ! ) در وجود چهارپایان برای شما ( درس ) عبرتی است ( که در پرتو آن می‌توانید به خدا پی ببرید . چه عبرتی از این برتر که ما ) از برخی از چیزهائی که در شکم آنها است ، شیر خالص و گوارائی به شما می‌نوشانیم که از میان تفاله و خون بیرون می‌تراود و نوشندگان را خوش می‌آید .‏

 

توضیحات :

‏« نُسْقِیکُمْ » : به شما می‌نوشانیم . « بُطُونِهِ » : شکمهایشان . ذکر ضمیر ( ه ) به صورت مذکّر ، بدان خاطر است که واژه ( أَنْعام ) اسم جمع است و تذکیر و تأنیث آن درست است ( نگا : نحل‌ / 5 ) . « مِن بَیْنِ » : حال مقدّم ( لَبَناً ) و یا این که بدل اشتمال ( فِی بُطُونِهِ ) بشمار است . « فَرْثٍ » : علوفه جویده و نیمه‌هضمِ دستگاه گوارش حیوان . علوفه‌ای که هنوز در داخل دستگاه گوارش حیوان باشد آن را ( فَرْث ) یعنی تفاله ، و پس از دفع از بدن حیوان آن را ( رَوْث ) یعنی سرگین می‌نامند . « مِن بَیْنِ رَوْثٍ وَ دَمٍ » : مراد این است که حیوان موادّ غذائی را می‌خورد و موادّ غذائی به ( فَرْث ) ، و فَرْث به خون ، و خون به شیر تبدیل می‌شود . « خَالِصاً » : صاف . « سَآئِغاً » : گوارا . خوش‌آیند .‏

 

سوره نحل آیه  67

متن آیه :

‏ وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَرِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( خداوند ) از میوه‌های درختان خرما و انگور ،  ( غذای پربرکتی نصیب شما می‌سازد که گاه آن را به صورت زیانباری در می‌آورید و از آن ) شراب درست می‌کنید و ( گاه ) رزق پاک و پاکیزه از آن می‌گیرید . بی‌گمان در این ( گردآوری دو و چند خاصیّت و قابلیّت در میوه‌ها ) نشانه‌ای ( از قدرت آفریدگار ) برای کسانی است که از عقل و خرد سود می‌گیرند .‏

 

توضیحات :

‏« مِنْهُ » : مرجع ضمیر ( ه ) موصوف محذوفی است وتقدیرچنین است : مَا تَتَّخِذُونَ مِنْهُ . یا این که : ثَمَرُ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ .  ( ما ) یا ( ثَمَرُ ) مبتدا ، و جمله ( مِن ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الأعْنابِ ) خبر مقدم ، و جمله ( تَتَّخِذُونَ مِنْهُ ) صفت مبتدای محذوف است و به جای موصوف نشسته است ( نگا : صافّات‌ / 164 ) . « سَکَراً » : آنچه مستی‌آور است . خمر . می . مصدر و به معنی اسم فاعل است و برای مبالغه به صورت مصدری به کار رفته است . « تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً » : مراد این است که این خودتان هستید که به صورت حرام یا حلال از میوه‌ها استفاده می‌کنید . پس باید عبرت بگیرید و از خواب غفلت بیدار شوید و جز به صورت حلال از میوه‌ها استفاده نکنید . « لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ » : این جمله شاید اشاره به این نکته هم داشته باشد که عاقلان مسکِرات و مشروبات الکلی نمی‌نوشند . چرا که چنین چیزی دشمن عقل است .‏

 

سوره نحل آیه  68

متن آیه :

‏ وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتاً وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارت به زنبوران عسل ( راه زندگی و طرز معیشت را ) الهام کرد ( و بدان گونه که تنها خود می‌داند به دلشان انداخت ) که از کوهها و درختها و داربستهائی که مردمان می‌سازند ، خانه‌هائی برگزینید .‏

 

توضیحات :

‏« أَوْحَیا » : الهام کرد . در فطرت زنبور عسل سرشت . مراد الهام غریزی است . « النَّحْل‌ » : زنبوران عسل . « یَعْرِشُونَ » : مردمان به صورت سقف می‌سازند . داربستهائی که انسانها درست می‌کنند ( نگا : بقره‌ / 259 ، أنعام‌ / 141 ، أعراف‌ / 137 ) . شاید هم اشاره به کندوهائی باشد که انسانها می‌سازند و در اختیار زنبوران عسل قرار می‌دهند .‏

 

سوره نحل آیه  69

متن آیه :

‏ ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏سپس ( ما به آنها الهام کردیم که ) از همه میوه‌ها بخورید و راههائی را بپیمائید که خدا برای شما تعیین کرده است و کاملاً ( دقیق و ) در اختیارند . از درون زنبور عسل ، مایعی بیرون می‌تراود که رنگهای مختلفی دارد . در این ( مایع رنگارنگ ) بهبودی مردمان نهفته است . بی‌گمان در این ( برنامه زندگی زنبوران عسل و ارمغانی که آنها به انسانها تقدیم می‌دارند که هم غذا و هم شفا است ) نشانه روشنی ( از عظمت و قدرت پروردگار ) است برای کسانی که ( درباره پدیده‌ها ) می‌اندیشند ( و رازها و رمزهای زندگی آفریدگان از جمله جانوران را پیش چشم می‌دارند ) .‏

 

توضیحات :

‏« کُلِی » : بخورید . استعمال مفرد مؤنّث بدان خاطر است که ( نَحْل ) جمع ( نَحْلة ) و مؤنّث است . « فَاسْلُکِی » : راه بروید . بپیمائید . « ذُلُلاً » : جمع ذَلُول ، به معنی رام و مطیع . این واژه می‌تواند حال ( سُبُلَ ) باشد که معنی چنین می‌شود : راههائی که دقیق بوده و سهل و ساده در اختیار زنبوران عسل قرار می‌گیرد . یا این که حال ضمیر فاعلی در فعل ( فَاسْلُکِی ) باشد که معنی چنین می‌گردد : فرمانبردارانه راههائی را طی کنید که خدا تعیین کرده است .‏

 

سوره نحل آیه  70

متن آیه :

‏ وَاللّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لاَ یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند شما را آفریده است ( و روزگاری را برایتان تعیین کرده است که در آن زندگی می‌کنید و کتاب خوشبختی یا بدبختی خود را می‌نویسید و ) سپس شما را می‌میراند و ( به سوی خویش برمی‌گرداند ) . برخی از شما به سنین بالای عمر می‌رسند ( و ) به گونه‌ای ( فرتوت می‌شوند که کارشان بدانجا می‌کشد ) که پس از ( آن همه ) علم و آگهی ( و تجربه‌ای که در زندگی آموخته‌اند ) چیزی نخواهند دانست ( و همه چیز را فراموش می‌کنند . چرا که از فعّالیّت سلولهای بدن کاسته شده است و استخوانها و عضلات و اعصاب سستی گرفته است ) . بی‌گمان خدا ( از اسرار آفریدگان خود ) آگاه و توانا ( بر هر آن چیزی ) است ( که بخواهد ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَرْذَلِ الْعُمُرِ » : پست‌ترین مراحل زندگی . دوره‌ای که انسان در آن فرتوت و خرِف می‌گردد و همچون کودک ناتوان و نادان می‌شود .‏

 

سوره نحل آیه  71

متن آیه :

‏ وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ یَجْحَدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر از نظر روزی برتری داده است ( چرا که استعدادها و تلاشهایتان متفاوت است ) . آنان که روزی فراوانی بدیشان داده شده است ( و ثروت زیادی در اختیارشان قرار گرفته است ) حاضر نیستند که روزی ( و ثروت ) خود را به بردگان خود بدهند و ایشان را با خود در دارائی ( شریک و ) مساوی گردانند ؛  ( پس چرا شما کافران ، بندگان خدا را شریک خدا در الوهیّت می‌گردانید و متصرّف در امور می‌دانید ؟ مگر ثروتمندان فقیران را ، و آقایان نوکران را ، و سروران بردگان را شریک در قدرت و ثروت خود می‌سازند ؟ پس آنچه را که برای خود نمی‌پسندند ، چرا برای خدا می‌پسندند ؟ ! ) . آیا نعمت خدا را انکار می‌کنند ( و آفریده‌هائی از آفریدگان خدا را شریک آفریدگار می‌سازند ؟ ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« رَآدِّی‌ » : اصل آن ( رَآدِّینَ ) است که نون در حالت اضافه حذف شده است و به معنی ردّکنندگان و برگشت دهندگان است . « ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ » : بردگان ایشان ( نگا : نساء / 3 و 24 و 25 و 36 . . . ) . « فَهُمْ فِیهِ سَوَآءٌ » : تا در آن برابر و یکسان گردند . « یَجْحَدُونَ » : انکار می‌کنند . نادیده می‌گیرند ( نگا : أنعام‌ / 33 ، أعراف‌ / 51 ) .‏

 

سوره نحل آیه  72

متن آیه :

‏ وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خدا از جنس خودتان همسرانی برای شما ساخت ( تا در کنار آنان بیاسائید ) ، و از همسرانتان پسران و نوادگانی به شما داد ( تا بدانان دل خوش کنید ) ، و چیزهای پاکیزه‌ای ( همچون غلاّت و میوه‌جات و حیوانات ) به شما عطا کرد ( تا از آنها استفاده کنید و خدای را سپاسگزاری نمائید ) . آیا ( با وجود این که کافران می‌دانند که سرچشمه همه نعمتها خدا است و نه‌کس و نه‌چیز دیگری ، آیا باز هم ) به ( بتهای ) باطل ایمان می‌آورند و نعمت خدا را ( با شرک ورزیدن ) ناسپاس می‌گذارند ؟ !‏

 

توضیحات :

‏« مِنْ أَنفُسِکُمْ » : از جنس و شکل خودتان ( نگا : نساء / 1 ) . « حَفَدَةً » : جمع حَفید ، نوادگان . فرزندزادگان . « الْبَاطِلِ » : مراد بتها است که مصداق روشن باطل در تمام ابعادند . در اصل مراد سودی است که از بتها انتظار داشتند .‏

 

سوره نحل آیه  73

متن آیه :

‏ وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقاً مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَیْئاً وَلاَ یَسْتَطِیعُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و چیزهائی را بجز خدا می‌پرستند که مالک کمترین رزقی در آسمانها و زمین برای آنان نیستند و ( در آینده هم ) نمی‌توانند ( بارانی از بالا ببارانند و در زمین درختی و گیاهی برویانند و چیزی را نصیب ایشان گردانند ) .‏

 

توضیحات :

‏« مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا . به جای خدا . « شَیْئاً » : اصلاً . به هیچ وجه . بدل از ( رِزْقاً ) است و بیانگر کمی و ناچیزی مبدّل‌منه است .‏

 

سوره نحل آیه  74

متن آیه :

‏ فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پس برای خدا شبیه و نظیر قرار مدهید ( و با قیاسهای تباه و تشبیهات ناروا ، پرستش بتان را توجیه و تعبیر نکنید ) . بی‌گمان خداوند ( اعمال شما را ) می‌داند و شما ( سرنوشت کردار بدتان را ) نمی‌دانید .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَضْرِبُوا » : ذکر نکنید . مراد قرار دادن و ساختن است . « الأمْثَالَ » : جمع مِثْل ، شبیه‌ها و نظیرها . همگونها و مانندها .‏

 

سوره نحل آیه  75

متن آیه :

‏ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْداً مَّمْلُوکاً لاَّ یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرّاً وَجَهْراً هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند برده مملوّکی را به عنوان مثال ذکر می‌کند که قادر بر هیچ‌چیز نیست ، و ( در مقابل آن ) انسان ( با ایمانی ) را مثل می‌زند که به او روزی حلال و پاکیزه‌ای داده است و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد و صرف می‌کند ، آیا آنان یکسانند ؟  ( مگر مشرکان که در بند شهوات و خرافات و بندگی بتان گرفتارند ، با مؤمنان که رها از بند شهوات و خرافات بوده و سر بندگی جز به آستان یزدان فرود نمی‌آرند ، برابرند ؟ مؤمنان که اهل منطق و استدلالند در این‌باره می‌اندیشند و می‌گویند : ) سپاس خدا را سزا است ( که ما را بنده خود کرد ؛ نه بنده بندگان خود . واقعاً مشرکان گمراه و سرگردانند ) و بلکه بیشتر آنان ( فرق حق و باطل را ) نمی‌دانند .‏

 

توضیحات :

‏« عَبْداً » : بدل از ( مَثَلاً ) است . « هَلْ یَسْتَوُونَ » : آیا یکسان و برابرند ؟ اغلب تفاسیر مراد از عبد مملوّک را بتان ، و مؤمن آزاده را یزدان می‌دانند و می‌گویند بت بی‌جان کی برابر با خالق مقتدر جهان است . و برخی هم مثال فوق را تشبیهی برای مؤمن و کافر می‌شمارند . « أَلْحَمْدُ لِلّهِ » : خدا را سپاس که یکتاپرستی را نصیب دوستان ، و خرافه‌پرستی را بهره دشمنان کرد . همه ستودنها و ستایشها تنها سزاوار خدا است‌ ؛ نه سزاوار بتها و جمادها .‏

 

سوره نحل آیه  76

متن آیه :

‏ وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَىَ شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آنان گنگ مادرزاد است و بر انجام چیزی توانائی ندارد و سربار صاحب خود بوده و به هرجا او را بفرستد نفعی نخواهد داشت . آیا او ( که گنگ و ناتوان و سربار و بیفائده است ) برابر با کسی است که ( زبان‌آور و کارکن و نان‌آور و سراپا خیر و برکت است و مرتّباً دیگران را ) به عدل و داد می‌خواند و در جاده صاف و راست قرار دارد ( و دارای روش پسندیده و برنامه درست در زندگی است‌ ؟ ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَبْکَمُ » : گنگ مادرزاد ( نگا : مفردات راغب اصفهانی ) . « کَلٌّ » : سربار . کسی که در زندگی تنبل و بیکار بوده و ریزه‌خوار خوان دیگران باشد . « هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَ مَنْ . . . » : مراد بت‌پرست و خداپرست است ، یا این که مراد مقایسه بتهای ناتوان با خداوند قادر مطلق و متصرّف در امور جهان است‌ ؛ چرا که بتها گنگ و ناتوان و سربار پرستنده خود می‌باشند و خداوند سمیع و علیم و دعوت‌کننده مردمان به سوی خوبیها و نیکیها است و پرستندگان خود را به راه راستی رهبری می‌کند که منتهی به سعادت در دنیا و خوشبختی در آخرت است .‏

 

سوره نحل آیه  77

متن آیه :

‏ وَلِلّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏غیب آسمانها و زمین را خدا می‌داند و بس ، کار ( برپائی ) قیامت ( و زنده‌گرداندن مردمان در آن ، برای خدا ساده و آسان است و از لحاظ سرعت و سهولت ، درست ) به اندازه چشم برهم زدن و یا کوتاه‌تر از آن است . بی‌گمان خدا بر هر چیزی توانا است ( چرا که قدرت بی‌انتهاء است ) .‏

 

توضیحات :

‏« لَمْحِ » : چشم برهم زدن . « لَمْحِ الْبَصَرِ » : مثلی است که برای کوتاهی زمان زده می‌شود . « أَقْرَبُ » : نزدیکتر . در اینجا مراد کوتاه‌تر و کمتر است .‏

 

سوره نحل آیه  78

متن آیه :

‏ وَاللّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَجَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی ( از جهان دور و بر خود ) نمی‌دانستید ، و او به شما گوش و چشم و دل داد تا ( به وسیله آنها بشنوید و ببینید و بفهمید و نعمتهایش را ) سپاسگزاری کنید .‏

 

توضیحات :

‏« السَّمْعَ » : حسّ شنوائی . گوش . « الأبْصَارَ » : جمع بَصَر ، حسّ بینائی . چشم . « الأفْئِدَةَ » : جمع فؤاد . دل . مراد ادراک و تمییز است .‏

 

سوره نحل آیه  79

متن آیه :

‏ أَلَمْ یَرَوْاْ إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاء مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏مگر پرندگان را نمی‌بینند که در فضای آسمان رام و فرمانبردارند و کسی جز خدا آنها را نگاه نمی‌دارد ( و خواصّ فیزیکی خاصّ را در اندام پرندگان و قابلیّت پرواز را در فضا ایجاد نمی‌سازد ) . واقعاً در این ( امکان پرواز به هوا و جولان در فضا ) نشانه‌هائی ( از عظمت و قدرت خدا ) برای کسانی است که ( به چیزهائی که پیغمبران به ارمغان آورده‌اند ) ایمان دارند .‏

 

توضیحات :

‏« الطَّیْرِ » : پرنده . پرندگان . لفظی است که بر یک و بیشتر دلالت می‌کند . « مُسَخَّرَاتٍ » : رام . فرمانبردار ( نگا : بقره‌ / 164 ، اعراف‌ / 54 ) . در اینجا مراد این است که خداوند نیروئی در بال و پر پرندگان و خاصّیّتی در فضای آسمان قرار داده است که بدانها این امکان را می‌دهد که برخلاف قانون جاذبه به هوا پرواز کنند و به شکل هواپیماهای زنده‌ای جلوه‌گر شوند و یکی از شگفتیهای جهان هستی باشند .‏

 

سوره نحل آیه  80

متن آیه :

‏ وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّن بُیُوتِکُمْ سَکَناً وَجَعَلَ لَکُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُیُوتاً تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِکُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثاً وَمَتَاعاً إِلَى حِینٍ ‏

 

ترجمه :

‏خدا است که ( به شما قدرت آن را داده است که بتوانید برای خود خانه‌سازی کنید و ) خانه‌هایتان را محلّ آرامش و آسایشتان گردانده است ، و از پوستهای چهارپایان ( با ایجاد خواصّ ویژه ) چادرهائی برایتان ساخته است که در سفر و حضر خود آنها را ( به آسانی جابجا می‌کنید و ) سبک می‌یابید ، و از پشم و کرک و موی چهارپایان وسائل منزل و موجبات رفاه و آسایش شما را فراهم کرده است که تا مدّتی ( که زنده‌اید ) از آنها استفاده می‌کنید ( و پس از پایان این جهان ، نه شما می‌مانید و نه نعمتهای آن ) .‏

 

توضیحات :

‏« سَکَناً » : مصدر است و مفرد و جمع در آن یکسان است ( نگا : قرطبی ) . مایه سکون و آرامش ( نگا : توبه‌ / 103 ) اسم مصدر و به معنی اسم مفعول ، یعنی مسکون بوده ( نگا : آلوسی ) در این صورت معنی آن چنین است : موضوع و مکان سکونت و آرامش ( نگا : انعام‌ / 96 ) . « تَسْتَخِفُّونَهَا » : آن را سبک و خفیف می‌یابید . « ظَعْن‌ » : سفر . کوچ . « أَصْواف‌ » : جمع صُوف ، پشم . « أَوْبَار » : جمع وَبَر ، کرک . « أَشْعَار » : جمع شَعْر ، مو . « أَثَاثاً » : ابزار و وسائل منزل . « مَتاعاً » : البسه و زینت‌آلات . « أَثَاثاً وَ مَتَاعاً » : عطف بر ( بُیُوتاً ) است . « إِلَیا حِینٍ » : تا مدّتی از زمان . مراد سررسید استفاده از نعمتها ، یا دم مرگ انسان ، و یا این که اتمام جهان است .‏

 

سوره نحل آیه  81

متن آیه :

‏ وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلاً وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ الْجِبَالِ أَکْنَاناً وَجَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِیلَ تَقِیکُم بَأْسَکُمْ کَذَلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند سایه‌هائی برایتان از چیزهائی که آفریده است پدیدآورده ، و پناهگاههائی برایتان از کوهها ساخته است ، و ( طرز ساختن و استفاده از لباسها را به شما آموخته است و بدین‌وسیله ) جامه‌هائی برایتان تهیّه دیده است که شما را از ( اذیّت ) گرما و ( آزار ) جنگ محفوظ نگاه می‌دارد . بدین گونه خدا نعمتهای خود را بر شما اتمام می‌بخشد تا این که ( حسّ قدردانی و شکرگزاری در درونتان بیدار و ) مطیع و مخلص او گردید ( و تنها او را خدا بدانید و فقط از وی فرمانبرداری کنید ) .‏

 

توضیحات :

‏« ظِلال‌ » : جمع ظِلّ ، سایه‌ها . « أَکْنَاناً » : جمع کِنّ ، پناهگاهها ، مراد غارها و شکافهای کوهها است . « سَرَابِیلَ » : جمع سِرْبال ، هر نوع لباس و هرگونه جامه‌ای . در اینجا مراد زره و خفتان و کلاهخود و دیگر جامه‌های جنگی است . « بَأْس‌ » : جنگ . اذیّت و آزار و شدائد ناگوار جنگ . « تُسْلِمُونَ » : تسلیم فرمان خدا و مخلص در عبادت او می‌گردید .‏

 

سوره نحل آیه  82

متن آیه :

‏ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ ‏

 

ترجمه :

‏با این همه اگر آنان روی برتابند ( و تسلیم دعوت نشوند و حق را گردن ننهند ، باک نداشته باش که گناهی بر تو نیست . چرا که ) وظیفه تو تنها تبلیغ آشکار است ( و آن را هم به جای آورده‌ای ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْبَلاغُ » : ابلاغ . تبلیغ . رساندن . « الْمُبِینُ » : آشکار و بی‌پرده . بیانگر فرمان یزدان و روشنگر درست از نادرست کارهای مردمان .‏

 

سوره نحل آیه  83

متن آیه :

‏ یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( کوردلان لجوج چون ایشان ) نعمت خدا را می‌شناسند و با وجود شناخت و آگاهی ،  ( در عمل ) آن را انکار می‌کنند ( و ناسپاسش می‌گذارند ) و بیشترشان ( با تقلید از آباء و اجداد خود ) کافرند ( و بعدها گروه اندکی از آنان ایمان می‌آورند و اسلام را می‌پذیرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ » : بیشتر آنان به سبب تعصّب کورکورانه ، دشمنی با حق ، مقدم شمردن زندگی دنیوی بر اخروی ، خود برتربینی ، شهوترانی و لذّت‌پرستی و دیگر آلودگیها است که کفر می‌ورزند ، و گروه اندکی از آنان به سبب بی‌خردی و نادانی در اشتباهند ، و اقلیتی هم بعدها ایمان می‌آورند .‏

 

سوره نحل آیه  84

متن آیه :

‏ وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً ثُمَّ لاَ یُؤْذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ وَلاَ هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ ‏

 

ترجمه :

‏روزی ( که قیامت فرا می‌رسد ) از هر ملّتی گواهی را ( که در دنیا پیغمبرشان بوده است ) برمی‌انگیزیم ( تا علاوه بر آگاهی خدا از احوال ایشان ، و شهادت همه اندامشان ، بر آنان شهادت دهد و موجب شرمساری و رسوائی بیشترشان گردد . در آن دادگاه پس از شهادت شهود و قرار گرفتن در برابر عذاب الهی ) دیگر به کافران اجازه داده نمی‌شود ( لب از لب بگشایند و معذرت‌خواهی نمایند ) و ( از سوی پیغمبران ) از ایشان خواسته نمی‌شود که جلب رضایت و تقاضای گذشت نمایند ( چرا که فرصت جلب رضایت خدا با گفتار و کردار گذشته است ، و هنگام رویاروئی با نتائج اقوال و اعمال و بازتاب پندار و رفتار دنیوی فرا رسیده است ) .‏

 

توضیحات :

‏« شَهِیداً » : شاهد و گواهی . مراد پیغمبر هر ملّتی است ( نگا : نساء / 41 ، نحل‌ / 89 ) . « وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ » : از ایشان خواسته نمی‌شود که رضایت خدا را جلب کنند و خوشنودی او را فراچنگ آورند .  ( یُسْتَعْتَبُونَ ) از مصدر استعتاب به معنی عُتْبی طلبیدن یعنی رضایت خواستن است .‏

 

سوره نحل آیه  85

متن آیه :

‏ وَإِذَا رَأى الَّذِینَ ظَلَمُواْ الْعَذَابَ فَلاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که کافران عذاب جهنّم را می‌بینند ( و درخواست می‌کنند که چیزی از آن برایشان تخفیف داده بشود ، ) نه برایشان تخفیف داده می‌شود و نه چندان مهلت عطاء می‌گردد ( که دیرتر به دوزخ درآیند ) .‏

 

توضیحات :

‏« ظَلَمُوا » : کفر ورزیده‌اند . « لا هُمْ یُنظَرُونَ » : مهلت و فرصت داده نمی‌شوند .‏

 

سوره نحل آیه  86

متن آیه :

‏ وَإِذَا رَأى الَّذِینَ أَشْرَکُواْ شُرَکَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء شُرَکَآؤُنَا الَّذِینَ کُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِکَ فَألْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکَاذِبُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که مشرکان انبازهای خود را می‌بینند ( که در دنیا آنها را معبودهای خویش می‌پنداشتند ) می‌گویند : پروردگارا ! اینها انبازهای ما هستند که ( اشتباهاً در دنیا ) به غیر از تو می‌پرستیدیم و ( به فریادشان می‌خواندیم . پروردگارا برخی از عذاب ما را بدیشان حوالت گردان و از عذاب ما بکاه . چرا که ایشان بودند که ما را به عبادت خود می‌خواندند . معبودهای دروغین مشرکین پاسخ می‌دهند و ) خطاب بدیشان می‌گویند : بی‌گمان شما دروغگوئید .  ( کی ما از شما خواسته‌ایم که ما را بپرستید و به فریادمان بخوانید ؟ ! این خودتان بودید که به دنبال آرزوها و خیال‌پردازیها روان می‌شدید و بندگان ضعیف چون ما را معبود و فریادرس تصوّر می‌کردید ) .‏

 

توضیحات :

‏« کُنَّا نَدْعُو » : می‌پرستیدیم . به فریادشان می‌خواندیم و برآورنده آمالشان می‌دانستیم . در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد . « مِن دُونِکَ » : به جای تو . به غیر از تو . « أَلْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ » : سخنشان را به خودشان برمی‌گردانند . پاسخ سخنشان را می‌دهند و تکذیبشان می‌کنند .‏

 

سوره نحل آیه  87

متن آیه :

‏ وَأَلْقَوْاْ إِلَى اللّهِ یَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( چنین ستمکارانی پس از آن همه سرکشی و تکبّر دنیوی ، جملگی ) در آن روز در پیشگاه خدا سرتسلیم فرود می‌آرند ،  ( و فرمان او را گردن می‌گذارند ) و آنچه به هم می‌بافتند ( و هرگونه قدرت و عظمت و شفاعتی که برای بتها و معبودهای خویش قائل بودند ، همه و همه بر باد می‌رود و از دسترسشان دور و ) از آنان گم و ناپیدا می‌شود .‏

 

توضیحات :

‏« السَّلَمَ » : خضوع و تسلیم ( نگا : نحل‌ / 28 ) . « ضَلَّ عَنْهُمْ . . . » : از آنان گم می‌شود . اثری و نشانی از آن نمی‌بینند .‏

 

سوره نحل آیه  88

متن آیه :

‏ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یُفْسِدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که کفر می‌ورزند و ( مردمان را ) از راه خدا باز می‌دارند ، عذابی بر عذابشان می‌افزائیم ( و ) در برابر فسادی که می‌نمایند ( مجازات ایشان را مضاعف می‌گردانیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ » : عذابی ناشی از گمراهسازی مردمان و به دور داشتن ایشان از ایمان ، بر عذاب کفرشان می‌افزائیم . عذابشان را مضاعف و چندین برابر می‌گردانیم .‏

 

سوره نحل آیه  89

متن آیه :

‏ وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیداً عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏روزی در میان هر ملّتی گواهی از خودشان بر آنان می‌گماریم ( که در دنیا پیغمبر ایشان بوده است ) ، و تو را ( ای محمّد ! ) بر اینان ( که هم اینک در جهان هستند و یا این که بعدها به وجود می‌آیند ) گواه می‌گیریم ،  ( و از تو درباره عملکرد مسلمانان به قرآن و دوری گزیدنشان از آن می‌پرسیم . قرآنی که برنامه کامل و جامعی در بر دارد ) و ما این کتاب ( آسمانی ) را بر تو نازل کرده‌ایم که بیانگر همه‌چیز ( امور دین مورد نیاز مردم ) و وسیله هدایت و مایه رحمت و مژده‌رسان مسلمانان ( به نعمت جاویدان یزدان ) است .‏

 

توضیحات :

‏« شَهِیداً » : شاهدی . گواهی . مراد پیغمبر هر ملّتی است که شاهد عملی بوده و وجودش الگو و میزان سنجش حق و باطل کارهای مردمان موجود در دائره زمان نبوّت خود است . « هؤلآءِ » : اینان . مراد مسلمانان و همه مردمان جهان است که پس از بعثت پیغمبر اسلام ، دعوت به پذیرش اسلام شده‌اند . « الْکِتَابَ » : قرآن . « تِبْیَاناً » : بیان . بیانگر . حال یا مفعول‌له است . « کُلَّ شَیْءٍ » : مراد همه امور اصولی مربوط به دین است که برای تکامل فرد و جامعه در تمام جنبه‌های مادی و معنوی لازم و ضروری است‌ ؛ نه این که قرآن یک دائره‌المعارف بزرگی از همه جزئیّات علوم و فنون گذشته و حال و آینده جهان باشد . « هُدیً » : هدایت . هادی . رهنمود و راهنمای به راه حق و حقیقت . « رَحْمَةً » : وسیله رحمت برای جمیع مردمان جهان . « بُشْرَیا » : مژده . مژده‌رسان . مژده‌دهنده پیروان خود به سعادت دو جهان .‏

 

سوره نحل آیه  90

متن آیه :

‏ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند به دادگری ، و نیکوکاری ، و نیز بخشش به نزدیکان دستور می‌دهد ، و از ارتکاب گناهان بزرگ ( چون شرک و زنا ) ، و انجام کارهای ناشایست ( ناسازگار با فطرت و عقل سلیم ) ، و دست‌درازی و ستمگری نهی می‌کند . خداوند شما را اندرز می‌دهد تا این که پند گیرید ( و با رعایت اصول سه‌گانه عدل و احسان و ایتاء ذی‌القربی ، و مبارزه با انحرافات سه‌گانه فحشاء و منکر و بغی ، دنیائی آباد و آرام و خالی از هرگونه بدبختی و تباهی بسازید ) .‏

 

توضیحات :

‏« إیتَآءِ » : عطاء کردن . پرداختن . « ذِی الْقُرْبَیا » : خویشاوندان . نزدیکان . « الْفَحْشَآءِ » : گناهان بسیار ناشایست و نابایست . از قبیل : زنا و شرک . « الْمُنکَرِ » : زشت و پلشت . کارهای نامعقولی که با فطرت سلیم سازگار نیست . عطف عامّ بر خاصّ است . « الْبَغْیِ » : تجاوز به حقوق دیگران . ستمگری .‏

 

سوره نحل آیه  91

متن آیه :

‏ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏به پیمان خدا ( که با همدیگر می‌بندید ) وفا کنید هرگاه که بستید ، و سوگندها را پس از تأکید ( آنها با قَسمِ به نام و ذات خدا ) نشکنید ، در حالی که خدای را آگاه و گواه ( بر معامله و وفای به عهد ) خود گرفته‌اید . بی‌گمان خدا می‌داند آنچه را که می‌کنید ( و پاداش و پادافره کردارتان را می‌دهد ) .‏

 

توضیحات :

‏« عَهْدِ اللهِ » : پیمان خدا . مراد همه عهود و پیمانهائی است که خدا انجام آنها را از مردم خواسته است و یا این که مردمان با یکدیگر می‌بندند و خدا را بر وفای بدانها گواه می‌گیرند و بر کارشان آگاه می‌دانند ( نگا : آل‌عمران‌ / 77 ، أنعام‌ / 102 . . .  ) . « الأیْمَانَ » : جمع یَمین ، سوگندها . « تَوْکِیدِ » : تأکید . استوار داشتن قسم با یاد آن به نام و ذات خدا . از ماده ( وکد ) . « کَفِیلاً » : آگاه و گواه . کسی که پیمانها زیر نظر او بسته می‌شود و وفا یا عدم وفای بدانها را می‌پاید .‏

 

سوره نحل آیه  92

متن آیه :

‏ وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنکَاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَن تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللّهُ بِهِ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ‏

 

ترجمه :

‏شما ( که با پیمان بستن به نام خدا تعهّدی را می‌پذیرید ، به عهد خود وفا کنید و ) همانند آن زنی نباشید که ( به سبب دیوانگی ، پشمهای ) رشته خود را بعد از تابیدن ، از هم وا می‌کرد . شما نباید به خاطر ( ملاحظه این و آن و ) این که گروهی ، جمعیّتشان از گروه دیگری بیشتر است ،  ( پیمانها و ) سوگندهای خود را ( بشکنید و آن را ) وسیله خیانت و تقلب و فساد قرار دهید .  ( آگاه باشید که ) خداوند با امر به وفای به عهد ، شما را مورد آزمایش قرار می‌دهد . و ( خداوند نتیجه این آزمایش و ) آنچه را در آن اختلاف می‌ورزیده‌اید در روز قیامت برای شما آشکار می‌سازد ( و پرده از اسرار دلها برمی‌دارد ) .‏

 

توضیحات :

‏« نَقَضَتْ » : از هم وا کرد . از هم واگشاد . « غَزْلَ » : تابیده شده . رشته شده . غَزْل مصدر است و به معنی اسم مفعول ، یعنی مَغْزُول به کار رفته است . « قُوَّةٍ » : مراد تابیدن و استحکام بخشیدن است . « أَنْکَاثاً » : جمع نِکْث ، رشته از هم واشده و باز گشوده . حال مؤکّده از ( غَزْلَ ) یا مفعول دوم ( نَقَضَتْ ) است که متضمّن معنی ( جَعَلَت ) می‌باشد و یا این که مفعول مطلق است و معنی چنین است : نَکَثَتْ نَکْثاً . « دَخَلاً » : مکر و خدعه ، فساد و عداوت . « أَرْبَیا » : زیادتر . فراوان‌تر . از مصدر ( ربو ) به معنی زیادت . « تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ » : حال ضمیر ( و ) در فعل ( لا تَکُونُوا ) است . « أَن تَکُونَ . . . » : تقدیر چنین است : لإِن تَکُونَ . به سبب أَن تَکُونَ . مَخافَةَ أَن تَکُونَ . « بِهِ » : ضمیر ( ه ) برمی‌گردد به امر به وفای به عهد ، یا به مصدر حاصل از ( أَن تَکُونَ ) ، یا مصدر مفهوم از واژه ( أَرْبیا ) که ( ربو ) است ، و یا این که راجع است به حاصل معنی که نفس کثرت است .‏

 

سوره نحل آیه  93

متن آیه :

‏ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلکِن یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏اگر خدا می‌خواست شما را ملّت واحدی می‌کرد ( و در جنس و رنگ و استعداد و ایمان فرقی نمی‌داشتید و همچون فرشتگان راهی را به اجبار در پیش می‌گرفتید و از خود اختیاری نمی‌داشتید . امّا خدا خواست که شما را متفاوت بیافریند و آزاد بگذارد تا با اختیار خود کارهای نیک یا بد بکنید و مستوجب بهشت یا دوزخ بشوید ) . لیکن ( بدانید که در هر حال از حیطه قدرت خدا خارج نیستید ، و ) هر که را بخواهد گمراه می‌نماید و هر که را بخواهد هدایت عطاء می‌فرماید ،  ( امّا برابر قوانین و سنن الهی ، لذا این هدایت و اضلال ، هرگز سلب مسؤولیّت از شما نمی‌کند ) و به طور قطع در برابر کارهائی که می‌کنید ( مسؤولید و ) از شما بازخواست می‌شود .‏

 

توضیحات :

‏« أُمَّةً وَاحِدَةً » : ملّت واحده و یکتا در روش و منش و کنش همه یکسان همچون فرشتگان مؤمن و باایمان می‌شدید ( نگا : یونس‌ / 99 ) . « یُضِلُّ مَنْ . . . » :  ( نگا : أنعام‌ / 39 ) .‏

 

سوره نحل آیه  94

متن آیه :

‏ وَلاَ تَتَّخِذُواْ أَیْمَانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ الْسُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَلَکُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏سوگندهایتان را در میان خود وسیله نیرنگ و فساد نسازید ( و مردمان را با قسمهای دروغ گول نزنید و از راه راست به در نکنید . اگر سوگند و قسم یاد کنید و بدان وفا نکنید ، این امر ) سبب می‌شود که گامهای ثابت ( بر ایمان و گذارده در جاده مستقیم مردمان ) از جای بلغزد ، و به سبب جلوگیری از راه خدا ( با رفتار ناهنجاری که می‌ورزید ، در دنیا ) دچار بلا و بدی بشوید ، و در آخرت عذاب بزرگی داشته باشید .‏

 

توضیحات :

‏« دَخَلاً » :  ( نگا : نحل‌ / 92 ) . « فَتَزِلَّ قَدَمٌ » : پای از جای بلغزد . لغزش پا کنایه است از : دچار آمدن کسی به هلاکت بعد از سلامت ، و به محنت بعد از نعمت ، و به مصیبت بعد از عافیت .‏

 

سوره نحل آیه  95

متن آیه :

‏ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَناً قَلِیلاً إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پیمان یزدان را به بهای اندک ( جهان ) نفروشید ( و به خاطر منافع ناچیز مادی ، عهدشکنی نکنید ) . بی‌گمان آنچه نزد خدا برای شما ( محافظین عهود ) است ، بهتر است ( از آنچه برای آن پیمان‌شکنی می‌کنید ) ، اگر از حقیقت کار و واقعیّت روزگار آگاه باشید و خوب و بد خود را بدانید .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَشْتَرُوا » :  ( نگا : بقره‌ / 16 ، آل‌عمران‌ / 177 ) . « ثَمَناً قَلِیلاً » : بهای اندک . قیمت ناچیز . مراد این است که هرگونه بها و کالائی ، حتّی اگر تمام دنیا هم باشد در برابر عهدشکنی ناچیز است .‏

 

سوره نحل آیه  96

متن آیه :

‏ مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنچه نزد شما ( مردمان از نعمت جهان ) است ناپایدار و فانی است ، و آنچه نزد خدا است ماندگار و باقی است . و ما پاداش زیباترین اعمال شکیبایان را می‌دهیم ( که ایستادگی بر پیمان و وفای به عهد است ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَنفَدُ » : تمام می‌شود . فانی می‌گردد ( نگا : کهف‌ / 109 ) . « بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ » : کالای عمل متوسّط و خوب و عالی صابران را عالی به حساب می‌آوریم و یکسان به قیمت عالی می‌خریم و پاداش می‌دهیم . پاداش بهترین کار ایشان را خواهیم داد که صبر است و از جمله آن پایبند بودن به عهد و پیمان . کارهای ایشان را با پاداش بهتر و زیباتر از کارهایشان سزا می‌دهیم که جزای مضاعف است .‏

 

سوره نحل آیه  97

متن آیه :

‏ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد ، بدو ( در این دنیا ) زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم و ( در آن دنیا ) پاداش ( کارهای خوب و متوسّط و عالی ) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد .‏

 

توضیحات :

‏« فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً » : حتماً بدو زندگی خوشایند و پاکیزه‌ای می‌بخشیم . مراد زندگی فردی لبریز از قناعت و رضایت و شکیبائی بر مصائب جهان و شکر بر نعمتهای یزدان ، و به تبع آن زندگی جمعی قرین با آرامش و امنیّت و رفاه و صلح و صفا و محبّت و دوستی و تعاون و همکاری و دیگر مفاهیم سازنده انسانی است .‏

 

سوره نحل آیه  98

متن آیه :

‏ فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که خواستی قرآن بخوانی ، از وسوسه‌های شیطان مطرود ( از رحمت یزدان ) به خدا پناه ببر ( تا اهریمن تو را از فهم معنی قرآن و عمل بدان باز ندارد ) .‏

 

توضیحات :

‏« فَاسْتَعِذْ بِاللهِ . . . » : به خدا پناه ببر و خویشتن را در پناه او بدار . مراد گفتن :  ( أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ) به هنگام خواندن قرآن در نماز و جز آن است . با توجّه بدین نکته که این پناه بردن و استعاذه گفتن ، تنها نباید محدود به گفتار باشد ، بلکه باید از ته دل از خدا خواست که مدد فرماید و اهریمن را از محیط فکر انسان به دور و سایر موانع را از سر راه فهم قرآن بردارد تا جمال دلارای حقیقت جلوه‌گر آید . « الرَّجِیمِ » : مطرود . ملعون . فَعیل به معنی مَفْعُول است ( نگا : آل‌عمران‌ / 36 ) .‏

 

سوره نحل آیه  99

متن آیه :

‏ إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان شیطان هیچ گونه تسلّطی بر کسانی ندارد که ایمان دارند و بر پروردگارشان تکیه می‌نمایند .‏

 

توضیحات :

‏« سُلْطانٌ » : تسلّط . قدرت ( نگا : حجر / 42 ) .‏

 

سوره نحل آیه  100

متن آیه :

‏ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بلکه تنها تسلّط شیطان بر کسانی است که او را به دوستی می‌گیرند و به واسطه او شرک می‌ورزند ( و خدایان و بتانی را در عبادت انباز خدا می‌سازند ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَتَوَلَّوْنَهُ » : او را به دوستی می‌گیرند . او را به رهبری و سرپرستی خود انتخاب می‌کنند . « بِهِ مُشْرِکُونَ » : به سبب وجود اهریمن و پا در میانی او شرک می‌ورزند . در این صورت حرف باء سببیّه است . یا این که : نسبت به خدا مشرکند . در این صورت حرف باء برای تعدّیه است .‏

 

سوره نحل آیه  101

متن آیه :

‏ وَإِذَا بَدَّلْنَا آیَةً مَّکَانَ آیَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏هرگاه آیه‌ای ( از قرآن ) را به جای آیه دیگری ( از تورات و انجیل ) قرار دهیم ( و برخی از احکام قرآن را جایگزین برخی از احکام کتابهای پیشین گردانیم ) و خدا خود بهتر می‌داند که چه چیز را نازل می‌کند ( و حکمت این تعویض و تبدیل چیست ، کافران ) می‌گویند : تو ( ای محمّد ! ) بی‌گمان بر زبان خدا دروغ می‌بندی ( و از پیش خود چیزهائی به هم می‌بافی و به نام خدا ارائه می‌دهی . امّا چنین نیست که ایشان می‌گویند و ) بلکه بیشتر آنان ناآگاهند ( و اهل علم و معرفت نیستند و از فلسفه تعویض احکام در مراحل انتقالی جامعه بی‌خبرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« ءَایَةً » : مراد جایگزین کردن احکام تازه قرآن به جای احکام کتابهای پیشین پیغمبران است ( نگا : بقره‌ / 142 ، أنعام‌ / 145 و 146 ) . و شاید مراد نسخ آیه‌ای از قرآن توسّط آیه دیگری از آن باشد که خداوند بخواهد برای بهبود جامعه بیمار ادویه و اطعمه آنان را کم و بیش و تعویض و تبدیل کند . « مُفْتَرٍ » : دروغ‌پرداز . بهم بافنده دروغ و ناروا از زبان خدا .‏

 

سوره نحل آیه  102

متن آیه :

‏ قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏بگو : قرآن را جبرئیل از سوی پروردگارت به حق نازل کرده است تا مؤمنان را ( در مسیر خود ) ثابت قدم گرداند و هدایت و بشارت برای مسلمانان باشد .‏

 

توضیحات :

‏« رُوحُ الْقُدُسِ » : اضافه موصوف به صفت است و به معنی روح پاک است که مراد جبرئیل ، فرشته وحی است . « بِالْحَقِّ » :  ( نگا : بقره‌ / 176 ، نساء / 105 ، حجر / 64 ) . « هُدیً وَ بُشْرَیا » : منصوبند و عطف بر محلّ ( لِیُثَبِّتَ ) می‌باشند و مفعولٌ‌له بشمارند . تقدیر چنین است : تَثْبیتاً لَّهُمْ وَ هِدَایَةً وَ بِشَارَةً . می‌توان آن دو را مرفوع و خبر مبتدای محذوف دانست و جمله ( وَ هُدیً وَ بُشْرَیا ) را حالیّه گرفت برای ضمیر ( ه ) در ( نَزَّلَهُ ) .‏

 

سوره نحل آیه  103

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ ‏

 

ترجمه :

‏ما می‌دانیم که ( کفّار مکّه تهمت می‌زنند و ) ایشان می‌گویند :  ( این آیات قرآنی را خدا به محمّد نمی‌آموزد و بلکه ) آن را انسانی ( به نام جبر رومی ) بدو می‌آموزد . زبان کسی که ( آموزش قرآن را ) به او نسبت می‌دهند ، گنگ و غیر عربی است و این ( قرآن ) به زبان عربی گویا و روشنی است ( که حتی شما عربها هم در فصاحت و جزالت آن حیران و از ساختن و ارائه کردن یک سوره‌اش ناتوان و درمانده‌اید ) .‏

 

توضیحات :

‏« بَشَرٌ » : مرادشان جوانی به نام جبر بود که اهل روم و مسیحی بود و در مکّه به ساختن شمشیر اشتغال و تا اندازه‌ای با تورات و انجیل آشنائی داشت . « یُلْحِدُونَ » : متمایل می‌سازند و گرایش می‌دهند . مراد نسبت دادن است . « أَأَعْجَمِیٌّ » : گنگ و نارسا . غیر عربی ( نگا : شعراء / 198 ، فصّلت‌ / 44 ) .‏

 

سوره نحل آیه  104

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان خداوند کسانی را ( به سوی حق و حقیقت و راه نجات و سعادت ) رهنمود نمی‌سازد که به آیات خدا ایمان نیاورند ،  ( و ایشان به سبب کفرشان به آیات قرآن ، در آخرت ) عذاب دردناکی دارند .‏

 

توضیحات :

‏« لا یَهْدِیهِمُ اللهُ » : خداوند ایشان را توفیق نمی‌دهد و راهیاب نمی‌گرداند .‏

 

سوره نحل آیه  105

متن آیه :

‏ إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ ‏

 

ترجمه :

‏تنها و تنها کسانی ( بر زبان خدا ) دروغ می‌بندند که به آیات خدا ایمان نداشته باشند . و در حقیقت آنان دروغگویان واقعی هستند ( نه محمّد امین . چرا که چنین کسانی از خدا و مجازات او باکی ندارند و هر وقت مصلحت بدانند ، بر زبان دروغ می‌رانند ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَفْتَرَیا » : افتراء می‌کنند . دروغ می‌بندند ( نگا : آل‌عمران‌ / 24 و 94 ، یونس‌ / 59 ) .‏

 

سوره نحل آیه  106

متن آیه :

‏ مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که پس از ایمان آوردنشان کافر می‌شوند - بجز آنان که ( تحت فشار و اجبار ) وادار به اظهار کفر می‌گردند و در همان حال دلهایشان ثابت بر ایمان است‌ - آری ! چنین کسانی که سینه خود را برای پذیرش مجدّد کفر گشاده می‌دارند ( و به دلخواه خود دوباره کفر را می‌پذیرند ) ، خشم تند و تیز خدا ( در دنیا ) گریبانگیرشان می‌شود ، و ( در آخرت ، کیفر و ) عذاب بزرگی دارند .‏

 

توضیحات :

‏« أُکْرِهَ » : مجبور گردد . وادار شود . « قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ » : دل او ثابت بر ایمان و ماندگار بر آن است . « مَن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً » : کسی که از کفر خوشحال و بدان معتقد گردد . واژه ( صَدْراً ) تمییز است . « شَرَحَ » : مراد از شرح صدر ، باز کردن آن برای قبول و پذیرش چیزی است ( نگا : أنعام‌ / 125 ، طه‌ / 25 ، شرح‌ / 1 ) .‏

 

سوره نحل آیه  107

متن آیه :

‏ ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَیَاةَ الْدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏این ( خشم خدا و عذاب بزرگ ) بدان خاطر است که آنان زندگی دنیا را بر زندگی آخرت ترجیح می‌دهند و گرامی‌ترش می‌دارند ، و خداوند گروه کافران را ( به سوی بهشت ) رهنمود نمی‌گرداند .‏

 

توضیحات :

‏« ذلِکَ » : این برگشت به کفر . این خشم خدا و عذاب بزرگ . « إِسْتَحَبُّوا » :  ( نگا : توبه‌ / 23 ، ابراهیم‌ / 3 ) .‏

 

سوره نحل آیه  108

متن آیه :

‏ أُولَئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنان کسانیند که خدا بر دلها و گوش و چشمانشان مُهر نهاده است ( و به سبب زشتیها و پلشتیهایشان ، دریچه عقلشان را به روی همه حقائق بسته است ، و حسّ تشخیص و قدرت تمییز را از ایشان گرفته است ) . و چنین افرادی ( با آویزان بودن پرده‌های غفلت و بی‌خبری به دل و چشم و گوششان ، که ابزار شناخت انسانند ) غافلان واقعی می‌باشند .‏

 

توضیحات :

‏« طَبَعَ » :  ( نگا : بقره‌ / 7 ، نساء / 155 ، توبه‌ / 93 ، اعراف‌ / 100 و 101 ) .‏

 

سوره نحل آیه  109

متن آیه :

‏ لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ ‏

 

ترجمه :

‏بدون شکّ در آخرت تنها آنان زیانکارند ( چرا که بر اثر پیروی از هوی و هوس ، سرمایه عمر را باخته و سعادت جاوید را از دست داده‌اند و به شکنجه‌گاه دوزخ گرفتار آمده‌اند ) .‏

 

توضیحات :

‏« لا جَرَمَ » : به ناچار . قطعاً ( نگا : هود / 22 ، نحل‌ / 23 و 62 ) .‏

 

سوره نحل آیه  110

متن آیه :

‏ ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏سپس ( بدان ای محمّد ! که ) پروردگار تو نسبت به کسانی که مورد شکنجه و آزار ( کفّار قریش در مکّه ) قرار گرفتند و بعد از آن ( راهی دیار غربت شدند و هجرت کردند و با مال و جان ، تلاش و ) جهاد نمودند و ( در برابر سختیها و گرفتاریهای حفظ دین و تبلیغ آئینشان ) شکیبائی ورزیدند ، دارای مغفرت و مرحمت بسیاری است .‏

 

توضیحات :

‏« فُتِنُوا » : سخت شکنجه و عذاب داده شدند ( نگا : بروج‌ / 10 ) . با اذیّت و آزار از دین برگردانده شدند . « مِن بَعْدِها » : ضمیر ( ها ) به مذکورات قبلی ، یعنی هجرت و جهاد و صبر ، و یا این که فتنه مفهوم برمی‌گردد .‏

 

سوره نحل آیه  111

متن آیه :

‏ یَوْمَ تَأْتِی کُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏روزی ، هر کسی می‌آید و به دفاع از خود برمی‌خیزد ( و جز درباره نجات خود نمی‌اندیشد ، و پدران و مادران از فرزندان ، فرزندان از پدران و مادران ، خویشاوندان از نزدیکان ، دوستان از رفیقان ، و بالاخره همگان از همگان بیزار و گریزانند ! ) و به هر فردی پاداش و پادافره آنچه کرده است به تمام و کمال داده می‌شود و به هیچ کسی ( کمترین ) ستمی نمی‌شود .‏

 

توضیحات :

‏« یَوْمَ » : یاد کن روزی را که . خدا نسبت به مهاجران جهاد پیشه و شکیبا ، دارای مغفرت و مرحمت است در روزی که . . . مراد قیامت است . واژه ( یَوْمَ ) ظرف ( رَحیمٌ ) در آیه قبلی ، یا مفعول به فعل محذوف ( أُذْکُرْ ) است .‏

 

سوره نحل آیه  112

متن آیه :

‏ وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند ( برای آنان که کفران نعمت می‌کنند ، داستان ) مردمان شهری را مثل می‌زند که در امن و امان بسر می‌بردند و از هر طرف روزیشان به گونه فراوان به سویشان سرازیر می‌شد ، امّا آنان کفران نعمت خدا کردند ، و خداوند به خاطر کاری که انجام دادند ، گرسنگی و هراس را بدیشان چشانید ( و نعمتها را از ایشان سلب گردانید و بلاها بدانان رسانید ) .‏

 

توضیحات :

‏« قَرْیَةً » : آبادی بزرگ . مراد شهر مکّه یا جز آن است . در هر صورت در اینجا مراد اهل آنجا است ( نگا : أعراف‌ / 4 ، هود / 102 ، محمّد / 13 ) . بدل از ( مَثَلاً ) یا مفعول‌به دوم ( ضَرَبَ ) است که متضمّن معنی ( جَعَلَ ) می‌باشد ( نگا : نحل‌ / 75 ) . « رَغَداً » : فراوان . آسان . حال یا صفت است ( نگا : بقره‌ / 35 و 58 ) . « لِباسَ » . جامه . . . کنایه از احاطه و فراگیری است .‏

 

سوره نحل آیه  113

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پیغمبری از خود آنان به سوی ایشان آمد ( و همگان را به آئین حق دعوت کرد ) امّا آنان دروغگویش نامیدند ( و دعوتش را نپذیرفتند ) ، پس عذاب ( الهی ) ایشان را در حال ستمگری فرو گرفت .‏

 

توضیحات :

‏« وَ هُمْ ظالِمُونَ » : در حالی که ظالم و ستمگر بودند . در حین ستمگریشان .‏

 

سوره نحل آیه  114

متن آیه :

‏ فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّباً وَاشْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( حال که چنین است ، شما ای مؤمنان ! همچون ایشان نباشید و ) از روزیهای حلال و پاکیزه‌ای بخورید که خدا قسمت شما می‌گرداند ، و شکر نعمت خدا را به جا آورید ، اگر وی را می‌پرستید ( و جز او را عبادت و پرستش نمی‌کنید ) .‏

 

توضیحات :

‏« حَلالاً طَیِّباً » : در حالی که حلال و پاکیزه باشد . حال اوّل و دوم ( ما ) است ( نگا : بقره‌ / 168 ، مائده‌ / 88 ، أنفال‌ / 69 ، یونس‌ / 59 ) .‏

 

سوره نحل آیه  115

متن آیه :

‏ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( آنچه را که مشرکان حرام می‌دانند ، حرام نیست ، بلکه خداوند ) تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیرخدا ( به هنگام ذبح ) بر آن گفته شده باشد ( و به نام بتان و شبیه آنها سر بریده شود ) بر شما حرام کرده است . ولی اگر آن کس که مجبور شود ( به خاطر حفظ جان ، از آن اشیاء حرام بخورد ) در صورتی که علاقه‌مند ( به خوردن و لذّت بردن از چنین چیزهائی ) نبوده و متجاوز ( از حدّ سدّ جوع هم ) نباشد ،  ( بر آنان ایرادی نیست‌ ؛ چرا که ) خداوند بس آمرزنده و مهربان است .‏

 

توضیحات :

‏« إِنَّمَا حَرَّمَ . . . » :  ( نگا : بقره‌ / 173 ، أنعام‌ / 145 ) .‏

 

سوره نحل آیه  116

متن آیه :

‏ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ لاَ یُفْلِحُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( خداوند حلال و حرام را برایتان مشخّص کرده است ) و به خاطر چیزی که تنها ( از مغز شما تراوش کرده و ) بر زبانتان می‌رود ، به دروغ مگوئید : این حلال است و آن حرام ، و در نتیجه بر خدا دروغ بندید . کسانی که بر خدا دروغ می‌بندند ، رستگار نمی‌گردند .‏

 

توضیحات :

‏« لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمْ » : به خاطر چیزی که سخنی بیش نیست و تنها بر زبانتان می‌رود ، و پشتوانه‌ای از وحی آسمانی و دلیل عقلانی ندارد .  ( الْکَذِبَ ) : مفعول‌به ( لا تَقُولُوا ) است . « هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ » : بدل ( الْکَذِبَ ) است . « لِتَفْتَرُوا عَلَی اللهِ الْکَذِبَ » : تا بر خدا دروغ بندید . مراد این است که چون آنان به دروغگوئی عادت دارند ، بر خدا نیز دروغ می‌بندند . یا این که :  « الْکَذِبَ » : مفعول‌به ( تَصِفُ ) است ، و لام در ( لِما ) تعلیلیّه و ( ما ) مصدریّه ، و ( لِتَفْتَرُوا ) بدل تعلیل است ، و لام ( لِتَفْتَرُوا ) لام صَیْرُورت و عاقبت بشمار است . یعنی : نگوئید این حلال است و آن حرام ، به خاطر دروغهای محضی که زبانتان بیانگر آنها است ( نگا : تفسیر قاسمی ) .‏

 

سوره نحل آیه  117

متن آیه :

‏ مَتَاعٌ قَلِیلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( سودجوئی و بهره‌مندی ایشان از جهان ناچیز است و تمام دنیا با توجّه به آخرت ) کالای کمی است و عذاب دردناکی ( پس از پایان زندگی دنیوی ) دارند .‏

 

توضیحات :

‏« مَتَاعٌ » : کالا . تمتّع و لذّت . خبر مبتدای محذوف است . تقدیر چنین است : ذاکَ مَتاعٌ قَلیلٌ .‏

 

سوره نحل آیه  118

متن آیه :

‏ وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ما بر یهودیان چیزهائی را حرام کرده‌ایم که قبلاً ( در سوره أنعام ، آیه 146 ) برای تو روایت نموده‌ایم ( و این محرّمات ، به عنوان مجازات تمرّد و کیفر ستم ایشان بوده است ) و ما ( با این تحریم ) بر آنان ستم نکرده‌ایم و بلکه ایشان ( به سبب ظلم و جلوگیری از راه خدا و دریافت ربا و خوردن مال مردم ) به خویشتن ستم روا داشته‌اند .‏

 

توضیحات :

‏« مَا قَصَصْنَا . . . » :  ( نکا : أنعام‌ / 146 ، نساء / 160 و 161 ) .‏

 

سوره نحل آیه  119

متن آیه :

‏ ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏به هر حال ، پروردگارت نسبت به کسانی که از روی حماقت و سفاهت ( انسانی ، و غفلت از عواقب امور به سبب غلبه شهوات نفسانی ) کارهای بد می‌کنند و بعد از آن توبه می‌نمایند ( و با انجام حسنات و عبادات به سوی خدا برمی‌گردند ) و به اصلاح ( حال و جبران گذشته خود ) می‌پردازند ، بس آمرزنده و مهربان است .‏

 

توضیحات :

‏« جَهَالَةٍ » : حماقت و سفاهت . نادانی ( نگا : نساء / 17 ، انعام‌ / 54 ) .‏

 

سوره نحل آیه  120

متن آیه :

‏ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ابراهیم ( که شما مشرکان و شما یهودیان بدو می‌نازید ) پیشوائی بود ( جامع همه فضائل اخلاقی ) و مطیع ( فرمان الهی ) و حقّگرای ( بیزار از باطل و کناره‌گیر از بدیها ) و او از زمره مشرکان ( چون شما ) نبوده است .‏

 

توضیحات :

‏« أُمَّةً » : قُدوه . پیشوا . از ماده ( أَمَّهُ ) به معنی ( قَصَدَهُ ) یا ( إِقْتَدی بِهِ ) است . فُعْلَة به معنی اسم مفعول است . مانند : نُخْبَة ، رُحْلَة ، دُخْلَة . به معنی : مُنْتَخَب ، مَرْحُولٌ إِلَیْهِ ، مَدْخُولٌ . . . در صورت دوم ، معنی آیه چنین می‌شود : ابراهیم یک ملّت بود . چرا که شعاع شخصیّت ابراهیم آن اندازه افزایش داشت که از یک فرد و دو فرد و یک گروه فراتر و معادل یک ملّت بود ، و در خود کمالات و فضائلی را گرد آورده بود که اگر بر جماعت زیادی تقسیم می‌گردید ، به یکایک ایشان می‌رسید . یا این که از آنجا که ابراهیم سرچشمه پیدایش امتی موحّد و یکتاپرست بوده به همین سبب نام امّت بر او گذارده شده است . « قَانِتاً » : مطیع و مداوم بر طاعت و عبادت خدا ( نگا : بقره‌ / 116 و 238 ، آل‌عمران‌ / 17 ، زمر / 9 ) . « حَنیفاً » : حقّگرا . مخلص فرمان خدا ( نگا : بقره‌ / 135 ، آل‌عمران‌ / 67 و 95 . . .  ) .‏

 

سوره نحل آیه  121

متن آیه :

‏ شَاکِراً لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏او سپاسگزار نعمتهای خدا بود ،  ( و به خاطر این خصال حمیده ، خدا برای حمل رسالت ) او را برگزید و به راه راست ( منتهی به بهشت جاویدان و نعمت سرمدی یزدان ) رهنمودش گردانید .‏

 

توضیحات :

‏« شَاکِراً » : خبر چهارم ( کانَ ) است . « إِجْتَبَاهُ » : او را برای رسالت آسمانی برگزید و وی را به دوستی گرفت ( نگا : نساء / 125 ) .‏

 

سوره نحل آیه  122

متن آیه :

‏ وَآتَیْنَاهُ فِی الْدُّنْیَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و در دنیا نیکی بهره او کردیم و در آخرت هم از زمره شایستگان ( نَیل به رضوان رحمان و ورود به بهشت جاویدان ، یعنی نعمت فراوان و بی‌پایان ) خواهد بود .‏

 

توضیحات :

‏« ءَاتَیْناهُ فَِی الدُّنْیَا حَسَنَةً » : مراد محبّت مردمان جمیع ادیان در حق ابراهیم ، و تولّد انبیاء فراوان از نسل او ، و ذکر جمیل وی بر سر زبانها برای همیشه است ( نگا : شعراء / 84 ، صافّات‌ / 108 و 109 ) .‏

 

سوره نحل آیه  123

متن آیه :

‏ ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفاً وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‏

 

ترجمه :

‏سپس ( قرنها بعد از ابراهیم ، تو را به پیغمبری برگزیدیم ) و به تو وحی کردیم که از آئین ابراهیم پیروی کن که حقگرا ( و دور از انحراف ) بود و از زمره مشرکان نبود .‏

 

توضیحات :

‏« مِلَّةَ » : دین . آئین .‏

 

سوره نحل آیه  124

متن آیه :

‏ إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( بزرگداشت روز جمعه در اسلام ، و عادی شمردن روز شنبه در آن ، مخالف با برنامه ابراهیم نیست ، همان گونه که یهودیان ادّعاء می‌کنند ) . بلکه ( ترک کار ، و تحریم شکار ، و پرداختن به عبادت ویژه در ) روز شنبه ( جزو شریعت ابراهیم نبوده و تنها جنبه تنبیه و کیفر یهودیان را داشته است و فقط بر یهودیان یعنی ) بر کسانی واجب گشته است که درباره آن اختلاف ورزیده‌اند ( و بعضی آن را پذیرفته و برخی نسبت بدان بی‌اعتنائی کرده‌اند ) و بی‌گمان خداوند میان آنان درباره آنچه در آن اختلاف ورزیده‌اند ، روز قیامت داوری خواهد کرد ( و هر یک را به جزا و سزای خود خواهد رساند ) .‏

 

توضیحات :

‏« السَّبْتُ » :  ( نگا : بقره‌ / 65 ، نساء / 47 و 154 ) . « أَلَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ » : مراد خود یهودیها است ( نگا : اعراف‌ / 163 ) .‏

 

سوره نحل آیه  125

متن آیه :

‏ ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن‌ ؛ چرا که ( بر تو تبلیغ رسالت الهی است با سخنان حکیمانه و مستدلاّنه و آگاهانه ، و به گونه بس زیبا و گیرا و پیدا ، و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و سزا و جزا است . ) بی‌گمان پروردگارت آگاه‌تر ( از همگان ) به حال کسانی است که از راه او منحرف و گمراه می‌شوند و یا این که رهنمود و راهیاب می‌گردند .‏

 

توضیحات :

‏« الْحِکْمَةِ » : سخنان استوار و بجا . « الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ » : اندرز نیکو و زیبائی که دلچسب و گیرا و قانع‌کننده بوده و در آن ترهیب و تشویق و بیم و امید باشد . « جَادِلْهُمْ » : با مردمان مناظره و مباحثه و گفت و شنود کن . « بِالَّتِی‌ » : به طریقه و شیوه‌ای که . واژه ( أَلَّتِی ) صفت موصوف محذوفی چون ( الطَّریقَة ، الْمُجَادِلَةِ ) است .‏

 

سوره نحل آیه  126

متن آیه :

‏ وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ ‏

 

ترجمه :

‏( ای مسلمانان ! ) هرگاه خواستید مجازات کنید ( کسانی را که به حقوق شما تعدّی و تجاوز کرده‌اند ) ، تنها بدان اندازه مجازات کنید و کیفر دهید که درباره شما روا شده است ( و از حدّ آن فراتر نروید و برمگذرید ) و اگر شکیبائی پیشه ساختید ( و به خاطر خدا مجازات نکردید و کیفر ندادید ) حتماً شکیبائی برای شکیبایان ( حق‌پرستی چون شما که از دل فرمان نمی‌برید و به راهنمائی یزدان گوش فرا می‌دارید ، در دنیا و آخرت ) بهترخواهد بود .‏

 

توضیحات :

‏« عَاقَبْتُمْ » : شکنجه دادید . کیفر رساندید . مراد این است که اگر خواستید متجاوز را گوشمالی دهید و عقاب برسانید ( نگا : بقره‌ / 194 ) .‏

 

سوره نحل آیه  127

متن آیه :

‏ وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلاَ تَکُ فِی ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْکُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و ( ای پیغمبر ! تو نیز در برابر مصائب و صحنه‌های جانسوزی که در راه تبلیغ رسالت آسمانی خواهی دید ) شکیبائی کن و شکیبائی تو ( و هرکس دیگری ) جز در پرتو ( لطف رحمان و به یاری و ) توفیق یزدان میسّر نیست .  ( اگر کافران ایمان نیاوردند ، ) بر آنان اندوهگین مشو و در برابر مکر و نیرنگی که می‌ورزند ( و توطئه‌هائی که به راه می‌اندازند ) ناراحت و نگران مباش ( و خویشتن را در پناه خدا دار ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَا صَبْرُکَ إِلاّ بِاللهِ » : شکیبائی تو جز با معونت و توفیق یزدان میسّر نیست . « لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ » : بر آنان اندوهگین مباش . غم ایشان را مخور .‏

 

سوره نحل آیه  128

متن آیه :

‏ إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان خدا ( مرحمت و معونت و حفاظت و رعایت همه جانبه‌اش ) همراه کسانی است که تقوا پیشه کنند و ( با دوری از نواهی ، خود را از خشم خدا به دور دارند ، و با تمام نیرو و قدرت ) با کسانی است که نیکوکار باشند و ( با انجام اوامر الهی خویشتن را به الطاف ایزد نزدیک سازند ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَعَ » : با . همراه . مراد همراهی معنوی و مدد الهی است .‏

۱۷-سوره الإسراء

تفسیر سوره الإسراء برگرفته از تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل 

سوره إسراء

سوره إسراء آیه  1

متن آیه :

‏ سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ ‏

 

ترجمه :

‏تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بنده خود ( محمّد پسر عبدالّله ) را در شبی از مسجدالحرام ( مکّه ) به مسجدالاقصی ( بیت‌المقدّس ) برد ، آنجا که دَور و بر آن را پربرکت ( از اقوات مادی و معنوی ) ساخته‌ایم . تا ( در این کوچ یک شبه زمینی و آسمانی ) برخی از نشانه‌های ( عظمت و قدرت خداوندی ) خود را بدو بنمایانیم ( و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتیهای آن ، او را از بند دردها و رنجهای زمینیان برهانیم و با دل و جرأت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم ) . بی‌گمان خداوند بس شنوا و بینا است .  ( نه سخنی از او پنهان و نه کاری از او نهان می‌ماند ) .‏

 

توضیحات :

‏« سُبْحَانَ » : پاک و منزّه است از ناتوانیها و ناشایستها . تسبیح و تقدیس و تعظیم و تکریم باد . این واژه مفعول مطلق فعل محذوفی است و برای اظهار تعجّب و بیان عظمت و قدرت به کار می‌رود . « أَسْرَیا » : شب‌رَوی کرد . در اینجا به وسیله حرف ( ب ) متعدّی شده است . یعنی ، در شب برد ( نگا : هود / 81 ، دخان‌ / 23 ) . « الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ » : مسجدالحرام که در شهر مکّه است و نقطه شروع سفر زمینی رسول است . « الْمَسْجِدِ الأقْصَیا » : مسجد اقصی که در بیت‌المقدّس است و نقطه پایان سفر زمینی و مکان آغاز سفر آسمانی رسول است . کوچ از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی را إسراء می‌نامند . و کوچ از مسجدالاقصی به برخی از کرات آسمانی را معراج می‌گویند . إسراء و معراج هر دو با هم در پاسی از یک شب انجام گرفته است ( نگا : نجم‌ / 1 - 18 ) . « بَارَکْنَا » : مبارک و پربرکت گرداندیم . مراد حاصلخیزی زمینهای اطراف شهر بیت‌المقدّس و برکات معنوی خود آنجا است‌ ؛ چرا که سرزمین انبیاء و قبله‌گاه دلهای مردان خدا است .‏

 

سوره إسراء آیه  2

متن آیه :

‏ وَآتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِی وَکِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏ما به موسی کتاب ( تورات ) دادیم و آن را رهنمود بنی‌اسرائیل کردیم ( تا در پرتو آن از تاریکی جهل و کفر به سوی نور علم و ایمان راهیاب شوند . و بدیشان دستور دادیم ) این که غیر ما را تکیه‌گاه و پشتیبان خود مسازید ( و امور خویش را جز به ما مسپارید ) .‏

 

توضیحات :

‏« هُدیً » : هدایت . راهنما . « أَلاّ تَتَّخِذُوا » : فعلی پیش از آن محذوف است و تقدیر چنین است : قُلْنَا لَهُمْ لا تَتَّخِذُوا . در این صورت حرف ( أَنْ ) زائد است . یا این که به معنی ( أَیْ ) تفسیریّه است و تقدیر چنین می‌شود : أَیْ لا تَتَّخِذُوا . می‌توان حرف جرّ را نیز مقدّر دانست . بِألاّ تَتَّخِذُوا . « مِن دُونِی‌ » : به غیر از من . به جای من .‏

 

سوره إسراء آیه  3

متن آیه :

‏ ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْداً شَکُوراً ‏

 

ترجمه :

‏ای فرزندان کسانی که با نوح ( بر کشتی ) سوار کردیم !  ( ما پدران شما را از غرقاب رهانیدیم . پس به شکرانه این که زادگان آن مؤمنانید و خویشتن را پیروان نوح می‌دانید ، از خدا سپاسگزاری کنید ؛ چرا که ) نوح بنده بسیار سپاسگزاری بود ( و شما نیز همچون گذشتگانتان او را قدوه خود کنید و بدو تأسّی جوئید ) .‏

 

توضیحات :

‏« ذُرِّیَّةَ » : نژاد . نسل . منادا است ، یا این که منصوب به اختصاص است و مفعولٌ‌به ( أَخُصُّ ) یا ( أَعْنی ) محذوف است .‏

 

سوره إسراء آیه  4

متن آیه :

‏ وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوّاً کَبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏در کتاب ( تورات ) به بنی‌اسرائیل اعلام کردیم که دوبار در سرزمین ( فلسطین و دَوروبر آن ) تباهی می‌ورزید و برتری‌جوئی بزرگی می‌کنید و طغیان و عدوان را به غایت ، و ظلم و جور را به نهایت می‌رسانید .‏

 

توضیحات :

‏« قَضَیْنَا » : اعلام کردیم . باخبر ساختیم ( نگا : حجر / 66 ، قصص‌ / 44 ) . « الْکِتَابِ » : مراد تورات است . « مَرَّتَیْنِ » : دوبار . مراد دو دفعه مهمّ است . « لَتَعْلُنَّ » : برتری‌جوئی می‌کنید . « عُلُوّاً » : برتری‌جوئی ( نگا : مؤمنون‌ / 91 ، قصص‌ / 4 ، نمل‌ / 31 ، دخان‌ / 19 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  5

متن آیه :

‏ فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که وعده نخستین آن دو فرا رسد ، بندگان پیکارجو و توانای خود را بر شما ( می‌گماریم و ) برانگیخته می‌داریم که ( شما را سخت درهم می‌کوبند و برای به دست آوردنتان ) خانه‌ها را تفتیش و جاها را جستجو می‌کنند . این وعده ( غلبه و انتقام ، حتمی و قطعی و ) انجام پذیرفتنی است .‏

 

توضیحات :

‏« عِبَاداً لَنَا » : بندگان خود را . مراد تنها بندگان مؤمن خدا نیست ، ممکن است بندگان کافر خدا باشد ( نگا : مائده‌ / 118 ، مریم‌ / 93 ، فرقان‌ / 17 ) . « اُوْلِی بَأْسٍ » : جنگجویان . نیرومندان . عذاب رسانندگان . « بَأْسٍ » : جنگ ( نگا : بقره‌ / 177 ، احزاب‌ / 18 ) . قوّت و قدرت ( نگا : نساء / 84 ، کهف‌ / 2 ) . عذاب ( نگا : انعام‌ / 43 و 148 ، اعراف‌ / 79 و 98 ) . « جَاسُوا » : تفتیش کردند . گشت زدند و گردیدند . « خِلالَ » : لابلای . میان . « الدِّیَارِ » : جمع دار ، خانه و کاشانه . زاد و بوم . « مَفْعُولاً » : انجام شده . مراد قطعی و حتمی است ( نگا : نساء / 47 ، انفال‌ / 42 و 44 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  6

متن آیه :

‏ ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً ‏

 

ترجمه :

‏سپس ( شما راه صلاح در پیش می‌گیرید و از فساد دست می‌کشید و آن گاه ) شما را بر آنان چیره می‌گردانیم ، و با اموال و فرزندان مدد و یاریتان می‌دهیم و تعداد نفراتتان را بیشتر ( از دشمن ) می‌نمائیم .‏

 

توضیحات :

‏« الْکَرَّةَ » : هجوم . یورش . مراد غلبه و قدرت است . « أَمْدَدْنَاکُمْ » : شما را یاری می‌دهیم و نیرو می‌بخشیم . « نَفِیراً » : نفرات . یاران همرزم . تمییز است .‏

 

سوره إسراء آیه  7

متن آیه :

‏ إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِیَسُوؤُواْ وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏( آن گاه بدیشان گفتیم : ای بنی‌اسرائیل ! ) اگر نیکی کنید ( و از خدا اطاعت نمائید ) به خودتان نیکی می‌کنید ( و سود آن در دنیا و آخرت به خودتان برمی‌گردد ) و اگر بدی کنید ( و از فرمان خدا سرکشی نمائید ) به خودتان بدی می‌کنید . و هنگامی که وعده دوم ( مجازات و عقاب فسادتان ) فرا می‌رسد ( دشمنانتان را نیرو بخشیده و بر شما مسلّط می‌گردانیم ) تا شما را بدحال ( و پریشان روزگار ) سازند ( و گرد غم و اندوه بر چهره‌هایتان بپاشند ) و داخل مسجد ( الاقصی ) گردند ، همان گونه که در دفعه اوّل بدان داخل شدند ( و بار دیگر به تخریب بیت‌المقدّس دست یازند ) و بر هر که و هرچه دست یابند بکشند و درهم کوبند .‏

 

توضیحات :

‏« وَعْدُ الآخِرَةِ » : زمان دفعه آخر دو فساد شما . « لِیَسُوءُوا . . . » : تا اذیّت و آزارتان رسانند و آثار غم و اندوه بر سیما و دیدارتان پدیدار گردانند . متعلّق به فعل محذوفی است که جواب ( إِذا ) است . یعنی : بَعَثْنَاهُمْ لِیَسُوءُوا . « الْمَسْجِدَ » : مسجدالاقصی . « مَا عَلَوْا » : آنچه بر آن مستولی و چیره می‌شوند . در این صورت ( ما ) موصول و مفعول‌به است . مدّتی که آنان مسلّط و چیره باشند . در این صورت ( ما ) مصدریّه ظرفیّه است . « تَتْبِیراً » : درهم کوبیدن و نابودن کردن ( نگا : أعراف‌ / 139 ) . دو فساد بزرگ بنی‌اسرائیل و سرکوب آنان توسّط جنگجویان نیرومند و توانا ، به درستی روشن نیست . برخی سرکوبگرِ نخستین را بخت‌النصّر پادشاه بابِل ، و دومی را اسپیانوس قیصر روم دانسته‌اند و . . . ولی قرآن کریم نوع فساد بنی‌اسرائیل و جنس دشمنانشان را روشن نفرموده است ، امّا ایشان و ما و هرکس دیگری را بیم می‌دهد که ستمگریها و تباهیها در پیشگاه خدا بدون مجازات نمی‌ماند و لذا صهیونیستهای فعلی هم باید در انتظار شکست مجدّد باشند ؛ چرا که وعده خدا حتماً تحقّق می‌پذیرد ، و برتری‌جوئی و بیدادگری آنان بی‌پاسخ نمی‌ماند ( نگا : أعراف‌ / 167 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  8

متن آیه :

‏ عَسَى رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیراً ‏

 

ترجمه :

‏امید است پروردگارتان ( بعد از بار دوم نیز اگر توبه کردید و از تباهکاریها و ستمگریها برگشتید ) به شما رحم کند ( و شما را ببخشاید ) ، و اگر هم ( به زشتیها و پلشتیها ) برگردید ، ما هم ( به مجازات و کیفرتان در همین جهان ) برمی‌گردیم ، و دوزخ را ( هم در آن جهان ) زندان تنگ کافران ( چون شما ) می‌کنیم .‏

 

توضیحات :

‏« حَصِیراً » : مکان تنگ فراگیر . زندان سختی که نتوان از آن خارج شد ( نگا : کهف‌ / 29 ، حجّ‌ / 22 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  9

متن آیه :

‏ إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏این قرآن ( مردمان را ) به راهی رهنمود می‌کند که مستقیم‌ترین راهها ( برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت ) است ، و به مؤمنانی که ( برابر دستورات آن ) کارهای شایسته و پسندیده می‌کنند ، مژده می‌دهد که برای آنان ( در سرای دیگر ) پاداش بزرگی ( به نام بهشت ) است .‏

 

توضیحات :

‏« لِلَّتِی‌ » : به راهی که .  ( أَلَّتِی ) صفت موصوف محذوفی مانند :  ( الطَّریقَة ، الْحالَة ، الْمِلَّة ) است . « أَقْوَمُ » : مستقیم‌ترین و استوارترین ( نگا : بقره‌ / 282 ، نساء / 46 ، مزّمّل‌ / 6 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  10

متن آیه :

‏ وأَنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِیماً ‏

 

ترجمه :

‏و ( به مؤمنان مژده می‌دهد به ) این که برای کسانی که به قیامت ایمان نمی‌آورند ، عذاب دردناکی آماده کرده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« أَعْتَدْنَا » : آماده کرده‌ایم . تهیّه دیده‌ایم . از ریشه ( عتد ) است ( نگا : نساء / 18 و 37 ، یوسف‌ / 31 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  11

متن آیه :

‏ وَیَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً ‏

 

ترجمه :

‏انسان ( چه بسا در وقت خشم یا بلایا ، دست دعا به سوی خدا برمی‌دارد و علیه خود و خویشاوندان و دوستان ) دعای شرّ می‌کند ، همان گونه که ( به هنگام شادی یا عادی ) دعای خیر می‌کند . اصلاً انسان همیشه شتابگر بوده است ( و خوبی و بدی را آزمندانه و عجولانه از خدا خواسته است ، و سود و زیان خود را چنان که باید ندانسته است ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَدْعُو » : دعا می‌کند . می‌طلبد . در رسم‌الخطّ قرآنی واو آن ذکر نشده است . « دُعَآءَهُ » : مثل دعایش . همچون طلبیدنش . مفعول مطلق است . « یَدْعُو الإِنسَانُ بِالشَّرِّ . . . » . شرّ و بلا یا خیر و صفا را فریاد زدن و خواستن ، به دو صورت امکان‌پذیر است ، یکی با گفتار ( نگا : انفال‌ / 32 ، اعراف‌ / 70 ، انبیاء / 38 ) دیگری با کردار خوب و رفتار پسندیده منتهی بدانها ( نگا : یونس‌ / 11 ) . « عَجُولاً » : بسیار عجله‌کننده . شتابگر . معنی آیه چنین نیز می‌تواند باشد : انسان همان گونه که نیکیها را طلب می‌کند ، بر اثر شتابزدگی و عدم مطالعه کافی به طلب بدیها برمی‌خیزد ، چرا که انسان ذاتاً عجول است .‏

 

سوره إسراء آیه  12

متن آیه :

‏ وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَةَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏ما شب و روز را دو نشان ( دالّ بر بودن یزدان و قدرت فراوان گرداننده جهان ) قرار داده‌ایم . نشان شب را محو ( تاریکی ) گردانده‌ایم ( تا در آن بیاسائید ) و نشان روز را تابان کرده‌ایم تا ( در آن به تلاش و کوشش بپردازید و ) از فضل پروردگارتان بهره‌مند گردید ( و در پرتو پیاپی آمدن شبها و روزها ) شماره سالها و حساب ( امور زندگی خود ) را بدانید . و ما هر چیزی را دقیقاً ( برای هدف و کاری ، معیّن و ) مشخّص ساخته‌ایم ( و جهان را از روی نقشه و حساب و کتاب آفریده و به کار انداخته‌ایم ) .‏

 

توضیحات :

‏« ءَایَتَیْنِ » : دو نشانِ وجود خدا . دو دلیلِ قدرت و عظمت الله . « فَمَحَوْنآ ءَایَةَ الَّیْلِ » : مراد از محو شب ، تاریک گرداندن و در دل ظلمت نهان ساختن است . یعنی آفریدن شب بدین وضع و شیوه است . مثلاً اگر گفته شود :  ( بَیَّضَ اللهُ الْمَآءَ ، وَ سَوَّدَ الْفَحْمَ ) : خداوند آب را سفید و زغال را سیاه کرده است ، مراد این است که آن دو را بر این خلقت سرشته و با چنین ویژگیهائی آنها را آفریده است . « مُبْصِرَةً » : تابان . روشن ( نگا : نمل‌ / 13 ) . « فَضْلاً » : نعمت . رزق و روزی . « عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسابَ » :  ( نگا : یونس‌ / 5 ) . « وَ کُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلاً » : ما همه‌چیز را در قرآن بیان و روشن کرده‌ایم ( نگا : نحل‌ / 89 ) . ما هر چیزی را برای هدف و کاری ، معیّن و مشخّص کرده‌ایم . واژه ( کلّ ) منصوب به اشتغال است .‏

 

سوره إسراء آیه  13

متن آیه :

‏ وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَاباً یَلْقَاهُ مَنشُوراً ‏

 

ترجمه :

‏ما اعمال هرکسی را ( همچون گردن‌بند ) به گردنش آویخته‌ایم ( و او را گروگان کردار و عهده‌دار رفتارش ساخته‌ایم ) و در روز قیامت کتابی را ( که کارنامه اعمال او است ) برای وی بیرون می‌آوریم که گشوده به ( دست ) او می‌رسد .‏

 

توضیحات :

‏« کُلَّ » : منصوب به اشتغال است . « أَلْزَمْنَاهُ » : ملازم او ساخته‌ایم . همراه او کرده‌ایم . یعنی : اعمال انسان در دنیا و آخرت از او جدا نمی‌شود و نتیجه خوب و بد آنها را می‌بیند . « طَآئِرَ » : عمل . خوشبختی و بدبختی ناشی از عمل ( نگا : اعراف‌ / 131 ) . « کِتَاباً » : مراد نامه اعمال و کارنامه احوال انسان است ( نگا : جاثیه‌ / 28 و 29 ) . « مَنشُوراً » : گشوده و باز . مراد این است که کارنامه عمل انسان در این جهان مکتوم و پوشیده است و در آن جهان باز و گشوده . واژه ( مَنشُوراً ) صفت دوم ( کِتَاباً ) یا حال ضمیر ( ه ) است .‏

 

سوره إسراء آیه  14

متن آیه :

‏ اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً ‏

 

ترجمه :

‏( در آن روز بدو گفته می‌شود : ) کتاب ( اعمال ) خود را بخوان ( و سعادت یا شقاوت خویش را بدان ) . کافی است که خودت امروز حسابگر خویشتن باشی .  ( چه مسائل روشن‌است و نیازی به شاهد و حسابرس دیگری نیست ) .‏

 

توضیحات :

‏« حَسِیباً » : حسابگر . حسابرس .‏

 

سوره إسراء آیه  15

متن آیه :

‏ مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ‏

 

ترجمه :

‏هر کس ( به راه حق ) هدایت یابد ، راهیابیَش به سود خودش است ، و هرکس ( از راه حق ) گمراه شود ، گمراهیَش به زیان خودش است . و هیچ کسی بارِ گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد ( و به جرم دیگری کیفر داده نمی‌شود ) . و ما ( هیچ شخص و قومی را ) مجازات نخواهیم کرد ، مگر این که پیغمبری ( برای آنان مبعوث و ) روان سازیم .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَزِرُ وازِرَةٌ . . . » :  ( نگا : أنعام‌ / 31 و 164 ، نحل‌ / 25 ) . « وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ . . . » : مراد این است که عذاب بدون بیان صحیح نیست ، و این است که خداوند ستمگران و منحرفان را کیفر نمی‌دهد ، مگر این که پیغمبری را به میانشان بفرستد تا راه و چاه را بدیشان بنمایاند . امام محمّد غزّالی ، مردمان بعد از بعثت پیغمبر اسلام را سه گروه کرده است : الف ) کسانی که از بعثت محمّدی به طور کلّی بی‌خبرند ، اینان رستگارند . ب ) کسانی که به گونه راستین ، دعوت اسلام بدیشان می‌رسد ، ولی بر اثر سهل‌انگاری یا عِناد ، بدان نمی‌گروند ، اینان گرفتار عذاب کردگارند . ج ) کسانی که به گونه راستین ، دعوت اسلام بدیشان نمی‌رسد ، و محمّد همچون شخص نیرنگباز و جاه‌طلب و خوشگذرانی بدیشان معرّفی و شناسانده می‌شود ، اینان نیز همچون گروه نخست ، رستگار و از عذاب در امانند .  ( نگا : تفسیرالمراغی ، جلد اوّل ، صفحه 134 ، تفسیر سوره اسراء : عبدالّله محمّد شحّاته ، صفحه 98 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  16

متن آیه :

‏ وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیراً ‏

 

ترجمه :

‏هرگاه بخواهیم شهر و دیاری را نابود گردانیم ، افراد دارا و خوشگذران و شهوتران آنجا را سردار و چیره‌ می‌گردانیم ، و آنان در آن شهر و دیار به فسق و فجور می‌پردازند ( و به مخالفت با دستورات الهی برمی‌خیزند ) ، پس فرمان ( وقوع عذاب ) بر آنجا واجب و قطعی می‌گردد و آن گاه آن مکان را سخت درهم می‌کوبیم ( و ساکنانش را هلاک می‌گردانیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَمَرْنَا » : امیر و سردار می‌گردانیم . سلطه و قدرت می‌دهیم . به طاعت و عبادت دستور می‌دهیم . زیاد و فراوان می‌کنیم . « مُتْرَفِیهَا » : مُتْرَفین ، اشخاص متنعّم خوشگذران و ثروتمندانِ غرق در شهوات ( نگا : هود / 116 ) . پیروی و دنباله‌روی از آنان حکومت و کشور را به تباهی می‌کشاند و همگان را بر خاک مذلّت می‌نشاند . « حَقَّ » : ثابت و واجب شد ( نگا : أعراف‌ / 30 ، یونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ) . « الْقَوْلُ » : سخن تهدیدآمیز خدا ( نگا : یونس‌ / 33 ، هود / 40 ) . « تَدْمِیراً » : هلاک گرداندن و درهم کوبیدن ( نگا : أعراف‌ / 137 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  17

متن آیه :

‏ وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَکَفَى بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرَاً بَصِیراً ‏

 

ترجمه :

‏و چه بسیارند مردمانی که در قرون و اعصار بعد از نوح می‌زیسته‌اند و ما آنان را ( طبق همین سنّت ، به سبب تمرّد و سرکشیشان ) نابود گردانده‌ایم .  ( مثل : خود قوم نوح ، قوم عاد ، قوم ثمود ، قوم لوط ، قوم فرعون . ) همین کافی است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه و نسبت بدانها بینا است ( و لذا هیچ گونه کاری از دید او مخفی ، و بی‌سزا و جزا نمی‌ماند ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْقُرُونِ » : جمع قَرْن ، مردمان یک عصر و زمان ( نگا : أنعام‌ / 6 ، یونس‌ / 13 ، هود / 116 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  18

متن آیه :

‏ مَّن کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاهَا مَذْمُوماً مَّدْحُوراً ‏

 

ترجمه :

‏هر کس که دنیای زودگذر ( این جهان ) را بخواهد ( و تنها برای زندگی آن کار کند ) ، آن اندازه که خود می‌خواهیم و به هرکس که صلاح می‌دانیم ، هرچه زودتر در دنیا بدو عطاء خواهیم کرد . به دنبال آن ، دوزخ را بهره او می‌کنیم که به آتش آن می‌سوزد ، در حالی که ( به سبب کارهائی که در دنیا کرده است ) مورد سرزنش است و ( از رحمت خدا ) رانده و مانده است .‏

 

توضیحات :

‏« الْعَاجِلَة » : جهان زودگذر . مراد لذائذ و نعمتهای دنیای فعلی است ( نگا : هود / 15 ، شوری‌ / 20 ، نجم‌ / 29 ) . « یَصْلاهَا » : بدان درآید و حرارت آن را بچشد . « مذموماً » : سرزنش شده . مراد این است که مبغوض خدا و فرشتگان و مردم است . « مَدْحُوراً » : رانده شده . مراد مطرود از الطاف و به دور از مراحم خدا است . واژه‌های ( مَذْمُوماً مَّدْحُوراً ) حال اوّل و دوم است ( نگا : أعراف‌ / 18 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  19

متن آیه :

‏ وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُوراً ‏

 

ترجمه :

‏و هر کس که ( دنیای جاودانه ) آخرت را بخواهد و برای ( فراچنگ آوردن ) آن ، تلاش سزاوار آن را از خود نشان دهد ، در حالی که مؤمن باشد ، این چنین کسانی ، تلاششان بی‌سپاس ( و بی‌اجر ) نمی‌ماند .‏

 

توضیحات :

‏« سَعْیَهَا » : تلاشی که سزاوار آن جهان است . کوشش کردن در راه حقیقی آن ، که متابعت از پیغمبر و انجام عبادات برابر رهنمود است . « مَشْکُوراً » : سپاسگزاری شده . سپاسگزاری خدا از بندگان ، پذیرش اعمال و عبادات آنان و افزون دادن پاداش بدیشان است ( نگا : فاطر / 30 و 34 ، شوری‌ / 23 ، تغابن‌ / 17 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  20

متن آیه :

‏ کُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاء رَبِّکَ مَحْظُوراً ‏

 

ترجمه :

‏و ما هر یک از اینان ( که آخرت طلبانند ) و از آنان ( که دنیا پرستانند ، در این جهان ) از بخشایش پروردگارت ( بهره‌مند می‌گردانیم و ) کمک می‌رسانیم و ( کافر و مؤمن را بر این خوان یغما می‌نشانیم . چرا که در صورت رعایت اسباب و علل ، ) بخشایش پروردگارت هرگز ( از کسی بازداشته نشده است و از او ) ممنوع نگشته است .‏

 

توضیحات :

‏« کُلاًّ نُّمِدُّ هؤُلآءِ وَ هؤُلآءِ » : به هر یک از این دو گروه مؤمن و مطیعِ آخرت طلب ، و کافر و عاصیِ دنیا طلب ، کمک و مدد و قدرت و نعمت می‌رسانیم .  ( کُلاًّ ) مفعول‌به مقدّم و ( هؤُلآءِ ) بدل از آن است . « مَحْظُوراً » : ممنوع .‏

 

سوره إسراء آیه  21

متن آیه :

‏ انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏ببین چگونه برخی ( از مردمان ) را بر برخی دیگر ( در همین دنیای ناچیز ، به سبب تفاوت تلاش و کوشششان ) برتری داده‌ایم و ( یکی را شاه ، دارا ، دانا ، و یکی را نوکر ، نادار ، نادان کرده‌ایم . و امّا بدان که در دنیای مهمّ و ارزشمندِ ) آخرت ، درجاتْ بزرگ‌تر و برتریها سترگ‌تر است ( و تفاوتها و فاصله‌ها بیشتر است‌ ؛ چرا که آنجا سرای جاویدان است و بهشت و درجات عظیمِ آن در میان است . پس ای انسان ! برای آن به مسابقه بپرداز و شبانه‌روز بکوش ) .‏

 

توضیحات :

‏« أُنظُرْ » : ببین . دقّت کن . « دَرَجَاتٍ . . . تَفْضِیلاً » : این دو واژه تمییزند .‏

 

سوره إسراء آیه  22

متن آیه :

‏ لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَهاً آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً مَّخْذُولاً ‏

 

ترجمه :

‏( ای انسان ! ) با یزدان ، خدای دیگری قرار مده ( و معبود خود مدان و به فریاد مخوان ) که نکوهیده و زبون شوی .‏

 

توضیحات :

‏« فَتَقْعُدَ » : که زمینگیر و حقیر شوی و بر خاک مذلّت نشینی و دستگیر و یاوری برای خود نبینی ( نگا : آل‌عمران‌ / 160 ) . فعل ( تَقْعُدَ ) را به معنی ( تَصِیرَ ) ذکر کرده‌اند . « مَخْذُولاً » : زبون . خوار . به خود رها شده و بی‌کمک و یاری مانده .‏

 

سوره إسراء آیه  23

متن آیه :

‏ وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیماً ‏

 

ترجمه :

‏( ای انسان ! ) پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید ، و به پدر و مادر نیکی کنید ( و با آنان نیکو رفتار نمائید ) . هرگاه یکی از آن دو ، و یا هر دوی ایشان نزد تو به سن پیری برسند ،  ( کمترین اهانتی بدیشان مکن و حتی سبکترین تعبیر نامؤدّبانه همچون ) اُف به آنان مگو !  ( و بر سر ایشان فریاد مزن ) و آنان را از پیش خود مران و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو .‏

 

توضیحات :

‏« قَضَیا » : فرمان داده است . سفارش کرده است . « إِحْسَاناً » : نیکی کردن . زیبا رفتار کردن . « یَبْلُغَنَّ » : می‌رسد . واصل می‌شود . « الْکِبَرَ » : پیری و کهنسالی . « أُفٍّ » : وای . آه . اسم‌الفعل است و بیانگر دلتنگی و ناراحتی است . « لا تَنْهَرْهُمَا » : آن دو را مران . بر سرشان فریاد مزن . با آنان تندی و تیزی مکن . « کَرِیماً » : محترمانه و بزرگوارانه .‏

 

سوره إسراء آیه  24

متن آیه :

‏ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً ‏

 

ترجمه :

‏و بال تواضعِ مهربانی را برایشان فرود آور ( و در برابرشان کاملاً فروتن باش ، و برای آنان دست دعا به درگاه خدا بردار ) و بگو : پروردگارا !  ( اینک که ضعیف و جز تو پناهی ندارند ) بدیشان مرحمت فرما ، همان گونه که آنان در کوچکی ( به ضعف و کودکی من رحم کردند و ) مرا تربیت و بزرگ نمودند .‏

 

توضیحات :

‏« إِخْفِضْ » : پائین آور . بگستران . « جَنَاحَ » : بال . « جَنَاحَ الذُّلِّ » : بال خواری . یعنی بالی که خواری است ، همان گونه که می‌گویند : حاتِمُ الْجَواد ، یعنی حاتم بسیار بخشنده . بال خواری ، کنایه از تواضع فراوان و فروتنی بسیار است ( نگا : حجر / 88 ) . « مِنَ الرَّحْمَةِ » : از روی مهربانی و دلسوزی . « صَغِیراً » : در حال کوچکی . در زمان کوچکی .‏

 

سوره إسراء آیه  25

متن آیه :

‏ رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِن تَکُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارتان ( از خودتان ) آگاه‌تر بدان چیزهائی است که در درونتان می‌گذرد ( و لذا می‌داند که اراده نیکی و یا بدی ، نسبت به والدین خود دارید ) . اگر افراد شایسته و بایسته‌ای باشید ( و در راه خدمت بدیشان لغزشی از شما سر زده باشد و در اندیشه جبران آن بوده و از کرده خود پشیمان شوید ، خدا شما را می‌بخشد ) چرا که او در حقِ توبه‌کاران همیشه بخشنده بوده است .‏

 

توضیحات :

‏« أَعْلَمُ » : داناتر . دانا . « صَالِحِینَ » : نیکان . شایستگان . « أوَّابِینَ » : بسیار برگشت‌کنندگانِ با توبه و استغفار به درگاه پروردگار . از ماده ( أَوْب ) به معنی : رجوع .‏

 

سوره إسراء آیه  26

متن آیه :

‏ وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیراً ‏

 

ترجمه :

‏حق خویشاوند را ( از قبیل : صله رحم و نیکوئی و مودّت و محبّت ) ، و حق مستمند و وامانده در راه را ( از قبیل : زکات و صدقه و احسان ) ، بپرداز ، و به هیچ وجه باد دستی مکن .‏

 

توضیحات :

‏« ءَاتِ » : بده . بپرداز . « ذَا الْقُرْبَیا » : خویشاوند . نزدیک . « تَبْذِیراً » : زیاده‌روی در پراکندن مال . باد دستی .‏

 

سوره إسراء آیه  27

متن آیه :

‏ إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان باد دستان دوستان اهریمنانند ( و گوش به وسوسه‌های ایشان می‌دارند و در انجام بدیها همسان و همگامند ) و اهریمنان بسیار ناسپاس ( نعمتهای ) پروردگار خود هستند ( و تمام توان خویش را در فساد و نافرمانی از خدا می‌گذرانند . باد دستی هم فساد و نافرمانی‌است ، از آن خویشتن را برحذر دارید تا همچون اهریمنان بشمار نیائید و با ایشان در آخرت به دوزخ نیفتید ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُبَذِّرِینَ » : باد دستان . « إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ » : برادران اهریمنان . دوستان و همدمان اهریمنان در انجام تباهیها و بزهکاریها و همنشینان ایشان در دوزخ ( نگا : فصّلت‌ / 25 ، زخرف‌ / 36 - 39 ) . « الشَّیْطَان‌ » : اسم جنس است ( نگا : تفسیر قرطبی ، تفسیرالسراج المنیر ) . « کَفُوراً » : بسیار ناسپاس ( نگا : هود / 9 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  28

متن آیه :

‏ وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّیْسُوراً ‏

 

ترجمه :

‏و اگر از آنان ( یعنی از خویشاوندان و بیچارگان و واماندگان در راه ، به سبب نبودن امکانات و ) به خاطر انتظار رحمت پروردگارت که امیدِ بدان داری ، روی برگردانی ، با ایشان محترمانه و مهربانانه سخن بگو ( و با وعده احسان در آینده بدیشان ، دلخوش و امیدوارشان گردان ) .‏

 

توضیحات :

‏« إبْتِغَآءَ » : خواستن . چشم داشتن . مفعولٌ‌له یا این که حال است . و تقدیر چنین است : إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمْ مُبْتَغِیاً رَحْمَةَ . « تَرْجُوهَا » : امیدوار بدانی . خواستار آنی . می‌تواند حال بوده و تقدیر چنین باشد : راجِیاً إِیّاها . « قَوْلاً مَّیْسُوراً » : سخن خوب و گفتار نرم . مراد هرگونه سخن نیک و برخورد محترمانه و مهربانانه است .‏

 

سوره إسراء آیه  29

متن آیه :

‏ وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً ‏

 

ترجمه :

‏دست خود را بر گردن خویش بسته مدار ( و از کمک به دیگران خودداری مکن و بخیل مباش ، ) و آن را فوق‌العاده گشاده مساز ( و بذل و بخشش بی‌حساب مکن و اسراف مورز ، بدان گونه ) که سبب شود از کار بمانی و مورد ملامت ( این و آن ) قرار گیری و لخت و غمناک گردی .‏

 

توضیحات :

‏« مَغْلُولَةً » : در غُل و زنجیر . بسته . « لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَیا عُنُقِکَ » : کنایه از بخل و تنگچشمی است . « لا تَبْسُطْهَا » : آن را گسترده و باز مگردان . کنایه از اسراف و تبذیر است . « تَقْعُدَ » : بشوی . بگردی . « مَلُوماً » : سرزنش شده و لومه شده . « مَحْسُوراً » : لخت و بی‌چیز . درمانده و اندوهناک .‏

 

سوره إسراء آیه  30

متن آیه :

‏ إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان پروردگارت ، روزی هرکس را که بخواهد فراوان و گسترده می‌دارد ، و روزی هرکس را که بخواهد کم و تنگ می‌گرداند . چرا که خدا از ( سرشت ) بندگان خود آگاه ( و به احوال و نیازمندیهایشان آشنا و ) بینا است .‏

 

توضیحات :

‏« یَبْسُطُ » : گسترده و فراخ می‌گرداند ( نگا : بقره‌ / 245 ، رعد / 26 ) . « یَقْدِرُ » : کم می‌گرداند . تنگ و ناچیز می‌نماید ( نگا : رعد / 26 ، فجر / 16 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  31

متن آیه :

‏ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُم إنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْءاً کَبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏و ( از آنجا که روزی در دست خدا است ) فرزندانتان را از ترس فقر و تنگدستی نکشید . ما آنان و شما را روزی می‌دهیم ( و ضامن رزق همگانیم ) . بی‌گمان کشتن ایشان گناه بزرگی است .‏

 

توضیحات :

‏« اِمْلاق » : فقر و تنگدستی ( نگا : انعام‌ / 151 ) . « خِطْئاً » : گناه .‏

 

سوره إسراء آیه  32

متن آیه :

‏ وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏و ( با انجام عوامل و انگیزه‌های زنا ) به زنا نزدیک نشوید که زنا گناه بسیار زشت و بدترین راه و شیوه است .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَقْرَبُوا الزِّنَیا » : زنا نکنید . به عوامل قرب زنا و مقدّمات آن از قبیل : چشم‌چرانی ، بی‌حجابی ، خلوت با اجنبی ، رفتن به کانونهای فساد ، نگاه به کتابها و فیلمهای آلوده . . . نزدیک نشوید . « فَاحِشَةً » : گناه زشت و کاملاً آشکار ( نگا : آل‌عمران‌ / 135 ، نساء / 19 و 22 و 25 ، اعراف‌ / 28 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  33

متن آیه :

‏ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَاناً فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُوراً ‏

 

ترجمه :

‏و کسی را نکشید که خداوند کشتن او را - جز به حق‌ - حرام کرده است . هر کس که مظلومانه کشته شود ، به صاحب خون او ( که نزدیکترین خویشاوند بدو است ، این ) قدرت را داده‌ایم ( که با مراجعه به قاضی ، قصاص خود را درخواست و قاتل را به مجازات برساند ) ولی نباید او هم در کشتن اسراف کند ( و به جای یک نفر ، دو نفر و بیشتر را بکشد ، یا این که به عوض قاتل ، دیگری را هلاک سازد ) . بی‌گمان صاحب خون یاری شونده ( از سوی خدا ) است ( چرا که حق قصاص را بدو داده است ) .‏

 

توضیحات :

‏« النَّفْسَ » : انسان . شخص . « بِالْحَقِّ » : به حق . به سبب حق . « سُلْطَاناً » : تسلّط بر قاتل در مسأله قصاص . دلیل و برهان اخذ قصاص . « إِنَّهُ » : ولی دم . صاحب خون .‏

 

سوره إسراء آیه  34

متن آیه :

‏ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولاً ‏

 

ترجمه :

‏و در مال یتیم تصرّف نکنید مگر به شیوه‌ای که ( در حفظ و بهره‌وری آن مفیدتر و ) بهتر باشد .  ( بدین کار ادامه دهید ) تا این که یتیم به سنّ بلوغ می‌رسد ( و می‌تواند در دارائی خود تصرّف کند و به نحو احسن آن را مورد بهره‌برداری قرار دهد ) . و به عهد و پیمان ( خود که با خدا یا مردم بسته‌اید ) وفا کنید ، چرا که از ( شما روز رستاخیز درباره ) عهد و پیمان پرسیده می‌شود .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَقْرَبُوا » : مراد تصرّف و دست یازیدن است . « إِلاّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ » : مگر از راهی که بهترین راهها ، و طریقه‌ای که سودمندترین طرائق باشد که با نگاهداری و افزایش آن انجام‌پذیر است . « أَشُدَّهُ » : مراد رشد عقلانی و حسن تصرّف در امور است ( نگا : نساء / 6 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  35

متن آیه :

‏ وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که چیزی را به پیمانه می‌زنید ، آن را به تمام و کمال پیمانه کنید ، و با ترازوی درست ( اشیاء را ) بکشید ( و در وزن و پیمانه به مشتری کم ندهید ) که این کار سرانجام بهتر و نیکوتری ( در دنیا و آخرت برای شما ) دارد .‏

 

توضیحات :

‏« الْقِسْطَاسِ » : ترازو . عدالت . « بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ » : با ترازوی درست . با دادگری تامّ ( نگا : شعراء / 182 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  36

متن آیه :

‏ وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً ‏

 

ترجمه :

‏از چیزی دنباله‌روی مکن که از آن ناآگاهی . بی‌گمان ( انسان در برابر کارهائی که ) چشم و گوش و دل همه ( و سایر اعضاء دیگر انجام می‌دهند ) مورد پرس و جوی از آن قرار می‌گیرد .‏

 

توضیحات :

‏« لاتَقْفُ » : دنباله‌روی مکن . از ماده ( قفو ) به معنی دنباله‌روی . یعنی : انسان باید گفتار و کردارش از روی علم و یقین باشد ؛ نه از روی ظنّ و گمان و حدس و تخمین . « أُولئِکَ » : آنها . این واژه گاهی برای غیر ذوی‌العقول نیز به کار می‌رود . یا این که اندامهای بدن به عنوان ذوی‌العقول مورد خطاب قرار گرفته‌اند . « کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً » : انسان از کردار اندامها پرسیده می‌شود . یا این که : همه اندامها مخاطب و مورد پرسش قرار می‌گیرند ( نگا : فصّلت‌ / 20 و 21 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  37

متن آیه :

‏ وَلاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً ‏

 

ترجمه :

‏و در روی زمین متکبّرانه و مغرورانه راه مرو . چرا که تو ( با پای کوبیدن قلدرانه‌ات بر زمین ) نمی‌توانی زمین را بشکافی ، و ( با گردن کشیدن جبّارانه‌ات بر آسمان ، نمی‌توانی ) به بلندای کوهها برسی .  ( آخر ذرّه ناچیزی انسان نام ، در برابر کره زمین ، و کره زمین در برابر مجموعه هستی ، چه چیز بشمار آست‌ ؟ ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَرَحاً » : خوشحالی فراوان . شادمانی زیاد ، و توأم با خودپسندی و خود بزرگ‌بینی . مصدر است و حال بشمار است‌ ؛ یا این که مفعول مطلق فعل محذوف ، و یا این که معفول‌له است . « لَن تَخْرِقَ » : پاره نخواهی کرد . نخواهی شکافت . « طُولاً » : تمییز یا این که حالِ فاعل است . یعنی از لحاظ بلندی یا گردن‌کشان و متطاولانه .‏

 

سوره إسراء آیه  38

متن آیه :

‏ کُلُّ ذَلِکَ کَانَ سَیٍّئُهُ عِنْدَ رَبِّکَ مَکْرُوهاً ‏

 

ترجمه :

‏همه آن ( مأمورات و منهیّات مذکور در آیات پیشین ) بدهایش ( که منهیّات است ) نزد پروردگارت زشت بشمار است ( و از آن ناخوشنود است ) .‏

 

توضیحات :

‏« کُلُّ ذلِکَ » : همه آنها . یعنی جملگی 24 سفارشی که با ( لا تَجْعَلْ مَعَ اللهِ ) در آیه 22 شروع می‌گردد و شامل مأمورات و منهیّات می‌باشد . « سَیِّئُهُ » : بد و زشت آن . مراد بخش منهیّات و محظورات است .‏

 

سوره إسراء آیه  39

متن آیه :

‏ ذَلِکَ مِمَّا أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهاً آخَرَ فَتُلْقَى فِی جَهَنَّمَ مَلُوماً مَّدْحُوراً ‏

 

ترجمه :

‏اینها از امور حکمت‌آمیزی است که پروردگارت به تو وحی کرده است ، و هرگز با خداوند ( یگانه و آفریدگار جهان هستی ) معبود دیگری را انباز مکن ، که ( اگر چنین کنی ) به دوزخ افکنده شوی ( و از سوی خدا و مردم ) سرزنش شده و مطرود ( از رحمت الهی گردی ) .‏

 

توضیحات :

‏« ذلِکَ » : آن احکام پیشین راجع به اوامر و نواهی . « مِنَ الْحِکْمَةِ » : احکام مذکور برخی از امور حکمت‌آمیز است . احکام مذکور عین حکمت و ساخته و پرداخته از آن است . اشیاء متقدّم از جمله چیزهائی می‌باشند که عقل به صحّت و استواری آنها گواهی می‌دهد و نفس بدانها می‌گراید . « مَدْحُوراً » : مطرود از رحمت خدا ( نگا : اعراف‌ / 18 ، إسراء / 18 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  40

متن آیه :

‏ أَفَأَصْفَاکُمْ رَبُّکُم بِالْبَنِینَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلآئِکَةِ إِنَاثاً إِنَّکُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِیماً ‏

 

ترجمه :

‏( ای کسانی که می‌گوئید : فرشتگان دختران خدایند ! ) آیا پروردگارتان ( شما را بر خود ترجیح داده و ) پسران را ویژه شما کرده است ( که به گمان شما نسل اعلی بشمارند ) و از فرشتگان دخترانی را خاصّ خود کرده است ( که به عقیده پوچ شما بی‌ارج و از نسل ادنی محسوبند ؟ ) . واقعاً شما سخن بسیار ( بزرگ کفرآمیزی و بهتان ) عظیمی بیان می‌دارید .‏

 

توضیحات :

‏« أَفَأَصْفَاکُمْ » : آیا شما را اختصاص داده است به‌ ؟ آیا خاصّ شما کرده است‌ ؟  « إِنَاثاً » : جمع أُنْثی ، مراد دختران است ( نگا : نحل‌ / 57 ، صافّات‌ / 149 و 153 ، طور / 39 ) . « قَوْلاً عَظِیماً » : سخنی بسیار زشت و بس بزرگ از نظر انحراف و قباحت و شناعتی که دارد .‏

 

سوره إسراء آیه  41

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُواْ وَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏ما در این قرآن ( اثبات توحید و نفی شرک را ) به صورتهای گوناگون بیان داشته‌ایم ( و با استدلالهای منطقی و فطری ، و در شکل تهدید و تشویق ، آن را متذکّر شده‌ایم ) تا این که پند گیرند ( و دست از این یاوه‌سرائیها بردارند ) ولی جز بر نفرت و گریزشان ( از حق ) نمی‌افزایند .‏

 

توضیحات :

‏« صَرَّفْنَا » : با طرق و فنون مختلفِ کلام مکرّراً بیان داشته‌ایم . مفعول این فعل محذوف است و از سیاق کلام مفهوم است که نسبتِ فرزند به خدای بزرگوار و ردِّ آن از جانب کردگار است ( نگا : انعام‌ / 100 - 107 ، نحل‌ / 57 - 62 ، زخرف‌ / 16 - 19 ، نجم‌ / 21 - 27 ) . « نُفُوراً » : بیزاری و گریز .‏

 

سوره إسراء آیه  42

متن آیه :

‏ قُل لَّوْ کَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ کَمَا یَقُولُونَ إِذاً لاَّبْتَغَوْاْ إِلَى ذِی الْعَرْشِ سَبِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! به مشرکان ) بگو : اگر با خداوند ( جهان ) آن چنان که می‌پندارید ، خدایانی ( در گستره هستی ) بودند ، در این صورت قطعاً درصدد برمی‌آمدند که بر ( یزدان سبحان ) صاحب تخت ( جهان ) چیره شوند ،  ( و اختلاف و تنازع خدایان گوناگون ، نظم و نظام دنیا را مختل می‌کرد ) .‏

 

توضیحات :

‏« ءَالِهَةٌ » : جمع إِله ، خدایان و معبودان . « لاَبْتَغَوْا » : قطعاً طلب می‌کردند و می‌جستند . « ذِی الْعَرْشِ » : صاحب تخت فرماندهی و سریر فرمانروائی . مراد خداوند جهان است . « لاَبْتَغَوْا إِلَیا ذِی الْعَرْشِ سَبِیلاً » : خواستار غلبه بر خداوند جهان‌ می‌شدند ( نگا : انبیاء / 22 ، مؤمنون‌ / 91 ) . خدایان پنداری شما تلاش می‌کردند راهی برای تقرّب به خداوند جستجو کنند ( نگا : اسراء / 57 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  43

متن آیه :

‏ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوّاً کَبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏خداوند از آنچه آنان ( درباره خدا به هم می‌بافتند و از ناروا و نقائصی که در حق او ) می‌گویند ، بسیار به دور و ( از اندیشه ایشان ) خیلی والاتر و بالاتر است .‏

 

توضیحات :

‏« عُلُوّاً » : بالائی و والائی . مفعول مطلق و برای تأکید است . مصدری است که از غیر فعل خود آمده است ( نگا : نوح‌ / 97 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  44

متن آیه :

‏ تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیماً غَفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همگی ، تسبیح خدا می‌گویند و ( با تنزیه و تقدیسش ، رضای او می‌جویند . اصلاً نه تنها آسمانهای هفتگانه و زمین ) بلکه هیچ موجودی نیست مگر این که ( به زبان حال یا قال ) حمد و ثنای وی می‌گویند ، ولی شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید ( چرا که زبانشان را نمی‌دانید و از ساختار اَسرارآمیز عالَم هستی و نظام پیچیده جهان آفرینش چندان مطلع نیستید . پس همآهنگ با سراسر جهان هستی به یکتاپرستی بپردازید و از راستای جملگی کنار نروید و دور نشوید . درهای توبه و برگشت به سوی یزدان جهان به روی همگان باز است ) . بی‌گمان یزدان بس شکیبا و بخشنده است ( و در کیفر رساندن شتاب نمی‌ورزد و فرصت آشنائی با توحید و رهاکردن شرک را به مردمان می‌دهد ، و در برابر بیداری از خواب غفلتشان مغفرت خود را شاملشان می‌سازد ) .‏

 

توضیحات :

‏« تُسَبِّحُ لَهُ . . . » :  ( نگا : رعد / 13 ، انبیاء / 32 ، حدید / 1 ) . نطق آب و نطق خاک و نطق گِل‏

 

سوره إسراء آیه  45

متن آیه :

‏ وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَاباً مَّسْتُوراً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) هنگامی که قرآن ( ناطق به دلائل حق ) را می‌خوانی ، میان تو و آنان که به قیامت باور ندارند ( و پیوسته دشمن حق و از حقیقت گریزانند ) حجاب ناپیدائی قرار می‌دهیم ( تا نور قرآن به دل ایشان پرتو نیندازد و به آنان سودی نرساند ) .‏

 

توضیحات :

‏« حِجَاباً » : پرده و مانعی که کافران معاند را از نور معنوی قرآن باز دارد ( نگا : بقره‌ / 26 ، توبه‌ / 124 و 125 ) . « مَسْتُوراً » : ناپیدا نادیدنی ( نگا : بقره‌ / 7 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  46

متن آیه :

‏ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْراً وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏و ( چون در ستیزه‌جوئی با حق پافشاری می‌کنند ) بر دلهایشان پوششهائی قرار می‌دهیم تا قرآن را نفهمند ، و در گوشهایشان سنگینی ایجاد می‌کنیم ( تا ندای هدایت قرآن را چنان که باید نشوند و از آن سود نبرند ، و لذا ) هنگامی که پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد می‌کنی ( و خدایان پنداری ایشان را همراه با او نام نمی‌بری ) پشت کرده و می‌گریزند ( تا صدای توحید را نشنوند ) .‏

 

توضیحات :

‏« أکِنَّةً » : جمع کِنان ، پرده و پوشش ( نگا : أنعام‌ / 25 ) . « أن یَفْقَهُوهُ » : تا آن را نفهمند ( نگا : أنعام‌ / 25 ) . « وَقْراً » : سنگینی ( نگا : أنعام‌ / 25 ) . « وَحْدَهُ » : تنها و یگانه . حال است ( نگا : أعراف‌ / 70 ) . « نُفُوراً » : مصدر است و به معنی : گریز . در این صورت مفعول مطلق یا مفعول‌له است . یا این که جمع نافِر است و به معنی : گریزانان . در این صورت ، حال بشمار می‌آید .‏

 

سوره إسراء آیه  47

متن آیه :

‏ نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ یَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَّسْحُوراً ‏

 

ترجمه :

‏ما ( از هر کس دیگری ) بهتر می‌دانیم که آنان به چه منظوری به سخنان تو گوش فرا می‌دهند ، هنگامی که پای سخنانت می‌نشینند ، و آن زمان که با هم درگوشی صحبت می‌کنند . آن زمان که ستمکاران ( کفرپیشه ، نهانی به یکدیگر ) می‌گویند ( اگر شما دوستان هم‌عقیده ما از او پیروی کنید ) جز از مرد جادو شده‌ای پیروی نمی‌کنید ( که جادوگران در عقل و هوش او رخنه کرده و آن را مختل ساخته‌اند ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَسْتَمِعُونَ بِهِ » : حالی که ایشان به هنگام گوش فرا دادن داشتند و متلبّس به چه تمسخر و استهزائی در حق تو و قرآن بودند . « إِذْهُمْ نَجْوَیا » : آن گاه که آنان با هم درگوشی صحبت می‌کردند و نهانی سخنان زشتی می‌گفتند . واژه ( إِذْ ) ظرف زمان و بدل از ( إِذْ ) پیشین است . واژه ( نَجْوَیا ) جمع ( نَجِیّ ) است . مانند : قَتیل و قَتْلی ، جَریح و جَرْحی . به معنی : نجواکنندگان با یکدیگر . کلمه ( نَجْوی ) می‌تواند مصدر هم باشد . « مَسْحُوراً » : جادو شده . مراد دیوانه و دارای اختلال حواسّ است .‏

 

سوره إسراء آیه  48

متن آیه :

‏ انظُرْ کَیْفَ ضَرَبُواْ لَکَ الأَمْثَالَ فَضَلُّواْ فَلاَ یَسْتَطِیعْونَ سَبِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏بنگر چگونه برای تو مثلها می‌زنند و ( گاه کاهن ، گاه مجنون ، وقتی شاعر ، و زمانی ساحرت می‌گویند . ) از این رو آنان گمراه گشته و نمی‌توانند راهی ( به سوی حق ) پیدا کنند .‏

 

توضیحات :

‏« ضَرَبُوا لَکَ الأمْثَالَ » : برای تو مثلها می‌زنند . مراد نسبتهای دروغین همچون ساحر و شاعر و کاهن و مجنون و غیره است .‏

 

سوره إسراء آیه  49

متن آیه :

‏ وَقَالُواْ أَئِذَا کُنَّا عِظَاماً وَرُفَاتاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِیداً ‏

 

ترجمه :

‏و ( اینان و منکرانِ دیگر رستاخیز ) می‌گویند : آیا هنگامی که ما استخوانی ( پوسیده ) و تکّه‌هائی خشکیده ( و از هم پاشیده ) شدیم ، مگر دیگر باره آفرینش تازه‌ای خواهیم یافت ( و زندگی دوباره‌ای پیدا خواهیم کرد ؟ ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« عِظَاماً » : جمع عَظْم ، استخوانها . « رُفَاتاً » : درهم شکسته و از هم پراکنده . « خَلْقاً جَدِیداً » : آفرینش تازه . مخلوق نو و دوباره جان به پیکر دمیده ( نگا : رعد / 5 ، ابراهیم‌ / 19 ، یس‌ / 78 و 79 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  50

متن آیه :

‏ قُل کُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِیداً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : شما سنگ باشید ( که به هیچ وجه قابلیّت پذیرش حیات را ندارد ) و یا آهن باشید ( که از سنگ محکمتر است ) .‏

 

توضیحات :

‏« حَدِیداً » : آهن .‏

 

سوره إسراء آیه  51

متن آیه :

‏ أَوْ خَلْقاً مِّمَّا یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْ فَسَیَقُولُونَ مَن یُعِیدُنَا قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَیُنْغِضُونَ إِلَیْکَ رُؤُوسَهُمْ وَیَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن یَکُونَ قَرِیباً ‏

 

ترجمه :

‏یا این که ( جز آن دو ) چیز دیگری باشید که در نظرتان ( از اینها هم ) سخت‌تر است ( و از قابلیّت پذیرش حیات دورتر ، باز خدا می‌تواند به پیکرتان جان بدمد و به زندگی مجدّد بازگرداند . آنان شگفت‌زده ) خواهند گفت : چه کسی ما را باز می‌گرداند ؟ بگو : آن خدائی که نخستین بار شما را آفرید . پس از آن ، سرهایشان را به سویت ( به عنوان استهزاء ) تکان می‌دهند و می‌گویند : چه زمانی این ( معاد ) خواهد بود ؟ بگو : شاید که نزدیک باشد .‏

 

توضیحات :

‏« یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْ » : در نظرتان سخت‌تر و اصلاً قابلیّت پذیرش حیات را ندارند . « سَیُنْغِضُونَ » : تکان خواهند داد .‏

 

سوره إسراء آیه  52

متن آیه :

‏ یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏( این بازگشت به حیات مجدّد ) روزی خواهد بود که خدا شما را از گورهایتان ( برای گردهم‌آئی در محشر ) فرا می‌خواند و شما ( فرمان او را ) با حمد و سپاس پاسخ می‌گوئید و گمان می‌برید که ( در دنیا ) جز مدّت اندکی ماندگار نبوده‌اید .‏

 

توضیحات :

‏« تَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ » : پاسخگوی امر خدا ستایش‌کنان خواهید بود . یعنی با سرعت همچون مطیعان مؤمن و فرمانبردار از گورها سر برآورده و رهسپار میدان محشر می‌گردید . « إِن لَّبِثْتُمْ » : ماندگار نبوده‌اید . نمانده‌اید . مراد ماندن در دنیا یا در گور است .‏

 

سوره إسراء آیه  53

متن آیه :

‏ وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوّاً مُّبِیناً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) به بندگانم بگو : سخنی ( در گفتار و نوشتار خود ) بگویند که زیباترین ( و نیکوترین سخنها ) باشد . چرا که اهریمن ( به وسیله سخنهای زشت و ناشیرین ) در میان ایشان فساد و تباهی به راه می‌اندازد ، و بی‌گمان اهریمن ( از دیر باز ) دشمن آشکار انسان بوده است ( و پیوسته درصدد برآمده تا آتش جنگ را با افروزینه وسوسه شعله‌ور سازد ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَلَّتِی‌ » : عبارت و مقالتی را که . « یَنزَغُ » : تباهی به راه می‌اندازد . شما را برای انجام فساد و تباهی وسوسه می‌کند ( نگا : اعراف‌ / 200 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  54

متن آیه :

‏ رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ إِن یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ أَوْ إِن یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارتان از حال شما آگاه‌تر ( از هر کسی ) است ، اگر بخواهد ( به شما توفیق ایمان عطاء می‌کند ) و شما را مشمول رحمت خود قرار می‌دهد ، و اگر بخواهد ( با کفر و عصیان شما را می‌میراند و ) دچار عذابتان می‌گرداند .  ( ای محمّد ! ) ما تو را به عنوان وکیل ( ایمان آوردن ) ایشان ( و مراقب احوال آنان ) نفرستاده‌ایم ،  ( تا ملزم باشی حتماً آنان ایمان بیاورند . بلکه بر رسولان پیام باشد و بس ) .‏

 

توضیحات :

‏« وَکِیلاً » : واگذار و موکول به او . مراقب و محافظ . مراد این است که وظیفه پیغمبر و هر دعوت‌کننده‌ای ، تنها تبلیغ روشن و آشکار و تلاش لازم در امر دعوت به سوی حق است .‏

 

سوره إسراء آیه  55

متن آیه :

‏ وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُوراً ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارت از ( احوال همه ) مردمان و چیزهائی که در آسمانها و زمینند آگاه‌تر ( از هر کسی ) است ( و می‌داند چه کسانی را از میان توده مردم به پیغمبری برمی‌گزیند ) . ما برخی از پیغمبران را بر برخی دیگر برتری داده‌ایم ، و ( از جمله ) به داود زبور عطاء نموده‌ایم ( و او را بدان افتخار بخشیده و بالاتر از بعضی انبیاء قرار داده‌ایم . به تو نیز قرآن ارمغان کرده و خاتم و سرآمد همه پیغمبرانت ساخته‌ایم ) .‏

 

توضیحات :

‏« زَبُوراً » : نام کتاب آسمانی داود است ( نگا : نساء / 163 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  56

متن آیه :

‏ قُلِ ادْعُواْ الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنکُمْ وَلاَ تَحْوِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! به مشرکان ) بگو : کسانی را که به جز خدا ( شایسته پرستش ) می‌پندارید ( به هنگام بلا ، به کمک ) بخوانید ، امّا ( خواهید دید که ) نه توانائی دفع زیان و رفع بلا از شما را دارند ، و نه می‌توانند آن را دگرگون سازند ( و ناخوشیها را به خوشیها تبدیل کنند و یا این که از اندوه دردها بکاهند ) .‏

 

توضیحات :

‏« تَحْوِیلاً » : تغییر و تبدیل .‏

 

سوره إسراء آیه  57

متن آیه :

‏ أُولَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُوراً ‏

 

ترجمه :

‏آن کسانی را که به فریاد می‌خوانند ( و خداگونه‌هایشان می‌دانند ) آنان که از همه مقرّبترند ( به درگاه یزدان ، همچون عیسی و عُزَیر و فرشتگان ) برای تقرّب به پروردگارشان وسیله می‌جویند ( که طاعات و عبادات است ) و به رحمت خدا امیدوار و از عذاب او هراسناکند . چرا که عذاب پروردگارت ( چنان شدید است که ) باید از آن خویشتن را دور و برحذر داشت .‏

 

توضیحات :

‏« یَبْتَغُونَ » : می‌جویند . دنبال می‌کنند و می‌طلبند . « الْوَسیلَةَ » : چیزی که انسان را به اجر و پاداش خدا برساند و او را به خدا نزدیک گرداند که با انجام طاعات و ترک معاصی ممکن و مقدور است ( نگا : مائده‌ / 35 ) . « أَیُّهُمْ أَقْرَبُ » : آنان که به خدا نزدیکتر و در درگاه حق مقرّبترند . واژه ( أَیُّ ) بدل جزء از کلّ ضمیر واو در فعل ( یَبْتَغُونَ ) است . « مَحْذُوراً » : اسم مفعول است ، یعنی برحذر داشته شده و بیم داده شده از آن .‏

 

سوره إسراء آیه  58

متن آیه :

‏ وَإِن مَّن قَرْیَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِکُوهَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَاباً شَدِیداً کَانَ ذَلِک فِی الْکِتَابِ مَسْطُوراً ‏

 

ترجمه :

‏هر شهر و دیاری را ( که اهل آن ستمکار باشند ) پیش از روز قیامت ( به مجازات می‌رسانیم و ) نابودش می‌گردانیم ، یا ( اهالی ) آن را به عذاب سختی گرفتار می‌نمائیم . این ( مجازات دنیوی پیش از مجازات اخروی ) در کتاب ( الهی لوح محفوظ ) ثبت گردیده است ( و قلم قضا و قدر بر آن رفته است . پس قریشیان از این بترسند و بیشتر به دنبال کفر و ستم نروند ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِن مِّن قَرْیَةٍ » : آبادی و شهری وجود ندارد . واژه ( إِنْ ) حرف نفی ، و ( مِنْ ) بر عمومیّت مابعد خویش دلالت دارد . « قَرْیَةٍ » : هر آبادی و شهری از آبادیها و شهرهائی که ساکنان آنجا ستمگر و کافر و سرکش باشند ( نگا : اسراء / 16 ، کهف‌ / 59 ) . « الْکِتَابِ » : لوح محفوظ ( نگا : حدید / 22 ) . « مَسْطُوراً » : نوشته . ضبط و ثبت شده .‏

 

سوره إسراء آیه  59

متن آیه :

‏ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآیَاتِ إِلاَّ أَن کَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآیَاتِ إِلاَّ تَخْوِیفاً ‏

 

ترجمه :

‏( قریشیان می‌خواهند ، کوه صفا را طلا کنی ، و کوههای پیرامون ایشان را از میان برداری و غیره ) . چیزی ما را از انجام این معجزات ( مادی پیشنهادی ) باز نمی‌دارد ، مگر این که ( ما قبلاً چنین معجزاتی را بر دست پیغمبران پیشین انجام داده‌ایم ، و ) گذشتگان آنها را ( پس از مشاهده ) تکذیب کرده‌اند .  ( سنّت ما هم بر این رفته است که پس از نمودن معجزات مادی ، در صورت عدم پذیرش پیشنهادکنندگان ، آنان را هلاک سازیم . از جمله ) ما برای قوم ثمود شتر ( از سنگ به در آوردیم و ) به سویشان گسیل داشتیم که ( معجزه هویدا و شکّ‌زدا و ) روشنگری بود . امّا آنان نسبت بدان کفر ورزیدند ( و آن را از جانب خدا ندیدند و کُشتند . اصولاً برنامه ما این نیست که هر کسی معجزه‌ای پیشنهاد کند پیغمبر وقت تسلیم او گردد ) و ما معجزات را جز برای بیم دادن ( مردم و اتمام حجّت ) اجرا نمی‌سازیم .‏

 

توضیحات :

‏« أَن نُّرْسِلَ بِالآیَاتِ » : مراد معجزاتی است که قریش پیشنهاد می‌کردند و می‌خواستند ( نگا : اسراء / 90 - 93 ) . « مُبْصِرَةً » : روشنگر و شکّ‌برانداز . معجزه‌ای که هرکس درباره آن بیندیشد ، بینش به هم رساند و بصیرت پیدا کند . حال ناقه است . « ظَلَمُوا بِهَا » : به سبب باور نکردن به معجزه بودن آن شتر ، به خود ستم کردند . منکر آن شدند و در حق آن ستم کردند . « تَخْوِیفاً » : بیم دادن . مفعول‌له است .‏

 

سوره إسراء آیه  60

متن آیه :

‏ وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیَاناً کَبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏زمانی ( را به یاد آور ای پیغمبر که ) به تو گفتیم : پرودگارت احاطه کامل به مردم دارد و ( از وضع آنان کاملاً آگاه است . پس بیباکانه دعوت خود را برسان و بدان که ) ما دیداری را که ( در شب معراج ) برای تو میسّر کردیم و درخت نفرین شده ( زقّوم را که در ته دوزخ می‌روید و خوراک بزهکاران است و مذکور ) در قرآن ، جز وسیله آزمایش مردمان قرار نداده‌ایم . ما ایشان را ( با مخاوف دنیا و آخرت ) بیم می‌دهیم ، ولی چیزی بر آنان جز طغیان و عصیان فراوان نمی‌افزاید .‏

 

توضیحات :

‏« الرُّؤْیَا » : رؤیت . مشاهده و دیدار . مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت . « فِتْنَةً » : آزمایش . امتحان . « الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ » : درخت نفرین شده . مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ می‌روید ( نگا : صافّات‌ / 62 - 67 ، دخان‌ / 43 و 44 ) . علّت تسمیه آن بدین نام ، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است .‏

 

سوره إسراء آیه  61

متن آیه :

‏ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً ‏

 

ترجمه :

‏زمانی ( را یادآور شو ) که ما به فرشتگان گفتیم : برای آدم کرنش کنید . فرشتگان جملگی کرنش کردند مگر ابلیس ( که از جنّیان بود و در میان فرشتگان قرار داشت ، او که نمونه کامل استکبار بود ) گفت : آیا برای کسی کرنش کنم که او را از گِل آفریده‌ای‌ ؟  ( من که از آتشم ، بهتر از آدمم ! عالی برای دانی چگونه تعظیم کند ؟ ) .‏

 

توضیحات :

‏« خَلَقْتَ طِیناً » : او را از گِل آفریده‌ای ( نگا : اعراف‌ / 12 ) . واژه ( طیناً ) منصوب به نزع خافض است .‏

 

سوره إسراء آیه  62

متن آیه :

‏ قَالَ أَرَأَیْتَکَ هَذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إَلاَّ قَلِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏شیطان گفت : به من بگو که آیا این همان کسی است که او را بر من ترجیح و گرامی داشته‌ای‌ ؟ !  ( جای تعجّب است ) . اگر مرا تا روز قیامت زنده بداری ، فرزندان او را همگی جز اندکی ( با گمراهی ) نابود می‌گردانم ( و لگامِ وسوسه را به دهانشان می‌زنم و به جاده خطا و گناهشان می‌کشانم ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَرَأَیْتَکَ » : آیا ملاحظه کرده‌ای که چه کرده‌ای‌ ؟ مرا بگو . خبرم کن . « هذَا الَّذِی . . . » : ادات استفهامی محذوف و از سیاق کلام پیدا است . یعنی : هَلْ هذا هُوَ الَّذی . « لَأَحْْتَنِکَنَّ » : زیر چانه ایشان را افسار می‌بندم . لگام به دهانشان می‌زنم . با گمراهسازی نابودشان می‌گردانم و تباهشان می‌سازم .‏

 

سوره إسراء آیه  63

متن آیه :

‏ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُکُمْ جَزَاء مَّوْفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏خدا فرمود : برو !  ( تا روز رستاخیز به تو مهلت داده می‌شود و هرچه می‌خواهی بکن . آدمیزادگان از عقل و اراده برخوردارند ) کسانی که از ایشان از تو پیروی کنند ، دوزخ سزای شما ( اهریمن و آنان ) است و سزای فراوان و بی‌نقصانی است .‏

 

توضیحات :

‏« إِذْهَبْ » : برو . جنبه توهین و تحقیر را دارد . « جَزَآءً » : مفعول مطلق ( جَزَآؤُکُمْ ) یا فعل محذوفی است و تقدیر چنین است : تُجْزَوْنَ جَزآءً . « مَوْفُوراً » : فراوان . کامل و بی‌کم و کاست .‏

 

سوره إسراء آیه  64

متن آیه :

‏ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُوراً ‏

 

ترجمه :

‏و بترسان و خوار گردان با ندای ( دعوت به معصیت و وسوسه ) خود هرکسی از ایشان را که توانستی ، و لشکر سواره و پیاده خود را بر سرشان بشوران و بتازان ( و همه تلاش خویش را برای شکست دادن و گول زدن ایشان به کار گیر ) و در اموال آنان ( با تشویق و تحریکشان برای کسب آن از حرام و صرف آن در حرام ) و در اولاد ایشان ( با گول زدن اولیاء و رهنمود فرزندانشان به کفر و فساد در پرتو تربیت نادرستشان ) شرکت جوی ، و آنان را ( به نبودن حساب و کتاب و بهشت و دوزخ ، یا به شفاعت خدایان و بتان و بزرگواری خاندان و غیره ) وعده بده ( و بفریب ) ، و وعده شیطان به مردمان جز نیرنگ و گول نیست .‏

 

توضیحات :

‏« إِسْتَفْزِزْ » : از مصدر استفزاز به معنی : استخفاف و خوار داشتن . به هراس انداختن . بریدن کسی از حق و کشاندن او به سوی باطل . « بِصَوْتِکَ » : مراد وسوسه اغواگرانه و گمراهسازانه اهریمن است . « أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ » : بر آنان فریاد بزن و بتاز . مراد لشکرکشی است . « بِخَیْلِکَ » : خیل ، سواران . « رَجِلِکَ » : رَجِل ، پیاده . اسم جنس و به معنی پیادگان اهریمن ، اعوان و انصار و پیروان او است . « غُرُوراً » : نیرنگ . گول زدن و فریفتن . صفت مصدر محذوفی است و تقدیر آن چنین است : وَعْداً غُرُوراً .‏

 

سوره إسراء آیه  65

متن آیه :

‏ إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ وَکَفَى بِرَبِّکَ وَکِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان سلطه‌ای بر بندگان ( مخلص و مؤمن ) من نخواهی داشت ، و همین کافی است که ( ایشان در پناه خدایند و ) پروردگارت حافظ و پشتیبان ( این چنین بندگان ) است .‏

 

توضیحات :

‏« إِنَّ عِبَادِی . . . » :  ( نگا : حجر / 42 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  66

متن آیه :

‏ رَّبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً ‏

 

ترجمه :

‏پروردگارتان آن کسی است که کشتیها را در دریاها به حرکت در می‌آورد تا جویای رزق او ( شوید و از فضل و نعمتش برخوردار ) گردید . خداوند همیشه در حق شما ( بندگان ) مهربان بوده است .‏

 

توضیحات :

‏« یُزْجِی » : می‌راند . سوق می‌دهد . « الْفُلْکَ » : کشتیها ( نگا : بقره‌ / 164 ) . « مِن فَضْلِهِ » : از خیر و خوبی او .‏

 

سوره إسراء آیه  67

متن آیه :

‏ وَإِذَا مَسَّکُمُ الْضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَکَانَ الإِنْسَانُ کَفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که ناراحتیها در دریاها به شما می‌رسد ( و گرفتار طوفانها و امواج سهمگین می‌شوید و کشتی خویش را همچون پر کاهی در پهنه آبها می‌بینید ، وحشت می‌کنید و ) جز خدا همه کسانی از نظرتان ناپدید می‌گردند که ایشان را به فریاد می‌خوانید . امّا زمانی که خدا شما را ( از غرق شدن ) نجات داد و به خشکی رسانید ،  ( از یکتاپرستی ) روی می‌گردانید ( و انسانهای ناتوان و بتان بی‌جان را انباز یزدان جهان می‌سازید ) ، و اصولاً انسان بسیار ناسپاس است .‏

 

توضیحات :

‏« الضُّرُّ » : ناراحتیها و گرفتاریها . مشکلات و سختیها ( نگا : انعام‌ / 17 ، یونس‌ / 12 و 107 ) . « ضَلَّ » : گم شد . از ذهن محو و از نظر ناپدید گردید ) .‏

 

سوره إسراء آیه  68

متن آیه :

‏ أَفَأَمِنتُمْ أَن یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِباً ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ وَکِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏آیا شما ایمن از این هستید که خدا گوشه‌ای از خشکی را بشکافد و شما را در ( کام ) آن فرو برد ؟ یا این که طوفانی به سویتان روان دارد که باران سنگ بر شما بباراند و آن وقت حافظ و نگهبانی برای خود پیدا نکنید ؟‏

 

توضیحات :

‏« یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ البَرِّ » : شما را به گوشه‌ای از خشکی فرو برد . گوشه‌ای از خشکی را بشکافد و شما را همراه با آن در درون زمین دفن و ناپدید گرداند . واژه ( جانب ) مفعول‌به یا ظرف است . « حَاصِباً » : باران سنگ . طوفان بادی که سنگ از آن ببارد ( نگا : حجر / 74 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  69

متن آیه :

‏ أَمْ أَمِنتُمْ أَن یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَى فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفا مِّنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُم بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعاً ‏

 

ترجمه :

‏یا این که ایمن هستید از این که خداوند بار دیگر شما را ( نیازمند سفر دریا سازد و ) به دریا برگرداند و تندباد درهم شکننده‌ای به سویتان گسیل دارد ( و بر سرتان بگمارد ) تا شما را به سبب ناسپاسی ( و کفرتان نسبت به یزدان ) خودتان غرق گرداند ، و از آن به بعد کسی را نیابید که خونبهای شما را از ما بخواهد ( و در برابر آن ما را تعقیب و مورد پیگرد قرار دهد ) ؟‏

 

توضیحات :

‏« قَاصِفاً » : باد تند و درهم شکننده . مراد طوفان درهم شکننده کشتیها است . « بِمَا کَفَرْتُمْ » : به سبب ناسپاسی و کفرانتان . به علّت زندقه و کفرتان . « تَبِیعاً » : تعقیب کننده . خواهان خونبها . فعیل به معنی فاعل است .‏

 

سوره إسراء آیه  70

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏ما آدمیزادگان را ( با اعطاء عقل ، اراده ، اختیار ، نیروی پندار و گفتار و نوشتار ، قامت راست ، و غیره ) گرامی‌داشته‌ایم ، و آنان را در خشکی و دریا ( بر مرکبهای گوناگون ) حمل کرده‌ایم ، و از چیزهای پاکیزه و خوشمزه روزیشان نموده‌ایم ، و بر بسیاری از آفریدگان خود کاملاً برتریشان داده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« عَلَیا کَثِیرٍ » : مراد این است که خداوند انسان را جز بر فرشتگان بر همه مخلوقات اعم از جمادات و نباتات و حیوانات برتری داده است و با عطاء کردن چیزهائی بدو والاترش فرموده است .‏

 

سوره إسراء آیه  71

متن آیه :

‏ یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُوْلَئِکَ یَقْرَؤُونَ کِتَابَهُمْ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏روزی همه انسانها را همراه با نامه اعمالشان فرا می‌خوانیم . آن گاه هرکس نامه اعمالش به دست راستش داده شود ( جزو سعادتمندان است ) و آنان نامه اعمالشان را ( شادان و خندان ) می‌خوانند و کمترین ستمی بدیشان نخواهد شد .‏

 

توضیحات :

‏« أُنَاسٍ » : گروهی از مردم ( نگا : بقره‌ / 60 ، اعراف‌ / 82 و 160 ) . « بِإِمَامِهِمْ » : مراد از امام ، نامه اعمال ( نگا : کهف‌ / 49 ، یس‌ / 12 و 36 ، جاثیه‌ / 28 و 29 ) ، پیغمبران ( نگا : انبیاء / 73 ) ، کتابهای آسمانی ( نگا : هود / 17 ، احقاف‌ / 12 ) پیشوایان و رهبران راه یزدان ( نگا : فرقان‌ / 74 ، قصص‌ / 5 ) یا سردستگان و نشان دهندگان راه شیطان ( نگا : توبه‌ / 12 ، قصص‌ / 14 ) است . حرف باء به معنی ( مَعَ ) می‌باشد . « فَتِیلاً » : رشته نازکی که در شکاف هسته خرما قرار دارد و کنایه از چیز بسیار کم و ناچیز است ( نگا : نساء / 49 و 77 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  72

متن آیه :

‏ وَمَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏و هرکس در این ( جهان ) کور ( دل و گمراه ) باشد ، در آخرت کورتر و گمراه‌تر خواهد بود .  ( چرا که وجود اخروی انسان ، درخت روئیده از دانه زندگی دنیوی او است ) .‏

 

توضیحات :

‏« فِی هذِهِ » : در این دنیا . « أَعْمَیا » : واژه نخست صفت مشبّهه و به معنی کوردل ، یعنی کسی است که راه هدایت و واقعیّت را نبیند و آیات آفاق و انفس را نادیده گیرد . و واژه دوم می‌تواند باز هم صفت مشبّهه بوده و به همین معنی ، یا به معنی کورچشم و نابینا باشد ( نگا : اسراء / 97 ، طه‌ / 124 و 125 ) و یا این که اسم تفضیل و از عیوب درونی باشد ، یعنی کورتر و نابیناتر برانگیخته شود و راه بهشت و سعادت را نبیند ( نگا : تفسیر روح‌المعانی ، قاسمی ، سراج‌المنیر ) .‏

 

سوره إسراء آیه  73

متن آیه :

‏ وَإِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَإِذاً لاَّتَّخَذُوکَ خَلِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏نزدیک بود کافران ( با نیرنگهای گوناگون و نیروهای زر و زور ) تو را از ( حکم ) آنچه به تو وحی کرده‌ایم ( و قرآنش نامیده‌ایم ، دور و ) منصرف گردانند ( و فقراء را از پیش تو برانند ) تا ( در عمل ، حکم ) جز قرآن را به ما نسبت دهی ، و آن گاه تو را به دوستی گیرند ( و همدمی تو را بپذیرند ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِن کَادُوا » : نزدیک بود که . حرف ( إِنْ ) مخفّف ( إِنَّ ) است . « لَیَفْتِنُونَکَ » : باز دارند . تو را منحرف و منصرف سازند . « مِنَ الَّذِی أَوْحَیْنآ إِلَیْکَ » : از چیزی که به تو وحی کرده‌ایم . اشاره به این است که قریشیان از پیغمبر می‌خواستند که فقراء را از خود دور کند ، تا آنان در مجلس او حضور یابند ( نگا : انعام‌ / 52 و 53 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  74

متن آیه :

‏ وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏و اگر ما تو را استوار و پابرجای ( بر حق ) نمی‌داشتیم ، دور نبود که اندکی بدانان بگرائی .‏

 

توضیحات :

‏« لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ » : نزدیک بود که بدیشان اعتماد و به جانب ایشان میل کنی .‏

 

سوره إسراء آیه  75

متن آیه :

‏ إِذاً لَّأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیراً ‏

 

ترجمه :

‏( و اگر چنین می‌کردی ) در این صورت عذاب دنیا و عذاب آخرت ( تو ) را چندین برابر ( می‌ساختیم و ) به تو می‌چشاندیم ( چرا که گناه بزرگان بزرگ است ) . سپس در برابر ما یار و یاوری نمی‌یافتی ( تا عذاب ما را از تو به دور دارد ) .‏

 

توضیحات :

‏« ضِعْفَ » : دو چندان . چندین برابر . « ضِعْفَ الْحَیَاةِ » : تقدیر چنین است : عَذاباً ضِعْفاً فِی الْحَیَاةِ وَ عَذاباً ضِعْفاً فِی الْمَمَاتِ . یعنی ( عَذاباً ) موصوف و ( ضِعْفاً ) صفت بوده است . سپس موصوف حذف گردیده و صفت به جای آن نشسته است و در مقام نیابت به واژه بعد از خود اضافه گشته است .‏

 

سوره إسراء آیه  76

متن آیه :

‏ وَإِن کَادُواْ لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الأَرْضِ لِیُخْرِجوکَ مِنْهَا وَإِذاً لاَّ یَلْبَثُونَ خِلافَکَ إِلاَّ قَلِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏( کفّار مکّه با نقشه‌ها و توطئه‌های گوناگون خواستند در تو نفوذ کنند ) و نزدیک بود آنان تو را از سرزمین ( مکّه ) برکنند ( و محیط آن را برایت غیرقابل تحمّل کرده ) تا تو را از آنجا بیرون کنند .  ( اگر آنان چنین می‌کردند ) در این صورت بعد از تو جز مدّت کوتاهی نمی‌ماندند .‏

 

توضیحات :

‏« لَیَسْتَفِزُّوَنَکَ » :  ( نگا : إسراء / 64 ) . « إِذاً لا یَلْبَثُونَ » : در این صورت باقی و برجای نمی‌ماندند . البتّه قریشیان عاقبت چنین کردند و سران ایشان هیجده ماه بعد از هجرت پیغمبر به مدینه در جنگ بدر کشته شدند و سرانجام با فتح مکّه بساط کفّار مکّه برچیده شد .‏

 

سوره إسراء آیه  77

متن آیه :

‏ سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏( تنها در دفاع از تو چنین نبوده است . بلکه این ) شیوه ما در ( دفاع از همه ) پیغمبرانی بوده است که پیش از تو فرستاده‌ایم ( و اقوام ایشان ، آنان را کشته یا از میان خود رانده‌اند و بدین وسیله درِ سعادت را بر روی خود بسته‌اند و از رحمت الهی محروم گشته‌اند ) و تغییر و تبدیلی در شیوه ما نخواهی‌دید ( و کسی را نخواهی یافت که بتواند سنّت ما را دگرگون سازد ) .‏

 

توضیحات :

‏« سُنَّةَ » : شیوه . روش . منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین است : کَسُنَّةِ . یا این که مفعول مطلق فعل محذوفی است و در اصل چنین است : سَنَنّا بِکَ سُنَّةَ . « تَحْویلاً » : تغییر و تبدیل .‏

 

سوره إسراء آیه  78

متن آیه :

‏ أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُوداً ‏

 

ترجمه :

‏نماز را چنان که باید بخوان به هنگام زوال آفتاب ( از نصف‌النهار ، که آغاز نماز ظهر است و امتداد آن وقت نماز عصر را نیز دربر می‌گیرد ) تا تاریکی شب ( که آغاز نماز مغرب است و امتداد آن وقت نماز عشاء را نیز در برگرفته و با طلوع فجر پایان می‌پذیرد ) ، و نماز صبح را ( در فاصله طلوع فجر تا طلوع آفتاب ) بخوان . بی‌گمان نماز صبح ( توسّط فرشتگان شب و فرشتگان روز ) بازدید می‌گردد .‏

 

توضیحات :

‏« دُلُوکِ » : زوال خورشید از نصف‌النهار . « غَسَقِ » : ظلمت . تاریکی . « غَسَقِ الَّیْلِ » : تاریکی شب . مراد از آن از اوّل شب تا پایان آن است ( نگا : طه‌ / 130 ، ِ / 39 ) . « قُرْءَانَ » : مراد نماز صبح است . از آنجا که خواندن قرآن یعنی فاتحه رکن مهمّ نماز و در آن تصریح شده است ، از راه تسمیه کلّ به اسم جزء ، قرآن نامیده شده است . نصب آن به خاطر عطف بر ( الصَّلاةَ ) بوده یا این که اغراء است و تقدیر چنین است : إِلْزَمْ قُرْءَانَ الْفَجْرِ . « مَشْهُوداً » : دیده شدنی است . مورد بازدید قرار می‌گیرد . یعنی فرشتگان مأمور بر انسان آن را می‌بینند و به هنگام تعویض کشیک در دیوان الهی بر آن گواهی می‌دهند .‏

 

سوره إسراء آیه  79

متن آیه :

‏ وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً ‏

 

ترجمه :

‏در پاسی از شب از خواب برخیز و در آن نماز تهجّد بخوان ، این یک فریضه اضافی ( و افزون بر نمازهای پنجگانه ) برای تو است . باشد که ( در پرتو این عمل ) خداوند تو را به مقام ستوده‌ای ( و مکان برجسته‌ای در دنیا و آخرت که موجب ستایش همگان باشد ) برساند ( و مقام شفاعت کبری را به تو ارمغان دارد ) .‏

 

توضیحات :

‏« فَتَهَجَّدْ » : تهجّد از ( هجود ) به معنی به خواب رفتن است . لیکن در باب تفعّل معنی سلب را می‌رساند ، یعنی ترک خوابیدن . مانند واژه‌های ( تأثُّم ) و ( تحنُّث ) . برخی هم آن را از اضداد شمرده‌اند و به معنی بیدار شدن و ماندن دانسته‌اند . نماز شب گزاردن . « بِهِ » : حرف ( ب ) به معنی ( فی ) و مرجع ضمیر ( الَّیْل ) است . یعنی : در شب . یا این که مرجع ضمیر ( بَعْض ) مفهوم از ( مِن ) یا ( قُرْءَانَ ) مجرّد از اضافه است . یعنی : در برخی از شب ، یا این که : نماز تهجّد را با تلاوت قرآن به جای آور . « نافِلَةً » : عبادت زائد بر نمازهای پنجگانه . مراد نماز تهجّد است که برای پیغمبر اسلام واجب بوده و برای پیروانش سنّت است . مفعول‌به ( تهجّد ) و یا این که حال ذوالحال محذوف ( صَلاة ) است . « مَقَاماً مَّحْمُوداً » : هرگونه منزلت والا و مقام بالائی که ستایش همگان را برانگیزد . برخی گفته‌اند مراد مقام شفاعت کبری است که در آن رسول اکرم از پروردگار تمنّا و تقاضا می‌نمایند که دادگاهیِ مردمان را با لطف و کرم خود آغاز فرمایند .‏

 

سوره إسراء آیه  80

متن آیه :

‏ وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَاناً نَّصِیراً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : پروردگارا ! مرا صادقانه ( به هر کاری ) وارد کن ، و صادقانه ( از آن ) بیرون آور ،  ( و چنان کن که خطّ اصلی من در آغاز و انجام همه‌چیز ، راستی و درستی باشد ) ، و از جانب خود قدرتی به من عطاء فرما که ( در امر حکومت بر دوستان و اظهار حجّت در برابر دشمنان ، برایم ) یار و مددکار باشد .‏

 

توضیحات :

‏« مُدْخَلَ » : مصدر میمی و به معنی إدخال ، یعنی وارد گرداندن است . « مُخْرَجَ » : مصدر میمی و به معنی إخراج ، یعنی بیرون گرداندن است . « مُدْخَلَ صِدِقٍ وَ مُخْرَجَ صِدْقٍ » : مراد آغازیدن و پایان بخشیدن زیبا و صادقانه جملگی کارهای دنیوی و اخروی‌است . « سُلْطَاناً » : سلطه و قدرت . دلیل و حجّت .‏

 

سوره إسراء آیه  81

متن آیه :

‏ وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً ‏

 

ترجمه :

‏و ( مشرکان را بترسان و بدیشان ) بگو : حق فرا رسیده است ( که یکتاپرستی و آئین آسمانی و دادگری است ) و باطل از میان رفته و نابود گشته است ( که چندتا پرستی و آئین تباه و ستمگری است ) . اصولاً باطل همیشه از میان رفتنی و نابود شدنی است ( و سرانجام پیروزی از آن حق و حقیقت بوده و هست ) .‏

 

توضیحات :

‏« زَهَقَ » : زائل شد و نابود گردید . بیرون شد و رفت . « زَهُوقاً » : زائل و باطل . صیغه مبالغه و به معنی چیزی است که به طور کامل محو و نابود می‌گردد و میدان را هرچه زودتر خالی می‌کند .‏

 

سوره إسراء آیه  82

متن آیه :

‏ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَاراً ‏

 

ترجمه :

‏( حق چگونه نیرومند و پیروز نمی‌گردد ؟ وقتی که ) ما آیاتی از قرآن را فرو می‌فرستیم که مایه بهبودی ( دلها از بیماریهای نادانی و گمراهی ، و پاک‌سازی درونها از کثافات هوی و هوس و تنگ‌چشمی و آزمندی و تباهی ) و رحمت مؤمنان ( به سبب در برداشتن ایمان و رهنمودهای پرخیر و برکت یزدان ) است ، ولی بر ستمگران ( کافر ، به سبب ستیز با نور حق و داشتن روح طغیان ) جز زیان نمی‌افزاید .‏

 

توضیحات :

‏« شِفَآءٌ » : بهبودی از بیمارهای فکری و اخلاقی فرد و جامعه . مراد مرحله پاک‌سازی یا به اصطلاح عرفاء مقام تخلیه است . « رَحْمَةٌ » : رحمت یزدان به بندگان ، بر اثر شکفتن گُل ایمان در پرتو آیات قرآن . مراد مرحله نوسازی یا به اصطلاح عرفاء مقام تحلیه است .‏

 

سوره إسراء آیه  83

متن آیه :

‏ وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَؤُوساً ‏

 

ترجمه :

‏( از جمله اخلاق فرد بی‌ایمان ، یکی این است که ) هنگامی که به انسان ( بی‌ایمان ) نعمت می‌بخشیم ( و او را از ثروت و قدرت و سلامت و امنیّت برخوردار می‌سازیم ، مسرور و مغرور می‌گردد و از طاعت و عبادت و شکر نعمت ) روگردان می‌شود ( و در وقت رسیدن به نوا ) خویشتن را ( از بندگی ما ) به دور می‌دارد و تکبّر می‌ورزد .  ( انگار ما را نمی‌شناسد و به ما کاری و نیازی ندارد ) . و هنگامی که شر و بلا گریبانگیر او گردید ( و تنگدستی و بیماری و ناامنی وی را فرا گرفت ) بسیار مأیوس و ناامید می‌گردد ( و می‌پندارد که دیگر درهای رزق و روزی بر او بسته است و هرگز روی خیر و خوشی نخواهد دید ) .‏

 

توضیحات :

‏« أعْرَضَ » : از شکر نعمت منصرف و از طاعت و عبادت روگردان می‌شود . « نَأَیا بِجَانِبِهِ » : خویشتن را از یاد منعم اصلی به دور می‌کند . شانه‌های خود را بالا می‌اندازد و تکبّر می‌ورزد . « یَئُوساً » : بسیار مأیوس و دلتنگ و ناشکیبا ( نگا : هود / 9 - 11 ) . مراد این است که کافران ، هم در برابر خوشیها و هم در برابر سختیها خود را گم می‌کنند . در حال نوا مست و مغرور ، و در وقت بلا پست و زبون می‌گردند . هر چند که در حالت یأس پرده‌های غفلت از روی فطرت کنار می‌روند و کافران بالإجبار به درگاه خدا روی می‌آورند و خالصانه رفع مشکلات را از قادر متعال درخواست می‌نمایند ، امّا این توجّه اضطراری مایه افتخاری و دلیل بیداری حقیقی آنان نمی‌باشد . چرا که به محض رفع مشکلات و رهائی از طوفان حوادث ، خودخواهیها و سرکشیها از ایشان سرمی‌زند و تغییرجهت می‌دهند ( نگا : یونس / 12 و 22 و 23 ، اسراء / 67 ، عنکبوت‌ / 65 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  84

متن آیه :

‏ قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : هر کسی برابر روش خود کار می‌کند ( و طریقه خویش را در پیش می‌گیرد ) و پروردگارتان بهتر ( از همگان ) می‌داند که چه کسی راهش درست‌تر ( از راه دیگری بوده و راسترو کدام و گمراه کدام ) است .‏

 

توضیحات :

‏« شَاکِلَة » : طریقه و شیوه . رویّه و روش . هرگونه عادت و مکتب و مذهبی که به انسان جهت می‌دهد .‏

 

سوره إسراء آیه  85

متن آیه :

‏ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏از تو ( ای محمّد ! ) درباره روح می‌پرسند ( که چیست ) . بگو : روح چیزی است که تنها پروردگارم از آن آگاه است ( و خلقتی اسرارآمیز و ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اعجوبه جهان آفرینش است . بنابراین جای شگفت نیست اگر به حقیقت روح پی نبرید ) . چرا که جز دانش اندکی به شما داده نشده است ،  ( و علم شما انسانها با توجّه به گستره کلّ جهان و علم لایتناهی خداوند سبحان ، قطره به دریا هم نیست ) .‏

 

توضیحات :

‏« الرُّوحِ » : روح آدمی . جان . مراد آفریده‌ای از آفریدگان خدا است که ساختمان و ماهیّت آن فراتر از ساختمان و ماهیّت جهان ماده است و غیبی از غیوب الهی است و حقیقت آن بر ما روشن نیست . برخی با توجّه به آیه‌های ماقبل و مابعد این آیه ، واژه روح را قرآن معنی می‌کنند . چرا که قرآن معجزه جاویدان و نادره ناشناخته جهان ، در قالب الفاظ و عباراتی نیست که انس و جنّ بتوانند از آن تقلید کنند و همسان آن را بسازند . بلکه چگونگی آن سرّی از اسرار است ( نگا : غافر / 15 ، شوری‌ / 52 ) . « أَمْرِ » : جمع آن امور است ، یعنی : کاروبار . « مِنْ أَمْرِ رَبّی‌ » : چیزی است که تنها خدایم از آن آگاه است ، و رازی است که در حیطه علم آفریدگارم است و بس .‏

 

سوره إسراء آیه  86

متن آیه :

‏ وَلَئِن شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنَا وَکِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏اگر ما بخواهیم آنچه را که ( از قرآن ) به تو وحی کرده‌ایم ، از تو بازپس می‌گیریم ( و از درون دلها و لابلای کتابها محو می‌گردانیم ) آن گاه کسی را نخواهی یافت که در این رابطه علیه ما از تو دفاع کند ( و در حفظ قرآن یا برگشت آن بکوشد ) .‏

 

توضیحات :

‏« بِالَّذِی‌ » : حرف ( ب ) برای تعدّیه ، و به کاربردن موصول مختصّ ( الَّذی ) به جای موصول مشترک ( ما ) برای بیان اهمّیّت و عظمت قرآن است . « بِهِ » : در این رابطه که بازپس گرفتن قرآن است . « وَکِیلاً » : ملتزم . متعهّد . حافظ و نگهدار . مراد کسی است که تضمین حفظ قرآن یا اعادت آن کند .‏

 

سوره إسراء آیه  87

متن آیه :

‏ إِلاَّ رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ إِنَّ فَضْلَهُ کَانَ عَلَیْکَ کَبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏لیکن به خاطر رحمت پروردگارت ( که شامل حال تو است ، آن را برجای می‌داریم و این ارمغان را بازپس نمی‌گیریم ) . واقعاً کرم بزرگی خدا در حق تو داشته است ( که قرآن را برای تو ارسال و تو را خاتم‌الأنبیاء نموده است ، و با حفاظت از قرآن آئین تو را جاویدان کرده است ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِلاّ رَحْمَةً . . . » : استثناء منقطع است و ( إِلاّ ) معنی ( لکِن ) دارد . برخی ( رَحْمَةً ) را مفعول‌له دانسته‌اند . « فَضْلَهُ » : خیر و خوبی . کرم و نیکی .‏

 

سوره إسراء آیه  88

متن آیه :

‏ قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : اگر همه مردمان و جملگی پریان گرد آیند و متّفق شوند بر این که همچون این قرآن را ( با این شیوه‌های دلربا و معانی زیبا بسازند و ) بیاورند ، نمی‌توانند مانند آن را بیاورند و ارائه دهند ، هرچند هم برخی از ایشان پشتیبان و مددکار برخی دیگر شوند ( چرا که قرآن کلام یزدان و معجزه جاویدان آفریدگار است و هرگز از معلومات محدود آفریدگان چنین چیزی ساخته نیست ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِجْتَمَعَتْ » : گرد آیند . اتّحاد و اتّفاق حاصل کنند . « ظَهِیراً » : پشتیبان . کمک‌کننده ( نگا : تحریم‌ / 4 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  89

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کُفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏ما در این قرآن ، هر نوع مثلی را برای مردم ، به شیوه‌های گوناگون بارها بیان داشته‌ایم ، ولی بیشتر مردم جز انکار ( حق ، و نادیده گرفتن دلائل هدایت ، و تکذیب خدا و رسول ، چیزی قبول نمی‌کنند و ) نمی‌پذیرند .‏

 

توضیحات :

‏« صَرَّفْنَا » : با شیوه‌های گوناگون بیان داشته‌ایم . انواع مختلف استدلال برحق را به صورتهای گوناگون تکرار کرده‌ایم ( نگا : إسراء / 41 ) . « مِن کُلِّ مَثَلٍ » : معانی نمونه‌ای که در زیبائی و گیرائی به مثل می‌مانند . با وجوه مختلف و شیوه‌های گوناگون . « کُفُوراً » : کفر . انکار حق . ناشکری و ناسپاسی .‏

 

سوره إسراء آیه  90

متن آیه :

‏ وَقَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ یَنبُوعاً ‏

 

ترجمه :

‏و ( هنگامی که کافران مکّه در برابر اعجاز قرآن و دلائل روشن آن درمانده و مبهوت شدند ) گفتند : ما هرگز به تو ایمان نمی‌آوریم ، مگر این که از زمین ( خشک و سوزان مکّه ) چشمه‌ای برای ما بیرون جوشانی ( که آب آن دائم و روان باشد ) .‏

 

توضیحات :

‏« تَفْجُرَ » : برجوشانی . بیرون دمانی . « یَنبُوعاً » : چشمه‌ای که آب آن فوّاره کند و بیرون دمد .‏

 

سوره إسراء آیه  91

متن آیه :

‏ أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیراً ‏

 

ترجمه :

‏یا این که باغی از درختان خرما و انگور ( در مکّه ) داشته باشی و رودبارها و جویبارهای فراوان در آن روان گردانی .‏

 

توضیحات :

‏« جَنَّةٌ » : باغ پردرخت . « تَفْجِیراً » : سخت برجوشاندن و روان کردن . این واژه معنی تکثیر دارد ؛ نه تعدّیه .‏

 

سوره إسراء آیه  92

متن آیه :

‏ أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفاً أَوْ تَأْتِیَ بِاللّهِ وَالْمَلآئِکَةِ قَبِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏یا آسمان را تکّه‌تکّه بر سر ما فرود آری همان گونه که می‌پنداری ( و می‌گوئی که خدا ما را بیم داده است ) و یا این که خدا و فرشتگان را بیاوری و با ما رویاروی گردانی .‏

 

توضیحات :

‏« زَعَمْتَ » : گمان برده‌ای . ادّعاء کرده‌ای ( نگا : سبأ / 22 ) . « کِسَفاً » : قطعه قطعه . تکّه‌تکّه . جمع کِسْفَة به معنی و وزن قِطْعَة . حال است . « قَبِیلاً » : مقابل و رویارو . فعیل به معنی مُفاعل ، مانند عَشیر به معنی مُعاشِر است . می‌توان معنی کفیل و ضامن و متضمّن و شاهد و گواه نیز از آن استنباط کرد . گروه و جماعتی از مردم ( نگا : انعام‌ / 111 ) . « تَأْتِیَ بِاللهِ وَ الْمَلآئِکَةِ قَبِیلاً » : خدا و فرشتگان را با ما رودررو گردانی . خدا و فرشتگان را بر پندار خود شاهد کنی . خدا را حاضر و فرشتگان را گروه گروه به پیش ما بیاوری . واژه ( قَبِیلاً ) حال از خدا و فرشتگان ، یا تنها از فرشتگان است .‏

 

سوره إسراء آیه  93

متن آیه :

‏ أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَاباً نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنتُ إَلاَّ بَشَراً رَّسُولاً ‏

 

ترجمه :

‏یا این که سرای بزرگ زرنگاری داشته باشی ، و یا این که به سوی آسمان بالا روی ، و تنها به بالا رفتنت از آسمان هم ایمان نمی‌آوریم مگر این که کتابی همراه خود برایمان بیاوری که آن را بخوانیم ( و ببینیم که از جانب خدا در آن نوشته شده است که تو فرستاده پروردگار می‌باشی ) . بگو : پروردگار من منزّه است ( از آن که کسی بدو فرمان دهد ، یا این که در قدرت او شریک گردد ) . مگر من جز انسان فرستاده‌ای ( از سوی یزدان برای رهنمود مردمان ) هستم‌ ؟  ( معجزه در دست خدا است‌ ؛ نه من ) .‏

 

توضیحات :

‏« زُخْرُفٍ » : پرنقش و نگار . مراد کاخ زرنگار و منقش به زیور و زینت است . « تَرْقَیا » : بالا روی . صعود کنی .‏

 

سوره إسراء آیه  94

متن آیه :

‏ وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى إِلاَّ أَن قَالُواْ أَبَعَثَ اللّهُ بَشَراً رَّسُولاً ‏

 

ترجمه :

‏تنها چیزی که مانع ایمان آوردن مردمان بعد از نزول هدایت ( وحی آسمانی ) برای ایشان شد ، این است که می‌گویند : آیا خداوند انسانی را به عنوان پیغمبر فرستاده است‌ ؟ !  ( فرشتگان افلاکی سزاوار این مقام بزرگ رسالتند ؛ نه انسانهای خاکی ) .‏

 

توضیحات :

‏« وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ . . . » : تنها مانع ایمان مردمان همین بهانه‌جوئی بوده است . این تعبیر دلیلِ بر انحصار نیست و بلکه برای تأکید و بیان اهمّیّت موضوع است . « أَبَعَثَ اللهُ بَشَراً رَّسُولاً » : مراد این است که اهل مکّه منکر این بودند که انسانی به مقام نبوّت برسد و پیغمبر گردد ( نگا : أنعام‌ / 91 ، هود / 27 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  95

متن آیه :

‏ قُل لَّوْ کَانَ فِی الأَرْضِ مَلآئِکَةٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنَا عَلَیْهِم مِّنَ السَّمَاءِ مَلَکاً رَّسُولاً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : اگر در زمین ( به جای انسانها ) فرشتگانی مستقرّ و در آن راه می‌رفتند ، ما از آسمان ( از جنس خودشان ) فرشته‌ای را به عنوان پیغمبر به سویشان می‌فرستادیم ( چرا که رهبر باید از جنس پیروان خود باشد ) .‏

 

توضیحات :

‏« مُطْمَئِنِّینَ »  : جمع مطمئن ، آرمیده . مراد ساکن و مستقرّ است . حال است .‏

 

سوره إسراء آیه  96

متن آیه :

‏ قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : کافی است که خدا میان من و شما گواه باشد . بی‌گمان او از ( حال ) بندگانش بسیار آگاه ،  ( و نسبت به کارشان ) بس بینا است ( و لذا می‌داند که من فرمان او را به شما رسانده‌ام و این شما هستید که از پذیرش حق لجوجانه سر باز می‌زنید ) .‏

 

توضیحات :

‏« شَهِیداً » : گواه . یعنی گواه بر صدق من و عناد با حق شما .‏

 

سوره إسراء آیه  97

متن آیه :

‏ وَمَن یَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیَاء مِن دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَبُکْماً وَصُمّاً مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِیراً ‏

 

ترجمه :

‏خدا هر کس را ( به سبب ایمان به پروردگار و پیغمبرش و کتاب آسمانی قرآن ) رهنمود کند ، راهیاب او است ، و هرکس را ( به سبب سوء اختیار و فرو رفتن در گناهان و سرکشی از قوانین آفریدگار ) گمراه سازد ، جز خدا دوستان و مددکارانی برای چنین کسانی نخواهی یافت ( تا دست آنان را بگیرند و به سوی حق برگردانند و از کیفر و عذاب آخرت رستگارشان گردانند ) و ما در روز رستاخیز ایشان را بر روی رخساره ( کشانده و ) کور و لال و کر ( از گورها ) جمع می‌گردانیم ( و به صحرای محشر گسیل می‌داریم . به گونه‌ای که بر اثر پریشانی حال چشمانشان نمی‌بیند و گوشهایشان نمی‌شنود و زبانهایشان قادر به تکلّم نمی‌باشد ) . جایگاهشان دوزخ خواهد بود . هر زمان که زبانه آتش ( به سبب سوختن گوشت و استخوان ایشان ) فروکش کند ،  ( با تجدید گوشت و استخوانشان ) بر زبانه آتششان می‌افزائیم .‏

 

توضیحات :

‏« أوْلِیَآء » : کمک‌کنندگان . یاران . « عَلَیا وُجُوهِهِمْ » : بر روی چهره و رخساره‌هایشان ( نگا : فرقان / 34 ، قمر / 48 ) . « عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمّاً » : کوران و لالان و کران . این امر در اوائل زنده‌گرداندن دوباره و سر برآوردن از گورها است که به سبب سرگشتگی و پریشانی ، حواسّ ایشان از کار می‌افتد . ولی بعدها پرده‌های سرگردانی به کنار زده می‌شود و اهوال قیامت را می‌بینند ( نگا : کهف‌ / 53 ، شوری‌ / 45 ، ِ / 22 ) . « خَبَتْ » : آتش فروکش کرد . از شعله افتاد . از ماده ( خبو ) . « سَعیراً » : شعله‌ور . فروزان ( نگا : نساء / 55 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  98

متن آیه :

‏ ذَلِکَ جَزَآؤُهُم بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِآیَاتِنَا وَقَالُواْ أَئِذَا کُنَّا عِظَاماً وَرُفَاتاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِیداً ‏

 

ترجمه :

‏این ( عذاب مضاعف و جاویدان ) کیفرشان بدان خاطر است که آیه‌های ( قرآنی و ادلّه جهانیِ ) ما را انکار می‌نمایند و می‌گویند : آیا زمانی که استخوانهائی شدیم و فرسودیم ، مگر می‌شود که ( دوباره زنده گردیم و ) آفرینش تازه‌ای پیدا کنیم‌ ؟ !‏

 

توضیحات :

‏« بِأَنَّهُمْ » : به خاطر این که ایشان . « عِظَاماً » : استخوانهائی . « رُفَاتاً » : درهم شکسته و از هم پراکنده ( نگا : اسراء / 49 ) . « لَمَبْعُوثُونَ » :  ( نگا : أنعام‌ / 29 ، هود / 7 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  99

متن آیه :

‏ أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إَلاَّ کُفُوراً ‏

 

ترجمه :

‏آیا نمی‌نگرند که خدائی که ( بدون نمونه و مُدِل قبلی ) آسمانها و زمین را آفریده است ، توانا است بر این که پس از مردن ( بار دیگر ) همچون ایشان را بیافریند ( و به زندگی دوباره عودت دهد ؟ بلی که می‌تواند ) ولی برای آنان سرآمدی تعیین نموده است که گمانی در آن نیست و ( با فرارسیدن آن زمان که قیامت نام دارد همگان را زنده می‌گرداند و به صحرای محشر گسیل می‌دارد . این سرآمد قطعی است ) امّا ستمگران جز کفر و انکار را پذیرا نمی‌باشند .‏

 

توضیحات :

‏« مِثْلَهُمْ » : همانند ایشان . عین خودشان . یعنی خدائی که نخستین بار انسانها را از نیستی به هستی آورده است ، دوباره می‌تواند روح به پیکرشان بدمد و اجساد ایشان را زنده گرداند . « أَجَلاً » : مراد سرآمد دوران برزخ و سرآغاز قیامت است .‏

 

سوره إسراء آیه  100

متن آیه :

‏ قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذاً لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الإِنفَاقِ وَکَانَ الإنسَانُ قَتُوراً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : اگر شما مالک خزینه‌های نعمت پروردگارم بودید ( و صاحب همه جهان می‌گشتید ) باز هم از ترس فقر بخل می‌ورزیدید ، چرا که انسان طبعاً موجود بخیلی است .‏

 

توضیحات :

‏« رَحْمَةِ » : مراد نعمت است که از رحمت سرچشمه می‌گیرد . یا مراد چیزی است که سبب رحمت خدا است . از قبیل : دریافت کتاب و افتخار نبوّت . چرا که کافران به سبب تنگ‌نظری روا نمی‌دیدند که موهبت نبوّت به انسانی چون محمّد ( ص ) داده شود . « لاَمْسَکْتُمْ » : بخل می‌ورزیدید . از بذل و بخشش دست نگاه می‌داشتید . کلمه مُمْسِک ، به معنی بخیل ، از همین ماده است . « الإِنفَاقِ » : مراد فقر و تنگدستی است . « قَتُوراً » : بسیار بخیل و تنگ‌نظر .‏

 

سوره إسراء آیه  101

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى تِسْعَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ فَاسْأَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ إِذْ جَاءهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَونُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا مُوسَى مَسْحُوراً ‏

 

ترجمه :

‏( اگر بدین کافران معجزه‌های پیشنهادیشان نموده شود ، به سبب ستیزه با حق باعث ایمان آنان نمی‌گردد . چرا که ) ما به موسی نُه تا معجزه روشن دادیم ( و با وجود آن ایمان نیاوردند ) . از بنی‌‌اسرائیل ( هم‌عصر خود که اسلام را پذیرفته‌اند ) بپرس ، بدان گاه که موسی به سویشان آمد ( میان او و فرعون چه گذشت ) . فرعون به موسی گفت : ای موسی ! من معتقدم که تو دیوانه‌ای .‏

 

توضیحات :

‏« تِسْعَ ءَایَاتٍ » : نُه معجزه . شاید مراد از عدد نُه ، کثرت باشد ، چرا که در خود قرآن معجزات فراوانی برای حضرت موسی ذکر شده است ( نگا : بقره / 57 و 60 ، اعراف / 108 و 117 و 130 و 133 و 171 ، نمل‌ / 10 ، طه / 20 - 22 ، شعراء / 63 ) . اگر هم مراد عدد محدود نُه باشد ، معجزاتی مورد نظر است که در ارتباط با فرعون و فرعونیان صورت گرفته است‌ ؛ نه آنهائی که در ارتباط با خود بنی‌اسرائیل‌است ( نگا : نمل‌ / 12 ) . برخی آیات نه‌گانه را به معنی فرمانهای نه‌گانه دانسته‌اند که به پرهیز از این چیزها دستور می‌دهند : شرک ، زنا ، کشتن بی‌گناه ، دزدی ، جادوگری ، رباخواری ، بی‌گناه را گرفتار امراءکردن و به کشتن دادن ، زنان پاکدامن را تهمت زدن ، تعدّی یهودیان از مراسم خاصّ شنبه . « فَاسْأَلْ بَنِی إِسْرَآئِیلَ » : از بنی‌اسرائیل برای روشنگری دیگران و گواهی بر صدق گفتار خود بپرس . مراد از بنی‌اسرائیل ، کسانی است که مسلمان شده بودند و از تورات اطّلاع داشتند . « مَسْحُوراً » : جادو شده و دیوانه ( نگا : شعراء / 27 ) . ساحر و جادوگر ( نگا : اعراف‌ / 132 ) .‏

 

سوره إسراء آیه  102

متن آیه :

‏ قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا فِرْعَونُ مَثْبُوراً ‏

 

ترجمه :

‏( موسی به فرعون ) گفت : تو که ( خوب ) می‌دانی که این معجزه‌های روشنی‌بخش ( و دلائل واضح ) را جز صاحب آسمانها و زمین نفرستاده است ( و تو کاملاً آگاهانه حقائق را انکار می‌کنی ) و من معتقدم که تو ای فرعون !  ( از حق روگردانی و سرانجام اگر از سرکشی خود برنگردی ) هلاک می‌گردی .‏

 

توضیحات :

‏« بَصَآئِرَ » : دلائل آشکاری که مردمان در پرتو آن راه حق را پیدا کنند و برای پیمودن جاده سعادت بصیرت و بینش پیدا می‌کنند ( نگا : انعام‌ / 104 ، اعراف / 203 ) . حال واژه ( هؤُلآءِ ) است . « مَثْبُوراً » : نابود . هلاک شده . رویگردان از حق .‏

 

سوره إسراء آیه  103

متن آیه :

‏ فَأَرَادَ أَن یَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِیعاً ‏

 

ترجمه :

‏( فرعون بر سرکشی خود افزود و ) خواست که ( موسی و پیروانش ) جملگی را از سرزمین ( مصر ) بردارد ( و ایشان را ریشه‌کن سازد ) . پس ما فرعون و همه فرعونیان را غرق کردیم ( و تیر نیرنگشان را به سوی خودشان برگرداندیم و زمین را از لوث وجودشان پاک کردیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَن یَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ » : این که ایشان را از سرزمین مصر با کشت و کشتار نابود گرداند ( نگا : اسراء / 64 و 76 ) . إستفزاز به معنی بیرون راندن با زور و عُنف است و در اینجا مراد نابود کردن و ریشه‌کن ساختن است .‏

 

سوره إسراء آیه  104

متن آیه :

‏ وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ اسْکُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفاً ‏

 

ترجمه :

‏پس از آن ( که فرعون و فرعونیان را غرق کردیم ) به بنی‌اسرائیل گفتیم : در زمین ( شام ، در ارض مقدّسی که به شما وعده داده شده است ) سکونت جوئید . هنگامی که زمان زندگی اخروی فرا رسید ، همه شما را با همدیگر ( اعم از بزرگ و کوچک ، فرمانبردار و سرکش ، نیرومند و ناتوان ، مؤمن و کافر ، و پرهیزگار و ناپرهیزگار ، در پای حساب و کتاب ) حاضر می‌گردانیم .‏

 

توضیحات :

‏« الأَرْضَ » : مراد سرزمین شام مابین عریش و فرات است که در قرآن ( ارض مقدّس ) نامیده شده است ( نگا : مائده‌ / 21 ) . « لَفِیفاً » : آمیزه یکدیگر . تنگ همدیگر . گروهها و دسته‌های درهم آمیخته . مصدر است و حال ضمیر ( کُمْ ) می‌باشد .‏

 

سوره إسراء آیه  105

متن آیه :

‏ وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَنَذِیراً ‏

 

ترجمه :

‏ما قرآن را با ( ماده و محتوای ) حق نازل کرده‌ایم ، و نازل شده است تا حق را ( در زمین ) پابرجا کند ، و تو را جز به عنوان نویدرسان و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْحَقِّ أنْزَلْنَاهُ » : قرآن را همراه با احکام و دستورات حق فرستاده‌ایم و گمانی در آن نیست . « بِالْحَقِّ نَزَلَ » : برای پیاده کردن حق آمده است و سرانجام هم حق را در دلها جایگزین می‌سازد . یا این که : قرآن سرآغاز آن از خداوند ، حق است و پیوسته در پرتو لطف حق محفوظ می‌ماند و سرانجام حق را به بار می‌آورد .‏

 

سوره إسراء آیه  106

متن آیه :

‏ وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏قرآنی است که آن را ( در مدّت بیست و سه سال به گونه آیه‌ها و بخشهای ) جداگانه فرستاده‌ایم تا آن را آرام بر مردم بخوانی ( و بدین وسیله جذب دلها و اندیشه‌ها شود و در عمل پیاده گردد ) و قطعاً ما آن را کم کم و بهره بهره فرستاده‌ایم ( نه یکجا و سرِهم ) .‏

 

توضیحات :

‏« قُرْءَاناً » : منصوب به اشتغال است . « فَرَقْنَاهُ » : جدا جدا و بهره بهره‌اش کرده‌ایم و در زمانهای متفاوت فرستاده‌ایم . « عَلَیا مُکْثٍ » : به آرامی و تدریجی . « نَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً » : قرآن را بخش بخش بر حسب وقائع و به مقتضی حکمت نازل نموده‌ایم . تنزیل عبارت است از انزال تدریجی .‏

 

سوره إسراء آیه  107

متن آیه :

‏ قُلْ آمِنُواْ بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُواْ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّداً ‏

 

ترجمه :

‏بگو :  ( ای کافران ! می‌خواهید ) به قرآن ایمان بیاورید یا ایمان نیاورید ،  ( اختیار خوشبختی و بدبختی خودتان را دارید ، ولی بدانید که اعجاز و حقیقت قرآن روشن است ) و کسانی که قبل از نزول قرآن ، دانش و آگهی بدیشان داده شده است ( و با تورات و انجیل راستین سروکار داشته‌اند ) ، هنگامی که قرآن بر آنان خوانده می‌شود ، سجده‌کنان بر رو می‌افتند ( و سر تسلیم در برابر خدا فرود می‌آورند و او را سپاس می‌گویند که ایشان را با نعمت ایمان نواخته است ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِنَّ الَّذِینَ . . . » : مراد یهودیان و مسیحیان آگاه یا دیگر فرزانگان و فهمیدگان مردم است . « یَخِرُّونَ » : بر زمین می‌افتند . فرو می‌افتند . « لِلأذْقَانِ » : بر چانه‌ها . حرف ( لِ ) به معنی ( عَلی ) و ( أَذْقانِ ) نماینده تمام چهره و صورت است . « سُجَّداً » : سجده‌کنان . کرنش‌کنان . حال ضمیر ( و ) در ( یَخِرُّونَ ) است .‏

 

سوره إسراء آیه  108

متن آیه :

‏ وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً ‏

 

ترجمه :

‏و ( در حال این سجده عاشقانه ) می‌گویند : پروردگارمان پاک و منزّه است ( از این که در وعده نعمت بهشت و وعید عذاب دوزخ خلاف کند ) مسلّماً وعده پروردگارمان انجام‌شدنی است .‏

 

توضیحات :

‏« إِنْ » : مسلّماً . همانا . از حروف مشبّهه بالفعل و مخفّف از مثقّله است . در اصل چنین است ( إنَّهُ ) .‏

 

سوره إسراء آیه  109

متن آیه :

‏ وَیَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعاً ‏

 

ترجمه :

‏و ( بار دیگر ) بر چهره‌ها فرو می‌افتند و می‌گریند و ( اشک شادی می‌ریزند ، و مواعظ قرآن ) بر تواضع آنان ( در برابر خدا ) می‌افزاید .‏

 

توضیحات :

‏« یَزِیدُهُمْ » : فاعل آن قرآن است .‏

 

سوره إسراء آیه  110

متن آیه :

‏ قُلِ ادْعُواْ اللّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَیّاً مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً ‏

 

ترجمه :

‏بگو :  ( خدا را ) با « الله » یا « رحمن‌ » به کمک طلبید ( فرقی نمی‌کند ، و خدا را به نامها و صفات متعدّد به فریاد خواندن ، مخالف توحید نیست ) خدا را به هر کدام ( از اسماء حُسنی ) بخوانید ( مانعی ندارد و تعداد اسماء نشانه تعدّد مُسمّی نیست و ) او دارای نامهای زیبا است ( که هر یک مُعرِّف کاری از کارها و بیانگر زاویه‌ای از کمالات یزدان جهان است . ای پیغمبر هنگامی که به نماز ایستادی ) نمازت را بلند یا آهسته مخوان ، و بلکه میان آن دو راهی پیش گیر ( که میانه‌روی و اعتدال است ) .‏

 

توضیحات :

‏« أُدْعُوا » : به کمک طلبید . به فریاد خوانید . « الأسْمآءُ الْحُسْنَیا » : نامهای زیبا ( نگا : اعراف‌ / 180 ) . « لا تُخَافِتْ » : از مصدر تخافُت ، صدا را پائین آوردن . « أَیّاً مَّا » : هر کدام که . واژه ( ما ) زائد و برای تأکید است .‏

 

سوره إسراء آیه  111

متن آیه :

‏ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَم یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُن لَّهُ وَلِیٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیراً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : حمد و سپاس خداوندی را سزا است که برای خود فرزندی برنگزیده است و در فرمانروائی و مالکیّت ( جهان ) انبازی انتخاب ننموده است و یاوری به خاطر ناتوانی نداشته است . بنابراین او را چنان که باید به عظمت بستا ( و زبان به بزرگواریش بگشا ) .‏

 

توضیحات :

‏« وَلِیٌّ » : سرپرست . یار و مددکار . « مِنَ الذُّلِّ » : به خاطر خواری و ناتوانی . برای رهائی از حقارت .‏

۱۸-سوره الکهف

تفسیر سوره الکهف برگرفته از تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل‏

سوره کهف

 

سوره کهف آیه  1

متن آیه :

‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَل لَّهُ عِوَجَا ‏

 

ترجمه :

‏حمد و سپاس خدائی را سزا است که بر بنده خود ( محمّد ) کتاب ( قرآن ) را فرو فرستاده و در آن هیچ گونه انحراف و کژی قرار نداده است .‏

 

توضیحات :

‏« عِوَجاً » : کژی و کجی . انحراف . « لَمْ یَجْعَل لَّهُ عِوَجاً » : مراد این است که در قرآن ضدّ و نقیض معنوی ، و اختلال و انحراف لفظی وجود ندارد .‏

 

سوره کهف آیه  2

متن آیه :

‏ قَیِّماً لِّیُنذِرَ بَأْساً شَدِیداً مِن لَّدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً ‏

 

ترجمه :

‏( کتابی ) که ثابت و پابرجا ( و معتدل و مستقیم ، و هم برپا دارنده جامعه انسانی و پاسدار کتب آسمانی ) است .  ( خداوند آن را فرو فرستاده است ) تا ( به وسیله آن ، کافران را ) از عذاب شدید ( دنیوی یا اخروی ) خود بترساند ، و مؤمنانی را که کارهای شایسته و بایسته می‌کنند مژده دهد به این که پاداش خوبی دارند .‏

 

توضیحات :

‏« قَیِّماً » : معتدل . یعنی افراطی در تکالیف قرآن وجود ندارد تا سخت و طاقت‌فرسا باشد ، و تفریطی در احکام قرآن نشده است تا سهل‌انگاری در چیزی شده باشد که برای سعادت انسانها ضروری باشد . جاودانه و پابرجا پاسدار احکام الهی و حافظ اصول کتابهای آسمانی . قائم بر احکام دین و مصالح بندگان . حال ( الْکِتابَ ) در آیه قبلی است . « لِیُنذِرَ » : تا بترساند و بیم دهد . مرجع فاعل آن خدا یا قرآن یا پیغمبر است . « بَأْساً » : عذاب .‏

 

سوره کهف آیه  3

متن آیه :

‏ مَاکِثِینَ فِیهِ أَبَداً ‏

 

ترجمه :

‏جاودانه در آن ( بهشت برین که پاداش خوب خداوند است ) خواهند ماند .‏

 

توضیحات :

‏« مَاکِثِینَ » : ماندگاران . مقیمان . حال ضمیر ( هُمْ ) است .‏

 

سوره کهف آیه  4

متن آیه :

‏ وَیُنذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً ‏

 

ترجمه :

‏و ( به خصوص از عذاب شدید او ) بترساند کسانی را که می‌گویند : خداوند فرزندی را ( به نام عیسی یا عُزَیر یا فرشتگان ، برای خود ) برگرفته است .‏

 

توضیحات :

‏« إِتَّخَذَ » : ساخته است . برگرفته است .‏

 

سوره کهف آیه  5

متن آیه :

‏ مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِباً ‏

 

ترجمه :

‏نه ایشان و نه پدرانشان ( چنین چیزی را از روی دانش نمی‌گویند و ) از آن هیچ گونه آگهی ندارند . چه سخن ( وحشتناک و ) بزرگی از دهانهایشان بیرون می‌آید ! !  ( آیا خدا و فرزند داشتن‌ ؟ ! مگر خدا جسم است و محدود است و همچون انسان نیازمند چیزی از جمله فرزند است‌ ؟ ! ) . آنان جز دروغ و افتراء نمی‌گویند .‏

 

توضیحات :

‏« کَبُرَتْ کَلِمَةً » : چه سخن درشت و بزرگی ! چه سخن زشت و افتراء عظیمی ! واژه ( کلمه ) تمییز است . « إِن یَقُولُونَ » : نمی‌گویند .  ( إِنْ ) حرف نفی است .‏

 

سوره کهف آیه  6

متن آیه :

‏ فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً ‏

 

ترجمه :

‏نزدیک است خویشتن را در پی ( دوری گزیدن و روی گردانیدن ) ایشان ( از ایمان آوردن ، دق مرگ کنی و ) از غم و خشم این که آنان بدین کلام ( آسمانی قرآن نمی‌گروند و بدان ) ایمان نمی‌آورند ( خود را ) هلاک سازی .‏

 

توضیحات :

‏« لَعَلَّکَ » : چه بسا که تو . نزدیک است که تو . « بَاخِعٌ » : هلاک‌کننده . نابودکننده . « عَلَیا ءَاثَارِهِمْ » : به دنبال دوری ایشان از پذیرش ایمان . بر اثر کردار و رفتار ایشان . « أَسَفاً » : خشم و اندوه . مفعول‌له است .‏

 

سوره کهف آیه  7

متن آیه :

‏ إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً ‏

 

ترجمه :

‏ما همه چیزهای روی زمین را زینتِ آن کرده‌ایم ( و جهان پرزرق و برق ، و پرنعمتی را برای انسانها آراسته‌ایم ) تا ایشان را بیازمائیم ( و ببینیم از آنان ) کدام یک کارِ نیکوتر می‌کند .‏

 

توضیحات :

‏« زِینَةً » : آنچه وسیله آرایش و پیرایش باشد . جمال و زیبائی .‏

 

سوره کهف آیه  8

متن آیه :

‏ وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیداً جُرُزاً ‏

 

ترجمه :

‏و ما ( عاقبت این جهان پرزرق و برق مردمان را در هم می‌پیچیم و ) آنچه را روی زمین است ( صاف می‌کنیم و ) به خاک مسطّح بی‌گیاهی تبدیل می‌نمائیم ( و این سرزمین پرجوش و خروش را بیابان بَرَهُوتِ خشک و خاموش می‌گردانیم ، و نیکان را به بهشت و بدان را به دوزخ می‌رسانیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« صَعِیداً » : روی زمین . سطح زمین ( نگا : نساء / 43 ، مائده‌ / 6 ) . « جُرُزاً » : زمین لخت و برهوتی که گیاهی در آن نباشد ( نگا : سجده‌ / 27 ) .‏

 

سوره کهف آیه  9

متن آیه :

‏ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَباً ‏

 

ترجمه :

‏( زندگی پرزرق و برق ، بسیاری از مردمان را گول می‌زند ، و ایشان را نسبت به زنده شدن دوباره ، غافل و بی‌باور می‌کند . در صورتی که کسانی چون اصحاب کهف یافته می‌شوند که در محیط پرزرق و برق جهان و در میان انواع ناز و نعمت ، استقامت و پایمردی خود را در راه ایمان نشان می‌دهند ، و نیز حوادث بسیاری در جهان رخ می‌دهد که بیانگر از سرگرفتن حیات پس از خواب طولانی بوده که نوعی مرگ بشمار است . از جمله این حوادث داستان اصحاب کهف است ) . آیا گمان می‌بری که ( خواب چندین ساله ) اصحاب کهف و رقیم ، در میان عجائب و غرائبِ ( پراکنده در گستره هستیِ ) ما چیز شگفتی است‌ ؟‏

 

توضیحات :

‏« أَمْ » : متضمّن معنی دو حرف است :  ( بَلْ ) اضراب ، که بر انتقال از سخنی به سخنی دلالت دارد ، و همزه استفهام انکاری که مفید نفی است ( نگا : بقره‌ / 214 ) . « أَمْ حَسِبْتَ » : مخاطب پیغمبر است و مقصود دیگران . « الْکَهْفِ » : غار . « الرَّقِیمِ » : کتیبه . لوحه . « أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ » : گروهی از جوانان مؤمن و هوشمند بودند که از دست طاغوت عصر خویش به غاری پناه بردند ، و بعدها نام آنان را بر کتیبه‌ای بالای در غار نصب کردند . « ءَایَاتِنَا » : نشانه‌های قدرت ما . عجائب و غرائب ساخته و پرداخته آفرینش ما . « عَجَباً » : عجیب . شگفت . نادره . مصدر است و برای مبالغه در معنی وصفی به کار رفته است و خبر ( کانُوا ) است .‏

 

سوره کهف آیه  10

متن آیه :

‏ إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً ‏

 

ترجمه :

‏( یادآور شو ) آن گاه را که این جوانان به غار پناه بردند و ( رو به درگاه خدا آوردند و ) گفتند : پروردگارا ! ما را از رحمت خود بهره‌مند ، و راه نجاتی برایمان فراهم فرما .‏

 

توضیحات :

‏« أَوَیا » : پناه بردند . منزل و مأوای خود کردند . داخل شدند . « الْفِتْیَةُ » : جمع فَتی ، جوانان . مراد می‌تواند مردان کامل هم باشد . « هَیِّئْ » : آماده ساز . فراهم کن . « رَشَداً » : راهیابی . هدایت .‏

 

سوره کهف آیه  11

متن آیه :

‏ فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداً ‏

 

ترجمه :

‏پس ( دعای ایشان را برآوردیم و پرده‌های خواب را ) چندین سال بر گوشهایشان فرو افکندیم ( و در امن و امان به خواب نازشان فرو بردیم ) .‏

 

توضیحات :

‏« ضَرَبْنَا عَلَیا ءَاذَانِهِمْ » : مراد این است که آنان را به خواب عمیقی فرو بردیم . مفعول ( ضَرَبْنا ) محذوف است که ( حِجاباً ) می‌باشد . « سِنِینَ » : سالها . مفعول‌فیه زمانی است . « عَدَداً » : شمار دار . متعدّد . صفت ( سِنینَ ) و به معنی ذاتَ عَدَدٍ ، یا مفعول مطلق فعل مقدّری است ، یعنی : تعدّد عَدَداً . « سِنِینَ عَدَداً » : سالیان دراز . سالهای سال .‏

 

سوره کهف آیه  12

متن آیه :

‏ ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً ‏

 

ترجمه :

‏پس از آن ( سالهای سال به خواب ناز فرو رفتن ، که انگار خواب مرگ است ) ایشان را برانگیختیم ( و بیدارشان کردیم ) تا ببینیم کدام یک از آن دو گروه ( یعنی آنان که می‌گفتند : روزی یا بخشی از یک روز خوابیده‌ایم ، و آنان که می‌گفتند : خیر ! تنها خدا می‌داند که چقدر خوابیده‌اید ) مدّت ماندن خود را حساب کرده است ( و زمان خوابیدن خویش را ضبط نموده است ) .‏

 

توضیحات :

‏« بَعَثْنَاهُمْ » : ایشان را برانگیختیم . مراد از برانگیختن در اینجا بیدار کردن است و استعمال این واژه ، شاید اشاره باشد به این که خواب طولانی آنان همچون مرگ و بیداری ایشان همچون رستاخیز پس از مرگ است . « الْحِزْبَیْنِ » : دو گروه از خود اصحاب الکهف ( نگا : کهف‌ / 19 ) . « أَحْصَیا » : حساب کرده است . ضبط نموده است . فعل ماضی است‌ ؛ نه اسم تفضیل . « أَمَداً » : مدّت معیّن . زمان مشخّص .‏

 

سوره کهف آیه  13

متن آیه :

‏ نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ‏

 

ترجمه :

‏ما داستان آنان را به گونه راستین ( بدون کم و کاست ) برای تو بازگو می‌کنیم . ایشان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند ، و ما بر ( یقین و ) هدایتشان افزوده بودیم .‏

 

توضیحات :

‏« نَبَأَ » : خبر . داستان ( نگا : مائده‌ / 27 ) . « بِالْحَقِّ » : آن‌چنان که هست . راست و درست .‏

 

سوره کهف آیه  14

متن آیه :

‏ وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهاً لَقَدْ قُلْنَا إِذاً شَطَطاً ‏

 

ترجمه :

‏ما به دلهایشان قدرت و شهامت دادیم ، آن گاه که بپا خاستند و ( برای تجدید میعاد با آفریدگار خود ، در میان مردم فریاد برآوردند و ) گفتند : پروردگار ما ، پروردگار آسمانها و زمین است . ما هرگز غیر از او معبودی را نمی‌پرستیم .  ( اگر چنین بگوئیم و کسی را جز او معبود بدانیم ) در این صورت سخنی ( گزاف و ) دور از حق گفته‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« رَبَطْنَا عَلَیا قُلُوبِهِمْ » : دلهایشان را قدرت و شهامت بخشیدیم . بدیشان دل و جرأت دادیم . « لَن نَّدْعُوَ » : به فریاد نمی‌خوانیم . پرستش نمی‌کنیم . در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد . « شَطَطاً » : سخنان دور از حق . برکنار از حقیقت .‏

 

سوره کهف آیه  15

متن آیه :

‏ هَؤُلَاء قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّوْلَا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسُلْطَانٍ بَیِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً ‏

 

ترجمه :

‏( سپس برخی از ایشان به برخی گفتند : ) اینان ، یعنی قوم ما ، بجز الله معبودهائی را به خدائی گرفته‌اند !  ( چه مردمان حقیری ! چرا باید بتهای ساخت دست خویش را بپرستند ، مگر عقل ندارند ؟ ! ) . ای کاش ! دلیل روشنی بر ( خدائی ) آنها ارائه می‌دادند !  ( مگر چنین چیزی ممکن است‌ ؟ هرگز ! آنان چه ستمکارند ! ) آخر چه کسی ستمکارتر از فردی است که به خدا دروغ بندد ( و با افتراء انبازهائی به آفریدگار جهان نسبت دهد ؟ ! ) .‏

 

توضیحات :

‏« هؤُلآءِ قَوْمُنَا . . . » : استعمال اسم اشاره ( هؤُلآءِ ) در اینجا برای تحقیر است .  ( قَوْمُنا ) عطف بیان است . « سُلْطَانٍ » : دلیل . حجّت . « بَیِّنٍ » : واضح و آشکار .‏

 

سوره کهف آیه  16

متن آیه :

‏ وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمته ویُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقاً ‏

 

ترجمه :

‏( برخی به برخی گفتند : ) چون از این قوم می‌برید و از چیزهائی که بجز خدا می‌پرستند کناره‌گیری می‌کنید ( و حساب خود را از قوم خویش و معبودهای دروغینشان جدا می‌سازید ) ، پس به غار پناهنده شوید ( و آئین خویشتن را نجات دهید ) تا پروردگارتان رحمتش را بر شما بگستراند و وسائل رفاه و رهائی شما را از این کار ( مشکلی ) که در پیش دارید مهیّا و آسان سازد .‏

 

توضیحات :

‏« إذْ » : چون که . به سبب این که . به خاطر این که .  ( إِذْ ) در اینجا به معنی لام تعلیل است ( نگا : زخرف‌ / 39 ) . « فَأْوُوا » : پس پناه ببرید . منزل و مأوی سازید . « یُهَیِّئْْ » : آسان کند . آماده سازد . « مِرْفَقاً » : اسباب زندگی . وسیله‌ای که از آن منتفع و بهره‌مند شوند .‏

 

سوره کهف آیه  17

متن آیه :

‏ وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَاوَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِی فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیّاً مُّرْشِداً ‏

 

ترجمه :

‏( دهانه غار رو به شمال گشوده شده بود و چون در نیمکره شمالی قرار داشت ، نور آفتاب مستقیماً به درون آن نمی‌تابید . تو ای مخاطب ! وقتی که به خورشید نگاه می‌کردی ) خورشید را می‌دیدی که به هنگام طلوع به طرف راست غارشان می‌گرائید ( که سوی مغرب است ) و به هنگام غروب به طرف چپشان می‌گرائید ( که سوی مشرِق است ) ، و خودشان در محلّ وسیع غار قرار داشتند ( که وسط غار و فراخنای آن است ، و ایشان از تابش مستقیم آفتاب در امان بودند ) . این ( چیزی که گذشت ) از نشانه‌های ( قدرت ) خدا است . خدا هر که را راهنمائی کند ، راهیاب ( واقعی ) او است ، و هرکه را گمراه نماید ، هرگز سرپرست و راهنمائی برای وی نخواهی یافت .‏

 

توضیحات :

‏« تَزَاوَرُ » : می‌گراید . میل می‌کند . فعل مضارع است و اصل آن ( تَتَزَاوَرُ ) است . « ذَاتَ الْیَمِینِ » : طرف راست . مفعول‌فیه است . « تَقْرِضُ » : عدول می‌کند . « ذَاتَ الشِّمَالِ » : طرف چپ . مفعول‌فیه است . « فَجْوَةٍ » : فراخنا . محلّ وسیع . در اینجا مراد وسط غار است .‏

 

سوره کهف آیه  18

متن آیه :

‏ وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظاً وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَاراً وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً ‏

 

ترجمه :

‏( ای مخاطب ! اگر چنین می‌شد که بدیشان بنگری ) در حالی که ایشان خفته بودند ، آنان را بیدار می‌انگاشتی . ما آنان را به راست و چپ می‌گرداندیم ( و زیرورو می‌کردیم ، تا اندامهایشان سالم بماند ) و سگ ایشان بر آستانه ( غار ) دستهای خود را ( به حالت نگهبانی ) دراز کشیده بود . اگر بدیشان می‌نگریستی از آنان می‌گریختی و سرتاپای تو از ترس و وحشت پر می‌شد .‏

 

توضیحات :

‏« أَیْقَاظ‌ » : جمع یَقِظ و یَقْظان ، بیداران . « رُقُودٌ » : جمع راقِد ، خفتگان . « بَاسِطٌ » : بازکننده . گشاینده . « وَصِید » : آستانه . بیرون . « بِالْوَصیدِ » : در آستانه . در بیرون . « إِطَّلَعْتَ » : می‌دیدی اطّلاع می‌یافتی . « رُعْباً » : خوف و هراس . مفعول به دوم یا تمییز است .‏

 

سوره کهف آیه  19

متن آیه :

‏ وَکَذَلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَاءلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَا أَزْکَى طَعَاماً فَلْیَأْتِکُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَلَا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏همان گونه ( که 309 سال آنان را خواباندیم ) ایشان را ( از خواب طولانی مرگ مانند ) برانگیختیم ( و بیدارشان کردیم ) تا از یکدیگر ( مدّت خواب خود را ) بپرسند . یکی از آنان گفت :  ( فکر می‌کنید ) چه مدّتی ( در خواب ) مانده‌اید ؟  ( دسته‌ای ) گفتند : روزی یا بخشی از روز ( در خواب ) بوده‌ایم .  ( گروه دیگری ) گفتند : پروردگارتان بهتر ( از همه ) می‌داند که چقدر ( در خواب بوده‌اید و در اینجا ) مانده‌اید .  ( یکی پیشنهاد کرد و گفت : ) سکه نقره‌ای را که با خود دارید به کسی از نفرات خود بدهید و او را روانه شهر کنید ، تا ( برود و ) ببیند کدامین ( فروشنده ) ایشان غذای پاک‌تری دارد ، روزی و طعامی از آن برایتان بیاورد . امّا باید نهایت دقّت را به خرج دهد و هیچ کس را از حال شما آگاه نسازد .‏

 

توضیحات :

‏« لِیَتَسَآءَلُوا » : تا از همدیگر بپرسند . در نتیجه از یکدیگر سؤال کنند . « وَرِقِ » : درهمهای نقره‌ای . نقره . « أَیُّهَا » : مرجع ( ها ) می‌تواند ( الْمَدینَةِ ) باشد و جنبه مجازی داشته باشد ؛ مانند : وَاسْأَلِ الْقَریَة . یا این که ( أَهْل ) یا ( أَطْعمة ) محذوف باشد و حذف مضاف شده باشد . « أَزْکی‌ » : پاکتر از نظر معنوی و مادی . بیشتر و بهتر . « طَعَاماً » : تمییز است . « مِنْهُ » : مرجع ( هُ ) طعام است . « لِیَتَلَطَّفْ » : باید کمال دقّت را در پنهان کاری به خرج دهد .‏

 

سوره کهف آیه  20

متن آیه :

‏ إِنَّهُمْ إِن یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً ‏

 

ترجمه :

‏قطعاً اگر آنان ( از شما آگاه و ) بر شما دست یابند ، شما را سنگسار می‌کنند ، و یا این که به آئین ( بت‌پرستی ) خود برمی‌گردانند ، و ( در آن صورت ، در دنیا و آخرت ) هرگز رستگار نمی‌گردید .‏

 

توضیحات :

‏« إِن یَظْهَرُوا » : اگر غالب شوند . اگر چیره گردند ( نگا : توبه‌ / 8 ) . « یَرْجُمُوکُمْ » : شما را سنگسار می‌کنند . شما را سنگ‌باران می‌کنند ( نگا : هود / 91 ) . « مِلَّة‌ » : دین . آئین .‏

 

سوره کهف آیه  21

متن آیه :

‏ وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِم بُنْیَاناً رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِداً ‏

 

ترجمه :

‏همان گونه ( که آنان را به خواب طولانی فرو بردیم ، و از آن خواب عمیق بیدارشان نمودیم ، مردمان شهر را ) هم متوجّه حالشان کردیم ،  ( بدان گاه که میان خود درباره رستاخیز کشمکش داشتند ) تا بدانند که وعده خدا ( درباره رستاخیز و زندگی دوباره ) حق است ، و این که بدون شکّ قیامت فرا می‌رسد .  ( در نتیجه دیدن ایشان ، اهل شهر به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردند . سپس خداوند اصحاب کهف را به هنگام دیدار مردم از ایشان ، در میان غار می‌راند . مردمان درباره ایشان دو گروه شدند : بعضی از آنان ) گفتند : بر ( درِ غار ) ایشان دیواری درست کنید ( تا کسی به غار نرود . چرا که نمی‌دانیم آنان مرده‌اند یا دوباره به خواب عمیق فرو رفته‌اند ) و پروردگارشان آگاه‌تر از ( هر کسی به ) وضع ایشان است . برخی دیگر که اکثریّت داشتند ، گفتند : بر ( درِ غار ) ایشان پرستشگاهی می‌سازیم .‏

 

توضیحات :

‏« أَعْثَرْنا » : دیگران را متوجّه ساختیم . مطلع و باخبر کردیم . « السَّاعَةَ » : قیامت . « إذْ » : آن گاه . ظرف است و متعلّق است به فعل ( أَعْثَرْنا ) . « یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ » : مردمان درباره زندگی دوباره ، بین خود کشمکش داشتند . برخی زنده شدن را محال می‌دیدند . برخی می‌گفتند : روح و جسم زنده می‌گردد . بعضی هم می‌گفتند : فقط روح زنده می‌شود و جسم جزو خاک می‌گردد . « بُنْیَاناً » : بنیاد . مراد دیوار بزرگ است ( نگا : صف‌ / 4 ) . « غَلَبُوا عَلَیا أَمْرِهِمْ » : کسانی که اکثریّت داشتند . کسانی که چرخش کار مردم در دست ایشان بود و بزرگان قوم بشمار می‌آمدند . « مَسْجِداً » : پرستشگاه .‏

 

سوره کهف آیه  22

متن آیه :

‏ سَیَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَیَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَیْبِ وَیَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُل رَّبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاء ظَاهِراً وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏( معاصران پیغمبر درباره تعداد نفرات اصحاب کهف به مجادله می‌پردازند و گروهی ) خواهند گفت : آنان سه نفرند که چهارمین ایشان سگشان بود ، و ( گروهی ) خواهند گفت : آنان پنج نفرند که ششمین ایشان سگشان بود ؛ همه اینها سخنان بدون دلیل است . و ( گروهی ) خواهند گفت : آنان هفت نفرند که هشتمین ایشان سگشان بود ( و اینان از روی علم و آگاهی برگرفته از وحی ، سخن نخواهند گفت ) . بگو : پروردگار من از تعدادشان آگاه‌تر ( از هرکسی است ) . جز گروه کمی تعدادشان را نمی‌داند . بنابراین درباره اصحاب کهف جز مجادله روشن ( و آرام با دیگران ) پیش مگیر ( چرا که مسأله چندان مهمّی نیست و ارزش دردسر را ندارد ) و پیرامون آنان دیگر از هیچ کس مپرس ( زیرا وحی الهی تو را بس است ) .‏

 

توضیحات :

‏« رَجْماً بِالْغَیْبِ » : از روی ظنّ و گمان‌ ؛ نه دلیل و برهان سخن گفتن ( نگا : سبأ / 53 ) . « مِرَآءً » : ستیزه . جدال . « مِرَآءً ظَاهِراً » : مجادله سطحی و مباحثه بدون طول و تفصیل . گفتگوی منطقی و مستدلّ . « فَلا تُمَارِ فِیهِمْ إِلاّ مِرَآءً ظَاهِراً » : درباره ایشان گفتگوی ساده و مختصر ؛ نه عمیق و طویل داشته باش . راجع بدیشان مباحثه روشن و مستدلّ داشته باش ( نگا : تفسیر نمونه ) .‏

 

سوره کهف آیه  23

متن آیه :

‏ وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَداً ‏

 

ترجمه :

‏درباره هیچ چیز ( بدون مقترن کردنِ سخن به مشیّت خدا ) مگو که فردا آن را انجام می‌دهم .‏

 

توضیحات :

‏« غَداً » : فردا . مراد آینده است .‏

 

سوره کهف آیه  24

متن آیه :

‏ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَداً ‏

 

ترجمه :

‏( مگر این که بگوئی : ) اگر خدا بخواهد ( فردا چنین و چنان کنم . چرا که تا اراده او نباشد چیزی و کاری انجام نمی‌پذیرد ) . و چون دچار فراموشی شدی ( و إِن شَآءَ الله را نگفتی ، همین که به یادت آمد ) ، پروردگارت را به خاطر آور و ( إِن شَآءَ الله را بگو ، تا گذشته را جبران بکنی و همیشه دلت با خدا باشد . هنگامی که عزم انجام کاری کردی و آن را آویزه مشیّت خدا نمودی ) بگو : امید است پروردگارم مرا ( به چیزی ) رهنمود کند که از این ( چیزی که در مدّ نظر است ، سودمندتر و ) به خیر و صلاح نزدیکتر باشد .‏

 

توضیحات :

‏« إِذَا نَسِیتَ » : زمانی که إِن شَآءَ الله را فراموش کردی . « رَشَداً » : هدایت . رهنمود . خیر و نفع . در اصل ( رَشَد ) به معنی إرشاد و رهنمودی است که منتهی به خیر و منفعت شود ؛ ولی گاهی مثل اینجا خودِ خیر و منفعت مراد است ( نگا : جنّ‌ / 10 ) . « مِنْ هذَا رَشَداً » : هدایت‌بخش‌تر از این . سودمندتر از این .  ( هذا ) اشاره است به کار مورد نظر ، و راهی که در پیش است . یا این که اشاره به سرگذشت عجیب اصحاب کهف است که معجزه جاوید پیغمبر که قرآن است از آن هم عجیب‌تر است .‏

 

سوره کهف آیه  25

متن آیه :

‏ وَلَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِئَةٍ سِنِینَ وَازْدَادُوا تِسْعاً ‏

 

ترجمه :

‏اصحاب کهف مدّت سیصد و نه سال در غارشان ( در حال خواب ) ماندند .‏

 

توضیحات :

‏« إِزْدادُوا تِسْعاً » : نه سال بر آن افزودند . مراد این است که اصحاب کهف سیصد سال شمسی زنده و در حال خواب بوده که اگر با سال قمری حساب شود ، نه سال بر آن افزوده می‌گردد . چرا که سیصد سال شمسی مساوی با سیصد و نه سال قمری است . در اینجا قرآن مجید حقیقتی را بیان داشته است که سالها بعد علم نجوم بدان پی برده است .‏

 

سوره کهف آیه  26

متن آیه :

‏ قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : خدا ( از همگان ) آگاه‌تر از مدّتی است که اصحاب کهف ( در غار زنده و در حال خواب ) ماندند ( و برایتان بیان گردید . لذا به گفتگوهای مختلف در این‌باره خاتمه دهید ) . تنها او است که غیب آسمانها و زمین را می‌داند ( و از مجموعه جهان هستی و از جمله مدّت ماندگاری اصحاب کهف باخبر است ) . شگفتا او چه بینا و شنوا است !  ( او همه چیز را می‌بیند و همه‌چیز را می‌شنود ! ساکنان آسمانها و زمین ) بجز خدا برایشان سرپرستی نیست ( که عهده‌دار امور آنان شود ) و در فرماندهی و قضاوت خود کسی را انباز نمی‌گرداند .‏

 

توضیحات :

‏« أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ ! » : این دو فعل ، صیغه تعجّبند ، و در اینجا مراد خبر دادن از عظمت علم خدا است که انسان را در شگفتی فرو می‌برد . « حُکْمِهِ » : فرماندهی خود . قضاوت خود .‏

 

سوره کهف آیه  27

متن آیه :

‏ وَاتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن کِتَابِ رَبِّکَ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏بخوان آنچه را که از کتاب ( قرآن ) از سوی پروردگارت به تو وحی شده است ( و به گفته‌های این و آن که آمیخته به دروغ و خرافات و مطالب بی‌اساس است اعتناء مکن . تکیه‌گاه بحث تو در امور غیبی همچون سرگذشت اصحاب کهف ، تنها باید وحی الهی باشد . چرا که سخنان خدا حقائق تغییر ناپذیری است و ) کسی نمی‌تواند سخنان او را تغییر ( و احکام آن را دگرگون ) کند ، و هرگز پناهی جز او نخواهی یافت .‏

 

توضیحات :

‏« مُبَدِّلَ » : تغییر دهنده . تبدیل کننده . « لا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ » : هیچ کس و هیچ‌چیزی سخنان خدا را نمی‌تواند دگرگون کند . احکام قرآن ، چون کلام یزدان است ، بر اثر کشفیات فنون و پیشرفتهای علوم ، دستخوش بطلان و مغلوب زمان نمی‌شود . « مُلْتَحَداً » : پناهگاه . ملجأ . محلّی که انسان خویشتن را در آن متحصن کند .‏

 

سوره کهف آیه  28

متن آیه :

‏ وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً ‏

 

ترجمه :

‏با کسانی باش که صبحگاهان و شامگاهان خدای خود را می‌پرستند و به فریاد می‌خوانند ،  ( و تنها رضای ) ذات او را می‌طلبند ، و چشمانت از ایشان ( به سوی ثروتمندان و قدرتمندان مستکبر ) برای جستن زینت حیات دنیوی برنگردد ، و از کسی فرمان مبر که ( به خاطر دنیا دوستی و آرزو پرستی ) دل او را از یاد خود غافل ساخته‌ایم ، و او به دنبال آرزوی خود روان گشته است ( و پیوسته فرمان یزدان را ترک گفته است ) و کار و بارش ( همه ) افراط و تفریط بوده است .‏

 

توضیحات :

‏« إِصْبِرْ نَفْسَکَ » : خویشتن را بدار . خود را نگاه دار . مراد بودن و بسر بردن است . « غَدَاةِ‌ » : صبحگاهان . بامدادان . « عَشِیِّ » : شامگاهان . شبانگاهان . مراد همه اوقات است ( نگا : انعام‌ / 52 و 53 ) . « لا تَعْدُ » : دور مگردان . منصرف مکن . از ماده ( عدو ) . « لا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ » : چشمانت از ایشان برنگردد . مراد این است که چشم از ایشان برمگیر . واژه ( عَیْنَاکَ ) فاعل است . « أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ » : دل او را غافل کرده‌ایم . دلش را غافل دیده‌ایم . « فُرُطاً » : افراط و اسراف . ظلم و تعدّی ( نگا : قاموس ) . تفریط و تضییع ( نگا : روح‌المعانی ) .‏

 

سوره کهف آیه  29

متن آیه :

‏ وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَاراً أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقاً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : حق ( همان چیزی است که ) از سوی پروردگارتان ( آمده ) است ( و من آن را با خود آورده‌ام و برنامه من و همه مؤمنان است ) پس هرکس که می‌خواهد ( بدان ) ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد ( بدان ) کافر شود . ما برای ستمگران آتشی را آماده کرده‌ایم که ( از هر طرف ایشان را احاطه می‌کند و ) سراپرده آن ، آنان را در بر می‌گیرد ، و اگر ( در آن آتش سوزان ) فریاد برآورند ( که آب ) ، با آبی همچون فلز گداخته به فریادشان رسند که چهره‌ها را بریان می‌کند ! چه بد نوشابه‌ای ! و چه زشت منزلی !‏

 

توضیحات :

‏« سُرَادِقُ » : معرّب سراپرده است ، به معنی خیمه و بارگاه و چادری است که بر فراز صحن خانه کشند . « إِن یَسْتَغِیثُوا » : اگر فریاد برآورند . اگر کمک بخواهند . « یُغَاثُوا » : به فریادشان رسیده شود . کمک کرده شوند . « مُهْل‌ » : هر نوع فلز گداخته ( نگا : دخان‌ / 45 ، معارج‌ / 8 ) . دُرْدِ ته‌نشین شده روغن که معمولاً چیز آلوده و کثیف و بد طعمی است‌ ؛ و در اینجا مراد کیم و خونابه دوزخیان است ( نگا : ابراهیم‌ / 16 و 17 ) . « مُرْتَفَقاً » : محلّ اجتماع و گردهمآئی . منزل . جائی که برای حسرت و یا آسایش آرنج را بدان تکیه دهند یا زیرِ گونه بگذارند ، که در صورت دوم یعنی اگر برای آسایش باشد ، در اینجا جنبه ریشخند دارد ؛ مثل ( نُزُلٌ ) در آیه 93 سوره واقعه . منصوب است چون تمییز است .‏

 

سوره کهف آیه  30

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که ایمان آورده‌اند ( به خدا و دین حقی که به تو وحی شده است ) و کارهای شایسته کرده‌اند ( پاداششان در پیشگاه آفریدگارشان محفوظ است ) . ما پاداش کسی را هدر نمی‌دهیم که کار نیکو کرده باشد .‏

 

توضیحات :

‏« إِنَّ الَّذینَ . . . » : خبر ( إِنَّ ) ،  ( أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهاَ الأنْهارُ ) در آیه بعدی است و ( إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً ) جمله معترضه است ، یا این که ( إِنَّا لا نُضِیعُ . . . ) جایگزین خبر است .‏

 

سوره کهف آیه  31

متن آیه :

‏ أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَاباً خُضْراً مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقاً ‏

 

ترجمه :

‏آنان کسانیند که بهشت جاویدان از آن ایشان است‌ ؛ بهشتی که در زیر ( کاخها و درختان ) آن جویبارها روان است . آنان در آنجا با دستبندهای طلا آراسته می‌شوند ، و جامه‌های سبز ( فاخری از انواع مختلف ) حریر نازک و ضخیم می‌پوشند ، در حالی که بر تختها و مبلمانها تکیه زده‌اند .  ( وه که این چیز موعود ) چه پاداش خوبی است ! و ( به‌به این باغها و تختها ) چه منزل و مَقَرّ زیبایی است !‏

 

توضیحات :

‏« عَدْنٍ » : جای ماندگاری . جاویدانگی . « یُحَلَّوْنَ » : زینت می‌شوند . آراسته می‌گردند . فعل مجهول است و از ماده ( حلی ) . « أَسَاوِرَ » : جمع سِوار ، دستبند . برخی آن را جمع أَسْوِرَة می‌دانند که مفرد آن سِوار است . یعنی أَساوِر را جمع‌الجمع بشمار می‌آورند . « مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ » : واژه ( مِنْ ) نخستین زائد یا ابتدائیّه است ، و ( مِنْ ) دوم بیانیّه می‌باشد . « ذَهَبٍ » : طلا . زر . « خُضْراً » : جمع أَخْضَر ، سبز رنگ . « سُندُسٍ » : حریر لطیف و نازک . « إِسْتَبْرَقٍ » : حریر ضخیم و برّاق . « مُتَّکِئِینَ » : تکیه‌زنندگان . « أَرَآئِکَ » : جمع أَریکَة ، تخت‌ها . مبلمان‌ها . « مُرْتَفَقاً » : منزل . مجلس . مقرّ .‏

 

سوره کهف آیه  32

متن آیه :

‏ وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً رَّجُلَیْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمَا زَرْعاً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) برای آنان مثالی بیان کن ، مَثَل دو مرد ( کافر ثروتمندی و فقیر مؤمنی ) را که ( در روزگاران گذشته اتّفاق افتاده است ، و ) ما به یکی از آن دو ( یعنی کافر ثروتمند ) دو باغ انگور داده بودیم . گرداگرد باغها را با نخلستانها احاطه کرده بودیم ، و در میان باغها ( زمینهای ) زراعتی قرار داده بودیم .‏

 

توضیحات :

‏« رَجُلَیْنِ » : دو مرد . مراد یک فرد کافر ثروتمند ، و یک فرد مؤمن فقیر است . در ضرب‌المثل هم ضرورت ندارد نام افراد مشخّص شود .  ( رَجُلَیْنِ ) بدل ( مَثَلاً ) است . « حَفَفْنَا » : دور زده بودیم . احاطه کرده بودیم .‏

 

سوره کهف آیه  33

متن آیه :

‏ کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ أُکُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئاً وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَراً ‏

 

ترجمه :

‏هر دو باغ ( از نظر فرآورده‌های کشاورزی کامل بودند و درختان ) به ثمر نشسته بودند ( و کشتزارهای داخل آن خوشه بسته بودند ) و هر دو باغ در میوه و ثمره چیزی فروگذار نکرده بودند ، و ما در میان آنها رودبار بزرگی ( از زمین ) برجوشانده بودیم ( که در زیر درختان جریان داشت ) .‏

 

توضیحات :

‏« کِلْتَا » : هر دو . « أُکُلَ » : میوه . ثمره . فرآورده . « لَمْ تَظْلِمْ » : نکاسته بود . فروگذار نکرده بود .‏

 

سوره کهف آیه  34

متن آیه :

‏ وَکَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنکَ مَالاً وَأَعَزُّ نَفَراً ‏

 

ترجمه :

‏( صاحب این دو باغ علاوه از آنها ) دارائی دیگری ( از طلا و نقره و اموال و اولاد ) داشت ( و دنیا به کام او بود و غرور ثروت او را گرفت ) پس در گفتگوئی به دوست ( مؤمن ) خود ( مغرورانه و پرخاشگرانه ) گفت : من ثروت بیشتری از تو دارم و از لحاظ نفرات ( خانواده و خویش و رفیق ) مقتدرتر از تو و فزونترم .‏

 

توضیحات :

‏« ثَمَرٌ » : حاصل . درآمد . دارائی . « کَانَ لَهُ ثَمَرٌ » : دارائی و درآمد دیگری جز این دو باغ داشت . یا این که : بدین ترتیب ، صاحب این دو باغ ، هرگونه میوه و درآمدی در اختیار داشت .‏

 

سوره کهف آیه  35

متن آیه :

‏ وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هَذِهِ أَبَداً ‏

 

ترجمه :

‏در حالی که ( به سبب عدم ایمان به خدا ) بر خویشتن ستمگر بود ،  ( همراه دوست خود ، سرمستِ غرور ) به باغش گام نهاد ( و نگاهی به درختان پرمیوه و خوشه‌های پُردانه و زمزمه رودبار انداخت ، مستکبرانه ) گفت : من باور نمی‌کنم هرگز این ( باغ سرسبز ) نابود شود و به فنا رود .‏

 

توضیحات :

‏« مَآ أَظُنُّ » : گمان نمی‌برم . باور ندارم . « تَبِیدَ » : نابود شود . از میان رود . از مصدر بَیْد و به یاد ، به معنی فنا و هلاک . « هذِهِ » : این باغ . چه بسا مراد تسمیه کلّ به اسم جزء بوده و مقصود این جهان ، و مرجع ( مِنْها ) در آیه بعد هم ( جَنَّة ) یا ( حَیَاة ) باشد .‏

 

سوره کهف آیه  36

متن آیه :

‏ وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْراً مِّنْهَا مُنقَلَباً ‏

 

ترجمه :

‏و باور ندارم که قیامت برپا شود . اگر هم ( به فرض قیامتی در کار باشد و ) من به سوی پروردگارم برگردانده شوم ( این همه شخصیّت و مقام ، و اموال و اولاد ، نشانه شایستگی من است و در آنجا هم ) مسلّماً سرانجام بهتری و جایگاه خوبتری از این ( باغ و زندگی ) خواهم یافت .‏

 

توضیحات :

‏« السَّاعَةَ » : قیامت . « قَآئِمَةً » : پابرجا . برقرار . مفعول دوم است . « مُنقَلَباً » : عاقبت . جای بازگشت .‏

 

سوره کهف آیه  37

متن آیه :

‏ قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاکَ رَجُلاً ‏

 

ترجمه :

‏دوست ( مؤمن ) او ، در حالی که با وی گفتگو داشت ، بدو گفت : آیا منکر کسی شده‌ای که ( دستگاه شگرف و سازمان پیچیده جسم ) تو را از خاک ناچیزی و سپس از نقطه بی‌ارزشی آفریده است ، و بعد از آن تو را مرد کاملی کرده است‌ ؟ !‏

 

توضیحات :

‏« خَلَقَکَ مِن تُرابٍ . . . » : خداوند تو را از خاک درست کرد . یعنی موادّ غذائی که در زمین است ، جذب ریشه‌های روئیدنیها می‌گردد ، و روئیدنیها به نوبه خود خوراک حیوانات می‌شوند ، و انسان از روئیدنیها و گوشت و شیر حیوانات استفاده می‌کند ، و نطفه‌اش از اینها شکل می‌گیرد ( نگا : حجّ / 5 ، روم‌ / 20 ) . یا این که مراد این است که خداوند اصل تو را - که آدم است‌ - از خاک آفریده است ( نگا : آل‌عمران‌ / 59 ، فاطر / 11 ) . « سَوَّاکَ » : اندام تو را متعادل و هماهنگ کرد . کامل کرد تو را . « رَجُلاً » : حال است و تأویل به مشتقّ می‌گردد . یا این که مفعول دوم ( سَوّی ) است . یعنی : جَعَلَکَ رَجُلاً .‏

 

سوره کهف آیه  38

متن آیه :

‏ لَّکِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِرَبِّی أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏ولی من ( می‌گویم : ) او ( که مرا و همه جهان را آفریده است ) خدا است و پروردگار من است ، و من کسی را انباز پروردگارم نمی‌سازم .‏

 

توضیحات :

‏« لکِنَّا » : امّا من . اصل آن : لکِنْ أَنَا است ، و همزه را به طور سماع حذف و نون را در نون دغم می‌نمایند . « لکِنَّا هُوَ اللهُ رَبِّی‌ » :  ( لکِن ) مخفّف و مهمّل ،  ( أَنَا ) مبتدا ،  ( هُوَ ) مبتدای دوم ،  ( اللهُ ) خبر مبتدای دوم ،  ( رَبِّی ) صفت آن ، مبتدای دوم و خبرش ، خبر مبتدای اوّل ، و عائد ضمیر ( ی ) است .‏

 

سوره کهف آیه  39

متن آیه :

‏ وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِن تُرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنکَ مَالاً وَوَلَداً ‏

 

ترجمه :

‏کاش ! وقتی که وارد باغ می‌شدی ( و این همه نعمت و مرحمت ، و آثار قدرت و عظمت را می‌دیدی ) می‌گفتی : ماشاءَاللهُ !  ( این نعمت از فضل و لطف خدا است ، و آنچه خدا بخواهد شدنی است ! ) هیچ قوّت و قدرتی جز از ناحیه خدا نیست ( و اگر مدد و توفیق او نباشد ، توانائی عبادت و پرستش را نخواهیم داشت . ای رفیق ناسپاس ) اگر می‌بینی که از نظر اموال و اولاد از تو کمترم ،  ( امّا . . . ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَا شَآءَ اللهُ » : این جمله محذوفی دارد و تقدیر چنین است : هذا مَا شَآءَ اللهُ ، یعنی : این چیزی است که خدا خواسته است . یا این که : مَا شَآءَ اللهُ کائِنٌ ، یعنی : هرچه خدا بخواهد ، همان می‌شود .‏

 

سوره کهف آیه  40

متن آیه :

‏ فَعَسَى رَبِّی أَن یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِّن جَنَّتِکَ وَیُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسْبَاناً مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِیداً زَلَقاً ‏

 

ترجمه :

‏چه بسا پروردگارم بهتر از باغ تو را ( در دنیا یا آخرت ) به من بدهد ، و خدا از آسمان بلای مقدّری برای باغ تو فرو بفرستد و این باغ به سرزمین لخت و همواری تبدیل شود .‏

 

توضیحات :

‏« حُسْبَاناً » : مصدر است و به معنی اسم مفعول ، یعنی محسوب است و مراد از آن هر نوع بلا و عذاب مقدّر است . هلاک و نابودی . یا این که جمع ( حُسْبَانَة ) به معنی صاعِقَة است . « صَعیداً » : سرزمین . خاک روی زمین . « زَلَقاً » : مصدر است و در معنی اسم فاعل به کار رفته است ، به معنی : صاف و صوف . لخت . لغزنده . گِل و لای .‏

 

سوره کهف آیه  41

متن آیه :

‏ أَوْ یُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْراً فَلَن تَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَباً ‏

 

ترجمه :

‏یا این که آب این باغ ( در اعماق زمین ) فرو رود ، به گونه‌ای که هرگز نتوانی آن را پیجوئی کنی ( چه رسد به این که آن را بیابی و به سطح زمین برگردانی ) .‏

 

توضیحات :

‏« غَوْراً » : فرو رفتن . در اینجا برای مبالغه ، مصدر به معنی اسم فاعل یعنی ( غائِر ) به کار رفته است که به معنی فرو رونده است .‏

 

سوره کهف آیه  42

متن آیه :

‏ وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏( سرانجام پیش‌بینی فرد مؤمن تحقّق پذیرفت و بلای ناگهانی در رسید و همه محصولات و ) میوه‌های او را در آغوش کشید ( و باغ سرسبز و آبادان ، به زمین لخت و ویران تبدیل گردید ) . در حالی که باغ بر داربستها و چوب‌بندها فرو تپیده بود ، صاحب باغ بر هزینه‌هائی که صرف آن کرده بود ، دست تحسّر به هم می‌مالید و می‌گفت : کاشکی کسی را انباز پروردگارم نمی‌کردم !  ( و خدای را به یگانگی می‌پرستیدم و کفر نمی‌ورزیدم ) .‏

 

توضیحات :

‏« اُحِیطَ » : احاطه گردید . « اُحیطَ بِثَمَرِهِ » : محصولات و میوه‌هایش با بلا احاطه گردید . محصولات نابود شد . « خاوِیَةٌ » : فرو افتاده و فرو تپیده . « عُرُوش‌ » : جمع عَرْش ، سقفها . در اینجا مراد داربستها و چوب‌بندها و چفته‌های زیر درختان میوه است . « خَاوِیَةٌ عَلَیا عُرُوشِهَا » :  ( نگا : بقره‌ / 259 ) .‏

 

سوره کهف آیه  43

متن آیه :

‏ وَلَمْ تَکُن لَّهُ فِئَةٌ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مُنتَصِراً ‏

 

ترجمه :

‏( او در برابر این همه مصیبت و بلا ، تنهای تنها بود ) و دسته و گروهی را جز خدا نداشت که او را یاری دهند ، و خود نیز نتوانست خویشتن را کمک کند ( و جلو بلا را بگیرد ) .‏

 

توضیحات :

‏« مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا . در مقابل خدا . « مُنتَصِراً » : دفع کننده و بازدارنده . انتقام گیرنده . غالب و چیره . یادآوری : معنی آیه می‌تواند چنین هم باشد : صاحب باغ کسانی را نداشت که در برابر خشم خدا او را کمک کنند ، و وی هم قادر به دفع بلا نبود .‏

 

سوره کهف آیه  44

متن آیه :

‏ هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَاباً وَخَیْرٌ عُقْباً ‏

 

ترجمه :

‏در آن مقام و در آن حال ( که بلا و مصیبت و شدّت و محنت سر می‌رسد ) یاری و کمک ، ویژه معبود راستین است ( و تنها خدا فریادرس روز مصیبت و دفع‌کننده بلا است ) . او بهترین پاداش را ( برای مطیعان خود ) دارد ، و بهترین سرانجام را ( برای آنان ) فراهم می‌سازد .‏

 

توضیحات :

‏« هُنَالِکَ » : آنجا . در آن مقام و در آن حال . « الْوَلایَةُ » : کمک و یاری . دستگیری و مددکاری . « عُقْباً » : عاقبت . سرانجام .‏

 

سوره کهف آیه  45

متن آیه :

‏ وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِراً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) برای آنان ( که به دارائی دنیا می‌نازند و به اولاد و اموال می‌بالند ) مثال زندگی دنیا را بیان کن که همچون آبی است که از ( ابر ) آسمان فرو می‌فرستیم . سپس گیاهان زمین از آن ( سیراب می‌گردند و به سبب آن رشد و نمو می‌کنند و ) تنگاتنگ و تودرتو می‌شوند .  ( عطر گل و ریحان با آواز پرندگان درهم می‌آمیزد و رقص گلزار و چمنزار در می‌گیرد . ولی این صحنه دل‌انگیز دیری نمی‌پاید و باد خزان وزان می‌گردد ، و گیاهان سرسبز و خندان ، زرد رنگ و ) سپس خشک و پرپر می‌شوند و بادها آنها را ( در اینجا و آنجا ) پخش و پراکنده می‌سازند !  ( آری ! داشتن را نداشتن ، و بهار زندگی را خزان در پی است ، پس چه جای نازیدن به وی است . این خدا است که نعمت و حیات می‌دهد و هر وقت که بخواهد نعمت و حیات را بازپس می‌گیرد ) و خدا بر هر چیزی توانا بوده ( و هست ) .‏

 

توضیحات :

‏« السَّمَآءِ » : سوی بالا . مراد ابر آسمان است ( نگا : نور / 43 ، واقعه‌ / 69 ) . « إخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الأرْضِ » : گیاهان زمین به سبب آن ، تنگ یکدیگر روئیدند . گیاهان آمیزه آب آن می‌گردند ، یعنی آن را می‌مکند . « هَشِیماً » : گیاه خشک و پرپر . فَعیل به معنی مَفعول است . « تَذْرُو » : می‌برد و پخش و پراکنده می‌کند . از ماده ( ذرو )  ( نگا : ذاریات‌ / 1 ) .‏

 

سوره کهف آیه  46

متن آیه :

‏ الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ أَمَلاً ‏

 

ترجمه :

‏دارائی و فرزندان ، زینت زندگی دنیایند ( و زوال‌پذیر و گذرایند ) . و امّا اعمال شایسته‌ای که نتایج آنها جاودانه است ، بهترین پاداش را در پیشگاه پروردگارت دارد ، و بهترین امید و آرزو است .‏

 

توضیحات :

‏« الْبَنُونَ » : پسران . مراد فرزندان ، اعم از ذکور و إناث است . « الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ » : کارهای شایسته‌ای که ثمره و ثواب آنها باقی و ماندگار است . واژه ( الْبَاقِیَاتُ ) صفت موصوف مقدّری چون : الْکَلِمَاتُ یا الأعْمَالُ است . لذا هرگونه گفتار پسندیده و کردار شایسته را شامل می‌شود .‏

 

سوره کهف آیه  47

متن آیه :

‏ وَیَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏روزی ما ( نظام جهان هستی را به عنوان مقدّمه‌ای برای نظام نوین درهم می‌ریزیم و از جمله ) کوهها را به حرکت در می‌آوریم ، و ( همه موانع سطح زمین را از میان برمی‌داریم ، به گونه‌ای که ) زمین را ( صاف و همه‌چیز را در آن ) نمایان می‌بینی ، و همگان را ( برای حساب و کتاب ) گرد می‌آوریم و کسی از ایشان را فرو نمی‌گذاریم .‏

 

توضیحات :

‏« یَوْمَ » : ظرف است برای فعل مقدّری چون ( أُذْکُرْ ) . « نُسَیِّرُ » : به حرکت می‌اندازیم . راه می‌بریم . « بَارِزَةً » : پیدا و نمایان . از مصدر بُروز به معنی ظُهور . مراد این است که زمین لخت و عریان و خالی از کوهها و رودها و درختان و گیاهان و ساختمانها و غیره می‌شود . حال است . « لَمْ نُغَادِرْ » : رها نساخته‌ایم . ترک نکرده‌ایم .‏

 

سوره کهف آیه  48

متن آیه :

‏ وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّکَ صَفّاً لَّقَدْ جِئْتُمُونَا کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّن نَّجْعَلَ لَکُم مَّوْعِداً ‏

 

ترجمه :

‏مردمان ( پیشین و پسین ، برای حساب و کتاب ) صف صف به پروردگارت عرضه می‌شوند ( و همگی در برابر آفریدگارت ردیف ردیف سان دیده می‌شوند . آن وقت است که ما ایشان را صدا می‌زنیم : ای مردمان ! شما لخت و عریان بدون اموال و اولاد ) به همان شکل و هیئتی که نخستین بار شما را آفریده بودیم ، به پیش ما برگشته‌اید . شما گمان می‌بردید که هرگز موعدی برای ( رستاخیز و حساب و ثواب و عقاب ) شما ترتیب نمی‌دهیم .‏

 

توضیحات :

‏« عُرِضُوا » : عرضه گردیدند . سان دیده شدند . « صَفّاً » : ردیف . صف‌ها . صف کشیده . این واژه مصدر است و به معنی ( صُفُوفاً ) یا ( مَصْفُوفِینَ ) و حال است . « مَوْعِداً » : مکان وعده . زمان وعده .‏

 

سوره کهف آیه  49

متن آیه :

‏ وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏و کتاب ( اعمال هر کسی ، در دستش ) نهاده می‌شود ( و مؤمنان از دیدن آنچه در آن است شادان و خندان می‌گردند ) و بزهکاران ( کفر پیشه ) را می‌بینی که از دیدن آنچه در آن است ، ترسان و لرزان می‌شوند و می‌گویند : ای وای بر ما ! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را رها نکرده است و همه را برشمرده است و ( به ثبت و ضبط آن مبادرت ورزیده است . و بدین وسیله ) آنچه را که کرده‌اند حاضر و آماده می‌بینند . و پروردگار تو به کسی ظلم نمی‌کند .  ( چرا که پاداش یا کیفر ، محصول اعمال خود مردمان است ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْکِتابُ » : نامه اعمال یکایک مردم ( نگا : حاقّه‌ / 19 و 25 ) . « مَا لِهذَا الْکِتَابِ » : این چه کتابی است‌ ؟ استفهام برای تعجّب است . حرف لام جرّ در رسم‌الخطّ قرآنی منفصل نوشته شده است . « وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً » :  ( نگا : آل‌عمران‌ / 30 و قیامت‌ / 13 ) .‏

 

سوره کهف آیه  50

متن آیه :

‏ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاء مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلاً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! آغاز آفرینش مردمان را برایشان بیان کن ) آن گاه را که ما به فرشتگان گفتیم : برای آدم سجده کنید . آنان جملگی سجده کردند مگر ابلیس که از جنّیان بود و از فرمان پروردگارش تمرّد کرد . آیا او و فرزندانش را با وجود این که ایشان دشمنان شمایند ، به جای من سرپرست و مددکار خود می‌گیرید ؟ ! ستمکاران چه عوض بدی دارند !‏

 

توضیحات :

‏« وَ إِذْ قُلْنَا . . . » :  ( نگا : بقره‌ / 34 ، اعراف‌ / 11 ، اسراء / 61 ) . « الْجِنَّ » : نوعی از آفریده‌های خدا که دیده نمی‌شوند ( نگا : انعام‌ / 100 ) . « أَفَتَتَّخِذُونَهُ . . . » : مراد این است که پیروی عملی از وسوسه‌های شیطان و زادگانش ، پذیرش سرپرستی و دوستی این لعنتیها بشمار است . « بَدَلاً » : عوض . جایگزین . تمییز است .‏

 

سوره کهف آیه  51

متن آیه :

‏ مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً ‏

 

ترجمه :

‏من ابلیس و فرزندانش را به هنگام آفرینش آسمانها و زمین ، و ( حتی برخی از ) خودشان را هم به هنگام آفرینش ( برخی از ) خودشان ( در صحنه خلقت ) حاضر نکرده‌ام ، و گمراهسازان را دستیار و مددکار خود نساخته‌ام ( و اصلاً به دستیار و مددکار نیازی ندارم ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُضِلِّینَ » : گمراهسازان . سرگشته‌کنندگان . « عَضُداً » : معیّن . مددکار . دستیار .‏

 

سوره کهف آیه  52

متن آیه :

‏ وَیَوْمَ یَقُولُ نَادُوا شُرَکَائِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُم مَّوْبِقاً ‏

 

ترجمه :

‏روزی خداوند می‌فرماید : انبازهائی را که برای من گمان می‌بردید صدا بزنید ( تا به کمک شما بشتابند ) . آنان انبازها ( و معبودهای پنداری ) را صدا می‌زنند و آنها به ندای ایشان پاسخ نمی‌دهند ( تا چه رسد به این که به کمکشان بشتابند ) و میانشان عداوت راه می‌اندازیم .‏

 

توضیحات :

‏« جَعَلْنَا بَیْنَهُم مَّوْبِقاً » : میان آنان عداوت راه می‌اندازیم ( نگا : مریم‌ / 81 و 82 ، احقاف‌ / 6 ) . میانشان مهلکه‌ای‌ می‌سازیم که آتش دوزخ است و همه ایشان در آن مشترک خواهند بود . رابطه و میانه دنیوی ایشان را موجب هلاک اخروی آنان می‌سازیم . « مَوْبِقاً » : مهلکه . هلاک . عداوتی که آن قدر سخت است که انگار خودِ دشمنانگی است .‏

 

سوره کهف آیه  53

متن آیه :

‏ وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ یَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفاً ‏

 

ترجمه :

‏و ( در این گیرودار ) گناهکاران آتش دوزخ را می‌بینند و می‌دانند که ایشان بدان می‌افتند ولیکن محلّی نمی‌یابند که ( از دست دوزخ بگریزند و ) بدان رو کنند .‏

 

توضیحات :

‏« ظَنُّوا » : یقین داشتند . « مُوَاقِعُوهَا » : افتادگان در آن . روندگان بدان . « مَصْرِفاً » : مکانی که بدان رو کنند . انصراف و روگردانی . این واژه می‌تواند اسم مکان یا اسم زمان و یا مصدر میمی باشد . « لَمْ یَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفاً » : گریزی از دوزخ ندارند . مکانی که از دست دوزخ بدان رو کنند نمی‌یابند . زمان روگردانی از آن را نخواهند داشت .‏

 

سوره کهف آیه  54

متن آیه :

‏ وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَکَانَ الْإِنسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلاً ‏

 

ترجمه :

‏ما در این قرآن برای مردمان ، هرگونه مثلی را ( که در امور دین و دنیا بدان نیازمند باشند ) به شیوه‌های گوناگون بیان داشته‌ایم ( تا از آنها پند گیرند ) ولی انسان ( طبیعةً دوستدار جرّ و بحث و مشاجره است و ) بیش از هر چیز به مجادله می‌پردازد ( و با حقائق می‌ستیزد ) .‏

 

توضیحات :

‏« صَرَّفْنَا » : به شیوه‌های گوناگون بیان کرده‌ایم . به گونه‌های مختلف تکرار نموده‌ایم ( نگا : اسراء / 41 ) . « جَدَلاً » : مجادله و مشاجره . در اینجا مراد ستیزه و نزاع به باطل است . تمییز است .‏

 

سوره کهف آیه  55

متن آیه :

‏ وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُوا إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى وَیَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَن تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلاً ‏

 

ترجمه :

‏مردمان ( کفرپیشه ) را از ایمان آوردن و طلب آمرزش از پروردگارشان باز نداشته است هنگامی که هدایت ( یعنی پیغمبر و قرآن ) بدیشان رسیده است ، مگر ( دو چیز : سرسختی و سرکشی ! که آنان را بر آن داشته است یکی از این دو کار را خواستار شوند : ) این که سرنوشت پیشینیان دامنگیرشان گردد ( و عذاب نابود کننده‌ای ایشان را از میان بردارد ) و یا این که انواع عذاب ( پیاپی ) بدیشان رسد .‏

 

توضیحات :

‏« سُنَّةُ الأوَّلِینَ » : سنّت و قاعده‌ای که خداوند درباره گذشتگان اجرا کرده است که هلاک جملگی ایشان است ( نگا : انفال‌ / 37 ، فاطر / 43 ) . « قُبُلاً » : جمع قَبیل ، به معنی صنف و نوع ( نگا : انعام‌ / 111 ) . این واژه را مفرد و به معنی مقابل و رویاروی گرفته‌اند ؛ یعنی کافران عذاب الهی را در برابر خود مشاهده می‌کنند . « إِلآّ أَن تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الأوَّلِینَ » : حرف ( أَنْ ) و مابعد آن به تأویل مصدر می‌رود و فاعل فعل ( ما مَنَعَ ) است . مراد این است که سرنوشت این گونه اقوامِ گمراه ، هلاکِ حتمی است و انگار ایشان در انتظار آنند . این بدان می‌ماند که به فرد سرکشی بگوئیم : تو فقط می‌خواهی مجازات شوی . یعنی مجازاتْ سرنوشتِ حتمی تو است .‏

 

سوره کهف آیه  56

متن آیه :

‏ وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَیُجَادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَمَا أُنذِرُوا هُزُواً ‏

 

ترجمه :

‏( وظیفه پیغمبران تنها مژده‌دادن و بیم دادن است ) و ما پیغمبران را جز به عنوان مژده‌رسان و بیم‌رسان نمی‌فرستیم . همواره کافران بیهوده به جدال می‌پردازند تا با جدال حق را ( از میدان به در کنند و آن را ) از میان ببرند . آنان آیات ( قرآنی ) مرا و چیزی را که از آن بیم داده شده‌اند ( که مکافات دنیوی و اخروی است ، به باد ) استهزاء می‌گیرند .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْبَاطِلِ » : با کارهای بیهوده‌ای چون پیشنهاد معجزه‌های دلخواه . بیهوده و بیخود . « لِیُدْحِضُوا » : تا از میدان به در کنند . تا نیست و نابود کنند . « بِهِ » : با جدال . « الْحَقَّ » : مراد هر آن چیزی است که پیغمبران با خود آورده‌اند . یا مراد تنها قرآن است . « ءَایَاتِی‌ » : مراد آیات قرآنی ، یا اقوال و افعالی است که با آن پیغمبران تأیید و پشتیبانی شده‌اند . « هُزُواً » : استهزاء . سخریّه . مصدر است و مهموزاللام و در معنی اسم مفعول به کار رفته است .‏

 

سوره کهف آیه  57

متن آیه :

‏ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْراً وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَن یَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً ‏

 

ترجمه :

‏چه کسی ستمکارتر از کسی است که با آیات پروردگارش پند داده شود و او از آنها روی بگرداند ( و درس نگیرد و فرمان نپذیرد ، و عاقبتِ معاصی و گناهانی را که کرده است ) و آنچه را که با دست خود پیشاپیش فرستاده است ، فراموش کند ؟ ! ما بر دلهای آنان ( به سبب کفر گرائیشان ) پرده‌هائی افکنده‌ایم تا آیات را نفهمند ( و نور ایمان به دلهایشان نتابد ) و به گوشهایشان سنگینی انداخته‌ایم ( تا ندای حق را نشنوند ) و لذا هرچند آنان را به سوی هدایت بخوانی ، هرگز راهیاب نمی‌شوند ( و به دین حق نمی‌گروند ) .‏

 

توضیحات :

‏« أکِنَّةً » و « أن یَفْقَهُوهُ » و « وَقْراً » :  ( نگا : أنعام‌ / 25 ، إسراء / 46 ) .‏

 

سوره کهف آیه  58

متن آیه :

‏ وَرَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ یُؤَاخِذُهُم بِمَا کَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن یَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلاً ‏

 

ترجمه :

‏پروردگار تو بس آمرزنده و صاحب رحم است . اگر آنان را ( فوراً ) در برابر اعمالشان مجازات می‌نمود ( می‌توانست و ) هرچه زودتر عذاب را ( همچون ملّتهای گذشته ) گریبانگیرشان می‌کرد ، ولی موعدی دارند که با فرا رسیدن آن راه نجاتی و پناهی در مقابلش نمی‌یابند .‏

 

توضیحات :

‏« مِن دُونِهِ » : در مقابل آن موعد . بجز خدا . « لَن یَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلاً » : از دست آن پناهگاهی نمی‌یابند که خویشتن را در آن محفوظ دارند . با فرا رسیدن آن ، پناهگاهی جز خدا نمی‌یابند که بتواند ایشان را مصون دارد . « مَوْئِلاً » : ملجأ . پناهگاه .‏

 

سوره کهف آیه  59

متن آیه :

‏ وَتِلْکَ الْقُرَى أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِم مَّوْعِداً ‏

 

ترجمه :

‏و اینها شهرها و آبادیهائی است ( از عاد و ثمود و قوم لوط و امثال ایشان ) که ما ( در رساندن عذابشان شتاب ننموده‌ایم و بلکه ) موعدی برای هلاکشان تعیین کرده‌ایم و زمانی آنها را نابود ساخته‌ایم که ایشان ظلم و ستم پیشه کرده‌اند .‏

 

توضیحات :

‏« الْقُرَیا » : شهرها و آبادیها . مجازاً مراد مردمان آنجاها است . « مَهْلِک‌ » : هلاک و نابودی . مصدر میمی است .‏

 

سوره کهف آیه  60

متن آیه :

‏ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُباً ‏

 

ترجمه :

‏( یادآور شو ) زمانی را که موسی ( پسر عمران ، همراه با یوشع پسر نون ، که خادم و شاگرد او بود ، به امر خدا برای یافتن شخص فرزانه‌ای به نام خضر بیرون رفت تا از او چیزهائی بیاموزد . موسی برای پیدا کردن این دانشمند بزرگ نشانه‌هائی در دست داشت ، همچون محلّ تلاقی دو دریا و زنده شدن ماهی بریان شده . موسی عزم خود را جزم کرد و ) به جوان ( خدمتگذار ) خود گفت : من هرگز از پای نمی‌نشینم تا این که به محلّ برخورد دو دریا می‌رسم ، و یا این که روزگاران زیادی راه می‌سپرم .‏

 

توضیحات :

‏« فَتَاهُ » : خادم خود . فَتی به معنی جوان است که محض احترام خطاب به خدمتگذار گفته می‌شود . « لآ أَبْرَحُ » : پیوسته راه می‌روم . همیشه در طلب خواهم بود ( نگا : یوسف‌ / 80 ) . « مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ » : محلّ تلاقی دو دریا . در قرآن این محلّ روشن نشده است ، لیکن مفسّران گفته‌اند : مراد محلّ اتّصال خلیج عقبه و خلیج سوئز ، یا محلّ پیوند اقیانوس هند با دریای احمر در بغاز باب‌المندب ، و یا این که محلّ پیوستگی دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس است . « حُقُباً » : روزگاران . مدّت زیادی از زمان که آن را هفتاد و هشتاد سال تخمین زده‌اند . جمع آن أَحْقاب است ( نگا : نبأ / 23 ) .‏

 

سوره کهف آیه  61

متن آیه :

‏ فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَباً ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که به محلّ تلاقی دو دریا رسیدند ، ماهی خویش را از یاد بردند ، و ماهی در دریا راه خود را پیش گرفت ( و به درون آن خزید ) .‏

 

توضیحات :

‏« حُوتَ » : ماهی . ظاهراً این ماهی را به عنوان غذا تهیّه کرده و با خود می‌بردند و از آن می‌خوردند . « سَرَباً » : راه سراشیبی . طریق و مسیر . مفعول دوم فعل ( إِتَّخَذَ ) است . برخی آن را مصدر و در معنی اسم فاعل یعنی سارِب گرفته‌اند و حال فاعل فعل ( إِتَّخَذَ ) بشمار آورده‌اند .‏

 

سوره کهف آیه  62

متن آیه :

‏ فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءنَا لَقَدْ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَباً ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که ( از آنجا ) دور شدند ( و راه زیادی را طی کردند ، موسی ) به خدمتکارش گفت : غذای ما را بیاور ، واقعاً در این سفرمان دچار خستگی و رنج زیادی شده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« جَاوَزَا » : گذشتند . دور شدند . « غَدَآءَ » : خوراک . چاشت . « نَصَباً » : رنج و خستگی .‏

 

سوره کهف آیه  63

متن آیه :

‏ قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَباً ‏

 

ترجمه :

‏( خدمتکارش ) گفت : به یاد داری وقتی را که به آن صخره رفتیم ( و استراحت کردیم ) ! من ( بازگو کردن جریان عجیب زنده شدن و به درون آب شیرجه رفتن ) ماهی را از یاد بردم ( که در آنجا جلو چشمانم روی داد ! ) . جز شیطان بازگو کردن آن را از خاطرم نبرده است .  ( بلی ! ماهی پس از زنده شدن ) به طرز شگفت‌انگیزی راه خود را در دریا پیش گرفت .‏

 

توضیحات :

‏« أَوَیْنَا » : پناه بردیم و اقامت گزیدیم . « الصَّخْرَةِ » : سنگ بزرگ و سخت . « مَآ أَنسَانِیهُ » : آن را از یادم نبرده است . ضمیر ( هُ ) می‌بایست به صورت ( هِ ) و مکسور خوانده شود ، ولی مضموم بودن آن برابر قرائت حفص و یکی از لغات عرب است ( نگا : فتح‌ / 10 ) . « عَجَباً » : به گونه شگفت‌انگیز . راه شگفت‌انگیز . این واژه صفت مصدر محذوف ، یعنی : إِتِّخَاذاً عَجَباً ، و یا این که مفعول دوم ( إِتَّخَذَ ) می‌باشد . « وَ اتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَباً » : ماهی به گونه شگفتی بعد از زنده شدن به دریا فرو رفت . برخی نیز گفته‌اند : خدمتکار به گونه بس استوار و سرحال برای جبران فراموشی به سوی دریا برای گرفتن ماهی یا ماهیهای دیگری رفت .‏

 

سوره کهف آیه  64

متن آیه :

‏ قَالَ ذَلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصاً ‏

 

ترجمه :

‏( موسی ) گفت : این چیزی است که ما می‌خواستیم ( چرا که یکی از نشانه‌های پیدا کردن گمشده ما است ) پس پیجویانه از راه طی شده خود برگشتند .‏

 

توضیحات :

‏« کُنَّا نَبْغِ » : می‌خواستیم . فعل مضارع ( نَبْغِ ) مرفوع است و در اصل چنین است :  ( نَبْغِی ) . کتابت آن بدون یاء ، رسم‌الخطّ قرآنی است . « إِرْتَدَّا » : بازگشتند . به عقب برگشتند . « قَصَصاً » : پیجوئی . ردّ پای خود را گرفتن . می‌تواند مفعول مطلق فعلی از لفظ خود باشد : یَقُصّانِ قَصَصاً . یا این که مصدر مؤوّل به وصف بوده باشد ، یعنی :  ( مُقَتَصِّینَ ) . به معنی :  ( مُتَتَبِّعِینَ ) .‏

 

سوره کهف آیه  65

متن آیه :

‏ فَوَجَدَا عَبْداً مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْماً ‏

 

ترجمه :

‏پس بنده‌ای از بندگان ( صالح ) ما را ( به نام خضر ) یافتند که ما او را مشمول رحمت خود ساخته و از جانب خویش بدو علم فراوانی داده بودیم .‏

 

توضیحات :

‏« عَبْداً » : این بنده خدا ( خضر ) نام داشته است و باید پیغمبر بوده باشد . چرا که : الف ) خداوند نسبت بدو فرموده است : ءَاتَیْناهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنا . رحمت هم به معنی نبوّت آمده است ( نگا : زخرف‌ / 32 ) . ب ) علم لدنی ، مقتضی وحی است : وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْماً . ج ) او به موسی چیزهائی آموخته است ، و پیغمبر هم جز از پیغمبر کسب علم نمی‌کند . د ) جمله : ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ، در آیه ( 82 / کهف ) دلیل نبوّت است .‏

 

سوره کهف آیه  66

متن آیه :

‏ قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً ‏

 

ترجمه :

‏موسی بدو گفت : آیا ( می‌پذیری که من همراه تو شوم و ) از تو پیروی کنم بدان شرط که از آنچه مایه رشد و صلاح است و به تو آموخته شده است ، به من بیاموزی‌ ؟‏

 

توضیحات :

‏« عَلَیا » : عَلی حرف جرّ است و در اینجا بیانگر معنی شرط است ( نگا : ممتحنه‌ / 12 ) . « رُشْداً » : دانشی که موجب خیر و صلاح دین و دنیا شود ( نگا : أنبیاء / 51 ) . مصدر است و برای مبالغه در معنی وصفی به کار رفته است . یعنی : عِلْماً ذا رُشْدٍ . مفعول دوم فعل ( تُعَلِّمَنی ) است .‏

 

سوره کهف آیه  67

متن آیه :

‏ قَالَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً ‏

 

ترجمه :

‏( خضر ) گفت : تو هرگز توان شکیبائی با من را نداری .‏

 

توضیحات :

‏« مَعِیَ » : مصاحبت و همراهی با من .‏

 

سوره کهف آیه  68

متن آیه :

‏ وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً ‏

 

ترجمه :

‏و چگونه می‌توانی در برابر چیزی که از راز و رمز آن آگاه نیستی ، شکیبائی کنی ؟ !‏

 

توضیحات :

‏« خُبْراً » : آگاهی . شناخت . دانش . تمییز است .‏

 

سوره کهف آیه  69

متن آیه :

‏ قَالَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ صَابِراً وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْراً ‏

 

ترجمه :

‏( موسی ) گفت : به خواست خدا ، مرا شکیبا خواهی یافت ، و ( در هیچ کاری ) با فرمان تو مخالفت نخواهم کرد .‏

 

توضیحات :

‏« لآ أَعْصِی‌ » : سرکشی و نافرمانی نمی‌کنم . « أَمْراً » : فرمان . کار .‏

 

سوره کهف آیه  70

متن آیه :

‏ قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلَا تَسْأَلْنِی عَن شَیْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً ‏

 

ترجمه :

‏( خضر ) گفت : اگر تو همسفر من شدی ( سکوت محض باش و ) درباره چیزی ( که انجام می‌دهم و در نظرت ناپسند است ) از من مپرس تا خودم راجع بدان برایت سخن بگویم .‏

 

توضیحات :

‏« أُحْدِثَ » : پدیدار می‌کنم . « ذِکْراً » : یاد . بیان . « أُحْدِثَ . . . ذِکْراً » : آغاز سخن می‌کنم . به سخن می‌پردازم .‏

 

سوره کهف آیه  71

متن آیه :

‏ فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَکِبَا فِی السَّفِینَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً إِمْراً ‏

 

ترجمه :

‏پس ( موسی و خضر با یکدیگر ) به راه افتادند ( و در ساحل دریا به سفر پرداختند ) تا این که سوار کشتی شدند .  ( خضر در اثنای سفر ) آن را سوراخ کرد .  ( موسی ) گفت : آیا کشتی را سوراخ کردی تا سرنشینان آن را غرق کنی‌ ؟ ! واقعاً کار بسیار بدی کردی .‏

 

توضیحات :

‏« إِنطَلَقا » : به راه افتادند . روان شدند . « خَرَقَهَا » : آن را سوراخ کرد . « أَهْلَهَا » : ساکنان آن . صاحبان آن . « إِمْراً » : کار بسیار زشت و شگفت‌انگیز .‏

 

سوره کهف آیه  72

متن آیه :

‏ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً ‏

 

ترجمه :

‏( خضر ) گفت : مگر نگفتم که تو هرگز نمی‌توانی همراه من شکیبائی‌کنی‌ ؟‏

 

توضیحات :

‏. . .‏

 

سوره کهف آیه  73

متن آیه :

‏ قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا نَسِیتُ وَلَا تُرْهِقْنِی مِنْ أَمْرِی عُسْراً ‏

 

ترجمه :

‏( موسی ) گفت : مرا به خاطر فراموش کردن ( توصیه‌ات ) بازخواست مکن و در کارم ( که یادگیری و پیروی از تو است ) بر من سخت مگیر .‏

 

توضیحات :

‏« لا تُرْهِقْنِی‌ » : بر من تحمیل مکن ( نگا : کهف‌ / 80 ) . « مِنْ أََمْرِی‌ » : در کارم . مراد کار تعلّم و پیروی موسی از خضر است . « عُسْراً » : سختی . دشواری .‏

 

سوره کهف آیه  74

متن آیه :

‏ فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِیَا غُلَاماً فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُّکْراً ‏

 

ترجمه :

‏به راه خود ادامه دادند تا آن گاه که ( از کشتی پیاده شدند و در مسیر خود ) به کودکی رسیدند .  ( خضر ) او را کشت !  ( موسی ) گفت : آیا انسان بیگناه و پاکی را کشتی ، بدون آن که او کسی را کشته باشد ؟ ! واقعاً کار زشت و ناپسندی کردی .‏

 

توضیحات :

‏« غُلاماً » : نوجوان . در اینجا مراد پسر بچّه و کودک است ( نگا : آل‌عمران‌ / 40 ) . « نَفْساً » : انسان . شخص . « زَکِیَّةً » : پاک و بی‌گناه . « بِغَیْرِ نَفْسٍ » : بدون کشتن کسی و داشتن حق قصاص . « نُکْراً » : زشت . نفرت‌انگیز .‏

 

سوره کهف آیه  75

متن آیه :

‏ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْراً ‏

 

ترجمه :

‏( خضر ) گفت : مگر به تو نگفتم که تو با من توان شکیبائی را نخواهی داشت‌ ؟‏

 

توضیحات :

‏. . .‏

 

سوره کهف آیه  76

متن آیه :

‏ قَالَ إِن سَأَلْتُکَ عَن شَیْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْراً ‏

 

ترجمه :

‏( موسی ) گفت : اگر بعد از این ، از تو درباره چیزی پرسیدم ( و اعتراض کردم ) با من همدم مشو ، چرا که به نظرم معذور خواهی بود ( از من جدا شوی ) .‏

 

توضیحات :

‏« بَعْدَهَا » : بعد از این مرتبه . بعد از این مسأله . « لا تُصَاحِبْنی‌ » : با من مصاحبت و همدمی مکن . « قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْراً » : تو از جانب من معذوری . کار بدانجا رسیده است که عذر مرا بخواهی .‏

 

سوره کهف آیه  77

متن آیه :

‏ فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَیَا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَن یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَاراً یُرِیدُ أَنْ یَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً ‏

 

ترجمه :

‏باز به راه خود ادامه دادند تا به روستائی رسیدند . از اهالی آنجا غذا خواستند ؛ ولی آنان از مهمان کردن آن دو خودداری نمودند . ایشان در میان روستا به دیواری رسیدند که داشت فرو می‌ریخت .  ( خضر ) آن را تعمیر و بازسازی کرد .  ( موسی ) گفت : اگر می‌خواستی می‌توانستی در مقابل این کار مزدی بگیری ( و شکممان را بدان سیر کنی . آخر فداکاری با این مردمان فرومایه ، حیف است ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِسْتَطْعَمَا » : غذا خواستند . تقاضای خوراک کردند . « جِدَاراً » : دیوار . « یَنقَضَّ » : فرود آید . فرو ریزد . « أَقَامَهُ » : برجایش داشت . آن را تعمیر و مرمّت کرد . « لَتَّخَذْتَ » : این فعل از ماده ( تَخَذَ ) به معنی ( أَخَذَ ) و از باب افتعال است .‏

 

سوره کهف آیه  78

متن آیه :

‏ قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَیْهِ صَبْراً ‏

 

ترجمه :

‏( خضر ) گفت : اینک وقت جدائی من و تو است . من تو را از حکمت و راز کارهائی که در برابر آنها نتوانستی‌شکیبائی کنی آگاه می‌سازم .‏

 

توضیحات :

‏« فِرَاقُ » : جدائی . از یکدیگر جدا شدن و دور گشتن . « تَأْوِیلِ » : تبیین و توجیه . بیان حکمت و راز کار .‏

 

سوره کهف آیه  79

متن آیه :

‏ أَمَّا السَّفِینَةُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءهُم مَّلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْباً ‏

 

ترجمه :

‏و امّا آن کشتی متعلّق به گروهی از مستمندان بود که ( با آن ) در دریا کار می‌کردند و من خواستم آن را معیوب کنم ( و موقّتاً از کار بیفتد چرا که ) سر راه آنان پادشاه ستمگری بود که همه کشتیها ( ی سالم ) را غصب می‌کرد و می‌برد .‏

 

توضیحات :

‏« السَّفِینَةُ » : کشتی . « مَسَاکِینَ » : کسانی که درآمد و دارائی ایشان جوابگوی نیازهای آنان نباشد . شاید هم مراد کسانی باشد که نسبت به دیگران از نظر قدرت ضعیف و ناتوان باشند . « وَرَآءَ » : پشت سر . جلو و سر راه ( نگا : ابراهیم‌ / 16 ) . « غَصْباً » : مفعول مطلق ، یا این که تأویل به مشتقّ می‌گردد و حال است .‏

 

سوره کهف آیه  80

متن آیه :

‏ وَأَمَّا الْغُلَامُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینَا أَن یُرْهِقَهُمَا طُغْیَاناً وَکُفْراً ‏

 

ترجمه :

‏و امّا آن کودک ( که او را کشتم ) پدر و مادرش باایمان بودند ( و اگر زنده می‌ماند ) می‌ترسیدیم که سرکشی و کفر را بدانان تحمیل کند ( و ایشان را از راه ببرد ) .‏

 

توضیحات :

‏« یُرْهِقَهُمَا » : بر ایشان تحمیل کند . به طغیان و کفرشان کشاند ( نگا : کهف‌ / 73 ) .‏

 

سوره کهف آیه  81

متن آیه :

‏ فَأَرَدْنَا أَن یُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَیْراً مِّنْهُ زَکَاةً وَأَقْرَبَ رُحْماً ‏

 

ترجمه :

‏ما خواستیم که پروردگارشان به جای او فرزند پاکتر و پرمحبّت‌تری بدیشان عطاء فرماید .‏

 

توضیحات :

‏« أَن یُبْدِلَهُمَا » : عوضشان بدهد . « زَکَاةً » : پاکی و پاکیزگی . صلاح و طهارت ذات .‏

 

سوره کهف آیه  82

متن آیه :

‏ وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَةِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحاً فَأَرَادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَیَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ذَلِکَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَیْهِ صَبْراً ‏

 

ترجمه :

‏و امّا آن دیوار ( که آن را بدون مزد تعمیر کردم ) متعلّق به دو کودک یتیم در شهر بود و زیر دیوار گنجی وجود داشت که مال ایشان بود و پدرشان مرد صالح و پارسائی بود ( و آن را برایشان پنهان کرده بود ) . پس پروردگار تو خواست که آن دو کودک به حدّ بلوغ برسند و گنج خود را به مرحمت پروردگارت بیرون بیاورند ( و مردمان بدانند که : صلاح پدران و مادران برای پسران و دختران ، و خوبی اصول برای فروع سودمند است ) . من به دستور خود این کارها را نکرده‌ام ( و خودسرانه دست به چیزی نبرده‌ام و بلکه فرمان خدا را اجرا نموده‌ام و برابر رهنمود او رفته‌ام ) . این بود راز و رمز کارهائی که توانائی شکیبائی در برابر آنها را نداشتی .‏

 

توضیحات :

‏« کَنزٌ » : گنج . « رَحْمَةً » : مفعول‌له است برای ( أَرَادَ ) . « تَأوِیلُ » : تفسیر و توجیه ( نگا : کهف‌ / 78 ) . « عَنْ أَمْرِی‌ » : به دستور خویش . خودسرانه .‏

 

سوره کهف آیه  83

متن آیه :

‏ وَیَسْأَلُونَکَ عَن ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْکُم مِّنْهُ ذِکْراً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! برخی از کفّار به دسیسه یهودیان ) از تو درباره ( سرگذشت ) ذوالقرنین می‌پرسند . بگو : گوشه‌ای از سرگذشت او را برایتان بازگو خواهم کرد .‏

 

توضیحات :

‏« ذِی الٌقَرْنَیْنِ » : ذوالقرنین را اسکندر مقدونی و کورش کبیر و شاهی از پادشاهان یمن که تبابعه نامیده می‌شدند می‌دانند . علّت تسمیه او به ذوالقرنین شاید این باشد که مشرق و مغرب جهان آن روزی را تسخیر نمود و عربها به آن « قَرْنَیِ الشَّمْسِ » : یعنی دو شاخ خورشید می‌گویند . یا بدین علّت بوده است که کلاهخودی بر سر نهاده است که دو شاخک داشته است . « سَأَتْلُو » : خواهم خواند . بیان خواهم کرد . در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد . « ذِکْراً » : یادی . شمّه‌ای ( نگا : کهف‌ / 70 ) .‏

 

سوره کهف آیه  84

متن آیه :

‏ إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِن کُلِّ شَیْءٍ سَبَباً ‏

 

ترجمه :

‏ما به او در زمین قدرت و حکومت دادیم و وسائل هر چیزی را ( که برای رسیدن بدان تلاش می‌کرد ) در اختیارش نهادیم .‏

 

توضیحات :

‏« مَکَّنَّا » : تسلّط و تصرّف دادیم ( نگا : یوسف‌ / 21 و 56 ) . « سَبَباً » : وسیله و ابزار دستیابی به هدف . راه و روش رسیدن به مقصود .‏

 

سوره کهف آیه  85

متن آیه :

‏ فَأَتْبَعَ سَبَباً ‏

 

ترجمه :

‏او هم سبب را پیگیری کرد ( و از وسائل خداداد استفاده نمود ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَتْبَعَ » : پیجوئی و پیروی کرد .‏

 

سوره کهف آیه  86

متن آیه :

‏ حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِندَهَا قَوْماً قُلْنَا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْناً ‏

 

ترجمه :

‏تا وقتی که به غروبگاه خورشید رسید . به نظرش آمد که آفتاب ( انگار ) در چشمه گِل‌آلودِ تیره رنگی فرو می‌رود ، و در آنجا گروهی ( متمرّد کافر ) را یافت .  ( از راه الهام به او ) گفتیم : ای ذوالقرنین !  ( یکی از دو کار ، درباره ایشان روا دار : ) یا آنان را ( در صورت ایمان نیاوردن ، با کشتن ) عذاب می‌دهی ، و یا این که نسبت بدیشان خوبی می‌کنی ( و در صورت ایمان آوردن از آنان گذشت می‌نمائی و به ارشاد ایشان همت می‌گماری ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَغْرِبَ » : مراد غرب جهان معمور آن روزی است . « عَیْنٍ » : چشمه . « حَمِئَةٍ » : لجنزار سیاه و بدبو . آب گِل‌آلودِ تیره‌رنگ . « تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ » : مراد غروب ظاهری خورشید در آن سوی دریا یا اقیانوس است که انگار آفتاب به ژرفای آب فرو می‌رود و در آن می‌غنود . « حُسْناً » : خوبی و نیکی .‏

 

سوره کهف آیه  87

متن آیه :

‏ قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذَاباً نُّکْراً ‏

 

ترجمه :

‏( ذوالقرنین بدیشان ) گفت : امّا کسانی که ( بر کفر بمانند و بدین وسیله به خود ) ستم کنند ، آنان را ( در دنیا با کشتن ) مجازات خواهم کرد ، سپس در آخرت به سوی پروردگارشان برگردانده می‌شوند و ایشان را به عذاب شدیدی گرفتار خواهد کرد .‏

 

توضیحات :

‏« ظَلَمَ » : کفر ورزید ( نگا : بقره‌ / 254 ) . ستم کرد . « نُکْراً » : زشت . ناشناخته و غیر معروف برای مردمان . « عَذَاباً نُکْراً » : عذاب سختی که همانند آن دیده نشده باشد .‏

 

سوره کهف آیه  88

متن آیه :

‏ وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُ جَزَاء الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا یُسْراً ‏

 

ترجمه :

‏و امّا کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام دهند ،  ( در آخرت ) پاداش نیکو خواهند داشت ، و ما ( هم در دنیا ) دستور سهل و ساده‌ای در حق ایشان صادر می‌نمائیم ( و تکالیف طاقت‌فرسا و مالیات سنگین بر دوششان نمی‌گذاریم ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْحُسْنَیا » : نیکو . مراد پاداش نیکو یا بهشت است . « لَهُ جَزَآءً الْحُسْنَیا » : سزای ایشان پاداش نیکو است . پاداش ایشان بهشت است . واژه ( جَزَآءً ) حال مقدم یا تمییز است . و واژه ( الْحُسْنی ) مرفوع و مبتدای مؤخّر ، و یا این که منصوب و بدل از ( جَزَآءً ) است . « مِنْ أَمْرِنَا » : آنچه بدان دستور می‌دهیم . « یُسْراً » : سهل و ممکن .‏

 

سوره کهف آیه  89

متن آیه :

‏ ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً ‏

 

ترجمه :

‏سپس از وسیله استفاده کرد ( و برای بازگشت راه شرق را در پیش گرفت ) .‏

 

توضیحات :

‏. . .‏

 

سوره کهف آیه  90

متن آیه :

‏ حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْراً ‏

 

ترجمه :

‏تا وقتی که به محلّ طلوع خورشید رسید . دید که آفتاب بر مردمانی می‌تابد که برای حفظ خود از آن ، ما پوششی ( به نام جامه ، یا سرپناهی به نام خانه ) بهره ایشان نکرده بودیم ( و آنان همچون انسانهای اوّلیّه ، لخت و عریان در بیابان گرم و سوزان زندگی می‌کردند ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَطْلِعَ الشَّمْسِ » : مراد قسمت شرق جهان معمور آن روزی است . « سِتْراً » : پرده و پوشش . مراد جامه یا خانه است . « لَمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْراً » : مراد این است که آنان مردمان عریانی یا کم جامه‌ای بودند همچون ساکنان برخی از نواحی کشور سودان و اواسط آفریقای امروزی . یا این که خانه و کاشانه‌ای به صورت ساختمان نداشتند و بلکه بیابان‌نشین بوده و در مغاکها و گودالها بسر می‌بردند .‏

 

سوره کهف آیه  91

متن آیه :

‏ کَذَلِکَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَیْهِ خُبْراً ‏

 

ترجمه :

‏همان گونه ( در حق مردمان مشرِق زمین رفتار کرد که درباره مردمان مغرب زمین رفتار کرده بود ) و ما از آنچه می‌کرد ، کاملاً مطّلع بودیم .‏

 

توضیحات :

‏« کَذَالِکَ » : همان گونه رفتار کرد . یعنی : مؤمنان مشرِق زمین را رها کرد و کافران آنجا را به قتل رساند ، همان گونه که در حق مردمان مغرب زمین چنین کرده بود . یا این که : این چنین بود کار ذوالقرنین . « خُبْراً » : علم و آگهی ( نگا : کهف‌ / 68 ) .‏

 

سوره کهف آیه  92

متن آیه :

‏ ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً ‏

 

ترجمه :

‏سپس ( راه شمال را در پیش گرفت و ) از وسیله ( و ابزار ممکن ) سود جست .‏

 

توضیحات :

‏. . .‏

 

سوره کهف آیه  93

متن آیه :

‏ حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْماً لَّا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً ‏

 

ترجمه :

‏تا آن گاه که به میان دو کوه رسید ، و در فراسوی آن دو کوه گروهی را یافت که هیچ سخنی را نمی‌فهمیدند ( مگر با مشقّت زیاد . چرا که از نظر فکری عقب‌مانده و از لحاظ تمدن در سطح بسیار پائینی بودند و زبان عجیبی داشتند ) .‏

 

توضیحات :

‏« السَّدَّیْنِ » : تثنیه سَدّ ، به معنی مانع و حاجز ، و گاهی به کوه گفته می‌شود . مراد از دو کوه سلسله جبال سرزمین قفقاز میان دریای خزر و دریای سیاه است . « بَیْنَ السَّدَّیْنِ » : شاید مراد تنگه « داریال‌ » باشد که در نقشه‌های موجود ، میان « ولادی کیوکز » و « تفلیس‌ » نشان داده می‌شود . « مِن دُونِهِمَا » : جدای از مردمان مغرب زمین و مردمان مشرِق زمین . در جلو آن دو کوه . در فراسوی آن دو کوه .‏

 

سوره کهف آیه  94

متن آیه :

‏ قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلَى أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدّاً ‏

 

ترجمه :

‏( مردمان آنجا ، هنگامی که قدرت و امکانات ذوالقرنین را دیدند ، بدو ) گفتند : ای ذوالقرنین ! یأجوج و مأجوج در این سرزمین تباهکارند ( و بر ما تاخت می‌آورند ) آیا برای تو هزینه‌ای معیّن داریم که میان ما و ایشان سدّ بزرگ و محکمی بسازی‌ ؟‏

 

توضیحات :

‏« یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ » : شاید مراد از ( یأجوج ) قبیله تاتار ، و مراد از ( مأجوج ) قبیله مغول باشد که هر دو از یک نژاد بودند و در منطقه شمال شرقی کره زمین ، در نواحی مغولستان بسر می‌بردند ، و اغلب سیل‌آسا به سمت شرق یا جنوب سرازیر می‌شدند . « خَرْجاً » : هزینه . خراج و مالیات . « سَدّاً » : سد بزرگ و محکم . شاید مراد دیوار آهنی موجود در تنگه داریال واقع در سرزمین قفقاز باشد که هنوز پابرجا است .‏

 

سوره کهف آیه  95

متن آیه :

‏ قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْماً ‏

 

ترجمه :

‏( ذوالقرنین ) گفت : آنچه پروردگارم از ثروت و قدرت در اختیار من نهاده است بهتر است ( از آنچه پیشنهاد می‌کنید . ما برای اندوختن اموال نیامده‌ایم ) پس مرا با نیرو یاری کنید ، تا میان شما و ایشان سدّ بزرگ و محکمی بسازم .‏

 

توضیحات :

‏« مَکَّنِّی‌ » : دستیابی و دسترسیم داده است . قدرت و توانائیم بخشیده است . « رَدْماً » : سدّ محکّم و نیرومند .‏

 

سوره کهف آیه  96

متن آیه :

‏ آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً ‏

 

ترجمه :

‏( سپس شروع به کار کرد و گفت : ) قطعات بزرگ آهن را برای من بیاورید .  ( آن گاه دستور چیدن آنها را بر روی یکدیگر صادر کرد ) تا کاملاً میان دو طرف دو کوه را برابر کرد ( و شکاف بین آنها را از آهن پُر نمود . فرمان داد که بالای آن آتش بیفروزند ، و ) گفت : بدان بدمید ؛ تا وقتی که قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد ( و قطعات به هم جوش خورد . سپس ) گفت : مس ذوب شده برای من بیاورید تا ( آن را ) بر این ( سدّ ) بریزم .‏

 

توضیحات :

‏« ءَاتُونِی‌ » : برایم بیاورید . « زُبَر » : جمع زُبْرَة ، قطعات . « سَاوَیا » : برابر و همسان کرد . هر دو سو را یکی کرد . « بَیْنَ » : مفعولٌ‌به است . « الصَّدَفَیْنِ » : دو جانب ، دو سو . « أُنفُخُوا » : بدمید . فوت کنید . « أُفْرِغْ » : بریزم . « قِطْراً » : مس گداخته .‏

 

سوره کهف آیه  97

متن آیه :

‏ فَمَا اسْطَاعُوا أَن یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً ‏

 

ترجمه :

‏( سدّ به قدری بلند و ستبر شد که حمله‌ورانِ یأجوج و مأجوج ) اصلاً نتوانستند از آن بالا روند ، و به هیچ وجه نتوانستند نقبی در آن ایجاد کنند .‏

 

توضیحات :

‏« مَا اسْطَاعُوا » و « مَا اسْتَطاعُوا » : نتوانستند . در فعل اوّلی تخفیف شده ، و در فعل دومی اصل مراعات گشته است . « أَن یَظْهَرُوهُ » : بر پشت آن روند . بالای آن روند . « نَقْباً » : سوراخ کردن و شکافتن .‏

 

سوره کهف آیه  98

متن آیه :

‏ قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّی فَإِذَا جَاء وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاء وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقّاً ‏

 

ترجمه :

‏( هنگامی که بنای سدّ به پایان رسید ، ذوالقرنین شاکرانه ) گفت : این ( سدّ ) از مرحمت پروردگار من است ( و پابرجا می‌ماند تا خدا بخواهد ) و هرگاه وعده خدا فرا رسد ( و بخواهد آن را خراب کند ) آن را ویران و با زمین یکسان می‌کند ، و وعده پروردگار من حق ( و هنگامه قیامت حتمی ) است .‏

 

توضیحات :

‏« دَکَّآءَ » : درهم کوبیده و با زمین یکسان شده . « وَعْدُ » : مراد هنگام پایان گرفتن جهان و فرا رسیدن قیامت است .‏

 

سوره کهف آیه  99

متن آیه :

‏ وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعاً ‏

 

ترجمه :

‏در آن روز ( که جهان پایان می‌گیرد و وعده آخرت فرا می‌رسد ) ما آنان را رها می‌سازیم تا برخی در برخی ( فرو لولند و در همدیگر ) موج زنند ، و ( آن گاه برای دومین بار ) در صور دمیده می‌شود ، و ما ایشان را به گونه شگفتی ( برای حساب و کتاب در یکجا ) گرد می‌آوریم .‏

 

توضیحات :

‏« یَوْمَئِذِ » : آن روز که برای بار اوّل در صور دمیده می‌شود و قیامت فرا می‌رسد ( نگا : حاقّه‌ / 13 ) . « نُفِخَ فِی الصُّورِ » : مراد دمیدن در صور برای بار دوم است ( نگا : زمر / 68 ) . « صُور » : بوق . شیپور ( نگا : انعام‌ / 73 ) . « جَمْعاً » : گردآوردن عجیب و غریبی .‏

 

سوره کهف آیه  100

متن آیه :

‏ وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِّلْکَافِرِینَ عَرْضاً ‏

 

ترجمه :

‏و در آن روز ، دوزخ را به طرز شگفتی به کافران نشان می‌دهیم ( و ایشان را در آن گرد می‌آوریم ) .‏

 

توضیحات :

‏« عَرْضاً » : عرضه کردن عجیب و وحشتناکی .‏

 

سوره کهف آیه  101

متن آیه :

‏ الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاء عَن ذِکْرِی وَکَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً ‏

 

ترجمه :

‏کافرانی که چشمانشان از ( دیدن ) آیات ( خواندنی و دیدنی ) من در پرده بوده و توان شنیدن ( فرمان یزدان ) را نداشته‌اند ( و از نیروی بینائی و شنوائی برای درک حقائق و رسیدن به سعادت استفاده نکرده‌اند ) .‏

 

توضیحات :

‏« ذِکْر » : آیات کتابهای یزدان ، و نشانه‌های خداشناسی موجود در کتاب معرفت جهان ( نگا : یوسف‌ / 105 ، طه‌ / 124 ، انبیاء / 32 ) .‏

 

سوره کهف آیه  102

متن آیه :

‏ أَفَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَن یَتَّخِذُوا عِبَادِی مِن دُونِی أَوْلِیَاء إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ نُزُلاً ‏

 

ترجمه :

‏آیا کافران گمان می‌برند که بجز من ، بندگان مرا ( نیز اگر ) سَرور و سرپرست خود گیرند ( و معبود و مسجود خویش دانند ، بدیشان سود می‌رسانند ؟ ) . ما دوزخ را برای پذیرائی از کافران آماده کرده‌ایم .‏

 

توضیحات :

‏« أَ » : آیا ؟ جواب استفهام محذوف است و تقدیر چنین است : أَفَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا . . . أَنَّ ذلِکَ نَافِعٌ لَّهُمْ وَ صَارِفٌ عَنْهُمُ الْعَذابَ ؟  « نُزُلاً » : آنچه به هنگام ورود مهمان با آن از مهمان پذیرائی کنند . محل پذیرائی ( نگا : آل‌عمران‌ / 198 ) .‏

 

سوره کهف آیه  103

متن آیه :

‏ قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! به کافران ) بگو : آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه سازم‌ ؟‏

 

توضیحات :

‏« الأَخْسَرِینَ » :  ( نگا : هود / 22 ) .‏

 

سوره کهف آیه  104

متن آیه :

‏ الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً ‏

 

ترجمه :

‏آنان کسانیند که تلاش و تکاپویشان ( به سبب تباهی عقیده و باورشان ) در زندگی دنیا هدر می‌رود ( و بیسود می‌شود ) و خود گمان می‌برند که به بهترین وجه کار نیک می‌کنند ( و طاعت و عبادت شرک‌آلودشان موجب رستگاریشان می‌شود ) .‏

 

توضیحات :

‏« ضَلَّ » : ضائع گردید و هدر رفت . از مصدر ضَلال به معنی ضَیاع . « صُنْعاً » : کار نیکوئی که به گونه شایسته و با نظم و ترتیب بایسته انجام می‌پذیرد .‏

 

سوره کهف آیه  105

متن آیه :

‏ أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْناً ‏

 

ترجمه :

‏آنان کسانیند که به آیات ( قرآنی و دلائل قدرت ) پروردگارشان و ملاقات او ( در جهان دیگر ، برای حساب و کتاب ) بی‌باور و کافرند ، و در نتیجه اعمالشان باطل و هدر می‌رود ، و در روز رستاخیز ارزشی برای ایشان قائل نمی‌شویم ( و قدر و منزلتی در پیشگاه ما نخواهند داشت ) .‏

 

توضیحات :

‏« وَزْناً » : مکانت و منزلت . قدر و قیمت .‏

 

سوره کهف آیه  106

متن آیه :

‏ ذَلِکَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُواً ‏

 

ترجمه :

‏( حال و احوال ایشان ) همان گونه است ( که بیان کردیم ) ، و به سبب کفر ورزیدنشان و به خاطر مسخره کردن آیاتم و پیغمبرانم توسّط ایشان ، سزای آنان دوزخ است .‏

 

توضیحات :

‏« ذلِکَ جَزَآؤُهُمْ جَهَنَّمُ » : این سزای ایشان است که دوزخ است . آنچه بیان شد ، حال و وضع ایشان است و دوزخ پادافره آنان است . واژه ( ذلِکَ ) می‌تواند مبتدا و ( جَزَآءُ ) خبر و ( جَهَنَّمُ ) بدل باشد ؛ و یا این که ( ذلِکَ ) خبر مبتدای محذوف و ( جَزَآءُ ) مبتدا و ( جَهَنَّمُ ) خبر باشد .‏

 

سوره کهف آیه  107

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً ‏

 

ترجمه :

‏بی‌گمان کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند ، باغهای بهشت جایگاه پذیرائی از ایشان است .‏

 توضیحات :

‏« الْفِرْدَوْسِ » : بهشتِ برین . بهشت ( نگا : مؤمنون‌ / 11 ) . « نُزُلاً » : خبر ( کانَتْ ) است .‏

سوره کهف آیه  108

متن آیه :

‏ خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلاً ‏

 ترجمه :

‏جاودانه در آنجا می‌مانند و تقاضای نقل مکان از آنجا را نمی‌نمایند ( و حاضر نیستند آن را با چیزی عوض کنند ) .‏

 

توضیحات :

‏« خَالِدِینَ » : حال است . « لا یَبْغُونَ » : نمی‌خواهند . خواستار نمی‌شوند . « حِوَلاً » : تعویض و تحوّل . جابه‌جائی و دگرگونی .‏

 

سوره کهف آیه  109

متن آیه :

‏ قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَاداً لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَداً ‏

 

ترجمه :

‏بگو : اگر دریا برای ( نگارش شماره و صفات و ویژگیهای ) موجودات ( جهان هستی ) پروردگارم جوهر شود ، دریا پایان می‌گیرد پیش از آن که ( سخن از تعداد و حقائق و رموز ) موجودات پروردگارم پایان پذیرد ، هرچند هم همسان آن دریا را به عنوان کمک بدان بیفزائیم ( و مرکّب و جوهرش نمائیم ) .‏

 توضیحات :

‏« مِدَاداً » : مرکّب . جوهر . « کَلِمَاتِ » : سخنان . مراد موجودات و مخلوقات جهان هستی است ( نگا : نساء / 171 ) . « نَفِدَ » : پایان پذیرفت . تمام شد . « مَدَداً » : یاری . مددکاری . تمییز است . مرادِ آیه ، ترسیمی از بی‌نهایت و بیان کثرت است ( نگا : لقمان‌ / 27 ) .‏

 

سوره کهف آیه  110

متن آیه :

‏ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) بگو : من فقط انسانی همچون شما هستم ( و امتیاز من این است که من پیغمبر خدایم و آنچه گفت : بگو ؛ می‌گویم ) و به من وحی می‌شود که معبود شما یکی است و بس . پس هرکس که خواهان دیدار خدای خویش است ، باید که کار شایسته کند ، و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نسازد .‏

توضیحات : ‏‏« أَنَّمَا إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ » : نائب فاعل فعل ( یُوحی ) است . « یَرْجُو » : می‌خواهد . امیدوار است . الف زائدی در رسم‌الخطّ قرآنی در آخر دارد . « یَرْجُو لِقَآءَ رَبِّهِ » : می‌ترسد از حاضر شدن در پیشگاه او برای حساب و کتاب . خواهان دیدار و ملاقات او است . چشم به راه ثواب و جزای او است . « بِعِبَادَةِ » : در عبادت و پرستش . حرف ( بِ ) به معنی ( فی ) است .‏