تفسیر سوره الأنعام برگرفته از تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل
سوره أنعام
آیه 1
متن آیه :
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِم یَعْدِلُونَ
ترجمه :
ستایش خداوندی را سزا است که آسمانها و زمین را آفریده است و تاریکیها و روشنائی را ایجاد کرده است ( که هر یک سود ویژهای و حکمت خاصّی در بردارند و دلائل باهر و براهین قاطعی بر وجود خدایند ) ولی با این وصف ، کسانی که منکر وجود پروردگار خویشند ( برای آفریدگار خود بتان را ) انباز میکنند .
توضیحات :
« جَعَلَ » : ایجاد کرده است . پدید آورده است ( نگا : نحل / 72 ، و فرقان / 61 ) . « یَعْدِلُونَ » : برابر قرار میدهند . یعنی کافران بتان را در پرستش و درخواست حاجت از آنها با خدا همتا و همبر میکنند .
آیه 2
متن آیه :
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ
ترجمه :
خدا آن ذاتی است که شما را از گِل آفریده است ؛ سپس ( برای زندگی هر یک از شما ) زمانی را تعیین کرده است ( و با مرگ شخص پایان میپذیرد ) و زمان معیّن ( فرا رسیدن رستاخیز ) را تنها خدا میداند و بس . سپس شما ( افراد مشرک ، درباره آفرینندهای که انسان را از این اصل ناچیز یعنی گِل آفریده است و او را تکامل بخشیده است ) شکّ و تردید به خود راه میدهید .
توضیحات :
« طِینٍ » : گِل . مراد خلق آدم یعنی ابوالبشر از گِل و به تبع او خلق همه آدمیزادگان از آن است ( نگا : آلعمران / 59 ، اسراء / 61 ) . یا این که مراد این است که جسم انسان متشکّل از عناصر خاک به نسبتهای خاصّ است ( نگا : مؤمنون / 12 ، حجّ / 5 ) . « قَضَیا » : مقدّر کرد . تعیین نمود . « اَجَلاً » : نهایت زمان عمر ( نگا : اعراف / 34 ) . « أَجَلٌ مُسَمّیً » : مدّت معیّن و مشخّص . مراد فرا رسیدن رستاخیز و زندهشدن دوباره و سر برآوردن از گورها است ( نگا : فاطر / 45 ، احقاف / 3 ) . برخی واژه ( أَجَلاً ) را به معنی مرگ معلّق یعنی ناگهانی و زودرس که در گروِ رُخدادها و پیشامدها و مشروط به شرائط و مقتضیات است دانستهاند ، و واژه ( اجل ) را مرگ طبیعی معنی کردهاند . « تَمْتَرُونَ » : شکّ میکنید . فعل مضارع باب افتعال از ماده ( مری ) است .
آیه 3
متن آیه :
وَهُوَ اللّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَفِی الأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهرَکُمْ وَیَعْلَمُ مَا تَکْسِبُونَ
ترجمه :
در آسمانها و زمین تنها او خدا است ( و پرستش را سزا است . او ) پنهان و آشکار شما را میداند و از آنچه ( از خوبی و بدی انجام میدهید و ) فراچنگ میآورید آگاه است ( و جزا و سزای شما را میدهد ) .
توضیحات :
« هُوَ اللهُ فِی السَّمَاوَاتِ . . . » : تنها او معبود و متصرّف است در آسمانها و . . . « سِرّ » : راز . اقوال و افعال نهانی . « جَهْر » : آشکار . اقوال و افعال ظاهری .
آیه 4
متن آیه :
وَمَا تَأْتِیهِم مِّنْ آیَةٍ مِّنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ کَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِینَ
ترجمه :
هیچ دلیلی از دلائل ( دالّ بر وجود ) پروردگارشان بدانان نمیرسد مگر آن که از آن روی میگردانند .
توضیحات :
« ءَایَةٍ مِّنْ ءَایَاتِ » : دلیلی از دلائل . معجزهای از معجزات . آیهای از آیات قرآن . « مُعْرِضِینَ » : رویگردانان .
آیه 5
متن آیه :
فَقَدْ کَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنبَاء مَا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ
ترجمه :
هنگامی که قرآن بدانان رسید ، آن را تکذیب کردند ، پس اخبار آن چیزی که ( در قرآن راجع به مکافات دنیا و مجازات آخرت بدیشان گوشزد شده است و ) به مسخرهاش گرفتهاند به سراغشان خواهد آمد و دامنگیرشان خواهد گردید .
توضیحات :
« الْحَقِّ » : مراد قرآن و شریعت و هدایت است ( نگا : نساء / 170 ، مائده / 83 و 84 ، قصص / 48 ) . « أَنبَآءُ » : اخبار .
آیه 6
متن آیه :
أَلَمْ یَرَوْاْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّکَّنَّاهُمْ فِی الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّن لَّکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَیْهِم مِّدْرَاراً وَجَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ
ترجمه :
آیا ندیدهاند ( و آگاهی پیدا نکردهاند ) که پیش از ایشان چقدر از اقوام و ملّتها را هلاک کردهایم ؟ اقوام و ملّتهائی که در زمین ( اسباب و ابزار ) قدرت و نعمت بدیشان دادیم ، قدرت و نعمتی که آن را به شما ندادهایم ، و بارانهای پیاپی برای آنان باراندیم و رودبارها در زیر ( منازل و کاخهای ) ایشان روان کردیم . امّا ( هنگامی که سرکشی و نافرمانی کردند و شکر نعمت به جای نیاوردند ، به پاس گناهانشان ) آنان را نابود ساختیم و اقوام و ملّتهای دیگری را پس از ایشان پدیدار کردیم ( و زمام امور را به دستشان سپردیم . پس از گذشتگان پند گیرید و از خواب غفلت بیدار شوید ) .
توضیحات :
« قَرْنٍ » : مردمان همعصر . مردمان همعصر پیغمبری یا شاهی ، مانند قوم نوح و هود و عاد . « مَکَّنَّاهُمْ » : قدرت و نعمتشان دادیم . بدیشان قوّت و سلطه بخشیدیم ( نگا : توبه / 69 ، قصص / 78 ) . « مِدْراراً » : بسیار ریزان . صیغه مبالغه از ماده ( درّ ) و حال برای ( السَّمَآءَ ) است . « أَنشَأْنَا » : آفریدیم . پدیدار کردیم .
آیه 7
متن آیه :
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَاباً فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) اگر نامهای نوشته در صفحه کاغذی بر تو نازل کنیم ( و در آن حقّانیّت رسالت تو نگاشته شده باشد ) و آن را ( علاوه از دیدن ) با دستهای خود لمس کنند ( که در این صورت جای شکّ و گمانی باقی نمیماند ) باز هم کافران ( دشمن حق و ناباوران ستیزهگر ) میگویند : این ، چیزی جز جادوگری نیست .
توضیحات :
« کِتَاباً » : مصدر است و به معنی مکتوب . نوشته . کتاب . نامه . « قِرْطاسٍ » : کاغذ . صفحهای که روی آن بنویسند ، اعم از کاغذ و پوست و الواح . « إِنْ » : نیست . نمیباشد .
آیه 8
متن آیه :
وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَکاً لَّقُضِیَ الأمْرُ ثُمَّ لاَ یُنظَرُونَ
ترجمه :
میگویند : چه میشد اگر فرشتهای به پیش او بیاید ( و در حضور ما بر نبوّت و صدق گفتارش گواهی دهد تا بدو ایمان بیاوریم ؟ بگو : ) اگر فرشتهای به پیش او بفرستیم ( و موضوع جنبه حسی و شهود پیدا کند ، برابر سنّت همیشگی خدا درباره آنان که طلب معجزه کردهاند و پس از مشاهده معجزه سر برتافتهاند و نابود گشتهاند ) ، کار از کار میگذرد ( و فرمان هلاک ایشان صادر میگردد ) و دیگر مهلت ( زنده ماندن ) بدیشان داده نمیشود .
توضیحات :
« لَوْ لا » : حرفی است که دلالت بر طلب حصول مابعد خود دارد . « لَقُضِیَ الأمْرُ » : کار نابودی ایشان تمام میشد . « لا یُنظَرُونَ » : مهلت داده نمیشوند .
آیه 9
متن آیه :
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکاً لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَیْهِم مَّا یَلْبِسُونَ
ترجمه :
اگر هم فرشتهای را ( مؤیّد پیغمبر ) میکردیم ، او را به شکل انسان در میآوردیم ( تا آنان بتوانند او را ببینند و سخنانش را فهم کنند . در این صورت باز هم اشکال برطرف نمیشد ) و ایشان را دچار همان اشتباهی میکردیم که قبلاً در آن بودند .
توضیحات :
« رَجُلاً » : مرد . در اینجا مراد شخص ، یعنی انسان و بشر است . « لَبَسْنا » : مشتبه کردیم . « ما » : همان طور که . همان چیزی که . « یَلْبِسُونَ » : در آن مشتبه میشوند .
آیه 10
متن آیه :
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ
ترجمه :
بیگمان پیغمبرانی پیش از تو مورد استهزاء قرار گرفتهاند ، و همان چیزی که پیغمبران را بدان سبب مسخره میکردهاند ، مسخرهکنندگان را فرا گرفته است ( و عذابی که بازیچهاش شمردهاند دامنگیرشان شده است ) .
توضیحات :
« حَاقَ » : فرا گرفت . فرو گرفت . از ماده ( حیق ) . « سَخِرُوا مِنْهُمْ » : آنان را مسخره کردند . سَخِرَ مِنْهُ و سَخِرَ بِهِ ، او را مسخره کرد .
آیه 11
متن آیه :
قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ
ترجمه :
بگو : در زمین بگردید و سپس بنگرید و دقّت کنید که سرانجام آنان که ( پیغمبران خود را ) تکذیب میکردهاند چه شده است ؟ !
توضیحات :
« أُنْظُرُوا » : بنگرید . بیندیشید . « کَیْفَ کَانَ عاقِبَةُ . . . » : ( عاقِبَةُ ) اسم کان ، و ( کَیْفَ ) خبر کانَ است .
آیه 12
متن آیه :
قُل لِّمَن مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلّهِ کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بگو : آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست ؟ ( از زبان فطرتِ آنان ) بگو : از آن خدا است . ( همو از روی تفضّل و تلطّف ) رحمت ( به بندگان را ) بر عهده خود گرفته است ( و هرکه از روی ایمان دست دعا به سوی رحمان بردارد از آستان یزدان ناامید برنمیگردد ) . بدون هیچ گونه شکّ و گمانی شما را در روز قیامت گرد میآورد ( و آن گاه پاداش و پادافره همگان را میدهد ) . تنها کسانی که ( سرمایه ) وجود خود را از دست دادهاند ( و هستی خویشتن را باختهاند ) ایمان نمیآورند .
توضیحات :
« کَتَبَ » : واجب کرده است . « إِلی » : در . برای . « لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ . . . » : شما را در روز قیامت گرد میآورد . شما را از گورها برای روز قیامت برمیانگیزد و گرد میآورد ( نگا : هود / 103 ) . « الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ . . . » : آنان که وجود خود را ضایع کردهاند و خویشتن را در روز قیامت گرفتار عذاب نمودهاند ، کسانیند که به خدا و حساب و کتاب آخرت باور ندارند .
آیه 13
متن آیه :
وَلَهُ مَا سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
ترجمه :
و از آن او است آنچه در شب و روز قرار دارد ( یعنی همان گونه که هرچه در هر مکانی است از آن خدا است ، هرچه در هر زمانی هم که باشد متعلّق بدو است ) و او شنوای ( همه اصوات و ) آگاه ( از همه موجودات ) است .
توضیحات :
« سَکَنَ » : آرمیده است . قرار گرفته است . وجود دارد . « الَّیْلِ وَ النَّهارِ » : مراد همه ازمنه است .
آیه 14
متن آیه :
قُلْ أَغَیْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِیّاً فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ یُطْعِمُ وَلاَ یُطْعَمُ قُلْ إِنِّیَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکَینَ
ترجمه :
بگو : آیا غیر خدا را معبود و یاور خود بگیرم ؟ ! در صورتی که او آفریننده آسمانها و زمین است و او روزی میدهد ( و رازق همگان او است و همه بدو نیازمندند ) و به او روزی داده نمیشود ( و نیازمند کسی نیست ) . بگو : به من دستور داده شده است که نخستین کسی باشم که ( از این امّت ، خویشتن را خالصانه تسلیم فرمان خدا کند و ) مسلمان باشد ( و نیز خداوند به من دستور داده است که ) از زمره مشرکان مباش .
توضیحات :
« وَلِیّ » : سرپرست . یاور . « فَاطِرِ » : آفریننده . جداکننده کهکشانها و کرات از هم ( نگا : انبیاء / 30 ) صفت ( اللهِ ) یا بدل از آن است . « أَسْلَمَ » : خویشتن را خالصانه تسلیم فرمان خدا کرد . مسلمان گردید .
آیه 15
متن آیه :
قُلْ إِنِّیَ أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ
ترجمه :
بگو : من ( هم مانند سائر انسانهای مالاندیش ) اگر نافرمانی پروردگار کنم از عذاب روز بزرگ ( قیامت ) میترسم .
توضیحات :
. . .
آیه 16
متن آیه :
مَّن یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ
ترجمه :
کسی که ( چنین عذابی ) بدان هنگام از او به دور داشته شود ، به حقیقت خدا بدو رحم کرده است ، و این پیروزی آشکاری است .
توضیحات :
. . .
آیه 17
متن آیه :
وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدُیرٌ
ترجمه :
اگر خداوند زیانی به تو برساند ، هیچ کس جز او نمیتواند آن را برطرف سازد ، و اگر خیری به تو برساند ( هیچ کس نمیتواند از آن جلوگیری کند ) ، چرا که او بر هر چیزی توانا است .
توضیحات :
« کَاشِفَ » : برطرف کننده . « وَ إِن یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ . . . » : جواب ( إِنْ ) محذوف است . تقدیر چنین است : فَلا رَآدَّ لِفَضْلِهِ ( نگا : یونس 107 ) .
آیه 18
متن آیه :
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ
ترجمه :
او بر سر بندگان خود مسلّط است و او حکیم ( است و کارهایش را از روی حکمت انجام میدهد ، و از احوال و اوضاع ) بس آگاه است .
توضیحات :
« الْقَاهِرُ » : غالب . مسلّط . « فَوْقَ » : اسمی است به معنی ( عَلی ) یعنی بر ( نگا : اعراف / 127 ) .
آیه 19
متن آیه :
قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِیدٌ بِیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! به کسانی که بر رسالت تو گواهی میخواهند ) بگو : بالاترین گواهی ، گواهی کیست ( تا او بر صدق نبوّت من گواهی دهد ؟ ) بگو : خدا میان من و شما گواه است ! ( بهترین دلیل آن این است که ) این قرآن به من وحی شده است تا شما و تمام کسانی را که این قرآن بدانها میرسد بدان بیم دهم . ( قرآنی که هیچ کس و هیچ گروهی نمیتواند سورهای همانند آن را بسازد و ارائه دهد ) . آیا به راستی شما گواهی میدهید که خدایان دیگری با خدایند ؟ ! بگو : من گواهی نمیدهم ( و هرگز کسی و چیزی را انباز خدا نمیدانم و نمیکنم ) . بگو : او خدای یگانه یکتا است ، و من از بتان ( جاندار و بیجانی که ) انباز خدا میکنید بیزارم .
توضیحات :
« شَهَادَةٌ » : گواهی . تمییز است . « قُلِ اللهُ » : بگو : خدا است . با توجّه بدین معنی ، واژه ( اللهُ ) مبتدا و خبر آن محذوف است و تقدیر چنین است : اللهُ أَکْبَرُ شَهادَةً . « شَهِیدٌ » : گواه . خبر ( اللهُ ) یا ( هُوَ ) محذوف است . « مَن بَلَغَ » : هر که قرآن بدو برسد . واژه ( مَنْ ) عطف بر ضمیر ( کُمْ ) و فاعل ( بَلَغَ ) هُوَ است که به قرآن برمیگردد و عائد محذوف است . تقدیر چنین است : وَ مَن بَلَغَهُ الْقُرْءَانُ . « ءَالِهَةً » : جمع إِله ، خدایان . « بَرِیءٌ » : بیزار .
آیه 20
متن آیه :
الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
کسانی که کتاب آسمانی بدانان دادهایم ( یعنی یهودیان و مسیحیان ) او را ( که محمّد نام و پیغمبر خاتم است و صفات او در کتابهایشان مذکور است ، خوب ) میشناسند ، همان گونه که فرزندان خود را میشناسند . کسانی که ( سرمایه وجود ) خود را از دست دادهاند ( زیانکارند و بدانچه پی میبرند اقرار نمیکنند و ) ایمان نمیآورند .
توضیحات :
« یَعرِفُونَهُ » : پیغمبر را از روی صفات مذکور او در کتابهای آسمانی ، و بینش و نگرش عقلانی میشناسند .
آیه 21
متن آیه :
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
ترجمه :
چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ میبندد ( و فرزند و انباز برای او قرار میدهد و چیزهای ناروای دیگر بدو نسبت میدهد ؟ ) یا دلائل ( دالّ بر یگانگی خدا و صدق انبیاء ) او را تکذیب مینماید ( و آیات قرآن و معجزات پیغمبران را باور نمیدارد و نادیده میانگارد ؟ ) . مسلّماً ستمکاران رستگار نمیشوند .
توضیحات :
« إِفْتَرَیا » : به هم بافت . دروغ بست . « ءَایَاتِ » : دلائل . معجزات . آیات قرآن .
آیه 22
متن آیه :
وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُواْ أَیْنَ شُرَکَآؤُکُمُ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ
ترجمه :
( برای آنان بیان کن چیزی را که در روز قیامت رخ میدهد ) . آن روزی که همه آنان را جمع میکنیم و سپس به کسانی که ( انبازانی برای خدا قرار دادهاند و بدو ) شرک ورزیدهاند میگوئیم : انبازانی که گمان میبردید کجایند ( تا چنین معبودهای دروغین در این عرصه وحشتناک به فریادتان رسند ) ؟ !
توضیحات :
« نَحْشُرُهُمْ » : ایشان را گرد میآوریم .
آیه 23
متن آیه :
ثُمَّ لَمْ تَکُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشْرِکِینَ
ترجمه :
سپس عاقبت کفر آنان چیزی جز این نیست که میگویند : به خداوندی که پروردگار ما است سوگند که ما مشرک نبودهایم ! ( و هرگز جز تو را نپرستیدهایم ! ) .
توضیحات :
« فِتْنةُ » : کفر . آزمایش . عذاب . مراد سرانجام کفر ، نتیجه آزمایش ، و پایان محنت شدیدشان در قیامت است .
آیه 24
متن آیه :
انظُرْ کَیْفَ کَذَبُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ
ترجمه :
بنگر که چگونه با خویشتن نیز دروغ میگویند ، و نشانی از شرکاء و انبازانی نماند که آنان به هم میبافتند .
توضیحات :
« أُنظُرْ » : بنگر . مراد این است که دقّت کن و با چشم عقل ببین . « ضَلَّ عَنْهُمْ » : از ایشان ناپدید گردید . ( ضَلَّ ) در اینجا به معنی ( غابَ ) است .
آیه 25
متن آیه :
وَمِنْهُم مَّن یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْراً وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوکَ یُجَادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ
ترجمه :
برخی از آنان ( به هنگام تلاوت قرآن ) به تو گوش فرا میدهند ولی ( نه برای فهمیدن آن و هدایت بدان ، بلکه برای طعنهزدن و ریشخند کردن آن . بدین سبب ایشان را از فایده عقل و گوش محروم کردهایم و گوئی که ) ما بر دلهایشان پردهها افکندهایم تا آن را نفهمند و در گوشهایشان کری قرار دادهایم ( تا ندای آسمانی قرآن را نشنوند ) . اگر آنان همه دلائل و نشانههای حق را هم ببینند بدان باور نمیدارند و ایمان نمیآورند . تا آنجا که وقتی برای مجادله به پیش تو میآیند میگویند : اینها ( که تو بر ما میخوانی ) جز افسانههای پیشینیان چیز دیگری نیست .
توضیحات :
« أَکِنَّةً » : جمع کِنان ، پردهها . « أَن یَفْقَهُوهُ » : این که آن را بفهمند و درک کنند . « وَقْراً » : سنگینی . کری . « ءَایَةٍ » : دلیل . معجزه . نشانه . « یُجَادِلُونَکَ » : با تو مجادله میکنند . حال است و به معنی ( مُجادِلینَ ) است . « أَسَاطِیرُ » : جمع أُسْطُورَة ، افسانهها . مراد خرافات و اباطیل است ( نگا : فرقان / 5 ) .
آیه 26
متن آیه :
وَهُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَیَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن یُهْلِکُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ
ترجمه :
آنان ( دیگران را ) از قرآن باز میدارند و خود نیز از آن دوری میگزینند ( و لذا نه خودشان از قرآن سود میبرند و نه میگذارند مردم از آن سود ببرند ! به سبب چنین کاری ) آنان جز خویشتن را هلاک نمینمایند ( و تنها خودشان زیان میبینند ) ولی ( زشتی عمل خود و فرجام بد آن را ) درک نمیکنند .
توضیحات :
« یَنْهَوْنَ » باز میدارند . « یَنْأَوْنَ » : دوری میگزینند .
آیه 27
متن آیه :
وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُکَذِّبَ بِآیَاتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
ترجمه :
اگر تو ( ای محمّد ! ) آنان را مشاهده کنی بدان گاه که ایشان را ( در کنار ) آتش دوزخ نگاه میدارند ( و هراس جهنّم ایشان را برداشته است ، منظرههای وحشتانگیزی را میبینی و سخنهای شگفتانگیزی را میشنوی ! ) آنان میگویند : ای کاش ! ( برای نجات از این سرنوشت شوم ، بار دیگر ) به دنیا برمیگشتیم و ( در آنجا دیگر ) آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از زمره مؤمنان میشدیم .
توضیحات :
« وَ لَوْ تَرَیا » : اگر ببینی . جواب ( لَوْ ) محذوف است و تقدیر چنین است : لَرَأَیْتَ مَا لا یُحِیطُ بِهِ نِطَاقَُ التَّعْبیرِ . « وُقِفُوا » : نگاه داشته شدهاند . « نُرَدُّ » : برگردانده شویم .
آیه 28
متن آیه :
بَلْ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ
ترجمه :
( این تمنّا ، آرزوی دروغینی بیش نیست ) بلکه ( به خاطر آن است که در آن جهان ، عیوب ) کارهائی که قبلاً ( در این دنیا انجام میدادهاند و از خود و دیگران ) پنهان میکردهاند ، برای آنان آشکار گشته است . اگر هم ( به فرض محال به دنیا ) برگردانده شوند ، به سراغ همان چیزی میروند که از آن نهی شدهاند . ایشان ( در وعده ایمان ) دروغگویند .
توضیحات :
« بَلْ » : بلکه . حرفی است که برای ابطال ماقبل به کار میرود . « بَدَا » : آشکار شد . « مَا کَانُوا یُخْفُونَ » : آنچه را که پنهان میکردند . مراد از آن ، عیبها و زشتیهائی است که میکردهاند . یا مراد اعتقاد به خدا و پیغمبران و حقائق دیگر است که در دل مخفی میداشتند و وجدان و مردم را فریب میدادند و بر فطرت خویش سرپوش میگذاشتند . ولی به هنگام مشاهده صحنههای رستاخیز از کرده خود پشیمان شدهاند ( نگا : عنکبوت / 65 ) .
آیه 29
متن آیه :
وَقَالُواْ إِنْ هِیَ إِلاَّ حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ
ترجمه :
و آنان ( اگر هم به دنیا برگردند ، دیگرباره ) میگویند : زندگی تنها همین زندگی دنیای ما است و ما هرگز برانگیخته نمیشویم ( و قیامت و دوزخ و بهشتی در میان نیست ! ) .
توضیحات :
« قَالُوا » : یعنی مشرکان قبلاً در دنیا میگفتند ؛ یا این که اگر هم به دنیا برگردند میگویند . « إِنْ هِیَ » : ( إِنْ ) به معنی نیست ، و ( هِیَ ) به معنی او که مراد حیات دنیا است . « حَیَاتُنَا الدُّنْیَا » : زندگی نزدیکتر ما . مراد زندگی این جهان است که مقابل زندگی آن جهان است . « الدُّنْیَا » : مؤنّث ( أَدْنی ) است به معنی اقرب یعنی نزدیکتر . « مَبْعُوثِینَ » : برانگیختهشدگان . زندهشدگان .
آیه 30
متن آیه :
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ
ترجمه :
اگر آنان را ببینی بدان هنگام که در پیشگاه ( دادگاه عدل ) پروردگارشان نگاه داشته شدهاند ( خواهی دید که چه حال بد و وضع تباهی دارند ، و خداوند بدیشان ) میگوید : آیا این ( چیزهائی را که میبینید و دامنگیرتان است ) حق نیست ؟ ! میگویند : آری به پروردگارمان سوگند ! ( حق است . آن گاه خداوند باز بدیشان ) میگوید : پس به سبب کفری که میورزیدید عذاب ( دوزخ ) را بچشید .
توضیحات :
« عَلَیا رَبِّهِمْ » : در پیشگاه دادگاه پروردگارشان . مضاف محذوف است و تقدیر چنین است : عَلیا قَضآءِ وَ جَزآءِ رَبِّهِمْ . « بَلَیا » : ( نگا : بقره / 81 ) . « بِمَا » : به سبب . در عوض . در مقابل . به همان چیزی که . واژه ( ما ) میتواند مصدریّه یا موصول باشد ، ولی مصدریّه بهتر است .
آیه 31
متن آیه :
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ
ترجمه :
مسلّماً آنان که ملاقات با خدا را دروغ میپندارند ( و حساب و کتاب و مجازات و مکافات آخرت را باور نمیدارند و به انکار خود ادامه میدهند ) تا آن گاه که ناگهان قیامت فرا میرسد ، زیان میبینند ( و در هنگامه رستاخیز سخت پشیمان میشوند و ) میگویند : افسوسا و دریغا ! ( چرا غافل بودیم و ) در دنیا کوتاهی کردیم و ( توشه و زاد آخرت را تهیّه ننمودیم . آنان در آن روز بار ) گناهان را بر دوش خود میکشند . هان ! چه بد چیزی بر دوش میکشند !
توضیحات :
« لِقَآءِ » : ملاقات . دیدار . مصدر باب مفاعله است . « السَّاعَةُ » : روز قیامت ( نگا : روم / 55 ، لقمان / 34 ) . دم مرگ . چرا که پیغمبر فرموده است : مَن مَّاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِیَامَتُهُ . « بَغْتَةً » : ناگهانی . سرزده . مصدر است و حال فاعل فعل ( جَآءَتْهُمْ ) یا مفعول ( هُمْ ) میباشد . « فِیهَا » : در آن . مرجع ( ها ) میتواند دنیا ، یا السَّاعَةُ ، و یا ( مَا ) به معنی اعمال باشد . معنی چنین میشود : در دنیا ، درباره قیامت ، در انجام اعمال . « أَوْزَار » : جمع وِزْر ، بارهای سنگین . گناهان . در اینجا به معنی گناهان است که به بارهای سنگین تشبیه شده است . « أَلا » : هان ! حرفی است که برای آگاهکردن شنونده از مابعد خود به کار میرود . « یَزِرُونَ » : حمل میکنند . برمیدارند .
آیه 32
متن آیه :
وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
زندگی دنیا ( که کافران تنها آن را زندگی میدانند ) سرگرمی و بازیچهای بیش نیست ، و سرای آخرت ( جهان حقیقی است و ) برای پرهیزگاران بهتر ( از این جهان فانی ) است . آیا ( این امر بدیهی را ) نمیفهمید ( و سود و زیان خود را نمیدانید ) .
توضیحات :
« لَعِبٌ » : بازی . کاری که انجامدهنده ، مقصودش از آن جلب نفع یا دفع شرّ نمیباشد . « لَهْوٌ » : سرگرمی . کاری که انسان را به خود مشغول دارد و او را از انجام امور مهمّ غافل سازد .
آیه 33
متن آیه :
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ یُکَذِّبُونَکَ وَلَکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللّهِ یَجْحَدُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) ما میدانیم که آنچه ( کفّار مکّه ) میگویند تو را غمگین میسازد . ( ناراحت مباش ) چرا که آنان ( از ته دل به صدق تو ایمان دارند و در حقیقت ) تو را تکذیب نمیکنند . بلکه ستمکاران ( چون ایشان ، از روی عناد ) آیات خدا را انکار مینمایند .
توضیحات :
« بِئَایَاتِ اللهِ یَجْحَدُونَ » : آیات خدا را از روی عناد انکار میکنند . مصدر این فعل جحود است که عبارت از این است که انسان چیزی را که از دل بدان ایمان دارد با زبان تکذیب کند ( نگا : انعام / 20 ، نمل / 14 ) . حرف باء متعلّق به ( یَجْحَدُونَ ) است و تقدیم جار و مجرور بر آن به خاطر رعایت رؤوس آیهها است .
آیه 34
متن آیه :
وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا کُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ وَلَقدْ جَاءکَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِینَ
ترجمه :
پیغمبران فراوانی پیش از تو تکذیب شدهاند ( و مورد اذیّت و آزار قرار گرفتهاند ) و در برابر تکذیبها ( و اذیّت و آزارها ) شکیبائی کردهاند ( و بر عقیده خود ماندگار ماندهاند و سنگر را خالی نکردهاند ) و اذیّت و آزار شدهاند ( و گرفتاریها و شکنجهها را تحمّل کردهاند ) تا یاری ما ایشان را دریافته است ( و در مبارزه حق و باطل پیروز شدهاند . تو نیز چنین باش . این سخن خداوند است و مبتنی بر وعده پیروزی است ) و هیچچیز نمیتواند سخنان خدا را دگرگون سازد . به تو اخبار و سرگذشت پیغمبران رسیده است ( و میدانی که رسالت با شدائد همراه است و سرانجام سختیها پیروزی در دنیا و آن گاه جَنَّةُالْمَأْوی است ) .
توضیحات :
« أُوذُوا » : اذیّت شدهاند . « مبدّل » : تغییردهنده . دگرگون کننده . در اینجا مراد تغییر دهنده وعده پیروزی خدا به پیغمبران است ( نگا : غافر / 51 ) . « کلماتِ » : سخنان . احکام و شرائع . سُنَن . « نَبَأ » : خبر . مراد قصص و سرگذشت است .
آیه 35
متن آیه :
وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّمَاء فَتَأْتِیَهُم بِآیَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ
ترجمه :
اگر روگردانی ایشان از ( دعوت ) تو برای تو سخت و سنگین است ، چنان که میتوانی ( جهت اقناع آنان راهی پیدا کنی و مثلاً ) نقبی در زمین بزنی و یا نردبانی به سوی آسمان بگذاری ( و اعماق زمین و بالای آسمانها را بگردی ) و دلیلی برای ( ایمان آوردن ) ایشان بیاوری ( چنین کن . امّا بدان که این لجوجان تو را تصدیق نمیکنند و ایمان نمیآورند ) . ولی اگر خدا بخواهد آنان را ( قهراً و جبراً ) بر هدایت جمع خواهد کرد ( و ایمان را بدیشان تلقین خواهد نمود . امّا هدایت اجباری و ایمان زورکی چه سودی دارد ؟ لذا ایشان را به خود وا میگذارد تا با اراده و اختیار خود اگر خواستند ایمان بیاورند و اگر نخواستند ایمان نیاورند ) . پس از زمره کسانی مباش که ( حکم خدا و سنّت او را درباره مردم ) نمیدانند .
توضیحات :
« کَبُرَ عَلَیْکَ » : برای تو سخت و دشوار است . برای تو سنگین است . « إِعْرَاضُ » : روگردانی . دوری . « نَفَقاً » : نقب . دالان . دهلیز . « سُلَّماً » : نردبان . « ءَایَةٍ » : دلیل . معجزه حسی ، همچون معجزات موسی و عیسی . « الْجَاهِلِینَ » : ناآشنایان . مراد از جهل در اینجا ضدّ علم است و منظور جهلی است که انسان در آن معذور است . از قبیل جهل به حکمت و مشیّت خدا .
آیه 36
متن آیه :
إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ
ترجمه :
تنها کسانی ( دعوت تو را ) میپذیرند که گوش شنوا دارند ( و از روی تدبیر و تفکّر سخنان را میشنوند . امّا اینان مردگان زندهنما هستند ) و خداوند مردگان ( چون ایشان را به هنگام رستاخیز از گورها ) برمی انگیزد . و پس از زندهشدن به سوی او برگردانده میشوند ( و مورد بازخواست قرار میگیرند و سزا و جزای خود را میبینند ) .
توضیحات :
« یَسْتَجِیبُ » : اجابت میکند . میپذیرد . « یَسْمَعُونَ » : میشنوند . میفهمند . « الْمَوْتَیا » : جمع میّت ، مردگان . مراد مردگان معنوی است ؛ نه مردگان جسمانی . « یَبْعَثُهُمْ » : آنان را زنده میکند .
آیه 37
متن آیه :
وَقَالُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ قَادِرٌ عَلَى أَن یُنَزِّلٍ آیَةً وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
و ( آنان از روی تمسخر ) میگویند : چرا دلیل مادی و معجزهای از سوی پروردگارش بر او نازل نمیگردد ( تا گواه بر صدق دعوت او باشد ؟ ! ) بگو : خداوند میتواند ( هرگونه ) دلیل و معجزهای نازل کند ، ولی آنان نمیدانند ( که برابر سنّت الهی اگر به درخواست ایشان پاسخ گفته شود و ایمان نیاورند نابود میگردند ) .
توضیحات :
« ءَایَةً » : دلیل حسی . معجزه . « لا یَعْلَمُونَ » : حکمت انزال آیات را نمیدانند و متوجّه نیستند که برابر سنّت خدا تکذیب مشاهده عیان مایه هلاک آنان میگردد ( نگا : انعام / 8 ) .
آیه 38
متن آیه :
وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ
ترجمه :
( یکی از دلائل قوی قدرت خدا و حکمت و رحمتش این است که او همه چیز را آفریده است ) و هیچ جنبندهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند وجود ندارد مگر این که گروههائی همچون شمایند ( و هر یک دارای خصائص و ممیّزات و نظام حیات خاصّ خود میباشند ) . در کتاب ( کائنات ) هیچ چیز را فروگذار نکردهایم ( و همهچیز را ضبط و به همه چیز پرداختهایم . بگذار تکذیبکنندگان هرچه میخواهند بکنند ) پس ( از گذشت این چند روزه زندگی دنیوی ) آنان ( همراه همه گروهها و دستههای حیوانات موجود ) در پیشگاه پروردگارشان جمعآورده میشوند ( و به حساب و کتابشان میرسیم ) .
توضیحات :
« دَآبَّةٍ » : جنبنده . حیوان . « طَآئِرٍ » : پرنده . « یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ » : با دو بال خود میپرد . ذکر این قید برای تأکید است . همان گونه که میگوئیم : با گوشهایمان شنیدیم . با چشمهایمان دیدیم . « أُمَمٌ » : ملّتها . گروههائی که دارای صفات و خصائص و طبائع ممیّزه باشند . « مَا فَرَّطْنا » : کوتاهی نکردهایم . غفلت نورزیدهایم . فروگذار نکردهایم . « الْکِتَابِ » : لوح محفوظ ، که نمیدانیم چیست ( نگا : انعام / 59 ، یس / 12 ، بروج / 22 ) . جهان هستی ، که کتاب دیدنی خدا است . قرآن ، که کتاب خواندنی خدا است و تمام اموری که مردم برای تربیت و هدایت بدان نیاز دارند و همه چیزهائی که از احکام اسلامی و مسائل اخلاقی باید بدانند ، در آن به گونه مجمل یا مفصّل وجود دارد . علم خدا .
آیه 39
متن آیه :
وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَن یَشَإِ اللّهُ یُضْلِلْهُ وَمَن یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
ترجمه :
آنان که آیات ( جهانی و قرآنی ) ما را تکذیب میدارند ( و از حواسّ خود برای شناخت حق سود نمیبرند و هرگز حق نمیشنوند و حق نمیگویند ، گوئی ) کرانند و لالانند و در تاریکیها ( ی گوناگون کفر و جهل و تعصّب و تقلید ) قرار دارند . خداوند ( برابر نظم و نظام و قوانین و سننی که دارد ) هر که را بخواهد گمراه میسازد ، و هر که را بخواهد بر جاده مستقیم ( ایمان ) قرار میدهد .
توضیحات :
« صُمٌّ » : کران . « بُکْمٌ » : لالان . « مَن یَشَإِ اللهُ . . . » : هر کس که دارای قصد بد و سوء نیّت باشد ، خدا او را به حال خود رها میسازد تا سرگشته شود و سپس به دوزخ رود ، و هر کس که دارای قصد خوب و نیّت پاک باشد ، خدا او را هدایت میبخشد و در راه راست رهنمودش مینماید و سرانجام بهشت را بدو عطاء میفرماید .
آیه 40
متن آیه :
قُلْ أَرَأَیْتُکُم إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللّهِ تَدْعُونَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
ترجمه :
بگو : به من بگوئید که اگر عذاب خدا شما را فرا گیرد ( همان گونه که قبلاً ملّتهای پیشین را فرا گرفته است ) یا این که قیامت شما ( با فرا رسیدن مرگتان و یا از هم پاشیدن جهان ) فراز آید ، آیا ( برای نجات از عذاب دنیوی یا اخروی ) غیر خدا را به یاری میطلبید ؟ ( و اگر بطلبید سودی به شما میرسانند و شما را میرهانند ؟ ! ) اگر شما راستگوئید ( در این که بتها و انبازها سودی برای شما دارند و پرستش را سزاوارند ؟ ! ) .
توضیحات :
« أَرَأَیْتَکُمْ » : مراد عربها از چنین ترکیب و شیوهای این است که : آیا هیچ فکر کردهاید که ؟ مرا خبر دهید که آیا ؟ مرا آگاه سازید که آیا ؟ ( نگا : اسراء / 62 ) . « السَّاعَةُ » : قیامت . هنگام مرگ .
آیه 41
متن آیه :
بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاء وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ
ترجمه :
( نه ، در وقت رخدادهای بزرگ ، و در هنگامه رستاخیز به کسی جز خدا متوسّل نمیشوید و پناه نمیبرید و ) بلکه تنها خدا را به یاری میطلبید ، و او اگر خواست آن چیزی را برطرف میسازد که وی را برای رفع آن به فریاد میخوانید ، و ( دیگر آن روز ) چیزهائی را که ( امروز ) شریک خدا میسازید فراموش مینمائید ( و از خاطر میزدائید ) .
توضیحات :
« تَدْعُونَ » : فرا میخوانید . استمداد میجوئید . « تَنسَوْنَ » : فراموش میکنید . از یاد میبرید .
آیه 42
متن آیه :
وَلَقَدْ أَرْسَلنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ناراحت مباش که پیغمبران زیادی را ) ما به سوی ملّتهائی که پیش از تو بودهاند گسیل داشتهایم ( و هنگامی که علم طغیان برافراشته و سرپیچی ورزیدهاند ) آنان را به سختیها و زیانها گرفتار و به شدائد و بلایا دچار ساختهایم تا بلکه خشوع و خضوع نمایند ( و توبه کنند و به سوی خدای خود برگردند ) .
توضیحات :
« الْبَأْسَآءِ » : بلا و مصیبت خارج از جسم شخص ، مانند : تنگدستی ، زیان مالی ، مرگ فرزندان . « الضَّرَّآءِ » : بلا و مصیبت مربوط به جسم شخص . مانند : بیماری ، رنجوری ، غم و اندوه . « یَتَضَرَّعُونَ » : خشوع و خضوع کنند . فروتنی و فرمانبرداری کنند . توبه و انابت کنند .
آیه 43
متن آیه :
فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَکِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
آنان چرا نباید هنگامی که به عذاب ما گرفتار میآیند ، خشوع و خضوع کنند ( و بیدار شوند و اندرز گیرند و با تضرّع و زاری دست دعا به سوی باری بلند کنند و آمرزش خواهند ؟ ) ولی دلهایشان سخت شده است و ( نرود میخ آهنین بر سنگ ! و علاوه از قساوت قلب ) اهریمن ( هم ) اعمالی را که انجام میدهند برایشان آراسته و پیراسته است .
توضیحات :
« بَأْس » : قوّت و شدّت . در اینجا مراد عذاب است ( نگا : انعام / 147 ، اعراف / 98 ) . « قَسَتْ » : قساوت پیدا کرد . سخت و سنگین شد .
آیه 44
متن آیه :
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ
ترجمه :
هنگامی که آنان فراموش کردند آنچه را که بدان متذکّر و متّعظ شده بودند ( و آزمون ناداری و بیماری کارگر نیفتاد ، آزمون دیگری جهت بیداری ایشان به کار بردیم و ) درهای همه چیز ( از نعمتها ) را به رویشان گشودیم تا آن گاه که ( کاملاً در فراخی نعمت غوطهور شدند و ) بدانچه بدیشان داده شد ، شاد و مسرور گشتند ( و باده ثروت و قدرت ایشان را گرفت و سرمست و مغرور شدند و ناشکری کردند و ) ما به ناگاه ایشان را بگرفتیم ( و به عذاب خود مبتلا کردیم ) و آنان مأیوس و متحیّر ماندند ( و به سوی نجات راه نبردند ) .
توضیحات :
« مَا ذُکِّرُوا بِهِ » : آنچه بدان پند و اندرز داده شدند که بَأْسَآء در اموال و ضَرَّآء در ابدان بود . « مُبْلِسُونَ » : ناامیدان و سرگشتگان و غمگینان .
آیه 45
متن آیه :
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه :
( بدین ترتیب ) نسل ستمکاران ریشهکن شد ، و ستایش تنها پروردگار جهانیان را سزا است ( که با نقمت و نعمت مردمان را تربیت میکند ، و روی زمین را از فساد ظالمان پاک میسازد ) .
توضیحات :
« دَابِرُ » : تابع . خلف . قطْعِ دابر ، کنایه از ریشهکن کردن است .
آیه 46
متن آیه :
قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَکُمْ وَأَبْصَارَکُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِکُم مَّنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللّهِ یَأْتِیکُم بِهِ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُونَ
ترجمه :
بگو : به من بگوئید که اگر خداوند گوش و چشمهایتان را ( از شما بازپس ) بگیرد و بر دلهایتان مهر نهد ( بدان گونه که چیزی را نشنوید و نبینید و نفهمید ) ، غیر از الله خدائی هست که آنها را به شما برگرداند ؟ ! بنگر که ما چگونه دلائل و براهین را به گونههای مختلف ذکر میکنیم و آنان پس ( از شنیدن ، به جای پذیرفتن و راه حق گرفتن ) روی میگردانند !
توضیحات :
« نُصَرِّفُ » : به شیوهها و گونههای مختلف بیان میکنیم و توضیح میدهیم . « یَصْدِفُونَ » : اعراض و انصراف مینمایند . پشت میکنند و روی میگردانند .
آیه 47
متن آیه :
قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ
ترجمه :
بگو : به من بگوئید که اگر عذاب خدا به ناگاه یا این که آشکارا ( و بدون انتظار قبلی یا با انتظار قبلی ) به شما در رسید ، مگر جز گروه ستمکاران هلاک میگردند ؟ ! ( بگذار عذاب خدا مشرکان و گمراهان چون شما را در بر گیرد ) .
توضیحات :
« بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً » : ناگهان و بدون انتظار . مانند : عذاب قوم لوط . یا آشکارا و با انتظار . مانند : عذاب قوم نوح و فرعون .
آیه 48
متن آیه :
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلاَّ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
ترجمه :
ما پیغمبران را جز به عنوان بشارتدهندگان ( مؤمنان به خیر و ثواب ) و بیمدهندگان ( کافران از عقاب و عذاب ) نمیفرستیم . پس کسانی که ( به دعوت پیغمبران ) ایمان آورند و کار شایسته کنند ، نه ترسی دارند ( از شر و بلائی که بدانان میرسد ) و نه غمگین میشوند ( از خیر و نعمتی که از دست میدهند ) .
توضیحات :
« مُبَشِّرینَ وَ مُنذِرِینَ » : مژدهدهندگان و بیمدهندگان . حال ( مُرْسَلین ) هستند . « أَصْلَحَ » : زشتیها را زدود و بر خوبیها فزود .
آیه 49
متن آیه :
وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا یَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ
ترجمه :
آنان که آیات ( قرآنی و دلائل جهانی ) ما را تکذیب میدارند ، عذاب ( دردناک یزدانی ) به خاطر نافرمانی ( و خروج از برنامه ایمانی ) بدانان میرسد .
توضیحات :
« بِمَا » : به سبب . به خاطر . « کَانُوا یَفْسُقُونَ » : به طور مستمر از دائره ایمان و اطاعت به در میرفتند و از التزام احکام شانه خالی میکردند .
آیه 50
متن آیه :
قُل لاَّ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَى إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! بدین کافران ) بگو : من نمیگویم گنجینههای ( ارزاق و اسرار جهان ) یزدان در تصرّف من است ( چرا که الوهیّت و مالکیّت جهان تنها و تنها از آن خدای سبحان است و بس ) و من نمیگویم که من غیب میدانم ( چرا که کسی از غیب جهان باخبر است که در همه مکانها و زمانها حاضر و ناظر باشد که خدا است ) و من به شما نمیگویم که من فرشتهام . ( بلکه من انسانی همچون شمایم . این است عوارض بشری از قبیل : خوردن و خفتن و در کوچه و بازار راه رفتن ، در من دیده میشود ، جز این که به من وحی میشود و ) من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم ( و سخن کسی جز سخن خدا را نمیشنوم و تنها به فرمان او راه میروم ) . بگو : آیا نابینا و بینا ( و کافر سرگشته و مؤمن راه یافته ، در شناخت این حقائق ) یکسانند ؟ ( و هر دو مساوی در پیشگاه یزدانند ؟ ) مگر نمیاندیشید ( تا در پرتو عقل ، حق برایتان نمودار و آشکار شود ؟ ) .
توضیحات :
« خَزَآئِنُ » : جمع خزینه ، گنجینهها . انبارهای نفائس اموال . مراد از ( خَزَآئِنُ اللهِ ) مقدّراتی است که جز خدا کسی از آنها آگاه نیست . « مَلَک » : فرشته . « الأعْمَیا » : کور . مراد شخص گمراه است که با چراغ عقل حقائق را پیدا نمیکند . « الْبَصِیرُ » : بینا . مراد شخص ایمانداری است که در پرتو اندیشه به حقائق راه مییابد .
آیه 51
متن آیه :
وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِیٌّ وَلاَ شَفِیعٌ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
ترجمه :
با آن ( چیزهائی که در قرآن آمده است ) کسانی را بترسان که ( چون به جهان دیگر ایمان دارند ، از هول و هراس رستاخیز بیمناکند و ) میترسند از این که در پیشگاه پروردگارشان ( برای حساب و کتاب ) گردآورده میشوند . ( آنجائی که در آن ) برای آنان جز خدا یاور و میانجیگری ( که بتواند ایشان را از عذاب دوزخ برهاند ) وجود ندارد . آنان ( را از آن روز بترسان ، تا امروز که فرصت باقی است ) شاید پرهیزگاری پیشه کنند ( و آن وقت به بهشت روند ) .
توضیحات :
« أَنذِرْ » : بترسان . بیم ده . « بِهِ » : به آن ، یعنی قرآن . « الَّذِینَ یَخَافُونَ » : کسانی که میترسند . مراد مؤمنان است ( نگا : فاطر / 18 ، یس / 11 ، ذاریات / 55 ) . « مِن دُونِهِ » : سوای او . غیر از او .
آیه 52
متن آیه :
وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ
ترجمه :
کسانی را ( از پیش خود ) مران که سحرگاهان و شامگاهان خدای را به فریاد میخوانند ( و همهوقت به عبادت و پرستش خدا مشغولند و ) منظورشان ( تنها رضایت ) او است . نه حساب ایشان بر تو است و نه حساب تو بر آنان است ( و هرکس در گرو عمل خویش است ، چه شاه چه درویش است ) . اگر ( به حرف مشرکان درباره این گونه مؤمنان گوش دهی و از خود ) آنان را برانی ، از زمره ستمگران خواهی بود .
توضیحات :
« لا تَطْرُدِ » : طرد مکن . مران . « الْغَدَاةِ » : سحرگاهان . « الْعَشِیِّ » : شامگاهان . « بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِیِّ » : در سحرگاهان و شامگاهان . مراد ، در همه اوقات است . « مِنْ شَیْءٍ » : حرف ( مِنْ ) زائد است و ( شَیْءٍ ) در موضع رفع است و اسم ( ما ) است . « فَتَطْرُدَهُمْ » : منصوب است ، چون جواب نهی است . تقدیر چنین است : لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ . . . فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ ، وَ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ .
آیه 53
متن آیه :
وَکَذَلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّیَقُولواْ أَهَؤُلاء مَنَّ اللّهُ عَلَیْهِم مِّن بَیْنِنَا أَلَیْسَ اللّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ
ترجمه :
این چنین ( با پیشیگرفتن مستمندان در پذیرش دین و دخول بدان بر توانگران ، سنّت ما جاری و ساری بوده است و ) برخی را ( که ثروتمندان متکبّرند ) با برخی دیگر ( که تنگدستان فقیرند ) آزمودهایم تا ( متکبّران ، تمسخرکنان ) بگویند : آیا اینان همان کسانیند که خداوند از میان ما ( برگزیده است و با اعطاء نعمت ایمان ) بر ایشان منّت نهاده است ؟ آیا خداوند سپاسگزاران را بهتر نمیشناسد ( تا این کافران سرکش مغرور ) ؟
توضیحات :
« فَتَنَّا » : امتحان کردیم . آزمودیم . « مَنَّ . . . عَلَیا » : نعمت داد . نیکی نمود .
آیه 54
متن آیه :
وَإِذَا جَاءکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
هرگاه مؤمنان به آیات ( قرآن ) ما به پیش تو آمدند ( برای احترامشان ) بدیشان بگو : درودتان باد ! ( شما را مژده باد که ) خداوند شما ( از روی لطف ) بر خویشتن رحمت واجب نموده است ( و رحمت فراوان و بیکرانش مقتضی آن است ) که هرکس از شما از روی نادانی ( انسانی ) دچار لغزشی شد ، ولی بعد از آن توبه کرد ( و نادمانه به آستانه کریمانه خدا برگشت و اعمال زشت خود را جبران ) و اصلاح کرد ( خداوند عذر تقصیر او را میپذیرد ) چرا که او آمرزگار ( بندگان و ) مهربان ( در حق همگان ) است .
توضیحات :
« أنَّهُ مَنْ عَمِلَ . . . » : جمله بدل ( الرَّحْمَةَ ) یا مفعولٌبه ( کَتَبَ ) است . جواب شرطِ ( مَنْ ) محذوف است و تقدیر چنین است : فَلَهُ غُفْرانُ رَبِّهِ . « بِجَهالَةٍ » : از روی نادانی . مراد این است که کسی که آگاهانه یا ناآگاهانه مرتکب گناه میشود ، از زمره جاهلان بشمار است . یا این که گناهکار مطلقاً نادان است .
آیه 55
متن آیه :
وَکَذَلِکَ نفَصِّلُ الآیَاتِ وَلِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ
ترجمه :
این چنین ( روشن و آشکار ) آیات ( قرآنی و دلائل جهانی ) را توضیح میدهیم ، تا راه ( نادرست ) گناهکاران ( از راه درست مؤمنان ) پیدا و نمودار شود .
توضیحات :
« نُفَصِّلُ » : از هم جدا میسازیم . نمودار و آشکار میکنیم . توضیح و تبیین مینمائیم . « وَ لِتَسْتَبِینَ » : تا این که روشن و هویدا شود . واو حرف عطف است و فعل ( لِتَسْتَبِینَ ) را بر فعل مقدّری مانند ( لِیَفْهَمُوا ) عطف میکند . تقدیر چنین است : لِیَفْهَمُوا وَ لِتَسْتَبینَ . « سَبِیلُ » : راه . این واژه به صورت مذکّر و مؤنّث به کار میرود .
آیه 56
متن آیه :
قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءکُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ
ترجمه :
بگو : من نهی شدهام از این که پرستش کنم آنهائی را که سوای خدا به فریاد میخوانید ( و عبادتشان مینمائید ) . بگو : من از هوی و هوسهای شما پیروی نمیکنم ، که ( اگر چنین کنم ، همچون شما ) در آن وقت گمراه میشوم و از زمره راهیافتگان نخواهم بود .
توضیحات :
« نُهِیتُ » : نهی شدهام . بازداشته شدهام . « أَهْوَآءَ » : خواستهای ناروا و آرزوهای پوچ .
آیه 57
متن آیه :
قُلْ إِنِّی عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَکَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَاصِلِینَ
ترجمه :
بگو : من بر شریعت واضحی هستم که از سوی پروردگارم نازل شده است و شما قرآن را تکذیب میکنید ( که در برگیرنده شریعت غرّا و آشکارا است . بدانید عذاب و کیفری ) که در ( نزول و وقوع ) آن شتاب میورزید در قدرت من نیست . فرمان جز در دست خدا نیست . خدا به دنبال حق میرود ( و کارهایش برابر حکمت انجام میشود . لذا اگر خواست عذاب واقع میگردد و اگر نخواست عذاب واقع نمیشود ) و او بهترین ( قاضی میان من و شما و ) جدا کننده ( حق از باطل ) است .
توضیحات :
« بَیِّنَةٍ » : دلیل . شریعت . مراد قرآن است . « کَذَّبْتُم بِهِ » : آن را تکذیب میکنید . ضمیر ( ه ) به ( بیّنه ) برمیگردد و مذکّر آوردن آن به خاطر معنیِ مراد است که قرآن است . « یَقُصُّ الْحَقَّ » : حق را میگوید . حق را از باطل جدا میسازد . از حق پیروی میکند . « الْفَاصِلِینَ » : جداسازندگان . داوریکنندگان . روشنگران .
آیه 58
متن آیه :
قُل لَّوْ أَنَّ عِندِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِیَ الأَمْرُ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِینَ
ترجمه :
بگو : اگر آنچه که در وقوع آن ( که عذاب خدا است و از روی استهزاء ) شتاب میورزید ، در قدرت من بود ( در وقوع آن شتاب میکردم و از شر شما خلاص میشدم و ) کار من با شما پایان میپذیرفت ، ولیکن ( کار در دست خدا است و ) خدا آگاهتر از ( هر کسی بدان چیزی است که در دنیا یا آخرت در خور ) ستمکاران است .
توضیحات :
« لَقُضِیَ الأمْرُ » : کار خاتمه میپذیرفت . کار یکسره میشد و فیصله پیدا میکرد .
آیه 59
متن آیه :
وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ
ترجمه :
گنجینههای غیب و کلید آنها در دست خدا است و کسی جز او از آنها آگاه نیست . و خداوند از آنچه در خشکی و دریا است آگاه است . و هیچ برگی ( از گیاهی و درختی ) فرو نمیافتد مگر این که از آن خبردار است . و هیچ دانهای در تاریکیهای ( درون ) زمین ، و هیچچیز تر و یا خشکی نیست که فرو افتد ، مگر این که ( خدا از آن آگاه ، و در علم خدا پیدا است و ) در لوح محفوظ ضبط و ثبت است .
توضیحات :
« مَفَاتِح » : جمع مَفْتَح ، گنجینهها ، جمع مِفْتَح ، کلیدها . « وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ . . . » . حرف ( مِنْ ) زائد است و واژه ( وَرَقَةٍ ) در موضع رفع و فاعل ( تَسْقُطُ ) است ، و واژههای ( حَبَّة ، رَطب ، یابِسٍ ) عطف بر آن هستند ( نگا : سبأ / 3 ) . « رَطَب » : تر . « یَابِسٍ » : خشک . « کِتَابٍ مُّبِینٍ » : علم خدا . لوح محفوظ .
آیه 60
متن آیه :
وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
خدا است که در شب شما را میمیراند و در روز شما را برمی انگیزاند و او میداند که در روز ( که زمان عمده جنب و جوش و تلاش و کوشش است ) چه میکنید و چه فراچنگ میآورید ( و این مرگ و زندگیِ خواب و بیداری نام ، پیوسته ادامه دارد ) تا مهلت معیّن ( زندگی هرکس با فرا رسیدن مرگ او ) بسر آید . سپس ( در روز رستاخیز همگان ) به سوی خدا برمیگردید و آن گاه شما را بدانچه ( از خوب و بد در دنیا ) میکردید باخبر میگرداند ( و پاداش و پادافره اعمال را به صاحبان آنها میرساند ) .
توضیحات :
« یَتَوَفَّاکُمْ » : شما را میمیراند . مراد از میراندن در اینجا خواباندن است ( نگا : زمر / 42 ) . « جَرَحْتُمْ » : فراچنگ آوردید . انجام دادید . گناه ورزیدید . « یَبْعَثُکُمْ » : شما را زنده میگرداند . مراد از زندهگرداندن در اینجا بیدارکردن است ( نگا : زمر / 42 ) . « لِیُقْضَِی » : تا این که پایان داده شود ( نگا : بقره / 200 ) . تا این که به اتمام رسانده شود ( نگا : طه / 114 ) تا آن گاه که مقدّر شود ( نگا : سبأ / 14 ) . « أَجَلٌ مُّسَمّیً » : مدّت معیّن . مراد پایان زندگی یا مدّت زندگانی است ( نگا : انعام / 2 ) . « مَرْجِعُکُمْ » : رجوع و برگشت شما .
آیه 61
متن آیه :
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ یُفَرِّطُونَ
ترجمه :
خداوند بر بندگان خود کاملاً چیره است . او مراقبانی ( از فرشتگان را برای حسابرسی و نگارش اعمال شما ) بر شما میفرستد و میگمارد ( و آنان به کار خود با دقّت تمام تا دم مرگِ یکایک شما ، مشغول میگردند ) و چون مرگ یکی از شما فرا رسید ، فرستادگان ما ( از میان فرشتگان دیگر به سراغ او میآیند و ) جان او را میگیرند ، و ( فرشتگان گروه اوّل و فرشتگان گروه دوم هیچ کدام در مأموریّت خود ) کوتاهی نمیکنند .
توضیحات :
« وَ هُوَ الْقَاهِرُ . . . » : ( نگا : انعام / 18 ) . « حَفَظَةً » : جمع حافظ ، مراقبان . مراد فرشتگان ( الکِرام الْکاتِبون ) است ( نگا : زخرف / 80 ، انفطار / 10 و 11 ) . « رُسُلُنَا » : فرستادگان ما . مراد فرشتگان همدست مَلَکالْموت است ( نگا : سجده / 11 ) . « وَهُمْ لا یُفَرِّطُونَ » : وحال آن که آنان کوتاهی نمیکنند . این جمله میتواند حال ( رُسُلُنا ) یا ( حَفَظَةً و رُسُلُنا ) باشد ؛ چرا که در کارِ حفظ و توفّی کوتاهی نمیکنند .
آیه 62
متن آیه :
ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُکْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ
ترجمه :
سپس ( همه مردگان در روز قیامت زنده میگردند و ) به سوی خدا ، یعنی سَرور حقیقی ایشان برگردانده میشوند . هان ! ( بدانید که در چنین روزی ) فرمان و داوری از آن خدا است و بس ، و او سریعترینِ حسابگران است ( و در کوتاهترین مدّت به حساب یکایک خلائق میرسد و پاداش و پادافره آنان را میدهد ) .
توضیحات :
« رُدُّوا » : برگردانده شدند . « مَوْلَیا » : سَرور . مالک . متصرّف . واژه ( مَوْلَیا ) مجرور است و بدل ( اللهِ ) است . و واژه ( الْحَقِّ ) صفت ( مَوْلَیا ) است . « الْحُکْمُ » : فرمان . داوری . « الْحَاسِبِینَ » : حسابگران . حسابرسان .
آیه 63
متن آیه :
قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْیَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ
ترجمه :
بگو : چه کسی شما را از اهوال و شدائد خشکی و دریا رهائی میبخشد ، در آن حال که ( دشواریها و گرفتاریهای بزرگ به شما رو میکند و ) او را فروتنانه عَلَنی و نهانی به فریاد میخوانید ( و میگوئید : ) اگر خدا ما را از این اهوال برهاند ، سوگند میخوریم که از سپاسگزاران ( نعمت و فضیلت او ) باشیم ؟
توضیحات :
« ظُلُمَات » : تاریکیها . مراد اهوال و شدائد است . « تَدْعُونَهُ » : او را به فریاد میخوانید . این جمله حال ضمیر ( کُمْ ) در فعل ( یُنَجِّیکُمْ ) میباشد . « تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً » : آشکارا و پنهان . مفعول مطلق یا منصوب به نزع خافضند ، و یا این که حال بوده و به معنی مُعْلِنینَ وَ مُسِرّینَ میباشد .
آیه 64
متن آیه :
قُلِ اللّهُ یُنَجِّیکُم مِّنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِکُونَ
ترجمه :
بگو : خدا شما را از آن ( اهوال و شدائد ) و از هر غم و اندوهی میرهاند . سپس ( با این وجود برای او ) شما شریک و انباز میسازید ! ( شریک و انبازی که میدانید کاری از دست آنها ساخته نیست ) .
توضیحات :
« کَرْبٍ » : غم و اندوه .
آیه 65
متن آیه :
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَاباً مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ
ترجمه :
بگو : خدا میتواند که عذاب بزرگی از بالای سرتان و یا از زیر پاهایتان بر شما بگمارد ( و شما را دچار بلاهای آسمانی و بمبارانهای هوائی یا بلاهای زمینی همچون زلزلهها و آتشفشانیها و انفجارهای مینها و دیگر موادّ منفجره جنگها سازد ) و یا این که کار را بر شما به هم آمیزد ( و در نتیجه حقیقت امر بر شما مشتبه شود ) و دستهدسته و پراکنده گردید ( و جنگها در میانتان برپا گرداند ) و برخی از شما را به جان برخی دیگر اندازد و گرفتار همدیگر سازد . بنگر که چگونه آیات ( قرآنی و دلائل جهانی خود ) را بیان و روشن میگردانیم تا بلکه ( بیندیشند و به خود بازگردند و حقیقت را ) بفهمند .
توضیحات :
« یَبْعَثَ » : بفرستد . برانگیزد . « یَلْبِسَکُمْ » : شما را به هم اندازد . شما را گروه گروه و دسته دسته سازد . کار را بر شما مشوّش و آمیخته کند . شما را دارای خواستها و آرزوهای مختلف و متناقض کند . « شِیَعاً » : جمع شیعه ، گروهها و دستهها . حال ضمیر ( کُمْ ) یا مفعول مطلق ( یَلْبِسَ ) از غیر لفظ خود میباشد . « بَأْسَ » : جنگ . عذاب .
آیه 66
متن آیه :
وَکَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ
ترجمه :
قوم تو ( یعنی قریش و مردمان مکّه قرآن را باور نمیدارند و ) آن را تکذیب مینمایند ، و حال آن که قرآن حق است ( و جای تکذیب کردن ندارد ) . بگو : من حافظ و مسلّط بر شما نیستم ( و مأمور بررسی اعمال و مجازات شما نمیباشم و بلکه سر و کارتان با خدا است ) .
توضیحات :
« لَسْتُ عَلَیْکُم بِوَکیلٍ » : حافظ شما و مسؤول کردار و رفتارتان نمیباشم .
آیه 67
متن آیه :
لِّکُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
هر خبری ( که خداوند در قرآن بیان کرده است ) موعد خود دارد ( و در هنگام مقرّر و جای معیّن تحقّق میپذیرد ) و ( صدق این اخبار را به هنگام وقوع ) خواهید دانست ( و خواهید دید به چه عذابی گرفتار میآئید ) .
توضیحات :
« نَبَأٍ » : خبر . « مُسْتَقَرٌّ » : مکان استقرار و هنگام وقوع . مکان استقرار و جایگاه وقوع .
آیه 68
متن آیه :
وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
ترجمه :
هرگاه دیدی کسانی به تمسخر و طعن در آیات ( قرآنیِ ) ما میپردازند ، از آنان روی بگردان ( و مجلس ایشان را ترک کن و با آنان منشین ) تا آن گاه که به سخن دیگری میپردازند . اگر شیطان ( چنین فرمانی را ) از یاد تو برد ( و دستور الهی را فراموش کردی ) ، پس از به خاطر آوردن ( و یاد کردن فرمان ، از پیش ایشان برخیز و ) با قوم ستمکار منشین .
توضیحات :
« یَخُوضُونَ » : فرو میروند . یاوهسرائی میکنند . در اینجا مراد تمسخر قرآن و استهزاء دین و ایمان است ( نگا : نساء 140 و انعام / 70 ) . « امَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ » : اگر اهریمن آن را از یاد تو برد . در اینجا هر چند روی سخن به پیغمبر است ، ولی در حقیقت منظور پیروان او است . نسیان پیغمبران در اموری بوده است که مربوط به کار تبلیغ احکام دین و مقام رسالت نبوده و بلکه غفلت در موضوعات عادی از قبیل سهو در نماز بوده است و چنین فراموشی و غفلتی موجب اضاعه فریضهای یا تحریم حلال و تحلیل حرام نگشته است ( نگا : کهف / 63 و 73 ، یوسف / 42 ) . « الذِّکْرَیا » : به یاد آوردن . متوجّه شدن . تذکّر .
آیه 69
متن آیه :
وَمَا عَلَى الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَلَکِن ذِکْرَى لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
ترجمه :
کمترین چیزی از حساب آنان ( که درباره قرآن یاوهسرائی میکنند ) به حساب پرهیزگاران گرفته نمیشود ولیکن ( باید پرهیزگاران نشست و برخاستشان با چنین بزهکارانی برای پند و اندرز و ) تذکّر و ارشاد باشد ، تا این که ( از بیهودهگوئی دست بردارند و از عذاب خدا خویشتن را به دور داشته و ) پرهیزگاری کنند .
توضیحات :
« ذِکْرَیا » : پند و اندرزدادن . تذکیر و ارشاد . مرفوع است و مبتدای مؤخّر است : عَلَیْهِمْ ذِکْرَیا . یا منصوب است و مفعول مطلق فعل محذوف : عَلَیْهِمْ أَن یُذَکِّرُوهُمْ تَذْکِیراً .
آیه 70
متن آیه :
وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَهُمْ لَعِباً وَلَهْواً وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللّهِ وَلِیٌّ وَلاَ شَفِیعٌ وَإِن تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لاَّ یُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُواْ بِمَا کَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ
ترجمه :
کسانی را ترک کن که آئین ( فطری و آسمانی ) خود را به بازی و شوخی گرفتهاند و زندگی دنیا آنان را گول زده است ( و آخرت را از یادشان برده است ) . و به آن ( زمزمه جاویدان قرآن ، پیوسته ایشان را ) پند و اندرز بده ( و بدانان بگو که در روز قیامت ) هرکسی در گرو اعمالی است که انجام داده است و مسؤول چیزهائی است که فراچنگ آورده است ، و بجز خدا برای ایشان یار و یاوری و میانجی و واسطهای نیست ( تا مردمان را از عذاب دوزخ برهاند و به بهشت وارد گرداند ) . و اگر چنین کسی هرگونه فدیه و تاوانی ( که تو میدانی ، برای نجات خود ) بپردازد ، از او دریافت نمیگردد ( و پذیرفته نمیشود ) . آنان کسانی هستند که گرفتار اعمالی شدهاند که کردهاند ( و به زندان چیزهائی دربندند که فراچنگ آوردهاند ) . برای آنان به سبب کفری که میورزیدهاند ، نوشیدنی بسیار داغ و عذاب بس دردناکی است .
توضیحات :
« ذَرْ » : ترک کن . رها کن . از ماده ( وذر ) . « غَرَّتْهُمْ » : گولشان زده است . فریبشان داده است . « ذَکِّرْ بِهِ » : بدان پند ده . مردمان را به قرآن راهنمائی و ارشاد کن . « أَن تُبْسَلَ » : تا دچار هلاکت نشود . تا هلاک نگردد . این که مرهون و محبوس شود . جمله مفعول لَهُ است و تقدیر چنین است : لِئَلاّ تُبْسَلَ ؛ مَخَافَةَ أَن تُبْسَلَ ؛ یا این که مفعولٌبِهِ فعل ( ذَکِّرْ ) است . واژه ( تُبْسَلَ ) از ماده ( بَسْل ) به معنی حبس ، و هلاک است . « تَعْدِلْ » : فدیه دهد . تاوان و عوض دهد . « عَدْل » : فدیه . عوض . قیمت . « أُبْسِلُوا بِمَا » : در گروِ چیزی هستند که . گرفتار چیزی هستند که . هلاک میگردند به سبب چیزی که . به زندان دوزخ گرفتار میآیند به سبب چیزی که . « شَرَابٌ » : نوشیدنی . نوشابه . « حَمِیمٍ » : آب داغ . آب بسیار گرم .
آیه 71
متن آیه :
قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَنفَعُنَا وَلاَ یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الأَرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَىَ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه :
بگو : آیا چیزی غیر از خدا را بخوانیم ( و عبادت و پرستش کنیم ) که نه سودی به حال ما دارد و نه زیانی ؟ و آیا پس از آن که خداوند ما را هدایت بخشیده است ( و به سوی خود رهنمون کرده است ) به عقب بازگشت کنیم ( و از ایمان دست بکشیم و دیگر بار به کفر برگردیم ؟ و ) بسان کسی ( باشیم و کنیم ) که شیاطین او را در زمین ( بیابانهای برهوت ) ویلان و سرگردان به دنبال خود کشند ، و دوستانی داشته باشد که او را به راه راست خوانند و به سوی خود فریاد دارند ( امّا او بدیشان گوش نکند و به دنبال شیاطین رود و گمراهتر و گمراهتر شود ؟ ) بگو : هدایت خداوند ، هدایت است و ( بجز اسلام ، ضلالت است ، و از سوی خدا ) به ما دستور داده شده است که فرمانبردار پروردگار جهانیان باشیم ( و منقاد او شویم و به فرمان او رویم ) .
توضیحات :
« أَنَدْعُو » : آیا به فریاد خوانیم ؟ آیا پرستش نمائیم ؟ در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی به دنبال دارد . « إِسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ » : شیاطین او را وادار به رفتن و شتاب ورزیدن کنند . شیاطین او را سرگردان و ویلان کنند . شیاطین او را از راه به در برند و در جهان آواره و دربه در کنند . فعل ( إِسْتَهْوَتْ ) از ماده ( هوی ) است ، به معنی : رفتن . گمراه شدن . فرو افتادن . « حَیْرَانَ » : آواره و سرگردان . حال ضمیر ( هُ ) است و به دلیل وصفیّت غیرمنصرف بوده و مؤنّث آن ( حَیْری ) است . « لِنُسْلِمَ » : این است که تسلیم و منقاد شویم .
آیه 72
متن آیه :
وَأَنْ أَقِیمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِیَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
ترجمه :
و ( از سوی خدا به ما دستور داده شده است ) این که نماز را به گونه شایسته بخوانید و از خدا بترسید و ( اوامر او را اجرا کنید ؛ چه ) او است که در پیشگاهش گردآورده میشوید ( و حساب و کتاب پس میدهید ) .
توضیحات :
« وَ أَنْ أَقِیمُوا . . . » : این جمله عطف بر ( أُمِرْنَا لِنُسْلِمَ ) است ، و تقدیر چنین است : أُمِرْنا ِلاَنْ نُسْلِمَ وَ ِلاَنْ نُقیمَ .
آیه 73
متن آیه :
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَیَوْمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّوَرِ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ
ترجمه :
او آن کسی است که آسمانها و زمین را به حق آفریده است ( و آنها را بیهوده نیافریده است و بلکه از روی حکمت و هدف ساخته است ) و هر وقت ( اراده خدا بر پیدایش چیزی قرار گیرد ، بدان ) میگوید : باش ! پس میشود . سخن او حق است ( و فرمان او شدنی ) و مالکیّت ( مطلق و تصرّف همهجانبه ) از آن او است ، در آن روزی که ( برای اعلان رستاخیز ) در صور دمیده شود . دانای آشکار و پنهان است ( و در کار او گذشته و حال و آینده یکسان است . او آگاه از همه چیزهائی است که نهان از حواسّ و ابصار ، یا قابل رؤیت در لیل و نهار است ) و او حکیم ( در کردار و ) آگاه ( از احوال انسان ، و مطّلع از بواطن و ظواهر جهان ) است .
توضیحات :
« بِالْحَقِّ » : به حق نه باطل و بیهوده . آفرینش همه موجودات به اندازه و از روی آگاهی و برابر حکمت انجام گرفته است ؛ نه از روی تصادف و بیهوده و عبث ( نگا : دخان / 38 و 39 ، مؤمنون / 115 و 116 ، آلعمران / 191 ) . « یَوْمَ یَقُولُ . . . » : روزی که میگوید . در اینجا مراد از روز ، وقت و زمان است . « الصُّورِ » : بوق . طرز و نوع صور و چگونگی دمیدن در آن جزو غیب است . « الْغَیْبِ » : آنچه نهان از دیدگان و به دور از دائره علم و نیروی روح مردمان است . « الشَّهَادَةِ » : آنچه آشکار و محسوس و دیدنی و فهمیدنی است و علم بشر بدان احاطه پیدا میکند ، و یا روح آدمی بدان دسترسی مییابد .
آیه 74
متن آیه :
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لأَبِیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَاماً آلِهَةً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ
ترجمه :
و ( برای مردمان بیان کن چیزهائی را که رخ داد ) بدان گاه که ابراهیم به پدر خود آزر گفت : آیا بتهائی را به خدائی میگیری ! ! ( مگر زشت نیست که انسان عاقل ، سنگهای بیجان را پرستش و عبادت کند و در برابر تراشیدههای دست خود کرنش برد ؟ ! ) . به حقیقت من تو را و قوم تو را در گمراهی آشکار ( و به دور از راه پروردگار ) میبینم .
توضیحات :
« أبِیهِ ءَازَرَ » : پدرش که آزر نام داشت ( نگا : مریم / 41 - 45 ، توبه / 114 ، انبیاء / 52 ، شعراء / 70 ، زخرف / 26 ، ممتحنه / 4 ) . برخی واژه ( أَب ) را کنایه از عمو میدانند ، همان گونه که در سوره بقره آیه 133 آباء به معنی اجداد به کار رفته است . واژه ( ءَازَرَ ) عطف بیان است . « أَصْنَاماً » : جمع صنم . بتها . « ءَالِهَةً » : جمع إِله ، خدایان . مفعول دوم فعل ( تَتَّخِذُ ) است .
آیه 75
متن آیه :
وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ
ترجمه :
و همان گونه ( که گمراهی قوم ابراهیم را در امر پرستش بتها به او نمودیم ، بارها و بارها نیز ) مُلک عظیم آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم ، تا از زمره باورمندان راستین شود ( و بر راستای خداشناسی رود ) .
توضیحات :
« نُرِی » : نشان میدهیم . در اینجا به معنی : نشان میدادیم . از مصدر ( إرائه ) باب افعال . « مَلَکُوتَ » : ملک عظیم . وزن ( فَعَلوت ) برای مبالغه به کار میرود . مانند : ( رحَمُوت ) : رحمت فراوان . ( رَهَبُوت ) : رهبت شدید و هراس زیاد . « وَلِیَکُونَ » : تا باشد . برخی حرف واو را زائد دانسته و برخی ( لِیَکُونَ ) را عطف بر فعل محذوفی شمردهاند و تقدیر را چنین دانستهاند : لِیَسْتَدِلَّ وَ لِیَکُونَ .
آیه 76
متن آیه :
فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَباً قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِینَ
ترجمه :
( از جمله ) هنگامی که شب او را در برگرفت ( و تاریکی شب همهجا را پوشاند ) ستارهای ( درخشان به نام مشتری یا زهره ) را دید ( بر سبیل فرض و إرخاءالْعِنان ) گفت : این پروردگار من است ! امّا هنگامی که غروب کرد ( برای ابطال عقیده ستارهپرستان موجود در آن محیط ) گفت : من غروبکنندگان را دوست نمیدارم ( و به عبادت چیزهای تغییرپذیر و زوالپذیر نمیگرایم ) .
توضیحات :
« جَنَّ عَلَیْهِ » : او را فرا گرفت . « اَفَلَ » : غروب کرد . « اْلآفِلِینَ » : غروبکنندگان .
آیه 77
متن آیه :
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغاً قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ یَهْدِنِی رَبِّی لأکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ
ترجمه :
و هنگامی که ماه را در حال طلوع ( در کرانه افق ) دید ( باز هم بر سبیل فرض و ارخاءالعنان ) گفت : این پروردگار من است ! ولی هنگامی که ( آن هم ) غروب کرد ، گفت : اگر پروردگارم مرا راهنمائی نکند ، بدون شکّ از زمره قوم گمراه ( و جمعیّت سرگشته در وادی کفر و ضلال ) خواهم بود .
توضیحات :
« بَازِغاً » : طلوعکنان . حال ( قَمَر ) است .
آیه 78
متن آیه :
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ
ترجمه :
و هنگامی که خورشید را در حال طلوع ( در کرانه افق ) دید ( دوباره بر سبیل فرض و ارخاءالعنان ) گفت : این پروردگار من است ( چرا که ) این بزرگتر ( از ستاره و ماه ) است ! امّا هنگامی که غروب کرد ، گفت : ای قوم من ! بیگمان من از آنچه انباز خدا میکنید بیزارم ( و تنها رو به خدا میدارم ) .
توضیحات :
« هذا » : این . ذکر ( هذا ) به صورت مذکّر بدین سبب است که مُشَارٌإِلَیْه ( شَیْء ) یا ( طالِع ) است . یعنی : هذا الشَّیْءُ . هذَا الطّالِعُ . « هذا رَبِّی » : این جمله در هر سه آیه میتواند به صورت استفهام انکاری خوانده شود . یعنی : هذا رَبّی ؟ ! آیا این خدای من است ؟ ! ممکن نیست .
آیه 79
متن آیه :
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفاً وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
ترجمه :
بیگمان من رو به سوی کسی میکنم که آسمانها و زمین را آفریده است ، و من ( از هر راهی جز راه او ) به کنارم و از زمره مشرکان نیستم .
توضیحات :
« وَجْهِیَ » : رویم را . مراد از روکردنِ رو ، قصد پرستش و انجام عبادت است . « فَطَرَ » : آفریده است . پدیدار کرده است . « حَنیفاً » : حقّگرای برکنار از ادیان باطله و عقائد منحرفه . این واژه حال فاعل ضمیر ( تُ ) در فعل ( وَجَّهْتُ ) است ( نگا : بقره / 135 ) .
آیه 80
متن آیه :
وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّی فِی اللّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إِلاَّ أَن یَشَاءَ رَبِّی شَیْئاً وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً أَفَلاَ تَتَذَکَّرُونَ
ترجمه :
و ( با وجود این ) قوم ابراهیم با او به ستیزه پرداختند ( و وی را از خشم خدایان خود ترساندند . ابراهیم ) گفت : آیا شما را سزد که درباره خدا با من بستیزید ، و حال آن که مرا ( خداوند با دلائل روشن به سوی حق راهنمائی کرده و ) هدایت بخشیده است ؟ من از آن چیزهائی که انباز خدا میکنید نمیترسم ( چرا که میدانم از سوی آنها و از جانب کسی زیانی به من نمیرسد ) امّا اگر خدا بخواهد ضرر و زیان ( به کسی برسد ، بیگمان بدو ) میرسد . دانش پروردگارم همهچیز را در برگرفته است ( و خدای من از هر چیز آگاه است ، ولی خدایان شما از چیزی آگاهی ندارند ) . آیا یادآور نمیشوید ( و از خواب غفلت بیدار نمیگردید و متوجّه نیستید که چیزهای عاجز و درمانده مستحقّ پرستش نمیباشند ؟ ) .
توضیحات :
« حَآجَّهُ » : با او مجادله کردند ( نگا : انبیاء / 51 - 70 و شعراء / 69 - 82 ) . « لآ أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ » : از چیزی که آن را انباز خدا میکنید نمیترسم . یعنی من هرگز از بتهای شما نمیترسم ، زیرا آنها قدرتی ندارند که به کسی زیانی برسانند . « إِلاّ أَن یَشآءَ رَبِّی شَیْئاً » : مگر آن چیزی که خدا بخواهد . لیکن اگر خدا بخواهد زیانی به کسی برساند میتواند . واژه ( شَیْئاً ) مفعولٌبه است و یا مفعول مطلق است و به جای ( مَشیئَةً ) به کار رفته است و تقدیر چنین است : إِلاّ أَن یَشآءَ مَشِیئَةً . « عِلْماً » : تمییز است .
آیه 81
متن آیه :
وَکَیْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَکْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُم بِاللّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَاناً فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
چگونه من از چیزی که ( بیجان است و بت نام دارد و از روی نادانی ) آن را انباز ( خدا ) میسازید میترسم ؟ و حال آن که شما از این نمیترسید که برای خداوند ( جهان که همه کائنات گواه بر یگانگی او است ) چیزی را انباز میسازید که خداوند دلیلی بر ( حقّانیّت پرستش ) آن برای شما نفرستاده است ؟ پس کدام یک از دو گروه ( بتپرست و خداپرست ) شایستهتر به امن و امان ( و نترسیدن از مجازات یزدان ) است ، اگر میدانید ( که درست کدام و نادرست کدام است ) ؟
توضیحات :
« سُلْطَاناً » : دلیل . برهان . « الْفَرِیقَیْنِ » : دو گروه . « أَحَقُّ » : شایستهتر . درخورتر . « الأمْنِ » : امنیّت . آرامش .
آیه 82
متن آیه :
الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ
ترجمه :
کسانی که ایمان آورده باشند و ایمان خود را با شرک ( پرستش چیزی با خدا ) نیامیخته باشند ، امن و امان ایشان را سزا است ، و آنان راهیافتگان ( راه حق و حقیقت ) هستند .
توضیحات :
« لَمْ یَلْبِسُوا » : آمیخته نکردهاند . « ظُلْم » : شرک ( نگا : لقمان / 13 ) . « لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ » : مراد این که همراه ایمان به خدا ، در برابر دیگران نیز کرنش نمیبرند و برای آنها قربانی و نذر نمیکنند و جلب منافع و دفع بلایا نمیخواهند و . . . ( نگا : یوسف / 106 ، عنکبوت / 61 - 65 ، زمر / 3 ) .
آیه 83
متن آیه :
وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ
ترجمه :
اینها دلائل ما بود که آنها را به ابراهیم عطاء کردیم ( تا ) در برابر قوم خود ( به کارشان گیرد ، و غروب ستارگان و خورشید و ماه را دلیل بر الوهیّت و وحدانیّت ما داند . او با همین دلائلِ کَوْنی بر آنان پیروز شد و برتری یافت ، و این سنّت ما است که با علم و حکمت ) هر کس را بخواهیم او را درجاتی بالا میبریم . ( ای پیغمبر ! ) پروردگار تو حکیم ( است و هر چیزی را در جای خود قرار میدهد و به جای خود میکند ، و ) آگاه است ( و میداند چه کسی مستحقّ رفعت است و چه کسی مستوجب ذلّت ) .
توضیحات :
« تِلْکَ » : این حُجَجِ باهرهی گذشته که ابراهیم از آنها سود جست .
آیه 84
متن آیه :
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنَا وَنُوحاً هَدَیْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ
ترجمه :
ما به ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( فرزند اسحاق ) را عطاء نمودیم ( و افتخار این دو تن هم تنها در جنبه پیغمبرزادگی نبود ، بلکه مانند پدرشان ) آن دو را ( به سوی حقیقت و خوبی ) رهنمود کردیم . پیشتر نیز نوح را ( دستگیری و به سوی حق و نیکی ) ارشاد نمودیم . و از نژاد نوح ( هم کسانی همچون ) داود ، سلیمان ، ایّوب ، یوسف ، موسی و هارون را ( قبلاً هدایت و ارشاد کردیم ) و همان گونه ( که ابراهیم و همه این پیغمبران را پاداش دادیم ) محسنان را ( نیز بدانچه مستحقّ باشند ) پاداش میدهیم .
توضیحات :
« کَلاًّ » و « نُوحاً » : منصوب به فعلهای ( هَدَیْنا ) هستند . « مِنْ ذُرِّیَّتِهِ » : از تبار و نژاد او . برخی مرجع ضمیر ( ه ) را ابراهیم و برخی نوح میدانند .
آیه 85
متن آیه :
وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ
ترجمه :
و زکریّا ، یحیی ، عیسی ، و الیاس را ( نیز هدایت دادیم و ) همه آنان از زمره صالحان ( و بندگان شایسته ما ) بودند .
توضیحات :
« زَکَرِیَّا » : عطف بر ( هَارُونَ ) است .
آیه 86
متن آیه :
وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطاً وَکُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ
ترجمه :
و اسماعیل ، الیَسَع ، یونس ، و لوط را ( نیز رهنمود کردیم ) و هر کدام ( از اینان ) را بر جهانیان ( زمان خود ) برتری دادیم .
توضیحات :
« کُلاًّ » : هر کدام . منصوب به ( فَضَّلْنَا ) است .
آیه 87
متن آیه :
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
ترجمه :
و از میان پدران و فرزندان و برادرانشان ( گروه زیادی را رهنمود نمودیم و ) آنان را برگزیدیم و به راه راست ارشاد کردیم .
توضیحات :
« إجْتَبَیْنَاهُمْ » : آنان را برگزیدیم و برای رسالت خویش گلچین کردیم .
آیه 88
متن آیه :
ذَلِکَ هُدَى اللّهِ یَهْدِی بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
این ( توفیق بزرگی که چنین شایستگان و برگزیدگانی بدان نائل آمدند ) توفیق خدائی است و خداوند هر کس از بندگانش را بخواهد بدان نائل میسازد . اگر ( این چنین شایستگانی - چه رسد به دیگران - ) شرک میورزیدند ، هر آنچه میکردند هدر میرفت ( و اعمال خیرشان ضائع میشد و خرمن طاعتشان به آتش شرک میسوخت ) .
توضیحات :
« حَبِطَ » : باطل و پوچ گردید . بیهوده و بینتیجه ماند . هدر رفت و ضائع شد .
آیه 89
متن آیه :
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن یَکْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَّیْسُواْ بِهَا بِکَافِرِینَ
ترجمه :
آنان کسانیند که کتاب ( آسمانی ) و حکمت ( ربّانی ) و نبوّت ( یزدانی ) بدیشان دادیم . اگر ( این مشرکان مکّه و کافران معاصر تو ) نسبت بدان ( سه چیز ) کفر ورزند ( مهمّ نیست . زیرا ) ما کسانی را عهدهدار ( حفظ و سودبردن از ) آن ( سه چیز ) میسازیم که نسبت بدان کفر نمیورزند ( و بلکه همچون اهل مدینه به جان در راه آن میکوشند ) .
توضیحات :
« حُکْم » : حکمت ، و آن شناخت اسرار شریعت و قراردادن هر چیز در جای خود و انجام کارها در جای مناسب است . دانش و بینش سودمند . قضاوت و داوری . « هؤُلآءِ » : اینان . مراد اهل مکّه و دیگر کافران همعصر پیغمبر و همه کسانی است که همچون ایشان باشند . « قَوْماً لَیْسُوا . . . » : منظور اهل مدینه و انصار و همه کسانی است که طریق ایشان جویند و راه آنان پویند . « وَکَّلْنَا بِهَا » : عهدهدار حفظ و بهرهمند شدن از آن کردیم .
آیه 90
متن آیه :
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ
ترجمه :
آنان کسانیند که خداوند ایشان را هدایت داده است ( و توفیق رسیدن به راه حق و نیکی عطاء نموده است ) پس از هدایت ایشان پیروی کن ( و به راه ایشان برو . ای پیغمبر ! همان گونه که این پیغمبران به پیروان خود گفتهاند ، تو نیز به پیروان خود ) بگو : من در برابر ( تبلیغ رسالت آسمانی و ابلاغ فرمان یزدانی ) پاداش و مزدی از شما نمیطلبم . این قرآن ( که تبلیغ آن وظیفه من است ) چیزی جز یادآوری و اندرز برای جهانیان نیست .
توضیحات :
« إِقْتَدِهْ » : اقتداء کن . پیروی کن . دنبالهروی کن . حرف ( هْ ) در آخر آن ، هاء سکته است ( نگا : حاقّه / 19 و 20 و 25 و 26 و 29 ) . عربها این حرف را به واژه اضافه میکنند اگر بخواهند بر آن سکوت کنند و بایستند . « فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ » : از هدایت ایشان پیروی و به راه آنان برو . مراد پیروی رسول از اصول دین و فضائل اخلاقی این بزرگان است ؛ نه پیروی از فروع و قوانینی که قابل نسخ هستند . « ذِکْرَیا » : یادآوری و اندرز . تذکیر و ارشاد . این مصدر میتواند به جای اسم فاعل ، یعنی ( مذکّر ) گرفته شود و معنی : یادآوری کننده و اندرز دهنده داشته باشد .
آیه 91
متن آیه :
وَمَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى بَشَرٍ مِّن شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْکِتَابَ الَّذِی جَاء بِهِ مُوسَى نُوراً وَهُدًى لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیراً وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ آبَاؤُکُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ
ترجمه :
کافران ، خدا ( و رحمت و حکمت او ) را چنان که باید نشناختهاند ، وقتی که میگویند : خداوند هیچ چیزی بر هیچ کسی فرو نفرستاده است ( و انسانی را به پیغمبری برنگزیده است ! ای پیغمبر ! به مشرکان و یهودیانی که با آنان همرأی و همصدا میگردند ، ) بگو : چه کسی کتابی را نازل کرده است که موسی آن را برای مردم آورده است و نوری ( رخشا ) و هدایتی ( راهنما ) بوده است ؟ ( شما ای یهودیان ! ) آن را در کاغذهای ( پراکنده و صفحات جداگانه ) می نویسید و آن قسمت را ( که به مصلحت شما است و با آرزوهایتان میخواند ) نشان میدهید ، و بسیاری از آن را ( که شما را وادار به تصدیق قرآن و ایمان به نبوّت محمّد میدارد ) پنهان میکنید . و به شما ( ای یهودیان ! توسّط این قرآن ، از آئین یزدان و هدایت خدای منّان ) چیزهائی آموخته شده است که شما و پدران شما از آن باخبر نبودهاید . ( در پاسخِ پیشین ایشان ) بگو : خدا ( این قرآن را نازل کرده است ) و بگذار در باطل ( و یاوهسرائی ) خود ( فرو روند و ) به بازیچه پردازند .
توضیحات :
« مَا قَدَرُوا اللهَ » : چنان که باید منزلت و عظمت خدا را نشناختهاند . به گونه لازم به قدر و شأن خدا پی نبردهاند . « نُوراً وَ هُدیً » : مُنوِّر و هادی . پرتوانداز و راهنما . حال ( الْکِتَابَ ) یا ضمیر ( ه ) در ( جَآءَ بِهِ ) است . « قَرَاطِیسَ » : جمع قِرْطاس ، کاغذ پاره ، صفحاتی که در آن کتابت و نگارش انجام گیرد ، اعم از کاغذ و غیره . « عُلِّمْتُم مَّا . . . » : آنچه توسّط قرآن به شما یاد داده شده است ( نگا : مائده / 15 و نمل / 76 ) . « قُلِ اللهُ » : واژه مبارک ( اللهُ ) فاعل فعل مقدّر یا مبتدای خبر محذوفی است . یعنی : أَنزَلَهُ اللهُ . أَللهُ أَنزَلَهُ . « ذَرْ » : ترک کن . رها کن . بگذار . از ماده ( وذر ) . « خَوْض » : فرو رفتن در باطل مراد است .
آیه 92
متن آیه :
وَهَذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُّصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ یُحَافِظُونَ
ترجمه :
این ( قرآن ) کتابی است که ما آن را فرو فرستادهایم ( همان گونه که تورات را قبلاً فرو فرستادهایم ) . پرخیر و برکت است ( و تا به قیامت ماندگار میماند ) . تصدیقکننده همه کتابهای ( آسمانی از قبیل تورات و انجیل ) است که پیش از آن نازل شدهاند . ( آن را فرو فرستادهایم ) تا با آن ( اهل ) مکّه و کسان دور و بر آن ( یعنی همه مردمان جهان ) را ( از خشم خدا ) بترسانی . کسانی که به آخرت ایمان دارند بدان ایمان میآورند ( چرا که امید به ثواب و هراس از عقاب ایشان را بدین امر وا میدارد . و هم بدان سبب ) آنان بر ( ادای به موقع و به گونه شایسته ) نماز خود ، محافظت میورزند .
توضیحات :
« مُبَارَکٌ » : پرخیر و برکت . دراز آهنگ و دیرپای . « مَا بَیْنَ یَدَیْهِ » : مراد همه کتابهای آسمانی پیش از قرآن است . « أُمَّ الْقُرَیا » : مراد مکّه است که از هر سو مسلمانان رو بدان میدارند و به سوی آن نماز میخوانند . « مَنْ حَوْلَهَا » : کسانی که در پیرامون مکّه در همه اقطار زمین زندگی کرده و میکنند ( نگا : انعام / 19 و 90 ، فرقان / 1 ، سبأ / 28 ) .
آیه 93
متن آیه :
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً أَوْ قَالَ أُوْحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنَزلَ اللّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِکَةُ بَاسِطُواْ أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ
ترجمه :
چه کسی ستمکارتر است از کسی که دروغی بر خدا ببندد ( و بگوید که کتابی بر کسی نازل نشده است . یا این که بگوید : خدا را فرزند و انباز است ) یا این که بگوید : به من وحی شده است ، و بدو اصلاً وحی نشده باشد ( از قبیل : مُسَیْلمه کذّاب و أَسْوَد عَنسی و طُلَیْحه أَسَدی . ) و یا کسی که بگوید : من هم همانند آنچه خدا ( بر محمّد ) نازل کرده است خواهم آورد ! ( چرا که قرآن افسانههای گذشتگان است و شعری بیش نیست ، اگر بخواهم مثل آن را میگویم و میسرایم ! ) . اگر ( حال همه ستمگران ، از جمله این ) ستمکاران را ببینی ( و بدانی که چه وضع نابهنجار و دور از گفتاری دارند ) در آن هنگام که در شدائد مرگ فرو رفتهاند و فرشتگان دستهای خود را ( به سوی آنان ) دراز کردهاند ( و بر بناگوششان تپانچه و بر پشتشان تازیانه میزنند و بدیشان میگویند : اگر میتوانید از این عذاب الهی ) خویشتن را برهانید . این زمان به سبب دروغهائی که بر خدا میبستید و از ( پذیرش ) آیات او سرپیچی میکردید ، عذاب خوارکنندهای میبینید .
توضیحات :
« إفْتَرَیا » : سرهم کرد . به هم بافت . « لَوْ تَرَیا » : اگر میدیدی . اگر میدانستی . « غَمَرَاتِ » : جمع غَمْرَة ، شدائد . « أَخْرِجُوا أَنفُسَکُمْ » : جان بدهید . قالب تهی کنید . خویشتن را برهانید . خود را از این عذاب به در کشید . « أَلْیَوْمَ » : امروز . مراد زمان است که هنگام جان کندن است و سرآغاز عذاب آخرت میباشد ؛ و یا منظور روز قیامت است . « الْهُونِ » : ذلّت و خواری . در اینجا به معنی پستکننده و خوارکننده است . « تَسْتَکْبِرُونَ » : خویشتن را بزرگتر از آن میدیدید که آیات خدا را بپذیرید . از روی دشمنانگی خود را فراتر میگرفتید از این که .
آیه 94
متن آیه :
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُم مَّا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاء ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَاء لَقَد تَّقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمْ تَزْعُمُونَ
ترجمه :
( روز رستاخیز پروردگار به مردم میفرماید : اکنون ) شما تک و تنها ( و به دور از خویشان و یاران و مال دنیا ، حیات دوباره یافتهاید و برای حساب و کتاب ، یکیک و لخت و عور ) به سوی ما برگشتهاید ؛ همان گونه که روز نخست شما را آفریدیم ( و برهنه و عریان و بدون هیچ گونه توشه و توان ، به صحنه جهان گسیل داشتیم ) و هرچه به شما داده بودیم ، از خود به جای گذاشتهاید ( و دست خالی بدینجا آمدهاید ) و میانجیگرانی را با شما نمیبینیم که گمان میبردید ( در نزد خدا به یاریتان میشتابند و ) آنان در خودِ ( پرستش و عبادت ) شما شریک ( و سهیم با خدا ) هستند ! دیگر پیوند شما گسیخته است ( و روابط خویشی و دوستی و پدری و فرزندی و فرمانبری و فرماندهی پاک بریده است و تمام پندارها و تکیهگاهها ) و چیزهائی که گمان میبردید ( که کاری از آنها ساخته است ) از ( دید ) شما گم و ناپدید گشته است .
توضیحات :
« فُرَادَیا » : جمع فَرْد یا فَرید ، یکیک . تک و تنها . بریده و جدای از یاران و بتان و اموال و اولاد . حال ضمیر ( و ) است . « خَوَّلْنَاکُمْ » : به شما دادهایم . بهره شما کردهایم . « شُفَعَآءَ » : میانجیگران . مراد اشخاص و چیزهائی است که در بزرگداشتشان میکوشیدند و به نامشان قربانی میکردند و برایشان نذر و نذور مینمودند ، تا در پیشگاه خدا برای آنان شفاعت کنند و ایشان را به خدا نزدیک گردانند . ( نگا : انعام / 136 ، یونس / 18 ، زمر / 43 ) . « زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَآءُ » : گمان میبردید که آنان در اداره امور و پرورش نفوس شما با خدا شریک و سهیمند ، و لذا مستحق عبادت و پرستش میباشند . « تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ » : میانتان جدائی افتاد . فاعل ( تَقَطَّعَ ) از سیاق کلام مفهوم است که ( ما ) است . تقدیر چنین است : تَقَطَّعَ ما بَیْنَکُمْ مِنَ الرَّوابِطِ .
آیه 95
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِکُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ
ترجمه :
این خدا است که دانه و هسته را میشکافد ( و گیاه و درخت از آنها میرویاند . همو است که ) زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بیرون میآورد ( از قبیل آفریدن انسان از خاک ، و تولید شیر از حیوان ) . این ( چنین قادر توانائی ) خدای شما است . پس چگونه ( پس از این بیان ، از عبادت یزدان به عبادت دیگران میگرائید ، و از حق ) منحرف میشوید ؟
توضیحات :
« فَالِقُ » : شکافنده . پدیدآورنده . « الْحَبِّ » : دانه . « النَّوَیا » : هسته . « مُخْرِجُ » : بیرون آورنده . « أَنَّیا » : چگونه ؟ « تُؤْفَکُونَ » : منصرف و منحرف میگردید . برگردانده میشوید .
آیه 96
متن آیه :
فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَاناً ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ
ترجمه :
او است که صبح ( سیمین را از شب قیرین ) پدیدار ساخته است ( تا زندگان برای کسب معاش به تلاش ایستند ) و شب را مایه آرامش ( و آسایش جسم و جان ، ) و خورشید و ماه را وسیله حساب ( مردمان در امور روزمرّه عبادی و تجاری خود ) کرده است . این ( نظم بدیع و نظام استوار ) سنجش دقیق و تدبیر محکّم ( دادار متعالی است که ) چیره ( بر جهان و ) آگاه ( از همه چیز آن ) است .
توضیحات :
« الإِصْبَاحِ » : صبح . بامداد . مصدری است که بامداد بدان نامگذاری شده است . « حُسْبَاناً » : شمارش . حساب . همچون کُفران و شکران ، مصدر ثلاثی مجرّد است . « تَقْدِیر » : اندازهگیری . سنجش . تدبیر استوار .
آیه 97
متن آیه :
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
و او آن کسی است که ستارگان را برای شما آفریده است تا ( در شبهای سفر ) در تاریکیهای خشکی و دریا بدانها رهنمود شوید . ما آیات ( قرآنی و نشانههای جهانی خود ) را برای کسانی بیان داشتهایم که ( معانی آیات قرآنی و نشانههای جهانی را ) میدانند .
توضیحات :
« جَعَلَ » : آفریده است . « فَصَّلْنَا » : بیان داشتهایم . روشن ساختهایم .
آیه 98
متن آیه :
وَهُوَ الَّذِیَ أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ
ترجمه :
و او کسی است که شما را از یک شخص آفریده است که ( آدم است و او هم از خاک زمین است و زمین هم در مدّت حیات ) محلّ استقرار و ( پس از مرگ ) محلّ تسلیم ( به خاک شما ) است . ما آیات ( قرآنی و نشانههای جهانی خود ) را برای کسانی بیان داشتهایم که ( آیات قرآنی و نشانههای جهانی را چنان که باید ) میفهمند .
توضیحات :
« نَفْسٍ وَاحِدَةٍ » : یک کس . مراد آدم ( ع ) است . « مُسْتَقَرٌ » : محلّ استقرار و زندگی آدمیان در روی زمین . « مُسْتَوْدَعٌ » : محلّ به امانت سپردن آدمیان پس از مرگ . مراد گور است که تا روز رستاخیز آرامگاه آدمیان است . « فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ » : مراد این که اصل انسانها که خاک است ، محلّ حیات و ممات مردمان است . یا این که انسانها که از آدم پدیدار گشتهاند ، گروهی از نطفهها در پشت آنان استقرار میپذیرد ، و گروهی از نطفهها در رحم ایشان به ودیعت نهاده میشود . در این صورت مراد از ( مستقرّ ) مرد ، و مراد از ( مستودَع ) زن خواهد بود .
آیه 99
متن آیه :
وَهُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِراً نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبّاً مُّتَرَاکِباً وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَیَنْعِهِ إِنَّ فِی ذَلِکُمْ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
و او کسی است که از ( ابرِ ) آسمان ، آب ( باران ) فرو میفرستد ، و ما ( که خدائیم ، با قدرت سترگ خود ) به وسیله آن آب ، همه رُستنیها را میرویانیم و از رُستنیها سبزینه بیرون میآوریم ، و از آن سبزینه ، دانههای تنگاتنگ یکدیگر ، و از شکوفههای درخت خرما خوشههای آویزان نزدیک بهم و در دسترس ، و باغهای انگور و زیتون و انار پدید میسازیم که ( در شکل و مزه و بو و سود ) همگون و یا غیرهمگونند . بنگرید به میوه نارس و رسیده یکایک آنها ، آن گاه که میوه دادند . بیگمان در این ( گوناگونی درونی و بیرونی و تغییر آغاز و انجام میوهها ) نشانهها و دلائل ( خداشناسی ) است برای کسانی که ( حق را میپذیرند و بدان ) ایمان میآورند .
توضیحات :
« السَّمَآءِ » : آسمان . بالای سر . مراد ابر است ( نگا : نور / 43 ، واقعه / 69 ) . « فَأَخْرَجْنَا » : عطف متکلّم بر غائب برای التفات است . « نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ » : گیاهان و رُستنیهای گوناگون . گیاهان و رُستنیهای مورد نیاز همهچیز ، اعم از انسان و حیوان و اشیاء . « خَضِراً » : سبز و تازه . سبزینه یا کلروفیل که منشأ اصلی دانهها و میوهها است ( نگا : قصّةالایمان ، صفحه 345 ) . « مُتَرَاکِباً » : تنگاتنگ یکدیگر . متراکم . « طَلْع » : شکوفه خرما . میوه کال خرما . « مِن طَلْعِهَا » : این عبارت بدل جزء از کلّ ( مِنَ الْنَّخْلِ ) است و در آن عامل تکرار شده است . « قِنْوَانٌ » : جمع قِنْو ، خوشههای خرما . « دَانِیَةٌ » : در دسترس . نزدیک . « یَنْع » : رسیده . « أُنظُروا إِلَیا ثَمَرِهِ . . . » : نگریستن به معنی دقّت و وارسی است و چه بسا خداوند بزرگوار خواسته باشد مؤمنان را متوجّه این نکته فرماید که گیاهان نیز دارای نر و ماده هستند . ضمیر ( ه ) به جمیع درختان و همچنین یکایک آنها برمیگردد .
آیه 100
متن آیه :
وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَکَاء الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ
ترجمه :
( کافران با این همه دلائل روشن ) فرشتگان و اهریمنان را شرکاء خدا میسازند ؛ در حالی که خداوند خودِ آنان و همه ملائکه و شیاطین را آفریده است . ( لذا با اطّلاع از این موضوع ، سزاوار نیست جز آفریدگار را بپرستند و آفریدگانی همچون خود را عبادت کنند ) . کافران از روی نادانی ، پسران و دخترانی برای خدا به هم میبافند ( و مسیحیان گمان میبرند که مسیح پسر خدا است ، و یهودیان عُزَیر را پسر خدا میدانند ، و برخی از مشرکان عرب نیز فرشتگان را دختران خدا میدانستند ! ) . خداوند منزّه ( از همه این نقصها و عیبها ) و به دور از این صفاتی است که او را بدانها توصیف میکنند .
توضیحات :
« الْجِنَّ » : موجودات ناپیدا و پوشیده از حسّ انسان ، که مراد اهریمنان و یا فرشتگان است . جنّ که آفریدگانی نهان از دیدگانند . این واژه میتواند مفعول اوّل فعل ( جَعَلوا ) و ( شُرَکآءَ ) مفعول دوم آن باشد و برعکس . یا این که ( شُرَکاءَ ) مفعول اوّل و ( لِلّهِ ) مفعول دوم ، و ( الْجنّ ) بدل بشمار آید . « خَلَقَهُمْ » : آنان را آفریده است . مراد از ( هُمْ ) کافران ، یا فرشتگان و اهریمنان و جنّیان است . « خَرَقُوا » : از پیش خود ساختهاند . سرهم کردهاند . به هم بافتهاند .
آیه 101
متن آیه :
بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَکُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
ترجمه :
خدا کسی است که آسمانها و زمین را از نیستی به هستی آورده است . چگونه ممکن است فرزندی داشته باشد ، در حالی که او همسری ندارد ؟ ( همسر و فرزند باید از جنس شوهر باشد و خدا یگانه و بیهمتا است ) و همه چیز را او آفریده است ( از جمله اشخاص و اشیائی را که شریک او میسازند ) و او آگاه از هر چیز است ( و آنچه گویند و کنند از چشم خدا پوشیده نمیماند و بیپاداش و پادافره نمیگردد ) .
توضیحات :
« بَدِیعُ » : کسی که چیزها را بدون مُدِل و نمونه قبلی پدید میآورد . نوآفرین . « أَنّیا » : چگونه ؟ « صَاحِبَةٌ » : همسر .
آیه 102
متن آیه :
ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ
ترجمه :
آن ( متّصف به صفات کمال است که ) خدا و پروردگار شما است . جز او خدائی نیست ؛ و او آفریننده همه چیز است . پس وی را باید بپرستید ( و بس ؛ چرا که تنها او مستحقّ پرستش است ) و حافظ و مدبّر همه چیز است .
توضیحات :
« وَکِیل » : محافظ و مدبّر . سرپرست و مراقب .
آیه 103
متن آیه :
لاَّ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ
ترجمه :
چشمها ( کُنْهِ ذات ) او را درنمییابند ، و او چشمها را درمییابد ( و به همه دقائق و رموز آنها آشنا است ) و او دقیق ( است و با علم کامل و اراده شامل خود به همه ریزهکاریها آشنا ، و از همه چیزها ) آگاه است .
توضیحات :
« بَصَآئِرُ » : جمع بَصیرة ، بینش درون . دلائل متقن و براهین روشن . در اینجا مراد قرآن و حجّتهای واضح موجود در آن است . « أَبْصَرَ » : دید . با چشم بصیرت به تأمّل و دقّت پرداخت . آگاه گردید ( نگا : اعراف / 201 ) . « عَمِیَ » : کور و نابینا گردید . از دید او پنهان ماند . مراد این است که از مشاهده حق چشمان خود را بست و بدان پشت کرد . « حَفِیظ » : حافظ . مراقب .
آیه 104
متن آیه :
قَدْ جَاءکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! بگو به مردمان : ) بیگمان دلائل روشنی و حجّتهای مبرهنی از سوی پروردگارتان ( در قرآن ) برایتان آمده است ( و راه حق را برایتان پیدا و هویدا ساخته است ) . پس هر که ( از آنها سود جوید و در پرتو آنها حق را ) ببیند ( سود آن ) برای خودش بوده ، و هرکه کور شود ( و چشم دیدن حق را نداشته باشد و در پرتو دلائل و براهین ، راه حق نپوید ) به زیان خود کار میکند ، و من حافظ و مراقب ( رفتار و کردار ) شما نمیباشم . ( بلکه من تنها پیغمبرم و وظیفه من تبلیغ اوامر و نواهی یزدان جهان است . این خداوند است که اعمال شما را میپاید و سزا و جزای همگان را میدهد ) .
توضیحات :
« نُصَرِّفُ » : به شیوهها و گونههای مختلف بیان میکنیم و توضیح میدهیم . « لِیَقُولُوا » : بگذار بگویند که . تا بگویند که . این واژه ، عطف بر فعل مقدّری است و تقدیر چنین میشود : لِیَجْحَدُوا وَ لِیَقُولُوا . حرف لام در اینجا لام عاقبت یا صَیْرورت نام دارد ( نگا : قصص / 8 ) . « دَرَسْتَ » : درسخواندهای . مراد این است که کافران میگویند : تو کتابهای آسمانی گذشته را فرا گرفتهای و قرآن را از روی آنها و در پیش مردمان آموختهای ( نگا : نحل / 103 و فرقان / 4 و 5 ) . « لِنُبَیِّنَهُ » : تا آن را بیان داریم . مرجع ضمیر ( هُ ) واژه ( الْقُرءَانِ ) محذوف است که از سیاق کلام پیدا است و یا ( الآیاتِ ) به اعتبار تأویل به ( الْکِتاب ) است .
آیه 105
متن آیه :
وَکَذَلِکَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ وَلِیَقُولُواْ دَرَسْتَ وَلِنُبَیِّنَهُ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
همان گونه ( که بیشتر نشانههای جهانی و آیههای قرآنی را به صورتهای مختلف بیان داشتیم ، دیگر ) آیات ( قرآنی ) را به شکلهای گوناگون بیان میداریم ( تا گروهی از مردمان از آنها درس خداشناسی بیاموزند و گروه دیگری راه انکار در پیش گیرند ) و بگویند : تو درس خواندهای ( و قرآن را از دیگران نه از خدا آموختهای . هدف ما این است که ) آن را برای کسانی روشن سازیم که علم و آگاهی دارند ( و حق را از ناحق تشخیص میدهند و حقیقت را میپذیرند ) .
توضیحات :
« أَعْرِضْ » : اعتناء مکن . اهمّیّت مده ( نگا : المراغی ) .
آیه 106
متن آیه :
اتَّبِعْ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) پیروی کن از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی شده است . هیچ خدائی جز او وجود ندارد . به مشرکان اعتناء مکن ( و دشمنانگیِ آنان و سخنان ایشان را ناچیز انگار ) .
توضیحات :
« وَکِیل » : مراقب احوال و مسؤول اعمال .
آیه 107
متن آیه :
وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَکُواْ وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ
ترجمه :
اگر خدا میخواست ( که او را به یگانگی بپرستند ، ایشان را با قدرت و قوت خویش وادار به این کار میکرد و از خود اختیاری نمیداشتند ، و هرگز ) شرک نمیورزیدند ( ولیکن آنان را به خود واگذاشته است تا به اختیار نه به اجبار راه یزدان یا راه شیطان را در پیش گیرند ) و ما تو را مراقب ( اعمال و مسؤول افعال ) ایشان نکردهایم و ما تو را مکلّف نساختهایم که احوال آنان را اصلاح و امور ایشان را روبراه سازی .
توضیحات :
« لا تَسُبُّوا » : دشنام ندهید . « الَّذِینَ » : کسانی را که . اگر مراد از ( الَّذِینَ ) خود مشرکان باشد ، معنی چنین میشود که دشنام به معبودها و بتهای مشرکان در اصل دشنام به خود آنان است . معبودها و بتهائی که . با توجّه بدین معنی ، به کار رفتن ( الَّذِینَ ) بنابر عقیده مشرکان است که معبودها و بتهای خود را متصرّف در امور میبینند و همچون ذویالعقول میپندارند . یا بر اثر تغلیب ذویالعقولی است از قبیل : فرشتگان ، عیسی ، عُزَیر و غیره که با دیگر چیزها پرستش میکنند . « یَدْعُونَ » : میپرستند . « عَدْواً » : تجاوزکردن از حق و گرائیدن به باطل . حال یا مفعولٌله است .
آیه 108
متن آیه :
وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
( ای مؤمنان ! ) به معبودها و بتهائی که مشرکان بجز خدا میپرستند دشنام ندهید تا آنان ( مبادا خشمگین شوند و ) تجاوزکارانه و جاهلانه خدای را دشنام دهند . همان گونه ( که معبودها و بتها را در نظر اینان آراستهایم ) برای هر ملّتی و گروهی کردارشان را آراستهایم . ( هرکسی کار خود را زیبا میبیند . بزهکار بر اثر تکرار گناه قبح آن در نظرش زدوده میشود و بر اثر وسوسه شیطانی و نفسانی زشت زیبا جلوهگر میگردد . به هر حال ) عاقبت بازگشتشان به سوی خدایشان است و خدا آنان را از آنچه کردهاند آگاه میسازد ( و پاداش و پادافره نیکان و بدان را خواهد داد ) .
توضیحات :
« أَقْسَمُوا » : قسم یاد کردند . « جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ » : با همه تاب و توان خود در مؤکّد کردن سوگندهایشان . ( جَهْدَ ) مصدر است و به عنوان حال به کار رفته و به معنیِ ( جاهِدینَ ) است . یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین میشود : أَقْسَمُوا بِجَهْدِ أَیْمانِهِم ، أَیْ : أَوْکَدِها . . . « بِهَا » : به آن معجزات . چرا که ایمان بدانها ایمان به پیغمبر است . به سبب آن معجزات . « مَا یُشْعِرُکُمْ ؟ » : شما چه میدانید ؟ واژه ( ما ) استفهام انکاری است . یعنی شما این امر ثابت در نزد خدا و مکنون در عالم غیب را نمیدانید و خدا میداند که اگر چنین معجزاتی بیاید باز هم ایمان نمیآورند .
آیه 109
متن آیه :
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءتْهُمْ آیَةٌ لَّیُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الآیَاتُ عِندَ اللّهِ وَمَا یُشْعِرُکُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءتْ لاَ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
مشرکان با همه توان و با تأکید هر چه بیشتر ، به خدا سوگند میخورند که اگر معجزهای ( از نوع آن معجزاتی که در سوره اسراء : آیههای 92 و 93 خواستهاند ) برای آنان آورده شود به سبب آن ایمان میآورند . بگو : معجزات از سوی خدا است و ( برابر میل او انجام میپذیرد و در اختیار من نیست . ای مؤمنان ! ) شما چه میدانید ؟ اگر ( این معجزاتی که خواستهاند ) بدیشان نموده شود ( باز هم ) ایمان نمیآورند .
توضیحات :
« الَّطِیفُ » : دقیق . آشنا به ریزهکاریها و دقائق اشیاء .
آیه 110
متن آیه :
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ کَمَا لَمْ یُؤْمِنُواْ بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
ترجمه :
( شما ای مؤمنان ! نمیدانید که به هنگام وقوع معجزات حسّی ) ما دلها و چشمهای آنان را ( در دریای تخیّلات و توهمات و در میان امواج تأویلات و احتمالات ) واژگونه و حیران میگردانیم ( و بعد از نزول معجزات ) همان گونه خواهند بود که در آغاز بودند ، و ایشان را به خود وا میگذاریم تا در طغیان و سرکشی خود سرگردان و ویلان شوند .
توضیحات :
« نُقَلِّبُ » : غوطهور میکنیم و زیر و رو مینمائیم . واژگونه و سرگشته مینمائیم . « نَذَرْهُمْ » : آنان را ترک میگوئیم و به حال خود وامیگذاریم . از ماده ( وذر ) است . « یَعْمَهُونَ » : سرگشته شوند . از ماده ( عَمَه ) به معنی کوردلی و سرگردانی . ( عَمَه ) و ( عَمیً ) هر دو در اصل به معنی کوری است ؛ جز این که اوّلی برای ( بَصیرت ) و دومی برای ( بَصَر ) است . ( نگا : حجر / 14و15 )
آیه 111
متن آیه :
وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیْهِمُ الْمَلآئِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَیْءٍ قُبُلاً مَّا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ إِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ
ترجمه :
اگر ما ( درباره درخواست مشرکان کوتاهی نمیکردیم و مثلاً ) فرشتگانی را به پیش ایشان میفرستادیم ( و با چشم سر آنان را میدیدند ) و مردگانی ( را زنده میکردیم و در برابر دیدگانشان سر از گورها بدر میآوردند و درباره صدق محمّد ) با ایشان سخن میگفتند ، و همهچیز را آشکارا در برابر آنان گرد میآوردیم ( تا جملگی حق را رویاروی برای ایشان بیان و بر آن گواهی دهند ) آنان ایمان نمیآوردند مگر این که خدا میخواست ( و خدا هم سنّت خود را برای کسانی تغییر نمیدهد که زنگ جاهلیّت بر دل آنان نشسته است و بینش ایشان را تباه کرده است ) ولیکن بیشتر آنان ( از این واقعیّت که سنّت خدا درباره انسانها تغییر ناپذیر است بیخبرند و حقیقت امر را ) نمیدانند .
توضیحات :
« حَشَرْنَا » : جمع کردیم . گرد آوردیم . « قُبُلاً » : مصدر است و به معنی مقابل و رویاروی . یا جمع ( قَبیل ) است به معنی کفیل و ضامن . در این صورت معنی چنین میشود : اگر همه چیز را دوروبر آنان جمع کنیم و بر حقّانیّت دین شهادت دهند و صداقت آن را ضمانت کنند . یا جمع ( قَبیل ) است و به معنی گروه و جماعت . در این صورت معنی چنین میشود : اگر همه چیز را گروه گروه به پیش ایشان گسیل داریم و در برابر آنان گرد آوریم . منصوب است چون حال ( کلّ شَیْءٍ ) است .
آیه 112
متن آیه :
وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نِبِیٍّ عَدُوّاً شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ
ترجمه :
همان گونه ( که اینان که در صدد هدایت ایشان هستی با تو دشمنی و ستیزه میورزند ) دشمنانی از انسانهای متمرّد و جنّیان سرکش را در برابر هر پیغمبری عَلَم کردهایم . گروهی از آنها سخنان فریبنده بیاساسی را نهانی به گروه دیگری پیام میدادهاند تا ایشان را ( با یاوهسرائیهای رنگین و وسوسههای دروغین ) بفریبند . اگر پروردگار تو میخواست ، چنین کاری را نمیکردند ( ولی همه اینها برابر تقدیر و مشیّت خدا انجام گرفته و انجام میگیرد ) . پس بگذار دروغها به هم بافند ( و خویشتن را گرفتار کفر و ضلال کنند . بر تو تبلیغ است و بر ما هم حساب ) .
توضیحات :
« عَدُوّاً » : دشمن . دشمنان . صفتی است بر وزن ( فَعُول ) ، مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است و آن را جمع میبندند و ( أَعْداء ) میگویند . « شَیاطینَ » : متمرّدان . سرکشان . « شَیَاطینَ الإِنسِ وَ الْجنّ » : اضافه صفت به موصوف است . « زُخْرُفَ الْقَوْلِ » : سخنان آراسته بیاساس . سخنان به ظاهر زیبا و فریبا ولی بیحقیقت و ناروا . بدل ( عَدُوّاً ) یا مفعول دوم ( جَعَلْنا ) است . « غُرُوراً » : گولزدن . فریبدادن . مفعولله ، یا بدل از ( زُخْرُفَ ) ، و یا حال است و به معنی ( غارّینَ ) است . « وَ ما یَفْتَرُونَ » : واژه ( ما ) مفعولمعه یا عطف بر ضمیر ( هُمْ ) است .
آیه 113
متن آیه :
وَلِتَصْغَى إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِیَرْضَوْهُ وَلِیَقْتَرِفُواْ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ
ترجمه :
( بگذار آنان سخنان باطل را بیارایند تا خویشتن را بدان گول زنند و بفریبند ) و تا دلهای کسانی که به آخرت عقیده ندارند بدان ( مزخرفات ) گرایش یابد ، و از آن راضی و بدان خشنود گردند ، و مرتکب هرچیزی شوند که میخواهند .
توضیحات :
« تَصْغیا » : متمایل گردد . گرایش یابد . از ماده ( صَغْو ) یا ( صَغْی ) منصوب به ( أَنْ ) مقدّر است . عطف بر محلّ ( غُرُوراً ) است که تقدیر چنین میشود : لِیَغْتَرُّوا وَ لِتَصْغی . « لِیَقْتَرِفُوا » : اقتراف به معنی اکتساب ، یعنی : فراچنگ آوردن است ( نگا : توبه / 24 و شوری / 23 ) . در اینجا به معنی ارتکاب گناه است . « مُقْتَرِفُونَ » : فراچنگ آورندگان . مرتکبان بزه و گناه .
آیه 114
متن آیه :
أَفَغَیْرَ اللّهِ أَبْتَغِی حَکَماً وَهُوَ الَّذِی أَنَزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتَابَ مُفَصَّلاً وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! بدیشان بگو : این داوری خدا درباره حق و حقیقت است ) آیا جز خدا را ( میان خود و شما ) قاضی کنم ؟ و حال آن که او است که کتاب ( آسمانی قرآن ) را برای شما نازل کرده است و ( حلال و حرام و حق و باطل و هدایت و ضلالت ، در آن ) تفصیل و توضیح شده است . کسانی که کتاب ( های آسمانی را پیشتر ) برای آنان فرستادهایم میدانند که این ( قرآن ) حقیقه از سوی خدا آمده است و مشتمل بر حق است ( چرا که کتابهای آسمانی خودشان بدان بشارت داده است و تصدیقکننده آن است ) . پس تو از تردیدکنندگان مباش ( و پیروان تو نیز درباره حقّانیّت قرآن کمترین تردیدی به خود راه ندهند ) .
توضیحات :
« أَبْتَغَیا » : بطلبم . جویا شوم . « حَکَماً » : قاضی . داور . واژه ( غَیْرَ ) مفعول است و ( حَکَماً ) حال یا تمییز آن است . « مُفَصَّلاً » : به صورت مفصّل و مبیّن . به گونه مشروح و روشن . « لا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ » : از زمره متردّدان مباش . مراد بازداشتن پیغمبر از شکّ و تردید نیست . زیرا پیغمبر درباره قرآن شکّ و تردیدی نداشت . بلکه مراد تشویق و ترغیب آن حضرت است بر ماندگاری و ثبات برحق ( نگا : انعام / 14 و یونس / 105 و قصص / 87 ) .
آیه 115
متن آیه :
وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِکَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
ترجمه :
فرمان پروردگار تو صادقانه و دادگرانه انجام میپذیرد . هیچ کسی نمیتواند فرمانهای او را دگرگونه کند ( و جلو دستورات او را بگیرد ) . خدا شنوا ( ی سخن آنان ) و دانا ( ی کردار ایشان ) است .
توضیحات :
« تَمَّتْ » : تمام شد . انجام پذیرفت . مراد این است که فرمان خدا انجام میپذیرد و جامه عمل به خود میگیرد . « کَلِمَةٌ » : فرمان . مراد تحقّق وعد و وعید خدا است ( نگا : اعراف / 136 ، هود / 119 ، صافّات / 171 و 172 ) . « صِدْقاً وَ عَدْلاً » : صادقانه و دادگرانه . مراد این است که مضمون آن حتماً تحقّق مییابد و عادلانه پاداش نیکان و پادافره بدان داده میشود . مصدرند و حال بوده و به معنی ( صَادِقَةً وَ عَادِلَةً ) میباشند . « کَلِمَات » : فرمانها . سنن ( نگا : احزاب / 62 ) . یادآوری : میتوان در این آیه شریفه ، واژه ( کَلِمَة ) را کلامالله یعنی قرآن ، و واژه ( کلمات ) کلمهها و جملات و احکام آن بشمار آورد . در این صورت معنی چنین میشود : قرآن پروردگارت در منتهای کمال است . در آنچه از آن خبر میدهد صادق ، و درباره آنچه حکم صادر میکند عادل میباشد . هیچ کسی نمیتواند آن را تباه و دگرگون کند ( زیرا خدا حافظ آن است . نگا : حجر / 9 ) و خدا اقوال مردمان را میشنود و از افعال همگان آگاه است . « صِدْقاً وَ عَدْلاً » : این دو واژه میتوانند تمییز باشند . در این صورت معنی چنین میشود : قرآن پروردگارت ، صداقت و عدالت در آن به تمام و کمال است . و . . .
آیه 116
متن آیه :
وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ
ترجمه :
اگر از بیشتر مردم ( که کافران و منافقانند ) پیروی کنی ، تو را از راه خدا دور میسازند . چرا که آنان جز از ظنّ و گمان پیروی نمیکنند و آنان جز به دروغ و گزاف سخن نمیگویند .
توضیحات :
« یَخْرُصُونَ » : گزاف میگویند . از روی ظنّ و تخمین ، نه علم و یقین سخن میگویند . یاوهسرائی میکنند و دروغ میگویند .
آیه 117
متن آیه :
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
ترجمه :
بیگمان پروردگارت ( از تو و از هر کس دیگری ) آگاهتر است از حال کسانی که ( گمراه گشته و ) از راه او به در میروند ، و از حال کسانی که هدایت مییابند ( و راه او را در پیش میگیرند ) .
توضیحات :
« أَعْلَمُ مَنْ » : در اینجا حرف ( ب ) مقدّر است . یعنی ( أَعْلَمُ بِمَنْ ) . ( نگا : تفسیرالمنار ، روحالمعانی ) .
آیه 118
متن آیه :
فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ بِآیَاتِهِ مُؤْمِنِینَ
ترجمه :
پس ( از آنجا که خدا راهیافتگان و گمراهان را بهتر از هرکسی میشناسد ، به ضلالت مشرکان در تحریم برخی از چهارپایان گوش فرا ندهید و ) از گوشت چهارپائی بخورید که به هنگام ذبح نام خدا را بر آن بردهاند ( و آن را به نام الله ، نه به نام کسی یا چیزی جز او سر بریدهاند ) اگر به آیات خدا ( و از جمله به آیات وارده در اینباره ) ایمان دارید .
توضیحات :
« فَکُلُوا » : ذکر حرف ( فَ ) در اوّل آیه بیانگر این واقعیّت است که مؤمنان در امر تحلیل و تحریم باید از فرمان یزدان نه مشرکان پیرویکنند .
آیه 119
متن آیه :
وَمَا لَکُمْ أَلاَّ تَأْکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیْکُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیْهِ وَإِنَّ کَثِیراً لَّیُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ
ترجمه :
شما چرا باید از گوشت حیوانی نخورید که به هنگام ذبح نام خدا بر آن رفته است ؟ و حال آن که خداوند گوشت حیواناتی را که بر شما حرام است ( در همین سوره / 145 و مائده / 3 ) بیان کرده است ( و دستور داده است که از آنها نخورید ) مگر ناچار و درمانده شوید ( که در این صورت میتوانید به اندازهای که رفع ضرورت و دفع هلاک کند از گوشت حرام آنها بخورید ) . بسیاری از مردم ، با هواها و هوسهای ( کج و نادرست ) خود ، بدون آگاهی ( از صحّت آنچه که میگویند و بدون دلیلی بر آنچه در راه آن میکوشند ، دیگران را ) سرگشته و گمراه میسازند . بیگمان پروردگارت ( از تو و از همه بندگان ) آگاهتر از حال تجاوزکاران است .
توضیحات :
« مَا لَکُمْ أَلاّ تَأْکُلُوا » : چرا باید نخورید ؟ یعنی مانعی برای خوردن در میان نیست . « الْمُعْتَدِینَ » : متجاوزین از حدود خدا با تحریم چیز حلال .
آیه 120
متن آیه :
وَذَرُواْ ظَاهِرَ الإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْسِبُونَ الإِثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِمَا کَانُواْ یَقْتَرِفُونَ
ترجمه :
گناهان آشکار و بزهکاریهای پنهان را ترک کنید ( و در هیچ حال خویشتن را به معصیت نیالائید ) . بیگمان کسانی که به دنبال گناه راه میافتند ، هرچه زودتر کیفر ارتکاب معاصی ایشان داده میشود .
توضیحات :
« ظَاهِرَ الإِثْمِ » : گناه آشکار . گناهی که با اندام ظاهری بدن انجام میپذیرد . مانند : زدن ، دشنامدادن ، دزدی ، زنا . « بَاطِنَهُ » : گناه پنهان . گناهی که به قلب و درون مربوط میگردد . مانند : حسد . مکر و کید . سوءظنّ . مراد از گناه آشکار و گناه پنهان ، همه گناهان است ؛ چرا که گناه از این دو قسم خارج نیست .
آیه 121
متن آیه :
وَلاَ تَأْکُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَآئِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ
ترجمه :
از گوشت حیوانی نخورید که ( به هنگام ذبح عمداً ) نام خدا بر آن برده نشده است ( و یا به نام دیگران و یا به خاطر بتان سر بریده شده است ) . چرا که خوردن از چنین گوشتی ، نافرمانی ( از دستور خدا ) است . بیگمان اهریمنان و شیاطین صفتان ، مطالب وسوسهانگیزی به طور مخفیانه به دوستان خود القاء میکنند تا این که با شما منازعه و مجادله کنند ( و بکوشند که شما را به تحریم آنچه خدا حلال کرده است وادارند ) . اگر از آنان اطاعت کنید بیگمان شما ( مثل ایشان ) مشرک خواهید بود .
توضیحات :
« فِسْقٌ » : نافرمانی . گناه .
آیه 122
متن آیه :
أَوَ مَن کَانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
آیا کسی که ( به سبب کفر و ضلال همچون ) مردهای بوده است و ما او را ( با اعطاء ایمان در پرتو قرآن ) زنده کردهایم و نوری ( از مناره ایمان ) فرا راه او داشتهایم که در پرتو آن ، میان مردمان راه میرود ( و چشم او را روشنائی ، گوش او را شنوائی ، زبان او را توان گفتار ، و دست و پای او را قدرت انجام کار میبخشد ) مانند کسی است که به مَثَلگوئی در تاریکیها فرو رفته است ( و تودههای انباشته ظلمتکده کفر او را در خود بلعیده است و شبح بیجان و بیاندیشه و بیتکانی از او برجای نهاده است ) و از آن تاریکیها نمیتواند بیرون بیاید ؟ همان گونه ( که خداوند ایمان را در دل ایمانداران آراسته است ، کفر و ضلال را در دل ناباوران پیراسته است و ) اعمال کافران در نظرشان زیبا جلوه داده شده است .
توضیحات :
« مَیْتاً » : مرده . مراد کافر و گمراه است . مخفّف ( مَیّت ) است . « نُوراً » : مراد نور دانش و بینش قرآن است که مؤیّد به دلیل و برهان است و مسلمان در پرتو هدایت آن می زید . « مَثَلُهُ » : صفت و نعت او . « الظُّلُمَاتِ » : تاریکیها . مراد تاریکیهای جهل و کفر و ضلال است .
آیه 123
متن آیه :
وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ أَکَابِرَ مُجَرِمِیهَا لِیَمْکُرُواْ فِیهَا وَمَا یَمْکُرُونَ إِلاَّ بِأَنفُسِهِمْ وَمَا یَشْعُرُونَ
ترجمه :
همان گونه ( که در مکّه سردمداران آنجا را فاسقان و گناهپیشگان تشکیل میدادند . همیشه هم ) در هر شهری ( که تا اندازهای بزرگ و پرجمعیّت باشد ) سردمداران آنجا را از بزهکاران فراهم میسازیم تا در آنجا به نیرنگ پردازند ( و عاقبت وسیله خرابی شهر و انحراف مردمان را فراهم سازند . همه باید بدانند که ) اینان جز به خویشتن نیرنگ نمیزنند ولی خودشان نمیدانند ( که سرمایههای وجود خود ، اعم از فکر و هوش و ابتکار و عمر و وقت و مال خویش را به جای صرف سعادت صرف شقاوت میکنند ) .
توضیحات :
« أَکَابِرَ » : بزرگان . سردمداران . « مُجْرِمیها » : مجرمین آنجا . « جَعَلْنا . . . أَکابِرَ مُجْرِمِیهَا » : ( أَکابِرَ ) مفعول اوّل و ( مُجْرِمیها ) مفعول دوم است و برعکس . یا این که ( أَکابِرَ ) مفعول اوّل و ( فِی کُلِّ قَرْیَة ) مفعول دوم و ( مُجْرِمِیهَا ) مضافالیه است . و یا این که ( جَعَلْنَا ) را به معنی : مکانتدادن و منزلت بخشیدن گرفت ، که در این صورت تنها به یک مفعول نیازمند است که ( أَکَابِرَ ) است . به هر حال معنی چنین میشود : بزرگان آن شهر را به لهو و لعب و فساد و تباهی می کشانیم . گناهکاران آن شهر را بزرگان آنجا میگردانیم . بزرگان گناهپیشه آن شهر را در آنجا مکانت و منزلت میدهیم و ریاست و قدرت میبخشیم . « لِیَمْکُرُوا » : لام آن لام عاقبت است . مراد این است که مفاسد و بدبختیهای اجتماع از سردمداران بیدین و ناپرهیزگار سرچشمه میگیرد ، و ایشانند که مردمان را از راه حق منحرف میسازند .
آیه 124
متن آیه :
وَإِذَا جَاءتْهُمْ آیَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِیَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا کَانُواْ یَمْکُرُونَ
ترجمه :
( این سردمداران به مردمان حسادت میورزند در این که دانش و نبوّت و هدایتی خدا بدیشان عطاء کند . و لذا ) هنگامی که دلیل و برهان روشنی برای اینان میآید ( و وحی آسمانی بدیشان میرسد ) میگویند : ( حق را ) باور نمیداریم مگر این که همانند آنچه به پیغمبران خدا داده شده است به ما نیز داده شود ( و همچون ایشان به ما وحی شود ) . خداوند بهتر میداند که ( چه کسی را برای پیامبری انتخاب و ) رسالت خویش را به چه کسی حوالت میدارد . از سوی خدا هرچه زودتر خواری و رسوائی ( در دنیا ) نصیب کسانی میگردد که بزهکاری پیش میگیرند ، و عذاب سختی ( در آخرت ) به سبب نیرنگی که میورزند بهره ایشان میشود .
توضیحات :
« ءَایَةٌ » : آیهای از قرآن . حجّت و برهانی بر صدق محمّد . « لَن نُّؤْمِنَ حَتَّیا نُؤْتَیا مِثْلَ مَآ أُوتِیَ رُسُلُ اللهِ » : ایمان نمیآوریم تا این که چیزی که به پیغمبران وحی میشود ، به ما نیز وحی گردد و همانند ایشان پیغمبر شویم . یا این که : به شما ایمان نمیآوریم تا این که معجزاتی که بر دست پیغمبران انجام گرفته است ، از سوی شما به ما نموده نشود . « حَیْثُ » : جائی که . به گونهای که . مراد این است که تنها خدا میداند که چه کسی را پیغمبر میکند و چگونه بدو وحی آسمانی را میرساند . « صَغارٌ » : کوچکی و حقارت . خواری و رسوائی . « عِندَ اللهِ » : از سوی خدا . در نزد خدا .
آیه 125
متن آیه :
فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند ، سینهاش را ( با پرتو نور ایمان باز و ) گشاده برای ( پذیرش ) اسلام میسازد ، و آن کس را که خدا بخواهد گمراه و سرگشته کند ، سینهاش را به گونهای تنگ میسازد که گوئی به سوی آسمان صعود میکند ( و به سبب رقیق شدن هوا و کمبود اکسیژن ، تنفّس کردن هر لحظه مشکل و مشکلتر میشود . کافر لجوج نیز با پیروی از تقالید پوسیده ، هر دم بیش از پیش از هدایت آسمانی دورتر و کینهاش نسبت به حق و حقیقت بیشتر و پذیرش اسلام برای وی دشوارتر میشود ) . بدین منوال خداوند عذاب را بهره کسانی میسازد که ایمان نمیآورند .
توضیحات :
« یَشْرَحْ صَدْرَهُ » : مراد از شرح صدر ، بر سر شوق و شور آوردن انسان است برای پذیرش اسلام و تابش ایمان در زوایای دل او . « ضَیِّقاً » : تنگ . « حَرَجاً » : بسیار تنگ . مصدر است و به عنوان صفت مشبّهه به کار رفته است . « الرِّجْسَ » : پلیدی . در اینجا مراد خشم و عذاب است ( نگا : اعراف / 71 ، یونس / 100 ) .
آیه 126
متن آیه :
وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّکَ مُسْتَقِیماً قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ
ترجمه :
این ( مطلب که مددهای الهی شامل حال حقطلبان میگردد و عذاب الهی به سراغ دشمنان حق میرود ، سنّت ثابت خدا است و بخشی از راستای ) راه مستقیم پروردگار تو است . ما آیات ( قرآنی و نشانههای جهانی و دلائل عقلانی ) را برای کسانی تشریح و توضیح دادهایم که ( دلی پذیرا و گوشی شنوا دارند و ) پند میگیرند و اندرز میپذیرند .
توضیحات :
« هذا » : این . مراد اسلام یا قرآن است ، و یا این که مراد سرافرازی و خوشبختی مؤمنان و سیهروزی و بدبختی کافران در این جهان و آن جهان است . « مُسْتَقِیماً » : راست . حال مؤکّد برای ( صِراطُ ) است . چرا که راه خدا پیوسته مستقیم است .
آیه 127
متن آیه :
لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِیُّهُمْ بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
برای آنان ( که پندپذیر و بیدارند ) دارالسلام است که ( بهشت یزدان است و زدوده از آفات و بلایا بوده و غم و اندوه به ساحت آن راه ندارد و ) از سوی پروردگارشان بدیشان تعلّق میگیرد ، و خداوند به سبب کاری که ( در دنیا ) انجام میدادهاند ، سرپرست و یاور آنان است .
توضیحات :
« دارُ السَّلام » : خانه امن و امان . سرزمین سلام و درود ( نگا : مریم / 62 ، واقعه / 26 ) . مراد بهشت است که جای شادی است و غم و اندوه و بلا و مصیبتی در آن نیست .
آیه 128
متن آیه :
وَیَوْمَ یِحْشُرُهُمْ جَمِیعاً یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِیَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِیَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاکُمْ خَالِدِینَ فِیهَا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلیمٌ
ترجمه :
( به یاد بیاور آن ) روزی را که در آن همه آنان را در کنار هم گرد میآوریم ( و خطاب به گناهکاران میگوئیم : ) ای گروه جنّیان ! شما افراد فراوانی از انسانها را گمراه ساختید . ( بدین هنگام با افسوس و دریغ ) پیروان ایشان از میان انسانها ( فریاد برمیآورند و ) میگویند : پروردگارا ! برخی از ما از برخی دیگر سود بردیم . ( جنّیان با وسوسه شیطانی بر ما ریاست کردند و از ما بهره گرفتند ، و ما انسانها به وسوسه ایشان دچار شهوات و لذّات زودگذر شدیم ، تا آن گاه که مدّت معلوم زندگی را سپری کردیم ) و به مرگی گرفتار آمدیم که برای ما معیّن و مقدّر فرموده بودی . ( هماینک با کولهبار کفر و ضلال در پیشگاه ذوالجلال ایستادهایم . وای بر ما ! خداوند بدیشان ) میگوید : آتش ( دوزخ ) جایگاه شما است و همیشه در آن ماندگارید مگر مدّت زمانی که خدا بخواهد . بیگمان پروردگار تو حکیم ( است و کارهایش از روی حکمت انجام میگیرد و ) آگاه است ( و میداند چه کسانی را از دست دوزخ رها کند ) .
توضیحات :
« مَعْشَرَ » : گروه . دسته . جمعیّت . « إِسْتَکْثَرْتُمْ » : بسیاری را وسوسه کردید و گول زدید . « أَجَّلْتَ لَنَا » : برای ما معیّن و مقرّر کردی . « مَثْوَیا » : مقرّ . جایگاه . « إِلاّ مَا » : جز مدّت زمانی که . جز کسانی که . این استثناء بیانگر این واقعیّت است که قادر مطلق خدا است و هرچه خواهد کند . و چه بسا این استثناء تعلیق به محال باشد ( نگا : هود / 107 و 108 ) .
آیه 129
متن آیه :
وَکَذَلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضاً بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ
ترجمه :
و همان گونه ( که ستمگران ، در این جهان پشتیبان یکدیگر و رهبر و راهنمای هم هستند ، در جهان دیگر نیز آنان را به یکدیگر وامیگذاریم و ) برخی از ستمگران را همنشین برخی دیگر میگردانیم ، و این به خاطر اعمالی است که ( در جهان گذران ) انجام میدادهاند .
توضیحات :
« نُوَلِّی » : دوست و یاور میسازیم . سرپرست و پیشوا میکنیم . « نُوَلِّی بَعْضَ » : ستمگران را همدم و همنشین یکدیگر میسازیم . در این جهان ، ستمگرانی را بر ستمگران دیگری مسلّط مینمائیم و امارت میبخشیم ( نگا : اسراء / 16 ) .
آیه 130
متن آیه :
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَافِرِینَ
ترجمه :
( در آن روز خداوند بدیشان میگوید : ) ای جنّیان و ای انسانها ! آیا پیغمبرانی از خودتان به سوی شما نیامدند و آیات ( کتابهای آسمانی ) مرا برایتان بازگو نکردند و شما را از رسیدن بدین روز ( و روبرو شدن در آن با خدا ) بیم ندادند ؟ ( پس چگونه این روز را فراموش کردید و در تکذیب آن کوشیدید ؟ در پاسخ ) میگویند : ما علیه خود گواهی میدهیم ( و اقرار میکنیم که پیغمبران آمدند و آئین خدا را تبلیغ کردند و ما را از قیامت ترساندند ، ولی ما ایشان را تکذیب کردیم و گفتیم : خداوند چیزی را از سوی خود نفرستاده است و جز زندگی این جهان ، زندگی دیگری وجود ندارد . آری ) زندگی جهان ، آنان را گول زد و ( به خود مشغول داشت و امروز جز اعتراف چارهای ندارند و ) علیه خود گواهی میدهند ( و میگویند ) که ایشان کافر بودهاند ( و مستحقّ عذاب جاویدان و خوفناک یزدانند ) .
توضیحات :
« رُسُلٌ مِّنکُمْ » : پیغمبرانی از خودتان . برخی این آیه را دلیل بر آن میدانند که پیغمبران جنّیان از جنس خودشان میباشند . ولی مراد از ( مِنکُمْ ) مجموع آنان است و پیغمبران در زمین تنها از اولاد آدم هستند . قرآن و اسلام برای هر دو دسته است و چه بسا تنها نمایندگانی از خود جنّیان مأمور تبلیغ قرآن و رساندن احکام به همنوعان خود باشند ( نگا : احقاف / 29 - 31 ، جنّ / 1 - 17 ) . در اینجا از راه تغلیب دستهای بر دسته دیگر واژه ( مِنکُمْ ) به کار رفته است . همان گونه که میگوئیم : ( اَکَلْتُ الْخُبْزَ وَ اللَّبَنَ ) : نان و شیر خوردم . در صورتی که نان خوردنی و شیر نوشیدنی است .
آیه 131
متن آیه :
ذَلِکَ أَن لَّمْ یَکُن رَّبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ
ترجمه :
این ( ارسال رسل ) به خاطر آن است که پروردگارت هیچ گاه مردمان شهرها و آبادیها را به سبب ستمهایشان هلاک نمیکند ، در حالی که اهل آنجا ( به سبب نیامدن پیغمبران به میانشان و نبودن راهنمایان و عدم تبلیغ مبلّغان ، از حق ) غافل و بیخبر باشند .
توضیحات :
« لَمْ یَکُنْ . . . بِظُلْمٍ » : خدا کسی را به سبب ستمهایش مجازات نمیکند در حالی که .
آیه 132
متن آیه :
وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ
ترجمه :
و هر یک ( از نیکوکاران و بدکاران ) دارای درجاتی ( و درکاتی از پاداش و عزّت و پادافره و ذلّت در جهان دیگر ) بر طبق اعمال خود هستند ، و پروردگارت ( هیچ گاه ) از کارهائی که مردمان میکنند غافل و بیخبر نیست .
توضیحات :
« مِمَّا » : از آنچه . به خاطر آنچه .
آیه 133
متن آیه :
وَرَبُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِکُم مَّا یَشَاءُ کَمَا أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ آخَرِینَ
ترجمه :
پروردگار تو بینیاز ( از بندگان و عبادت ایشان ) و مهربان ( نسبت به همه مردمان ) است . اگر بخواهد همه شما را از میان میبرد و کسانی را که خود بخواهد جایگزین شما میسازد ، همان گونه که شما را از دودمان انسانهای دیگری آفریده است ( و بر جای دیگرانتان نشانده است ) .
توضیحات :
« ذُوالرَّحْمَةِ » : مهربان . خبر دوم است . « مِن ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ ءَاخَرِینَ » : از نژاد کسان دیگری . به جای فرزندان کسان دیگری ( نگا : توبه / 39 ) .
آیه 134
متن آیه :
إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لآتٍ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ
ترجمه :
بیگمان آنچه ( از قیامت و حساب و عقاب و ثواب و اختلاف درجات و درکات ) به شما وعده داده میشود خواهد آمد ، و شما نمیتوانید ( خدا را ) درمانده کنید ( و از دست عدالت و کیفر او بگریزید ) .
توضیحات :
« مُعْجِزِینَ » : درمانده و ناتوانکنندگان .
آیه 135
متن آیه :
قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَکُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدِّارِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) بگو : ای قوم من ! ( بر کفر خود و دشمنانگیتان نسبت به من ماندگار باشید و ) هرچه در قدرت دارید بکنید . من هم ( بر جای خود ایستادهام و تا میتوانم شکیبائی ) میکنم ( و در دفاع از اسلام می کوشم ) . بالاخره خواهید دانست که چه کسی سرانجامِ نیک خواهد داشت ( و پیروزی در این جهان و سعادت در آن جهان مال چه کسی خواهد شد ) . بیگمان ستمکاران موفّق و رستگار نخواهند شد .
توضیحات :
« عَلَیا مَکانَتِکُمْ » : به اندازه قدرت و استطاعتی که دارید . در جائی که هستید . به گونهای که هستید و وضع و حالتی که دارید . « عَاقِبَةُ الدَّارِ » : سرانجام جهان . پیروزی نهائی . حُسنِ خاتِمت و عاقبت . مراد پیروزی در این دنیا ، یا سرافرازی در آن سرا است . « الظَّالِمُونَ » : ستمکاران . کافران .
آیه 136
متن آیه :
وَجَعَلُواْ لِلّهِ مِمِّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِیباً فَقَالُواْ هَذَا لِلّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَکَآئِنَا فَمَا کَانَ لِشُرَکَآئِهِمْ فَلاَ یَصِلُ إِلَى اللّهِ وَمَا کَانَ لِلّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَى شُرَکَآئِهِمْ سَاء مَا یَحْکُمُونَ
ترجمه :
( بتپرستان همیشه دچار اوهام خرافاتند . مثلاً این گونه ) مشرکان سهمی از زراعت و چهارپایانی را که خدا آنها را آفریده است برای خدا قرار میدهند و به گمان خود میگویند : این برای خدا است ( و با این سهم به خدا تقرّب میجوئیم و بدین منظور آن را به مهمانان و ناتوانان میدهیم ) و این برای شرکاء ( و معبودهای ) ما است ( و با این سهم نیز به بتها و اصنام تقرّب میجوئیم و بدین منظور آن را صرف رؤسا و پردهداران و خادمان بتکدهها و معابد مینمائیم ) . امّا آنچه به شرکاء ( و معبودهای ) ایشان تعلّق میگیرد به خدا نمیرسد ( و صرف آن در راه او ممنوع است ) و آنچه متعلّق به خدا میباشد به شرکاء ( و معبودهای ) ایشان میرسد ( و میتواند صرف آنها گردد و به سرپرستان و خدمتگذاران اصنام ایشان داده شود ) . چه بد داوری میکنند !
توضیحات :
« ذَرَأَ » : آفرید . از نیستی به هستی آورد و افزون و پراکنده کرد . « الْحَرْثِ » : کِشت . زراعت . « الأنْعَامِ » : جمع نَعَم ، چهارپایان ( شتر ، گاو ، بز و گوسفند ) . « بِزَعْمِهِم » : به گمان خود . مراد این است که چنین پیشه و اندیشهای ساخته و پرداخته خود ایشان است . « شُرَکَآئِهِمْ » : مراد بتهای بتپرستان است که آنها را شریک خدا میدانستند . یا مراد رؤسای معابد و پردهداران و خدمتکاران است که آنان را در اموال خود شریک میدانستند .
آیه 137
متن آیه :
وَکَذَلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلاَدِهِمْ شُرَکَآؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَلِیَلْبِسُواْ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ
ترجمه :
همان گونه ( که اوهام و خیالبافیهایشان تقسیمبندی ستمگرانه فوق را در نظرشان آراسته بود ، گمانهای نادرستی که درباره بتهایشان داشتند کار را بدانجا کشانده بود که ) بتهایشان کشتن فرزندانشان را در نظر بسیاری از مشرکان زیبا جلوه داده بود ( و دستهای فرزندانشان را قربانی بتان میکردند و دستهای دخترانشان را زنده بگور مینمودند ) تا سرانجام آنان را هلاک گردانند و آئین ایشان را بر آنان مشتبه کنند ( و یگانهپرستی را با خرافهپرستی بیآمیزند و راه را از چاه باز نشناسند ) . اگر خدا میخواست آنان چنین نمیکردند . ( حال که مشیّت خدا چنین میخواهد ) پس بگذار آنان ( بر خدا و رسول او ) دروغ بندند ( چرا که عقاب و عذاب در انتظار ایشان است ) .
توضیحات :
« لِیُرْدُوهُمْ » : تا این که آنان را به هلاکت اندازند . از ماده ( رَدی ) به معنی هلاک . « لِیَلْبِسُوا » : تا مشتبه کنند . تا این که به هم آمیزند و مخلوط سازند .
آیه 138
متن آیه :
وَقَالُواْ هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَّ یَطْعَمُهَا إِلاَّ مَن نّشَاء بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لاَّ یَذْکُرُونَ اسْمَ اللّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاء عَلَیْهِ سَیَجْزِیهِم بِمَا کَانُواْ یَفْتَرُونَ
ترجمه :
و ( از جمله خرافات ایشان این است که ) میگویند : این ( قسمت از ) چهارپایان و کشت و زرع ممنوع است ( و مخصوص بتها میباشد ) و جز کسانی ( از خدمتکاران اصنامی ) که ما بخواهیم از آن نمیخورند ، و این ( قاعده ناروا ساخته آنان و ناشی از ) گمان ایشان است ( نه ناشی از فرمان یزدان ، و همچنین میگفتند : اینها ) حیواناتی هستند که سوار شدن بر آنها حرام است و ( کسی نباید سوار آنها شود . و اینها ) حیواناتی هستند که به هنگام ذبح نام خدا را بر آنها نمیرانند ( بلکه نام بتان را بر آنها میرانند و این را دستور خدا میدانند و ) بر خدا دروغ میبندند . هرچه زودتر کیفر افتراهای آنان را خواهیم داد .
توضیحات :
« حِجْرٌ » : ممنوع . قدغن . حرام . مصدری است به معنی اسم مفعول ، یعنی محجور ، مانند ( ذِبْح ) که به معنی مَذبوح است ( نگا : صافّات / 107 ) . مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است . « بِزَعْمِهِمْ » : به گمان ایشان . یعنی چنین میانگارند که خدا بدیشان اجازه داده است چنین کنند ( نگا : اعراف / 28 و یونس / 59 ) . « إفْتِرَآءً عَلَیْهِ » : مراد این است که این نوع تقسیمبندی بیاساس و ناروا است و دروغگفتن بر زبان خدا است . ( إِفْتِرآءً ) حال و به معنی ( مُفْتِرینَ ) و یا مفعولٌله است .
آیه 139
متن آیه :
وَقَالُواْ مَا فِی بُطُونِ هَذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن یَکُن مَّیْتَةً فَهُمْ فِیهِ شُرَکَاء سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حِکِیمٌ عَلِیمٌ
ترجمه :
و ( یکی دیگر از انواع قبائح و احکام خرافی ایشان این است که در مورد گوشت حیواناتی که ذبحکردن و سوارشدن و بارکشیدن از آنها را قدغن و حرام اعلام کردهاند ) میگویند : جنینی که در شکم این حیوانات است ویژه مردان ما است و بر زنان ما حرام است ( پس اگر زنده متولّد شود ، تنها باید مردان از گوشت آن بخورند و زنان از آن محرومند ) و اگر جنین مرده متولّد بشود ، همه در آن شریک هستند ( و مردان و زنان میتوانند از گوشت آن استفاده کنند ) . هرچه زودتر خداوند کیفر این توصیف ( افعال و احکام دروغین ) ایشان را خواهد داد . چه او حکیم ( است و کارهایش به مقتضی حکمت انجام میگیرد و ) آگاه است ( و از هر چیز باخبر است ) .
توضیحات :
« خَالِصَةٌ » : پاک و دربست . ذکر تاء در آخر آن برای مبالغه است و همچون تاء در واژههای : راویة ، نسّابة ، علاّمة میباشد . و یا این که ذکر تاء به اعتبار معنی ( ما ) است که ( أَجِنَّة ) است و ذکرنکردن تاء در آخر ( مُحَرَّم ) به اعتبار لفظ است . همان گونه که در سوره طلاق آیه 11 لفظ ( خالِدینَ ) به اعتبار معنی ( مَنْ ) و ضمیر ( هُ ) در ( لَهُ ) به اعتبار لفظ ( مَنْ ) است .
آیه 140
متن آیه :
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ أَوْلاَدَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللّهُ افْتِرَاء عَلَى اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ
ترجمه :
مسلّماً زیان میبینند کسانی که فرزندان خود را از روی سفاهت و نادانی میکشند و چیزی را که خدا بدیشان میدهد با دروغ گفتن از زبان خدا بر خویشتن حرام میکنند . ( به سبب چنین دروغ و افترائی و تحریم ناروا و نابهجائی ) بیگمان گمراه میشوند و راهیاب نمیگردند .
توضیحات :
« سَفَهاً » : سفاهت . نادانی . مفعولله است و یا حال فاعل است و به معنی ( سُفَهآءَ ) است .
آیه 141
متن آیه :
وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهاً وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ
ترجمه :
خدا است که آفریده است باغهائی را که بر پایه استوار میگردند ( و درختانش با قلاّبهای ویژه به اشیاء اطراف میچسبند و کمر راست میکنند و روی داربستها قرار میگیرند ) و باغهائی را که چنین نیستند و ( نیازی به پایه و داربست و پیچیدن به اطراف ندارند و بر سر پای خود میایستند و گردن میافرازند . بلی این خدا است که انواع ) خرمابُنها و کشتزارها را آفریده است که ثمره آنها ( در رنگ و طعم و بو و شکل و غیره ) گوناگون است ، و نیز درختان زیتون و انار را آفریده است که ( در برخی صفات ) همگونند و ( در برخی صفات ) متفاوتند . هنگامی که به بار آمدند از میوه آنها بخورید و به هنگام رسیدن و چیدن و درو کردنشان از آنها ( به فقراء و مساکین ) ببخشید و زکات لازم آنها را بدهید ، و ( در خوردن و یا بخشیدن از آنها ) اسراف نکنید ، زیرا که خداوند اسرافکنندگان را دوست نمیدارد .
توضیحات :
« جَنَّاتٍ » : باغها . « مَعْرُوشَاتٍ » : درختانی که همچون مَو به اطراف اشیاء دوروبر خود میپیچند و از آنها بالا میروند و بر روی پایهها و داربستها قرار میگیرند . « اُکُل » : میوه . ثمره . آنچه خورده میشود . « الرُمَّانَ » : انار . « حَصَاد » : درو . چیدن میوه . برداشت محصول . یادآوری : واژههای ( مَعْرُوشَات ) و ( مُخْتَلِفاً ) و ( مُتَشَابِهاً ) حال هستند . ضمیر ( هُ ) در واژههای ( أُکُلُهُ ) و ( ثَمَرِهِ ) و ( حَقَّهُ ) بر یکایک کلمات پیش از خود بر سبیل بدلیّت برمیگردد .
آیه 142
متن آیه :
وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشاً کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ
ترجمه :
( این خدا است که برای شما ) از چهارپایان ( یعنی : شتر و گاو و بز و گوسفند ) حیواناتی ( را آفریده است که بزرگ و ) باربرند ، و حیواناتی ( را آفریده است ) که کوچکند ( و از پشم و موی آنها فرشها و گستردنیها تهیّه میکنید . اینها روزی خدا برای شمایند و ) از آنچه خدا نصیب شما کرده است ( و برای شما حلال نموده است ) بخورید و از گامهای اهریمن پیروی مکنید ( و با افتراء تحلیل و تحریم ، در راه او گام برندارید ) بیگمان اهریمن دشمن آشکار شما است ( و هرگز خیر و خوبی شما را نمیخواهد ) .
توضیحات :
« حَمُولَةً » : چهارپایان باربر . چهارپایان بزرگ ؛ از قبیل : گاو و شتر . عطف بر واژه ( جنَّاتٍ ) است . « فَرْشاً » : چهارپایانی که کوچکند و از پشم و موی آنها فرشها و گستردنیها تهیّه میگردد . از قبیل : بز و گوسفند ( نگا : نحل / 80 ) . « خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ » : گامهای اهریمن . مراد راههای شیطان است .
آیه 143
متن آیه :
ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الأُنثَیَیْنِ نَبِّؤُونِی بِعِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
ترجمه :
( خداوند از هر نوعی از چهارپایان ، یعنی : شتر و گاو و بز و گوسفند ، نر و ماده آفریده است که رویهم ) هشت جفت آفریده است : از گوسفند دو جفت و از بز دو جفت . ( ای محمّد : به کسانی که از پیش خود در تحلیل و تحریم چهارپایان به میل خود سخن میرانند ) بگو : آیا خداوند نرهای آنها را حرام کرده است ؟ ( که چنین نیست ؛ زیرا گاهی نرها را حلال میدانید ) یا مادههای آنها را ؟ ( که چنین هم نیست ؛ چه گاهی مادهها را حلال میدانید ) یا این که آنچه مادهها در شکم دارند ؟ ( که چنین هم نیست ؛ زیرا که شما همیشه جنینها را حرام نمیدانید ! پس این چه تحلیل و تحریمی است که میانگارید و هردم به گونهای بیان میدارید ؟ ! ) اگر ( در تحلیل و تحریم خود مستند و دلیلی دارید و ) راست میگوئید مرا از روی علم و دانش ( از آن حجّت و برهان ) بیاگاهانید .
توضیحات :
« ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ » : هشت صنف . مراد چهار نوع حیوان نر و چهار نوع حیوان ماده از میان چهارپایان اهلی : گاو و شتر و بز و گوسفند است . « الضَّأْنِ » : جمع ضائِن و ضائِنَة ، گوسفندان . « الْمَعْزِ » : جمع ماعِز ، بزها . « ءَآلذَّکَرَیْنِ » : آیا دوتا نر . فراهم آمده است از : ( أَ ) همزه استفهام ، و ( الذَّکَرَیْنِ ) . « نَبِّئُونِی » : مرا باخبر سازید ، مرا آگاه کنید .
آیه 144
متن آیه :
وَمِنَ الإِبْلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الأُنثَیَیْنِ أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ وَصَّاکُمُ اللّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
ترجمه :
و ( خداوند آفریده است ) از شترانْ ، نر و ماده را و از گاوْ ، نر و ماده را . بگو : آیا خداوند دو نر را حرام کرده است ؟ ( که چنین نیست ؛ زیرا گاهی نرها را حلال میدانید ) یا دو ماده را ؟ ( که چنین هم نیست ؛ چه گاهی مادهها را حلال میدانید ) یا این که آنچه در شکم مادهها است ؟ ( که چنین هم نیست ؛ زیرا که شما پیوسته جنینها را حرام نمیدانید . شما گمان میبرید که این تحلیل و تحریمِ خاصّ شما به فرمان ایزد بوده است ! ) آیا شما بدان هنگام ( که فرمان خدا درباره این تحریم صادر شد ) حاضر بودید ( و با گوش خود شنیدید ) که خداوند آن را به شما سفارش کرد ؟ ( هرگز چنین نبوده است . پس از این کارهای ناشایستی که میکنید دست بکشید ؛ چرا که ظلم است ) و چه کسی ظالمتر از کسی است که بر خدا دروغ بندد تا مردمان را از روی جهل گمراه سازد ؟ خداوند هیچ گاه ستمکاران را ( به راه راست و به سوی چیزی که خیر و صلاح دنیا و آخرتشان در آن باشد ) هدایت نخواهد کرد .
توضیحات :
« الإِبِلِ » : شتران . از لفظ خود دارای مفرد نیست . « الْبَقَرِ » : گاو . اسم جنس است و یکی از آن را ( بقرة ) میگویند . این واژه شامل گاو میش نیز میگردد .
آیه 145
متن آیه :
قُل لاَّ أَجِدُ فِی مَا أُوْحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّماً عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَماً مَّسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) بگو : در آنچه به من وحی شده است ، چیزی را بر خورندهای حرام نمییابم ، مگر ( چهار چیز و آنها عبارتند از : ) مردار ، ( همچون حیوان خفه شده ، پرتگشته ، شاخزده ، درنده خورنده ، ذبح شرعی نشده . ) و خون روان ( نه بسته همچون جگر و سپرز و خون مانده در میان عروق ، که مباح است ) ، و گوشت خوک که همه اینها ناپاک ( و مضرّ برای بدن ) هستند ، و گوشت حیوانی که ( در وقت ذبح به نام خدا سربریده نشده باشد و بلکه ) به نام ( بتی یا معبودی ) جز خدا سربریده شده باشد ( که مایه خروج از عقیده صحیح است ) . ولی اگر کسی ( به سبب قحطی و نیافتن چیزی برای خوردن ) وادار ( به استفاده از این محرّمات ) گردد بدون آن که علاقهمند ( بدانها ) باشد و ( از سدّ جوع و اندازه ضرورت ) تجاوز کند ( گناهی براو نیست ) . چه پروردگار تو بس آمرزگار و مهربان است .
توضیحات :
« مَسْفُوحاً » : ریخته شده . مراد خون جاری و روان از بدن حیوان به هنگام ذبح و جز آن است . با این قید خون جامد ، از قبیل : سپرز و جگر ، خارج میشود . « فَإِنَّهُ رِجْسٌ » : چه جمیع آنها کثیف و ناپاک هستند . چه گوشت خوک کثیف و ناپاک است . مرجع ضمیر میتواند سه چیز مذکور بوده و ( رِجْسٌ ) وصف همه باشد ؛ یا این که مرجع ( لَحْم ) ، و ( رِجْس ) تنها وصف آن باشد . « فِسْقاً » : عصیان . خروج از فرمان یزدان . در اینجا مراد چیزی است که سبب نافرمانی از دستور خدا و خروج از عقیده صحیح الله میگردد . « غَیْرَ باغٍ وَ لا عَادٍ » : ( به بقره / 173 و مائده / 3 ) مراجعه شود . برای اطّلاع بیشتر از خوراکیهای حلال و حرام در اسلام به تفسیرالمنار آیه 145 مراجعه گردد .
آیه 146
متن آیه :
وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِکَ جَزَیْنَاهُم بِبَغْیِهِمْ وِإِنَّا لَصَادِقُونَ
ترجمه :
( این چیزهائی بود که بر شما حرام کردهایم ) و بر یهودیان هر ( حیوان ) ناخنداری ( یعنی : درندگان که دارای پنجههای قوی ، و پرندگان شکّاری که از چنگال نیرومند برخوردارند ) حرام کرده بودیم ، و از گاو و گوسفند ( تنها ) پیهها و چربیهای آنها را بر آنان حرام نموده بودیم ، مگر پیهها و چربیهائی که بر پشت اینها یا در اندرونه ( و لابلای احشاء و امعاء ) قرار دارد و یا پیهها و چربیهائی که آمیزه استخوان گردیده است . این هم پادافره ایشان در برابر ستمگریشان بود که بدانان دادیم ( تا از غوطهور شدن در گناهان و پیروی از شهوات خویشتن را به دور دارند ) و ما ( در همه اخبارمان و از جمله این خبر ) راستگوئیم .
توضیحات :
« ذِی ظُفُرٍ » : ناخندار . مراد درندگان دارای پنجه و پرندگان دارای چنگال است ( نگا : تفسیرالمنار ، سوره نساء / 160 و / 140 ) . برخی ( ذی ظُفُر ) را شامل حیواناتی میدانند که دارای سم یکپارچه باشند ، و پرندگانی که انگشتهای پایشان با پرده به هم پیوسته باشد . « الْحَوایَا » : جمع حاوِیَة و حَوِیّة ، مجموعه محتویات شکم حیوان است که به صورت یک کره میباشد و اَمْعاء در درون آن قرار دارد . « بِبَغْیِهِمْ » : به سبب ستمگری آنان . ( نگا : نساء / 160 ، اعراف / 138 ، یونس / 83 ، طه / 87 - 91 ) .
آیه 147
متن آیه :
فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ
ترجمه :
اگر تو را تکذیب کردند ( و این حقائق را که از جانب خدا به تو وحی میشود نپذیرفتند ) بدیشان بگو : پروردگار شما دارای رحمت گسترده و مهر فراوان است و ( در این جهان مؤمنان و کافران را در بر میگیرد . اگر خدا در مجازات ناباوران و بزهکاران شتاب روا نمیدارد ، شما را نفریبد ، چرا که کیفر طاغی و یاغی چون شما حتمی است و ) عذاب او از رسیدن به گناهکاران ردخور ندارد .
توضیحات :
« بَأْس » : عذاب و عِقاب .
آیه 148
متن آیه :
سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَیْءٍ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إَلاَّ تَخْرُصُونَ
ترجمه :
مشرکان ( برای اعتذار از کفر و معذرتخواهی از تحریم خوراکیهای حلال ) خواهند گفت : ( شرک ما و تحریم چیزهای حلال از سوی ما ، برابر مشیّت خدا است ! ) اگر خدا میخواست ، ما و پدران ما مشرک نمیشدیم ، و چیزی را ( از اشیاء حلال بر خود ) تحریم نمیکردیم . کسانی که پیش از آنان بودهاند نیز همین گونه ( که به تو دروغ میگویند و تو را تکذیب میدارند ، به پیغمبران ما دروغ میگفتند و آنان را ) تکذیب مینمودند تا ( سرانجام طعم ) عذاب ما را چشیدند ( و کیفر اعمال بد خود را دیدند ) . بگو : آیا دلیل قاطعی ( و سند درستی برای رضایت خدا از شرک خود و تحریم چیزهای حلال ، در دست ) دارید تا آن را به ما ارائه دهید ؟ ! شما فقط از پندارهای بیاساس پیروی میکنید و ( حجّت و برهانی بر گفتار و کردار خود ندارید . شما نه از روی علم و یقین ، بلکه ) از روی ظنّ و تخمین کار میکنید .
توضیحات :
« هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ » : آیا حجّت و برهان و سند درستی دارید ؟ نه ندارید . « تَخْرُصُونَ » : گزاف میگوئید . ناسنجیده عمل میکنید . دروغ میگوئید . از ماده ( خَرْص ) به معنی : تخمین .
آیه 149
متن آیه :
قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) بگو : خدا دارای دلیل روشن و رسا است ( بر این که گفتار و کردارتان بیپایه و بیمایه است ، و شما اصلاً دلیل قطعی بر صدق گفتار و درستی کردار خود ندارید در این که میگوئید : خدا به کفر و شرک ما راضی و به تحلیل و تحریم ما خوشنود است ! آری ) اگر خدا میخواست همگی شما را ( از راه اجبار به سوی حق و حقیقت ) هدایت مینمود ( امّا هدایت اجباری بیسود است و راهیابی اختیاری پسندیده و ستوده است ) .
توضیحات :
« الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ » : دلیل رسائی که به نهایتِ قوّت و استواری خود رسیده است . برهان گویا و روشن .
آیه 150
متن آیه :
قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءکُمُ الَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) بگو : گواهان خود را بیاورید که گواهی میدهند بر این که خداوند این چیزها را حرام کرده است ( که شما قائل به تحریم آنها هستید ) . در صورتی که ( حاضر آمدند و به دروغ ) گواهی دادند ، با آنان ( همصدا مشو و ) گواهی مده . ( چرا که دروغگویند و شایسته تصدیق نیستند . ) و از هوی و هوس کسانی پیروی مکن که آیات ( قرآنی و جهانی ) ما را تکذیب مینمایند و به آخرت ایمان نمیآورند و برای پروردگار خود ( بتان و معبودهای باطلی را ) همتا و همطراز میکنند .
توضیحات :
« هَلُمَّ » : بیاورید . اسمالفعل و مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است . « یَعْدِلُونَ » : معادل قرار میدهند . شریک و انباز درست میکنند . ( نگا : انعام / 1 ) .
آیه 151
متن آیه :
قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
بگو : بیائید چیزهائی را برایتان بیان کنم که پروردگارتان بر شما حرام نموده است . این که هیچ چیزی را شریک خدا نکنید ، و به پدر و مادر ( بدی نکنید و بلکه تا آنجا که ممکن است بدیشان ) نیکی کنید ، و فرزندانتان را از ترس فقر و تنگدستی ( کنونی یا آینده ) مکشید ( چرا که ) ما به شما و ایشان روزی میدهیم ( و روزیرسان همگان مائیم ؛ نه شما ) ، و به گناهان کبیره ( از جمله زنا ) نزدیک نشوید ، خواه ( آنها در وقت انجام برای مردم ) آشکار باشد و خواه پنهان ، و کسی را بدون حق ( قصاص و اجرا فرمان الهی ) مکشید که خداوند آن را حرام کرده است . اینها اموری هستند که خدا به گونه مؤکّد شما را بدانها توصیه میکند تا آنها را بفهمید و خردمندانه عمل کنید .
توضیحات :
« تَعَالَوْا » : بیائید . « أَتْلُ » : بخوانم . بیان دارم . « إِمْلاق » : فقر و تنگدستی . بیچیزی و نداری . « الْفَوَاحِشَ » : گناهان کبیره . زنا . جمعآمدن در معنی زنا برای مبالغه است یا به اعتبار تعدّد زناکاران یا نهی از انواع آن است . « مَا ظَهَرَ » : آنچه توسّط اندامها انجام میپذیرد . مانند : کشتن . زنا . دزدی . « مَا بَطَنَ » : آنچه مربوط به دل باشد . مانند : حسد . سوءنیّت .
آیه 152
متن آیه :
وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
ترجمه :
به مال یتیم جز به نحو احسن ( و بهترین راهی که باعث حفظ و ازدیاد آن گردد ) نزدیک مشوید ( و بدین شیوه خداپسندانه ادامه دهید ) تا آن گاه که یتیم به رُشد کامل خود میرسد ( و در آن هنگام به گونه شایسته میتواند در مال خویش تصرّف کند . در این وقت اموالش را به خودش تسلیم کنید ) ، و پیمانه و ترازو را به تمام و کمال و دادگرانه مراعات دارید و ( نه کم و زیاد بدهید و نه کم و زیاد دریافت کنید . در حدّ توانائی انسانی خود در اینباره بکوشید و بدانید که ) ما هیچ کسی را به انجام چیزی جز به اندازه تاب و توانش موظّف نمیسازیم . و هنگامی که سخنی ( در کار داوری یا گواهی و یا راجع به روایت و خبری ) گفتید ، دادگری کنید ( و از حق منحرف نشوید ) هر چند ( کسی که سخن به نفع یا به زیان او گفته میشود ) از خویشاوندان باشد . و به عهد و پیمان خدا ( که برای انجام تکالیف از شما گرفته است ، و عهد و پیمان فیمابین خود درباره مسائل و مصالح مشروع ) وفا کنید . اینها چیزهائی هستند که خداوند شما را به رعایت آنها توصیه میکند ، تا این که متذکّر شوید و پند گیرید .
توضیحات :
« بِالَّتی » : با خصلت یا خصالی که . با کار یا کارهائی که . « أَشُدَّ » : قوّت . مفرد است ، یا جمعی است که دارای مفرد نمیباشد . مراد از ( أَشُدَّ ) رشد مذکور در ( نساء / 6 ) است . « أَوْفُوا » : به تمام و کمال بپردازید . « عَهْدِ اللهِ » : پیمان خدا . مراد از آن ، همه چیزهائی است که خداوند از بندگان خود خواسته است . همچنین همه عهدها و پیمانهائی است که مردمان با یکدیگر میبندند . در این صورت نسبت آن به خدا بدین سبب است که خداوند به حفظ و وفای بدان امر نموده است .
آیه 153
متن آیه :
وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
ترجمه :
این راه ( که من آن را برایتان ترسیم و بیان کردم ) راه مستقیم من است ( و منتهی به سعادت هر دو جهان میگردد . پس ) از آن پیروی کنید و از راههای ( باطلی که شما را از آن نهی کردهام ) پیروی نکنید که شما را از راه خدا ( منحرف و ) پراکنده میسازد . اینها چیزهائی است که خداوند شما را بدان توصیه میکند تا پرهیزگار شوید ( و از مخالفت با آنها بپرهیزید ) .
توضیحات :
« مُسْتَقِیماً » : حال است . « إِتَّبِعُوهُ » : در آن گام بردارید . بدان عمل کنید .
آیه 154
متن آیه :
ثُمَّ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ تَمَاماً عَلَى الَّذِیَ أَحْسَنَ وَتَفْصِیلاً لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بعد ( از بیان فرمانهای دهگانه ، شما را باخبر میسازم که پروردگار میفرماید : ) ما کتاب ( تورات ) را برای موسی فرستادیم تا بر کسی که ( امور دینی خود را خوب انجام دهد و ) نیکی و خوبی ورزد اتمام ( کرامت و نعمت ) باشد و بیانگر همهچیز ( از تعالیم لازم جهت بنیاسرائیل ) بوده و ( آنان را به سوی راه راست ) هدایت و ( برای کسانی که از آن پیروی کنند ، مایه ) رحمت شود . بلکه ( در پرتو ارشادات و رهنمودهای این کتاب مقدّس ، بنیاسرائیل ) به ملاقات با پروردگار خود ایمان بیاورند ( و بدانند که در روز قیامت برای حساب و کتاب در پیشگاه خدا حاضر خواهند شد ) .
توضیحات :
« ثُمَّ » : سپس . در اینجا برای ترتیب زمانی و عطف معنی بر معنی نیست . بلکه برای عطف خبر بر خبر است . مانند شعر زیر : وَ لَقَدْ سادَ ثُمَّ سادَ أَبُوهُ
آیه 155
متن آیه :
وَهَذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
ترجمه :
این ( قرآن ) کتاب مبارکی است که ما آن را فرو فرستادهایم . پس از آن پیروی کنید و ( از مخالفت با آن ) بپرهیزید تا مورد رحم خدا قرار گیرید .
توضیحات :
« مُبَارَکٌ » : پرخیر و برکت . مشتمل بر فوائد دینی و دنیوی . صفت ( کِتابٌ ) است .
آیه 156
متن آیه :
أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْکِتَابُ عَلَى طَآئِفَتَیْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن کُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِینَ
ترجمه :
( آن را فرو فرستادهایم ) تا نگوئید کتاب ( آسمانی ) تنها بر دو گروه ( یهود و نصاری ) پیش از ما فرو فرستاده شده است ، و ( ما اصلاً از آنها آگاهی نداشتهایم و ) از بحث و بررسی آنها بیخبر بودهایم ( و لذا از انجام گناه و دوری از راه خدا معذوریم ) .
توضیحات :
« أَن تَقُولُوا » : تا نگوئید . متعلّق به ( أَنزَلْنَاهُ ) است و تقدیر چنین است : لِئَلاّ تَقُولُوا . « إِن کُنَّا » : ما بودهایم . ( إِنْ ) مخفّف از مثقّله است و عمل نمیکند . « دِراسَة » : قرائت مکرّر . خواندن و فهم کردن ( نگا : آلعمران . 79 ، اعراف / 169 ، سبأ / 44 ) .
آیه 157
متن آیه :
أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَیْنَا الْکِتَابُ لَکُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَّبَ بِآیَاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِی الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یَصْدِفُونَ
ترجمه :
یا این که بگوئید : اگر کتابی بر ما نازل میشد ، راه یافتهتر ( و خوبتر و بهتر ) از آنان میگشتیم . بیگمان از سوی پروردگارتان برایتان قرآنی آمده است ( که بیانگر حلال و حرام ) و راهنمای ( مردمان به سوی خیر و صلاح دو جهان ) و رحمت ( خدا برای بندگان ) است . پس چه کسی ستمکارتر از کسی خواهد بود که آیات ( قرآن ) خدا را تکذیب کند و بیدلیل و بیجهت از آنها رویگردان شود ؟ کسانی را که از آیات ما رویگردان شوند بدترین عذاب خواهیم داد ، و سزای رویگردانی ایشان را هرچه زودتر بدانان خواهیم رساند .
توضیحات :
« بَیِّنَةٌ » : دلیل و برهان . در اینجا مراد قرآن است . « صَدَفَ عَنْ » : رویگردان و منصرف شد . رویگردان و منصرف کرد . « سُوءَ الْعَذَابِ » : بدترین و سختترین عذاب . اضافه صفت به موصوف است .
آیه 158
متن آیه :
هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیهُمُ الْمَلآئِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لاَ یَنفَعُ نَفْساً إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْراً قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ
ترجمه :
( دلائل متقن بر وجوب ایمان بیان گردیدهاست . پس چرا ایمان نمیآورند ؟ ) آیا انتظار دارند که فرشتگان ( قبض ارواح ) به سراغشان بیایند ؟ یا این که پروردگارت ( خودش ) به سوی آنان بیاید ؟ یا پارهای از نشانههای پروردگارت که ( دالّ بر شروع رستاخیز باشد ) برای آنان نمودار شود ؟ روزی پارهای از نشانههای پرودگارت فرا میرسد ( و آنان را به ایمان اجباری وادار مینماید ) امّا ایمان آوردن افرادی که قبل از آن ایمان نیاوردهاند ، یا این که با وجود داشتن ایمان ( کارهای پسندیده نکردهاند و ) خیری نیندوختهاند ، سودی به حالشان نخواهد داشت . بگو : منتظر ( یکی از این امور سهگانه ) باشید و ما هم منتظر ( نتیجه وعده خدا درباره خود و وعید او درباره شما ) هستیم .
توضیحات :
« یَنظُرُونَ » : انتظار میکشند . « أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ » : مراد آمدن فرشتگان قبض ارواح ( نگا : انعام / 93 ) ، یا آمدن فرشتگان به عنوان پیغمبرانی برای مردم ( نگا : مؤمنون / 24 ) یا برای شهادت بر صدق رسالت پیغمبر است ( نگا : حجر / 7 ) . « یَأْتِیَ رَبُّکَ » : مراد صدور فرمان خدا درباره عذاب کافران ( نگا : توبه / 24 ، نحل / 33 ) یا حضور پیداکردن خدا - بنا به عقیده ایشان - برای گواهی بر صدق رسالت پیغمبر یا برای دیدن ذات ذوالجلال ( نگا : بقره / 55 ، اسراء / 92 ) یا فرا رسیدن رستاخیز و حضور خدا در آن برای دادگاهی بندگان است ( نگا : یونس / 93 ) . « بَعْضُ ءَایَاتِ . . . » : از جمله چنین علاماتی که ایمان و عمل صالح با ظهور آنها پذیرفته نیست : دم احتضار و هنگام خروج روح از بدن ، یا زمانی که انسان به مجازات و قصاص و عذاب عظیم خدا گرفتار میآید و در انتخابِ راهِ خوبی یا بدی از او سلب اختیار میشود ، یا هنگام پدیدار شدن علائم تخریب جهان و به همخوردن شیرازه کون و مکان است . چرا که در همه این اوقات ایمان اضطراری و اجباری است . در صورتی که زمان پذیرش ایمان و توبه و طاعت وقتی است که انسان دارای اراده و اختیار بوده و فرصت انتخابِ کفر یا دین ، و انجام اعمالِ خیر یا شر را داشته باشد . « أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْراً » : این جمله عطف بر ( ءَامَنَتْ ) است و نفی متوجّه آن میگردد و معنی چنین است : یا مؤمن باشد و اعمال نیک انجام نداده باشد و کارهای خداپسندانه نکرده باشد .
آیه 159
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَکَانُواْ شِیَعاً لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ
ترجمه :
بیگمان کسانی که آئین ( یکتاپرستی راستین ) خود را پراکنده میدارند ( و آن را با عقائد منحرف و معتقدات باطل به هم میآمیزند ) و دسته دسته و گروه گروه میشوند ( و هر دسته و گروهی از مکتبی و مذهبی پیروی میکنند ) تو به هیچ وجه از آنان نیستی و ( حساب تو از آنان جدا و ) سروکارشان با خدا است و خدا ایشان را از آنچه میکنند باخبر میسازد ( و سزای آنان را خواهد داد ) .
توضیحات :
« شِیَعاً » : جمع شیعه ، گروهها و دستهها . « لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ » : تو اصلاً از آنان نیستی و مسؤول رستگاری یا زشتکاری ایشان نمیباشی و راه تو از راه آنان جدا است .
آیه 160
متن آیه :
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ
ترجمه :
هرکس کار نیکی انجام دهد ( پاداش مضاعف ، دستکم از دریای جود و کرم خداوند معظّم ) ده برابر دارد ، و هرکس کار بدی کند ، پادافره او ( به سبب عدل و داد یزدان ) جز همسنگ و همسان آن داده نمیشود و به ( اینان با افزایش کیفر ، و به آنان با کاهش پاداش از ) ایشان ظلم و ستم نمیگردد .
توضیحات :
« عَشْرُ أَمْثَالِهَا » : ده برابر . چندین برابر . برخی لفظ ( عَشْرُ ) را برای کثرت میدانند ؛ نه حصر ( نگا : بقره / 245 ، زمر / 10 ) .
آیه 161
متن آیه :
قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِیناً قِیَماً مِّلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفاً وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
ترجمه :
بگو : بیگمان پروردگارم ( با وحی آسمانی و نشان دادن آیات قرآنی و گسترده جهانی ) مرا به راه راست رهنمود کرده است . و آن دین راست و استوار و پابرجا ، یعنی دین ابراهیم است . همان کسی که حقّگرا ( و از آئینهای انحرافی محیط خود رویگردان ) بود و از زمره مشرکان نبود .
توضیحات :
« دِیناً » : بدل از محلّ ( إِلی صِرَاطٍ ) در معنی است . چرا که ( هَدانی إِلی صِراطٍ ) و ( هَدانی صِراطاً ) یکی است و در سوره فتح آیه دوم فرموده است : ( وَ یَهْدِیَکَ صِرَاطاً مُّسْتَقِیماً ) . یا مفعول فعل محذوفیاست که فعل مذکور ( هَدانی ) دالّ بر آن است . مثل : هَدانِی ، أَعْطانِی ، أَعْرَفَنِی . « قِیَماً » : باارزش . پابرجا و ثابت و غیرقابل نسخ . راست و استوار . صفت است و مصدری است از ریشه ( قوم ) . « حَنِیفاً » : حقّگرا . مخلص . حال ابراهیم است .
آیه 162
متن آیه :
قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه :
بگو : نماز و عبادت و زیستن و مردن من از آن خدا است که پروردگار جهانیان است ( و این است که تنها خدا را پرستش میکنم و کارهای این جهان خود را در مسیر رضایت او میاندازم و بر بذل مال و جان در راه یزدان میکوشم و در این راه میمیرم ، تا حیاتم ذخیره مماتم شود ) .
توضیحات :
« نُسُک » : عبادت . حجّ . قربانی . عطف ( نُسُک ) - اگر به معنی مطلق عبادت باشد - بر ( صَلاة ) عطف عام بر خاصّ است . « مَحْیَا » : زندگی . زیستن . « مَمَاة » : مرگ . مردن . « مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی » : مراد اعمال و اقوالی است که مربوط و مقرون به زندگی و مرگ ، یعنی کارهای دنیا و آخرت است یا خود زیستن و مردن .
آیه 163
متن آیه :
لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ
ترجمه :
خدا را هیچ شریکی نیست ، و به همین دستور داده شدهام ، و من اوّلین مسلمان ( در میان امت خود ، و مخلصترین فرد در میان همه انسانها برای خدا ) هستم .
توضیحات :
« أوَّلُ الْمُسْلِمِینَ » : مراد نخستین مسلمان در میان امّت محمّدی ، یا مخلصترین و مطیعترین کس در میان تمام اهل جهان از آغاز تا پایان آن است .
آیه 164
متن آیه :
قُلْ أَغَیْرَ اللّهِ أَبْغِی رَبّاً وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَلاَ تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! به کسانی که تو را همچون خود به شرکورزی میخوانند ) بگو : آیا ( سزاوار است که ) پروردگاری جز خدا را بطلبم ( و معبودی جز او را پرستش بکنم ) و حال آن که خدا پروردگار هر چیزی است ؟ هیچ کسی جز برای خود کار نمیکند ، و هیچ کسی گناه دیگری را بر دوش نمیکشد . سرانجام همه شما به سوی خدا باز میگردید و شما را از آنچه در آن اختلاف میورزید آگاه میسازد ( و میانتان درباره راه و روش و ادیان و عقائدتان داوری میکند ) .
توضیحات :
« أَبْغی » : بطلبم . بجویم . « لا تَزِرُ » : برنمیدارد . کسی به گناه دیگری گرفتار نمیآید و گناه او را به عهده نمیگیرد . « وازِرَةٌ » : حملکننده . بردارنده . « وِزْر » : بار . مراد بَزَه و گناه و همچنین سزای بَزَه و گناه است . « مَرْجِع » : رجوع و بازگشت .
آیه 165
متن آیه :
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
خدا است که شما را جانشینان ( دیگران برای آبادانی جهان در کره ) زمین گردانید ، و ( در استعدادهای ذاتی و مواهب آسمانی و اموال کسبی ) برخی را بر برخی ، درجاتی بالاتر برد ( و در کمال مادی و معنوی به نسبت استفاده شخص از اسباب و سنن یزدان و گسترده در پهنه جهان ، کسانی را بیشتر از کسانی ترقّی و تعالی داد ) تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید ( و در عمل مشخّص شود چه کسی به شرائع آسمانی مؤمن یا کافر و در نعمتهای خدادادی سپاسگزار و یا ناسپاس است ) . بیگمان پروردگارت زود رساننده عقاب ( به مخالفان ) است و او دارای مغفرت بیکران و رحمت فراوان ( در حق پشیمانشوندگان از گناهان و برگردندگان به آستان یزدان ) است .
توضیحات :
« خَلآئِفَ » : جمع خلیفه ، جانشینان . مراد جانشینان خدا در اجرای احکام و تنفیذ اراده او در امر آبادانی و اداره کره زمین است ؛ و یا مراد این است که هر گروهی جانشین گروه دیگری در این زمین میگردد و امانتداری او در مواهب مادی و معنوی و اجرا قوانین دین الهی مورد آزمایش قرار میگیرد .