تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

تفسیر سوره های قرآن و مطالب مربوط به تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

تفسیر سوره های قرآن و مطالب مربوط به تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

۲-۲-سوره البقره

تفسیر جزء دوم و سوم سوره البقره برگرفته از تفسیر نور دکتر مصطفی خرمدل

آیه  142

متن آیه :

‏ سَیَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُواْ عَلَیْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏نابخردان مردم خواهند گفت : چه چیز ایشان را از قبله خود که بر آن بودند برگرداند ؟ بگو : خاور و باختر ( و همه جهات دیگر ) از آن خدا است . هر که را بخواهد به راه راست رهبری مینماید .‏

 

توضیحات :

‏« السُّفَهَآءُ » : جمع سفیه ، کمخردان . نابخردان . « وَلاّهُمْ » : روگردان کرد . منصرف ساخت .‏

 

آیه  143

متن آیه :

‏ وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِن کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللّهُ وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و بیگمان شما را ملّت میانهروی کردهایم ( نه در دین افراط و غلوی میورزید ، و نه در آن تفریط و تعطیلی میشناسید . حق روح و حق جسم را مراعات میدارید و آمیزهای از حیوان و فرشتهاید ) تا گواهانی بر مردم باشید ( و بر تفریط مادیگرایانِ لذائذ جسمانی طلب و روحانیّت باخته ، و بر افراط تارکانِ دنیا و ترکِ لذائذ جسمانی کرده ، ناظر بوده و خروج هر دو دسته را از جاده اعتدال مشاهده نمائید ) و پیغمبر ( نیز ) بر شما گواه باشد ( تا چنانچه دستهای از شما راه او گیرد ، و یا گروهی از شما از جاده سیرت و شریعت او بیرون رود ، با آئین و کردار خویش بر ایشان حجّت و گواه باشد ) . و ما قبلهای را که بر آن بودهای ( و تا کنون به سوی آن نماز خواندهای و هم اینک فرمان روکردن به جهت کعبه صادره شده است ) قبله ننموده بودیم مگر این که بدانیم چه کسی از پیغمبر پیروی مینماید و چه کسی بر پاشنههای خود میچرخد ( و به عقب بر میگردد تا صف ثابتقدمان بر ایمان ، و فرصتطلبان بیایمان از هم روشن و جدا شود ) . و اگرچه ( تغییر قبله برای کسی که الفت گرفته است بدان رو کند ) بس بزرگ و دشوار است مگر بر کسانی که خدا ایشان را رهنمون کرده باشد ( به احکام دین و راز قانونگذاری و بداند که هدف از روکردن به این سو یا آن سو اطاعت فرمان خدا است نه به خاطر تقدّس خود جهات ) و خدا ایمان شما را ( که انگیزه پیروی از پیغمبر است ) ضایع نمیگرداند ( و اجر و پاداش عبادات قبلی شما را هدر نمیدهد ، چه ) بیگمان خدا نسبت به مردم بس رؤوف و مهربان است .‏

 

توضیحات :

‏« أُمَّةً وَسَطاً » : ملّت دادگر گزیدهای که راه تفریط و افراط نپوید . « وَسَطاً » : متّصف به فضائل . مرکز فضائل و حسنات . دادگر . مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است . اطلاق حالّ بر محلّ است . « شُهَدَآءَ » : گواهان . « شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ » : گواهان بر مردم در روز رستاخیز . « وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً » : پیغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخیز ( نگا : نساء / 41 ) . « لِنَعْلَمَ » : تا روشن و معلوم گردانیم . خدا همیشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آینده در برابر علم او یکسان است . لذا مراد از واژههائی چون ( نَعْلَمَ ) و ( یَعْلَمُ اللهُ ) و عباراتی از این قبیل ، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود ، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان گردد ( نگا : آلعمران / 140 ، توبه / 16 ) . « یَنقَلِبُ عَلَیا عَقِبَیْهِ » : بر پاشنههای خود میگردد . مرتدّ میشود و از دین برمیگردد . « عَقِب » : پاشنه . « إِنْ » : مخفّف از مثقّله است . « کَانَتْ » : اسم آن ( هِیَ ) است که مرجع آن ( قِبْلَة ) است . « کَبِیرَةً » : سنگین . دشوار .‏

 

آیه  144

متن آیه :

‏ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَکُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ما روگرداندن تو را گاهگاهی به سوی آسمان میبینیم ( و پیام آرزوی قلبی تو را جهت نزول وحی در مورد تغییر قبله دریافت میداریم ) پس تو را به سوی قبلهای متوجّه میسازیم که از آن خوشنود خواهی شد ، و لذا رو به سوی مسجدالحرام کن ، و ( ای مؤمنان ! ) در هر جا که بودید روهای خویشتن را ( به هنگام نماز ) به جانب آن کنید . کسانی که کتاب بدیشان داده شده است ( یعنی یهودیان و مسیحیان ) نیک میدانند که چنین گرایشی ( به جانب مسجدالحرام ) حق است و به فرمان پروردگارتان میباشد ( ولی با وجود این از فتنهانگیزی دست بر نمیدارند ) و خدا از آنچه میکنند بیخبر نیست .‏

 

توضیحات :

‏« تَقَلُّبَ » : روی به این سو و آن سو گرداندن . چرخش . « وَجْهِ » : چهره . « نُوَلِّی » : میگردانیم . متوجّه میکنیم . « شَطْرَ » : سو . جانب . « حَیْثُ مَا » : هر کجا . « أَنَّهُ » : مرجع ضمیر ( هُ ) ، تغییر قبله یا روکردن به کعبه است .‏

 

آیه  145

متن آیه :

‏ وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَکَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر هر نوع برهان و حجّتی برای آنان که کتاب بدیشان داده شده است ( یعنی یهودیان و مسیحیان ) بیاوری ( و آن ادلّه و براهین را بر صدق تغییر قبله از بیتالمقدّس به مسجدالحرام ارائه نمائی ، تو را باور نمیدارند و ) از قبله تو پیروی نمینمایند ، و تو ( نیز که در پرتو وحی ، قبله راستین ابراهیم را باز شناختهای ، دیگر ) از قبله ایشان پیروی نخواهی کرد ، و برخی از آنان هم از قبله برخی دیگر پیروی نمینمایند ( بلکه بر اثر تقلید کورکورانه ، یهودیان به سوی مشرِق ، و مسیحیان به جانب مغرب رو میکنند و آماده پذیرش دلیل و برهانی نیستند ) و اگر از خواستها و آرزوهای ایشان پیروی کنی ( و برای سازش با آنان رو به قبله ایشان شوی ) بعد از آن که علم و دانائی به تو دست داده است ( و به حقیقت امر آشنا گشتهای ) در این صورت تو بیگمان از زمره ستمکاران خواهی بود ( و حاشا که چنین کنی . بلکه این اندرزی است برای مؤمنان که هرگز چنین نکنند ، و کسی به خاطر کسی حق را رها نسازد و از باطل پیروی نکند ) .‏

 

توضیحات :

‏« ءَایَةٍ » : حجّت . دلیل . « مِن بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ » ، پس از آن که توسّط وحی از باطل آگاهی یافتهای و حق برای تو روشن شده است .‏

 

آیه  146

متن آیه :

‏ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقاً مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنان که بدیشان کتاب ( آسمانی ) دادهایم ، او را ( که محمّد نام و پیغمبر خاتم است ، خوب ) میشناسند ، بدان گونه که پسران خود را میشناسند ، و برخی از آنان بیگمان حق را ( از جمله پیغمبری محمّد و قبلگی کعبه را ) پنهان میدارند ، در حالی که میدانند .‏

 

توضیحات :

‏« یَعرِفُونَهُ » : او را میشناسند . از او آگاهی دارند . مرجع ضمیر ( هُ ) پیغمبر ( است ( نگا : جاثیه / 23 ) . « فَرِیق » : فرقه . دسته . گروه . « وَ هُمْ یَعْلَمُونَ » : و حال آن که آنان میدانند .‏

 

آیه  147

متن آیه :

‏ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏حق ( همان است که ) از جانب پروردگارت ( برایت آمده است ، نه آنچه یهودیان و مسیحیان میگویند ) و جزو شکّکنندگان مباش .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُمْتَرِینَ » : شکّکنندگان . از مصدر ( إمتراء ) و از ماده ( مری ) .‏

 

آیه  148

متن آیه :

‏ وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏هر ملّتی را جهتی است ( که به هنگام نماز ) بدانجا رو میکند .  ( ابراهیم و اسماعیل رو به کعبه ، و بنیاسرائیل رو به صخره بیتالمقدّس ، و مسیحیان روبه مشرِق میکردند . لیکن سو و جهت همچون توحید و ایمان به رستاخیز و حساب و کتاب اخروی ، از اصول و ارکان دین نیست . بلکه مانند تعداد رکعات نماز و مقدار واجب زکات ، باید تسلیم وحی آسمانی بود ) . پس به سوی نیکیها بشتابید و در انواع خیرات بر یکدیگر سبقت بگیرید . هر جا که باشید خدا همگی شما را گرد میآورد ( و به حساب همگان رسیدگی میکند و بلاد و جهات در امر دین بیارزش است . بلکه خیرات و نیکیها ارزشمند است ) . خدا بر هر چیزی توانا است .‏

 

توضیحات :

‏« وِجْهَةٌ » : جهت . سو . مکانی که بدان روی میشود . قبله . « هُوَ » : آن گروه نمازگزار . « مُوَلِّیهَا » : رو بدان جهتکننده . « إسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ » : در نیکیها با هم مسابقه بدهید و بر همدیگر پیشی بگیرید .‏

 

آیه  149

متن آیه :

‏ وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏از هر مکانی که بیرون شدی ( و به هرجا که رسیدی ، در سفر و حضر ، و در هر زمان و مکانی ، به هنگام ) نماز رو به سوی مسجدالحرام کن و این روکردنت ( از همه نقاط زمین به سوی مسجدالحرام ) بیگمان حق ( ثابت و موافق مصلحت ) است و از جانب پروردگارت میباشد ، و خدا از آنچه میکنید بیخبر نیست ( و پاداش پیروی مؤمنان از پیغمبر و جزای اعمال و اخلاص ایشان را خواهد داد ) .‏

 

توضیحات :

‏« مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ » : از هر جا که بیرون رفتی . هر جا که بودی و رفتی . هرگاه که بیرون رفتی . « إِنَّهُ » : این عمل روکردن به کعبه .‏

 

آیه  150

متن آیه :

‏ وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و از هرجا که بیرون رفتی ( و به هر جا که رسیدی ، به هنگام نماز در همه نقاط جهان ) رو به سوی مسجدالحرام کن ، و ( ای مؤمنان ! چه در سفر و چه در حضر ، در همه اقطار زمین ، به هنگام نماز ) هر جا که بودید ، رو به سوی آن کنید ، تا مردم بر شما حجّتی نداشته باشند ( و اهل کتاب که از بررسی کتابهایشان دریافتهاند که پیغمبر برانگیخته از نسل اسماعیل بر قبله او ، یعنی کعبه خواهد بود ، با ترک قبله موقّت بیتالمقدّس و رو به کعبه نمازگزاردنتان بدانند تو همان پیغمبر راستین و از نژاد اسماعیلی ) مگر کسانی که از ایشان ( با مشرکان همصدا شده و منافقانه رفتار کنند و بر خود و دیگران ) ستم نمایند ( و مزوّرانه بگویند : تغییر قبله محمّد از بیتالمقدّس به کعبه ، به علّت گرایش به دین آباء و اجدادی خود و عشق به دیار و زادگاه خویش است ) . پس از آنان مترسید ( و به فرمان خدا به هنگام نماز رو به کعبه کنید ) و از من بترسید ( که اگر مخالف وحی رفتار کنید جانب حق را رها ساختهاید و پادافره خود را خواهید دید . پس گوش به فرمان خدا باشید ) تا نعمت خویش را بر شما تکمیل کنم ( و با اعطاء قبله مستقلّی فوائد مادی و معنوی به شما بخشم ، و شما نیز با شناخت قبله راستین همیشگی ، آمادگی بیشتر برای دریافت حق را فراهم آرید ) و شاید رهنمود شوید .‏

 

توضیحات :

‏« لِئَلاّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ » : تا این که مردم بر شما حجّتی نداشته باشند ، مگر این که ستم و یاوه بگویند . این سخن بدان میماند که به کسی بگوئی : تو حقی بر من نداری مگر این که ستم کنی و یاوهسرائی نمائی . « حُجَّةٌ » : دلیل . در اینجا مراد دلیل باطل است ( نگا : شوری / 16 ) . « إِلاّ » : مگر . به معنی واو عطف یا لکن است و تقدیر چنین است : وَلاَ الَّذِینَ ظَلَمُوا . یا این که : لکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا .‏

 

آیه  151

متن آیه :

‏ کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و همچنین ( برای تکمیل نعمت خود بر شما ) پیغمبری را از خودتان در میانتان برانگیختم که آیات ( قرآن ) ما را بر شما فرو میخواند ( و نشانههای وحدانیّت و عظمت خدا را در گستره جهان به شما مینمایاند ) و شما را پاکیزه میدارد ( از رذائلی همچون زندهبگور کردن دختران و خونریزیها و کشتن فرزندان از ترس فقر و فاقه و غیره . و با کاشتن نهال فضائل در اندرونتان ، شما را سرور و سرمشق دیگران میسازد ) و به شما کتاب ( قرآن ) و حکمت ( اسرار و منافع احکام ) را میآموزد ( تا با حفظ نظم و لفظ قرآن و بهرهمندی از نور آن ، به زندگی خویش حیات و تحرّک بخشید و با استفاده از سنّت عملی و سیرت نبوی ، به احکام شریعت آشنا گردید ) . و به شما ( به همراه کتاب و حکمت ) چیزی یاد میدهد که نمیتوانستید آن را بیاموزید ( چون وسیله آموزش آن ، اندیشه و نگاه نیست ، بلکه باید از راه وحی آموخته شود . همانند اخبار عالم غیب و اشارات علمی و بیان سرگذشت پیغمبران و احوال پیشینیان ، که نه تنها برای اعراب بلکه برای اهل کتاب نیز مجهول بود ) .‏

 

توضیحات :

‏« کَمَا » : همان گونه که . مانند این انعام دیگرمان که رسولی از میان . « یَتْلُو » : فرو میخواند . در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد . « الْکِتَابَ » : مراد قرآن است . « الْحِکْمَةَ » : سنّت نبوی . شناخت اسرار شریعت .‏

 

آیه  152

متن آیه :

‏ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ ‏

 

ترجمه :

‏پس مرا یاد کنید ( با طاعت و عبادت و دوری از معاصی ، به دل و زبان و قلم و قدم ، و سیر در آفاق و انفس ، جهت کشف عظمت و قدرت من ) تا من نیز شما را یاد کنم ( با اعطاء ثواب و گشایش ابواب سعادت و خیرات و ادامه پیروزی و قدرت و نعمت ) و از من سپاسگزاری کنید ( و با گفتار و کردار ، شکرگزار انعام و احسان من باشید ) و از من ناسپاسی مکنید ( و نعمتهای مرا نادیده مگیرید ) .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَکْفُرُونِ » : منکر نعمتهای من بر خود با سپاسگزاری نکردن از آنها نشوید . یاء متکلّم برای تخفیف و تناسب فواصل حذف شده است .‏

 

آیه  153

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! از بردباری و نماز ( در برابر حوادث سخت زندگی ) کمک بگیرید ( و بدانید که ) خدا با بردباران است ( و یار و یاور ایشان است ) .‏

 

توضیحات :

‏« إسْتَعِینُوا » : یاری جوئید .‏

 

آیه  154

متن آیه :

‏ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده مگوئید ، بلکه آنان زندهاند ، ولیکن شما ( چگونگی زندگی ایشان را ) نمیفهمید .‏

 

توضیحات :

‏« أَمْوَاتٌ » : مردگان . « أَحْیَآءٌ » : زندگان . واژههای اموات و احیاء ، خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین است : هُمْ أَمْوَاتٌ بَلْ هُمْ أَحْیَآءٌ . « لا تَشْعُرُونَ » : احساس نمیکنید . نمیفهمید . پی نمیبرید .‏

 

آیه  155

متن آیه :

‏ وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و قطعاً شما را با برخی از ( امور همچون ) ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوهها ، آزمایش میکنیم ، و مژده بده به بردباران .‏

 

توضیحات :

‏« لَنَبْلُوَنَّکُمْ » : بیگمان شما را میآزمائیم . « الأَنفُسِ » : جانها . کسان . اشخاص .‏

 

آیه  156

متن آیه :

‏ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ ‏

 

ترجمه :

‏آن کسانی که هنگامی که بلائی بدانان میرسد ، میگویند : ما از آنِ خدائیم و به سوی او بازمیگردیم .‏

 

توضیحات :

‏« أَصَابَتْهُمْ » : بدیشان رسید . بر سر آنان آمد . « إِنَّا » : این که ما . « رَاجِعُونَ » : بَرگشتگان . رجوعکنندگان .‏

 

آیه  157

متن آیه :

‏ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آنان ( همان بردباران با ایمانی هستند که ) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدایشان شامل حال آنان میگردد ، و مسلّماً ایشان راهیافتگان ( به جاده حق و حقیقت و طریق خیر و سعادت ) هستند .‏

 

توضیحات :

‏« صَلَوَاتٌ » : جمع صَلاة ، عنایت . مغفرت . رأفت . « الْمُهْتَدُونَ » : راهیافتگان .‏

 

آیه  158

متن آیه :

‏ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏بیگمان ( دو کوه ) صفا و مروه ( و هفت بار سعی میان آن دو ) از نشانههای ( دین ) خدا و عبادات الله هستند . پس هر که ( میخواهد فریضه ) حجّ بیت ( اللهالحرام ) یا عمره را به جای آورد ، بر او گناهی نخواهد بود که آن دو ( کوه ) را بارها طواف کند ( و سعی میان صفا و مروه را به جای آورد ) . هر که به دلخواه کار نیکی را انجام دهد ( و بیش از واجبات ، به طاعت و عبادت پردازد ، خدا پاداش او را میدهد ، چه ) بیگمان خدا سپاسگزار و آگاه ( از اعمال و نیّات عبادتکنندگان ) است .‏

 

توضیحات :

‏« الصَّفَا » : اسم کوهی است . « الْمَرْوَةَ » : اسم کوهی است . « شَعَآئِرِ » : جمع شَعیرَة ، علامتها . نشانهها . در اینجا شعائر بر امکنه عبادت اطلاق شده است . « حَجَّ الْبَیْتَ » : قصد کعبه برای ادای مناسک در موسم حجّ کرد . « إعْتَمَرَ » : قصد عُمره کرد . « جُنَاحَ » : گناه . « یَطَّوَّفَ » : طواف کند . سعی کند . فعل مضارع باب تفعّل است و اصل آن ( یَتَطَوَّفَ ) میباشد . « تَطَوَّعَ » : آزادانه و راغبانه به عهده گرفت . « خَیْراً » : کار نیکو . خوبی . اعم از حجّ و عمره و طواف و . . . « شَاکِرٌ » : سپاسگزار . این واژه بیانگر مبالغه احسان خدا در حق بندگان است و برای خدا معنی جزا دهنده طاعت و کردار شایسته را دارد .‏

 

آیه  159

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بیگمان کسانی که پنهان میدارند آنچه را که از دلائل روشن و هدایت فرو فرستادهایم ، بعد از آن که آن را برای مردم در کتاب ( تورات و انجیل ) بیان و روشن نمودهایم ، خدا و نفرینکنندگان ( چه از میان فرشتگان و چه از میان مؤمنان انس و جان ) ، ایشان را نفرین میکنند ( و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْبَیِّنَاتِ » : دلائل روشن . آیات دالّ بر صدق خاتمالانبیاء . « الْهُدَیا » : رهنمود . راهنمای به سوی حق و حقیقت . « الْکِتَابِ » : مراد میتواند تورات باشد ( نگا : انعام / 91 ) ، یا جمیع کتابهای آسمانی ، اعم از تورات و انجیل و قرآن . « اللاّعِنُونَ » : نفرینکنندگان ، و آنان عبارتند از مؤمنان و فرشتگان .‏

 

آیه  160

متن آیه :

‏ إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ‏

 

ترجمه :

‏مگر کسانی که توبه کنند ( از کتمان حق ) و به اصلاح ( حال خود و جبران مافات ) بپردازند و ( آنچه را که از اوصاف پیغمبر و اسلام و دیگر حقائق میدانستند و پنهان میکردند ) آشکار سازند . چه توبه چنین کسانی را میپذیرم و من بسی توبهپذیر و مهربانم .‏

 

توضیحات :

‏« بَیَّنُوا » : روشنگری کردند . پنهان را آشکار نمودند . « أَتُوبُ عَلَیْهِمْ » : توبه ایشان را میپذیرم . با فضل و مغفرت خود به سویشان برمیگردم .‏

 

آیه  161

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که کفر ورزیدند و در حالی که کافر بودند مردند ( و با استمرار کفر و بدون توبه و پشیمانی ، از دنیا رفتند ) نفرین خدا و فرشتگان و همه مردمان بر آنان خواهد بود .‏

 

توضیحات :

‏« وَ هُمْ کُفَّارٌ » : و حال آن که کافر باشند . « أَجْمَعِینَ » : جملگی . همگی . این واژه تأکید است و شامل کافران نیز میگردد ، زیرا که در روز قیامت کافران هم یکدیگر را نفرین میکنند ( نگا : عنکبوت / 25 ، احزاب / 68 ) .‏

 

آیه  162

متن آیه :

‏ خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏جاودانه در آن نفرین باقی میمانند ( و همیشه در آتش دوزخ بسر میبرند ) و نه عذاب آنان سبک میشود و نه مهلتی بدیشان داده میشود .‏

 

توضیحات :

‏« لا یُخَفَّفُ » : سبک نمیگردد . کاستی داده نمیشود . « وَ لاهُمْ یُنظَرُونَ » : مهلت و فرصت بدیشان داده نمیشود .‏

 

آیه  163

متن آیه :

‏ وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند شما ، خداوند یکتا و یگانه است و هیچ خدائی جز او که رحمان و رحیم است وجود ندارد .‏

 

توضیحات :

‏« إلهٌ » : معبود . « وَاحِدٌ » : یکتا . یگانه .‏

 

آیه  164

متن آیه :

‏ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَیْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏مسلّماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز ( و اختلاف آن دو در درازی و کوتاهی و منافع بیشمار آنها ) و کشتیهائی که به سود مردم در دریا در حرکتند ( و برابر قانون وزن مخصوص اجسام و سرشت آب و باد و بخار و برق ، و غیره که از ساختههای پروردگارند در جریانند ) و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده ( که برابر قوانین منظّمی بخارها به ابرها تبدیل و بر پشت بادها به جاهائی که خدا خواسته باشد رهسپار میگردند و پس از تلقیح ، به صورت برف و تگرگ و باران مجدّداً بر زمین فرو میریزند ) و با آن زمین را پس از مرگش زنده ساخته و انواع جنبندگان را در آن گسترده ، و در تغییر مسیر بادها و ابرهائی که در میان آسمان و زمین معلّق میباشند ( و برابر قوانین و ضوابط ویژهای در پهنه فضا پراکنده نمیگردند و هدر نمیروند ) ، بیگمان نشانههائی ( برای پیبردن به ذات پاک پروردگار و یگانگی خداوندگار ) است برای مردمی که تعقّل ورزند .‏

 

توضیحات :

‏« خَلْقِ » : آفرینش . موجودات . « إخْتِلافِ » : آمد و شد ( نگا : فرقان / 62 ) . دگرگونی از لحاظ زیادت و نقصان و غیره . « الْفُلْکِ » : کشتیها . این واژه برای مفرد و جمع به کار میرود ( نگا : هود / 37 ، یونس / 22 ) . « بِمَا » : به سود . به چیزی که سود میرساند . واژه ( مَا ) مصدریّه یا موصول است . « مِن السَّمَآءِ » : از آسمان . مراد از آسمان ، ابر آسمان است ( نگا : نور / 43 ، واقعه / 69 ) . « بَثَّ » : پخش کرد . زیاد کرد ( نگا : نساء / 1 ) . « دَآبَّةٍ » : رونده . این واژه گاهی شامل انسان و غیرانسان است ( نگا : هود / 6 و 56 ) . و گاهی شامل جانداران بجز انسان و پرندگان ( نگا : انعام / 38 ) . و زمانی شامل همه جانداران بجز انسان ( نگا : عنکبوت / 60 ) . در اینجا شامل انسان و غیرانسان است . « تَصْرِیفِ » : وزاندن . از این سو بدان سو حرکت دادن . « الرِّیَاحِ » : بادها . « السَّحَابِ » : ابر . « الْمُسَخَّرِ » : فرمانبردار . مقهور .‏

 

آیه  165

متن آیه :

‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبّاً لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ ‏

 

ترجمه :

‏برخی از مردم هستند که غیر از خدا ، خدا گونههائی برمیگزینند و آنان را همچون خدا دوست میدارند ، و کسانی که ایمان آوردهاند خدا را سخت دوست میدارند ( و بالاتر از هر چیز بدو عشق میورزند ) . آنان که ستم میکنند اگر میشد عذابی را مشاهده نمایند که هنگام ( رستاخیز ) میبینند ،  ( میفهمند که ) قدرت و عظمت همه از آن خدا است و خدا دارای عذاب سختی است .‏

 

توضیحات :

‏« مِن دُونِ اللهِ » : غیر از خدا . به جای خدا . « أَندَاداً » : جمع نِدّ ، همتاها . همگونها . انبازها . « یُحِبُّونَهُمْ » : دوستشان میدارند . جمله حالیّه است برای ضمیر مستتر در فعل ( یَتَّخِذُ ) که به لفظ ( مَنْ ) برمیگردد . فعل ( یَتَّخِذُ ) با توجّه به لفظ ( مَنْ ) مفرد ذکر گشته است ، و فعل ( یُحِبُّونَهُمْ ) با توجّه به معنی ( مَنْ ) جمع آورده شده است . « وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُوا » : اگر کسانی که بر خویشتن ستم روا دیدهاند میدیدند . اگر کسانی که بر خویشتن ستم روا دیدهاند میدانستند . جواب ( لَوْ ) محذوف است که چنین است : لَوَقَعُوا مِنَ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ فِیمَا لا یَکَادُ یُوصَفُ . « أَنَّ الْقُوَّةَ ِللهِ جَمِیعاً » : قدرت جملگی از آن خدا است . این جمله جانشین دو مفعول ( یَری ) است .‏

 

آیه  166

متن آیه :

‏ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ ‏

 

ترجمه :

‏در آن هنگام که ( رستاخیز فرا میرسد و پیروان سرگشته از رهبران گمراهکننده میخواهند که رستگارشان سازند و ) رهبران از پیروان خود بیزاری میجویند ( و نسبت به آنان اظهار ناشناسی و بیگانگی میکنند ) و عذاب را مشاهده مینمایند ، و روابط ( و پیوندهای مودّت و محبّتی که در دنیا میانشان بود ) گسیخته میگردد ( و دستشان از همه جا کوتاه میشود ) .‏

 

توضیحات :

‏« تَبَرَّأَ » : بیزاری نمود . « أُتُّبِعُوا » : پیروی شدند . « إِتَّبَعُوا » : پیروی کردند . « تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأسْبَابُ » : پیوندها و روابطشان گسیخت . « الأسْبَابُ » : جمع سَبَب ، وسائل نجات .‏

 

آیه  167

متن آیه :

‏ وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ ‏

 

ترجمه :

‏و ( در این موقع ) پیروان میگویند : کاش بازگشتی ( به دنیا ) میداشتیم تا از آنان بیزاری جوئیم ، همان گونه که آنان ( امروزه ) از ما بیزاری جستند ( و ناآشنایمان نامیدند . آری ) این چنین خداوند کردارهایشان را به گونه حسرتزا و اندوهباری نشان ایشان میدهد ، و آنان هرگز از آتش ( دوزخ ) بیرون نخواهند آمد .‏

 

توضیحات :

‏« کَرَّةً » : برگشت . عودت و رجوع به دنیا ( نگا : زمر / 58 ) . « کَذلِکَ » : این چنین . « یُرِیهِمْ » : بدیشان نشان میدهد . بدیشان حالی میکند . ضمیر ( هِمْ ) در ( یُرِیهِمْ ) مفعول اوّل ، و واژه ( أَعْمَالَ ) مفعول دوم ، و ( حَسَراتٍ ) مفعول سوم یا حال ( هِمْ ) میباشد . « حَسَرَاتٍ » : آهها و نالهها . افسوسها .‏

 

آیه  168

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‏

 

ترجمه :

‏ای مردم ! از آنچه در زمین است و حلال و پاکیزه است ( و خدا آن را تحریم نکرده و نفس انسان گوارا و خوشایندش میداند ) بخورید ، و پا به پای اهریمن راه نیفتید ( و به دنبال شیطان روان نشوید ) . بیگمان او دشمن آشکار شما است .‏

 

توضیحات :

‏« حَلالاً » : حال ( ما ) یا مفعول ( کُلُوا ) یا صفت مفعول محذوفی است که تقدیر آن چنین است : کُلُوا شَیْئاً حَلالاً : یا صفت مصدر محذوفی است و تقدیر آن چنین میشود : کُلُوا أَکْلاً حَلالاً . « طَیِّباً » : پاکیزه ، صفت ( حَلالاً ) است . « خُطُوَاتِ » : جمع خُطْوَةَ ، گامها . « مُبِینٌ » : آشکار . آشکارکننده . از مصدر ( إبانة ) که به صورت لازم و متعدّی به کار میرود . یعنی : ظَاهِرُ الْعَدَاوَةِ ، یا : مُظْهِرُ الْعَدَاوَةِ .‏

 

آیه  169

متن آیه :

‏ إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏او تنها شما را به سوی زشتکاری و گناهکاری فرمان میدهد ( و بدیها را در نظرتان میآراید و شما را وا میدارد بر ) این که آنچه را نمیدانید به خدا نسبت دهید ( و با پیروی از اوهام و خرافات نادانسته به دنبال معبودهای باطل روان شوید و حلال را حرام ، و حرام را حلال بشمار آورید ) .‏

 

توضیحات :

‏« السُّوءِ » : بدی . هر گناهی که سرانجام ناپسندی داشته باشد . قبیح . « الْفَحْشَآءِ » : زشتترین معاصی ، مانند زنا و قتل . « مَا لا تَعْلَمُونَ » : آنچه را که نمیدانید . مفعول فعل ( لا تَعْلَمُونَ ) محذوف و تقدیر آن چنین است : مَا لا تَعْلَمُونَ الإِذْنَ فِیهِ مِنَ اللهِ . . .‏

 

آیه  170

متن آیه :

‏ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که به آنان گفته شود : از آنچه خدا فرو فرستاده است پیروی کنید ( و راه رحمان را پیش گیرید ، نه راه شیطان را ) ، میگویند : بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم ( نه از چیز دیگری ) . آیا اگر پدرانشان چیزی ( از عقائد و عبادات دین ) را نفهمیده باشند و ( به هدایت و ایمان ) راه نبرده باشند ( باز هم کورکورانه از ایشان تقلید و پیروی میکنند ؟ ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَلْفَیْنَا » : یافتهایم . دیدهایم . از ماده ( لفی ) . « لا یَعْقِلُونَ » : نمیفهمند . درک نمیکنند .‏

 

آیه  171

متن آیه :

‏ وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏مثل ( دعوتکننده ) کسانی که کفر ورزیدهاند ( و راه حقیقت و هدایت را ترک گفتهاند و کورکورانه به دنبال آباء و اجدادشان افتادهاند ) همچون مثل کسی است که ( چوپان گوسفندانی باشد و ) آنها را صدا بزند ، ولی آنها چیزی جز سر و صدا نشنوند ( و بدون این که حقیقت و مفهوم گفتار او را درک کنند ، با اشاره او بیاراده سر به زیر اندازند و به این طرف و آن طرف بروند . کافران نیز ) کران و لالان و کورانند و لذا ایشان از روی خرد عمل نمیکنند و نمیفهمند .‏

 

توضیحات :

‏« مَثَلُ الَّذِینَ » : مضاف محذوف است و تقدیر چنین است : مَثَلُ دَاعِی الَّذِینَ . مَثَلُ دُعَآءِ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ دُعَآءِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاّ دُعَآءً وَ نِدَآءً . « یَنْعِقُ » : فریاد میزند . نهیب میزند . « مَا » آنچه . مراد چهارپایان ، یا صدا و فریاد است . « یَنْعِقُ بِمَا » : بر چهارپایان نهیب میزند . « دُعَآءً » : بانگزدن . فراخواندن . « نِدَآءً » : بانگزدن . فراخواندن . مصدر باب مفاعله است . « صُمٌّ » : جمع أَصمّ ، کران . « بُکْمٌ » : جمع أَبْکَم ، لالان . « عُمْیٌ » : جمع أَعْمی ، کوران .‏

 

آیه  172

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! از چیزهای پاکیزهای بخورید که روزی شما ساختهایم ، و سپاس خدای را بجا آورید ، اگر او را پرستش میکنید .‏

 

توضیحات :

‏« طَیِّبَاتِ » : چیزهای پاک . مراد خوراکیهای لذیذ یا رزق حلال است .‏

 

آیه  173

متن آیه :

‏ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( آنچه را که مشرکان و یهودیان و دیگران حرام میدانند ، حرام نیست ، بلکه خداوند ) تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیرخدا ( به هنگام ذبح ) بر آن گفته شده باشد ( و به نام بتان و شبیه آنها سر بریده شود ) بر شما حرام کرده است . ولی آن کس که مجبور شود ( به خاطر حفظ جان از آن اشیاء حرام بخورد ) در صورتی که علاقهمند ( به خوردن و لذّت بردن از چنین چیزهائی نبوده ) و متجاوز ( از حدّ سدّجوع هم ) نباشد ، گناهی بر او نیست . بیگمان خداوند بخشنده و مهربان است .‏

 

توضیحات :

‏« الْمَیْتَةَ » : مردار . « الدَّمَ » : خون . « لَحْمَ » : گوشت . « الْخِنزِیرِ » : خوک . « مَآ أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللهِ » : آنچه به نام چیزی جز خدا ذبح شود . از قبیل : به نام لات ، به نام عزّی ، به نام فلان . یعنی مقصود از ذبح آن حیوان تقرّب به غیر خدا باشد . « أُهِلَّ » : از مصدر ( إهلال ) به معنی صدا بلندکردن . « اُضْطُرَّ » : وادار گردید . مجبور شد . « بَاغٍ » : خواستار و علاقهمند . « عَادٍ » : متجاوز از اندازه ضرورت . « غَیْرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ » : نه طالب و راغب آن باشد و نه از حد ضرورت تجاوز کند . واژه ( غَیْرَ ) حال ضمیر مستتر در فعل ( أُضْطُرَّ ) است . « إِثْمَ » : گناه .‏

 

آیه  174

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که آنچه را خدا از کتاب ( آسمانی ) نازل کرده است ، پنهان میدارند ( یا دست به تأویل ناروا و تحریف مییازند ) و آن را به بهای کم ( و ناچیز دنیا ) میفروشند ، آنان جز آتش چیزی نمیخورند .  ( زیرا اموالی که از رهگذر کتمان آیات آسمانی و تحریف و تأویل ناروای حقائق رحمانی به دست میآید ، سبب نزول آنان به آتش دوزخ خواهد شد ) و روز رستاخیز خدا ( از آنان روگردان بوده و ) با ایشان سخن نمیگوید و آنان را ( از کثافت گناهان با عفو و گذشت خویش ) پاکیزه نمیدارد . و ایشان را عذاب دردناکی است .‏

 

توضیحات :

‏« یَکْتُمُونَ » : پنهان میکنند . « یَشْتَرُونَ بِهِ » : میخورند بدان . فراچنگ میآورند بدان . مرجع ضمیر ( هِ ) واژه ( الْکِتَاب ) یا ( مَا ) یا عمل کتمان است . « بُطُون » : جمع بطن ، شکمها . « لا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ » : خدا با ایشان سخن نمیگوید . مراد سخنی است که مایه سرور ایشان شود و بیانگر رحمت خدا باشد . والا خداوند با کافران و منافقان صحبت میفرماید ( نگا : أنعام / 22 ، یونس / 28 ، حجر / 92 ) . « لا یُزَکِّیهِمْ » : آنان را از کثافات گناهان با مغفرت و گذشت خود پاکیزه نمیدارد .‏

 

آیه  175

متن آیه :

‏ أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ ‏

 

ترجمه :

‏آنان کسانیاند که گمراهی را با هدایت ، و عذاب را با آمرزش ( مبادله و ) خریداری کردهاند . چقدر در برابر آتش ( دوزخ ) بردبارند !  ( جای بسی شگفت است که شخص عاقل از موجبات عذاب خوشحال بوده و پیوسته در انجام زشتیها که انسان را به دوزخ میکشانند ، در تکاپو باشد ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَآ أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ ؟ ! » : شگفتا ، بر آتش چه شکیبایند ؟ !‏

 

آیه  176

متن آیه :

‏ ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِی الْکِتَابِ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ ‏

 

ترجمه :

‏آن ( عذابی که برایشان مشخّص گشته است ، به خاطر کفری است که نسبت به کتاب روا میدارند و در کتمان و تحریفش میکوشند ) به سبب این که خدا کتاب ( آسمانی قرآن یا تورات ) را توأم با حق فرو فرستاده ( و اصلاً شائبه بطلان بدان راه ندارد و ایشان به دروغ در تکذیب آن میکوشند یا پنهانش میدارند ) و به راستی کسانی که درباره کتاب ( آسمانی ) اختلاف میورزند به دشمنانگی و دو دستگی دور ( از صداقت و حقیقتی ) دچارند .‏

 

توضیحات :

‏« ذلِکَ » : آن . یعنی همه آنچه از خوردن آتش ، و سخن نگفتن به رحمت ، و تزکیه ، و عذاب مترتّب بر کتمان گذشت . . . « شِقَاقٍ » : دشمنانگی . « بَعِیدٍ » : دور از حق .‏

 

آیه  177

متن آیه :

‏ لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‏

 

ترجمه :

‏این که ( به هنگام نماز ) چهرههایتان را به جانب مشرِق و مغرب کنید ، نیکی ( تنها همین ) نیست ( و یا ذاتاً روکردن به خاور و باختر ، نیکی بشمار نمیآید ) . بلکه نیکی ( کردار ) کسی است که به خدا و روز واپسین و فرشتگان و کتاب ( آسمانی ) و پیغمبران ایمان آورده باشد ، و مال ( خود ) را با وجود علاقهای که بدان دارد ( و یا به سبب دوست داشت خدا ، و یا با طیب خاطر ) به خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و واماندگان در راه و گدایان دهد ، و در راه آزادسازی بردگان صرف کند ، و نماز را برپا دارد ، و زکات را بپردازد ، و ( نیکی کردار کسانی است که ) وفاکنندگان به پیمان خود بوده هنگامی که پیمان بندند ، و ( به ویژه کسانی نیکند و شایسته ستایشند که ) در برابر فقر ( و محرومیّتها ) و بیماری ( و زیان و ضررها ) و به هنگام نبرد ، شکیبایند ( و استقامت میورزند ) . اینان کسانی هستند که راست میگویند ( در ادّعای ایمان راستین و پیجوئی اعمال نیک ) و به راستی پرهیزکاران ( از عذاب خدا با دوری گرفتن از معاصی و امتثال اوامر الهی ) اینانند .‏

 

توضیحات :

‏« لَیْسَ الْبِرَّ . . . » : واژه ( بِرَّ ) خبر مقدم ( لَیْسَ ) و ( أَن تُوَلُّوا ) اسم مؤخّر آن است . « الْبِرَّ » : واژهای است که در برگیرنده همه صفات نیک است . خیر فراوان . « قِبَل » : جهت . سو . « لکِنَّ الْبِرَّ » : واژه ( بِرّ ) اسم لکِنَّ است و ( بِرُّ ) دوم محذوف ، خبر آن است که تقدیر چنین میشود : لکِنَّ الْبِرَّ بِرُّ مَنْ . برخی ( بِرَّ ) را اسم لکِنَّ و ( مَنْ ) را خبر آن گرفتهاند . « الْکِتَابِ » : جنس کتاب ، یعنی همه کتابهای آسمانی مراد است ( نگا : بقره / 121 ) . « عَلَیا حُبِّهِ » : با وجود دوست داشت خدا . با عشق به کارِ صدقه و احسان . مرجع ضمیر ( ه ) را خدا و مال و مصدر مفهوم از فعل ، یعنی نفس عمل گرفتهاند . « ذَوِی الْقُرْبَیا » : خویشاوندان . « الْمَسَاکِینَ » : نیازمندانی که چیزی از کسی درخواست نمیکنند ( نگا : بقره / 273 ) . « إبْنَ الْسَّبِیلِ » : مسافر نیازمند به سبب دوری از خانواده . « السَّآئِلِینَ » : گدایان . « فِی الرِّقَابِ » : در راه آزادکردن بندگان . در اینجا مراد از ( رِقَاب ) جمع رَقَبَة ، به معنی گردن ، خودِ اشخاص است . « الْمُوفُونَ » : وفاکنندگان . عطف بر ( مَنْ ءَامَنَ ) است ، یا خبر مبتدای محذوف است که تقدیر آن چنین است : وَهُمُ الْمُوفُونَ . « عَاهَدُوا » : عهد بستند . « الْصَّابِرِینَ » : شکیبایان . منصوب است به ( أَخُصُّ ) یا ( أَمْدَحُ ) . « الْبَأْسَآءِ » : بلا و مصیبت خارج از جسم شخص . از قبیل : تنگدستی ، زیان مالی ، مرگ فرزندان . « الْضَّرَّآءِ » : بلا و مصیبت مربوط به جسم شخص . از قبیل : بیماری ، رنجوری . « حِینَ » : زمان . وقت . « الْبَأْسِ » : جنگ . جهاد با دشمنان ( نگا : احزاب / 18 ) .‏

 

آیه  178

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! درباره کشتگان ،  ( قانون مساوات و دادگری ) قصاص بر شما فرض شده است ( و باید در آن کسی را به گناه دیگری نگرفت ، و بلکه ) : آزاد در برابر آزاد ، و برده در برابر برده ، و زن در برابر زن است . پس اگر کسی ( از جنایتش ) از ناحیه برادر ( دینی ) خود ، گذشتی شد ( و یکی از صاحبان خونبها کشنده را بخشید ، و یا حکم قصاص تبدیل به خونبها گردید ، از سوی عفو کننده ) باید نیک رفتاری شود و ( سختگیری و بدرفتاری نشود ، و از سوی قاتل نیز به ولی مقتول ) پرداخت ( دیه ) با نیکی انجام گیرد ( و در آن کم و کاست و سهلانگاری نباشد ) . این ( گذشت از قاتل و اکتفاء به دیه مناسب ) تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان . پس اگر کسی بعد از آن ( گذشت و خوشنودی از دیه ) تجاوز کند ( و از قاتل انتقام بگیرد ) او را عذاب دردناکی خواهد بود .‏

 

توضیحات :

‏« کُتِبَ » : واجب شده است . « الْقَتْلَیا » : جمع قتیل ، کشتگان . « الْحُرُّ » : آزاد . « الْعَبْدُ » : برده . « الأُنثَیا » : ماده . زن . « عُفِیَ » : بخشیده شد . « إتِّبَاعٌ » : دنبال کردن . « إعْتَدَیا » : تجاوز کرد . فراتر رفت .‏

 

آیه  179

متن آیه :

‏ وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ای صاحبان خرد ! برای شما در قصاص ، حیات و زندگی است ( بنابر مصلحت و حکمتی که در آن ، و دقائق و نکاتی که در همه احکام است . این است که قانون قصاص را برای شما وضع کردیم تا از تجاوز و خونریزی بپرهیزید . ) باشد که تقوا پیشه کنید .‏

 

توضیحات :

‏« حَیَاةٌ » : زندگی . تنکیر آن برای تنویع یا تعظیم است . « أُوْلِی الأَلْبَابِ » : افراد باشعور . خردمندان . « أُوْلِی » : صاحبان . دارندگان . مفرد آن ( ذُو ) است . « أَلْبَابِ » : جمع لُبّ ، مغزها . خردها و عقلها .‏

 

آیه  180

متن آیه :

‏ کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏هنگامی که یکی از شما را ( امراض مخوف و اسباب و علل ) مرگ فرا رسد ، اگر دارائی فراوانی ( با توجّه به عرف محلّ ) از خود به جای گذاشت ،  ( از سوی خدا قانون ) وصیّت بر شما واجب شده است ( و باید ) برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته وصیّت کند . این حق ( واجبی ) است بر پرهیزکاران ( مؤمن به کتاب خدا ) .‏

 

توضیحات :

‏« خَیْراً » : مایه سود و صلاح حال ، که در اینجا مراد دارائی و مالی است که برابر عرف محلّ فراوان بشمار آید . « الْوَصِیَّةُ » : نائب فاعل ( کُتِبَ ) است . « الْوَالِدَیْنِ » : پدر و مادر ، که از یک سوم دارائی میتوان سهم بیشتری بدانان داد . یا مراد پدربزرگ و نیاها و مادربزرگ و ننههائی است که کافرند ، و یا به سبب وجود دیگران از سهمالإرث محروم میگردند . به این دسته نیز فقط از یک سوم دارائی داده میشود . « الأقْرَبِینَ » : خویشاوندان وارث یا غیروارث به شرحی که در ( وَالِدَیْنِ ) گذشت . « بِالْمَعْرُوفِ » : به گونه متعارف میان مردم . دادگرانه . زیبا . « حَقّاً » : مفعول مطلق فعل ( حَقَّ ) است که محذوف است . یا صفت مصدر محذوفی است که تقدیر آن چنین است : إیصَاءً حَقّاً .‏

 

آیه  181

متن آیه :

‏ فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏پس هر که ( اعم از شاهد و وصی ) آن را بعد از شنیدن تغییر دهد ، تنها گناه آن بر کسانی است که آن ( وصیّت ) را تغییر میدهند ( و وصیّت کننده در پیشگاه خدا پاداش خود را میگیرد ) . خدا شنوا و دانا است ( و گفتار همگان را میشنود و نیّات همگان را میداند ) .‏

 

توضیحات :

‏« بَدَّلَ » : تغییر داد . دگرگون کرد . « إِثْمَ » : گناه .‏

 

آیه  182

متن آیه :

‏ فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏کسی که از انحراف وصیّتکننده ( از جاده عدالت ) یا از گناه او ( به سبب ترک قانون شریعت ) بترسد ( و آن انحراف و گناه و نزاعی را که بدین علّت میان ورثه درگرفته است ، تبدیل و تغییر دهد ) و صلح و صفا را میان آنان ( که وصیّت برایشان شده یا وارثان مرده هستند ) راه بیندازد ، گناهی بر او نیست ( و مشمول قانون تبدیل وصیّت نمیباشد ) . بیگمان خدا آمرزنده و مهربان است ( و مغفرت خود را شامل او میسازد و پاداش نیکوکاریش را میدهد ) .‏

 

توضیحات :

‏« خَافَ » : ترسید . در اینجا مراد ، اطّلاع پیدا کرد و دانست ، میباشد . « مُوصٍ » : وصیّتکننده . « جَنَفاً » : کنارهگیری از حق ، و عدول از روی خطا . « إثْم » : گناه . کنارهگیری از حق و عدول از عدل از روی عمد . « أَصْلَحَ بَیْنَهُمْ » : میان ورثه و آنان که وصیّت برایشان شده است ، صلح و صفا راه انداخت .‏

 

آیه  183

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! بر شما روزه واجب شده است ، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند واجب بوده است ، تا باشد که پرهیزگار شوید .‏

 

توضیحات :

‏« الصِّیَامُ » : روزه .‏

 

آیه  184

متن آیه :

‏ أَیَّاماً مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( روزه در ) چند روز معیّن و اندکی است ، و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند ( اگر افطار کردند و روزه نگرفتند ، به اندازه آن روزها ) چند روز دیگری را روزه میدارند ، و بر کسانی که توانائی انجام آن را ندارند ( همچون پیران ضعیف و بیماران همیشگی و کارگرانی که سالیانه پیوسته به کارهای سختی ، مانند استخراج زغالسنگ اشتغال دارند ، و زندانیان محکوم به اعمال شاقهای که پیوسته به کار سنگین وادار میگردند ) لازم است کفّاره بدهند ، و آن خوراک مسکینی است ( از خوراک متوسّطی که به خانواده خود میخورانید و باید در برابر هر روزی یک خوراک متوسّط که بتواند به طور معتدل مسکینی را سیر کند بپردازید ) و هر که کار خیر را پذیرا شود ( و بر مقدار فدیه بیفزاید ، و یا علاوه از روزه فرض ، روزه سنّت نیز بگیرد ) برای او بهتر است . و روزهداشتن برای شما خوب است اگر ( حقائق و نکات عبادات را ) بدانید .‏

 

توضیحات :

‏« أَیَّاماً مَّعْدُودَاتٍ » : روزهای اندک . روزهای معیّن . واژه ( أَیَّاماً ) منصوب است چون ظرف یا مفعول فعل محذوف ( صُومُوا ) است . واژه ( مَعْدُودَاتٍ ) صفت است . « عِدَّةٌ » : مبتدا است و خبر آن ( عَلَیْهِ ) محذوف است . تقدیر آن چنین است : عَلَیْهِ عِدَّةٌ . . . « أُخَرَ » : جمع أُخْری ، دیگر . « یُطِیقُونَهُ » : با رنج و مشقّت میتوانند آن را بگیرند . از قبیل پیران ، زنان حامله و شیرده ، کارگرانی که مجبور به انجام کارهای سخت و طاقتفرسایند . « فِدْیَةٌ » : دادن یک وعده غذا از خوراک متوسّط خانواده خود به فقراء . این واژه مبتدا است و خبر آن ( عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ ) میباشد . « طَعَامُ » : خوراک . بدل از ( فِدْیَة ) است . « تَطَوَّعَ خَیْراً » : کار نیکو پیشه کرد . یعنی بر مقدار فدیه افزود ، و یا بیش از یکی را طعام داد ، و یا این که هم روزه گرفت و هم فدیه داد . « وَ أَن تَصُومُوا خَیْرٌ لَّکُمْ » : اگر روزه بگیرید برای شما بهتر از دادن فدیه است . واژه ( خَیْرٌ ) خبر است و ( أَن تَصُومُوا ) محلاً مرفوع ، مبتدا است .‏

 

آیه  185

متن آیه :

‏ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَن کَانَ مَرِیضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏( آن چند روز معیّن و اندک ) ماه رمضان است که قرآن در آن فرو فرستاده شده است ( و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت 23 سال تدریجاً به دست مردم رسیده است ) تا مردم را راهنمائی کند و نشانهها و آیات روشنی از ارشاد ( به حق و حقیقت ) باشد و ( میان حق و باطل در همه ادوار ) جدائی افکند . پس هر که از شما ( فرا رسیدن ) این ماه را دریابد ،  ( چه خودش هلال را رؤیت کند و چه با دیدن دیگران فرا رسیدن رمضان ثابت شود ) باید که آن را روزه بدارد . و اگر کسی بیمار یا مسافر باشد ( میتواند از رخصت استفاده کند و روزه ندارد و ) چندی از روزهای دیگر را ( به اندازه آن روزها روزه بدارد ) . خداوند آسایش شما را میخواهد و خواهان زحمت شما نیست ، و ( خداوند ماه رمضان و رخصت آن را برای شما روشن داشته است ) تا تعداد ( روزهای رمضان ) را کامل گردانید و خدا را بر این که شما را ( به احکام دین که سعادتتان در آن است ) هدایت کرده است ، بزرگ دارید و تا این که ( از همه نعمتهای او ) سپاسگزاری کنید .‏

 

توضیحات :

‏« شَهْرُ » : ماه . « هُدیً » : هدایت بخش . راهنما . حال ( الْقُرْءَانُ ) و تقدیراً منصوب است . « بَیِّنَاتٍ » : دلائل واضح و روشن . « الْفُرْقَانِ » : جداسازنده حق از باطل . مصدر ثلاثی مجرّد است و در معنی اسم فاعل به کار رفته است . « شَهِدَ » : حاضر گردید . بدان رسید . با توجّه بدین معنی ، واژه ( شَهْر ) مفعولٌفیه است . مشاهده کرد . دانست . در این صورت ( شَهْر ) مفعولٌبه است ، و در اصل مضاف محذوف شده که تقدیر چنین است : مَنْ رَأَیا مِنْکُمْ هِلالَ الشَّهْرِ ، مَنْ عَلِمَ مِنْکُمْ هِلالَ الْشَّهْرِ . « الْیُسْرَ » : آسودگی . آسانی . « الْعُسْرَ » : رنج . سختی . « لِتُکْمِلُوا » : تا این که تکمیل کنید . فعل مضارع منصوب است و عطف بر معطوفٌعلیه مقدّری است مثل ( لِیُسَهِّلَ عَلَیْکُمْ ) و تقدیر چنین است : یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ لِیُسَهِّلَ عَلَیْکُمْ وَ لِتُکَمِّلُوا الْعِدَّةَ .‏

 

آیه  186

متن آیه :

‏ وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند ( که من نزدیکم یا دور . بگو : ) من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند ، پاسخ میگویم ( و نیاز او را برآورده میسازم ) . پس آنان هم دعوت مرا ( با ایمان و عباداتی همچون نماز و روزه و زکات ) بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا آنان راه یابند ( و با نور ایمان به مقصد برسند ) .‏

 

توضیحات :

‏« دَعْوَةَ » : دعا . درخواست . « الدَّاعِ » : دعاکننده . درخواست کننده . « دَعَانِ » : مرا به یاری خواست . مرا به فریاد خواند . « فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی » : اجابت مرا با دعا بخواهند . هنگامی که آنان را به سوی ایمان و اطاعت دعوت کردم ، دعوت مرا بپذیرند . « یَرْشُدُونَ » : هدایت یابند . رهنمود شوند به مصالح دنیا و آخرت خود .‏

 

آیه  187

متن آیه :

‏ أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آمیزش و نزدیکی با همسرانتان در شب روزهداری حلال گردیده است . آنان لباس شمایند و شما لباس آنانید ( و دوری از آمیزش با یکدیگر برایتان بسی رنجآور است ) . خداوند میدانست که شما ( از لذائذ نفسانی میکاستید و معتقد بودید که شبها بعد از بخواب رفتن ، همخوابگی با همسران حرام است و ) بر خود خیانت میکردید . خداوند توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید . پس هماکنون ( که با نصّ صریح ، همخوابگی آزاد است ) با آنان آمیزش کنید و چیزی را بخواهید که خدا برایتان لازم دانسته است ( همچون بقای نسل و حفظ دین و آبرو و پاداش اخروی ) ، و بخورید و بیاشامید تا آن گاه که رشته بامداد از رشته سیاه ( شب ) برایتان از هم جدا و آشکار گردد . سپس روزه را تا شب ادامه دهید .  ( همخوابگی با همسران در تمام شبهای روزهداری حلال است . لیکن ) وقتی که در مساجد به ( عبادت ) اعتکاف مشغولید ، با آنان همخوابگی نکنید . این ( احکام روزه و اعتکاف ) حدود و مرزهای الهی است و بدانها نزدیک نشوید . خداوند این چنین آیات خود را برای مردم روشن میسازد ، باشد که پرهیزگار شوند .‏

 

توضیحات :

‏« الرَّفَثُ » : جِماع . « بَاشِرُوهُنَّ » : با ایشان آمیزش و زناشوئی کنید . « إِبْتَغُوا » : بخواهید . بطلبید . « مَا کَتَبَ اللهُ » : چیزی که خدا مقرّر کرده است که زناشوئی است . « الْخَیْطُ الأَبْیَضُ » : رشته و تار سفید . مراد سپیده فجر است که در کنار سیاهی شب نمایان میشود . « الْفَجْرِ » : بامدادان . پگاه . « أَتِمُّوا » : به تمام و کمال اداء کنید . تکمیل کنید . « عَاکِفُونَ » : اعتکافکنندگان . ماندگاران . « حُدُود » : جمع حدّ ، مرزها . مراد احکام و قوانین خدا است .‏

 

آیه  188

متن آیه :

‏ وَلاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُواْ فَرِیقاً مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و اموال خودتان را به باطل ( و ناحق ، همچون رشوه و ربا و غصب و دزدی . . . ) در میان خود نخورید و آن را به امراء و قضات تقدیم نکنید تا از روی گناه ، بخشی از اموال مردم را بخورید و شما بر آن آگاه باشید ( و بدانید که ستمکار را یاری دادهاید و مرتکب گناه شدهاید ) .‏

 

توضیحات :

‏« تُدْلُوا بِهَا » : پیشکش نکنید . به عنوان رشوه نپردازید . بر سر آن منازعه نکنید و کار آن را به پیش حاکمان بدسرشت نکشانید . این فعل عطف بر ( تَأْکُلُوا ) و بنابراین مجزوم است . یا منصوب به ( أَنْ ) مقدّر است .‏

 

آیه  189

متن آیه :

‏ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‏

 

ترجمه :

‏درباره هلالهای ماه از تو میپرسند ( که چرا هر دم به شکلی پدیدار میشود ؟ ) . بگو : آنها شناسههای زمانی ( و تقویم طبیعی ) برای ( نظام زندگی ) مردم و ( تعیین وقت ) حجّ هستند . نیکوئی آن نیست که ( همچون زمان جاهلیّت ، به هنگام حجّ یا برگشت از سفر ) از پشت خانهها به منازل درآئید ، ولیکن نیکی کسی را است که تقوا پیشه کند ، و از درهای خانهها به منازل وارد شوید ، و از ( مخالفت با پروردگار و خشم ) خدا بپرهیزید ، باشد که رستگار گردید .‏

 

توضیحات :

‏« الأَهِلَّةِ » : جمع هلال ، ماه نو . ماه کمانی شکل . « مَوَاقِیتُ » : جمع میقات ، زمانسنج . واژه ( میقات ) اسم آلت و از ماده ( وقت ) است . یعنی آنچه بدان وقت شناخته میشود . « ظُهُورِ » : جمع ظَهْر ، پشتبامها . « إتَّقَیا » : تقوا پیشه کرد . پرهیزگاری کرد . « أَبْوَابِ » : جمع باب ، درها .‏

 

آیه  190

متن آیه :

‏ وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما میجنگند . و تجاوز و تعدّی نکنید .  ( شما جنگافروزی نکنید و بیگناهان و بیخبران و زنانی که نمیجنگند ، و کودکان و پیرمردان و بیماران و امانخواهان را نکشید و خانهها و کشتزارها را ویران نسازید ) . زیرا خداوند تجاوزگران را دوست نمیدارد .‏

 

توضیحات :

‏« قَاتِلُوا » : بجنگید . « لا تَعْتَدُوا » : از قانون شریعت تجاوز نکنید و زنان و پیران کهنسال و افراد بیطرف را نکشید . « الْمُعْتَدینَ » : متجاوزین .‏

 

آیه  191

متن آیه :

‏ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذَلِکَ جَزَاء الْکَافِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و ( چون جنگ درگرفت ) هرجا آنان را ( که آغازکنندگان جنگ بودهاند ) دریافتید ایشان را بکشید ، و آنان را ( از مکّه ) که شما را از آنجا بیرون کردهاند بیرون سازید ، و ( از جنگ در حرم مکّه نباید باک داشته باشید ، زیرا ایشان با شکنجه و آزار و انواع فتنه و فساد میخواستند شما را از دینتان برگردانند که مایه خوشبختی دو جهان شما است و ) فتنه از کشتن بدتر است . و ( لیکن احترام مسجدالحرام به جای خود باقی است و ) با آنان در کنار مسجدالحرام کارزار نکنید ، مگر آن گاه که ایشان در آنجا با شما بستیزند ( و حرمت مسجدالحرام را محفوظ ندارند ) . پس اگر با شما جنگیدند ایشان را بکشید . سزای ( آن گونه ) کافران چنین است .‏

 

توضیحات :

‏« حَیْثُ » : هرجا . جائی که . « ثَقِفْتُمُوهُمْ » : ایشان را دریافتید . بر آنان چیره شدید . « الْفِتْنَةُ » : کفر و شرک . برگرداندن از دین ( نگا : بقره / 217 ) . « کَذَالِکَ جَزَآءُ الْکَافِرِینَ » : این حکم ، همه کافران را در بر میگیرد و سزای همه آنان است .‏

 

آیه  192

متن آیه :

‏ فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر دست کشیدند ( از کفر ، و اسلام را پذیرفتند ، خداوند گناهانشان را به آب توبه میشوید و بیدینی گذشته ایشان را نادیده میگیرد ) چه بیگمان خدا آمرزنده و مهربان است .‏

 

توضیحات :

‏« انتَهَوْا » : دست کشیدند . پایان دادند .‏

 

آیه  193

متن آیه :

‏ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و با آنان پیکار کنید تا فتنهای باقی نماند ( و نیروئی نداشته باشند که با آن بتوانند شما را از دینتان برگردانند ) و دین ( خالصانه ) از آن خدا گردد ( و مؤمنان جز از خدا نترسند و آزادانه به دستور آئین خویش زیست کنند ) . پس اگر ( از روش نادرست خود ) دست برداشتند ( و اسلام را پذیرفتند ، دست از آنان بدارید . زیرا حمله بردن و ) تجاوز کردن جز بر ستمکاران ( به خویشتن به سبب کفر و شرک ، روا ) نیست .‏

 

توضیحات :

‏« فِتْنَةٌ » : کفر و شرک . « عُدْوَان » : تعدّی و تجاوز . « فَلاعُدْوَانَ إِلاّ عَلَی الظَّالِمِینَ » : این جمله ، علّت جزاء محذوف است و در جای آن قرار گرفته است ، و تقدیر چنین است : فَإِنِ انتَهَوْا وَ أَسْلَمُوا فَلا تَعْتَدُوا عَلَیْهِمْ ، لِأَنَّ الْعُدْوَانَ عَلَی الظَّالِمِینَ ، وَ الْمُنتَهُونَ لَیْسُوا بِالظَّالِمِینَ . . .‏

 

آیه  194

متن آیه :

‏ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ماه حرام در برابر ماه حرام است ( و اگر دشمنان احترام آن را نگاه نداشتند ، و در آن با شما جنگ کردند ، شما حق دفاع و مقابله با آنان را دارید و باکی نیست ) و ( حرمتشکنیهای ) مقدّسات دارای قصاص است ،  ( و تجاوزکاریهای نادرست ، پاداش به مثل دارد . به طور کلّی ) هر که راه تعدّی و تجاوز بر شما را در پیش گرفت ، بر او همانند آن ، تعدّی و تجاوز کنید ( چه آغازکردن تعدّی و تجاوز ممنوع است ، لیکن در برابر آن دفاع از خویشتن و مبارزه برای اخذ قصاص آزاد است ) ، و از خشم خدا بپرهیزید و بدانید که خدا با پرهیزگاران است .‏

 

توضیحات :

‏« الشَّهْرُ الْحَرَامُ » : ماه حرام . ماههای حرام چهارتا و عبارتند از : ذوالقعده ، ذوالحجّه ، محرّم ، رجب . علّت تسمیه آنها به واژه حرام ، از این بابت است که خداوند جنگ در آنها را حرام فرموده است ( نگا : توبه / 36 ) . « الْحُرُمَاتُ » : جمع حُرْمَت ، چیزهائی که حفظ و صیانت آنها لازم است . از قبیل : ناموس و شخصیّت و دارائی . مقدّسات . « فَمَنِ اعْتَدَیا عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ . . . » : در اینجا دفع تجاوز دیگران از باب مشاکله ، تجاوز نامیده شده است ( نگا : توبه / 67 ، شوری / 9 و 40 ) .‏

 

آیه  195

متن آیه :

‏ وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و در راه خدا انفاق ( و بذل مال ) کنید و ( با ترک انفاق ) ، خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید ، و نیکی کنید ( در کشتن و یاری ستمدیده و جنگ و . . . ) همانا خداوند نیکوکاران را دوست میدارد .‏

 

توضیحات :

‏« أَنفِقُوا » : ببخشید . بذل و بخشش کنید . صرف مال کنید . « لا تُلْقُوا » : میندازید . میفکنید . « أَیْدِی » : جمع ید ، دستها . نفسها . « لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ » : با دست خود ، خویشتن را به هلاکت میندازید . خود را به هلاکت میندازید . حرف ( بِ ) میتواند زائد ، یا غیرزائد بشمار آید . « التَّهْلُکَةِ » : هلاک و نابودی . هر چیزی که منتهی به مرگ شود . « أَحْسِنُوا » : نیک رفتار کنید ، در شیوه عبادت و معامله با اسیران و یاری مستمندان و غیره ، نیکوکاری کنید .‏

 

آیه  196

متن آیه :

‏ وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضاً أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِّن صِیَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کَامِلَةٌ ذَلِکَ لِمَن لَّمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ‏

 

ترجمه :

‏و حجّ و عمره را به تمام و کمال خالصانه برای خدا انجام دهید ( و مراسم و مناسک ظاهری را به پایان برید و هدفتان جز رضای خدا نباشد ) و اگر ( از برگزاری بعضی از مناسک ، به وسیله دشمن یا بیماری و غیره ) بازداشته شدید ( و خواستید از احرام به در آئید ، بر شما است که ) هر آنچه از قربانی فراهم شود ( همچون شتر و گاو و گوسفند ، ذبح کنید و آن گاه از احرام به در آئید ) و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به قربانگاه خود برسد ( همان جائی که حاجی در آن از انجام مراسم حجّ بازمانده ، و یا کعبه است ) ، و اگر کسی از شما بیمار شد ، یا ناراحتی در سر داشت ( به سبب زخمی بودن یا سردرد و یا بیماریهای دیگر ، و محتاج شد موی سر را بتراشد ، باید که ) فدیه بدهد ، از قبیل ( سه روز ) روزه یا صدقه ( که دادن خوراک یکروزه شش نفر ندار است ) و یا گوسفندی ( که باید ذبح و میان فقراء تقسیم شود ) . و وقتی که ( از دشمن یا بیماری ) در امان بودید ( و به حجّ و عمره رفتید و نخست ) کسی از عمره بهرهمند گردد سپس حجّ را آغاز کند ، آنچه از قربانی میسّر شد ( ذبح میکند و به فقرای آنجا میدهد ) . و کسی که ( قربانی یا بهای قربانی را ) نیابد ، سه روز در ( ایّام ) حجّ ، و هفت روز هنگامی که بازگشت ( به خانه و کاشانه خود ، باید روزه بگیرد ) . این ده روز کاملی است ( که نباید از آنها غفلت شود ) این ( بهرهمندی و آغاز از عمره ، یا قربانی و یا روزهداری ) از آن کسی است که خانواده او اهل مسجدالحرام ( یعنی ساکنان مکّه و دوروبر آن ) نباشد .  ( تقوا داشته باشید ) و از خدا بترسید و بدانید که خدا دارای کیفر سختی است .‏

 

توضیحات :

‏« أَتِمُّوا » : به تمام و کمال انجام دهید . « أُحْصِرْتُمْ » : محاصره شدید . بازداشته شدید . « إسْتَیْسَرَ » : ممکن شد . دست داد . « الْهَدْیِ » : چهارپایانی که برای قربانی در موسم حجّ به مکّه گسیل میگردند . « لا تَحْلِقُوا » : نتراشید . « مَحِلَّ » : مکانی که در آن ذبح حیوان قربانی مشروع گردیده است . « صَدَقَةٍ » : طعام دادن . اطعام شش نفر از فقراء . « نُسُکٍ » : حیوانی که ذبح میشود ، و اقلّ آن گوسفندی است .‏

 

آیه  197

متن آیه :

‏ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ ‏

 

ترجمه :

‏حجّ در ماههای معیّنی انجام میپذیرد ( که عبارتند از : شوّال و ذوالقعده و ذوالحجّه ) . پس کسی که ( در این ماهها با احرام یا تلبیه یا سوق دادن حیوان قربانی و شروع مناسک دیگر حجّ ) ، حجّ را بر خویشتن واجب کرده باشد ( و حجّ را آغاز نموده باشد ، باید آداب آن را مراعات دارد و توجّه داشته باشد که ) در حجّ آمیزش جنسی با زنان و گناه و جدالی نیست ( و نباید مرتکب چنین اعمالی شود ) . و هر کار نیکی که میکنید خداوند از آن آگاه است . و توشه برگیرید ( هم برای سفر حجّ و هم برای سرای دیگرتان و بدانید ) که بهترین توشه پرهیزگاری است ، و ای خردمندان ! از ( خشم و کیفر ) من بپرهیزید .‏

 

توضیحات :

‏« مَن فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ » : کسی که با آغازکردن اعمال حجّ ، حجّ را بر خود واجب کرد . « رَفَثَ » : جماع . « فُسُوقَ » : سرکشی و نافرمانی . گناه و معصیت . « جِدَالَ » : مشاجره . ستیزه . « أُوْلِی الألْبَابِ » : خردمندان .‏

 

آیه  198

متن آیه :

‏ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِن کُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّینَ ‏

 

ترجمه :

‏گناهی بر شما نیست این که از فضل پروردگار خود برخوردار شوید ( و در ایّام حجّ به کسب و تجارت بپردازید ) . و هنگامی که از عرفات ( به سوی مزدلفه ) روان شدید ، خدا را ( با تهلیل و تکبیر و تلبیه ) در نزد مشعرالحرام یاد کنید ، و همان گونه که شما را رهنمون کرده است خدای را یاد کنید ( و با تضرّع و زاری و بیم و امید و این که گوئی که او را میبینید به ذکرش بپردازید ) اگرچه پیش از آن جزو گمراهان بوده باشید .‏

 

توضیحات :

‏« جُنَاحٌ » : گناه . « اَن تَبْتَغُوا » : این که جویای سود از راه معامله و تجارت گردید ، مادام که هدف اصلی حجّ باشد . « أَفَضْتُمْ » : برجوشیدید و چست و چابک سرازیر شدید . « عَرَفَاتٍ » : عرفات مکانی است که روز عرفه ، یعنی نهم ذیالحجّه ، حاجیان در آن لبّیکگویان و ادعیهخوانان میمانند و نماز ظهر و عصر را در آنجا میگزارند و بعد از آن رهسپار مزدلفه میگردند . « الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ » : کوهی است در مزدلفه میان عرفات و مِنیا . « کَمَا هَدَاکُمْ » : همان گونه که رهنمودتان کرده است .‏

 

آیه  199

متن آیه :

‏ ثُمَّ أَفِیضُواْ مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏سپس از همان جا که مردم روان میشوند ( و از مکان واحدی به نام عرفات به سوی سرزمین مِنیا میکوچند ) روان شوید ، و از خداوند آمرزش ( گناهان و کجرویهای پیشین خود را ) بخواهید ( و بدانید که ) بیگمان خداوند آمرزنده و مهربان است ( و توبه و بازگشت بندگان مخلص را میپذیرد ) .‏

 

توضیحات :

‏« اَفِیضُوا » : روان شوید . « مِنْ حَیْثُ » : از همان جائی که .‏

 

آیه  200

متن آیه :

‏ فَإِذَا قَضَیْتُم مَّنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً فَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که مناسک ( حجّ ) خود را انجام دادید ( و مراسم آن را به پایان بردید و پراکنده شدید ) همان گونه که پدران خویش را یاد میکنید ( و به افتخارات نیاکان مباهات مینمائید ) خدا را یاد کنید و بلکه بیشتر از آن ،  ( زیرا بزرگی و عظمت در پرتو ارتباط با خدا است . مردمان دو گروهند : ) کسانی هستند که میگویند : خداوندا ! به ما در دنیا ( نیکی رسان و سعادت و نعمت ) عطاء کن .  ( و لذا ) چنین کسانی در آخرت بهرهای ( از سعادت و نعمت و رضایت الهی ) ندارند .‏

 

توضیحات :

‏« قَضَیْتُمْ » : به جای آوردید و به تمام و کمال به پایان بردید . « مَنَاسِکَ » : عبادات مختصّ حجّ . اعمال حجّ . « کَذِکْرِکُمْ ءَابَآءَکُمْ » : همان گونه که پدران خود را یاد میکردید . گویند عربها بعد از انجام اعمال حجّ و اتمام مراسم آن ، در مِنیا گِرد میآمدند و مفاخر آباء و محاسن اجدادشان را یاد میکردند و میستودند . « خَلاقٍ » : بهره و نصیبی از نعمت .‏

 

آیه  201

متن آیه :

‏ وِمِنْهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ‏

 

ترجمه :

‏و برخی از آنان میگویند : پروردگارا ! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطاء فرما ( و سرای آجل و عاجل ما را خوش و خرّم گردان ) و ما را از عذاب آتش ( دوزخ محفوظ ) نگاهدار .‏

 

توضیحات :

‏« قِنَا » : ما را به دور دار . از ماده ( وقی ) .‏

 

آیه  202

متن آیه :

‏ أُولَئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ ‏

 

ترجمه :

‏اینان ( که جویای سعادت دنیا و آخرتند و در پی خوشبختی هر دو سرایند ) از دسترنج خود بهرهمند خواهند شد ( و برابر کوششی که برای دنیا میورزند و تکاپوئی که در راه آخرت از خود نشان میدهند ، در هر دو جهان از کرده خود سود میبرند و سعادت دارین نصیبشان خواهد گردید ) ، و خدا سریعالحساب است ( و به اعمال همگان آشنا است و هر چه زودتر پاداش و پادافره بندگان را خواهد داد ) .‏

 

توضیحات :

‏« أُوْلئِکَ » : اشاره به هر دو گروه ، یا اشاره به گروه دوم است .‏

 

آیه  203

متن آیه :

‏ وَاذْکُرُواْ اللّهَ فِی أَیَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و در روزهای مشخّصی ( که سه روز ایّام التشریق ، یعنی یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ماه ذیالحجّه است و حاجیان در مِنیا بسر میبرند ) خدا را یاد کنید ( و با اذکار و ادعیه به عبادت و پرستش او بپردازید ) . و اگر کسی ( عبادت سه روزه را در دو روز اوّل ایّام التشریق انجام دهد و ) شتاب نماید ، گناهی بر او نیست ( و مانعی نخواهد بود که روز سوم برای رمی جمرات نباشد ) ، و کسی که ماندگار شود و ( از رخصت استفاده نکند ، بهتر هم خواهد بود و ) گناهی نخواهد داشت ،  ( و این رخصت تعجیل یا تأخیر و نفی گناه از شتابنده و ماندگار ، تنها ) از آنِ کسی است که تقوا پیشه سازد ( و از منهیّات و محرّمات خویشتن را به دور دارد ) . از ( خشم و انتقام ) خدا بپرهیزید و بدانید که در پیشگاه او جمع خواهید شد ( و به اعمال و اقوالتان رسیدگی خواهد گردید و پاداش نیکان و پادافره بدان داده خواهد شد ) .‏

 

توضیحات :

‏« أُذْکُرُوا اللهَ » : مقصود از ذکر ، تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح است که پس از نماز ، و هنگام رمی جمرات ، و در وقت ذبح قربانی گفته میشود . « أَیَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ » : روزهای معلوم و مشخّص ، که سه روز بعد از عید قربان است و ایّام التشریق نام دارد و حاجیان در مِنیا بدین هنگام به رمی جمرات مشغول میگردند . « فَمَن تَعَجَّلَ » : اگر رمی جمرات در دو روز اوّل یا در خود سه روز انجام شود ، بلامانع است . « تُحْشَرُونَ » : جمع آورده میشوید ( نگا : آلعمران / 12 و 158 ، انعام / 38 ) .‏

 

آیه  204

متن آیه :

‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ‏

 

ترجمه :

‏در میان مردم کسی یافته میشود که سخن او در ( باره امور و اسباب معاش ) زندگی دنیا ، تو را به شگفت میاندازد ( و فصاحت و حلاوت کلام او ، مایه اعجاب تو میشود ) و خدا را بر آنچه در دل خود دارد گواه میگیرد ( و ادّعاء دارد که آنچه میگوید ، موافق با چیزی است که در درون پنهان میدارد ، و گفتار و کردارش یکی است ) . و حال آن که او سرسختترین دشمنان است .‏

 

توضیحات :

‏« یُعْجِبُکَ » : تو را به شگفت میآورد . توجّه تو را به خود جلب میکند . « فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا » : در زندگی دنیا . درباره امور زندگی دنیا . « یُشْهِدُ اللهَ » : خدا را گواه میگیرد . « أَلَدُّ » : صفت مشبّهه و به معنی سخت و شدید است ، یا این که اسم تفضیل و به معنی سرسختترین و گردنکشترین است . « الْخِصَامِ » : مصدر باب مفاعله و به معنی خصومت و دشمنی است ، و یا این که جمع مکسّر خَصْم ، به معنی دشمنان است .‏

 

آیه  205

متن آیه :

‏ وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَادَ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که پشت میکند و میرود ( و یا به ریاست و حکومتی میرسد ) ، در زمین به تلاش میافتد تا در آن فساد و تباهی ورزد و زرع و نسل ( انسانها و حیوانات ) را نابود کند ( و با فساد و تباهی خود ، اقوات و اموال و ارواح را از میان ببرد ) ، و خداوند فساد و تباهی را دوست نمیدارد .‏

 

توضیحات :

‏« تَوَلَّیا » : والی و سرور شد . پشت کرد و رفت . « الْحَرْثَ » : کشت و زرع . « النَّسْلَ » : نژاد انسان یا حیوان . نسل مصدر است و در معنی اسم مفعول به کار رفته است ، همچون خلق و مخلوق .‏

 

آیه  206

متن آیه :

‏ وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که بدو گفته میشود : از خدا بترس ( و اقوال و افعال برابر دار و به جای افساد اصلاح کن ) ، عظمت ( و نخوت ، سراپای ) او را فرا میگیرد و ( غرور ) گناه ( او را به بزهکاری وادار ) میکند . پس دوزخ او را بسنده است و چه بد جایگاهی است .‏

 

توضیحات :

‏« إتَّقِ اللهَ » : از خدا بترس . « اَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ » : عزّت بزهکارانه و غرور گناه او را فرا میگیرد . کبریا و نخوت دروغین او را به انجام گناه بیشتر میکشاند . « حَسْبُهُ » : او را بس است . او را کافی و بسنده است . « الْمِهَادُ » : آرامگاه . قرارگاه . بستر .‏

 

آیه  207

متن آیه :

‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ ‏

 

ترجمه :

‏و در میان مردم کسی یافته میشود که جان خود را ( که عزیزترین چیزی است که دارد ) در برابر خوشنودی خدا میفروشد ( و رضایت الله را بالاتر از دنیا و مافیها میشمارد و همه چیز خود را در راه کسب آن تقدیم میدارد ) و خداوندگار نسبت به بندگان بس مهربان است ( و بدانان در برابر کار اندک ، نعمت جاوید میبخشد و بیش از توانائی انسانی برایشان تکالیف و وظائف مقرّر نمیدارد ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَشْرِی » : میفروشد ( نگا : نساء / 74 ) . « إبْتِغَآءَ » : خواستن . طلبیدن . مفعولٌله است . « مَرْضَاةِ » : رضایت . خوشنودی . مَرْضاة مصدر میمیاست و برابر رسمالخطّ قرآنی با ( ت ) نوشته شده است .‏

 

آیه  208

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِی السِّلْمِ کَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! همگی ( اسلام را به تمام و کمال بپذیرید و ) به صلح و آشتی درآئید ، و از گامهای اهریمن ( و وسوسههای وی ) پیروی نکنید ( و به دنبال او راه نروید ) . بیگمان او دشمن آشکار شما است .‏

 

توضیحات :

‏« السِّلْمِ » : صلح و صفا . اسلام . تسلیم . « کَآفَّةً » : جملگی . همگی . حال ضمیر ( و ) در فعل ( أُدْخُلُوا ) یا مصدر است . « أُدْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَآفَّةً » : جملگی به صلح گردن نهید . جملگی به اسلام درآئید و با تمام وجود بدان بگروید . اسلام را به تمام و کمال بپذیرید . به شریعت واحده همگانی اسلام درآئید . « خُطُوَاتِ » : جمع خُطْوَة ، گامها . « خُطُوَات » : منظور آرایشگری و وسوسهانگیزی اهریمن است .‏

 

آیه  209

متن آیه :

‏ فَإِن زَلَلْتُمْ مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْکُمُ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر بعد از آمدن دلائل واضح ( و حجّتهای باهر ، از راه خدا دور گشتید و طریق شیطان پیش گرفتید و از جاده حق ) منحرف و دچار لغزش شدید ( و به دام اهریمن افتادید ) بدانید ( از دست عدالت آفریدگار فرار نتوانید کرد ) که بیگمان خدا توانا و حکیم است ( و بر همه چیز چیره و همه کارهایش مطابق حکمت است ) .‏

 

توضیحات :

‏« زَلَلْتُمْ » : لغزیدید . بیراهه رفتید و منحرف گشتید . « الْبَیِّنَاتُ » : دلائل روشن . « عَزِیزٌ » : غالب . چیره . « حَکِیمٌ » : آن که کارها را به مقتضای حکمت انجام میدهد .‏

 

آیه  210

متن آیه :

‏ هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن یَأْتِیَهُمُ اللّهُ فِی ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلآئِکَةُ وَقُضِیَ الأَمْرُ وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ‏

 

ترجمه :

‏آیا آنان که راه صلح و آشتی نمیپویند و دین اسلام را نمیجویند انتظار دارند که خدا و فرشتگان ( آشکارا در برابر دیدگانشان ظاهر گردند و ) در زیر سایهبانهای ابر به سوی ایشان بیایند ( و رو در رو با آنان به سخن درآیند ؟ ! ) . و حال آن که فرمان ( بر قطع امید محال ایشان ) انجام پذیرفته است ( و چنین کاری رخ نمیدهد ) و همه کارها به سوی خدا برگشت داده میشود .‏

 

توضیحات :

‏« هَلْ یَنظُرُونَ » : آیا انتظار میکشند ؟ استفهام انکاری است و به معنی : انتظار نمیکشند . « ظُلَلٍ » : جمع ظُلَّة ، سایهبانها . « الْغَمَامِ » : ابر . ابر سفید . « قُضِیَ الأَمْرُ » : کار از کار گذشته است . کار انجام و به پایان رسیده است . فرمان خدا بر آن رفته است . این آیه شریفه دو مفهوم عمده دارد : یکی در بالا گذشت ( نگا : انعام / 158 ) . دیگری عبارت است از : اینان چندان انتظاری نمیکشند که قیامت فرا میرسد و عذاب خدا و فرشتگان عذاب در سایهبانهای ابر سفید که نشانه سرعت و نعمت است ، ولی برای اینان نقمت است ، سر میرسند و کار از کار میگذرد و همه امور به سوی خدا باز گردانده میشود ( نگا : زخرف / 66 ) .‏

 

آیه  211

متن آیه :

‏ سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُم مِّنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ وَمَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ‏

 

ترجمه :

‏( ای پیغمبر ! ) از بنیاسرائیل بپرس : چقدر معجزههای بزرگ و دلائل روشنی به آنان دادهایم ؟  ( لیکن ایشان نعمتهای خدا را نادیده گرفته و ناسپاسی کردهاند ) و هر که نعمت خدای را دگرگونه کند ( و به جای ایمان بدان و شکر بر آن ، نسبت بدان کفر ورزد و ناسپاسی کند ) پس از آن که به سویش آمد ( و به دستش رسید و بر آن اطّلاع یافت ، خدا چنین کسی را دچار عذاب سختی خواهد کرد ) چه بیگمان خداوند شدیدالعقاب است .‏

 

توضیحات :

‏« سَلْ » : بپرس . « کَمْ » : چه اندازه . چه زیاد . « بَیِّنَةٍ » : روشن . « فَإِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ » : این عبارت میتواند با تقدیر ( لَهُ ) در آخر ، جواب شرط باشد . یا این که تعلیل جواب شرط بوده و به جای آن آورده شده باشد ، که تقدیر آن چنین خواهد بود : وَ مَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ ، عاقَبَةُ أَشَدَّ عُقُوبَةِ ، لاِنَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ .‏

 

آیه  212

متن آیه :

‏ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ‏

 

ترجمه :

‏زندگی دنیا برای کافران آراسته و پیراسته شده است ( و همین غرور زینت عارضی و نعمت فانی ، ایشان را گول زده است و از خدا بیخبر کرده است ) و مؤمنان را ( که شیفته دلباخته دنیا نشده و بیشتر به امر آخرت مشغولند و احیاناً دستشان تهی است ) مسخره میکنند ،  ( اینان فراموش کردهاند که دنیا پل آخرت است و به آن اندازه باید بدان پرداخت که عبور میسّر گردد ) و روز رستاخیز پرهیزگاران بالاتر از ایشانند ( و باید بدانند که داشتن مال دنیا نشانه بزرگی و برتری کسی و نداشتن آن نشانه کوچکی و پستی فردی نیست ، بلکه بود و نبود نعمت دنیا وسیله آزمون و امتحان همگان است ) و خداوند به هرکس که بخواهد بدون ( در نظر داشتن ) حساب ( کفر یا ایمان ) روزی میرساند ( و مال زیاد عطاء میدارد و سرانجام وقت بازپرسی و دادرسی و پاسخگوئی فرا میرسد ) .‏

 

توضیحات :

‏« زُیِّنَ » : آراسته گردیده است . « یَسْخَرُونَ مِنْ . . . . » : مَسخره میکنند . مورد استهزاء قرار میدهند .‏

 

آیه  213

متن آیه :

‏ کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏مردمان ( برابر فطرت در آغاز از نظر اندیشه و صورت اجتماعی یکگونه و ) یک دسته بودند .  ( کمکم دوره صِرف فطری به پایان رسید و جوامع و طبقات پدید آمدند و بنا به استعدادهای عقلی و شرائط اجتماعی ، اختلافات و تضادهائی به وجود آمد و مرحله بلوغ و بیداری بشریّت فرا رسید ) پس خداوند پیغمبران را برانگیخت تا ( مردمان را به بهشت و دوزخ ) بشارت دهند و بترسانند . و کتاب ( آسمانی ) که مشتمل بر حق بود و به سوی حقیقت ( و عدالت ) دعوت میکرد ، بر آنان نازل کرد تا در میان مردمان راجع بدانچه اختلاف میورزیدند داوری کند ( و بدین وسیله مرحله نبوّت فرا رسید . آن گاه ) در ( مطالب و حقّانیّت ) کتاب ( آسمانی ) تنها کسانی اختلاف ورزیدند که در دسترسشان قرار داده شده بود ، و به دنبال دریافت دلائل روشن ، از روی ستمگری و کینهتوزی ( و خودخواهی و هواپرستی ، در پذیرش و فهم و ابلاغ و اجرا کتاب ) اختلاف نمودند ( و مرحله اختلاف در دین و ظهور دینداران و دینسازان حرفهای فرا رسید و زمینه بروز و سلطه طاغوت فراهم شد ) . پس خداوند کسانی را که ایمان آورده بودند ، با اجازه خویش ( که مایه رشد فکری و ایمان پاک و زمینه رستن از انگیزههای نفسانی و تمسّک کامل به کتاب آسمانی است ) به آنچه که حق بود و در آن اختلاف ورزیده بودند ، رهنمون شد ، و خداوند هر کسی را که بخواهد به راه راست ( که همان راه حق است ) رهنمود مینماید ( تا حق را از میان انحرافها و اختلافها دریابند ، و مرحله برگشت به دین راستین و حاکمیّت کتاب و شریعت فرا رسد ) .‏

 

توضیحات :

‏« اُمَّةً » : ملّت . دسته . « بَعَثَ » : برانگیخت . فرستاد . « وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ » : و حال آن که درباره آن کتاب ، یا درباره آن حق اختلاف پیدا نکردند ، مگر . . . « بَغْیاً » : از روی ستم . از حسادت . مفعولٌله است . « بِإِذْنِهِ » : به فرمان او . به توفیق و مرحمت او . معنی دیگر آیه : مردمان جملگی بر سرشت واحدی بودند ، و این سرشت ، استعداد هدایت و ضلالت را داشت . بر برخی از آنان ، اسباب هدایت چیره گشت ، و بر برخی دیگر ضلالت غالب آمد . به همین علّت انسانها اختلاف پیدا کردند و خداوند آنان را دریافت و پیغمبرانی را به عنوان هادی و مژدهرسان و بیمدهنده ایشان به سویشان روانه کرد ، و به همراهشان کتابهای مشتمل بر حق فرستاد ، تا این کتابها میان مردمان حَکَم و داور گردند و کشمکش با رجوع بدانها از میان برخیزد . ولیکن تنها آنان که از هدایت پیغمبران سود بردند ایمان آوردند ، آن کسانی که خداوند به هنگام اختلاف ، به سوی حق رهنمودشان کرد . و این خدا است که طرفداران حق را - اگر مخلص باشند - موفّق میگرداند ( نگا : تفسیرالمنتخب ) .‏

 

آیه  214

متن آیه :

‏ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ ‏

 

ترجمه :

‏آیا گمان بردهاید که داخل بهشت میشوید بدون آن که به شما همان برسد که به کسانی رسیده است که پیش از شما درگذشتهاند ؟  ( شما که هنوز چنین رنجها و دردهائی را ندیدهاید و باید چشم به راه تحمّل حوادث تلخ و ناگوار در راه کردگار باشید و بدانید : نخست رنج سپس گنج ) . زیانهای مالی و جانی ( و شدائد و مشکلات ، آن چنان ملّتهای پیشین را احاطه کرده است و ) به آنان دست داده است و پریشان گشتهاند که پیغمبر و کسانی که با او ایمان آورده بودهاند ( همصدا شده و ) میگفتهاند : پس یاری خدا کی ( و کجا ) است ؟ !  ( لیکن خدا هرگز مؤمنان را فراموش ننموده است و پس از تعلیم فداکاری به مؤمنان و آبدیدگی ایشان که رمز تکامل است ، به وعده خود وفا کرده و بدیشان پاسخ گفته است که : ) بیگمان یاری خدا نزدیک است .‏

 

توضیحات :

‏« اَمْ » : بلکه آیا . « وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ » : و حال آن که هنوز به شما نرسیده است ( نگا : حجرات / 14 ) :  « مَثَلُ » : حال . وضع . « خَلَوْا » : رفتهاند . درگذشتهاند . « الْبَأْسَآءُ » : فقر . جنگ . شدّت و سختی . « الضَّرَّآءُ » : بیماری . تنگدستی . ضرر و زیان . « زُلْزِلُوا » : به تکان افتادهاند . پریشان و آشفته گشتهاند . « مَتَیا نَصْرُ اللهِ ؟ » : یاری خدا کی خواهد بود ؟ البتّه این سخن به صورت درخواست یاری و حصول مدد کردگاری بیان شده است و جنبه تمنّا و تقاضا را داشته است . « أَلا » : هان !‏

 

آیه  215

متن آیه :

‏ یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏از تو میپرسند : چه چیز را صدقه و انفاق کنند ؟ بگو : آنچه از ( مال و دارائی پاکیزه و ) پسندیده صدقه و انفاق میکنند از آن پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و واماندگان در راه ( و بریده از مال و دارائی خویش ) است . و هر کار نیکی که میکنید خداوند از آن آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« مَاذَا » : چه چیز ؟  « خَیْرٍ » : مراد مال و ثروت است . « الْمَسَاکِینِ » : درماندگان و بیچارگانی که درآمدشان کفاف خرجشان را نمیکند ( نگا : کهف / 79 ) . « إبْنِ السَّبِیلِ » : مسافر تهیدستی که دسترسی به اهل و عیال و مال و منال خود ندارد .‏

 

آیه  216

متن آیه :

‏ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏جنگ بر شما واجب ( کفائی ) گشته است ، و حال آن که ( بنابه سرشت انسانی ) از آن بیزارید ، لیکن چه بسا چیزی را دوست نمیدارید و آن چیز برای شما نیک باشد ، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد ، و خدا ( به رموز کارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را ) میداند و شما ( از اسرار امور بیخبرید و مصلحت خود را چنان که شاید و باید ) نمیدانید .‏

 

توضیحات :

‏« کُرْهٌ » : ناپسند . ناخوشایند . « عَسَیا » : چه بسا .‏

 

آیه  217

متن آیه :

‏ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىَ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏از تو درباره جنگکردن در ماه حرام میپرسند . بگو : جنگ در آن ( گناهی ) بزرگ است . ولی جلوگیری از راه خدا ( که اسلام است ) و بازداشتن مردم از مسجدالحرام و اخراج ساکنانش از آن و کفر ورزیدن نسبت به خدا ، در پیشگاه خداوند مهمتر از آن است ، و برگرداندن مردم از دین ( با ایجاد شبههها در دلهای مسلمانان و شکنجه ایشان و غیره ) بدتر از کشتن است .  ( مشرکان ) پیوسته با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از آئینتان برگردانند ، ولی کسی که از شما از آئین خود برگردد و در حال کفر بمیرد ، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت بر باد میرود ، و ایشان یاران آتش ( دوزخ ) میباشند و در آن جاویدان میمانند .‏

 

توضیحات :

‏« الْشَّهْرِالْحَرَامِ » :  ( نگا : بقره / 194 ) . « قِتَالٍ » : جنگیدن . بدل از ( الْشَّهْرِ ) است . « صَدٌّ » : بازداشتن . ممانعت . واژه ( صَدٌّ ) مبتدا است و کلمات ( کُفْرٌ ) و ( إِخْرَاجٌ ) عطف بر آن بوده و واژه ( أَکْبَرُ ) خبر است . « کُفْرٌ بِهِ » : کافرشدن به خدا است . « الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ » : عطف بر ( سَبِیلِ اللهِ ) است . « فِتْنَةُ » : کفر و شرک . برگرداندن از دین ( نگا : بقره / 191 ) . « مَن یَرْتَدِدْ » : هر که برگردد . « حَبِطَتْ » : باطل و تباه گشته و هدر رفته است .‏

 

آیه  218

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُوْلَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که هجرت نمودهاند و در راه خدا جهاد کردهاند ، آنان رحمت خدا را چشم میدارند ، و خداوند آمرزنده و مهربان است .‏

 

توضیحات :

‏« یَرْجُونَ » : امیدوارند . انتظار دارند .‏

 

آیه  219

متن آیه :

‏ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏درباره باده و قمار از تو سؤال میکنند . بگو : در آنها گناه بزرگی است و منافعی هم برای مردم دربر دارند ، ولی گناه آنها بیش از نفع آنها است . و از تو میپرسند : چه چیز را صدقه و انفاق کنند ؟ بگو : مازاد ( نیازمندی خود ) . این چنین خداوند آیات ( و احکام ) را برای شما روشن میسازد ، شاید ( درباره مصالح دنیا و آخرت خود ) بیندیشید .‏

 

توضیحات :

‏« الْخَمْرِ » : می . « الْمَیْسِرِ » : قمار با همه انواع آن . « الْعَفْوَ » : اضافه بر نیاز . مازاد بر نفقه . آنچه به رنج نیندازد ( نگا : اعراف / 199 ) . مفعولٌبه فعل محذوف ( أَنفِقُوا ) است . « یُبَیِّنُ » : روشن میگرداند .‏

 

آیه  220

متن آیه :

‏ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاء اللّهُ لأعْنَتَکُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( تا راجع به نیازهای روحی و جسمی خود ) در دنیا و آخرت ( اندیشه کنید ) . و درباره یتیمان میپرسند ( که نظر اسلام راجع به معامله و مخالطه با ایشان چیست ؟ ) . بگو : هر چیز که صلاح ایشان در آن باشد ، نیک و پسندیده است ، و اگر با آنان ( زندگی خود را به قصد اصلاح نه افساد ) بیامیزید ( مانعی ندارد ) . ایشان برادران ( دینی ) شما هستند ( و انتظار چنین کمکی میرود ) ، و خداوند مفسد را از مصلح ( موجود در میان شما ، جدا میسازد و ) میشناسد ، و اگر خدا میخواست ( با تعیین تکالیف و وظائف سخت در امر سرپرستی یتیمان ) شما را به زحمت میانداخت . بیگمان خداوند چیره و حکیم است ( و قانونی جز آنچه مصالح بندگان در آن باشد ، وضع نمیکند ) .‏

 

توضیحات :

‏« فِی الدُّنْیَا وَ اْلآخِرَةِ » : درباره کار و بار دنیا و آخرت . در اینجا مضاف محذوف است ، از قبیل ( امور . شؤون ) . و جار و مجرور متعلّق به ( یُبَیِّنُ ) یا ( تَتَفَکَّرُونَ ) در آیه پیشین است . « وَ إِن تُخَالِطُوهُمْ » : و اگر با آنان همزیستی کنید در خوردن و نوشیدن و مسکن و زندادن و زنگرفتن ، شایسته است و از شما انتظار همین است . « أَعْنَتَ » : به رنج انداخت . از ماده ( عَنَت ) به معنی مشقّت .‏

 

آیه  221

متن آیه :

‏ وَلاَ تَنکِحُواْ الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلاَ تُنکِحُواْ الْمُشِرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُوْلَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ یَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و با زنان مشرک ( غیر اهل کتاب ) تا ایمان نیاورند ازدواج نکنید ، و بیگمان کنیز مؤمنی از زن ( آزاد ) مشرکی بهتر است ، اگرچه ( زیبائی یا ثروت یا موقعیّت او ) شما را به شگفتی انداخته باشد ( و دلباخته او بوده باشید ) ، و ( زنان و دختران خود را ) به ازدواج مردان مشرک در نیاورید ، مادامی که ایمان نیاورند . و بیگمان غلام مؤمنی از مرد مشرکی بهتر است اگرچه ( زیبائی یا ثروت یا موقعیّت او ) شما را به شگفتی انداخته باشد ( و دل از کفتان ربوده باشد ) . آنان ( اعم از زنان یا مردان مشرک ) به سوی آتش ( دوزخ ) دعوت میکنند ( و سبب شقاوت میگردند ) و خدا به سوی بهشت و آمرزش به فرمان خود و توفیق خویش دعوت میکند ( و پیروی از دستور او ، وسیله سعادت میشود ) ، و خدا آیات خود را برای مردم روشن میسازد ( و احکام شریعت را با دلائل واضح تفهیم مینماید ) تا این که ( راه صلاح و سعادت خویش را بشناسند و ) یادآور شوند .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ » : با زنان مشرک ازدواج نکنید . « أَمَةٌ » برده . بنده . « لا تَنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ » : زنان را به ازدواج کافران درنیاورید . « عَبْدٌ » : برده . بنده . « یَدْعُونَ » : فرا میخوانند . دعوت میکنند . « یَدْعُو » : فرا میخواند . دعوت میکند . در رسمالخطّ قرآنی الفی در آخر دارد . « بِإِذْنِهِ » : به اراده و توفیق خود . « یَتَذَکَّرُونَ » : متذکّر شوند . پند و عبرت گیرند .‏

 

آیه  222

متن آیه :

‏ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِی الْمَحِیضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و از تو درباره ( آمیزش با زنان به هنگام ) حیض میپرسند . بگو : زیان و ضرر است ( و علاوه از نافرمانی ، بیماریهائی به دنبال دارد ) . پس در حالت قاعدگی از ( همبستری با ) زنان کنارهگیری نمائید ، و با ایشان نزدیکی نکنید تا آن گاه که پاک میشوند . هنگامی که پاک شوند ، از مکانی که خدا به شما فرمان داده است ( و راه طبیعی زناشوئی و وسیله حفظ نسل است ) با آنان نزدیکی کنید . بیگمان خداوند توبهکاران و پاکان را دوست میدارد .‏

 

توضیحات :

‏« الْمَحِیضِ » : قاعدگی . خون ماهانه . موقع قاعدگی . موضع قاعدگی . این واژه مصدر میمی یا اسم مکان و یا اسم زمان میتواند باشد . « أَذیً » : اذیّت و آزار . زیان و ضرر . پلیدی و پلشتی . « إعْتَزِلُوا » : کنارهگیری کنید . « لا تَقْرَبُوهُنَّ » : با ایشان نزدیکی زناشوئی نکنید . « حَتَّیا یَطْهُرْنَ » : تا وقتی که پاک میگردند . یعنی خون ماهانه پایان میگیرد و غسل انجام میپذیرد . یا این که خون ماهانه پایان میگیرد و بس . « مِنْ حَیْثُ » : از همان جائی که . در همان جائی که . « الْمُتَطَهِّرِینَ » : پاکیزهدارندگان .‏

 

آیه  223

متن آیه :

‏ نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّکُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏زنان شما محلّ بذرافشانی شما هستند ، پس از هر راهی که میخواهید به آن محلّ درآئید ( و زناشوئی نمائید به شرط آن که از موضع نسل تجاوز نکنید ) ، و برای خود ( با انتخاب همسران شایسته و پرورش فرزندان صالح و بایسته ، توشهای ) پیشاپیش بفرستید ، و از خدا خویشتن را برحذر دارید ( و به هنگام حیض با زنان نزدیکی نکنید و از راهی جز راه بقای نوع بشر با ایشان زناشوئی ننمائید ) و بدانید که شما او را ملاقات خواهید کرد ( و از شما درباره اعمال و اقوالتان پرسیده خواهد شد ) ، و مژده بده به مؤمنان ( که با رعایت حدود دین ، سعادت اخروی و رضایت پروردگار را به دست خواهند آورد ) .‏

 

توضیحات :

‏« حَرْثٌ » : کشتزار . « أَنَّیا شِئْتُمْ » : هرگونه که خواستید . نشسته ، ایستاده ، بر رو افتاده ، بر پشت افتاده ، و غیره . به شرط آن که در قُبُل باشد نه دُبُر . « قَدِّمُوا لِأَنفُسِکُمْ » : برای خویشتن پیشاپیش بفرستید . یعنی با انجام اعمال شایسته برای آخرت توشهای بیندوزید . « مُلاقُوهُ » : ملاقاتکنندگان او .‏

 

آیه  224

متن آیه :

‏ وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیْمَانِکُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَیْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و خدا را آماج سوگندهای خویشتن نکنید ،  ( زیرا کثرت سوگند منافی با تعظیم نام خداوند است . پس زیاد سوگند نخورید ) تا این که نیکوکار و پرهیزگار شوید و ( بتوانید ) میان مردمان به اصلاح بپردازید و خدا شنوا و دانا است .‏

 

توضیحات :

‏« عُرْضَةً » : نصب شده . در معرض قرار گرفته . مانع . سدّ راه . این واژه مصدر است و در معنی اسم مفعول یعنی معروض به کار رفته است . « لا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً . » : نام خدا را آماج تیر سوگندهای راست یا دروغ خود نسازید تا این که نیک شوید . سوگند خوردنتان به خدا نباید مانع از آن بشود که نیکی کنید و . . . « أَیْمَانِ » : جمع یَمِین ، سوگندها . چیزهائی که بر آنها سوگند یاد میشود . « أَن تَبَرُّوا » : تا این که نیک باشید . این که نیکی کنید . فعل مضارع مجزوم و جواب نهی است ، و تقدیر چنین است : لِتَکُونُوا بِرّاً . و یا این که فعل مضارع منصوب و علّت نهی است و تقدیر چنین است : فِی أَن تَبَرُّوا . برخی هم ( أَن تَبَرُّوا ) را مبتدا و خبر آن ( أَوْلَی ) یا ( أَمْثَلُ ) محذوف دانستهاند .‏

 

آیه  225

متن آیه :

‏ لاَّ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِیَ أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند شما را به خاطر سوگندهائی که بدون توجّه یاد میکنید ( و از روی عادت ، نه از روی قصد و نیّت از دهان میپرد ) مؤاخذه نخواهد کرد ( و کفّاره یا عقاب بر آن مترتّب نیست ) ولیکن شما را در برابر آنچه دلهایتان کسب کرده است ( و از روی اراده و اختیار بوده است ) مؤاخذه میکند ( و کفّاره یا عقاب بر آن مترتّب است ) ، و خداوند آمرزنده و بردبار است ( و گناهان را میبخشد و لغزشها را نادیده میگیرد و در رساندن عقاب شتاب نمیورزد ) .‏

 

توضیحات :

‏« لا یُؤَاخِذُکُمْ » : مورد بازخواستتان قرار نمیدهد . « اللَّغْوِ » : یاوه . پوچ . لغو در سوگند ، یعنی سوگندی که بدون قصد و اراده و از روی عادت بر زبان رانده میشود . مانند : آری والله . نهوالله . که بدون قصد سوگند ، از روی عُرف و عادت بر زبان جاری میگردد و کفّاره ندارد . « مَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ » : آنچه که از دل بر میآید و با قصد و اراده اداء میگردد . « حَلِیمٌ » : شکیبا .‏

 

آیه  226

متن آیه :

‏ لِّلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که زنان خویش را ایلاء مینمایند ( یعنی سوگند یاد میکنند که با ایشان آمیزش جنسی ننمایند ) حق دارند چهار ماه انتظار بکشند ( و باید بدانند که خدا از چنین سوگندی خوشنود نیست ، و در ضمن این چهار ماه باید وضع خود را با همسر خویش از نظر زندگی و طلاق روشن سازند . در این فرصت ) اگر بازگشت کردند ( و سوگند خویش را نادیده گرفتند و با زنان خود همبستر شدند ، چه بهتر ، کفّاره سوگند را میپردازند و ازدواج به حالت خود باقی است ) . چه خداوند بسی آمرزنده و مهربان است .‏

 

توضیحات :

‏« یُؤْلُونَ » : سوگند میخورند . از مصدر ( إیلاء ) و از ماده ( أَلْوَة ) یا ( أَلْیَة ) به معنی سوگند . إیلاء در اصطلاح شرع به معنی این است که مرد سوگند بخورد که با همسرش نزدیکی نکند . « تَرَبُّصُ » : انتظار کشیدن . منتظر ماندن . « فَآءُوا » : برگشتند . رجوع کردند .‏

 

آیه  227

متن آیه :

‏ وَإِنْ عَزَمُواْ الطَّلاَقَ فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر تصمیم بر جدائی گرفتند ( و در این مدّت بازنگشتند ، پس از انقضای آن ، یکی از دو راه در پیش است : برگشت به زندگی زناشوئی عادی ، یا طلاق به اختیار یا به اجبار . و باید بدانند که گفتار و کردارشان از دید خدا پنهان نمیماند ) چه خداوند شنوا و دانا است .‏

 

توضیحات :

‏« عَزَمُوا » تصمیم گرفتند . عزم خود را جزم کردند .‏

 

آیه  228

متن آیه :

‏ وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحاً وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکُیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و زنان مطلّقه باید ( بعد از طلاق ) به مدّت سه بار عادت ماهانه ( و یا سهبار پاکشدن از حیض ) انتظار بکشند ( و عدّه نگهدارند ، تا روشن شود که حامله نیستند ) ، و اگر ( در ایمان خود صادق هستند و راست میگویند که ) به خدا و روز رستاخیز باور دارند ، برای آنان حلال نیست که خدا آنچه را ( اعم از جنین یا خون ماهانه ) در رحم ایشان آفریده است پنهان کنند ، و شوهران آنان برای برگرداندنشان ( به زندگی زناشوئی و از سرگرفتن آن ) در این ( مدّت عدّه ، از دیگران ) سزاوارترند ، در صورتی که ( شوهران به راستی ) خواهان اصلاح باشند ( و نخواهند به همسران خود زیان برسانند و خیانت نمایند ، که در این صورت سروکارشان با خدا است ) و برای همسران ( حقوق و واجباتی ) است ( که باید شوهران اداء بکنند ) همان گونه که بر آنان ( حقوق و واجباتی ) است که ( باید همسران اداء بکنند ) به گونه شایستهای ( که برابر عرف مردمان و موافق با شریعت اسلام باشد ) . و مردان را بر زنان برتری ( رعایت و حفاظت در امور خانوادگی ) است . و خداوند باعزّت و باحکمت است ( و برای آنان قوانینی وضع میکند که با حکمت سازگار است ) .‏

 

توضیحات :

‏« الْمُطَلَّقَاتُ » : زنان طلاق داده شده . « قُرُوءٍ » : جمع قُرْء ، حیض یا پاکشدن از حیض . « أَرْحَام » : جمع رَحِم ، زهدانها ، بچّهدانها . « بُعُولَة » : جمع بَعْل ، شوهران . « أَحَقُّ » : بسی شایسته و سزاوار . واژه ( أَحَقُّ ) اسم تفضیل است و در اینجا معنی تفضیل ندارد و بلکه برای مبالغه است . « الْمَعْرُوفِ » : پسندیده . کار نیکوئی که خداوند بدان دستور داده است . از قبیل حسن معاشرت و زیان نرساندن و غیره . . . « لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ » : مردان را بر زنان منزلت است . منظور درجه و منزلت سرپرستی و مراقبت از ایشان است ( نگا : نساء / 34 ) .‏

 

آیه  229

متن آیه :

‏ الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاَّ أَن یَخَافَا أَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏طلاق دو بار است ( آن طلاقی که حق مراجعت در آن محفوظ است . بعد از دو مرتبه طلاق ، یکی از دو کار را باید کرد : ) نگاهداری ( زن ) به گونه شایسته ( و عادلانه ) یا رهاکردن ( او ) با نیکی ( و بایستگی و به دور از ظلم و جور . بعد از طلاق سوم ، حق مراجعت سلب میشود مگر بعد از ازدواج راستین با شوهر دیگری و وقوع طلاق میان او و شوهر اخیر ) . و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه ( مهر ایشان کردهاید یا ) بدیشان دادهاید بازپس بگیرید ، مگر این که ( شوهر و همسر ) بترسند که نتوانند حدود خدا را پابرجا دارند . پس اگر ( ای گروه مؤمنان ) بیم داشتید که حدود الهی را رعایت نکنند ، گناهی بر ایشان نیست که زن فدیه و عوضی بپردازد ( و در برابر آن طلاق بگیرد ) . اینها حدود و مرزهای ( احکام شرعی ) الهی است و از آنها تجاوز نکنید ، و هرکس از حدود و مرزهای ( اوامر و نواهی ) الهی تجاوز کند ( ستمگر بوده و ) بیگمان این چنین کسانی ستمگرند ( و به خود و به جامعهای که در آن زندگی میکنند ستم مینمایند ) .‏

 

توضیحات :

‏« مَرَّتَانِ » : دوبار . دو دفعه . « إمْسَاک » : نگاهداری کردن . « تَسْرِیحٌ » : رهاکردن . طلاقدادن . « أَلطَّلاقُ مَرَّتَانِ » : طلاقی که بعد از آن ، از سرگرفتن زناشوئی آزاد است ، دو بار است و بس . « إِحْسَانٍ » : زیبا رفتارکردن . « وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ . . . » . برای شما حلال نیست که . این هنگامی است که جدائی به میل و رغبت مرد انجام بگیرد ( نگا : نساء / 20 ) . « حُدُودَ اللهِ » : احکام و شرائع خدا . « جُنَاح » : گناه . بزه . « إفْتَدَتْ بِهِ » : زن آن را برای رهائی خویشتن داد .‏

 

آیه  230

متن آیه :

‏ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَن یَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پس اگر ( بعد از دو طلاق و رجوع ، بار دیگر باز هم ) او را طلاق داد ، از آن به بعد زن بر او حلال نخواهد بود ، مگر این که با شوهر دیگری ازدواج کند ( و با او آمیزش جنسی نماید و ازدواج واقعی و جدّی صورت گیرد ؛ نه موقّتی و فریبکارانه ) . در این صورت اگر ( شوهر دوم ) او را طلاق داد ، گناهی بر آن دو ( زن و شوهر اوّل ) نخواهد بود که ( به کانون زندگی زناشوئی ) برگردند ( و زن با شوهر اوّل مجدّدا ازدواج نماید ) در صورتی که امیدوار باشند که میتوانند حدود الهی را ( محترم بشمارند و ) پابرجا دارند . و اینها حدود الهی است که خدا آنها را برای کسانی که آگاهند ( و به شرع اسلام ایمان دارند ) بیان مینماید .‏

 

توضیحات :

‏« حَتَّیا تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ » : تا آن گاه که با شوهری جز او به طور دائم و به روال عادی ازدواج میکند ، و . . . « فَلا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا » : بر شوهر نخست و همسر نخست گناهی نیست .‏

 

آیه  231

متن آیه :

‏ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النَّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَاراً لَّتَعْتَدُواْ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلاَ تَتَّخِذُوَاْ آیَاتِ اللّهِ هُزُواً وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَیْکُمْ مِّنَ الْکِتَابِ وَالْحِکْمَةِ یَعِظُکُم بِهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که زنان را طلاق دادید ، و به ( آخرین روزهای ) عدّه خود رسیدند ، یا به طرز صحیح و عادلانهای آنان را نگاه دارید ( و با ایشان آشتی کنید ) یا آنان را به طرز پسندیده و دادگرانهای رها سازید ، و به خاطر زیان رسانیدن بدیشان و تعدّی کردن بر ایشان ، هیچ گاه ( با آنان آشتی نکنید و ) ایشان را نگاه ندارید ، و کسی که چنین کند ، بیگمان به خویشتن ستم کرده است ، و ( با این گونه اعمال و سوءاستفاده کردن از قوانین ) آیههای ( احکام و حدود ) خدا را به باد استهزاء نگیرید ، و نعمت خدا را بر خود ( که از جمله الفت میان شوهر و همسر و تنظیم امور زندگی خانوادگی است ) و آنچه را که از کتاب و حکمت ( یعنی قرآن و اسرار شریعت اسلام ) بر شما نازل کرده است و شما را با آن پند میدهد ، به خاطر بیاورید و از ( خشم ) خدا بپرهیزید و بدانید که بیگمان خداوند از هر چیزی آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ » : به انقضاء عدّه خود نزدیک شدند . « أَجَل » : مدّت . در اینجا مراد سپریشدن آخرین روزهای عدّه است . « سَرِّحُوهُنَّ » : آنان را رها سازید . آنان را طلاق دهید . « ضِرَاراً » : زیانرساندن . مفعولٌله است . « هُزُواً » : بازیچه . مسخره . مصدری است به معنی اسم مفعول ، یعنی مَهْزُوء . مفعول دوم ( لا تَتَّخِذُوا ) است . « الْحِکْمَة » : گفتار یا کردار درست و بجا . عطف صفت بر موصوف است ( نگا : احزاب / 34 ) .‏

 

آیه  232

متن آیه :

‏ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن یَنکِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَیْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ذَلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ مِنکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکُمْ أَزْکَى لَکُمْ وَأَطْهَرُ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که زنان را طلاق دادید و مدّت عدّه خود را به پایان رسانیدند ، مانع آنان نشوید که با شوهران ( سابق یا با کسان دیگری ) ازدواج کنند ، اگر در میانشان به طرز پسندیدهای تراضی برقرار گردد ( و خواسته باشند زندگی خانوادگی آبرومندانهای به راه اندازند ) ، این ( احکام حکیمانه همراه با ترغیب و ترهیبی که گذشت ) همان چیزی است که کسانی از شما بدان پند داده میشوند که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند . این ( اوامر و نواهی الهی ) برای شما ( از نظر رشد علائق و روابط اجتماعی و تطهیر نفوس از زنگ بدگمانیها و آلودگیهای محیط ) پربرکتتر و پاکیزهتر ( از ممانعت زنان از ازدواج با دیگران و غیره ) است ، و خدا ( مصالح اجتماعی بشری و فوائد نهفته در این احکام را ) میداند و شما ( اسرار این اوامر و نواهی را چنان که شاید و باید ) نمیدانید .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَعْضُلُوهُنَّ » : ایشان را باز ندارید و از آنان ممانعت به عمل نیاورید . « اَزْکَیا » : بالندهتر و سودمندتر . « أَطْهَرُ » : پاکیزهتر و تمییزتر .‏

 

آیه  233

متن آیه :

‏ وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَکُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَیْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏مادران ( اعم از مطلّقه و غیرمطلّقه ) دو سال تمام فرزندان خود را شیر میدهند ، هرگاه یکی از والدین یا هر دوی ایشان خواستار تکمیل دوران شیرخوارگی شوند ، بر آن کس که فرزند برای او متولّد شده ( یعنی پدر ) لازم است خوراک و پوشاک مادران را ( در آن مدّت به اندازه توانائی ) به گونه شایسته بپردازد . هیچ کس موظّف به بیش از مقدار توانائی خود نیست ، نه مادر به خاطر فرزندش ، و نه پدر به سبب بچّهاش باید زیان ببیند ( بلکه حق دیدار از فرزند برای هر دو محفوظ است و بر پدر پرداخت عادلانه ، و بر مادر پرورش مسلمانانه لازم است . چنانچه پدر بمیرد یا به سبب فقر از پرداخت حق حضانت عاجز باشد ) بر وارث فرزند چنین چیزی لازم است ( و در صورت دارا بودن ، باید آنچه بر پدر فرزند ، از قبیل خوراک و پوشاک و اجرت شیرخوارگی لازم بوده است بپردازد ) و اگر ( والدین ) خواستند با رضایت و مشورت همدیگر ( کودک را زودتر از دو سال ) از شیر بازگیرند گناهی بر آنان نیست . و اگر ( ای پدران ) خواستید دایگانی برای فرزندان خود بگیرید ، گناهی بر شما نیست ، به شرط این که حقوق آنان را به طور شایسته بپردازید ، و از ( خشم ) خدا بپرهیزید و بدانید که خدا بدانچه انجام میدهید بینا است ( لذا پدران و مادران خدا را در نظر دارند و به تربیت اولاد عنایت نمایند ) .‏

 

توضیحات :

‏« یُرْضِعْنَ » : باید شیر بدهند . « حَوْلَیْنِ » : مدّت دو سال . « رَضاعَة » : شیردادن . « الْمَوْلُودِ لَهُ » : پدر . « رِزْقُ » : نفقه . « کِسْوَة » : جامه . « بِالْمَعْرُوفِ » : به گونه شایسته و برحسب عُرف محیطی که زن در آن زندگی میکند . « لا تُضَآرَّ » : نباید زیانخورده بشود .  ( لا ) حرف نهی است و ( تُضَآرَّ ) فعل مضارع مجزوم است و فتحه به جای جزمه آمده است . « فِصَال » : از شیر بازگرفتن طفل . « تَرَاضٍ » : خوشنودی . « تَشَاوُرٍ » : رایزنی . « أَن تَسْتَرْضِعُوا » : این که دایه بگیرید . « مَا ءَاتَیْتُمْ » : آنچه به عنوان مزد برای دایه مقرّر داشتهاید و بدو میدهید .  ( ءَاتَیْتُمْ ) به منزله ( أَعْطَیْتُمْ ) است و به دو مفعول نیازمند است که هر دو در اینجا محذوفند . تقدیر چنین است :  ( ءَاتَیْتُمُوهُ الْمَرَاضِعَ ) .‏

 

آیه  234

متن آیه :

‏ وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏و کسانی که از شما ( مردان ) میمیرند و همسرانی از پس خود به جای میگذارند ، همسرانشان باید چهار ماه و ده شبانهروز انتظار بکشند ( و عدّه نگاه دارند ) ، و هنگامی که به آخر مدّتشان رسیدند و آن را به پایان بردند ، گناهی بر شما نیست که هر چه میخواهند درباره خودشان به طور شایسته انجام دهند ( و اعمالی موافق با شرع از ایشان سر زند و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند ) ، و خدا از آنچه میکنید آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« یُتَوَفَّوْنَ » : میمیرند . « یَذَرُونَ » : ترک میگویند و به جای میگذارند . از ماده ( وذر ) . « یَتَرَبَّصْنَ » : انتظار میکشند . عِدّه نگاه میدارند . بدین معنی که زن شوهر مرده ، باید از آرایش و خواستگاری و ازدواج و خروج از منزل - مگر با بودن عذر شرعی - دوری کند . « أَرْبَعَةَ اَشْهُرٍ وَ عَشْراً » : چهار ماه و ده شبانهروز قمری . « فِی أَنفُسِهِنَّ » : درباره خود نسبت به خود . « بِالْمَعْرُوفِ » : کاری که معهود شرافتمندان و پسند اسلام است .‏

 

آیه  235

متن آیه :

‏ وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاء أَوْ أَکْنَنتُمْ فِی أَنفُسِکُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَلَکِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً وَلاَ تَعْزِمُواْ عُقْدَةَ النِّکَاحِ حَتَّىَ یَبْلُغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و گناهی بر شما ( مردان ) نیست که به طور کنایه از زنانی ( که شوهرانشان فوت کردهاند و در عدّه بسر میبرند ) خواستگاری کنید ، و یا در دل خود تصمیم بر این کار را بگیرید ( بدون این که آن را اظهار نمائید ) ، خداوند میدانست شما آنان را یاد خواهید کرد ( و این گرایش فطری مردان نسبت به زنان است و خداوند با خواسته طبیعی شما به شکل معقول مخالف نیست ) ولی به آنان پنهانی وعده زناشوئی ندهید ، مگر این که به طرز پسندیدهای ( و به طور کنایه ) اظهار کنید ( امّا در همه حال ) اقدام به ازدواج ننمائید تا عدّه آنان بسر آید ، و بدانید که خداوند آنچه را در دل دارید میداند ، پس از ( مخالفت فرمان ) او خویشتن را برحذر دارید و بدانید که بیگمان خداوند بس آمرزنده و شکیبا است ( و در مجازات بندگان شتاب نمیکند ) .‏

 

توضیحات :

‏« عَرَّضْتُم بِهِ » : بدان گوشه زدید . آن را با کنایه گفتید . از قبیل این که بگوئید : تو بانوی شایسته و دینداری هستی . امیدوارم خداوند زن خوبی چون تو را نصیبم گرداند و . . . « خِطْبَةِ » : خواستگاری . « أَکْنَنتُمْ » : پنهان داشتید . « أَکْنَنتُمْ فِی أَنفُسِکُمْ » : به دل خود جای دادید . به اندیشه خود راه دادید . « اِلاّ أَن تَقُولُوا قَوْلاً مَّعْرُوفاً » : جز گفتار پسندیده و بزرگوارانه در کنایه خود به کار نبرید . « لا تَعْزِمُوا » : تصمیم نگیرید . قصد نکنید . « لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکَاحِ » : در مدّت عدّه اقدام به عقد نکاح نکنید . چرا که در مدّت عدّه خواستگاری آشکار و بیپرده حرام است ، و عقد ازدواج در آن باطل است . « الْکِتَابُ » : مصدری است به معنی اسم مفعول یعنی : مکتوب به معنی مفروض که منظور عدّه است . مانند : لباس به معنی ملبوس .‏

 

آیه  236

متن آیه :

‏ لاَّ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مَهر ( به عللی ) طلاق دهید ، گناهی بر شما نیست ( و در این موقع ) آنان را ( با هدیّهای مناسب حال خود ) بهرهمند سازید . آن کس که توانائی ( مالی ) دارد ، و آن کس که توانائی ( مالی ) ندارد ، به اندازه خودش ، هدیّهای شایسته ( و مناسب حال دهنده و گیرنده ) میپردازد ، و این ( پرداخت هدیّه ) بر نیکوکاران الزامی است .‏

 

توضیحات :

‏« مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ » : اگر یا مادام که با آنان آمیزش جنسی انجام نداده باشید . واژه ( مَا ) میتواند شرطیّه باشد . یعنی : إِن لَّمْ تَمَسُّوهُنَّ . یا زمانیّه باشد . یعنی : مُدَّةَ لَمْ تَمَسُّوهُنَّ . « فَرِیضَةً » : صداق . مهریّه . « مَتِّعُوهُنَّ » : بدانان متاع دهید . متاع و مُتعه ، به معنی هدیّهای است که شوهر بعد از طلاق به همسر مطلّقه خود میدهد . دادن آن به همسر مطلّقهای که با او نزدیکی زناشوئی نشده و مهریّهای برای وی قبلاً معیّن نگشته است واجب است ، و دادن آن به زنان مطلّقه دیگر مستحبّ است . « مُوسِعِ » : دارا . ثروتمند . « مُقْتِر » : نادار . تنگدست . « قَدَر » : اندازه توان . « مَتَاعاً » : بهرهمند ساختن . اسم مصدر است و به جای تمتیع به کار رفته است و مفعول مطلق است . تقدیر آن چنین است : مَتِّعُوهُنَّ مَتَاعاً :  « حَقّاً » : ثابت و پابرجا .  ( بِالْمَعْرُوفِ ) صفت اوّل ( مَتَاعاً ) است ، و ( حَقّاً ) صفت دوم آن است . یا این که ( حَقّاً ) مفعول مطلق بشمار است و تقدیر آن چنین است : حَقَّ ذلِکَ حَقّاً .‏

 

آیه  237

متن آیه :

‏ وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إَلاَّ أَن یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلاَ تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر زنان را پیش از آن که با آنان تماس بگیرید ( و آمیزش جنسی بنمائید ) طلاق دادید ، در حالی که مهریّهای برای آنان تعیین نمودهاید ،  ( لازم است ) نصف آنچه را که تعیین کردهاید ( به آنان بدهید ) مگر این که آنان ( حق خود را ) ببخشند و یا ( اگر صغیر و یا سفیه هستند ، ولی آنان ، یعنی ) آن کس که عقد ازدواج در دست او است ، آن را ببخشد ، و اگر شما ( مردان ) گذشت کنید ( و تمام مهریّه را به زنان بپردازید ) به پرهیزگاری نزدیکتر است ، و گذشت و نیکوکاری را در میان خود فراموش مکنید . بیگمان خداوند به آنچه انجام میدهید بینا است .‏

 

توضیحات :

‏« نِصْفُ » : نیم . این واژه میتواند مبتدای خبر محذوف ، و یا خبر مبتدای محذوف باشد ، و تقدیر چنین است : فَعَلَیْکُمْ نِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ ؛ فَالْوَاجِبُ نِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ . « یَعْفُونَ » : زنان گذشت کنند . « یَعْفُو » : او گذشت کند . در رسمالخطّ قرآنی ، الف زائدی در آخر این فعل موجود است . « الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةَ الْنِّکَاحِ » : شوهر است . « فَضْل » : بزرگواری و نیک رفتاری .‏

 

آیه  238

متن آیه :

‏ حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِینَ ‏

 

ترجمه :

‏در انجام نمازها و ( به ویژه ) نماز میانه ( یعنی عصر ، کوشا باشید و ) محافظت ورزید و فروتنانه برای خدا بپا خیزید ( و با خشوع و خضوع ، در برابر دیدگان خود ، هیبت و عظمت خدا را مجسّم دارید ) .‏

 

توضیحات :

‏« صَلَوَات » : نمازها . « الصَّلوةِ الْوُسْطَی » : نماز میانه . بهترین نماز . واژه ( وُسْطَی ) به معنی وسط و گزیده و بهترین آمده است . دانشمندان اسلامی هر یک از نمازها را ( الصَّلاةِ الْوُسْطَی ) دانستهاند ، ولیکن ارجح اقوال دالّ بر نماز عصر است . « قَانِتِینَ » : خاشعین . فروتنانه و متواضعانه . حال ضمیر ( و ) در فعل ( قُومُوا ) است . از مصدر ( قُنُوت ) به معنی بریدن از امور جهان و پرداختن به مناجات یزدان و اشتغال به ذکر و دعای خداوند منّان است .‏

 

آیه  239

متن آیه :

‏ فَإنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُکْبَاناً فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَمَا عَلَّمَکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر ( به خاطر جنگ یا خطر دیگری ) ترسیدید ( و نتوانستید با خشوع و خضوع لازم به نماز بایستید ، نماز را ترک نکنید ، بلکه آن را ) در حال پیاده یا سواره انجام دهید . امّا هنگامی که امنیّت خود را باز یافتید ( نماز را به صورت معمولی و به تمام و کمال به جای آورید و ) برابر آن چیزهائی که نمیدانستید و خدا به شما آموخت ، خدای را یاد کنید ( و به عبادت و نیایش بپردازید ) .‏

 

توضیحات :

‏« رِجَالاً » : جمع راجل ، پیادگان . « رُکْبَاناً » : جمع راکب ، سواران .  ( رِجَالاً وَ رُکْبَاناً ) حال ضمیر ( و ) در جواب شرط محذوف است که تقدیر آن چنین است : فَإِنْ خِفْتُمْ فَصَلُّوا رَاجِلِینَ أَوْ رَاکِبِینَ . « کَمَا » : همان گونه که .‏

 

آیه  240

متن آیه :

‏ وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِیَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِیَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و کسانی که از شما در آستانه مرگ قرار میگیرند و همسرانی را از خود به جای میگذارند ،  ( فرمان خدا این است که ) باید برای همسران خود وصیّت کنند که تا یک سال آنان را ( با پرداخت هزینه زندگی ) بهرهمند سازند ، به شرط این که آنان ( خودشان از خانه شوهر ) بیرون نروند ، پس اگر بیرون روند هر کار پسندیدهای که نسبت به خود انجام دهند ( از قبیل ازدواج مجدّد ) گناهی بر شما نیست ، و خداوند توانا و حکیم است .‏

 

توضیحات :

‏« وَصِیَّةً » : توصیه ، سفارش ، مفعول مطلق یا مفعولٌبه فعل محذوفی است و تقدیر آن چنین است : یُوصُونَ وَصِیَّةً . یا این که : کَتَبَ اللهُ عَلَیْهِمْ وَصِیَّةً . « مَتَاعاً » : مفعولٌبه فعل محذوف ( یُوصُونَ ) یا ( وَصِیَّةً ) است که به معنی ( تَوْصِیَةً ) میباشد . « غَیْرَ إِخْرَاجٍ » : بدل ( مَتَاعاً ) ، یا حال ( ألَّذِینَ ) یا ( أَزْوَاجاً ) ، و یا منصوب به نزع خافض میتواند باشد . آیه ( 234 ) حق واجبی است که گزیر و گریزی از آن نیست ، و این آیه بیانگر حقی است که زن در استفاده و عدم استفاده از آن آزاد است .‏

 

آیه  241

متن آیه :

‏ وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و برای زنان مطلّقه ، هدیّه مناسبی است ( که از طرف شوهر پرداخت میگردد و ) این حقی است بر مردان پرهیزگار .‏

 

توضیحات :

‏« حَقّاً » : مفعول مطلق فعل محذوفی است . تقدیر آن چنین است : حَقَّ ذلِکَ حَقّاً . با توجه به احکام گذشته ، زنان مطلّقه چهارگروهند : الف - زن مطلّقهای که با او آمیزش جنسی شده است و مهریّهای برای وی معلوم گشته است . چنین زنی ، عدّه نگاه میدارد و مهریّه خود را به تمام و کمال دریافت مینماید . ب - زن مطلّقهای که با او آمیزش جنسی شده است و مهریّهای برای وی معلوم نگشته است . چنین زنی ، عدّه نگاه میدارد و مهریّهای مثل مهریّه خویشاوندان و زنان خانواده خویش دریافت مینماید . یعنی مهرالمثل بدو تعلق میگیرد . ج - زن مطلّقهای که با او آمیزش جنسی نشده است و مهریّه برای او معلوم گشته است . چنین زنی نصف مهریّه خود را دریافت میدارد و عدّهای ندارد . د - زن مطلّقهای که با او آمیزش جنسی نشده است و مهریّهای هم برای او معلوم نگشته است . چنین زنی وجوباً حق متاع به اندازه قدرت مالی شوهر دریافت میدارد ، و عدّهای ندارد . یادآوری : دادن حق متاع به زنان بندهای [ « الف » و « ب » و « ج » ] مستحبّ است ، لیکن پرداخت آن به زنان گروه [د] واجب است . [نگا : تفسیر مراغی ، جزء دوم ، صفحه 197 و 205 . تفسیر المصحف المیسّر ، صفحه 48] .‏

 

آیه  242

متن آیه :

‏ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند این چنین آیات خود را برای شما شرح میدهد تا این که ( درباره احکام الهی و همه پدیدههای جهان ) بیندیشید .‏

 

توضیحات :

‏« کَذَالِکَ » : بدینسان . با چنین بیانات خردپسندانه و قوانین خیرخواهانه .‏

 

آیه  243

متن آیه :

‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آیا آگاهی ( از داستان شگفت ) کسانی که از خانههای خویش ، در حالی که هزاران نفر بودند ، از ترس مرگ بیرون رفتند ( و سستی نمودند و از جهاد با دشمن سر باز زدند ؟ ) پس خداوند بدیشان گفت : بمیرید .  ( یعنی خداوند عوامل مرگ آنان را فراهم ساخت و با چیرهشدن دشمن بر ایشان ، گرفتار کشتن و ذلّت و خواری شدند ) سپس خداوند آنان را ( با آگاهی و بیداری و پیکار قهرمانانه افرادی از ایشان ) زنده کرد .  ( مگر نه این است که پذیرش ظلم و جور ، مرگ ملّتها است ؟ ! و هرگاه گروهی از ایشان از غفلت خویش بیدار شدند و بپاخاستند ، خود و دیگران را با جبران مافات از نو زندگی و حیات میبخشند ؟ ! و چنین زندگی بزرگوارانهای پس از زندگی ذلّتبار ، نعمت سترگی است و از فضل خدا است و ) بیگمان خداوند فضل خویش را شامل مردم میسازد ( فضلی که موجب شکر و سپاس است ) ولیکن بیشتر مردم شکرگزاری نمیکنند .‏

 

توضیحات :

‏« أَلَمْ تَرَإِلی ؟ » : آیا آگاهی از ؟ مگر نمیدانی که ؟ . مخاطب پیغمبر است و مراد ملّت او ، و هدفِ پرسش تحریک آنان برای آگاهی از این چنین کسانی و پندگیری از کار ایشان است . « الَّذِینَ خَرَجُوا » : کسانی که بیرون رفتند . خداوند نژاد و شماره و سرزمین چنین کسانی را روشن نفرموده است ، و چه بسا تنها جنبه ضربالمثل داشته باشد و برای پند و اندرز بوده و اصلاً داستانی در میان نباشد . « أُلُوفٌ » : جمع أَلْف ، هزاران . « حَذَرَ » : از ترس . مفعولٌله است . « مُوتُوا . . . أَحْیَاهُمْ » : مراد از موت و حیات ، نابودی دستهای و ماندگاری دستهای است ، و این که زندگی شجاعانه و بزرگوارانه حیات است ، و زندگی ترسویانه و پستانه ، مرگ بشمار است . پس در اینجا سخن از موت و حیات معنوی است ( نگا : بقره / 56 ، أنعام / 122 ، انفال / 24 ) .‏

 

آیه  244

متن آیه :

‏ وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و در راه خدا بجنگید و بدانید که خداوند شنوا و دانا است .‏

 

توضیحات :

‏« سَمِیعٌ » : شنوا است و گفتار هرکسی را میشنود . « عَلِیمٌ » : دانا است و از کردار و پندار هر کسی آگاه است .‏

 

آیه  245

متن آیه :

‏ مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کَثِیرَةً وَاللّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کیست که به خدا قرض نیکوئی دهد تا آن را برای او چندین برابر کند ؟ و خداوند ( روزیِ بندگان را ) محدود و گسترده میسازد و به سوی او بازگردانده میشوید .‏

 

توضیحات :

‏« مَن ذَا الَّذِی » : چه کسی است که ؟  ( مَنْ ) : مبتدا ،  ( ذَا ) : خبر ،  ( الَّذِی ) : صفت . « قَرْضاً » : مفعول مطلق و به معنی ( إقراض ) است ، یا مفعولٌبه و به معنی ( مقروض ) است . « قَرْضاً حَسَناً » : وام نیکو . و آن وقتی است که از مال حلال و با طیبه خاطر باشد . « فَیُضَاعِفَهُ » : تا چندین برابرش گرداند . « أَضْعَافاً » : جمع ( ضِعْف ) چندین برابر . مفعولٌبه دوم فعل ( یُضَاعِفَ ) یا حال ضمیر ( ه ) در ( یُضَاعِفَهُ ) است . « یَقْبِضُ » : باز میگیرد . کم میکند . « یَبْسُطُ » : گسترش میدهد . فراوان میگرداند .‏

 

آیه  246

متن آیه :

‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِیلاً مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏آیا آگاهی از ( داستان شگفت ) جماعتی از بنیاسرائیل که بعد از موسی میزیستند و در آن وقت به پیغمبر خود گفتند : شاهی برای ما انتخاب کن تا ( تحت فرماندهی او ) در راه خدا جنگ کنیم .  ( پیغمبرشان برای اطمینان از تصمیمشان بدیشان ) گفت : شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود ( سرپیچی کنید و در راه خدا جهاد و ) پیکار نکنید . گفتند : چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم ، در حالی که از خانه و فرزندانمان رانده شدهایم ؟ امّا هنگامی که دستور پیکار به آنان داده شد ، همه جز عده کمی از ایشان سرپیچی کردند ( و به خود و پیغمبرشان و دینشان ستم نمودند ) و خداوند از ستمکاران آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« مَلاَ » : بزرگان قوم . « نَبِیٍّ » : پیغمبری . منظور سَموئیل است . « نُقَاتِلْ » : تا بجنگیم . مجزوم است چون جواب فعل امر ( إِبْعَثْ ) است . « عَسَیْتُمْ » : شاید شما . از افعال ناقصه است و اسم آن ضمیر ( تُمْ ) و خبر آن جمله ( أَلاّ تُقَاتِلُوا ) است . « مَا لَنَا » : چه میشود ما را ؟ چرا ما ؟  ( مَا ) : مبتدا ،  ( لَنَا ) خبر است . « دِیَار » : جمع دار ، خانه و کاشانه . شهر و میهن . « کُتِبَ » : واجب گردید . « تَوَلَّوْا » : سرپیچی کردند . پشت نمودند و خلف وعده کردند .‏

 

آیه  247

متن آیه :

‏ وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوَاْ أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و پیغمبرشان به آنان گفت : خداوند طالوت را برای زمامداری شما روانه کرده است . بزرگان قوم گفتند : چگونه او بر ما حکومت داشته باشد با این که ما از او برای زمامداری سزاوارتریم و او که مال و دارائی زیادی ندارد ؟ گفت : خدا او را بر شما برگزیده است و دانش و ( قدرت ) جسم او را وسعت بخشیده است و خداوند ملک خود را به هرکس که بخواهد میبخشد . و ( احسان و تصرّف و قدرت ) خداوند فراخ ، و آگاه ( از لیاقت افراد برای منصبها ) است .‏

 

توضیحات :

‏« أنَّیا » : چگونه ؟ از کجا ؟  « لَمْ یُؤْتَ » : داده نشده است . « سَعَةً » : فزونی . فراوانی . « إصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ » : او را بر شما برگزیده است . « بَسْطَةً » : گسترش . فراخی . « وَاسِعٌ » : به معنی ( ذُوسَعَةٍ ) یعنی : دارا است ، یا به معنی ( مُوسِع ) یعنی : توسعهدهنده و بخشایشگر است .‏

 

آیه  248

متن آیه :

‏ وَقَالَ لَهُمْ نِبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِکَةُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و پیغمبرشان به آنان گفت : نشانه حکومت او این است که صندوق ( عهد ) به سوی شما خواهد آمد ( همان صندوق عهدی که دلگرمی و ) آرامشی از سوی پروردگارتان و یادگارهای خاندان موسی و هارون در آن است ، و فرشتگان آن را حمل میکنند . در این کار بیگمان نشانهای برای شما است ( و چنین رهنمودی شما را بر آن میدارد که ) اگر مؤمن هستید ( بدو بگروید و به دنبال حق روان شوید ) .‏

 

توضیحات :

‏« ءَایَةَ » : نشانه . « مُلْک » : سلطنت . حکومت . « تَابُوتُ » : صندوق عهد . صندوق تورات . صندوقی بوده است که تورات در آن گذاشته شده بود . عَمالِقه آن را از بنیاسرائیل گرفته بودند ، ولی بعدها مجدّدا به دستشان افتاد . گویا در آن ، الواح شکسته ، عصا و جامه موسی ، و عمامه هارون ، و چیزهای دیگری بوده است . « سَکِینَةٌ » : آرامش . گویا هنگام جنگ ، موسی چنین صندوقی را در جلو لشکریان حرکت میداد و بدین وسیله بنیاسرائیل تقویت قلب پیدا میکردند و از میدان رزم نمیگریختند . « تَحْمِلُهُ الْمَلآئِکَةُ » : فرشتگان آن را برمیدارند . فرشتگان آن را نگهداری میکنند . کار پسندیده خارِقالعادهای که با دست و تصرّف انسانها انجام نگیرد ، عادةً به فرشتگان نسبت داده میشود ، همان گونه که در اینجا مذکور است .‏

 

آیه  249

متن آیه :

‏ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِیلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که طالوت ( به فرماندهی لشکر بنیاسرائیل منصوب شد ) و سپاهیان را با خود بیرون برد ، بدیشان گفت : خداوند شما را به وسیله رودخانهای آزمایش میکند . آنان که از آن بنوشند از ( پیروان ) من نیستند ، و آنان که جز مشتی از آن ننوشند از ( یاران ) من هستند . همگی جز عدّه کمی از آن نوشیدند . پس وقتی که او و افرادی که ایمان آورده بودند ( و از بوته آزمایش سالم به در آمده بودند ) از آن رودخانه گذشتند ( از کمی افراد خود ناراحت شدند و عدّهای ) گفتند : امروز ما توانائی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم . امّا آنان که یقین داشتند که با خدای خویش ملاقات خواهند کرد ( و در روز رستاخیز پاداش خود را دریافت خواهند نمود ) گفتند : چه بسیارند گروههای اندکی که به فرمان خدا ( توفیق نصیبشان شده است و ) بر گروههای فراوانی چیره شدهاند . و خداوند با بردباران ( و در صف استقامتکنندگان ) است .‏

 

توضیحات :

‏« فَصَلَ » : از محلّ اقامت دور کرد . حرکت داد . « نَهَرٍ » : رودخانه . « لَمْ یَطْعَمْهُ » : آن را نچشید و ننوشید . « غُرْفَةً » : مشتی . « جَاوَزَهُ » : از آن عبور کرد . « جَالُوتَ » : اسم مشهورترین پهلوانان دشمن بود . « فِئَةٍ » : گروه .‏

 

آیه  250

متن آیه :

‏ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند ( و لشکریان فراوان و ساز و برگ مجهّز جنگی ایشان را دیدند ، به آفریدگار خویش پناه بردند و ) گفتند : پروردگارا !  ( بر دلهایمان آب ) صبر و شکیبائی بریز و گامهایمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان .‏

 

توضیحات :

‏« بَرَزُوا » : بیرون رفتند و برای مبارزه آماده شدند . « أَفْرِغْ » : بریز . « اَقْدَام » : جمع قَدَم ، گامها .‏

 

آیه  251

متن آیه :

‏ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَکِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏سپس به فرمان خدا ایشان را ( مغلوب کردند و ) فراری دادند ، و داود ( یکی از لشکریان طالوت ، ) جالوت را کشت ، و خداوند حکومت و حکمت بدو بخشید و از آنچه میخواست بدو یاد داد ، و اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نکند ، فساد زمین را فرا میگیرد ، ولی خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد .‏

 

توضیحات :

‏« هَزَمُوهُمْ » : ایشان را شکستند و فراری دادند . « ءَاتَاهُ » : بدو داد . « حِکْمَة » : مراد نبوّت است که انزال تورات بیانگر آن است ( نگا : نساء / 163 ) .‏

 

آیه  252

متن آیه :

‏ تِلْکَ آیَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ‏

 

ترجمه :

‏اینها آیات خدا است که آنها را به حق بر تو میخوانیم و تو از زمره فرستادگان ( خداوند ) هستی .‏

 

توضیحات :

‏« بِالْحَقِّ » : به گونه راستین ، به گونهای که برای اهل کتاب شکّی در آن باقی نماند .  ( بِالْحَقِّ ) حال فاعل ( نَحْنُ ) یا مفعول ( هَا ) در فعل ( نَتْلُوهَا ) است ، یعنی : مُتَلَبِّسِینَ بِالْحَقِّ وَ الْصَّوَابِ ، أَوْ مُتَلَبِّسَةً بِالْیَقِینِ .‏

 

آیه  253

متن آیه :

‏ تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ ‏

 

ترجمه :

‏این پیغمبران ( که نام برخی از آنان گذشت ) بعضی از ایشان را بر بعضی دیگر برتری دادیم . خداوند با برخی از آنان سخن گفت ، و بعضی را درجاتی برتر داد ، و به عیسی پسر مریم معجزاتی دادیم و او را با روحالقدس ( یعنی جبرئیل ) تقویت و تأیید نمودیم . اگر خداوند میخواست کسانی که بعد از این پیغمبران میآمدند ، به دنبال نشانههای روشنی که به ( دست ) آنان میرسید ( و هدایت راستین و دین حقی را که دریافت مینمودند به مقتضای چنین هدایت و دینی ، همه ایشان ایمان میآوردند و اختلافی نمیورزیدند و ) با یکدیگر نمیجنگیدند . ولیکن ( بنا به خواست خدا ) اختلاف ورزیدند و بعضی ایمان آوردند و برخی کافر شدند . و اگر خدا میخواست با هم نمیجنگیدند و به ستیز نمیخاستند ، ولی خداوند آنچه را میخواهد ( از روی حکمتی که خود میداند ) انجام میدهد .‏

 

توضیحات :

‏« کَلَّمَ اللهُ » : خدا با او سخن گفته است . عائد موصول ، یعنی ضمیر ( ه ) محذوف است ، و تقدیر چنین است : کَلِمَةُ اللهُ . . . « دَرَجَاتٍ » : مراتب و منازل . منصوب است چون مفعول دوم ( رَفَعَ ) در مفهوم ( بَلَّغَ ) است ، یا حال ( مِن بَعْضِهِمْ ) و در مفهوم ( ذَا دَرَجَاتٍ ) ، یا مفعول مطلق است و درجات در مفهوم ( رفعات ) است ، منصوب به نزع خافض است و حرف جرّ ( عَلی یا إِلی یا فی ) محذوف است . « بَیِّنَات » : دلائل روشن . معجزات مذکور در ( آلعمران / 49 ) . « أَیَّدْنَاهُ » : یاری و توانائیش دادیم . « رُوحِ الْقُدُسِ » : روح پاک . یعنی : جبرئیل . اضافه موصوف به صفت است .‏

 

آیه  254

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید !  ( برخی ) از آنچه بهره شما کردهایم ( در راه خدا ) صرف کنید ، پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی و نه دوستی و رفاقتی و نه میانجیگری و شفاعتی است ، و کافران ستمگرند ( و به خود و جامعه خود ظلم میکنند ، و نتیجه ظلم آنان در آن روز ظاهر خواهد شد ) .‏

 

توضیحات :

‏« أَنفِقُوا » : ببخشید . خرج کنید . « بَیْعٌ » : خرید و فروش . « خُلَّةٌ » : دوستی . رفاقت . مراد دوستی و رفاقتی است که سودمند شود و مایه نجات گردد ( نگا : انفطار / 19 ) . والاّ مؤمنان در آخرت دوست همدیگر خواهند بود ( نگا : زخرف / 67 ) . « شَفَاعَةٌ » : میانجیگری . نفی شفاعت در این آیه به طور مطلق است ، ولیکن مقیّد به آیههای دیگر است ، از جمله إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً ( طه / 109 ) . وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی ( انبیاء / 28 ) .‏

 

آیه  255

متن آیه :

‏ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ‏

 

ترجمه :

‏خدائی بجز الله وجود ندارد و او زنده پایدار ( و جهان هستی را ) نگهدار است . او را نه چرتی و نه خوابی فرا نمیگیرد ( و همواره بیدار است و سستی و رخوت بدو راه ندارد ) . از آنِ او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ( و در ملک کائنات ، او را انبازی نیست ) . کیست آن که در پیشگاه او میانجیگری کند مگر با اجازه او ؟ میداند آنچه را که در پیش روی مردمان است و آنچه را که در پشت سر آنان است ( و مطلع بر گذشته و حال و آینده ، و آگاه بر بود و نبود جهان است و اصلاً همه زمانها و مکانها در پیشگاه علم او یکسان است . مردمان ) چیزی از علم او را فراچنگ نمیآورند جز آن مقداری را که وی بخواهد .  ( علم و دانش محدود دیگران ، پرتوی از علم بیپایان و بیکران او است ) . فرماندهی و فرمانروائی او آسمانها و زمین را دربر گرفته است ، و نگاهداری آن دو ( برای او گران نیست و ) وی را درمانده نمیسازد و او بلندمرتبه و سترگ است .‏

 

توضیحات :

‏« حَیّ » : زنده جاوید و باقی پایدار . « قَیُّوم » : نگهدار جهان و گرداننده امور آن .  ( الْحَیُّ ) و ( الْقَیُّومُ ) : صفت یا بدل ، و یا خبر مبتدای محذوف میباشد . « سِنَةٌ » : چرت . از ماده ( وسن ) . « مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ » : آنچه در پیش روی آنان است که امور مربوط به این جهان است . « مَا خَلْفَهُمْ » : آنچه در پشت سر آنان است که امور مربوط به آن جهان یعنی آخرت است . « لا یُحِیطُونَ » : احاطه نمیکنند . فراچنگ نمیآورند . « کُرْسِیُّ » : تخت سلطنت . عرش . در اینجا مراد علم و عظمت و قدرت خدا است . « لا یَؤُودُهُ » : او را درمانده و ناتوان نمیسازد و بر او سنگینی نمیکند . از ماده ( أود ) .‏

 

آیه  256

متن آیه :

‏ لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏اجبار و اکراهی در ( قبول ) دین نیست ، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است ، بنابراین کسی که از طاغوت ( شیطان و بتها و معبودهای پوشالی و هر موجودی که بر عقل بشورد و آن را از حق منصرف کند ) نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد ، به محکمترین دستاویز درآویخته است ( و او را از سقوط و هلاکت میرهاند و ) اصلاً گسستن ندارد . و خداوند شنوا و دانا است ( و سخنان پنهان و آشکار مردمان را میشنود و از کردار کوچک و بزرگ همگان آگاهی دارد ) .‏

 

توضیحات :

‏« إِکْرَاهَ » : وادار کردن . واداشتن . « رُشْد » : هدایت . راه درست . « غَیّ » : ضلالت . راه کج . « طَاغُوت » : هر معبودی جز خدا . شیطان . هر کس و هر چیزی که اطاعت از آن ، مایه طغیان و دوری از راه حق شود ، چه آفریدهای که پرستیده شود ، و چه فرماندهی که در شرّ و بدی از او فرمانبرداری گردد ، و چه اهریمنی باشد که انسان را از راه به در برد . مفرد و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است . « عُرْوَةِ » : دستاویز . « وُثْقَیا » : مؤنّث ( أَوْثَق ) بس محکم و استوار . « إِنفِصَام » : گسستن .‏

 

آیه  257

متن آیه :

‏ اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند متولّی و عهدهدار ( امور ) کسانی است که ایمان آوردهاند . ایشان را از تاریکیهای ( زمخت گمراهی شکّ و حیرت ) بیرون میآورد و به سوی نور ( حق و اطمینان ) رهنمون میشود . و ( امّا ) کسانی که کفر ورزیدهاند ، طاغوت ( شیاطین و داعیان شرّ و ضلال ) متولّی و سرپرست ایشانند . آنان را از نور ( ایمان و فطرت پاک ) بیرون آورده به سوی تاریکیهای ( زمخت کفر و فساد ) میکشانند . اینان اهل آتشند و در آنجا جاویدانه میمانند .‏

 

توضیحات :

‏« وَلِیّ » : دوست . یاور . خداوند ولی مؤمنان است و آنان را به راه خیر و خوبی رهنمون میشود و یاریشان مینماید . شیطان ولی کافران است و آنان را به راه پلشتی و زشتی میخواند و بدیشان چنین مینمایاند که خیرخواه آنان است و بدیشان سود میرساند . « ظُلُمَات » : تاریکیها . « خَالِدُونَ » : جاویدانان .‏

 

آیه  258

متن آیه :

‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَآجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‏

 

ترجمه :

‏آیا با خبری از کسی که با ابراهیم درباره ( الوهیّت و یگانگی ) پروردگارش راه مجادله و ستیز در پیش گرفت ، بدان علّت که خداوند بدو حکومت و شاهی داده بود ( و بر اثر کمی ظرفیّت از باده غرور سرمست شده بود ) ؟ هنگامی که ابراهیم گفت : پروردگار من کسی است که ( با دمیدن روح در بدن و بازپس گرفتن آن ) زنده میگرداند و میمیراند . او گفت : من ( با عفو و کشتن ) زنده میگردانم و میمیرانم . ابراهیم گفت : خداوند خورشید را از مشرِق برمیآورد ، تو آن را از مغرب برآور . پس آن مرد کافر واماند و مبهوت شد . و خداوند مردم ستمکار ( مُصرّ بر تبهکاری ، و دشمن حق ) را هدایت نمیکند .‏

 

توضیحات :

‏« أَلَمْ تَرَ إِلَیا ؟ » : آیا آگاهی از ؟ باید آگاه باشی از ؟  « حَآجَّ » : مجادله و منازعه کرد . به حجّتگوئی و حجّت خواهی نشست . « أَنْ ءَاتَاهُ اللهُ الْمُلْکَ » : چون که خدا بدو حکومت و شاهی داده بود . یعنی سلطنت و قدرت او را مغرور کرده بود و به انکار خدا واداشته بود . « بُهِتَ » : مبهوت گردید . خاموش و درمانده و سرگردان و بیبرهان شد .‏

 

آیه  259

متن آیه :

‏ أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ یُحْیِی هََذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏یا ( آیا آگاهی از ) همچون کسی که از کنار دهکدهای گذر کرد ، در حالی که سقف خانهها فرو تپیده بود و دیوارهای آنها بر روی سقفها فرو ریخته بود ؛ گفت : چگونه خدا این ( اجساد فرسوده و از هم پاشیده مردمان اینجا ) را پس از مرگ آنان زنده میکند ؟ پس خدا او را صد سال میراند و سپس زندهاش گرداند و ( به او ) گفت : چه مدّت درنگ کردهای ؟ گفت :  ( نمیدانم ، شاید ) روزی یا قسمتی از یک روز . فرمود :  ( نه ) بلکه صد سال درنگ کردهای . به خوردنی و نوشیدنی خود ( که همراه داشتی ) نگاه کن ( و ببین که با گذشت این زمان طولانی به اراده خدا ) تغییر نیافته است . و بنگر به الاغ خود ( که چگونه از هم متلاشی شده است . ما چنین کردیم ) تا تو را نشانه ( گویائی از رستاخیز ) برای مردمان قرار دهیم .  ( اکنون ) به استخوانها بنگر که چگونه آنها را برمیداریم و بهم پیوند میدهیم و سپس بر آنها گوشت میپوشانیم . هنگامی که ( این حقائق ) برای او آشکار شد ، گفت : میدانم که خدا بر هر چیزی توانا است .‏

 

توضیحات :

‏« أَوْ کَالَّذِی » : یا آگاهی از داستان آن کسی که . حرف کاف زائد است ، و تقدیر چنین است : أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی مَرَّ . یا کاف به معنی مِثل و برای تشبیه است . در این صورت عطف بر معنی کلام سابق است . چرا که ( أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَآجَّ ) همسان ( أَلَمْ تَرَ کَالَّذِی حَآجَّ ) است ، و ( أَوْ کَالَّذِی مَرَّ ) عطف بر آن است . « خَاوِیَةٌ » : فرو تپیده . فرو ریخته . « عُرُوش » : جمع عَرْش ، سقفها . « أَنَّیا » : چگونه ؟  « أَمَاتَ » : میراند . « لَبِثْتَ » : درنگ کردهای . ماندهای . « لَمْ یَتَسَنَّهْ » : تغییر نکرده است . با گذشت سالها فاسد و تباه نگشته است . گوئی سالهائی بر آن نگذشته است . از ماده ( سنه ) است ، یا از ماده ( سنو ) و هاء آن برای سکته است ، مانند ( کِتابِیَهْ ) و علامت جزم حذف حرف عله است . « نُنشِزُ » : فراهم میچینیم و بهم میپیوندیم . « نَکْسُو » : میپوشانیم .‏

 

آیه  260

متن آیه :

‏ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و ( به خاطر بیاور ) هنگامی را که ابراهیم گفت : پروردگارا ! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی . گفت : مگر ایمان نیاوردهای ؟ ! گفت : چرا ! ولی تا اطمینان قلب پیدا کنم ( و با افزودن آگاهی بیشتر ، دلم آرامش یابد ) . گفت : پس ( در این صورت ) چهار تا از پرندگان را بگیر و آنها را به خود نزدیک گردان ( تا مشخّصات و ممیّزات آنها را دریابی . آن گاه آنها را ذبح کن و در هم بیامیز ) ، سپس بر سر هر کوهی قسمتی از آنها را بگذار . بعد آنها را بخوان ، به سرعت به سوی تو خواهند آمد ، و بدان که خداوند چیره و باحکمت است .‏

 

توضیحات :

‏« مَوْتَیا » : جمع میّت ، مردگان . « بَلَیا » : آری . حرف جواب است . برای ابطال نفی متقدّم و افاده اثبات مفهوم بعد از خود میآید . « صُرْهُنَّ » : آنها را به خود نزدیک کن . آنها را بهم بیامیز . آنها را پاره پاره کن . از ماده ( صَور ) به معنی میل یا قطع . « جُزْءاً » : قطعه و پاره و تکّه . « أُدْعُهُنَّ » : آنها را صدا بزن . « سَعْیاً » : شتابان . مصدری است به معنی اسم فاعل و حال بشمار است و تقدیر چنین است : یَأْتِینَکَ سَاعِیَاتٍ . همچون : جَآءَ زَیْدٌ رَکْضاً ؛ أَیْ رَاکِضاً . یا این که مفعول مطلق است و همچون قَعَدْتُ جُلُوساً میباشد .‏

 

آیه  261

متن آیه :

‏ مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏مثل کسانی که دارائی خود را در راه خدا صرف میکنند ، همانند دانهای است که هفت خوشه برآرد و در هر خوشه صد دانه باشد ، و خداوند برای هر که بخواهد آن را چندین برابر میگرداند ، و خدا ( قدرت و نعمتش ) فراخ ( و از همه چیز ) آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« سَنَابِلَ » : جمع سُنبُلة ، خوشهها . « یُضَاعِفُ » : چندین برابر میگرداند . « وَاسِعٌ » : دارای انعام و رحمت فراگیر .‏

 

آیه  262

متن آیه :

‏ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنّاً وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که دارائی خود را در راه خدا صرف میکنند و به دنبال آن منّتی نمیگذارند و آزاری نمیرسانند ، پاداششان نزد پروردگارشان است ( و اندازه اجرشان را کسی جز خدا نمیداند ) ، و نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین خواهند شد .‏

 

توضیحات :

‏« لا یُتْبِعُونَ » : به دنبال نمیآورند . ملحق نمیسازند . « مَنّاً » : منّت . « أَذیً » : اذیّت و آزار .‏

 

آیه  263

متن آیه :

‏ قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِّن صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَا أَذًى وَاللّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏گفتار نیک و گذشت ، بهتر از بذل و بخششی است که اذیّت و آزاری به دنبال داشته باشد . و خداوند بینیاز و بردبار است .‏

 

توضیحات :

‏« قَوْلٌ » : گفتار . سخن . « مَعْرُوفٌ » : نیک . پسندیده . « یَتْبَعُهَا » : به دنبال آن بیاید .‏

 

آیه  264

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لاَّ یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! بذل و بخششهای خود را با منّت و آزار ، پوچ و تباه نسازید ، همانند کسی که دارائی خود را برای نمودن به مردم ، ریاکارانه صرف میکند و به خدا و روز رستاخیز ایمان ندارد . مَثَل چنین کسی همچون مَثَل قطعه سنگ صاف و لغزندهای است که بر آن ( قشری از ) خاک باشد ( و بذرافشانی شود ) ، و باران شدیدی بر آن ببارد ( و همه خاکها و بذرّها را فرو شوید ) و آن را به صورت سنگی صاف ( و خالی از هر چیز ) برجای گذارد .  ( چنین ریاکارانی ) از کاری که انجام دادهاند سود و بهرهای برنمیگیرند ، و خداوند گروه کفرپیشه را ( به سوی خیر و صلاح ) رهنمود نمینماید .‏

 

توضیحات :

‏« صَدَقَاتِ » : بذل و بخششها . احسان و نیکیها . « رِئَآءَ » : ریا . ظاهرفریبی . منصوب است چون مفعولٌله ، یا حال است و به معنی : مُرائی . « صَفْوَان » : سنگ بزرگ صاف و لغزنده . « وَابِلٌ » : باران تند . رگبار باران . « صَلْداً » : سخت و لغزنده وبدون گرد و غبار .‏

 

آیه  265

متن آیه :

‏ وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏مثل کسانی که دارائی خود را برای خوشنودی خدا و استوار کردن جانهای خود ( بر ایمان و احسان ) صرف میکنند ، همچون مثل باغی است که روی پشتهای باشد ( و از هوای آزاد و نور آفتاب به حدّ کافی بهره گیرد ) و باران شدیدی بر آن ببارد و در نتیجه چندین برابر میوه دهد ، و اگر هم باران شدیدی بر آن نبارد ، باران خفیفی بر آن ببارد ،  ( به سبب خاک خوب و آفتاب مناسب و هوای آزاد ، باز هم ببار نشیند ) ، و آنچه را انجام میدهید خدا میبیند .‏

 

توضیحات :

‏« إبْتِغَآءَ » : خواستن . طلبیدن . مفعولٌله یا حال است و به معنی طالبین . « مَرْضَاتِ » : رضایت . خوشنودی . مَرْضاة مصدر میمی است و برابر رسمالخطّ قرآنی با ( ت ) نوشته شده است . « تَثْبِیتاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ » : برای استوارکردن جانهایشان بر ایمان و احسان . برای عادت دادن خود به بذل و بخشش و پایدارکردن خویشتن بر ایمان . به خاطر یقین و باوری که از ته دل به پاداش خدا دارند . مفعولٌله است ، یا حال است و به معنی مُثَبِّتِینَ . « جَنَّةٍ » : باغ . « رَبْوَةٍ » : زمین مرتفع . پشته . « أُکُل » : محصول . میوه . « ضِعْفَیْنِ » : دوچندان . چهار برابر . چندین برابر . « طَلٌّ » : باران خفیف . منظور این است که بذل و بخشش چنین کسانی هرگونه که باشد نتیجه و ثمره خود را میدهد و در پیشگاه خدا محفوظ و پیوسته در حال افزایش خواهد بود .‏

 

آیه  266

متن آیه :

‏ أَیَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَن تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِیهَا مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ‏

 

ترجمه :

‏آیا کسی از شما دوست میدارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن ، جویبارها روان باشد و برای او در آن هرگونه میوهای ( از میوههای دیگر ) باشد ، و در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی ( کوچک و ) ضعیف داشته باشد ،  ( در این هنگام ) گردبادی ( کوبنده ) که در آن آتش ( سوزانی ) باشد ، به باغ برخورد کند و آن را بسوزاند ؟ ! این چنین خداوند آیات خود را برایتان بیان و آشکار میسازد ، شاید بیندیشید ( و با نیروی اندیشه راه حق را بیابید ) .‏

 

توضیحات :

‏« یَوَدُّ » : دوست میدارد . « نَخِیلٍ » : خرما . نخلستان . « أَعْنَابٍ » : جمع عِنَب ، انگورها . تاکستان . « کِبَر » : پیری . کهنسالی . « إِعْصَارٌ » : گردباد . « نَارٌ » : آتش . منظور باد سموم است . نتیجه : کسانی که بذل و بخشش خود را با ریا و اذیّت و آزار همراه میکنند ، گردبادِ چنین کردار و رفتاری ، خرمن عمر و حاصلِ به ظاهر خیرات آنان را از میان میبرد ، و وقتی در سرای دیگر آماده میشوند ، میبینند که چیزی برایشان نمانده است .‏

 

آیه  267

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! از قسمتهای پاکیزه اموالی که ( از طریق تجارت ) به دست آوردهاید و از آنچه از زمین برای شما بیرون آوردهایم ( از قبیل منابع و معادن زیرزمینی ) ببخشید و به سراغ چیزهای ناپاک نروید تا از آن ببخشید ؛ در حالی که خود شما حاضر نیستید آن چیزهای پلید را دریافت کنید مگر با اغماض و چشمپوشی در آن ، و بدانید که خداوند بینیاز و شایسته ستایش است .‏

 

توضیحات :

‏« لا تَیَمَّمُوا » : قصد نکنید . روی نیاورید . « خَبِیثَ » : ناپاک . مراد از آن ، چیز بیمقدار و بدردنخور است ؛ نه چیز حرام . زیرا چیز حرام ، اندوختن یا بخشیدن را نشاید . « حَمِیدٌ » : ستوده . فَعِیل به معنی مَفْعُول است .‏

 

آیه  268

متن آیه :

‏ الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏اهریمن شما را ( به هنگام انفاق میترساند و ) وعده تهیدستی میدهد و به انجام گناه شما را دستور میدهد ، ولی خداوند به شما وعده آمرزش خویش و فزونی ( نعمت ) میدهد . و خداوند ( فضل و مرحمتش ) وسیع ( و از همه چیز ) آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« فَحْشَآء » : بزه و گناهی که قبح و زشتی آن زیاد و چشمگیر باشد از قبیل : زنا ، قتل ، ندادن زکات ، ترک نماز ، بخل ، و . . . « مَغْفِرَةً » : آمرزش ، که در آخرت بهره نیکان میگردد . « فَضْلاً » : فزونی نعمت و پرکردن جای چیز بخشیده شده ، که در دنیا نصیب نیکوکاران میشود .  ( نگا : سبأ / 39 )‏

 

آیه  269

متن آیه :

‏ یُؤتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ‏

 

ترجمه :

‏فرزانگی را به هرکس که بخواهد ( و شایسته بیند ) میدهد ، و به هرکس که فرزانگی داده شود ، بیگمان خیر فراوانی بدو داده شده است ، و جز خردمندان ( این حقائق را درک نمیکنند و ) متذکّر نمیگردند .‏

 

توضیحات :

‏« حِکْمَةَ » : فرزانگی . اصابت در کردار و گفتار ، و انجام هر چیزی در جای مناسب خود . در اینجا مراد معرفت اسرار قرآن است . « أُوْلُوا » : صاحبان . « أَلْبَابِ » : جمع لُبّ ، خِردها . « أُوْلُوا الألْبَابِ » : عاقلان .‏

 

آیه  270

متن آیه :

‏ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ ‏

 

ترجمه :

‏و هر هزینهای را که ( در راه خیر یا شر ) متحمّل میشوید ، یا هر نذری را که ( در راه طاعت یا معصیت ) به گردن میگیرید ، بیگمان خداوند آن را میداند ، و ستمگران را یاوری نیست .‏

 

توضیحات :

‏« نَفَقَة » : بذل و بخشش . صرف مال . « أَنصَار » : یاوران . مددکاران .‏

 

آیه  271

متن آیه :

‏ إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَیْرٌ لُّکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّئَاتِکُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏اگر بذل و بخششها را آشکار کنید ، چه خوب ، و اگر آنها را پنهان دارید و به نیازمندان بپردازید ، برای شما بهتر خواهد بود و برخی از گناهان شما را میزداید ، و خداوند آگاه از هر آن چیزی است که انجام میدهید .‏

 

توضیحات :

‏« إِن تُبْدُوا » : اگر آشکار سازید . « صَدَقَات » : بذل و بخششها . « فَنِعِمَّا هِیَ » : چه خوب ! مراد این است که آشکار ساختن بذل و بخششها پسندیده است . « یُکَفِّرُ » : محو و نابود میکند . میزداید . « سَیِّئَات » : نابکاریها . زشتیها . مراد گناهان کوچک و بزرگ است .‏

 

آیه  272

متن آیه :

‏ لَّیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِکُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏هدایت آنان بر تو واجب نیست ، ولیکن خداوند هر که را بخواهد هدایت میکند ، و هر چیز نیک و بایستهای که میبخشید برای خودتان است ( و سود آن عائد خودتان میگردد ) و ( این وقتی خواهد بود که ) جز برای رضایت خدا نبخشید . و هر چیز نیک و بایستهای که ( بدین گونه ) ببخشید به طور کامل به خود شما بازپس داده میشود و ( کوچکترین ) ستمی به شما نخواهد شد .‏

 

توضیحات :

‏« لَیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ » : هدایت آنان بر تو واجب نیست ، بلکه بر تو تبلیغ است و بس . « خَیْر » : مراد مال و دارائی است . « ما تُنفِقُونَ » : نمیبخشید . نباید ببخشید . « وَجْه » : ذات . اطلاق جزء بر کلّ است . « إبْتِغَآءَ وَجْهِ اللهِ » : طلب رضای خدا . « یُوَفَّ » : به تمام و کمال داده میشود .‏

 

آیه  273

متن آیه :

‏ لِلْفُقَرَاء الَّذِینَ أُحصِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لاَ یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏( چنین بذل و بخششی مخصوصاً باید ) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا درماندهاند و به تنگنا افتادهاند و نمیتوانند در زمین به مسافرت پردازند ( و از راه تجارت و کسب و کار برای خود هزینه زندگی فراهم سازند و ) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری ، شخص نادان میپندارد که اینان دارا و بینیازند ، امّا ایشان را از روی رخساره و سیمایشان میشناسی ،  ( چه از لحن گفتار و طرز رفتار پیدا و نمودارند و ) با الحاح و اصرار ( چیزی ) از مردم نمیخواهند . و هر چیز نیک و بایستهای را که ببخشید ، بیگمان خدا از آن آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« لِلْفُقَرَآءِ » : به مستمندان . جار و مجرور متعلّق است به ( وَ مَا تُنفِقُوا ) در آیه قبلی ، یا به فعل محذوفی همچون ( إِعْمَدُوا ؛ إِجْعَلُوا . ) یعنی : إِعْمَدُوا لِلْفُقَرَآءِ ؛ إِجْعَلُوا مَا تُنفِقُونَ لِلْفُقَرَآءِ ؛ صَدَقَاتُکُمْ لِلْفُقَرَآءِ . « أُحْصِرُوا » : بازداشته شدهاند . جلو آنان گرفته شده است . همه اوقاتشان وقف جهاد یا کسب علم شده است . « ضَرْب » : راه رفتن . مسافرت کردن . مراد جستجو و تکاپوی در کار تجارت و کسب و تلاشِ در پی معاش است . « تَعَفُّف » : قناعت . شرم و حیا . « سِیمَا » : رخساره . دیدار . « إِلْحَافاً » : الحاح . اصرار . مفعول مطلق است ؛ زیرا الحاف خود نوعی از سؤال یعنی درخواست است ؛ و یا این که به معنی مُلْحِفینَ و حال بشمار است . « لا یَسْأَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً » : پافشارانه چیزی از مردم نمیخواهند . از مردم اصلاً چیزی نمیخواهند . « خَیْر » : مراد مال و دارائی است .‏

 

آیه  274

متن آیه :

‏ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلاَنِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که دارائی خود را در شب و روز ( و در همه اوضاع و احوال ) و به گونه پنهان و آشکار میبخشند ، مزدشان نزد پروردگارشان ( محفوظ ) است و نه ترسی بر آنان است و نه ایشان اندوهگین خواهند شد .‏

 

توضیحات :

‏« سِرّاً وَ عَلانِیَةً » : پنهان و آشکارا . حال ضمیر ( و ) در فعل ( یُنفِقُونَ ) بوده و به معنی : مُسِرِّینَ و مُعْلِنِینَ به کار رفتهاند . ذکر ( لَیْل ) پیش از ( نَهار ) و ( سِرّ ) قبل از ( عَلانِیَة ) بیانگر این واقعیّت است که بذل و بخشش نهانی ، مقدّم بر بذل و بخشش آشکارا است .‏

 

آیه  275

متن آیه :

‏ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

 

ترجمه :

‏کسانی که ربا میخورند ( از گورهای خود به هنگام دوباره زنده شدن ، یا از مشی اجتماعی خود در دنیا ) برنمیخیزند مگر همچون کسی که ( - بنا به گمان عربها - ) شیطان او را سخت دچار دیوانگی سازد ( و نتواند تعادل خود را حفظ کند ) ؛ این از آنرو است که ایشان میگویند : خرید و فروش نیز مانند ربا است . و حال آن که خداوند خرید و فروش را حلال کرده است و ربا را حرام نموده است . پس هر که اندرز پروردگارش به او رسید و ( از رباخواری ) دست کشید ، آنچه پیشتر بوده ( و سود و نزولی که قبلاً دریافت نموده است ) از آن او است و سروکارش با خدا است ؛ امّا کسی که برگردد ( و مجدّدا مرتکب رباخواری شود ) این گونه کسانی اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند .‏

 

توضیحات :

‏« یَأْکُلُونَ » : میخورند . مراد دریافت میدارند و در آن تصرّف مینمایند . « لا یَقُومُونَ » : به هنگام زندهشدن از گورها برنمیخیزند . از مشی اجتماعیِ دیوانهوار خود در دنیا دست برنمیدارند و آنی آسودهخاطر نمیگردند . « یَتَخَبَّطُهُ » : او را پیاپی و ناهنجارانه بزند . « مَسّ » : جنون . دیوانگی . « مِنَ الْمَسِّ » . به سبب دیوانگی ناشی از خودباختگی یا هراس . جار و مجرور متعلّق به یَقُومُ یا یَتَخَبَّطُهُ است . در اینجا رباخواران به صرعیان و دیوانگان تشبیه شدهاند ، و این تشبیه بنا بر اسلوب عرب است . آنان زیبایان و نیکوکاران و اشیاء قشنگ و خوشایند را به فرشته تشبیه میکنند ( نگا : یوسف / 31 ) و زشتها و بدکرداران و اشیاء بدریخت و ناخوشایند را به شیطان و غول ( نگا : صافّات / 65 ) . « بَیْع » : معامله . خرید و فروش . « مَا سَلَفَ » : آنچه از ربا پیش از تحریم بوده است و گذشته است . « أَمْر » : کار .‏

 

آیه  276

متن آیه :

‏ یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند ( برکت ) ربا را ( و اموالی را که ربا با آن بیامیزد ) نابود میکند و ( ثواب ) صدقات را ( و اموالی را که از آن بذل و بخشش شود ) فزونی میبخشد ، و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمیدارد .‏

 

توضیحات :

‏« یَمْحَقُ » : نابود میکند . محو میگرداند . رو به کاستی میبرد . « یُرْبِی » : افزایش میدهد . فزونی میبخشد . « کَفَّارٍ » : معتاد به کفر و مقیم بر آن . « أَثِیمٍ » : فرو رفته در گناه . واژههای ( کَفَّار ) و ( أَثِیم ) صیغه مبالغهاند و در اینجا برای بیان رسوائی و نابکاری رباخوار به کار رفتهاند ، و نباید گمان برد که خداوند کافر گناهکار را دوست میدارد . نه هرگز ! به کار رفتن صیغه مبالغه ، برای فرق با غیرمبالغه نیست .‏

 

آیه  277

متن آیه :

‏ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ‏

 

ترجمه :

‏بیگمان کسانی که ایمان بیاورند و کار شایسته انجام بدهند و نماز را چنان که باید برپای دارند و زکات را بپردازند ، مزدشان نزد پروردگارشان است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند .‏

 

توضیحات :

‏« أقَامُوا الصَّلاةَ وَ ءَاتَوُا الزَّکَاةَ » : نماز را چنان که باید میخوانند و زکات مال بدر میکنند . نمازخواندن و زکاتدادن ، جزو ( صالِحات ) یعنی کارهای شایسته و پسندیده میباشد ، لیکن ذکر مجدّد آن دو ، بیانگر فضیلت سترگ آنها است .‏

 

آیه  278

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! از ( عذاب و عقاب ) خدا بپرهیزید و آنچه از ( مطالبات ) ربا ( در پیش مردم ) باقی مانده است فروگذارید ، اگر مؤمن هستید .‏

 

توضیحات :

‏« إِتَّقُوا اللهَ » : در اینجا مضاف محذوف است ، و تقدیر چنین است : إِتَّقُوا عِقَابَ اللهِ . یعنی : خویشتن را از عقاب و عذاب خدا بپرهیزید . « ذَرُوا » : ترک کنید . رها سازید . از ماده ( وذر ) .‏

 

آیه  279

متن آیه :

‏ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏پس اگر چنین نکردید ، بدانید که به جنگ با خدا و پیغمبرش برخاستهاید ، و اگر توبه کردید ( و از رباخواری دست کشیدید و اوامر دین را گردن نهادید ) اصل سرمایههایتان از آن شما است ، نه ستم میکنید و نه ستم میبینید .‏

 

توضیحات :

‏« فَأْذَنُوا » : پس یقین داشته باشید . پس بدانید . « تُبْتُمْ » : توبه کردید . پشیمان شدید و دست کشیدید . « رُؤُوس » : جمع رَأْس ، سرمایهها . اصل اموال .‏

 

آیه  280

متن آیه :

‏ وَإِن کَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَیْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر ( بدهکار ) تنگدست باشد ، پس مهلت ( بدو داده ) میشود تا گشایشی فرا رسد ، و اگر ( قدرت پرداخت نداشته باشد و شما همه وام خود را ، یا برخی از آن را بدو ) ببخشید ، برایتان بهتر خواهد بود اگر دانسته باشید .‏

 

توضیحات :

‏« ذُو عُسْرَةٍ » : تنگدست . نادار . « نَظِرَةٌ » : مهلت . فرصتدادن . « مَیْسَرَةٍ » : گشایش . فراخ دستی . « أَن تَصَدَّقُوا » : اگر ببخشید و صرفنظر کنید . تاء مضارعه از اوّل این فعل حذف شده است .‏

 

آیه  281

متن آیه :

‏ وَاتَّقُواْ یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ ‏

 

ترجمه :

‏و از ( عذاب و عقاب ) روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا بازگردانده میشوید ؛ سپس به هرکسی آنچه را فراچنگ آورده است به تمامی بازپس داده میشود ، و به آنان ستم نخواهد شد .‏

 

توضیحات :

‏« تُرْجَعُونَ » : بازگشت داده میشوید . از مصدر ( رَجْع وَ رُجْعی ) به معنی : إعاده و برگشت دادن ؛ نه از مصدر ( رُجُوع ) به معنی : برگشتن . « تُوَفَّیا کُلُّ نَفْسٍ » : به هر کسی اجر و پاداش اعمالش به تمام و کمال داده میشود .‏

 

آیه  282

متن آیه :

‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُب بَّیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً فَإن کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَکْتُبُوْهُ صَغِیراً أَو کَبِیراً إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏ای کسانی که ایمان آوردهاید ! هرگاه به همدیگر تا مدّت معیّنی ( از لحاظ روز و ماه و سال ) وامی دادید ، آن را بنویسید ، و باید نویسندهای دادگرانه آن را بنویسد ، و هیچ نویسندهای از نوشتن ( سند ) بدان گونه که خدا بدو آموخته است ، سرپیچی نکند . پس نویسنده باید بنویسد و آن کس که حق بر ذمّه او است ، باید املاء کند و از پروردگارش بترسد و چیزی از آن نکاهد ، و اگر کسی که حق بر ذمّه او است کمخرد یا ( به سبب کوچکی یا بیماری یا پیری ) ناتوان باشد ، یا ( به سبب لالی یا گنگی یا ناآشنائی با زبان ) او نتواند که املاء کند ، باید ولی او ( که شرع یا حاکم برای وی تعیین کرده است ) دادگرانه املاء کند . و دو نفر از مردان خود را به گواهی گیرید ، و اگر دو مرد نبودند ، یک مرد و دو زن ، از میان کسانی گواه کنید که مورد رضایت و اطمینان شما هستند .  -  ( این دو زن به همراه یکدیگر باید شاهد قرار گیرند ) تا اگر یکی انحرافی پیدا کرد ، دیگری بدو یادآوری کند - و چون گواهان را به گواهی خوانند باید که از این کار خودداری نورزند . و از نوشتن وام - خواه کم باشد یا زیاد - تا سررسید آن دلگیر نشوید . این در پیشگاه ( شریعت ) خدا دادگرانهتر و برای گواهی ( و صحّت شهادت ) استوارتر ، و برای آن که دچار شکّ و تردید نشوید ، بهتر میباشد . مگر این که داد و ستد حاضر و نقدی باشد که در میان خود دست به دست میکنید ، پس در این صورت بر شما باکی نیست اگر آن را ننویسید . و هنگامی که خرید و فروش ( نقدی ) میکنید ( باز هم ) کسانی را به گواهی گیرید ، و نویسنده و گواه نباید که زیان ببینند و نباید که زیان برسانند ، و اگر چنین کنید از فرمان خدا بیرون رفتهاید ( و بر حکم او شوریدهاید ) . و از خدا بترسید ( و اوامر و نواهی او را پیش چشم دارید ) و خداوند ( آنچه را که به نفع شما یا به زیان شما است ) به شما میآموزد ، و خداوند به آنچه میکنید آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« تَدَایَنتُمْ » : به همدیگر وام دادید . « أَجَلٍ » : مدّت . « لا یَأْبَ » : خودداری نکند . « یُمْلِلْ » : املاء کند . بیان کند . « لا یَبْخَسْ » : نکاهد . « شَهِیدَیْنِ » : دو گواه . شهید فعیل به معنی فاعل است و جمع آن شهداء است . « دُعُوا » : فرا خوانده شدند . « لا تَسْأَمُوا » : سستی نکنید . کمحوصلگی و بیمبالاتی نکنید . « أَقْسَطُ » : دادگرانهتر . « أَقْوَمُ » : پابرجاتر . استوارتر . « أَدْنیا » : اقرب . نزدیکتر . « تُدِیرُونَ » : مبادله میکنید . نقداً دست به دست میکنید . « تَبَایَعْتُمْ » : با همدیگر خرید و فروش کردید . « لا یُضَآرَّ » : زیان رسانده نشود . زیان نرساند . این فعل میتواند مجهول یا معلوم باشد و ( کَاتِبٌ ) و ( شَهِیدٌ ) نائب فاعل یا فاعل بشمار آید . « فُسُوق » : سرپیچی . نافرمانی . « فُسُوقٌ بِکُمْ » : این کار بیانگر نافرمانی شما است . این کار شما را از راه حق و صلاح بیرون میبرد . « یُعَلِّمُکُمُ اللهُ » : خدا به شما احکام خود را میآموزد که متضمّن مصالح شما میباشند . مفعول فعل ، محذوف است .‏

 

آیه  283

متن آیه :

‏ وَإِن کُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ کَاتِباً فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُم بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ‏

 

ترجمه :

‏و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید ، پس چیزهائی گروگان بگیرید . و اگر برخی از شما به برخی دیگر اطمینان کرد ، باید کسی که امین شمرده شده است ، امانت او را بازپس دهد ( و بستانکار در گروگان که امانتی محسوب است خیانت روا ندارد ، و بدهکار وام را که ودیعهای بشمار است ، به موقع بپردازد ) و از خدائی که پروردگار او است بترسد ، و گواهی را پنهان نکنید و هرکس آن را پنهان دارد قلبش بزهکار است ، و خدا بدانچه انجام میدهید آگاه است .‏

 

توضیحات :

‏« رِهَانٌ » : جمع رَهْن به معنی مرهون ، گروگانها . رِهَانٌ : مبتدا است و خبر آن محذوف است و تقدیر چنین است : فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ تَکْفِی . یا خبر است و مبتدای آن محذوف است و تقدیر چنین است : فَعَلَیْکُمْ رِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ . « ءَاثِمٌ » : گناهکار . « ءَاثِمٌ قَلْبُهُ » : دل او بزهکار است . نسبت دادن گناه به دل ، برای مبالغه و وضوح جرم است ، همان گونه که برای تأکید کاری میگوئیم : گوشم آن را شنیده است . چشمم آن را دیده است . واژه ( قلب ) میتواند فاعل یا بدل بعض از کل ( ءَاثِمٌ ) باشد ، و ضمیر ( ه ) ضمیر شأن ، و یا مرجع آن ( مَنْ ) است .‏

 

آیه  284

متن آیه :

‏ لِّلَّهِ ما فِی السَّمَاواتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِی أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللّهُ فَیَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‏

 

ترجمه :

‏آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است ، از آن خدا است ، و ( لذا ) اگر آنچه را که در دل دارید آشکار سازید یا پنهان دارید ، خداوند شما را طبق آن محاسبه میکند ، سپس هر که را بخواهد ( و شایستگی داشته باشد ) میبخشد و هر کس را بخواهد ( و مستحق باشد ) عذاب میکند ، و خدا بر هر چیزی توانا است .‏

 

توضیحات :

‏« إِن تُبْدُوا » : اگر آشکار سازید . « أَوْ تُخْفُوهُ » : یا این که آن را پنهان دارید . « یُحَاسِبْکُم بِهِ اللهُ » : خداوند برابر آن شما را بازخواست میکند . یعنی : نیّت بد خود را چه آشکار سازید و چه پنهان دارید ؛ یا اعمال زشت خویش را چه آشکارا و چه نهانی انجام دهید ، خدا در برابر آن شما را مورد بازخواست قرار میدهد .‏

 

آیه  285

متن آیه :

‏ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‏

 

ترجمه :

‏فرستاده ( خدا ، محمّد ) معتقد است بدانچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده است ( و شکّی در رسالت آسمانی خود ندارد ) و مؤمنان ( نیز ) بدان باور دارند . همگی به خدا و فرشتگان او و کتابهای وی و پیغمبرانش ایمان داشته ( و میگویند : ) میان هیچ یک از پیغمبران او فرق نمیگذاریم ( و سرچشمه رسالت ایشان را یکی میدانیم ) . و میگویند :  ( اوامر و نواهی ربّانی را توسّط محمّد ) شنیدیم و اطاعت کردیم . پروردگارا ! آمرزش تو را خواهانیم ، و بازگشت به سوی تو است .‏

 

توضیحات :

‏« مَآ أُنزِلَ » : مراد قرآن است . « لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مُِن رُّسُلِهِ » : مراد آن است که ما مثل یهودیان و مسیحیان نیستیم و همه پیغمبران را از آدم تا خاتم فرستاده خدا میدانیم . « غُفْرَانَکَ » : از تو بخشش گناهانمان را خواستاریم و رحمت و لطف تو را چشم میداریم . واژه غفران ، مفعول مطلق فعل محذوف ( إِغْفِرْ ) یا مفعولٌبه فعل محذوف ( نَسْأَلُکَ ) است . « رَبَّ » : منادا است به حذف حرف ندا . « مَصِیر » : رجوع . برگشت . مصدر میمی از ( صَیْرُورَة ) است .‏

 

آیه  286

متن آیه :

‏ لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْراً کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ‏

 

ترجمه :

‏خداوند به هیچ کس جز به اندازه توانائیش تکلیف نمیکند ( و هیچگاه بالاتر از میزان قدرت شخص از او وظائف و تکالیف نمیخواهد . انسان ) هر کار ( نیکی که ) انجام دهد برای خود انجام داده و هر کار ( بدی که ) بکند به زیان خود کرده است . پروردگارا ! اگر ما فراموش کردیم یا به خطا رفتیم ، ما را ( بدان ) مگیر ( و مورد مؤاخذه و پرس و جو قرار مده ) ، پروردگارا ! بار سنگین ( تکالیف دشوار ) را بر ( دوش ) ما مگذار آن چنان که ( به خاطر گناه و طغیان ) بر ( دوش ) کسانی که پیش از ما بودند گذاشتی . پروردگارا ! آنچه را که یارای آن را نداریم بر ما بار مکن ( و ما را به بلاها و محنتها گرفتار مساز ) و از ما درگذر و ( قلم عفو بر گناهانمان کش ) و ما را ببخشای و به ما رحم فرمای . تو یاور و سرور مائی ، پس ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان .‏

 

توضیحات :

‏« وُسْع » : تاب و توان . « کَسَبَتْ » : فراچنگ آورد . « إِکْتَسَبَتْ » : فراچنگ آورد . اغلب ثلاثی مجرّد ماده ( کسب ) برای انجام خوبیها ، و ثلاثی مزید برای انجام بدیها به کار میرود . « نَسِینَا » : در انجام وظائف غفلت و کوتاهی کردیم ( نگا : کهف / 24 و طه 52 ) . « أَخْطَأْنَا » : دچار خطا و گناه شدیم ( نگا : طه / 73 ) . « إِصْر » : تکالیف سخت و طاقتفرسا ( نگا : اعراف / 157 ) . « مَوْلی » : سَرور و یاور .‏

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد